این آسان است که به ایده­ های استارتاپی بد بخندیم. اما اینکه بدانیم ایده­­ های خوب کدامند کار چندان آسانی نیست. کافیست از سرمایه­ گذاران خطرپذیر سؤال کنید تا به شما بگویند اکثراً چه کسانی پول زیادی را هدر می­دهند. دشواری تشخیص ایده بد از خوب دلیل اینست که چرا سرمایه­ گذاران فرشته سرمایه گذاری روی تیم ها را کنار گذاشتند.
پس آیا اصلاً ایده اولیه در موفقیت یک استارتاپ تأثیری دارد؟

تحقیقات جدید می­تواند پاسخگوی این سؤال باشد، و این موضوع را قوت ببخشد که راه اندازی استارتاپی که تنها متکی بر ایده است، تا چه میزان سخت است. نوشته ­ای که ارین اسکات از دانشگاه ملی سنگاپور، پیان شو از مدرسه کسب و کار هاروارد و رومان لوبینسکی از دانشگاه MIT ارائه دادند، بیان داشت که اگر شما میخواهید به طور مشخص بر روی استارتاپ های مبتنی بر انرژی یا علم سرمایه­ گذاری کنید باید بدانید که ایده اولیه بسیار مهم­تر از حالتی است که شما روی نرم افزار و اجناس مصرفی سرمایه­ گذاری می­ کنید. آنها تحقیقاتی از طریق سرویس (VMS (Venture Mentoring Service در دانشگاه MIT انجام دادند. این سرویس در واقع تیم های استارتاپی را به یک مربی (mentor) متصل می کند. اما موضوعی که توجه آن ها را به خود جلب کرد، نحوه ی انتخاب تیم ها توسط مربی ها بود. مربی ها اطلاعات بسیار مختصری در رابطه با سرمایه ی مورد نظر و تیم ها دریافت می کردند که باید از طریق آن ها تصمیم به انتخاب یک تیم می گرفتند. به بیانی دیگر می توان گفت، تصمیم آنها به طور کل به ایده استارتاپی اولیه وابسته بود.

در واقع هر چه ایده اولیه پخته­ تر باشد، میزان خطرپذیری کاهش می­ یابد. ایده­ های خوب، شانس بیشتری برای جذب سرمایه گذاری و موفقیت خواهند داشت.


اما چه ایده ­ای به نظر موفقیت­ آمیز خواهد بود، در مقایسه با میانگین؟ در مجموع در این تحقیق، 22 درصد خطرپذیری­ ها به مرحله اجرا رسیدند. اما خطرپذیری هایی که از ایده­ های پخته­ تر نسبت به سایر آن ها صورت می گرفت، در حدود 26 درصد بیشتر تبدیل به تجارت می­شدند. اما به هر حال پیش بینی موفقیت یک استارتاپ، تنها مبتنی بر ایده بسیار سخت به نظر می رسد. ایده اولیه کمک می­­کند تا موفقیت را پیش بینی کنیم، اما فاکتورهای دیگری هم حائز اهمیت هستند.
لازم به ذکر است که رابطه میان علاقه ی مربیان به ایده­ ها و احتمال تجاری سازی آن ها، توسط ایده­ های معتبری مورد تأئید بود. ایده های معتبرتر به نظر از احتمال تجاری سازی بالاتری برخوردار بودند.





حال به این مسئله بیاندیشیم که اگر ایده ­های مخاطره ­آمیز توسط تکنولوژی­ ها پشتیبانی می­شوند-که البته هزینه های ورودی سنگینی هم دارند- پس ­می­توان نتیجه گرفت قابلیت تجاری سازی بیشتری هم دارند. در صنعت موبایل و اینترنت، از آنجا که مالکیت فکری خاصی وجود ندارد و وسعت کار گسترده است، خیلی دیگر اهمیت ندارد شما خودتان را به مخاطره میندازید یا خیر.
این بدین معنا نیست که ایده خوب برای شروع اهمیت ندارد، اما این تحقیق نشان داد که رسیدن به یک ایده ی خوب در مراحل اولیه ی یک زندگی استارتاپی، کار چندان آسانی نیست، مخصوصاً اگر سر و کار ما با صنایعی باشد که کار در آنها ساده نیست. چرا که این سرما­یه ­گذاران هستند که باید به فاکتورهای دیگری هم دقت کنند، مثل کیفیت تیمی که با آن کار را آغاز می­کنند.
شکی نیست که برخی از سرمایه­ گذاران همه این مطالب را نادیده می­گیرند، و به پتانسیل داشتن و ارائه ایده­ از سوی خودشان ایمان دارند. بعضی از آنها از این کار خود راضی می­مانند. اما برای حرفه­ ای­ های اینکار، ایمان تنها کافی نیست. محققان بر روی مربیانی با تجربه در صنعت سرمایه گذاری و همچنین مربیانی با مدارک تحصیلی عالی مطالعه ای انجام دادند که نشان می داد هیچ یک از دو گروه در پیش بینی موفقیت ایده ها، از دیگری بهتر نبود.


https://isfahanplus.ir/%d8%a2%db%8c%...-%d8%a8%db%8c/