خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
جیمز راینهارت کارآفرین موفق ۲۷ سالهشاید به خود بگویید کارآفرینی و ایجاد شغل در شرایط فعلی کشور کار سختی است و عدم مسئولیت پذیری برخی ارگان ها مانع از رشد و ایجاد یک بستر مناسب برای کسب و کار می شود این حرف کاملا صحیح است اما جامع و کامل نیست به این مطلب توجه کنید جیمز راینهارت یک کارآفرین جوان و موفق است. داستان موفقیت او یک داستان ساده و در عین حال آموزنده است. داستانی که شبیه داستان موفقیت اکثر کارآفرینان است؛ داستان ایمان، تلاش و استمرار. جیمز در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت استارتاپی را در قالب یک بستر اینترنتی برای تعویض و رد و بدل لباسها بین صاحبانشان راهاندازی کند؛ ایدهای ساده ولی به زعم او کاربردی. او که در آن زمان در دانشگاه هاروارد تحصیل میکرد، مانند بسیاری از جوانان در کمد لباسش لباسهای متعدد و بیاستفاده مدام جلوی چشمش بود. سرانجام تصمیم گرفت استارتاپی را ایجاد کند چرا که گمان میکرد این ایده ساده با استقبال زیادی، بهخصوص از سوی والدین کودکان، مواجه شود. استارتاپ ThredUp بر اساس همین ایده در سال ۲۰۱۰ ایجاد شد راهاندازی شد. اما ایده او چشم هیچ سرمایهگذاری را نگرفت! کاربران نیز استقبال چندانی بهعمل نیاوردند. او این نکته را در زمان مناسب متوجه شد و در ایده مدل کسب و کار استارتاپش چرخشی (Pivot) ایجاد کرد و آنرا به بستری برای خرید و فروش لباسهای دست دوم تغییر داد. اکنون دیگر مشتریان موقع عرضه لباسهای دستدوم خود نگران پیداکردن لباسی با همان حدود ارزش نبودند! اما ایده جدید همچنان برای سرمایهگذاران بیش از حد ساده و بیآینده بهنظر میرسید. به گفته جیمز در آن زمان سیلیکونولی بهدنبال ایدههایی خیلی بزرگ و پیچیده بود و این ایده برای اکثر آنها بیش از حد دمدستی بهنظر میرسید. جیمز راینهارت که برای شروع کار از دوستان و آشنایانش پول قرض گرفتهبود، برای ادامه کار و گسترش استارتاپش غالب وقت خود را به ارائه ایده کسب و کار و معرفی استارتاپش نزد سرمایهگذاران میگذراند. جیمز از جلسات ارائهاش بهعنوان تجاربی تلخ یاد میکند. او میگوید به دفعات سرمایهگذاران را در حال چرتزدن دید و گاهی متوجه میشد که درست در زمانی که مشغول صحبت درباره مدل کسب و کار و پتانسیل موفقیتش در آینده بود سرمایهگذاران در حال ور رفتن با گوشیهای همراهشان بودند. جیمز میگوید: “اما من هیچگاه ناامید نشدم. من مطمئن بودم بالاخره سرمایهگذار مورد نظرم را پیدا خواهمکرد.” بعد از آن روزهای طاقتفرسا، امروز جیمز راینهارت یک کارآفرین موفق است که توانسته رقمی در حدود ۱۳۱ میلیون دلار سرمایه برای استارتاپ خود جذب بکند. او تا قبل از جذب اولین سرمایه، ۲۷ بار از سوی سرمایهگذاران دیگر پاسخ منفی شنیدهبود. ThredUp اکنون بیش از ۳۵۰ کارمند دارد و علاوه بر موفقیت چشمگیرش در جذب سرمایه، روابط تجاری موفقی نیز با برخی کسب و کارهای بزرگ از جمله Target، یکی از بزرگترین و معروفترین خردهفروشان در آمریکا، دارد. جیمز رمز موفقیت خود را در دو نکته عمده میداند؛ اول اینکه ایده کسب و کار استارتاپش یک ایده ساده و کاربردی است، بدون پیچیدگی خاصی برای کاربران و سرمایهگذاران! راینهارت دومین عامل موفقیت خود را استمرار در راهی که انتخاب کردهبود میداند. جیمز میگوید: “هزاران صاحبسرمایه آن بیرون وجود دارد. تنها کاری که شما بهعنوان یک کارآفرین جوان باید انجام دهید این است که بگردید و آن سرمایهگذار مناسب خود را بیابید.” کاری که سخت، طاقتفرسا ولی عملی است! جیمز راینهارت برای جوانان علاقمند به کارآفرینی چند توصیه مهم دارد: – وقتی در مقابل سرمایهگذاران قرار میگیرید، درباره اوضاع کنونی دنیا (در حوزه مورد نظر خود) حرف بزنید، آن را خیلی ساده و شفاف توصیف کنید، سپس نشان دهید ایده شما میتواند اوضاع کنونی را دهها برابر بهتر کند. – پوست کلفت باشید و سرسخت، و همیشه به خودتان ایمان داشتهباشید. https://rezadabiri.com/%D8%AC%DB%8C%...7%D9%84%D9%87/
این زن پس از سالها اعتیاد، کارآفرینی موفق شد کسی باور نمیکرد که زندگی یک آدم چنین زیروزبر شود. خیلی طول نکشید که غول اعتیاد زندگی و مال و مکنت و همهچیز دختر خانواده اشرافی را بلعید و زمینگیرش کرد. دختری که دوست و دشمن و کوچک و بزرگ حسرت زندگیاش را میخوردند، کارش به جایی کشید که تهِ بنبست زندگی چمباتمه بزند و گوش به زنگ ناقوس مرگ بسپارد. به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» افزود: اما این هم از شگردهای زندگی است که به بهانهای ورق گاه به یکباره برگردد و سرنوشت، ساز دیگری کوک کند؛ و بهانه او یک جمله بود ... فقط یک جمله! جملهای که بهواسطه آن کوه غرورش از زیر خاکستر اعتیاد سر بیرون کند و در یک آن تصمیم بگیرد تا برای زندگی دوباره، تقلا کند. «مهتاب» بانوی موفق و کارآفرین امروز که تکتک پلههای موفقیت را نه بهواسطه پشتوانه و داراییاش، بلکه به پشتوانه گامهای استواری که بعد از رهایی از اعتیاد پیموده است، میهمان تحریریه روزنامه ایران شد تا در آستانه پانزدهمین سالگرد پاکیاش، از روزهای سیاه و سپید زندگیاش بگوید. قصه شیرین و پرفراز و نشیب زندگی او را که چارهای جز خلاصه کردن آن نداشتیم، از زبان خودش بخوانید. «در یک خانواده ثروتمند و اسم و رسمدار تهرانی متولد شدم. غرور سهم بزرگی در شخصیتم داشت، زیرا تمام اقوام مانند پدرم از اطرافیان دربار یا جزو وزیران بودند و زندگی بسیار ایده آلی داشتیم. پدرم اهل خوشگذرانی بود و در کنار انواع دلمشغولیهایش به قاعده تریاک مصرف میکرد. از نوجوانی، بدون آنکه متوجه شوم به بخشی از زنجیره مهیا کردن بساط پر زرق و برق دود و دم او و دوستانش تبدیل شده بودم. وقتی دیپلم گرفتم، به اصرار پدر و مادر به عقد مردی درآمدم که ۱۷ سال از من بزرگتر بود. تحصیلات عالی و مال و منال زیاد و خانواده اصیلی داشت. ازدواج با شکوهمان در اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ مثالزدنی بود.» «مهتاب» که به قول خودش عمر روزهای خوش زندگی مشترکش کوتاه بوده و خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکرده، پا به سرازیری زندگی گذاشته است، با پاک کردن غبار نشسته بر ورقهای دفتر جوانیاش ادامه داد: «۸ سال از روزهای خوش زندگیمان گذشته بود که همسرم در حاشیه قطعنامه ۵۹۸ ورشکست شد و تنها راه فراموشی را در مواد مخدر دید. او که زمینه تریاک داشت، بیقاعده شروع به مصرف هروئین کرد و بیقاعدهتر از آن زن و زندگیاش را به فراموشی سپرد؛ به همین دلیل دست به کار شدم. به مدت پنج سال خانه را به یک سالن آرایش تبدیل کردم تا کاری که هیچوقت در مخیله خودم هم نمیگنجید انجام دهم و خانه و زندگی پر زرق و برق و دهانپرکن خود را نجات دهم. به هرکسی هم که با تعجب دلیل این کارم را میپرسید با کمال غرور و ظاهرسازی میگفتم برای رسیدن به خواسته و علاقهمندیهایم حاضرم از خانه و زندگیام مایه بگذارم. به همین دلیل در تمام آن مدت احدی به اعتیاد همسرم و مشکلات زندگیمان پی نبرد. سابقه و شهرت خانوادگیام را یک تریلی هم نمیکشید اما چه فایده؛ نه تنها زندگی سراسر خوشی و مکنت گذشتهام تکرار نشد بلکه زندگی به من پشت کرده بود و نمیخواست روی خوبش را نشانم دهد. این احساس وقتی بر تمام زندگیام چیره شد که همسرم از شدت مصرف هروئین از دنیا رفت و من ماندم با سه بچه قد و نیمقد و کلی بدهی و مشکلاتی که تا خرخره در آنها فرو رفته بودم. از طرفی پدرم هم پیشنهاد داد بچهها را به خانواده پدریشان بسپارم و برای ادامه تحصیل و داشتن یک زندگی مرفه و بدون دغدغه به آمریکا بروم. در حالی که نمیدانست آن پیشنهاد با غرور دخترش و عشق مادری یک زن اردیبهشتی چه خواهد کرد! به همین دلیل برای سه سال خویشاوندانم را نادیده گرفتم و سعی کردم با چنگ و دندان آشیانه و فرزندانم را حفظ کنم.» روزهای سیاه بر خاک سفید مهتاب که از همان دوران جوانی فکر میکرده آنهایی که همهچیزشان را پای مواد مخدر میریزند و زندگیشان را دود میکنند، افراد ناتوانی هستند و هرگز قرار نیست خودش شبیه آنها شود، به خیال خودش، مصرف تفننی مواد را از تریاک شروع کرد؛ غافل از اینکه شمارش معکوس نابودی زندگیاش را کلید زده است: «در سالهای بعد از قطعنامه، بیشتر داراییمان را از دست داده بودیم و به ناچار سه سال آزگار را به همراه فرزندانم در خانه دوستان گذراندم. خوشبختانه افیون از پس شم اقتصادیام برنیامده بود، به همین خاطر مدیریت داخلی یک مؤسسه ورزشی را بر عهده گرفتم و پس از مدتی توانستم خانه کوچکی اجاره کنم. بعدها با فعالیت در زمینه خرید و فروش خودروهای تصادفی و خانههای کلنگی داراییام بیشتر شد و خانه سه طبقهای خریداری کردم و پس از اجاره دادن آن، به همراه بچهها برای اقامت در کشور کانادا راهی یکی از کشورهای آسیایی شدم که پس از حدود سه سال به دلیل اشک و نالههای پدر و مادرم به ایران بازگشتم. عمر بیماری اعتیادم به ۱۰ سال نزدیک میشد اما هنوز ناتوان نشده بودم و به این واسطه دست از فعالیتهای درآمدزا نمیکشیدم. بهعنوان نخستین بانو در یکی از استانهای پهناور کشور شرکتی تبلیغاتی راهاندازی کردم و با وجود ۵ نمایندگی و تعداد زیادی پرسنل سه سال خیلی خوب را سپری کردم تا اینکه در سال ۱۳۷۶ بواسطه شریکم که از دوستان صمیمی پدرم بود با کسری ۸۰ میلیون تومانی مواجه شدم. این ورشکستگی کافی بود تا طغیان مصیبتها، زندگیام را از هم بپاشد زیرا به فاصله پنج ماه پدر و مادرم که خود را مسبب این خسارت مالی سنگین میدانستند از دنیا رفتند و جای خالیشان که تا آن زمان سنگینترین ضربه زندگیام بود آنچنان مرا از پا درآورد که خود را بدبختترین آدم روی زمین میدانستم.» مهتاب با آنکه برای گذران زندگی، کارهای تبلیغاتی و قبول سفارشها را به صورت تلفنی انجام میداد اما دوره طلایی اعتیادش به سرآمد و با مرگ مادر پایگاه عاطفیاش را از دست داد. به دلیل احساس بیپناهی، چند سالی خود را در خانه حبس کرد. این خانهنشینی به روند نزولی زندگیاش شدت بخشید و به مرور موادی مثل شیره، قرص، کک و در نهایت شیشه هم به تریاکی که از سال ها قبل مصرف میکرد اضافه شد. اوکه یک زمانی کسر شأنش بود شهرک غرب تهران را برای زندگی انتخاب کند، در سال ۱۳۷۹ به محله پرآسیب «خاک سفید» (منطقهای که بعدها از حافظه تهران محو شد) رفت و ساکن شد؛ تنها جایی که میتوانست از پس اجارهاش برآید. لحظههای مهتابی روزشمار ویرانیاش کلید خورده بود و هر مادهای را که میشناخت مصرف میکرد تا زودتر به ایستگاه آخر زندگی برسد. فرزندانش بزرگ شده بودند و تکیهگاه کودکیها و نوجوانیشان به تلنگری بند بود. ودیعه خانه به پای اجارههای عقبمانده رفته و صاحبخانه دنبالش میگشت تا امروز و فردا به حسابش برسد. در زمستان سرد سال ۱۳۸۰ مهتاب که صدای پای نابودی را با بند بند وجودش میشنید فرار را بر قرار ترجیح داد و شبانه با فروش تمام وسایل زندگیاش، ۳۰۰ هزار تومان پول در یک جیب و مواد مخدری را که به جانش بند بود در جیب دیگرش گذاشت، دست فرزندانش را گرفت و به سمت فرودگاه مهرآباد روانه شد. بخش پروازهای خارجی فرودگاه ایستگاه نخست خانه به دوشی او و فرزندانش بود. او ادامه میدهد: «دو سال تمام چهرهام را در آیینه ندیده بودم اما پرواضح بود از آن چهره زیبا که غرور از نقطه نقطهاش میبارید خبری نباشد؛ با این حال خود را فریب میدادم که فرزندانم همان چهره زیبایم را در چشمانشان قاب گرفتهاند و همراهیشان با من نشان از آن دارد که میدانند مادرشان جوانیاش را وقف زندگی آنها کرده است. یک شب روی نمایشگر سالن انتظار فرودگاه مجموعه تلویزیونی «مسافر» را تماشا میکردم. صحنهای بود که تقلا کردن ابوالفضل پورعرب بهعنوان یک بیمار مبتلا به اعتیاد را نشان میداد. بدون آنکه منظوری داشته باشم، بلند گفتم: «خب مردک جعلق، برو دارو بخور و ترک کن»! این جمله را در حالی به زبان راندم که پیش از آن، دهها بار اقدام به ترک ناموفق مواد کرده بودم. آن اواخر که دیگر هیچ امیدی به زندگی نداشتم، از ساعت ۶ بعدازظهر که چشمهایم باز میشد، انواع مواد مخدر را میزدم تا زودتر بمیرم. خلاصه، وقتی این جمله بدون اندیشه را به زبان آوردم ما بین دو پسرم نشسته بودم که ناگهان تک جمله پسر بزرگترم مانند پتکی بر سرم کوبیده شد و میخ زمینم کرد: «نه اینکه خودت ترک کردی! همون بهتر که اینطور آدما بمیرن. توهم اگر میمردی مثل پدر دفنت میکردیم و راحت میشدیم.» از هرکسی انتظار شنیدن این جمله را داشتم جز پسرم که برایم جایگاه خاصی داشت و از ۱۷ سالگی کار میکرد تا کم کاریهای مرا جبران کند به همین خاطر بدون آنکه به عاقبت کارم فکر کنم به سمت سرویس بهداشتی فرودگاه حرکت کردم تمام موادی را که در جیبم بود داخل توالت ریختم و سیفون را کشیدم. سپس با غضب به سمت پسرها رفتم، همه پولی را که داشتم به طرفشان پرتاب کردم، کاپشن هایشان را برداشتم، به سمت نمازخانه راه افتادم و ۴ روزبسیار سخت را بدون اینکه کسی سراغی از من بگیرد در گوشهای از نمازخانه فرودگاه گذراندم. پسرها که در تمام این مدت دورادور مراقبم بودند موضوع را به یکی از اقوام اطلاع دادند و در نهایت پس از گذشت ۸ روز بیخانمانی در فرودگاه، میهمان منزل آنها شدیم. در آغوش مهر لحظههای بسیار سختی بر من گذشت. وسوسه مواد راحتم نمیگذاشت. با وجود نزدیک به ۲۰ روز پاکی گوشی تلفن را برداشتم و با یکی از کسانی که از طریق او مواد تهیه میکردم تماس گرفتم. او آدرسی را به من داد که برای تهیه مواد به آنجا بروم. سر از پا نمیشناختم و با وجود وضعیت بدی که داشتم خود را به آنجا رساندم. پشت در اتاقی که بعدها فهمیدم متعلق به یکی از انجمنهای ترک اعتیاد است، منتظر ایستادم، که در باز شد و از پشت، دستهایی مرا به میان آغوشهایی که به سویم گشوده شده بود هل داد. مهتاب با یادآوری آن روز گفت: «زنگ پاکیام درست در زمانی که انتظارش را نداشتم به صدا در آمده بود و زندگی انجمنی من از ۲۹ دیماه سال ۱۳۸۱ آغاز شد. از حدود سه ماه بعد که آرام آرام غبار مواد مخدر از سر و رویم کنار رفت، یک بار دیگر و البته به اجبار انجمن وارد بازار کار شدم و زندگی دوبارهام با چهار کارتن وسیله در یکی از مناطق جنوب غربی تهران آغاز شد. با کمک اعضای انجمن که برای من به اقیانوسی میماند و هر کسی به اندازه ظرفش از این اقیانوس بهرهمند میشود، به ترسهایم که اصلیترین عامل اعتیادم بودند، پی بردم. به این باور رسیدم که مسئول بیماریام نیستم اما مسئولیت بهبودیام با خودم است. تصمیم گرفتم آدم مفیدی باشم و به جبران تمام کاستیهای سالهای بیماریام برخیزم.» به یکباره اشک، برق امیدی را که در چشمانش جهیده بود، پوشاند و با صدایی که بهسختی به گوش میرسید، ادامه داد: «به یاد نخستین سال پاکیام افتادم که فرزندانم از شدت شوق در پوست خود نمیگنجیدند و حالا که پانزدهمین سال پاکیام نزدیک است من در پوست خود نمیگنجم که ۱۵ سال قبل صادقانهترین عهد را با خود بستم، غرور خانمانسوزم را کنار گذاشتم، مهتاب سابق را به خاک سپردم و با مهتاب تازه متولد شده، زندگی جدیدی را ساختم که هر روزش به یکی از رنگهای رنگین کمان میماند.» مهتاب وضعیت مالی و اجتماعی بسیار خوبی دارد. او امروز سرش بسیار شلوغ است و بهعنوان یکی از بانوان موفق ما به حساب میآید. او مدیری است که در شرکت بزرگ خود انواع امور بازرگانی را در کنار طرحهای بزرگ تبلیغاتی و برگزاری بیشتر نمایشگاهها، همایشها و کنفرانسهای داخلی و خارجی مدیریت میکند؛ اما از نگاه خودش، بخش با ارزشتر کارش را فعالیتهای خیرخواهانه و اجتماعیاش تشکیل میدهد. نیوزهاب - این زن پس از سالها اعتیاد، کارآفرینی موفق شد
جوانترین کارآفرین مازندران که با 5 هزار تومان آغاز بهکار کرد سیدعلی هاشمینسب جوان موفق مازندرانی نمونه تفکر و همت ناب ایرانی است که رابطه مستقیم اقتصاد مقاومتی، کارآفرینی و نوآوری را به خوبی معنا کرده است. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بلاغ، کارآفرینی بهعنوان یکی از اصلیترین و مهمترین موضوعات دنیای امروز و محرکه اصلی توسعه اقتصادی محسوب میشود و نقش آن در نوآوری یا ایجاد فضاهای جدید کسبوکار بر همگان روشن است. تحریمهای شدید اقتصادی و محدودیتهای کسبوکار داخلی و ارتباطات خارجی دستوپا گیر، شرایطی را فراهم ساخته تا یکبار دیگر تفکر ناب ایرانی پا به عرصه وجود گذاشته و راهحلی غافلگیرانه و اساسی را برای مقابله با اینگونه فشارها ارائه دهد. سیدعلی هاشمینسب نمونه همین تفکر و همت ناب ایرانی است که رابطه مستقیم اقتصاد مقاومتی، کارآفرینی و نوآوری را به خوبی معنا کرده است. وی مهندس عمران و یکی از جوانترین کارآفرینان جوان کشور و استان مازندران است که متولد 12 فروردین 1371 از خطه سرسبز سوادکوه است. این جوان باهمت مازندرانی که در سال 90 کار خود را از یک اتاق کوچک منزل شخصی پدرش آغاز کرد؛ هماکنون یکی از بزرگترین توزیعکنندگان جعبههای مقوایی، پاکت پول و جعبههای فانتزی در کشور است. برای آشنایی بیشتر با این جوان خلاق و کارآفرین از او دعوت کردیم تا با حضور در دفتر پایگاه خبری بلاغ در خصوص فعالیت خود از بدو تا ختم توضیحاتی را ارائه دهد که در ادامه میخوانید. جوانترین کارآفرین ایران هستم سیدعلی هاشمینسب در ابتدای سخنانش با بیان اینکه من جوانترین کارآفرین کشور و شاید دنیا هستم، گفت: بنده کار خود را از سال 1390 و با 5 هزار تومان سرمایه در یک اتاق دو در سه آغاز کردم. انبار مواد اولیه من انباری خانه پدری، انبار تولیداتم فضای موتورخانه و کارگاهم همان اتاق دو در سه خانه پدریام بود و در این راه هرگز ناامیدی برایم معنا نداشت. وی با بیان اینکه همسنوسالان من بهدنبال کارهای ساده، پردرآمد و بدون تلاش زیاد همراه با آرزوهای بزرگ هستند، افزود: من کارم را با هزاران مشکل آغاز کردم و هرگز از شروع یک ایده و تبدیل به تولید هراس به خود راه ندادم و به این نکته ایمان داشتم که اگر شکست بخورم، یک تجربه جدید در زندگیام کسب کردهام و اگر پیروز شوم یک انسان موفق شدهام. کارآفرین موفق مازندرانی با بیان اینکه تولیدات ما کاملا ایرانی و تولیداتمان در خانههای مردم صورت میگیرد، اظهار کرد: این حرفه، در کشورهای دیگر با صرف هزینه چند میلیاردی و خرید ماشینآلات محقق میشود اما من این شغل را در خانههای مردم و با صرف هزینه اولیه 10 هزار تومان ایجاد کردم که محصولاتمان به لحاظ کیفی قابل رقابت با محصولات مشابه خارجی است. هاشمینسب در خصوص تولیدات فعالیت کاری خود عنوان کرد: جعبه کادو، هدایا، طلاوجواهر، سکه، گوشی همراه، جعبه تبلیغاتی، پاکتهای بستهبندی، کاغد کادو، پاکت پول، دفتر و دفترچه و هرگونه سفارشی در حوزه بستهبندی، دامنه تولیدات و فعالیت ما است. وی ادامه داد: هم اکنون دو کارگاه تولیدی در ساری و قائمشهر داریم که تولیدات در خانههای مردم را بستهبندی و جهت توزیع در کشور به دفتر تهران ارسال میکنیم. اشتغالزایی مستقیم برای 50 نفر این کارآفرین موفق استان با بیان اینکه در حال حاضر، 50 نفر بهطور مستقیم مشغول بهکار هستند، بیان کرد: این مجموعه ظرفیت جذب تا 500 نیرو در صورت وجود منابع مالی برای توسعه این کار را هم دارد و این آمادگی از سوی ما وجود دارد. هاشمینسب افزود: درآمد این حرفه برای نیروهای فعال این مجموعه از 300 هزار الی یک میلیون تومان است. وی با بیان اینکه ما هرگز با مشکل فروش مواجه نبودیم و کالاهای چینی هرگز رقیب من نیست، گفت: حجم ریالی تولیدات ماهانه ما 30 تا 40 میلیون تومان و در ایام پرتقاضا حتی به 180 میلیون تومان هم میرسد. کارآفرین جوان مازندرانی با بیان اینکه در حوزه بستهبندی و تولید تخصصی جعبههای کادویی و فانتزی، خلایی در کشور وجود داشت که با واردات کالاهای چینی جبران میشد، تأکید کرد: ما این خلأ را تا حد زیادی پر کردیم و جالب اینکه، شرکت ایرانی معروفی که این محصولات را به کشور وارد میکرد، هم اکنون با ما قرارداد بسته است و پاسخگوی مطالبات این حوزه در کشور است. مجموعهای کامل و پویا هاشمینسب با بیان اینکه هماکنون و با گذشت چند سال، مجموعهای کامل هستیم، اذعان کرد: از بابت تنوع، طرح، سایز، خلاقیت و کیفیت واقعا پویا هستیم و توانایی حتی فعالیت در حوزه صادرات را هم داریم. وی افزود: سال گذشته به کشور روسیه دعوت شدیم، طی سالجاری به نمایشگاه چاپ و بستهبندی آلمان دعوت شدیم و هماکنون نیز به بسیاری از استانهای کشور نظیر تهران، البرز، تبریز، همدان، مازندران، گیلان، گلستان، اهواز، شیراز، کرمانشاه، یزد، همدان و ... تولیداتمان را ارسال میکنیم. این کارآفرین خلاق و خوشذوق مازندرانی تصریح کرد: ما تنها تولیدکننده این حوزه در تمام دنیا هستیم که محصولاتمان را با دست اما با کیفیت قابل رقابت با تولیدات دستگاهی مشابه خارجی، تولید میکنیم. هاشمینسب در ادامه ضمن انتقاد به نحوه ارائه تسهیلات به کارآفرینان و واحدهای تولیدی، خاطرنشان کرد: در کشور ما، تسهیلات برای همه برابر است و این در حالی است که شاید واحدی با 50 میلیون پا بگیرد و واحدی دیگر با 500 میلیون هم کاری از پیش نبرد و نباید برای همه یک نسخه پیچید و این لازمهاش، تغییر برخی قوانین برای حمایت از واحدهای تولیدی و کارآفرینان است. ارگانهای آزاررسان وی با بیان اینکه متاسفانه در فواصل کار، برخی ارگانها که وظیفهشان حمایت از کارآفرینی است، بسیار آزارمان دادند و برای کوچکترین امور، سنگاندازی کردند، اضافه کرد: چرا باید ارگانی که چندین شعب در استان دارد و متولی حمایت از کارآفرینان است و چند ده نیرو در آن مشغول کار هستند، وقتی به آن مراجعه میکنید و درخواست تسهیلات بدهید، پاسخی جز، تسهیلات نیامده است نمیشنوید؟ و حال سوال این است که این همه پرسنل برای بیکاری، حقوق میگیرند؟ ثمره این مجموعه چیست؟ این کارآفرین جوان مازندرانی در خصوص ویژگیهای یک واحد تولیدی موفق به ما پاسخ داد: ابتدا اینکه اگر کاری را میخواهیم انتخاب و یا شروع کنیم در آن چیزی را تولید کنیم. دوم این کالای تولیدی، قابلیت مصرف داشته باشد. سوم اینکه بتوانیم خدمتی را ارائه دهیم. چهارم آن کالا، متناسب با نیاز جامعه باشد. پنجم اینکه قابلیت بینالمللی شدن داشته باشد و آخر اینکه کارش تیمی باشد، یعنی جمعی با یک هدف واحد در این فرآیند شرکت کنند. امری که متأسفانه در بسیاری از واحدهای تولیدی ما محقق نشده و عدم هدف واحد از سوی نیروهای یک واحد تولید از کارگر گرفته تا مدیرعامل، موجب شکافی میشود که موجب ایجاد خلل در رسیدن به اهداف باشد. هاشمینسب ضمن اشاره به اینکه حمایت مسئولان با تخصیص یک سوله بزرگ کارگاهی و منابع مکفی مالی میتواند فرصتهای شغلی این مجموعه را تا 10 برابر هم افزایش دهد، یادآور شد: شهرکهای صنعتی ما با میلیاردها تومان سرمایهگذاری و با ایجاد اشتغال برای چند ده نفر، هماکنون آرامگاه سولههاست و این در حالی است که این سرمایه و این فضا، اگر در اختیار کارآفرینان خلاق قرار گیرد، موجب ایجاد اشتغال و امنیت سرمایهگذاری میشود. وی تأکید کرد: یک تولیدکننده بسیار ارزشمند است و نباید تولیدکننده را زمینگیر کرد؛ این هنر نیست که به او تسهیلات بدهیم و تا شکست خورد شانه خالی کنیم و عاقبتش ورشکستگی و زندان شود. نباید بهدنبال افزایش آمار تسهیلات باشیم بلکه باید به دنبال حمایت از تولید ملی و کارآفرینی باشیم. این کارآفرین جوان و موفق مازندران در پایان سخنانش بیان کرد: باید تمام مسئولان ذیربط در کشور بهدنبال ترویج تفکر کار اقتصادی با ریکرد ایجاد اشتغال، اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی باشند و تمام همت خود را برای تحقق منویات مقام معظم رهبری بهکار گیرند. به گزارش بلاغ، بدیهی است توسعه کارآفرینی در کشور ضمن فراهم آوردن زمینه رشد و توسعه پایدار، مسائل و مشکلات جاری از جمله فقر، نابهسامانی اجتماعی و فرهنگی، بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی و معضل انبوهه سایر بیکاران را مرتفع خواهد کرد. در پایان باید به این نکته طلایی اشاره کنیم که توجه به آنچه مقام معظم رهبری درباره تحقق اقتصاد مقاومتی با محوریت کارآفرینی بیان میکند میتواند جامعه اسلامی را به الگوی برتر در جهان امروز تبدیل کند و سلطه مستکبران را نابود ساخته و اجازه تحرک به دشمن نداده و تحرکات اسلامی مبتنی بر عدالت را در جامعه جهانی سازماندهی کند. جوانترین کارآفرین مازندران که با 5 هزار تومان آغاز بهکار کرد
چگونه کارآفرینی موفق شویم؟ اگر میخواهید یک کارآفرین موفق باشید باید از همان روزهای نخست شروع کار به فکر بوده و برنامه ریزی دقیقی داشته باشید. چگونه کارآفرینی موفق شویم؟ نخستین سال کارآفرینی همیشه سختترین سال است. شما خیلی ترسیدهاید. آدرنالین ضربان قلبتان را بالا میبرد. خیلی کافیین مصرف میکنید. هر لحظه تصمیمهایی میگیرید که میتواند زندگیتان را تغییر دهد. تنها هستید. و دارید خودتان را تادیب میکنید.کارآفرینی صورتی از خودتنبیهی است که تعداد کمی از آدمها شهامت وارد شدن به آن را دارند، و تعداد کمی در آن موفق میشوند. آیا ممکن است از ضریهی مشت آهنین سال اول کارآفرنی جان سالم به در ببریم؟ متاسفانه، ممکن نیست. شما له و لورده میشوید، پس منتظرش باشید. اما در عین حال، میتوانید سربلند از آن بیرون بیایید. در این مبارزه آسیب میبینید اما به هر حال پیروز میشوید.در ادامه درسهایی آمدهاست که من در سال اول کارآفرینی آموختم. این درسها میتواند زندگیتان را تغییر دهد، و امیدوارم برایتان سودمند باشد. . اهداف کوتاهمدت تعیین کنید. یکی از ویژگیهای کارآفرینان این است که میتوانند نگاهی به بلندمدت به همهچیز داشتهباشند. این ویژگی، بینش نامیده میشود، و خیلی قدرتمند است.همچنین، باید مقاصد کوتاهمدتتان را با جدیت دنبال کنید.من پیشنهاد میکنم برای مدیریت کارتان از روش اسکرام(روشی برای حل مسائل پیچیده، م.) استفاده کنید. یک رویکرد سادهتر این است که اهداف ۷روزه تعیین کنید. همهی اهداف کوتاهمدت را که به بینش بلندمدت میانجامد، هرچه سریعتر محقق کنید. . مشوقان را جذب کنید. اگر گروهی از آدمهای مشوق را با خودتان نداشتهباشید، خسته و ناامید خواهیدشد. یکی از دلایل اصلی اینکه در ۲۱ سالگی از خستگی و ناامیدی بیرون آمدم، این بود که عاشق افرادم بودم. میدانستم وقتی صبحها وارد آن دفتر کار میشوم، قرار است از افراد تیمام انرژی و روحیه بگیرم.این خیلی مهم است. اگر به تنهایی دارید این کارآفرینی را پیش میبرید، در یک مقطع به بنبست میرسید. آدمهایی را پیدا کنید، دوستان، خانواده، همتیمیها، همکاران، همکلاسیها، دوستان کلیسا، هرکسی، و از آنها بخواهید به شما روحیه بدهند.به آن نیاز پیدا خواهیدکرد. . نظم داشتهباشید. یک بیماری رایج کارآفرینها سندروم آشفتگی است. کسبوکار دارد با سرعت حرکت میکند، اوضاع دارد خراب میشود، افراد شکایت میکنند، و نمیتوانید اطلاعات ورود به آن نرمافزار لعنتی را پیدا کنید! باید نظم پیدا کنید! در اینجا ۳ توصیه آمدهاست تا هرچه سریعتر نظم پیدا کنید. وقت بگذارید تا سامانههای منظم را بشناسید و به کار بگیرید. این کار در بلندمدت باعث صرفهجویی هزاران ساعت وقت میشود.یک سامانه پیدا کنید و همان را پیگیری کنید. سامانههای بهرهوری و نظمدهی فراوانی وجود دارد که میتوانید انتخاب کنید. در انتخاب سختگیری نکنید. به سادگی را یکی را انتخاب کنید و به کار بگیرید. فردی را استخدام کنید تا در نظمدهی کمکتان کند. اگر نظمدهی در توانتان نیست، نگران نباشید. فردی را استخدام کنید که عاشق نظم دادن است(و خوب انجاماش میدهد) تا کمکتان کند. ۴. قبل از اینکه به کمک نیاز پیدا کنید، کمک بخواهید. یکی از اشتباهات اصلی تازهکارها این است که قبل از احساس نیاز، فردی را برای کمک استخدام نمیکنید. در یک مقطع، باید قبل از اینکه به کمک نیاز پیدا کنید، فردی را برای کمک استخدام کنید.منظورم این است که اگر میتوانید پیشبینی کنید در آینده به فردی نیاز دارید که کاری را انجام دهد، چیزی را بسازد، طراحی کند، و غیره هرچه سریعتر آن فرد را استخدام کنید.شاید از اینکه پیدا کردن فرد مناسب برای شرکت نوبنیادتان چهقدر طول میکشد شگفتزده شوید. فرآیند آگهی استخدام، جذب متقاضیان و وارد کردن عضو جدید به تیم پرهزینه و زمانبر است. هرچه این فرآیند استخدام نیروی کمکی را زودتر آغاز کنید، بهتر و سریعتر میتوانید نیرومحرکهی کسبوکارتان را حفظ کنید. . سریع تصمیم بگیرید. شما آنقدر وقت و انرژی ذهنی ندارید که صرف تصمیمگیریهای طولانی و طاقتفرسا کنید.تا آنجا ممکن است سریع تصمیم بگیرید، حتی تصمیمهای بزرگ. شاید تصمیم احمقانهای بگیرید. اما یک تصمیم احمقانه بهتر از تردید و دو دلی است.به یاد داشتهباشید جورج پاتون چه گفت:یک طرح خوب که حالا عجولانه اجرا شود، بهتر از یک طرح عالی برای هفتهی بعد است. در کل، تصمیمهای سریع، تصمیمهای درستی هستند. اگر سریع و کارآمد تصمیم میگیرید، مسیر موفقیت را با شتاب بیشتری طی خواهیدکرد.تردید و دو دلی مانع پیشرفت کسبوکارتان میشود و شما را زمین میزند. اگر گاهی تصمیم احمقانهای بگیرید، حداقل از آن درس میگیرید و به تلاش ادامه میدهید. . نکوهشگران را پشت سرتان جا بگذارید. اگر به منفیبافها گوش کنید، نمیتوانید موفق شوید.تضمین میکنم کسانی وجود خواهندداشت که نفرت میورزند.اینها آدمهایی هستند که به دلیلی زندگی موفقی ندارند و فقط میخواهند زندگی دیگران را تا جایی که امکان دارد خراب کنند.این آدمها مهم نیستند.اگر به آنها گوش کنید، پاسخشان را بدهید، یا به هر طریق بگذارید شما را تحلیل ببرند، ویران خواهیدشد. بگذارید آدمهایی که نفرت میورزند وقتشان را صرف نفرت داشتن از شما بکنند، اما شما کارهای بهتری برای انجام دادن دارید. . تغییر مسیر بدهید کارآفرینان دوست دارند دربارهی تغییر مسیر صحبت کنند، برای همین من اینجا یکی از این واژههای مختص کارآفرینان را به کار میبرم.تغییر میسر یعنی چه؟؟؟ تغییر میسر یعنی به سرعت تغییر جهت بدهید، اما چیزهایی را که آموختهاید سرلوحهی کارتان قرار دهید. نوبنیادهایی که تغییر میسر میدهند، نوبنیادهایی هستند که دوام میآورند. در چهچیزهایی باید تغییر میسر بدهید؟ بینشتان مدل کسبوکارتان بازاریابیتان راهبردتان محصولتان مشتری هدفتانکسبوکارتان در نخستین سال تغییر فاحشی خواهدداشت. در نظر داشتهباشید یک نوزاد در ۱۲ ماه اول چهقدر سریع تغییر میکند.کسبوکارتان تا حدودی شبیه یک نوزاد است، البته به جز پوشکهای کثیف. گریههای زیاد، شببیداریهای زیاد، و تغییرات زیاد!شاید نتوانید سن کسبوکارتان را تشخیص دهید، علتاش این است شما با سرعت تغییر میسر میدهید و به کرّات این کار را میکنید. نتیجهگیری کارآفرینی سخت است. چارهای نیست.با این حال، اگر دانش، استقامت، و جسارت لازم را دارید، متفاوت خواهیدبود. شما از پس آن برمیآیید. چگونه کارآفرینی موفق شویم؟
تجربیات یک کارآفرین موفق: ده نکتهی مهمی که هر کارآفرینی باید بداند ۱. این اعداد هستند که یک کسبوکار را هدایت میکنند. اگر نمیدانید چگونه آنها را بخوانید، در واقع با چشمهای بسته پرواز میکنید. یک کسبوکار درواقع یک هویت زنده است با نیازهای مخصوص به خودش و اگر راهبرش توجهی به آن نیازها نکند، کسبوکار شکست خواهد خورد. تنها یک راه است که بدانیم آن نیازها چه جیزهایی هستند: نگاه به اعداد و فهمیدن روابط بین آنها. اعداد به شما خواهند گفت که فروش چگونه است، آیا میتوانید از عهدهی هزینهی استخدام یک فروشنده یا مدیر دفتر جدید برآیید، یا چهمقدار پول برای روبروشدن با معاملههای جدیدی که در راه هستند نیاز دارید، بازار چه تغییراتی کرده است و غیره. شما نمیتوانید صبر کنید تا یک حسابدار این چیزها را بهتان بگوید. ۲. یک فروش وقتی به حساب می آید که شما پولش را هم دریافت کنید. هر کسبوکاری که مطالبات مالی ایجاد میکند در حقیقت مانند یک بانک است. وقتی شما یک محصول یا سرویس را عرضه میکنید که میدانید مشتری به صورت تدریجی پول آن را پرداخت خواهد کرد، درواقع یک وام پرداخت کردهاید و باید با آن وام برخورد درستی داشته باشید. یعنی مشخص کنید که آیا مشتریها خوشحساب هستند یا نه و البته قبل از آن، بفهمید که چه مقدار زمان نیاز است تا آنها قسطهایشان را پرداخت کنند. همچنین به بررسی مرتب کیفیت نمونه وامها عادت کنید و از مقدار متوسط زمان جمعآوری آنها هم مطمئن شوید. ۳. وقتی بدهیهای کوتاهمدت شما از داراییهای کوتاهمدتتان جلو بزنند، ورشکستهاید. وقتی که بدهی کنونی یک شرکت (آنهایی که باید طی دوازده ماه آینده پرداخت شوند)، بیشتر از داراییهای فعلیاش (آنهایی که طی دوازده ماه آینده به پول نقد تبدیل میشوند) باشد، میتوان گفت که آن شرکت ورشکسته است. این نسبت که توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای واجب کوتاهمدتش را اندازهگیری میکند، مستقیماً از ترازنامه میآید. شما میتوانید با تقسیمِ داراییهای کنونی به بدهیهای کنونیاتان آن را محاسبه کنید. اگر این نسبت ۱.۲۵ یا بالاتر است، نسبتاً در وضعیت مناسبی هستید. اگر کمتر از ۱ است، مسلماً با مشکل روبرو خواهید شد. ۴. راههای میانبُر را فراموش کنید. کسبوکارتان را طوری اداره کنید که انگار همیشگی است. طبیعی است که در ابتدا دنبال میانبرها بگردید. بهویژه هنگامی که این، اولین کسبوکارتان باشد معمولاً دنبال راههای سادهتری میگردید برای اینکه شرکتتان سریعتر رشد کند و البته بعضی مواقع هم آن راهها را پیدا میکنید. ولی متاسفانه آنها تقریباً همیشه شما را گرفتار میکنند. من اینجا به عنوان کسی صحبت میکنم که هر میانبری را تجربه کرده است. مانند استخدام فروشندههای رقیب، یا گسترش تعداد کارمندان فقط به خاطر اینکه در دسترس هستند. اما بالاخره فهمیدم که میانبرهای من تنها برای سرعتدادن به فرآیند ساخت شرکت بزرگی که میخواستم هستند. اصلاً چرا من اینقدر عجله داشتم؟ ۵. پول نقد به سختی به دست میآید و به آسانی خرج میشود. قبل از آنکه خرجش کنید، کسبش کنید. اکثر مردم وقتی وارد یک کسبوکار میشوند، ارزش پول نقد را نمیدانند. اگر میدانستند، با خرید چیزهایی که واقعاً نیازی به آنها ندارند و مصرف بیشازحدِ سرمایهی استارتآپشان، بدون آنکه کسبوکارشان را به رشد منطقی نزدیک کرده باشند، آن را هدر نمیدادند. این همان نقطهای است که یک شرکت میتواند خود را با درآمد فعلی خود در آن حفظ کند. اما تنها کارآفرینهای استارتآپی نیستند که پول را هدر میدهند. تاریخ با بقایای شرکتهای بزرگی پرشده است که راهبرانشان فکر میکردند فرصتهای خوب برای همیشه ادامه دارند و پولی را که هنوز بهدست نیاورده بودند، صرف تجملاتی میکردند که احتیاج نداشتند. اول پول را به دست بیاورید و اگر باهوش هستید، مقداری از آن را هم برای روز مبادا کنار بگذارید. ۶. شما در کسبوکارتان هیچ دوستی ندارید، فقط همکار دارید. با دوستانتان معامله نکنید. دوستان فرضیاتی را ارائه میکنند که مانع توانایی شما در انجام آنچه برای کسبوکار بهتر است، میشوند. من خودم، علیرغم آنکه به دوستان سرمایهگذار صراحتاً میگفتم درست مانند هر فروشندهی دیگری با آنها برخورد میشود، ولی آنها همچنان انتظار داشتند که برایشان استثنائاتی قائل شوم و وقتی من زیر بار نمیرفتم، رابطهمان بههم میخورد و من هم یک دوست و هم یک تامینکننده را از دست میدادم. حتی مهمتر این است که بدانید نمیتوانید با کارمندانتان دوست شوید. من نمیگویم نباید با آنها با احترام و محبت رفتار کنید، اما نه شما و نه آنها نباید فراموش کنید که این تنها یک رابطهی کاری است. ۷. سود ناخالص مهمترین عددِ موجود در فهرست سود و زیانِ شماست. تمرکز صِرف روی میزان فروش بسیار خطرناک است، بهویژه وقتی کسبوکاری با سرمایهی محدود را آغاز کردهاید. چرا؟ چون فروش لزوماً نقدینگی بههمراه ندارد و پول نقد چیزی است که شما برای گذران کسبوکار خود به آن احتیاج دارید. بهجای آن، باید روی سود ناخالص تمرکز کنید. سود ناخالص درصدی از پول است که پس از پوشش هزینههای آنچه که میفروشید بهدست میآورید. به عقیدهی من سود ناخالص یکی از دو یا سه عدد مهمی است که در هر کسبوکار، و البته مهمترین عددی است که در یک کسبوکار جدید وجود دارد. شما باید همهی هزینههایتان را از محل سود ناخالص بپردازید. ۸. رقبای واقعیتان را شناسایی کنید و با آنها با احترام برخورد کنید. لزوماً هرکسی که همان کار شما را انجام میدهد رقیب محسوب نمیشود. بلکه شما تنها با آنهایی رقابت میکنید که دقیقاً خدمات شما را ارائه میدهند، کموبیش به اندازهی شما معتبرند و تغییرات قیمتشان هم شبیه شماست. من فهمیدم که رقیبان واقعی برای موفقیت بلندمدت بسیار مهم هستند. آنها نقش حیاتیای در شکلدادن به شهرت ما در این صنعت بازی میکنند؛ شهرتی که ارزشمندترین دارایی ماست. بهخاطر اینکه نظر آنها از اهمیت بیشتری نسبت به سایر گروهها برخوردار است. وقتی آنها از ما به خوبی یاد میکنند، همه قبول میکنند. بنابراین من عادت کردم با احترامی با آنها برخورد کنم که انتظار دارم از آنها ببینم و همیشه اصرار دارم که فروشندههایمان هم همین کار را انجام دهند. ۹. یک شرکت را فرهنگ هدایت میکند. در درازمدت مهمترین وظیفهی یک مدیر، تعریف و اجرای آن است. وقتی نخستین کسبوکارم (سیتیاستوریج) را آغاز کردم، نمیدانستم که شرکتها هم فرهنگی دارند چه برسد به اینکه فرهنگها ممکن است بهواقع عملکرد کسبوکارها را هم تحت تاثیر قرار دهند. پانزده سال بعد از آن بود که همسرم الین به سیتیاستوریج ملحق شد و از آن موقع من بهطور جدی به این موضوع فکرکردم. او برنامههایی ارائه کرد که فرهنگ ما را از پایه تغییر دادند و شرکت را بسیار کارمندپسندتر کردند. برنامههایی مانند بازیهای تجاری و مسابقات و برنامههای آموزشی و مزایایی برای کارمندان جدید و فعالیتهای گروهی و غیره. کمکم فهمیدم که مسیردادن به فرهنگ در نهایت وظیفهی مدیرعامل است. نهتنها باید منابع موردنیاز را به الین میدادم، بلکه باید خودم هم رفتارم را اصلاح میکردم تا در نظام جدید بهدرستی جایبگیرد و ضمناً مطمئن میشدم که بقیه هم همین کار را میکنند. ۱۰. برنامهی زندگی باید قبل از برنامهی کاری قرار بگیرد. در هشت سال ابتدایی کارآفرینیام، همیشه اهداف تجاری را در الویت قرار میدادم. زندگی من بدونتوقف و بیستوچهار ساعته در هفت روز هفته وقف ایجاد یک کسبوکار با رشد بالا شده بود. خوشبختانه شکست من در زندگیِ شخصی آنقدر زود اتفاق افتاد که درسهای مناسبی بگیرم و بتوانم یک شروع تازه داشته باشم. برپاکردن یک کسبوکار موفق پایان کار نیست؛ راهی است برای ایجاد یک زندگی بهتر برای شما و آنهایی که دوستشان دارید شما باید برنامهریزی زندگیتان را اول انجام دهید و مدام آن را بازبینی کنید تا مطمئن شوید بهروز است و برنامهی کسب و کارتان به شما کمک میکند به آن برنامه برسید. https://www.khoshfekri.com/all/10-ti...r-should-know/
۱۰راز مهم برای تبدیل شدن به کارآفرینی موفقبا این حال واقعیت این است که تنها تعداد کمی از افراد موفق به رسیدن به چنین آرزویی می شوند. با این حال این امر به معنای غیرممکن بودن آن برای تمامی افراد بوده و تنها به این امر اشاره دارد که به تلاش و خوشفکری بالایی نیاز دارید. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرصت امروز، به علت اینکه کارآفرین شدن برخلاف تصور عموم پروسه ای بلندمدت محسوب می شود و ریسک بالایی دارد، افراد معمولا در ابتدای راه کاملا قید آن را می زنند و به کاری دیگر مشغول می شوند. با این حال در صورتی که جزو آن دسته از افرادی هستید که در این رابطه مصمم اید، توصیه می شود با راهکارها، الزامات و رازهای این امر آشنا شوید. 1- نسبت به اهداف خود اشتیاق لازم را داشته باشید افراد تنها هنگامی می توانند آستانه تحمل خود را افزایش دهند که نسبت به کار خود علاقه کافی داشته باشند و این یک واقعیت است و کارآفرینان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در همین راستا توصیه می شود در حرفه ای زندگی خود را صرف کنید که نسبت به آن بیشترین حجم از تمایل را دارا هستید. این امر در حفظ انگیزه و تلاش بیشتر عاملی تعیین کننده خواهد بود. با این حال همواره احتمال دارد که بنا به دلایل مختلف افراد به مرور زمان تمایل اولیه خود را از دست بدهند. عامل اصلی بروز این مشکل در عدم برنامه ریزی درست و توجه نکردن به سطح توانایی خود است. درواقع شما باید خود را برای پیمودن یک مسیر طولانی آماده سازید و تحت این شرایط امکان دویدن در طول مسیر میسر نخواهد بود. به همین دلیل بهتر است از مشاوری با تجربه در راستای بهبود تصمیمات خود استفاده کنید. نکته دیگری که در این رابطه باید مدنظر قرار دهید این است که تیم کاری خود را نیز باید با افرادی تشکیل دهید که اشتیاق به کار کافی را دارند و همسو با اهداف شما باشند. در غیر این صورت بهترین حالت همکاری و کار در قالب یک سیستم و تیم میسر نخواهد بود. 2- به فرصت هایی معطوف شوید کنید که از نظر دیگران پنهان مانده بدون تردید با انجام کاری تکراری نمی توانید تحولی عظیم را در بازار خود ایجاد کنید. به همین خاطر در صورتی که حتی یک محصول جدید را عرضه نمی کنید لازم است در نحوه انجام کار خود خلاقیت هایی داشته باشید تا بتوانید به بهترین شکل مخاطب خود را تحت تأثیر قرار دهید. بدون تردید بازار شما حاوی فرصت های متعددی خواهد بود که امکان پرداختن به تمامی آنها وجود نخواهد داشت. به همین خاطر ضروری است تا در زمینه انتخاب موارد به شکلی حرفه ای عمل کنید. در غیر این صورت ممکن است زمان خود را وقف کاری کرده باشید که پتانسیل عملی کردن خواسته های شما را ندارد. با این حال توصیه می شود تا همواره نگاهی به فرصت های پنهان کسب و کار خود داشته باشید. این موارد معمولا با خوش فکری می توانند موفقیتی چشمگیر را به همراه داشته باشند. 3- یادتان باشد که تنها تلاش ضامن موفقیت شما نخواهد بود برای بسیاری از افراد مسیر موفقیت تنها با تلاش و کار شبانه روزی میسر خواهد بود. با این حال این باور امری منسوخ شده محسوب می شود. درواقع امروزه عامل فکر از اهیمت به مراتب بیشتری برخوردار است. به همین خاطر لازم است تا روی تقویت دانش و ذهن خود سرمایه گذاری کنید. تحت این شرایط قادر خواهید بود کارها را به شکلی حرفه ای انجام دهید. به همین خاطر در ابتدای مسیر کارآفرینی لازم است روی تقویت خود تمرکز کنید. در گام های بعد مسئله تقویت تیم کاری مطرح خواهد شد. با این حال توجه داشته باشید که این امر نباید عاملی بر عدم سختکوشی شما باشد، بلکه تنها اشاره به این امر دارد که نمی توانید صرفا با سخت کار کردن موفقیت را برای خود به ارمغان آورید. 4- نقطه پایان دقیق مشخص نکنید همواره تأکید شده است تا بر اهداف خود تمرکز کنید. با این حال تاکنون به این فکر کرده اید که در بعد از رسیدن به اهداف خود چه برنامه ای خواهید داشت. ریشه بسیاری از سقوط های ناگهانی و غیرمنتظره شرکت ها نیز همین است. در واقع آنها تنها تمرکزشان را روی هدف خود می گذارند و لذت بردن از مسیر کاری که به آن تمایل دارند را فراموش کرده اند. با این اقدام شما دیگر نقطه پایانی نخواهید داشت و هر روز موقعیتی جدید در راستای پرداختن به کاری است که آن را دوست دارید و در شما حسی خوب ایجاد می کند. همواره این احتمال وجود دارد که هدف تعیین شده بنا به دلایلی محقق نشود، تحت این شرایط اگر از مسیر موفقیت خود لذت نبرده باشید، امکان تلاش دوباره میسر نخواهد بود. 5- به غریزه خود نیز در کنار قوه عقل توجه نشان دهید همواره با تکیه بر عقل جلو رفتن نمی تواند شما را به بهترین مسیر ممکن راهنمایی کند، به همین دلیل است که کارشناسان عقیده دارند افراد همواره باید به غریزه خود نیز در کنار عقل توجه نشان دهند. این امر تنها مختص به برخی تصمیمات نیست و ضروری است تا در هر تصمیمی با توجه به دو مورد ذکر شده عمل کنید. 6- سرسخت و در عین حال انعطاف پذیر باشید محکم و قاطع بودن از جمله الزام های هر کارآفرینی محسوب می شود. توجه به این نکته ضروری است که کارآفرینی به نحوی است که شما با افراد زیادی درگیر خواهید بود. به همین دلیل در صورتی که نتوانید الگوی رفتاری و سیاست کاری خود را شکل دهید، عامل رهبری شما به شدت مورد تهدید قرار خواهد گرفت. با این حال این به معنای توجه نکردن به سایرین نیست و لازم است در تصمیمات خود انعطاف لازم را برای اعمال تغییرات لحاظ کنید. بدون تردید امروز شرایط مدیریت به نحوی است که نیاز به تغییرات در هر لحظه ای بسیار ضروری محسوب می شود، به همین دلیل لازم است الگوی رفتاری خود را با توجه به این دو عامل شکل دهید. نکته دیگر در این بخش این است که باید همواره سرعت عمل را در کارهای خود در حد مطلوبی نگه دارید. بسیاری از کارآفرینان به علت تردیدهایی که در تصمیم های خود دارند یا به علت نداشتن دانش و تجربه کافی، موقعیت های بسیاری را از دست می دهند. همین موضوع به سادگی آنها را از مسیر کسب موفقیت و رسیدن به جایگاه یک کارآفرین موفق دور خواهد ساخت. در این زمینه بهتر است عامل یا عوامل کندی سرعت خود را شناسایی کنید و سپس در اندیشه رهایی از آن باشید. 7- به تیم خود اعتماد کافی داشته باشید برخی افراد تمایل دارند بسیاری از کارها را به تنهایی انجام دهند. اگرچه کارآفرینان به عنوان مدیران شرکت همواره از سطح بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند، با این حال زمان زیادی را از شما خواهد گرفت. به همین دلیل است که گفته می شود نیروی انسانی در واقع بازوی محرک شرکت محسوب شده و یکی از عوامل مهم موفقیت است. در همین راستا در زمینه استخدام کارکنان دقت کنید و همواره در اندیشه رشد و ترقی تیم خود باشید. با این حال این کار تا زمانی که اعتماد لازم را به تمامی تیم نداشته باشید، نمی تواند نتیجه بخش باشد. در واقع افراد شرکت نیاز به فضای کافی برای نمایش توانایی های خود دارند و دخالت های بیش از حد شما تنها عرصه را بر آنها تنگ خواهد کرد. درواقع تنها کافی است شما همراهی برای تیم خود و ناظر بر امور باشید، نکته دیگر آنکه هرگز تلاش نکنید الگوی رفتاری خود را بر سایرین نیز تحمیل کنید. 8- برنامه ریزی و اجرا را به یک اندازه مورد توجه قرار دهید بدون تردید ایده ای که به ذهن شما خطور می کند احتمال دارد دیر یا زود به فکر فرد دیگری نیز برسد. به همین دلیل در صورتی که بخواهید مرحله اجرای آن را به تعویق بیندازید، ممکن است دیگر امکان آن را به دست نیاورید و بازنده طرح خود باشید. با این حال عکس این قضیه نیز بسیار اتفاق افتاده است. درواقع برخی افراد در زمینه اجرا بسیار موفق عمل می کنند با این حال به دلیل نبود برنامه ریزی و فکری درست، موفقیت مورد انتظار حاصل نمی شود. در همین راستا لازم است تا به عنوان یک کارآفرین که خواهان موفقیت بسیاری است، هر دو مرحله را به یک اندازه مورد توجه قرار دهید. این را مدنظر داشته باشید که حتما نباید طرح شما کامل ترین حالت خود را داشته باشد تا اقدام به شروع آن کنید. بسیاری از ایرادها در حین کار به سادگی خود را نشان می دهد و امکان برطرف کردن آن را در اختیار خواهید داشت. 9- صداقت تنها عامل موفقیت های طولانی خواهد بود انجام کارها به طریق غیرانسانی و حتی غیرقانونی خود اگرچه ممکن است منجر به تسریع در رسیدن به اهداف شود، با این حال نتایج این امر کاملا کوتاه مدت است و نمی توانید از آن انتظار موفقیت های طولانی مدت را داشته باشید. به همین خاطر همواره در تلاش برای انجام کارها به شیوه درست و صحیح آن باشید. اگرچه این امر ممکن است سختی و مدت زمان بیشتری را به همراه داشته باشد، با این حال باعث خوشنامی شما و کسب جایگاهی مناسب و بازار خواهد شد. 10- گذشته خود را به خاطر داشته باشید موفقیت معمولا یک مسیر طولانی مدت محسوب می شود، اگرچه برای برخی از افراد زمانی به مراتب کوتاه تر را دارد. با این حال به صورت معمول این امر نیازمند صبوری بسیاری است. در این رابطه بسیار مهم است همواره نقطه شروع خود را به خاطر داشته باشید. این امر در حفظ اصلالت خود عاملی بسیار مهم محسوب می شود. همچنین لازم است تا همواره نسبت به افرادی که در هرجایی از مسیر موفقیت شما نقشی داشته اند مراتب قدردانی را به عمل آورید. درواقع یک کارآفرین تنها با دانش و موفقیت خود سنجیده نخواهد شد، بلکه نوع رفتار او در مراحل زندگی و موقعیت های مختلف نیز خود عاملی مهم در این زمینه محسوب می شود. ۱۰راز مهم برای تبدیل شدن به کارآفرینی موفق - سایر رسانه ها
ویژگی کارآفرین های موفق در چیست ؟ کارآفرینان تافتههای جدا بافتهای هستند که از خیلی جهات منحصر به فرد بوده و از سایرین متمایزند. نوع شخصیت، فرهنگ و ماهیت وجودی آنها با دیگران متفاوت است. آنها قهرمانانی هستند سرشار از عزم و اراده، پر تلاش و جاه طلب. کارآفرینان نوع دیگری به موضوعات نگاه میکنند و میتوانند پیامدهای انجام یک کار را پیش بینی کنند. آنها نیازی به گذراندن دورههای آموزش عالی برای رسیدن به موفقیت ندارند. در ادامه به 10 دلیل آشکار که چگونه یک فرد میتواند به یک کارآفرین تبدیل شود خواهیم پرداخت. ویژگی کارآفرین : آنها به شدت انعطافپذیر هستند انعطاف پذیری از ویژگیهای اصلی کارافرینان است . انها تنها به 5 روز کاری 8 ساعته معمول اکتفا نمیکنند. آنها زمانی که برای خودشان کار میکنند ساعتهای طولانیتری را به آن کار اختصاص ميدهند و این انعطاف پذيري بالا است که آنها را از سایرین متمایز میکند. آنها همیشه از برنامه ریزیهایی که منجر به کنترل بهتر اوضاع میشود استقبال میکنند ویژگی کارآفرین : مشتاق تغییر بودن کارآفرینان مشتاق تغییر هستند . چرا که آنها برای موضوعات مختلف اهمیت قائل هستند. آنها قبل از انجام یک کار میتوانند در ذهن خود تفاوتها را ببینند. آنها همچنین قادر به شناسایی عواقب ناشی از انجام نشدن یک کار در شرایط و موقعیتهای خاص هستند. آنها ممکن است از یک کار نا امید شوند، اما این حس گذرا است و اجازه نمیدهند روی تصمیم آنها تاثیر منفی داشته باشد. اشتیاق میتواند در سخت کوشی نیز نمایان شود که نتیجه آن تمرکز و مصمم شدن در انجام آن کار است. ویژگی کارآفرین : محدود در بازار کار جالب است بدانید که کارآفرینان زمانی که برای دیگران کار میکنند از بعضی جهات حس محدود شدن دارند. فضای محدود برای پیشرفت، نگرانی از نادیده گرفته شدن، حس کم ارزش بودن و قدرناشناسی از جانب مدیران شرکتی که برای آن کار میکنند، همه باعث میشود تا آنها بیشتر مایل باشند کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنند. خیلی از کارآفرینان کار فعلی خود را ترک میکنند تا سرنوشت و موفقیت خود را از نو رقم بزنند. ویژگی کارآفرین : میدانند که می توانند تغییر ایجاد کنند . کارآفرینان اعتماد به نفس بالایی نسبت به تواناییهای خود دارند. اگرچه بعضی اوقات دیگران نمیتوانند این قدرت و توانایی را درک کنند. کارآفرینان میتوانند به وضوح چشم اندازهای پیش روی خود را مشاهده کنند. همین توانایی این انگیزه را در آنها ایجاد میکند که به راه خود ادامه دهند. تبدیل شدن به یک کارآفرین به طرز تفکر افراد بستگی دارد و معمولا در ذات آنها حک شده است. مهم نیست که یک کارآفرین در حال حاضر تمام صفات مورد نظر را در خود داشته باشد، در برخی موارد در طول زندگی این مشخصات درون آنها شکل میگیرد. مثل یک گل که روزی شکوفه میدهد یا یک عقاب در حال اوج گرفتن، سرنوشت یک کارآفرین نیز به رشد و تعالی ختم میشود. این افراد برای رشد یا موفقیت نیازی به گذراندن دورههای آموزش عالی ندارند. تنها به کمی زمان نیاز است تا نبوغ آنها شکوفا شود. مارک زاکربرگ و بلیک مایکاسکی دو نمونه از کارآفرینان موفقی هستند که دورههای آموزش دانشگاهی خود را تکمیل نکردند اما با این وجود به مدارج بسیار بالایی از موفقیت دست پیدا کردهاند. ویژگی کارآفرین : آنها میخواهند تفاوت ایجاد کنند کارآفرینان می خواهند تفاوت ایجاد کنند . انها برای دستیابی به آرزوهای خود چشم انداز و برنامه دارند، حتی اگر کار آنها غیر متعارف باشد. آنها ممکن است به دنبال چیزهایی باشند که در مسیر عادی زندگی به آنها توجهی نمیشود. گاهی به آنها برچسب دیوانه زده میشود و از طرف ناباوران مورد تمسخر و قضاوتهای عجیب و غریب واقع میشوند. با این اوصاف، آنها همچنان برای تغییر دادن دنیا و رسیدن به اهدافشان مصر هستند. ویژگی کارآفرین : تعیین هدف و مسیر مشخص کارآفرینان هدف مشخصی برای خودشان دارند . انها هدایت و رهبری را بر عهده دارند، آنها هدف و مسیر مخصوص به خود را دنبال میکنند تا به خواستههایشان برسند. اما ساختن این راه و مسیر همیشه هم از روی انتخاب نیست. کمبود چالشها و فرصتها در بازار کار ممکن است کارآفرین را مجبور کند مسیر و حرفه حود را تغییر دهد. معمولا آنها خودشان فرصتها را خلق میکنند و از مهارتهای خود برای پیشبرد آن استفاده میکنند. ویژگی کارآفرین :.علاقه به ثبات بیشتر کارافرینان به دنبال ثبات بیشتر هستند فرقی نمیکند که برای خودشان باشد یا خانوادهشان، کارآفرینان ایدههایی که از ثبات بیشتری برخوردار است را ترجيح میدهند. واقعیت این است که شما ممکن است امروز در یک شرکت مشغول به کار باشید و چند روز دیگر اخراج شوید. کارآفرینان ایدههایی را میپسندند که نتایج آن امنیت مالی آنها را تضمین کند. شما میتوانید به سختی در یک شرکت کار کنید و مهارتهای خود را افزایش دهید اما همچنان به ترفیع و پاداش یا شکل دیگری از پیشرفت دست پيدا نکنید. حتی اگر پاداشی هم در کار باشد احتمالا یک پاداش کوچک نقدی خواهد بود که تاثیری در پیشرفت کلی شما ندارد. کارآفرینان میدانند وقتی برای کاری زمان میگذارند به همان میزان پیشرفت نیز نصیبشان میشود. https://blog.arefrayaneh.com/1004/%D...AA-%D8%9F.html
کارآفرینی زنان: ۲۴ راهکار که خانم ها به یک کارآفرین موفق تبدیل شوند ۱. اطراف خود را با کارشناسان خبره و ماهر پر کنید اداره یک کسب و کار موفق کار سختی است. بیشتر زنان کارآفرین که مدیریت کسب و کاری را بر عهده دارند، ترجیح می دهند که افرادی را استخدام کنند که آنها را می شناسند. در بیشتر موارد، این کار غلطی است. شما باید تجربه را معیار انتخاب خود قرار دهید و افرادی را در مجموعه خود داشته باشید که می توانند تاثیرگذار باشند. ۲. از فناوری مناسبی بهره مند شوید فناوری مقیاس گذاری سریع را برای استارت آپ ها راحت تر می کند. هیچ دلیلی مبنی بر این وجود ندارد که چرا نباید در کسب و کار خود از فناوری استفاده کنید. شما باید برای عملیات خود در فناوری مناسبی سرمایه گذاری کنید. کارآفرینی زنان ۳: از قوانین و مقررات داخلی پیروی کنید شما هرگز نباید از هیچ قانونی- هرچه که باشد- تخطی کنید. یک وکیل خبره استخدام کنید تا به هنگام راه اندازی یک کسب و کار جدید از حقوق شما دفاع کند. شما نباید هزینه های قانونی را بیهوده بدانید بلکه آنها را برای خودتان نوعی سرمایه گذاری در نظر بگیرید. ۴. از بازارهای غلط دوری کنید برخی از زنان بدون داشتن مطالعات امکان سنجی براساس وابستگی های شخصی خود تصمیماتی می گیرند. این کار اصلا درست نیست. شما برای حمایت کردن از انتخاب بازار خود باید از حقایق استفاده کنید. کارآفرینی زنان ۵: شبکه ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کنید بیشتر زنان کارآفرین بازاریاب های شبکه ای طبیعی هستند. اما علاوه بر این، در ایجاد گروه ها و کانال هایی در شبکه های اجتماعی هم مهارت دارند. شما می توانید کسب و کار خود را از طریق تبلیغات رسانه ای یا دهان به دهان هم گسترش دهید. ۶. تحقیقات گسترده انجام دهید شما باید برای جلوگیری از بروز اشتباهات پرهزینه در کسب و کار خود ایده آن کسب و کار را مورد بررسی و آزمایش قرار دهید. شاید کسب وکاری که در آن وارد می شوید ظاهرا روی کاغذ عالی به نظر برسد اما شما تا زمانیکه تحقیقات گسترده تان را انجام می دهید، همچنان باید محتاطانه عمل کنید. کارآفرینی زنان ۷: منتظر پول استارت آپ نباشید مجبور نیستید که قبل از راه اندازی کسب و کارتان منتظر باشید تا تمام پول مورد نیازتان را تامین کنید. باید ادامه دهید و هرگز نباید تسلیم شوید! می توانید یک ایده کسب و کاری کوچک با هزینه های استارت آپی پایین پیدا کنید. ۸. قیمت های محصولات و خدمات خود را به درستی تعیین کنید قیمت گذاری نادرست محصولات شما ممکن است مشتری هایتان را از اطراف کسب و کار شما پراکنده سازد. همواره باید سطوح قیمت گذاری خود را مورد ارزیابی قرار دهید. باید تغییرات بازار و همچنین اقدامات رقبای خود را مطالعه کنید. ۹. محصولات یا خدمات درستی را فراهم کنید ارائه محصولات نادرست و نامناسب می تواند زودتر از هرچیزی کسب و کار شما را فلج کند. برای اینکه خودتان را از این خطر در امان نگه دارید، چیزی را ارائه دهید که نیاز بازارتان است. برای اینکه بدانید مردم به چه چیزی بیش از هرچیز نیاز دارند، انجام تحقیقات بازار امری حیاتی و ضروری است. کارآفرینی زنان ۱۰: طرفدار سادگی باشید شما نباید قدرت فناوری را دست کم بگیرید. از آنجایی که نرم افزارها در میان کارآفرینان فناوری از محبوبیت بالایی برخوردار هستند، استفاده از ایمیل مارکتینگ همچنان پادشاه است. ۱۱. کپی کردن ایده ها رشد یک کسب وکار در برخی بازارها نیازمند بومی سازی در سطحی وسیع است. درحالیکه می توانید ایده ای را مدل سازی کنید، آن را به گونه ای تطبیق دهید که قابل اجرا در یک بازار بومی باشد. درغیر اینصورت، کسب موفقیت به عنوان یک بانوی کارآفرین برای شما کار سختی خواهد بود. ۱۲. هزینه های خود را بررسی کنید هزینه های افراطی و بیش از اندازه یکی از بزرگترین مشکلاتی است که بانوان کارآفرین اغلب مرتکب می شوند. خریدن محصولات و مایحتاج نو و دست اول اعم از کمک های تبلیغاتی، تجهیزات و نرم افزارها غیرضروری است. پیدا کردن گزینه های کم هزینه تر در چنین شرایطی از نظر مالی مقرون به صرفه است. ۱۳. مشتریان خود را مورد مطالعه قرار دهید شناختن مشتریانتان و توان مالی آنها می تواند کمپین های بازاریابی شما را هدایت کند. بروز تغییراتی در بازار نباید موجب هراس شما از سازگار شدن بشود. کارآفرینی زنان ۱۴: ویروسی شدن نباید نگران شوید که کسب و کارتان در مدت کوتاهی ویروسی خواهد شد. شما باید متمرکز بمانید و به یادگیری درمورد کسب وکارتان و مشتری هایتان ادامه دهید. ۱۵. در رقابت وارد شوید شما باید رقابت را فراموش کنید و بر افزایش ارزش های قابل ارائه برای مشتریان خود متمرکز شوید. رقابت سخت برای هر کسب و کاری سازنده است درحالیکه بسیاری از کارآفرینان از آن در هراس و وحشت هستند. بجای ترسیدن از چنین رقابتی، آن را در آغوش بگیرید. ۱۶. رسانه های اجتماعی را اولویت بندی کنید رسانه اجتماعی یکی از مهم ترین پلت فرم هایی است که هرگز بعنوان یک تازه وارد نباید از آن غافل شوید. شما در این محیط ها می توانید با مشارکت فعال خود از دیگران سبقت بگیرید، خود را به جامعه مخاطب خود نشان دهید و محصولاتتان را به فروش برسانید. به هنگام استفاده از رسانه های اجتماعی مطمئن شوید که نگرشی حرفه ای دارید و باین ترتیب قادر خواهید بود برند خود را تثبیت کنید. ۱۷. مشتریان خود را برای خرید تشویق کنید شما باید مطمئن شوید که مشتریان شما نمی توانند در برابر محصولات و خدمات شما مقاومتی داشته باشند. باید محصولات و خدمات خود را در دسته بندی هایی شگفت انگیز ارائه کنید تا مشتریان ایده آل خود را مجذوب و شیفته آنها کنید. کارآفرینی زنان ۱۸: هشدارهای بازار استمرار بر بازاریابی و تبلیغ محصولات برای شما امری ضروری و حیاتی است. استراتژی هایی موثر و کارآمد برای حل بزرگترین مسائل خود طراحی کنید. شما باید درد موجود در بازار و موضوعات تاثیرگذار بر مشتریان خود را بشناسید و هدفتان پیدا کردن راه کارهایی درست برای آنها باشد. ۱۹. جریان نقدی آیا کسب و کار شما پررونق و سودآور است؟ اگر پاسخ مثبت است، پس شما باید اقدامی بزرگ برای جذب مشتریان بیشتر انجام دهید. اما اگر کسب و کارتان درآمد چندانی ندارد، باید ایده این کسب وکار و استراتژی های بازاریابی آن را مورد بازبینی قرار دهید. ۲۰. بودجه داشته باشید وقتی که کسب و کار جدیدی را شروع میکنید، باید هزینه های خود را ۳۰% بالاتر از بودجه موجودتان در نظر بگیرید. داشتن برنامه ریزی صحیح در کسب وکارتان به شما کمک می کند تا مانع از فقدان منابع و ورشکستگی شوید. ۲۱. سودتان را افزایش دهید بعنوان یک بانوی کارآفرین، باید از رویکردهایی جدید و نوین برای ارتقاء سود کسب وکارتان بهره مند شوید. می توانید در یک شرکت مشاوره سرمایه گذاری کنید و از خدمات آنها استفاده کنید یا با استفاده از اینترنت رویکردهای دلخواه خود را پیدا کنید. ۲۲. نگرش و تصویر ذهنی صحیح برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان بدون شک باید نگرش و تصویرذهنی صحیحی از کسب و کار را در ذهنتان به وجود آورید. ۲۳. تخفیف ندهید زمانی که به ظاهر راهی برایتان نمانده و ناامید هستید، تخفیف ندهید. این کار در نهایت ممکن است به محدود کردن سود شما منجر شود. شما باید ارزش شناخته شده محصولات خود را ارتقا دهید و سپس قیمت آنها را بالا ببرید. کارآفرینی زنان ۲۴: قرض ندهید وقتی که پولی ندارید نباید به مشتریان خود محصولی را نسیه بفروشید یا به آنها مهلت پرداخت بدهید. پیدا کردن سرمایه و بودجه برای کسب و کارهای کوچک کار سختی است. در چنین شرایطی، کسب وکار آنلاین روشی سریع و کم هزینه برای راه اندازی کسب و کار شماست. کلام آخر رسیدن به موفقیت به عنوان یک بانوی کارآفرین نباید چندان که به نظر می رسد کار سختی باشد. تمام کاری که باید انجام دهید این است که شهامت داشته باشید و متفاوت با دیگران فکر کنید. همین الان شما تمام دانش لازم برای راه اندازی یک کسب وکار موفق را دارید. کارآفرینی زنان: ۲۴ راهکار که خانم ها به یک کارآفرین موفق تبدیل شوند
روايت کارآفرينان نمونه اصفهان از کارآفريني موفقنصف جهان: همايش کارآفريني سلامت به مناسبت هفته جهاني کارآفريني به همت انجمن اسلامي دانشجويي دانشگاه علوم پزشکي با همکاري جهاد دانشگاهي در تالار شريعتي با حضور جمعي از اساتيد، دانشجويان و علاقهمندان به کارآفريني برگزار شد. مديرعامل شرکت نويد نور اصفهان و عضو هيئت مديره کانون هموفيلي ايران در اين همايش با ارائه نمونهاي از کارآفريني اجتماعي گفت: ما با يک پشتوانه اعتقادي و باور در اواخر سال 76 اقدام به تأسيس شرکت تعاوني چند منظوره نويد نور کردهايم که مشخصه آن، حضور بيماران هموفيلي استانهاي اصفهان، چهارمحال و بختياري و... با اختصاص سهام رايگان است. صبري نقاشيان افزود: سرمايه هر سهامدار ده هزار تومان بود و توانستيم در کمتر از دو سال براي عموم بيماران ايجاد شغل کرده و با راهاندازي چندين واحد توليدي، صنعتي، صادراتي و خدماتي، ضمن ارائه خدمات به جامعه و کشور، افتخارات گستردهاي را کسب کنيم. وي ادامه داد: هشت سال متوالي صادرکننده نمونه استان بوديم و امسال صادرکننده نمونه ملي کشور شدهايم و در سال جاري نيز در زمره 14 شرکت دريافتکننده نشان رعايت حقوق مصرفکننده از وزارت صنعت، معدن و تجارت هستيم و نمونه برتر شرکت دانش بنيان در بخش تعاون کشور شديم. به گونهاي که تا امروز بيش از 90 لوح تقدير از مسئولان کشور و استان دريافت کرديم. مديرعامل شرکت نويد نور اصفهان با تشريح سختي بيماران هموفيلي، اظهار داشت: بيماري هموفيلي از سختترين و پرهزينهترين بيماريهاست که فرد به دليل اين عارضه ارثي، خودبهخود دچار خونريزي شده که مستمر ادامه مييابد و اين بيماري مادامالعمر است. نقاشيان افزود: متأسفانه در سال 74 نيز بر اثر سهلانگاري مسئولان و توليد داخل بيکيفيت، قريب به اتفاق اين بيماران دچار آلودگي ويروسي و... شدند که از مشکلات جامعه هدف ماست. وي با بيان اينکه هيچکس نبايد از داشتن وظيفه براي دوام زندگي محروم باشد، گفت: يک کارآفرين سلامت حتماً بايد داراي ويژگي انجام وظيفه فراتر از وظايف معمولي باشد. مديرعامل شرکت نويد نور اصفهان معتقد است: يک بيمار هموفيلي در طول عمر خود بايد يک ميليون دلار بابت داروهايي که مصرف ميکند هزينه کند. اين در حالي است که ايجاد اشتغال براي اين بيماران ميتواند 60 درصد ميزان خونريزي را کاهش دهد و اين امر موجب شد تا ما شرکت تعاوني چند منظوره نويد نور را تأسيس کرده و آنان را مشغول به کار کنيم. نقاشيان گفت: يک کارآفرين بايد باور داشته باشد و احساس مسئوليت کند و کار را خوب انجام دهد و حتي فراتر از وظيفه عمل کند. بايد رودخانه بود تا خود و ديگران را سيراب کرد و اين از ويژگيهاي يک کارآفرين به حساب ميآيد و مطمئن باشيد اگر آگاهانه فعاليت کنيد و شجاعت، اعتماد به نفس و... داشته باشيد کارآفرين خوبي خواهيد بود. *** رئيس بنياد نخبگان استان اصفهان نيز بازار سلامت را بازاري ميليارد دلاري در جهان بيان کرد و گفت: کارآفريني در حوزه سلامت در جهان، موقعيت بينظيري است و تفاوت مهم حوزه سلامت با ديگر حوزهها آن است که ما مصرفکننده فناورياي که خلق ميکنيم هستيم. شقايق حقجوي جوانمرد افزود: براي انجام کارهاي بزرگ، شکست خوردن، تجربه و يک مهارت است و در حقيقت اشتياق و علاقه، نقطه آغاز کارهاست. وي ادامه داد: بسياري درصدد هستند تا به دور از پذيرش مشکلات و سختيها، کارآفرين شوند که اينگونه ميسر نخواهد شد بلکه بزرگ شدن درد و مشقت دارد و بايد براي مهارتهاي جمعي تلاش کرد، سختيها را پذيرفت تا کارآفرين شد. حقجوي جوانمرد گفت: براي موفقيت قانون طلايي شروع کنيد وجود دارد. روزهاي جواني روزهاي ارزشمندي براي انجام کار هستند و از فکر سازنده استفاده کنيد. *** عضو شوراي اسلامي شهر اصفهان و مدرس مباحث کارآفريني هم در اين همايش گفت: محيط تأثير بسزايي در ارتقاي توانمندي افراد دارد و در بروز کارآفريني افراد صادق است. بنابراين افرادي که دور هم جمع ميشوند، بايد فکر بلند داشته باشند و نقاط ضعف در محيط اطراف را به چشم يک فرصت و نه تهديد بدانند و احساس مسئوليت کنند. کورش خسروي با تأکيد بر اکوسيستم کارآفريني گفت: در حوزه کسب و کار، يک جمع همگن، ميتوانند مباحث را به خوبي پيش برند. *** محمد گوهريان، مدير گز سکه و عضو هيئت مديره کانون کارآفرينان استان اصفهان هم به عنوان آخرين سخنران، عنوان کسب و کار «سقلمه طلايي» از کتاب «ريچارد تيلر» را مورد بحث قرار داد و گفت: در حوزه سلامت افراد زيادي فعاليت کرده و کارهاي بسيار خوبي انجام شد. اين در حالي است که فضاي ايران، فضاي کار استارتاپي نيست و کارآفريني، کار بسيار سختي است. وي افزود: اگر تيمهايي تشکيل شود که براساس نياز، محصول توليد کنند، ميتوان اثرات سقلمه را به عنوان ارزش و اصول کسب و کار، با توجه به شرايط فروخت. گوهريان افزود: سقلمه (مشت گره شده) سلامتي باارزشترين محصولات را ايجاد ميکند که افزايش راندمان کمّي و کيفي زندگي انسانها، ارزشمندترين محصول است و ميتواند برانگيزاننده احساسات باشد. روایت کارآفرینان نمونه اصفهان از کارآفرینی موفق - روزنامه نصف جهان
اصول کارآفرینی موفق و روانشناسی شغل شاید شما هم مانند دیگر انسانهای اطرافتان دوست داشته باشید که دیده شوید . دیده شدن و جلب کردن توجه دیگران به خود حس لذت و عزت نفس فراوانی را برای هر کسی ایجاد می کند . اما فکر می کنید چرا انسان ها دوست دارند دیده شوند ؟ در دیده شدن چه مزایایی نهفته است ؟ ما در روانشناسی معتقدیم که انسان با ابراز وجود کردنش در جامعه هویت پیدا می کند . دوست دارد صدایش را به گوش دیگران برساند و از میزان موثر بودنش در محیطی که همه زندگی می کنند دیگران را برخوردار کند . خب این مهم جز با انتخاب یک شغل مناسب و مدیریت کردن آن میسر نخواهد شد . شغلی که خودتان آن را ایجاد و مدیریت می کنید . موثر و مفید واقع شدن به عنوان یک فرد در دنیای امروز چیزی نیست که کسی بخواهد از آن به راحتی بگذرد , اما این مزیت مهم اجتماعی فقط از آن کسانی است که کارآفرین می شوند و خودشان همه چیز را در دست می گیرند . باید بدانید که بزرگترین نیاز روانی انسان به عقیده مازلو و بسیاری از روانشناسان دیگر خودشکوفایی است , که جز در کسب و کار مستقل نمیتوانید بیابید . خب کمی بیاندیشید , اگر به این مساله مهم روانشناسی عقیده دارید ادامه مطلب را بخوانید تا برای شروع و وارد شدن به سیاره کارآفرینی و موثر بودن نکات کلیدی را برایتان بگویم . علایق خود را بیابید یافتن علاقه اصلی ترین و مهمترین بخش از دنیای کسب و کار مستقل است . شما می توانید با یافتن علاقه واقعی خود موتور حرکتی خود را روشن کنید و به جلو بروید . رسالت خود را تایین کنید تصور کنید شما یک انسان برگزیده هستید که تنها به شما مسولیت داده شده در این چیزی که به آن علاقه دارید وارد شوید و به هم نوع خود خدمت کنید . حالا چگونه این کار را انجام میدهید ؟ امید همه به سمت شماست . شروع به آموختن کنید برای موفقیت در کار و رسیدن به خود شکوفایی از هیچ هزینه مالی و زمانی دریغ نکنید . از زمان تصمیم تا زمان عمل باید تا می توانید بیاموزید . اگر درباره آنهایی که در کسب و کارشان به خودشکوفایی رسیده و دیده شده اند تحقیق کنید متوجه خواهید شد که آن ها از آموختن دست نمی کشیدند. از استعداد های خود کمک بگیرید انسان یک موجود به ذات مستعد است و می تواند در هر چیزی استعداد داشته باشد فقط باید نیروی خلاقیت و باور خود را تقویت کند تا به مهارت لازم برسد . استعداد یک موضوع مربوط به افراد خاص نیست .مخصوصا استعداد های روانی و ذهنی. ابتدا تمام این نکات را به کار بگیرید که شاه کلید ورود به سیاره زیبای ثروث و خودشکوفایی است. اصول کارآفرینی موفق و روانشناسی شغل | دوباره زیستن
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن