خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
استارت آپ چیست و مزیت استارت آپ چیست؟ استارت آپ ها اولین بار با ایده ای برای تولید محصولی نوین متولد شدند. حال آنکه امروز، استارت آپ ها با شکل گرفتن یک تیم که دارای مهارت های مکمل با یکدیگر هستند، تشکیل می شوند. استارت آپ ها تا قبل از رسیدن به ایده درست و کلیدی، معمولا ایده های متعددی را بر اساس تحقیقات بازاریابی پیاده سازی می کنند. اما در دهه ۱۹۹۰ دوره استارت آپ ها باید خودشان همه چیز را از اول تا آخر، پیدا می کردند؛ مهم ترین قسمت زیرساخت های محاسباتی و برنامه نویسی بودند. استارت آپ ها معمولا از راه اندازی یک وب سایت شروع می شوند. نسخه پایه وب سایت را می توان در عرض چند روز و با کمترین هزینه تهیه کرد. همه این عوامل دست به دست هم داده اند تا ظهور و رشد سریع استارت آپ ها را کلید بخورد. کانون غیرانتفاعی استارت آپ ویک اِند (startupweekend.org) از سال ۱۳۸۶ فعالیت های خود را آغاز کرده است، در پایان هر هفته برنامه ای ۵۴ ساعته در شهرهای مختلف دنیا برگزار می نماید تا کارآفرینان و دارندگان ایده بتوانند همکار یا سرمایه گذار مورد نظر خود را بیابند و یا حتی شرکت نوپای جدیدی را تأسیس کنند. این موسسه تا سال ۱۳۹۱ بیش از ۱۰۰۰ برنامه را با حضور بیش از ۱۰۰ هزار نفر در ۵۰۰ شهر مختلف (از جمله در تهران) برگزار نمود. بر اساس تحقیقات بازاریابی اصلی ترین عامل این جهش، قابلیت دسترسی به قدرت محاسبات و فضای ذخیره سازی آنلاین است، که شاید تهیه آن تا قبل از این پر هزینه ترین قسمت برای تاسیس کسب و کارهای این چنینی به حساب می آمد. علاوه بر آنچه گفته شد، صنایع دیگری نیز به وجود آمده اند که همپای استارت آپ ها در حال رشد هستند. بهینه سازی وبسایت ها بر اساس اصول ابتدایی بازاریابی و تبلیغات یکی از این نوع خدمات است؛ با روشی که به عنوان تست A/B شناخته می شود، بسیاری از وب سایت ها می توانند میزان فروش خود را افزایش دهند. عملکرد این آزمون به زبان ساده عبارتست از: معمولا دو نسخه از سایت به بازدیدکنندگان نشان داده می شود؛ نسخه «A» همان طراحی قدیمی سایت است و در نسخه «B» اندکی تغییرات در طراحی انجام شده است. به عنوان مثال در یکی دکمه «فروش» آبی و در نسخه دیگر قرمز رنگ است. به طور تصادفی گروهی از بازدیدکنندگان نسخه «A» و گروهی نسخه «B» را می بینند. با آمارگیری روی تعداد کلیک ها، سایت به طور اتوماتیک خود را برای آن طراحی که میزان فروش بیشتری داشته است، تنظیم می نماید. به این ترتیب با این روش میزان فروش سایت همواره بهینه سازی می گردد. و این معنای حضور فعال در محیط مجازی برای شرکت ها می باشد. در بازاریابی اینترنتی شما باید بتوانید اطلاعاتی از قبیل سن، جنسیت، میزان تحصیلات یا درآمد بازدیدکنندگان، دسته بندی را در مدت کوتاهی کسب کنید. این موضوع تا قسمتی توسط استارت آپ ها عملیاتی می شوند. دریافت بازخورد مداوم در استارت آپ استارت آپ ها دائما در حال گرفتن بازخورد از عملکرد و محصولات هستند. زیرا امروزه موفقیت برای شرکت های نوپایی خواهد بود که به دنبال شناسایی نیاز مشتری هستند. این موضوع هم اولین اصل بازاریابی به تعریف فیلیپ کاتلر می باشد. شرکت ها با یک محصول به بازار می آیند، نحوه برخورد مشتریان را به دقت می سنجند، از نتایج به دست آمده تجربه می گیرند و دوباره از نو آغاز می کنند. به بیان دیگر، محصول را بر اساس نیاز بازار طراحی می گردند. در واقع باید به جای “محصول محور” بودن، استارت آپ ها “مشتری محور” هستند و بر “مشتری ساز” شدن تاکید داشته باشند. پیشنهاد مشاور بازاریابی به کارآفرینان این است که تا از دفاتر و محل کار خود بیرون بیایند و سعی کنند آنچه را مردم واقعا خواهان آن هستند، پیدا کنند. استارت آپ ناب Lean Start Up استارت آپ ناب مدلی است که مدیران کسب و کار را دائما به محک زدن و بهبود محصولات و خدمات تشویق می نماید. همانطور که از عنوان آن برمی آید، می توان انتظار داشت که در این مدل سعی در طراحی محصول، با حداقل فرضیات است. در این مدل تا حد امکان از اضافه نمودن پیش فرض هایی که کارآفرینان از آن اطمینان ندارند دوری می شود، تا “محصولی ناب” یا همان Lean Product کسب شود. در این صورت محصول به دست آمده از ارزش بالایی برخوردار خواهد بود. استارت آپ ها باید نوعی دیگر از حسابرسی نیز هستند. آنها باید تجربه و بازخورد مشتریان را به صورت شاخصی معنی دار درآورده که از دنبال کردن آن بتوانند میزان عملکرد خود و محصول شان را ارزیابی کنند. در این بین نه تنها تعداد مشتریان مهم است، بلکه آنچه از محصول انتظار دارند و یا حتی کاربرد آن نیز باید برای استارت آپ ها با اهمیت باشد. یعنی توجه کمی و کیفی به مشتری اهمیت می یابد. پیشنهاد دکتر میرکاظمی برای فعالان در حوزه استارت آپ مدیران کسب و کار نباید آنقدر به تحلیل بازخوردها وابسته شوند که طرز فکر خلاقانه خود را فراموش کنند. به هر حال نوآوری در بازاریابی و فروش بیشتر بر افزایش بهره وری از طریق پرسنل متمرکز بوده است. اما امروزه با امکاناتی که در دست داریم، قادریم تقریبا هر چیزی را تولید کنیم. نتیجه آنکه سوالی که اکنون لازم است افراد ایده پرداز از خود بپرسند این نیست که “آیا این محصول قابل تولید است؟” ، بلکه باید از خود بپرسند: “آیا این محصول ارزش تولید کردن و صرف وقت را دارد؟” استارت آپ چیست و مزیت استارت آپ چیست؟ - دکتر میرکاظمی
ویرایش توسط Sina homaei : 2018/05/04 در ساعت 08:01
استارت آپ چیست؟ فرض کنیم ۱۰۰تومان داریم و هزینه جذب مشتری یک تومان است. در کسب و کار عادی ۱۰۰ تومان را ریال به ریال خرج می کنیم و ۱۰۰ مشتری به دست می آوریم و تمام؛ دوباره باید پول خرج کنیم تا مشتری های بیشتری به دست آوریم. خب، ما به پول زیادی برای جذب یک بازار بزرگ نیاز پیدا می کنیم . . . اما در کسب و کار استارت آپی فکر می کنیم و بررسی های لازم را انجام می دهیم، ۱۰ نفر آدم اصلی اولیه را پیدا می کنید برای یکی از آنها یک ریال خرج می کنیم و همان یک نفر هم آنقدر سرویس رضایت بخش و خوبی را برایش فراهم کرده ایم که به ۱۰ نفر هم دردش می گویم و این ۱۰ نفر به ۱۰ نفر دیگر. بنابراین درست است که ۱۰۰ تومان داشتیم، به جای ۱۰۰ مشتری، ۱۰ به توان ۱۰۰ مشتری پیدا می کنیم. تیم استارت آپی، تیمی خیلی همدل است که حاضرند از خودشان بگذرند تا مفهوم جدیدی را به دنیا اضافه کنند. نقطه شروع کوچک ولی با رشد بالا و داشتن یک سرویس طراحی شده خوب و ارزشی که آدم ها به خاطر آن همدیگر را معرفی کنند، این مهم ترین ویژگی های یک استارت آپ موفق است، اما هیچ چیزی به پای اهمیت تیم بودن نمی رسد. تیم است که به جای حرام کردن آن ۱۰۰ تومانی که در ابتدا اشاره کردم، یک تومان یک تومان خرج میکند تا بالاخره آدم ها، سرویسی که دنیا را جای بهتری میکند، پیدا نمایند. این همدلی، هوشمندی و ازخود گذشتگی تیم است که می تواند این فرمول جادویی را ایجاد کند. این تیم خوب است که باعث خواهد شد تا یک سرمایه گذار هوشمند، پولش را بگذارد تا بین ۱۰۰ تیم شاید یکی از آنها بتواند یک ۱۰ به توان ۱۰۰ بزند و جواب تمام پول های سوخت شده را هم بدهد. با کسب و کار عادی چنین ریسکی اصلاً منطقی نیست. استارت آپ چیست
تعریف استارت آپ چیست؟ استارت آپ (به انگلیسی: Startup یا Start-up) را به فارسی به شرکت نوپا ترجمه کردهاند. اگر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سالهای اخیر، حول این زمینهها شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارت آپ باید در حوزه فن آوریهای نوین فعال باشد. تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر استارت آپ یک کسب و کار جدید است (A New Business) تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA) کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد. تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است. تعریف استارت آپ توسط اریک ریس استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است. امیدواقعی - تعریف استارت آپ چیست؟
استارت آپ ویکند چیست؟استارت آپ ویکند یک همایش و رویداد آموزشی- تجربی در سراسر دنیا است که همانطور که از نامش پیداست معمولا در انتهای هفته برگزار می شود. در این برنامه شرکت کنندگان پر انگیزه ای شامل برنامه نویسان، مدیران تجاری، عاشقان استارت آپ، بازاریاب های حرفه ای و طراحان گرافیک گرد هم می آیند تا انتهای هفته طی ۵۴ ساعت ایده یا پروژه هایی را مطرح و آماده نمایند. ایده اولیه گفته می شود ایده اصلی این گونه رویدادها برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ توسط فردی به نام اندرو هاید طرح ریزی شد. در این گروه عده از افراد آخر هفته در مورد یک ایده کسب و کار هم فکری می کردند تا آن را اجرایی سازند. پس از انتشار موفقیت آن همایش آخر هفته دیگری چند ماه بعد از آن، در ونکوور کانادا برگزار شد. سرانجام در سال ۲۰۰۹ این گونه گردهمایی های آخر هفته ای به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی ثبت شد. استارتاپ ویکند چیست؟ نحوه برگزاری برنامه همانطور که می دانید برای بررسی و عملی کردن یک ایده به مشورت و مشارکت افراد متخصص در رشته های مرتبط نیازاست و از آنجایی که ایده های استارتاپی در اینترنت متولد می شوند معمولا در این گرو ها برنامه نویس ها، طراحان، بازاریاب ها، مدیران محصول و مشتاقان کارآفرینی گرد هم آمده و ایده هایشان را به اشتراک گذاشته، تشکیل تیم می دهند و محصولی را ساخته و تجارت نوپایی را آغاز می نمایند. استارتاپ ویکند چیست؟ معمولا به این شکل است که افرد ایده های خود را بیان می کنند، سپس ایده های برتر انتخاب می شود، گروه هایی تشکیل داده و روی عملی کردن آن ایده کار می کنند، در نهایت در ساعات پایانی استارتاپی ها، ایده هایی که روی آن کار شده بیان می شود، اگر یک دمو از آن آماده شده باشد نمایش داده می شود. در اینجا هم داوران حضور دارند و هم بعضی سرمایه گذران، که با توجه به پتانسیلی که ایده شما برای کسب بازار دارد، روی ایده شما سرمایه گذاری می کنند و ایده های برتر انتخاب می شود. ایده ایده در حقیقت یک طرح ذهنی است. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده سادهترین راه حلی است که انسان در برابر یک مساله یا نیاز به آن فکر میکند. هر چند میتوان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد که افرادی که خلاقانه محیط اطراف خود نگاه می کنند می توانند ایده های بهتری را برای تبدیل شدن به یک منبع کسب درآمد بدهند. هدف استارتاپ ویکند آموزش و ترویج کارآفرینی در کشورهای جهان است. اما جدای از هدف آن شما در این گونه گروه ها یاد می گیرید چگونه درست فکر کنید و ایده خود را در جهتی درست و عملی شدن رشد دهید چه ایده ای می تواند استارتاپی باشد؟ قبل از اینکه شما یک ایده را در ذهن خود رشد دهید نیاز است چند موضوع مهم را همیشه مد نظر خود قرار دهید. مدل کسب و کار ایده ای که می دهید چگونه است یا بیان دیگر ایده شما چگونه منابع مالی را در بازار هدف جذب می کند و به سوددهی می رسد. که معمولا افراد متخصص در کارآفرینی با انواع مدل های کسب و کار Business model آشنا هستند که در برنامه های استارتاپی افراد متخصص در این زمینه می توانند مشاوره های خوبی را در مورد ایده شما و مدل های سرمایه گذاری بدهند. اما برای اینکه یک ایده بتواند در محیط وب سرآمد باشد لازم است این سه ویژگی را داشته باشد: ”نوآوری، خلاقیت و ایده پردازی “ خلاقیت طبق تعاریف علمی، خلاقیت یا آفرینندگی فرآیند ذهنی کشف ایدهها و مفاهیم، یا آمیزش ایدهها و مفاهیمِ موجود است که توسط فرآیند بینش خودآگاه یا ناخودآگاه تحریک میشود. در واقع خلاقیت یعنی بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر یا مفهوم جدید که برخی نیز آن را به ترکیب ایدهها یا ایجاد پیوستگی بین ایدهها تعبیر نمودهاند. در تعریفی دیگر خلاقیت بازی با تخیل و امکانات است که در حین تعامل با عقاید، افراد و محیط، منجر به ارتباطات و نتایج جدید و معنادار می شود. نوآوری بکارگیری ایدههای نوین ناشی از خلاقیت است. در واقع به پیاده ساختن ایده ناشی از خلاقیت که به صورت یک محصول یا خدمت تازه ارائه شود، نوآوری گویند. اختراع به معنای «پدید آوردن محصول جدید» است، اما نوآوری فراتر از آن است و به معنای «معرفی محصولی تازه» است که با ابداع و عرضه صورت میگیرد. هدف هدف استارتاپ ویکند آموزش و ترویج کارآفرینی در کشورهای جهان است. اما جدای از هدف آن شما در این گونه گروه ها یاد می گیرید چگونه درست فکر کنید و ایده خود را در جهتی درست و عملی شدن رشد دهید. با افراد و شریک های جدیدی آشنا می شوید که می توانند در پیشبرد ایده شما یا سرمایه گذاری روی آن به شما کمک کنند. در کشور ما نیز یک دوره استارتاپ ویکند برگزار شده است. فراموش نکنید بسیاری از شرکت هایی که در حال حاضر در دره سیلیکونی، قلب فناوری دنیا حضور دارند، ایده های خود را به این شکل مطرح کردند و امروزه به ابر شرکت های فناوری دنیا تبدیل شده اند. منبع: بخش دانش و زندگی تبیان (حامد عزیزی) ساری ایوند – استارت آپ ویکند چیست؟
شتاب دهنده استارتاپ چیست ؟ تاریخچه آن را به اختصار مرور کنیم شتاب دهنده استارتاپ چیست؟ به زبان کلی و عمومی می توان گفت شتاب دهنده سیستمی است که باعث شود سیستم دیگری با سرعت بیشتر حرکت کند. شتاب دهنده استارتاپ (Startup accelerator یا Seed accelerator ) به مجموعه ای گفته می شوند که امکانات مادی و معنوی خود را در مسیر تحقق اهداف شرکت های نوپا که مدل کسب و کارشان قابلیت توسعه و تکرار پذیری دارد صرف کرده و به ازای آن ۱۰ تا ۲۰ از سهام آن شرکت را از آن خود می کنند. تاریخچه شکل گیری : در سال ۲۰۰۵ وای کامبینیتر در کمبریج انگلستان شکل گرفت تا دنیای استارتاپ از این به بعد وارد فاز جدیدی از رونق و پیشرفت شود، این شرکت که توسط پل گراهام و شرکایش تاسیس گردید بعد ها به سیلیکن ولی انتقال پیدا کرد تا الگوی اولیه تاسیس شتاب دهنده استارتاپ های بعدی گردد. روش کار شتاب دهنده استارتاپ به چه صورت است: هر شتاب دهنده شیوه و فرهنگ خاصی برای پذیرش استارتاپ ها دارد اما اکثرا در ۴ مرحله زیر با هم اشتراک دارند. پذیرش ایده: ابتدا ایده ها توسط وب سایت این مراکز ثبت می شود و پس از بررسی های اولیه توسط مدیران و منتور ها تعدادی از آن ها که شرایط مناسب را دارند در مرکز پذیرش می شوند. پیش شتابدهی: در این مرحله که معمولا بین ۲ تا ۴ ماه متغییر است کارآفرین با ساختن تیم، کار بر روی مدل تجاری و نمونه ی اولیه دیدگاه مناسبی از وضعیت بازار و آینده کاری کسب می نماید از طرف دیگر تیم شتاب دهی نیز با در نظر گرفتن شرایط تیمی و امکانات موجود تصمیم به ورود تعدادی از ایده های موفق تر به دوره شتاب دهی می گیرد. شتاب دهی: در این دوره که بین ۴ تا ۶ ماه می باشد شتاب دهنده ها با حمایت های مادی و معنوی خود به شرکت های نوپا کمک می کنند که این کسب و کارها تجاری شده و اولین فروش های خود را داشته باشند و یا اشخاصی از این خدمات استفاده کنند. روز نمایش: همه چیز آماده است شتاب دهنده شبکه سرمایه گذاران خود را وارد کار می کند و در یک روز خاص استارتاپ ها به این سرمایه گذاران معرفی شده تا بتوانند سرمایه لازم برای ادامه کار را بدست آورند. تعدادی از خدمات شتاب دهنده استارتاپ به صورت زیر می باشد:در اختیار گذاشتن فضای کاری مشترکمشاوره در بهبود مدل تجاریسرمایه گذاری اولیهخدمات منتورینگکمک به فرایند های حقوقی و مالیدر اختیار گذاشتن شبکه سرمایه گذارانآموزش مفاهیم مورد نیازبرگزاری رویداد های کارآفرینیکمک به ساخت تیم شتاب دهنده استارت آپ در ایران: در ایران نیز مانند تمام جهان تب استارت آپی داغ است و جوانان کارآفرین زیادی جذب این پدیده شده اند. رویای داشتن یک کسب و کار پر رونق این روزها در ذهن بسیاری از جوانان این کشور می چرخد و هر روز در گوشه ای از این مرز و بوم شاهد پدید آمدن استارت آپ های قدرتمندی هستیم. شتاب دهنده ها در ایران هنوز در ابتدای راه خود هستند و تنها ۳ سال از بوجود آمدن این مفهوم در ایران می گذرد، اما علی رقم مشکلات فراوان توانسته بسرعت رشد کرده و علاوه بر شتاب دهی به خود به اکوسیستم کارآفرینی ایران نیز شوک وارد نمایند و باعث رونق در کسب و کار های مختلفی شوند. ما شاهد شکل گیری اکوسیستم استارتاپی ایران هستیم که بازیگران مختلفی در آن ایفای نقش می کنند انتخاب یک شتاب دهنده که فرهنگ حاکم بر آن با معیار های ما هماهنگی داشته باشد بسیار مهم است و کارآفرینان باید این نکته مهم را مد نظر داشته باشند که در انتخاب شتاب دهنده بسیار دقت کنند و بدانند وارد عرصه ای می شوند که پر است از فراز ها و نشیب های مختلف که مرد راه می طلبد و همتی بلند. در مقالات بعدی با مدل ها و انواع شتاب دهنده ها آشنا می شویم و برترین های این حوزه را با هم بررسی کرده و معایب و مزایای هر کدام را تحلیل می نماییم. شتاب دهنده استارتاپ چیست ؟ تاریخچه آن را به اختصار مرور کنیم - شناخت
این روزها همه از استارتآپ میگویند؛ بگذارید بایستیم و از خودمان بپرسیم که استارتآپ چیست؟ چند سالی میشود که واژه استارتآپ وارد فرهنگ عامه مردم شده است. حتی اگر این واژه را نشنیدهاند و حتی اگر چیزی هم درباره آن ندانید اما احتمالاً از مزایای آن بهرهمند شدهاید. منتها این سالها این واژه بهشدت مورد سوءاستفاده قرارگرفته و هرکسی که نمیدانسته دارد چهکار میکند گفته من یک استارتآپ راه انداختهام. بااینکه استارتآپها کسبوکارهای کوچکی هستند که پتانسیل این را دارند که ظرف چند سال و بهصورت نمایی رشد کنند، ولی هر کسبوکار کوچکی استارتآپ نیست. یک موضوع مهمی وجود دارد و آن این است که تاریخچه نظریههای مدیریتی حدود ۱۰۰ سال است؛ اما مفاهیم مدیریت کمتر قابل تطبیق بر استارتآپها حداقل در ۲ سال اول آنها است؛ به عبارتی نظریههای برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل مدیریت قابلاستفاده در استارتآپها نیستند. دانشمندان مدیریت فعلاً در حال تحقیق درباره استارتآپها هستند و بهمرور نظریههای مدیریتی درباره آنها کامل میشود. نکته مهم هم اینجاست که نظریهها و مدلهایی که برای فعالیت استارتآپها به دست میآید قابل تطبیق بر کسبوکارهای بزرگ نیست. قبل از اینکه یک تعریف ساده از استارتآپ بدهم این را بگویم که هدف هر استارتآپی این است که بعد از مدتزمانی مثلاً ۲ سال به یک شرکت واقعی تبدیل شود. در دنیا به استارتآپهایی که ارزش آنها به بالای ۱ میلیارد دلار میرسد «تک شاخ» میگویند. تکشاخها استارتآپهایی هستند که سرمایه کافی جذب کردهاند و احتمالاً میتوانند درآمد پایدار ایجاد کنند و به یک کسبوکار واقعی تبدیل شوند. استارتآپ چیست؟ استارتآپ چی نیست؟ برای اینکه بدانیم استارتآپ چیست از دوست خوبم ناصر غانمزاده، مدیر شرکت سرمایهگذاری جسورانه اُپاتان کمک خواستم. این پاسخ او است که در ادامه میآید: «برای استارتآپ تعریفهای فراوانی وجود دارد و هرکسی از ظن خود آن را بهشکلی متفاوت بیان میکند. تعریف زیر ترکیبی است از تعریفهای پل گراهام، اریک ریس و دیو مککلور: «استارتآپها نوعی از شرکتهای نوپا هستند که به سرعت رشد میکنند، ولی در ابتدای کار با عدم قطعیت بسیار دستوپنجه نرم میکنند بهگونهای که در آغاز حتی در مورد اینکه مشتریشان کیست، چه محصولی میخواهند تولید کنند و اینکه چگونه پول درمیآورند سردرگم هستند.» اما تعریف دیگری که اینجا بسیار بهکار میآید تعریف استیو بلنک است: «استارتآپ سازمانی است موقتی که در جستجوی مدل کسبوکاری گسترشپذیر، تکرارپذیر [و سود ده] است.» بر اساس این تعریف میتوان نتیجه گرفت سازمانی که هنوز در مرحله جستجوی مدل کسبوکار است استارتآپ است و هنگامیکه آن مدل کسبوکار را یافت از استارتآپ بودن درمیآید و دیگر استارتآپ نیست. (بسیاری از استارتآپها [بهویژه در سیلیکون ولی] شبانهروز تلاش میکنند تا از حالت استارتآپی دربیایند و یک شرکت جدی شوند.) اما این خطکشی وحیمنزل نیست و گاهی به شرکتهای جاافتادهتر هم استارتآپ گفته میشود؛ بنابراین هنوز متر و معیار محکمی برای تشخیص استارتآپ بودن یا نبودن کسبوکارها وجود ندارد. گرچه کسبوکارهایی هستند که میدانیم قطعاً استارتآپ نیستند: مثلاً خشکشویی بزرگ، گاوداری، کارگاه تراشکاری کسبوکار کوچک تلقی میشوند و نه استارتآپ. همچنین به کارخانه تولید فرش، ماکارونی و پتروشیمی استارتآپ گفته نمیشود. به هتل- و حتی مجموعهای از هتلها استارتآپ گفته نمیشود- ولی ایربیاندبی استارتآپ است. نکته بعدی اینکه با وجودیکه بخش زیادی از استارتآپها از فناوری اطلاعات استفاده جدی میکنند، همه استارتآپها آیتی نیستند و استارتآپهایی هم در زمینههای ژنتیک، نانوتک، بیوتک و … وجود دارند. استارتآپ نوعی کسبوکار نوپا است؛ ولی هر کسبوکار نوپا و جدیدی، استارتآپ نیست. برگردیم به ایران گفتیم که استارتآپهایی که بالای یک میلیارد دلار ارزشدارند تکشاخ هستند. تکشاخها این شانس را دارند که به یک کسبوکار واقعی تبدیل شوند. در کنار این مفهوم یکچیز دیگر هم هست: نوآوری طوفنده! نوآوری طوفنده نوآوری برهمزننده است که منطق موجود را بهکل تغییر میدهد. برخی از کسبوکارها نوآوری طوفنده دارند و قاعده بازی را تغییر میدهند. برخی در همان وضع موجود با استفاده از همان منطق موجود تغییر ایجاد میکنند. ایربیاندبی در دنیا صنعت اجاره جا را بهکل دگرگون کرد بااینکه حتی یک اتاق ندارد. اوبر صنعت اجاره تاکسی را متحول کرد بااینکه حتی یک تاکسی ندارد. این فهرست را میشود ادامه داد. دارد ندارد اوبر بزرگترین شرکت تاکسیرانی دنیا هیچ تاکسی ندارد ایربیاندبی بزرگترین کرایهدهنده خوابگاه در جهان هیچ ملکی ندارد ویچت و اسکایپ بزرگترین شرکت تلفن جهان هیچ زیرساختی ندارد علیبابا ارزشمندترین خردهفروشی دنیا هیچ فهرست کالایی ندارد فیسبوک پرطرفدارترین رسانه دنیا هیچ محتوایی تولید نمیکند سوسایتی وان سریعترین بانکهای در حال رشد جهان هیچ پول واقعی ندارد نتفلیکس بزرگترین سینمای دنیا هیچ سالن سینمایی ندارد اپل و گوگل بزرگترین فروشنده نرمافزار در جهان همه نرمافزارها را خودشان نمینویسند کسبوکارهایی که در این جدول هستند دیگر استارتآپ نیستند؛ منتها همه آنها سعی میکنند فرهنگ سازمانیشان را استارتآپی نگه دارند. پیپال یکی از پیشروترین این سازمانها در دنیا بود. پیپال زمانی یک استارتآپ بود و شیوه فعالیت آنها با همه کسبوکارها مرسوم مالی و فنّاوری ۲۰ سال پیش فرق داشت. آنها رشد کردند و به یک کسبوکار واقعی تبدیل شدند. بااینکه پیپال در همه این سالها تلاش کرده فرهنگ استارتآپی داشته باشد و مهمتر از همه اینکه از نوآوری عقب نماند و حتی اگر میتواند ارائهدهنده نوآوری باشد اما دیگر یک استارتآپ نیست. پیپال میتواند یک کسبوکار موفق نوآور باشد. گوگل از شناختهشدهترینها در ایران است. پیشنهاد میکنم کتاب «گوگل چگونه کار میکند» اریک اشمیت و همکارش را بخوانید و ببینید چطور تلاش میکنند همینطور که رشد میکنند به یک کسبوکار تنبل تبدیل نشوند و روحیه و فرهنگ استارتآپی را در بین ۵۰ هزار نفری که در این شرکت کار میکنند حفظ کنند؛ اما واقعیت این است که شرکتها هرچقدر که بزرگتر میشوند هم شیوه مدیریت در آنها تغییر میکند و هم نمیتوانند مانند گذشته کار کنند. در این مرحله استراتژی آنها این است که استارتآپهای خوب را بخرند و بهمرور انحصار ایجاد کنند. در دنیا قوانین ضد انحصار بهصورت جدی مراقب شرکتهای بزرگ است که انحصار ایجاد نکنند اما آنها به کمک پول فراوان و وکلای زبدهای که دارند همیشه راهی پیدا میکنند برای ایجاد انحصار. یک نکته مهم که باز تأکید میکنم این است که مدیریت در استارتآپها هنوز دارای نظریههای علمی کامل نیست و نظریههای حاکم بر شرکتهای بزرگ قابل پیادهسازی در استارتآپها نیست. این یعنی همه آنهایی که شروع کردند زمانی ادای استیو جابز را در بیاورند کاملاً به خطا رفتند. در ایران هیچکدام از استارتآپها نوآوری طوفنده نداشتند. البته که نسبت به فضای سنتی موجود در کسبوکارهای ایران نوآوری داشتند. در ایران هیچکدام از استارتآپها احتمالاً با استانداردهای جهانی تکشاخ محسوب نمیشوند. هیچ کدام از کسبوکارهایی هم که این روزها سعی میکنند از مفهوم تکشاخ سواستفاده کنند هیچ ارتباطی به اصل تک شاخ ندارند. برخی نامها بیشازحد در رسانهها تکرار شده است و انقدر گفتهاند استارتآپ استارتآپ که همه قبول کردهاند آنها استارتآپ هستند. متأسفانه مسئولین دولتی هم بدون برنامه این نامها را تکرار کردهاند و ما اکنون توهم استارتآپی پیداکردهایم درحالیکه این کسبوکارها دیگر نه استارتآپ هستند و نه در برخی موارد موفق شدهاند یک کسبوکار واقعی شوند و ممکن است در آینده نزدیک باعث انفجار حباب استارتآپی در ایران شوند. آنهایی که نامشان در ایران زیاد در رسانهها تکرار شده کسبوکارهایی هستند که زمانی استارتآپ بودند اما موفق شدند سرمایه جذب کنند و تا زمانی که نتوانند درآمد پایدار ایجاد کنند کسبوکار واقعی نیستند. حتی هیچ کس تضمین نمیکند که یک تک شاخ بتواند یک کسبوکار موفق و پایدار شود و تکشاخهایی داشتیم که با همان شاخشان زمین خوردند. این روزها همه از استارتآپ میگویند؛ بگذارید بایستیم و از خودمان بپرسیم که استارتآپ چیست؟ – [مدیـــــر رسانـــه]
مهمترین اشتباهات یک استارت آپ چیست؟ خبر خوب برای کارآفرینان این است که اشتباه کردن آنها چیز عجیب و غیرقابل انتظاری نیست، زیرا پایهگذاران کسبوکارهای جدید به اکتشاف در حوزههای ناشناخته میپردازند. در واقع سرمایهگذاران میدانند که کارآفرینان بیش از آنکه از موفقیتها درس بگیرند، از شکستهایشان میآموزند، بنابراین مشاهده شکستهای قابل توضیح و آموزنده در کسبوکارهای نوپا (Startups) احتمال اینکه سرمایهگذاران دفعه بعد از آن پروژه حمایت مالی کنند را افزایش میدهد. هر چند سرمایهگذاران از شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار نوپا انتظار دارند موانع رایج را بشناسید و یک اشتباه را دو بار مرتکب نشوید. در ادامه 10 مورد از مهمترین این اشتباهات را بیان میکنیم که تکرار آنها علاوه بر آنکه به عنوان نقطه ضعفی در سطح هوش و یادگیری شما محسوب میشود، شانس شما برای دریافت حمایت مالی از طرف سرمایهگذاران را کاهش خواهد داد. ۱) از قبل میدانید که مشتریان شما چه نیازها و خواستههایی دارند: اینکه عاشق راه حل جدیدی شدهاید، به این معنا نیست که حتما مشتریان شما نیز از آن استقبال پرشوری خواهند کرد. قبل از صرف هر گونه هزینهای، مطمئن شوید که نظرات مشتریان احتمالی، متخصصان صنعت و سرمایهگذاران را بهطور مستقیم دریافت کردهاید. آمادگی داشته باشید که تا زمان عرضه محصول نهایی، حداقل یک بار چرخش و تغییر رویکرد در ارائه محصول را تجربه کنید. ۲) اطمینان داشته باشید که هیچ رقیب جدیای ندارید: بهطور معمول نبود رقبا به این معنی است که یا بازاری در کار نیست یا به اندازه کافی جستوجو نکردهاید. اگر بازار کاملاً جدید است و میزان رقابت در آن کمینه است، پس احتمالا زمان و هزینهای که نیاز است برای آموزش مشتریان احتمالی (و آشنا کردن آنها با محصولتان) صرف کنید، از زمان و بودجه شما بیشتر خواهد بود. نوآوری در بازاری که تعدادی رقیب در آن فعالیت میکنند، گزینه مطمئنتری است. ۳) تلاش کنید همه مشکلات دنیا را با اولین راه حلی که به ذهنتان میرسد، حل کنید: یک کسبوکار نوپا باید روی انجام فقط یک کار درست تمرکز کند، وگرنه صرفا راهحلهای ضعیفی را برای حل مسائل متعدد ارائه خواهد داد. بسیار وسوسهکننده است که به همه افراد راجع به کاربردهای متعددی که فناوری جدید شما برای آنها خواهد داشت بگویید و این خطر را بپذیرید که مشتریانتان را سردرگم کنید. این کار باعث میشود سطح انتظارات از محصول شما بالا برود و تحت فشار بیشتری قرار بگیرید. ۴) میزانی از رشد درآمد را پیشبینی کنید که با اصول کسبوکار در تضاد باشد: هر کسبوکاری به زمان نیاز دارد تا بتواند رشد کرده و با توجه به عواملی همچون رشد سازمانی، استخدام، آموزش، ساخت نام تجاری و پذیرش مشتریان در یک بازار نفوذ کند. تخمین رشد درآمدی با نرخ بیش از 10 درصد در پنج سال اول به ندرت اتفاق میافتد و این کار صرفا شما و سرمایهگذارانتان را نا امید خواهد کرد. ۵) نیاز به ثبت حق مالکیت فکری محصولتان را نادیده بگیرید: برخی کارآفرینان باور دارند که «اولین بودن» در هر بازاری آنها را از رقبایشان جلوتر نگه خواهد داشت. آنها اغلب فراموش میکنند که شرکتهای بزرگ با منابع بیشتری که دارند، به محض اینکه متوجه فعالیت و جذابیتهای محصولشان شوند به آسانی از آنها جلو میزنند. برای اینکه از حق مالکیت فکری و معنوی محصولتان محافظت کنید، نیاز است که با ثبت حق انحصاری (Patent) و نشان تجاری (Trademark) جلوی کپیبرداری از ایده و محصولتان را بگیرید. ۶) برای تصمیمگیری در مورد کسبوکارتان، صرفا به حرفهای اعضای خانواده و دوستانتان گوش کنید: هر کسبوکار نوپایی یک چالش تازه است و برای بقا نیاز به فداکاری، تجربه و مهارت دارد. دوستان و اعضای خانوادهتان احتمالا همان چیزی را راجع به کسبوکارتان به شما خواهند گفت که دلتان میخواهد بشنوید، نه آن چیزی که نیاز دارید بشنوید. روابط شخصی و دخالت دادن عواطف و احساسات هنگام تصمیمگیری، بسیاری از کسبوکارها را نابود کرده است، پس مراقب باشید. ۷) نظارت بر امور مالی و جریان وجوه نقد را به شخص دیگری واگذار کنید: کارآفرینانی که میزان جریان وجوه نقد مورد نیاز را دست کم میگیرند یا صرفا بر توسعه محصول متمرکز میشوند، درحالیکه شخص دیگری هزینهها را متقبل میشود یا بر پرداخت آنها نظارت دارد، اغلب محکوم به این هستند که بارها و بارها شکست بخورند. کارآفرینان هوشمند همواره یک حاشیه امنیتی در تخمینهای مالیشان در نظر میگیرند، با متخصصان مالی توانمند مشورت میکنند و شخصا بر پرداختها و دریافتها نظارت دارند. ۸) به جای استخدام افرادی که از شما باهوشتر هستند افرادی در سطح خودتان یا پایینتر استخدام کنید: وقتی که برای رشد یک کسبوکار نوپا به کمک نیاز است، بسیاری از کارآفرینان به جای آنکه افرادی را استخدام کنند که از تجربه و مهارت کافی برای برطرف کردن نقاط ضعفشان برخوردارند، فورا سراغ استخدام افرادی میروند که از نظر دستمزد ارزانتر هستند و صرفا در انجام امور معمولی توانایی دارند. افرادی را استخدام کنید که به جای اینکه نیاز باشد شما آنها را آموزش دهید، آنها بتوانند شما را آموزش بدهند. با تامل بیشتری استخدام کنید، اما در قطع همکاری با کارمندی که شایستگیهای لازم را ندارد سرعت عمل به خرج دهید. ۹) به کارکنانتان بیتوجه باشید: انزوا یا پرکاری بیش از حد به جای هدایت و رهبری اعضای تیم، راهی است که مطمئنا به کاهش انگیزه، روحیه و بهرهوری کارکنان و ایجاد یک فرهنگ سازمانی ناکارآمد منجر خواهد شد. یک کسبوکار نوپا با کارکنانی شاد و با انگیزه، برای مشتریان خدمات بهتری فراهم خواهد کرد و به رشد چشمگیر مشتریان منجر خواهد شد. ۱۰) بدون هدفگذاری و برنامهریزی، یک کسبوکار راهاندازی کنید: شاید بتوان گفت راهاندازی یک کسبوکار از ساختن یک خانه به مراتب پیچیدهتر است و هیچ خانهای را نمیتوان یافت که بدون یک طرح و نقشه مشخص برپا شده باشد. برنامه شما باید تقسیم وظایف و خروجیهای دلخواه را برای شما و اعضای تیمتان مشخص کرده باشد. مهمترین اشتباهات یک استارت آپ چیست؟
استارتآپ (startup)چیست؟ اگر بخواهیم به شکلی ساده و ابتدایی استارتآپ را تعریف کنیم: استارتآپ به شرکتهای نوپایی گفته میشود که با یک ایدهی ساده و اولیه شروع میکنند و به سرعت رشد مییابند و به درآمد میرسند. نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف میکند: استارت آپ یک کمپانی نوپا است که راهحلی نوین را برای یک مساله ارائه میکند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد. بسیاری استارت آپ را فرهنگ نوینی برای اندیشههای نو و خلاقیت برفراز ایدههای موجود میدانند که هدف از آن برطرف کردن مشکلات موجود در نقاط کلیدی است که به عنوان پاشنهی آشیل راهحلهای موجود شناخته می شوند. در حقیقت استارتاپ یک رویداد یا همایش، یک وب سایت و یا اپ موبایل نیست. استارتاپ یک شرکت کوچک که در حال درآمدزایی و رشد است، نیست. استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است. استارت آپ ها، معمولا حول ایده های نوآورانه و خلاقانه بنا می شوند. در واقع فرد یا افرادی خوشفکر، با ایده های نو، در جستجوی روش هایی برای کسب درآمد از آن ایده و تولید انبوه محصولات یا خدمات مبتنی بر آن ایده هستند. نوآوری در استارت آپ ها، به شکل نوآوری در بازار یا نوآوری در محصولات و خدمات خود را نشان می دهد. از بهترین مثالها و موفقترین استارتآپهای جهان میتوان به گوگل، مایکروسافت، اپل و… اشاره کرد. شرکتهایی که با یک ایدهی ساده شروع به کار کرده و به درآمدهای میلیاردی رسیدهاند و امروز بر دنیا تاثیر میگذارند. استارتآپها معمولا نیاز به سرمایه اولیه هنگفتی ندارند و به کمک فناوری توسعه پیدا میکنند، برای موفقیت استارتآپ تکنیکهای متفاوتی مورد نیاز هست که باید آموخته شود. استارت آپ در ایران و اهمیت آن در چند سال اخیر شاهد برگزاری استارت آپ های فراوانی با موضوعات مختلف در سطح کشور بوده ایم و شاهد این هستیم که روز به روز به تعداد این استارت آپ ها افزوده می شود. دیجی کالا، کافه بازار، اسنپ، آپارات، تپسی، اسنپ فود، دیوار، علی بابا و بامیلو از جمله استارت آپ های معروف ایران هستند که ضمن درآمدزایی بالا تقریبا در این زمینه پیشرو هستند. عمده ترین دلایلی که شور و اشتیاق زیادی در ایران پیرامون مباحث استارتاپی مطرح است، جمعیت بالا، تحصیل کرده و جوان، به علاوه نفوذ اینترنتی بالای این کشور نسبت به کشورهای منطقه است. همچنین به دلیل راه اندازی ۴G توسط اپراتورهای نسل اول و دوم تلفن همراه و رشد بسیار بالای استفاده از تلفنهای هوشمند، فضای مانور و گسترش بالایی در اختیار کسب و کارهای حوزه تجارت الکترونیک و استارتاپ ها قرار گرفته است. امیدواریم با ایجاد موفق یک سازمان موقت که در جستجوی یک مدل تجاری مقیاس پذیر و پایدار و قوام یافتن آن و اثرگذاری آنها در فضای کسب و کار ایران، باعث انگیزه بیشتر در نسل بعدی از کارآفرینانی شود که صرفا به کارمندی، خود اشتغالی و یا داشتن یک کسب و کار کوچک قانع نیستند. در واقع کسب و کارهایی که مبتنی بر فناوری هستند و شکل و شمایل سنتی قبل را ندارند، می توانند با سرعت زیادی رشد کنند. در ایران نیروی انسانی جوان، پر تلاش و با انگیزه ی زیادی وجود دارد که می توانند جذب همین استارت آپ ها شوند یا خود دست به کار آفرینی بزنند و با ایجاد یک کسب و کار، در زمانی کوتاه تعداد زیادی شغل به وجود آورند. ابزارهایی در اینترنت وجود دارند که می توانند به رشد و توسعه استارت آپ کمک کنند: گوگل استارت آپ وب سایت گوگل استارت آپ (Startup Google)، وب سایتی جامع از اطلاعات مفید برای استارت آپ ها و شرکت های نو بنیان است. در این وب سایت نکات مهمی از نحوهی مدیریت و موفقیت وب سایت ها نیز گنجانده شده، هدف اصلی گوگل از راه اندازی ایده گوگل استارت آپ، کمک به کسب و کارها و استارت آپ های (StartUp) کوچک است، و تمامی استانداردها و اصول پایه گذاری و راه اندازی کسب و کار جدید در آن آموزش داده شده و به راحتی قابل دسترس می باشد. نحوه رهبری، نکات مدیریتی، راهکارهای بازاریابی، استخدام و تبیین استراتژی مهمترین نکات آموزش داده شده در این سایت میباشد که برای رسیدن به این اطلاعات از مدیران مطرح و با تجربه گوگل و شرکت های تابعه گوگل استفاده شده و کاملا کاربردی و به روز میباشد. شبکه های اجتماعی شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، یک قدرت بی همتا برای معرفی، تبلیغ و بازاریابی اینترنتی گسترده محصولات و خدمات در دهکده جهانی اینترنت هستند. نتایج بررسی های شرکت مشاوره مک کنزی که نشریه فوربس ۲۰۱۴ در سپتامبر منتشر کرد نشان می دهد که اثربخشی بازاریابی دهان به دهان، بیش از ۲ برابر سیستم های تبلیغاتی سنتی مانند پوستر و بروشور و کاتالوگ و بیلبوردهای تبلیغاتی، تاثیر گذار است و از همه مهم تر، وفاداری بیشتر مشتریان را به همراه خواهد داشت. وبلاگ نویسی، تویتر، فیسبوک، پیینترست و اینستاگرام، ابزارهای مجازی جدیدی هستند که به شرکت ها و فعالان کسب و کار در دنیای امروز کمک می کند تا بتوانند قابلیت های بازاریابی خود را گسترش دهند. تراژدی لایک ها و فالوورها که در فیسبوک و اینستاگرام، موج جدیدی را برای مخاطب پذیری فعالان کسب و کار و افراد حقیقی و حقوقی ایجاد کرده است، تاثیرگذاری زیادی در موفقیت کسب و کارها به ویژه شرکت های نوظهور داشته است. در این راستا مجموعه آی تی عصر مجازی با بیش از یک دهه سابقه فعالیت و کوله باری از تجربه و علم در زمینه آی تی، توسعه ی وب و مدیریت و بازار، با ارایه خدمات مشاوره، طراحی وب سایت و اپلیکیشن و همچنین ارایه خدمات تولید محتوا و پشتیبانی در جهت کسب موفقیت برای استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک و بزرگ و جلب رضایت مشتریان گام برمی دارد. استارتآپ (startup) چیست؟ - مجموعه آی تی عصرمجازی
استارتآپ چیست؟ استارتآپ یک رویداد یا همایش، وبسایت و یا اپ موبایل نیست. استارتآپ یک شرکت کوچک که در حال درآمدزایی و رشد است، نیست. استارتآپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر بوجود آمده است. استارتآپها، معمولاً حول ایدههای نوآورانه و خلاقانه بنا میشوند. در واقع فرد یا افرادی خوشفکر، با ایدههای نو، در جستجوی روشهایی هستند تا از آن ایده درآمد کسب کنند و محصولات یا خدمات مبتنی بر آن ایده را به تولید انبوه برسانند. نوآوری در استارتآپها، خود را به شکل نوآوری در بازار یا نوآوری در محصولات و خدمات نشان میدهد. استارتآپ واژهای است که در سالهای اخیر در اخبار دنیای فناوری، در توصیف کمپانیهای نوپایی که راهکارهای جدیدی را برای حل مشکلات و مسائل موجود با استفاده از دنیای فناوری مطرح میکنند، بارها استفاده شده است. شرکتهای نوپا معمولاً مبتنی بر ایدههای ریسکپذیری هستند که مدل کسبوکارشان مشخص نیست و بازار هدفشان نیز در حد فرض است. شرکتهای نوپا میتوانند در هر حوزهای ایجاد شوند، ولی اغلب به شرکتهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و مبتنی بر تکنولوژی فعالیت میکنند. هزینۀ راهاندازی کمتر، ریسک زیاد و توان بالقوۀ بالا برای برگرداندن سرمایه از ویژگیهای کسبوکارهای نوپاست. معمولاً قابلیت رشد یک کسبوکار نوپای موفق از یک شرکت جاافتاده بیشتر است؛ یعنی میتواند با سرمایهای کمتر، نیروی کار یا زمینۀ رشد بیشتری نسبت به شرکتهای قدیمی داشته باشد. سرمایه، نیروی انسانی و هزینه اجاره دفتر و منشی از چالشهای راهاندازی یک کسبوکار نوپا است؛ برای همین بسیاری از استارتآپها برای کاهش این هزینهها از خدمات دفتر کار مجازی استفاده میکنند. دورا چئونگ، موسس و مدیرعامل کمپانی هومجوی (Homejoy) که یکی از استارتآپهای مطرح ایالات متحده در سال ۲۰۱4 بوده، مفهوم استارتآپ را پنجره ذهن رو به آینده خوانده است. وی در این خصوص میگوید: «تأسیس یا پیوستن به یک استارتآپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایدهآل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برقآسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.» براساس تعریف وبستر، استارتآپ به این معنی «عمل یا مجموعهای از کارها به منظور یک حرکت جدید و یک شرکت یا کسبوکار نوپا» است. بهطورکلی، استارتآپها روشهای جدید کسبوکار به منظور رشد سریع با استفاده از بستر فناوری اطلاعات و دنیای الکترونیک هستند. با بررسی تولد و فعالیت استارتآپها در سالهای اخیر، به جرأت میتوان گفت که، بهصورت میانگین، عمر استارتآپها تقریباً سه سال است و این کمپانیهای نوپا پس از سه سال دیگر یک استارتآپ شناخته نمیشوند. دلایل متعددی برای پایان دوران سهسالۀ شناخته شدن بهعنوان استارتآپ مطرح است که از جملۀ آنها میتوان به تصاحب شدن توسط سایر شرکتهای بزرگ، افزایش تعداد دفاتر به بیش از یک مرکز، افزایش درآمد به بیش از ۲۰ میلیون دلار، افزایش تعداد کارکنان به بیش از ۸۰ نفر و افزایش تعداد اعضای اصلی به بیش از پنج نفر یا فروش سهم اعضای اصلی اشاره کرد. در واقع، میتوان، در یک جملۀ ساده، رسیدن استارتآپ به سودآوری را پایانی برای شناخته شدن آن بهعنوان یک استارتآپ موفق خواند. در سالهای اخیر، در فرهنگ عامیانه، مفهوم استارتآپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارتآپ با فناوری در هم گره خورده است. فرایند راهاندازی یک استارتآپ چیست؟ استارتآپ چه تفاوتی با سرمایهگذاری های دیگر دارد؟ • معمولا مبنای شروع کار استارتآپها یک ایده خلاقانه و نوآورانه است. • به دلیل همین خلاقیت، استارتآپها گاهی رقیب ندارند! بنابراین باید تمرکز اصلیشان بهجای رقابت بر آگاهیرسانی از ایدهشان و اجرای کمنقص آن باشد. • معمولاً بنیانگذاران آن مشکل مالی دارند و سرمایه اولیهشان را با وام، قرض و یا پساندازی اندک شروع میکنند. استارتآپهای موفق ایران و جهان در ادامه، به داستان شروع به کار سه استارتآپ موفق ایرانی میپردازیم؛ استارتآپهایی که حالا سرنوشت بنیانگذارانشان را به کلی تغییر دادهاند: دیجیکالا اگر تاکنون خودتان از دیجیکالا خرید نکرده باشید، حتماً در نزدیکتان افراد زیادی را میشناسید که خریدهای آنلاینی از این سایت داشتهاند؛ استارتآپی که دو برادر دوقلو، به نامهای حمید و سیعد محمدی، حدود 10 سال پیش راهاندازی کردند و حالا بدون شک به یکی از بزرگترین کسبوکارهای ایرانی بدل شده است. داستان راه اندازی این سایت خرید آنلاین به خرید یک دوربین عکاسی از سوی این دو برادر باز میگردد؛ داستانی که دو برادر آن را اینگونه تعریف میکنند: «دوربین دیجیتال تازه به بازار آمده بود. شاید دو، سه سال بود. و علاقه به عکاسی دیجیتال ما را به فکر خرید دوربین انداخت. علاقه داشتیم جدی و حرفهای عکاسی کنیم. خلاصه تصمیم گرفتیم با هم یک دوربین SLR دیجیتال بخریم که شاید آن زمان بالای یک میلیون تومان قیمت داشت و گران بود. چون پول پساندازمان بود و با زحمت آن را به دست آورده بودیم، برایمان خیلی مهم بود که دوربین درستی بخریم. بنابراین شروع کردیم به بررسی کردن که چه دوربینی باید بخریم، با چه تجهیزات و لنزی و... . البته باید بگویم که عموماً هنوز کسی از فضای عکاسی دیجیتال و جزییات آن خیلی مطلع نبود و همه به دوربینهای آنالوگ مسلط بودند. بنابراین به فکر راه دیگری افتادیم و یکی از گزینههایی که این موقعها همیشه درآستین داشتیم و داریم، استفاده از اینترنت است- کاری که آن زمان هنوز خیلی مرسوم نبود. در اینترنت سرچ (جستجو) کردیم و دیدیم سایتهایی مثل دیپریویو (dpreview.com) هست که اصلاً کارشان همین است؛ راهنمایی و نقد و بررسی کردن محصولاتی که دارای پیچیدگی هستند؛ مثل دوربین، وسایل صوتی و تصویری و... پس از طریق این سایتها با محصولات مختلف، برندهای متنوع و مقایسه مدلها با همدیگر و امکانتشان آشنا شدیم و درنهایت تصمیم نهایی را برای خرید دوربین گرفتیم. آنقدر بررسی کرده بودیم که دیگر برای خودمان هم ماجرا جالب شده بود. در نهایت دوربین Nikon D70 را انتخاب و یک مغازه در جمهوری پیدا کردیم که دوربین را داشت. کلی ذوق داشتیم و خیالمان راحت بود که بالاخره دوربینی را که میخواستیم پیدا کردهایم. دوربین را خریدیم و به خانه آمدیم ولی تا جعبه را باز کردیم، متوجه شدیم که لنز دوربین را عوض کردهاند و لنز ضعیفتری روی آن گذاشتهاند که نه لرزشگیر دست داشت و نه فوکوس خودکار. ما به جزییات توجه کرده بودیم ولی درنهایت سرمان کلاه رفته بود. یعنی تجربۀ خوشایند بررسی و انتخاب یک محصول دیجیتال به پایانی تلخ در خرید منتهی شد. جمعبندی این تجربه ما را به فکر انداخت تا دیجیکالا را راهاندازی کنیم؛ سایتی که هم اطلاعات لازم برای خرید کالاهای دیجیتالی را به افراد بدهد و هم امکان خرید را برای آنها مهیا کند.» دیوار و کافه بازار حسام آرمندهی و دوستانش، در مجموعه کافه بازار، از دانشگاه شریف با یکدیگر همراه شدهاند و ایدۀ اولیۀ راهاندازی این سایت هم از همین نقطه شکل گرفته است. او فارغالتحصیل رشته کامپیوتر دانشگاه شریف در سال 1388 است که بعد از پایان تحصیل در مقطع کارشناسی برای ادامه تحصیل در رشته کارآفرینی و کسبوکار به سوئد و دانشگاه چالمرز رفت تا در رشتۀ موردعلاقهاش کسب تجربه کند، اما در میانۀ راه و در یکی از سفرها به ایران، همه چیز بهگونهای دیگر برایش رقم خورد. او که همزمان با تعطیلات سال نو میلادی و تعطیلشدن دانشگاهش در سوئد به ایران آمده بود، با پروژهای آشنا شد که رضا محمدی و دیگر دوستان قدیمیاش در دانشگاه شریف روی آن کار میکردند و نام آن را « فارسی تل» گذاشته بودند. هدف آنها در این پروژه، فارسیسازی اندروید و تولید تعدادی برنامۀ ضروری فارسی بود. جذابیت این پروژه و کار با دوستان برای حسام آرمندی به حدی بود که پس از پایان تعطیلات دانشگاهی ترجیح داد در ایران بماند و روی این پروژه که آیندهای روشن در آن میدید کار کند. در این بین، همه چیز در پروژه فارسی تل آنگونه که حسام آرمندهی فکر میکرد رقم نخورد وکار به نتیجه نرسید ولی این ماجرا باعث نشد او و دوستانش دست از کار بکشند، بلکه به فکر ایدهای جدید افتادند که از دل آن «کافه بازار» خارج شد. حسام آرمندهی در گفتوگویی با روزنامه دنیای اقتصاد درباره آن دوران گفته است: «سال ۸۹ با کار روی محصول فارسی تل شروع کردیم. این محصول نتوانسته بود به فروش مورد انتظار برسد و بعد از اینکه ما اضافه شدیم نیز کاری از پیش نبرد. ما در طول یک ماه سیستم عاملی را که تولید کرده بودیم کنار گذاشتیم و یک کار جدید شروع کردیم چون دیدیم نمیشود دو سال دیگر روی آن حساب کرد. نکته مهم این است که باید سریع تصمیم بگیریم و راهی را که تا نیمه رفتهایم تغییر دهیم. این تغییر هم نیازمند جرأت است و هم سرعت عمل. کمتر شرکتی است که جرأت این کار را داشته باشد. همین الآن شرکتهای بزرگی هستند که باید عوض شوند و مثلاً 10سال دیگر روشی که الان دارند از آن استفاده میکنند منسوخ میشود ولی جرأت تغییر ندارند. بنابراین تحولی صورت نمیگیرد و به مرور و با شیب بسیار کم رو به نابودی میروند.» شیپور شاید تبلیغات سایت خرید و فروش آنلاین کالاهای دست دوم شیپور را روی بیلبوردها شهری دیده باشید؛ سایتی که توسط رضا اربابیان راهاندازی شده و ایدۀ آن نیز از علاقه خودش به خرید کالاهای دست دوم کلید خورده است. او که در نوجوانی برای ادامه تحصیل به کانادا رفت، بعد از پایان تحصیل دانشگاهی در رشته امبیاِی و بازگشت به ایران، متوجه کمبود چیزی شد که به گفته خودش یکی از تفریحاتش در کانادا بود؛ خرید کالاهای دست دوم اینترنتی. بنابراین به فکر راه اندازی سایتی در این زمینه افتاد؛ مشابه سایتهای مشهوری همچون ایبِی (eBay). با بازگشت به ایران، مهمترین دغدغه اربابیان کار بود و اینکه چه فعالیتی را شروع کند. نکته مهم این بود که علاقه چندانی به کار کردن برای دیگران و به صورت یک کارمند نداشت و ترجیحش این بود که کسبوکار خود را راهاندازی کند و دائم ذهنش روی این موضوع میچرخید تا اینکه ایده راهاندازی یک نیازمندیهای آنلاین به ذهنش رسید. خود او در یکی از برنامههای تلویزیونی گفته است: «از نوجوانی که در کانادا بودم با این سایتها آشنا شدم و به نوعی به سرگرمیام تبدیل شده بودند. دوست داشتم برای خرید آنلاین وقت بگذارم؛ کالاها را با هم مقایسه کنم و بهترین قیمت را دربیاورم و اگر میخواستم خرید کنم، منتظر میماندم تا با کمترین قیمت این کار را انجام بدهم. آن زمان پول محدودی داشتم و برای همین تکتک خریدها برایم اهمیت داشت. آن دوران خرید اینترنتی از این سایتها برایم تا جایی جالب شده بود که خودم هم گاهی چیزهایی مانند گوشی موبایل برای فروش میگذاشتم. مثلا موبایل دستدومی را ارزان میخریدم و آن را بعد از تعمیر به قیمت بیشتری میفروختم [با خنده]!» او با این ایده دنبال تحقق آرزوهایش رفت. نمونههای موفق استارتآپ خارجی بسیار زیاد است اما 2 نمونه از مطرحترین آنها را نیز به اختصار معرفی میکنیم. Amazon ایده ساخت آمازون در سال 1994 و در شهر نیویورک پدید آمد. آن زمان جف بزوس در یک شرکت مالی کار می کرد و اینترنت نظر او را به خود جلب کرده بود؛ نمیتوانست به این سادگی از اینترنت بگذرد. در کتاب بِرَد استون با نام «فروشگاه همهچیز فروشی: جف بزوس و دوران آمازون» آمده که بزوس نشسته و پیش خود فکر کرده بود که چه چیزهایی را میتواند آنلاین بفروشد. از میان همه آنها، کتاب را برگزید. بزوس آمازون را بهعنوان یک کتاب فروشی آنلاین در سال 1995 راهاندازی کرد. در سال 2016، حدوداً 21 سال بعد، آمازون رکورد فروش 136 میلیارد دلار را زد. در اصل، آمازون کار خود را به عنوان یک کتابفروشی در روز 16 ژوئیه سال 1995 آغاز کرد. یک میلیون کتاب در کاتالوگ خود داشت و ادعا میکرد که «بزرگترین کتابفروشی زمین» است. صفحه اصلی سایت در ابتدا یک بخش «Spotlight» برای کتابهایی داشت که مورد علاقۀ «ما» بود. در آن زمان، «ما» شامل هزاران کارمند آمازون نبود؛ منظور از ما، بزوس، همسرش و هفت کارمند دیگر بود. در سال 2008، دیویدیها هنوز پرطرفدار بودند و کیندل که آمازون یک سال قبلش عرضه کرد، «انقلابی» محسوب میشد. در ابتدا قرار بود نام آن فیونا باشد اما بزوس با مفهوم کلمه کیندل که یعنی آتش برافروختن، کار داشت و میخواست آتشی بر افروزد. کیندل ابزاری برای خواندن کتاب الکترونیکی و دیگر رسانههای دیجیتال و وبگردی است. صفحه اصلی و کسبوکار امروز آمازون، بیانگر نبوغ کارآفرینی بزوس است. این شرکت تقریباً در هر شاخهای ریشه دوانده است، از جمله مواد غذایی، لوازم بهداشتی خانه و هر چیزی که فکرش را کنید. حالا به جای «بزرگترین کتابفروشی زمین»، آمازون به خود می گوید: «بزرگترین مجموعه زمین». Stripe جان کولیسون ۲۶ ساله، استارتآپی به نام استرایپ را که متخصص در زمینه پرداخت آنلاین است مدیریت میکند. او که از ایوان اشپیگل، مؤسس Snapchat، دو ماه کوچکتر است، تنها طی چند روز به جوانترین میلیاردر جهان تبدیل شد. ثروت شخصی وی حدود ۱.۱ میلیارد دلار تخمین زده شده است. کمکم استارتآپ استرایپ جایش را در میان دنیای تکنولوژی باز میکند. مدیر شرکت نوپای ایرلندی، پس از اعلام افزایش موجودی حسابش به میزان ۱۵۰میلیون دلار، در صف جوان ترین میلیاردرهای دنیا درآمد. پاتریک کولیسون، برادر ۲۸ ساله جان کولیسون، در کنار برادرش این استارتآپ را مدیریت میکند. استرایپ برای راهاندازی سرویس اپل پِی قراردادی ۵ میلیارد دلاری به امضا رسانده است. برادران کولیسون تنها میلیاردرهای خودساختهای هستند که با کمتر از ۳۰ سال سن، تنها پس از گذشت شش سال از خلق استارتآپشان، هریک ۱.۱ میلیارد دلار ارزش مالی دارند. اما استرایپ تنها استارتآپ کمپانی این دوبرادر نیست؛ نخستین استارتآپشان Shuppa نام داشت که با استارتآپ کوچک دیگری ترکیب شده بود و برای فروشندگان سایت eBay نرم افزار تولید میکرد. طبق گفته وال استریت ژورنال، شرکت نوپای کالیفرنیایی، با وجود سرمایهگذاران قدرتمندی همچون CapitalG، ۱۵۰میلیون دلار سود مالی دارد. درحالی که سال گذشته، این شرکت، ۵ میلیارد دلار ارزش داشته است. اکنون استرایپ، تحت عنوان ثروتمندترین شرکت فینتک، که تکنولوژی را با امور مالی درهم آمیخته، شناخته میشود. درحال حاضر، این شرکت در سانفرانسیسکو مستقر است اما حدود ۶۰۰ نفر را در ۲۵ کشور به استخدام خود درآورده است. پاتریک و جان کولیسون، سال ۲۰۱۱ این شرکت را با ایده تسهیل روند خرید در سایتهای تجارت الکترونیکی، که گاه مدیریت امور مالیشان دشوار میشد، تأسیس کردند. آنها تحصیلاتشان را (ریاضیات در MIT و فیزیک در هاروارد) نیمهکاره رها کردند تا خود را وقف این استارتآپ کنند. جان کولیسون در مصاحبه با فیگارو اعلام کرد: «ما هرچیزی را که به پرداخت آنلاین در اینترنت یا موبایل مرتبط میشود، مدیریت میکنیم.» این دو برادر در نظر دارند استرایپ را به عنوان استاندارد جدید پرداختهای آنلاین بشناسانند. استرایپ، تنها به کمک چند کلیک، از انواع روشهای پرداخت آنلاین گرفته تا حتی حسابداری را انجام میدهد. این برنامه از هر معامله صورت گرفته، ۲.۹ درصد مبلغ به اضافه ۳۰ سنت اضافی را برای خود برمیدارد. طبق همین روند در سال ۲۰۱۵ مبلغی به میزان ۴۵۰ میلیون دلار درآمد داشته است. استارتآپ در بیمه یک نمونه از استارتآپها که در دنیا بهویژه در آمریکا سروصدا کرده، استارتآپهای صنعت بیمه است. در ایالاتمتحده آمریکا که صنعت بیمه نقش مهمی در اقتصاد آن بازی میکند، یک استارتآپ بیمهای در نیویورک به قول نشریۀ «اکونومیست» کسبوکار بیمهها را متزلزل کرده است. لیموناد یک شرکت بیمهای آمریکایی است که با هیچ کارگزار بیمهای ارتباط ندارد و حق بیمههای کمتری برای تضمین از مردم دریافت میکند. این استارتآپ توانسته فرایندهای پردردسر و طولانیمدت مربوط به انجام کارهای بیمه را کوتاه کند؛ به کوتاهی انجام یک بازی در گوشی موبایل. لیموناد مدعی است که مدلهای سنتی بیمه را دگرگون کرده است. با لیموناد همهچیز ساده و شفاف است، هزینهها ساده و راحت پرداخت میشود، به خسارات با سرعت رسیدگی میشود و خیلی زود از مخمصه رها میشوید. استارتآپهای بیمهای در بین استارتآپهای مالی از پراستفادهترینهاست. در ایران هم چند استارتآپ بیمهای راهاندازی شده تا فرایندهای پیچیده مربوط به انواع بیمه را برای مردم تسهیل کند. براساس اطلاعات وبگاه استارتآپ شو، سایت معرفی استارتآپهای ایرانی، چند راهکار برای انجام امور بیمهای راهاندازی شده است : «فست بیمه» نام یکی از آنهاست که در سال ۹۵ راهاندازی شد. این استارتآپ در زمینه تسهیل خرید انواع بیمه برای مشتریان ایرانی فعالیت میکند و توانسته است با ارائه خدمات بیمه از حجم سفرهای درونشهری کاربرانش کم کند. «وبیمه» نام استارتآپ دیگری است که آن هم در سال ۹۵ راهاندازی شد. این استارتآپ اولین و بزرگترین سامانه آنلاین استعلام، بررسی و صدور آنلاین بیمه کل کشور است. «بیمه بازار» و «بیمیتو» نیز استارتآپهای بعدی هستند و هر دو فعالیت خود را در سال ۹۵ آغاز کردهاند. این دو مدعی هستند که بهعنوان اولین فروشگاههای آنلاین برای خرید، مقایسه و مشاوره در زمینه بیمه کار میکنند. البته هر سه این استارتآپها بر بستر کارگزاری بنا شدهاند. جمعبندی در حال حاضر در دنیایی قرار گرفتهایم که توجه به مشتری، رونق سازمان را میافزاید و کمتوجهی به او، انحلال سازمان را تعیین میکند. سرعت انجام امور مشتریان یکی از خواستههای مشتریان یک مجموعه است و اگر در هر مجموعه به این موضوع اهمیت داده شود، به طور یقین مشتریان بیشتری را جذب خواهد نمود و سهم بازار بیشتری را کسب خواهد کرد. امروز در کشور ما همانطور که بیان نمودیم سه شرکت در این زمینه پیشرو هستند و اگر شرکت های بیمه ای دیگر در این زمینه فعال نشوند سهم بازار در زمینه بیمه را از دست خواهند داد. با این حال با فراگیر شدن این نوع کسبوکارهای الکترونیکی همیشه اعتراض قدیمیهای فعال در آن زمینه شنیده میشود، چرا که به جای پذیرش پیشرفتهای نو و استفاده بهجا از این موارد در فعالیتهای خود، با اعتراضهای صنفی سعی در بهعقبراندن و حذف کسبوکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات داشتهاند که البته این اعتراضات و نادیده گرفتن دنیای رقابت راه به جایی نخواهد داشت. مثلاً با شروع به کار استارتآپهای بیمهای در دنیا، کارگزاران و نمایندگان قدیمی با عنوانکردن معایب استفاده از بستر الکترونیکی و سعی در بیاعتماد کردن مردم به دنبال حذف این روشهای نوین هستند. در ایران نیز بعد از مطرحشدن امکان صدور الکترونیکی بیمهنامه و یا صدور بیمهنامه ثالث در دفاتر پیشخوان دولت، شاهد اعتراضات نمایندگان و شورای انجمن صنفی مبنی بر از دست دادن بازار مشتریان بودیم. به هر حال باید این واقعیت را پذیرفت که دنیای امروز دنیای رقابت است و شرکتهای بیمه ملزم به پیشرفت و همخوانی با روشهای نوین کسبوکار هستند و غیرقابل اجتناب است که در راه رسیدن به این هدف منافع عدهای نیز تقلیل یابد. همانگونه که اسنپ و تپسی، علی رغم مخالفت اتحادیه تاکسیرانی و مؤسسات اتومبیل کرایه، علاوه بر پیشرفت خود، رضایت مشتریان را نیز به همراه داشتند، اپلیکیشنهای بیمهای نیز به اقتضای شرایط جامعه بیشک پیشرفت خواهند کرد و سهم عمدهای از بازار را تصاحب خواهند کرد. بهتر است انجمنهای صنفی نمایندگان بجای اعتراضات گروهی و مقابله با روشهای نوین صدور بیمهنامه، تمرکز خود را بر ارائه روشهای جذابتر و کاربردیتر در مقابله با استارتآپ های فعلی و دفاتر پیشخوان و ... معطوف سازند- مثل طراحی نرمافزار جامع نمایندگان بیمه ایران با هدف ارائه خدمت به تمام مشتریان بالقوه که حتی دایره فعالیت نمایندگان را از وضعیت کنونی فراتر می نماید. به امید روزی که شعار همۀ اعضای خانواده بزرگ بیمه ایران، «همه با هم برای تعالی سازمان» مطبوعمان باشد نه کسب منفعت فردی به قیمت افول سازمان. زهرا نباتی کارشناسی ارشد بازرگانی مجتمع شهید مطهری Clinic - استارتآپ چیست؟
استارتاپ چیست؟ از طرف کارآفرینان، اصحاب رسانه، اساتید دانشگاه و حتی کسانی که طیف گستردهیی از استارتاپهای موفق و ناموفق به راه انداختهاند تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است اما اگر بخواهیم مفهومی تجمیع شده از دیدگاههای مختلف ارائه دهیم، با تعریفی همچون چیزی که در ادامه میبینید مواجه خواهیم شد: «استارتاپ یک کسب و کار نوپا و موقتی است که با استفاده از فناوری، روی ایدهیی خلاقانه کار میکند که قابلیت توسعهپذیری و تکرارپذیری داشته باشد که هدف اصلی آن، درآمدزایی و کارآفرینی است.» اگر بخواهیم تعریف فوق الذکر را تاحدودی به زبان عامیانه بازنویسی کنیم، بایستی بگوییم که «استارتاپ به مجموعهیی از افراد گفته میشود که به صورت خیلی غیررسمی و موقتی دور هم جمع میشوند و یک مدل کسب و کار را توسعه میدهند تا با استفاده از فناوریهای روز دنیا همچون اینترنت، کامپیوتر، وب، موبایل و غیره روی ایدهیی که جدید است و نمونههای مشابه آن در بازار نیست و یا اگر هم باشد خیلی کاربرپسند نیستند کار میکنند تا در نهایت بتوانند برای خود و سایر علاقمندان دست به ایجاد کار زنند و در نهایت به درآمدزایی برسند اما در عین حال این نکته را هم مد نظر دارند که ایدهٔ ایشان این قابلیت را باید داشته باشد که در آینده با گسترش زیرساختها، منابع مالی و … توسعه یابد و در عین حال، با تکرار روند انجام کارها، بتوان دست به تولید خدمات یا محصولات مبتنی بر ایدهٔ مد نظر به صورت مکرر زد. استارتاپ ویکند چیست؟ حتماً باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که مفاهیم استارتاپ یا استارتاپ ویکند دو مقولهٔ کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند؛ اصطلاح «استارتاپ ویکند» یک رویداد آخر هفتهٔ ۵۴ ساعتی است که در چنین رویدادی توسعهدهندگان، ایدهپردازان، گرافیستها و سایر علاقمندان دور هم جمع شده تا روی ایدههایی بدیع کار کرده و در نهایت در پایان روز سوم، یک دمو، پروتوتایپ و پرزنتیشن از ایدهٔ خود ارائه دهند. در نهایت، استارتاپ نوعی از کسب و کار است اما استارتاپ ویکند یک رویداد کارآفرینی است که میتواند منجر به ایجاد یکسری استارتاپ جدید گردد. استارتاپ چه چیزهایی نیست:یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست.یک وب سایت یا یک اپ موبایل، لزوما یک استارتاپ نیست.یک شرکت کوچک که در حال درآمدزایی و رشد است، نیست. حباب استارتاپی چیست؟ در پاسخ به این سؤال که حباب استارتاپی چیست؟ بایستی بگوییم که خیلیها بر این باورند که به محض راهاندازی یک کسب و کار نو، با حداقل هزینه و سرمایهگذاری میتوانند به درآمد چندین میلیونی در ماه برسند و نکتهٔ دیگر این که خیلی اوقات در مورد استقبال کاربران در مورد ایدهٔ خود دچار اشتباه میشوند؛ مضاف بر این، رسانهها بیش از آن که به شکستهای ایدههای استارتاپی بپردازند، صرفاً متمرکز روی ایدههای موفق استارتاپی میشوند فلذا مخاطبین بر این باور خواهند شد که هر ایدهٔ استارتاپی به قول معروف «میگیرد» که چنین دیدگاهی کاملاً اشتباه است! واقعیت امر آن است که پیش از راهاندازی استارتاپ خود، همواره بایستی این نکته را مد نظر داشته باشیم که احتمال شکست استارتاپ ها در دنیا بسیار بالا -چیزی در حدود ۹۵ درصد- است که این آمار با توجه به شرایط کاری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران، به مراتب بالاتر است؛ زمانی که با چنین دیدگاهی قدم به دنیای استارتاپی میگذاریم، در صورتی هم که جزو درصدی باشیم که محکوم به شکست هستند، خیلی شکه نخواهیم شد چرا که از قبل خود را برای چنین سرنوشتی آماده کرده بودیم و در صورتی هم که به موفقیت دست یابیم، میتوانیم خود را برای گامهای بعدی که عبارتند از بزرگ کردن مقیاس کسب و کار و تبدیل استارتاپ خود به یک شرکت بزرگ آماده سازیم. منبع: چگانه، خوش فکری استارتاپ چیست؟ - آموزش کسب و کار اینترنتی | آموزش کسب و کار الکترونیکی
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن