خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
استارت آپ چیست؟ استارتاپ یا استارتآپ (startup) یک سرمایهگذاری است که به صورت کارآفرینی شکل می گیرد. در طول پدیدار شدن یک استارتاپ، یک شرکت نوپا، ایدهی تازه ای برای فعالیت و کسبوکار ارائه میدهد. طبق تعریف استیو بلنک (Steve Blank)- پروفسور دانشگاه استنفورد- استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسبوکارِ تکرارپذیر و مقیاسپذیر راهاندازی میشود. بر سر تعریف استارتاپ اختلاف زیاد است؛ اما در همهی استارتاپ ها فعالیت با یک ایدهی خلاقانه و جدید آغاز میشود. هدف این ایده اصلی و مرکزی، بازار نیازمندیها است و با ارائهی "یک محصول یا خدمت جدید" و استفاده از "تکنولوژی"، خیلی سریع رشد پیدا میکنند. مدل کسب و کار چگونگی خلق، رساندن و بدستآوردن ارزش توسط شرکت شما را توصیف میکند. به بیان سادهتر، مدل کسب و کار اینکه شرکت شما چگونه پول در میآورد را توصیف میکند. بیشتر استارت آپ ها مدل کسب و کار خود را چندین بار تغییر میدهند. با توجه به این که هدف از راهاندازی یک استارتاپ یافتن یا تولید یک مدل کسبوکار است؛ بنابراین دوام یک استارتاپ نمیتواند طولانی باشد. یک استارتاپ به طور معمول پس از چند سال به اوج موفقیت خود میرسد یا بودجه اش به اتمام میرسد و از صحنه ی فعالیت خارج می شود. پس می توان گفت استارتاپ سازمانی است موقتی که در جستجوی مدل کسب و کاری گسترشپذیر، تکرارپذیر و سود ده است. انواع استارت آپ از آنجا که از زمان شکل گیری پدیده هایی به نام کارآفرینی، استارتاپ و نوآوری مدت زمان کمی میگذرد و هنوز دامنه این واژهها مشخص نیست و از سوی دیگر در بسیاری موارد به درست به کار برده نمیشوند؛ لذا دسته بندی و تشخیص تنوع آن را می توان چنین معرفی نمود: کارآفرینی کسب و کار کوچک استارتاپهای گسترشپذیر استارتاپهای خریدنی کارآفرینی در شرکتهای بزرگ کارآفرینان اجتماعی استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار میرسند. این لغت اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط سرمایهگذاری به نام آیلین لی ارائه شد و او از میان حیوانات افسانهای، تک شاخ را بهعنوان نماد این مدل استارتاپ انتخاب کرد. https://pooliran.com/fa/detail/%D8%A...3%D8%AA.id1114
تعریف استارت آپ گسترش پذیر چیست؟تعریف استارت آپ گسترش پذیر برنامههای کوچک نریزید. آنها تاثیری در به جوش آوردن خون آدم ندارند… دانیل برنهام بسیاری از کارآفرینان فکر میکنند که استارت آپ آنها «چیز بزرگ بعدی» است، درحالیکه در واقعیت فقط دارند کسبوکاری کوچک میسازند. چگونه میتوانید بگویید که استارتآپ شما پتانسیل تبدیل شدن به گوگل، اینتل یا فیس بوک بعدی را دارد؟ نخستین فیلتر این است که آیا پایهگذاران، هدف تبدیل شدن به استارتاپ گسترشپذیر (Scalable Startup) را دارند یا خیر.بهسوی ورشکستگی چند سال پیش من عضو هیات مدیره IMVUشدم، شرکتی جوان که با انتخابی که مادرم معمولا به شکل «باید خیلی خوششانس باشی که همچین مسالهای داشته باشی» توصیف میکرد مواجه بودند. برای سال نخست IMVU سرمایهاش را از دوستان و آشنایان جمع کرده بود. اکنون با داشتن مشتریان و درآمد اولیه، زمان جمع آوری سرمایه از سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) بود. (علاوه بر نمودار فروش سرمایهگذار پسند، پرزنت آموزههای آنها هم بسیار پندآموز بود) در هیات مدیره ما از یک طرف پیشنهاد سرمایهگذاری VC های معروف را داشتیم و از طرف دیگر پیشنهاد خرید ۱۵ میلیون دلاری از سوی گوگل. پیشنهاد گوگل در واقع برابر بود با بالاترین ارزشگذاری سرمایهگذاران. پرسش این بود که پایهگذاران چه میخواهند بکنند؟ ویل هاروی، اریک ریس و دیگر پایهگذاران نظر روشنی داشتند. «خرید را نمیپذیریم، ما اینجا هستیم تا یک شرکت بسازیم. بگذارید سرمایه VC ها را بپذیریم و این استارتآپ را به کسبوکاری واقعی تبدیل کنیم» استارتآپ گسترش پذیر ویل و اریک تا آن زمان شش تصمیم گرفته بودند که معرف «استارت آپ گسترش پذیر» بود. ۱. چشم انداز آنها برای IMVU گسترده، عمیق و خیلی بزرگ بود- آواتارهای سهبعدی و کالاهای مجازی به مرور همه جای دنیای آنلاین خواهند بود. ۲. هدف شخصی آنها داشتن شرکتی که کوچک بماند و به خوبی خرج آنها را بدهد نبود. آنها همچنین فکر نمیکردند که فروش شرکت برای چند میلیون دلار، پیروزی بزرگی است. آنها باور داشتند که چشم انداز و کارشان یا بسیار با ارزش تر خواهد شد و یا هیچ (صفر). ۳. آنها میدیدند که استارت آپ کوچک آنها با خلق بازاری کاملا جدید (فروش کالاهای مجازی) به شرکتی با درآمد سالانه ۱۰۰ میلیون دلار تبدیل میشود. ۴. آنها برای جستجوی مدل کسبوکاری قابلتکرار و گسترشپذیر برای تبدیل به شرکتی بزرگ از مشتریسازی و ساخت چابک استفاده کردند. این کار با وجود دستاورد بالا ریسک را کاهش داد. ۵. آنها با پایهگذاران و کارمندان اولیه تیمی در سطح جهانی ساختند که چشماندازی مشترک داشتند. ۶. آنها عمیقا باور داشتند که فقط خود آنها هستند که میتوانند این را محقق کنند. این تصمیمها تضمین میکرد که نتیجه هیات مدیره از قبل معلوم است. فروش به گوگل بدین معنی بود که کس دیگری چشم انداز آنها را تعریف میکند. آنها مصمم تر و متمرکز تر از اینها بودند که بگذارند چنین چیزی رخ دهد. چند میلیون دلار هدف آنها نبود. گرفتن پول از سرمایهگذاران تنها وسیلهای بود برای رسیدن به هدف. هدف آنها رسیدن به کسبوکاری سود ده و بزرگ بود. و سرمایه خطرپذیر به آنها اجازه میداد زودتر به آن هدف برسند. پول سرمایهگذارن همچنین بدین معنا بود که هدف VC ها برای بازگشت سرمایه با پایهگذاران همراستا بود. برای همهی تیم رد کردن پیشنهاد گوگل برابر بود با سوزاندن گشتیها در ساحل (یا خراب کردن پلهای پشت سر). (یکی از پایهگذاران خارج شد و به گوگل پیوست.) پس از آن، هیچ شکی در میان کارمندان موجود و استخدامیهای جدید وجود نداشت که شرکت چه هدفی دارد. زندانی نگیرید «استارت آپ گسترش پذیر» ایدهای نوآورانه را میگیرد و به دنبال مدل کسبوکاری گسترشپذیر و قابلتکرار میگردد که آنرا به شرکتی با رشد بالا و سود ده تبدیل کند. نه تنها بزرگ بلکه خیلی بزرگ. این کار را یابا ورود به بازاری بزرگ و گرفتن سهم بازار از دارندگان آن انجام میدهد یا با ساخت بازاری جدید و رشد سریع آن . استارتاپ گسترش پذیر معمولا به سرمایه خطر پذیر بیرونی نیاز دارد تا تقاضای بازار را خلق کند و گسترش یابد. و پایهگذاران باید مدارک اثبات میدانی واقعی داشته باشند تا سرمایهگذارن را متقاعد کنند که چشمانداز آنها خیال و توهم نیست تا بتوانند نیرو استخدام کنند و مشتریان آغازین را جذب کنند. استارتاپ گسترشپذیر به آدمهای با استعداد شگفتانگیز نیاز دارد که ریسکهای نامعقول را با با تلاشی غیرعقلانی از سوی پایهگذاران و کارمندان میپذیرند. همه استارت آپ ها گسترش پذیر نیستند واژه کارآفرین دامنه وسیعی را میپوشاند. یعنی کسیکه سازماندهی و مدیریت میکند و ریسکهای کسبوکار را میپذیرد. کارآفرینی معمولا کسبوکار کوچک را توصیف میکند که مالک آن شرکتی را راهاندازی میکند مانند فروشگاه لوله و ابزار، رستوران، شرکت مشاوره. در آمریکا ۵.۷ میلیون شرکت با کمتر از ۱۰۰ نیرو ۹۹.۵ درصد کل کسبوکارها را شکل میدهند. اما استارتآپهای کسبوکار کوچک هدف کاملا متفاوتی از استارتآپهای گسترشپذیر دارند. نخست، هدف آنها گسترش برای رسیدن به سطح صنعتی نیست. ممکن است بخواهند بزرگتر شوند ولی روی گرفتن جای یک مالک بازار موجود یا ساخت بازاری جدید متمرکز نیستند. معمولا اندازه فرصت آنها و شرکتشان آنها را به سوی جذب سرمایهگذاران خطر پذیر (venture capital) نمیبرد. آنها کسب وکارشان را با سودها یا با وام بانکی رشد میدهند. هدف اولیه آنها جریان قابل پیشبینی درآمد برای صاحبان است، به همراه ریسک منطقی و تلاش منطقی و بدون نیاز به آوردن مهندسان و مدیرانی در سطح جهانی. وب و استارتآپها اینترنت سری جدیدی از مدلهای کسبوکار جدید و نوآورانه را خلق کرده است. که کمی گیج کننده شده است. هر کسبوکاری روی وب نمیتواند خیلی گسترش یابد. با وجود اینکه اینترنت استارتآپهای گسترشپذیر اینترنتی همچون گوگل و فیسبوک را توامند ساخته، از سوی دیگر دسته خیلی خیلی بزرگتری از کسبوکارهای کوچک وبی را خلق کرده که نمیتوانند به شرکت بزرگ گسترش یابند (تبدیل شوند). بعضی در بازاری کوچک هستند، بعضی توسط پایهگذارانی مدیریت میشوند که نمیخواهند گسترش یابند یا نمیتوانند سرمایه جذب کنند یا تیم بسازند. (خبر خوب اینکه دسته نوظهوری از سرمایهگذاران هستند که ترجیح میدهند روی کسبوکارهای کوچک وبی سرمایهگذاری کنند) استارتآپ گسرتش پذیر یا کسبوکار کوچک کدام درست است؟ هیچ چیز اشتباهی در راهاندازی کسبوکاری کوچک وجود ندارد. در واقع، استارتآپهای گسترشپذیر هستند که وضعیتی غیر عادی دارند. شما باید دیوانه باشید تا قماری را که IMVU کرد انجام دهید. متاسفانه رسانهها استارتآپهای گسترش پذیری همچون گوگل و فیسبوک را تبدیل به مدلی کردهاند که هر کارآفرینی باید الگو قرار دهد و بخواهد آنگونه شود و فناوری کسبوکارهای کوچک را با عبارات تحقیر آمیزی همچون «کسبوکار زندگیگونه (معمولی)» کوچک میشمارند. این کاملا اشتباه است. این کار فقط یک انتخاب است. فقط هوشمندانه انتخاب کنید. منبع سایت: کسب و کار نرم افزار https://asannama.com/%D8%AA%D8%B9%D8...0%DB%8C%D8%B1/
مفهوم صحیح استارتآپ چیست مفهوم صحیح استارتآپ چیست امروزه یکی از پرکاربردترین کلمات در حوزههای کسبوکار، واژه «استارتآپ» است. شما نیز حتما در اخبار و رسانهها بارها و بارها این کلمه را شنیدهاید و شاید برنامههای تلویزیونی یا تبلیغاتی در سطح شهر در رابطه با راهاندازی استارتآپ دیده باشید. اما چرا استارتآپ تا این اندازه در اقتصاد و کسب درآمد مردم و کشورها پر اهمیت است؟ بررسی مفهوم و اصالت این واژه به ما کمک میکند تا به نقش حیاتی این پدیده در اقتصاد کشورها بهخصوص در دو دهه پیشرو پی ببریم. مفهوم صحیح استارتآپ واژه استارتآپ در زبان انگلیسی به معنای «شرکت نوپا» است. این شرکت نوپا ویژگیهایی دارد که آن را از نمونههای مشابه خود متمایز میکند. شما میتوانید یک شرکت یا کسبوکار جدید راهاندازی کنید که مشابه آن وجود دارد، در ماههای اول شرکت شما هنوز بهدرستی سر و شکل نگرفته است و اصطلاحا بیان میکنید شرکت ما نوپاست، اما در استارتآپ معنای نوپا بودن به مفهوم اصیل دیگری پیوند خورده است. کسبوکارهای مورد نظر در چارچوب استارتآپ بر ایدههای خلاقانه، کارآفرینانه و مبتکرانه در خلق محصولات جدید یا ارائه راهحل بهتر برای انجام کسبوکارهای فعلی است؛ بنابراین نوپا بودن در مفهوم استارتآپ بهمعنای نوپا بودن در ایده و خلاقیت در تولید محصولات جدید یا کنار گذاشتن سازوکارهای فعلی برای جایگزین کردن آنها با رویههای بهینه است. برای مثال زمانی مردم تمامی کالاها و خدمات خود را از بازار تهیه میکردند که نیازمند صرف وقت و انرژی بسیار بود؛ اما در حال حاضر استارتآپهای اینترنتی شامل انواع فروشگاههای اینترنتی بهخصوص در حوزه لوازم و تجهیزات مختلف، پا به عرصه زندگی مردم گذاشته و موجب صرفهجویی بالا در این زمینه شده است. دیگر نیازی نیست شما برای خرید کالاها و خدمات به محل فروش آنها مراجعه کنید و برای مقایسه کالایی خاص با نمونههای مشابه و پیدا کردن بهترین قیمت و کیفیت مورد نظر با توجه به موجودی پول خود، کل بازار را بالا و پایین کنید. در وبسایتهای این فروشگاهها انجام چنین مقایسههایی بهراحتی امکانپذیر است و با پرداخت اینترنتی میتوانید جنس مورد نظر را در منزل تحویل بگیرید یا در رابطه با تغییر سازوکارهای موجود و تسهیل فرآیندهای پر اصطکاک فعلی میتوان به استارتآپهای حملونقل که بهتازگی در کشور ما جا افتاده و تقریبا تمامی مصرفکنندگان از نحوه خدماتدهی آن اظهار رضایت میکنند، اشاره کرد. بهجای تماس تلفنی به بنگاهی که چند خودرو محدود دارد، در کسری از زمان نزدیکترین تاکسی به شما، آماده ارائه خدمت است و بهواسطه تعدد سفرها برای رانندگان، امکان کاهش قیمت سفرها نیز وجود دارد. مزیتی که موجب شده بسیاری از مردم اولین گزینهای که برای سفرهای شهری (در زمانی که نمیخواهند از وسیله نقلیه عمومی استفاده کنند) به ذهنشان میرسد، استفاده از اپلیکیشن مربوط به این استارتآپها روی گوشی همراهشان است. نوپا بودن، اولین خصیصه استارتآپ است اما ویژگی مهم دیگر آن که اهمیت آن را در اقتصاد دو چندان میکند رشد سریع و رسیدن به درآمد است که در اغلب موارد درآمدهای حاصل از آن در سطح بسیار بالایی است. کسب درآمد بالا یک پدیده تقریبا قابل پیشبینی، در صورت راهاندازی مناسب استارتآپ است؛ زیرا شما یا محصولی جدید و مورد توجه مردم تولید کردهاید، یا ایدهای نو برای انجام امور قبلی آنها به فرمی سادهتر ایجاد کردهاید. در هر دو مورد شما با یک تقاضای جدید و منحصربهفرد برای محصولتان مواجه هستید و تمامی عواید حاصل از آن در نبود رقبا به حساب شما واریز میشود. توجه داشته باشید اصالت یک استارتآپ در نوآوری آن نهفته است، نمیتوان گفت اگر شما در حضور دو فروشگاه اینترنی در کشور، یک فروشگاه اینترنتی با رویهای مشابه آن و محصولات بیشتر راهاندازی کردید، شما استارتآپ راهاندازی کردید، بلکه این پدیده در حقیقت ورود به یک بازار رقابتی با مزیت نسبی است. در برخی مطالب به اشتباه انجام اعمال مشابه در کسبوکار را استارتآپ اطلاق میکنند که بهواقع تعبیر درستی نیست. استارتآپهایی چون گوگل، اپل و مایکروسافت را همیشه در ذهن داشته باشید تا متوجه شوید که مفهوم این واژه در فرم اصیل آن چیست. محصولاتی جدید و نوآورانه که دنیای تجارت و زندگی انسانها را دگرگون کرده و درآمدهای هنگفتی نصیب مالکان، کارآفرینان و اقتصاد کشورهای خود کردهاند. یک اشتباه رایج دیگر در بیان و کاربرد مفهوم استارتآپ، بیان این مطلب است که استارتآپ به کسبوکارهای اینترنتی گفته میشود. اگر استارتآپهای بزرگ برای رشد سریع، کاهش هزینههای مبادلاتی و گسترش روزافزون تقاضای خود در بازارهای جهانی، بهصورت عمده بر استفاده از شبکه جهانی اینترنت متمرکز هستند نباید گفت که استارتآپ تنها به این حوزه از کسبوکار مربوط میشود. برای مثال یکی از استارتآپهای معروف دنیا تحت عنوان «پراسپورا» که با سرمایه اولیه ۱۱۲ میلیون دلار، جزء ۲۰ استارتآپ برتر سال ۲۰۱۷ بود؛ مربوط به کاربرد هوش مصنوعی در صنعت کشاورزی برای افزایش بهرهوری است؛ بنابراین شاید بتوان گفت خصوصیات استارتآپها نظیر رشد سریع و برقآسا و کسب بازارهای بزرگ حتی در سطح جهانی موجب شده که عمده محصولات و نوآوریها در این حوزه متمرکز بر تولید محصولات اینترنتی یا تکنولوژی اطلاعات باشد، اما نباید گفت که مفهوم استارتآپ لزوما راهاندازی کسبوکار اینترنتی است. اهمیت استارتآپ در اقتصاد کشورها بهواسطه رشد سریع و ارزآوری بالای آن در مدتزمان کوتاه است. بهدیگر بیان گسترش استارتآپها موجب رشد سریع اقتصاد کشورها میشود. همانطور که ذکر آن در بالا رفت اکثر محصولات ارائه شده در این حوزه، به فرم برنامههای کامپیوتری، تکنولوژیها جدید در فناوری اطلاعات، کسبوکارهای مبتنی بر شبکه جهانی اینترنت و اخیرا هوش مصنوعی است. طبق پیشبینیها تا سال ۲۰۴۰ پیشرفت کشورها در زمینه هوش مصنوعی، یگانه عامل مهم در بقای اقتصاد آنها خواهد بود و کشورهایی که در زمینه تکنولوژی و هوش مصنوعی زیرساختی نداشته باشند در سیستم اقتصادی دنیا وابسته صرف خواهند بود. بههمین دلیل است که استارتآپها از اهمیت بسیار بالایی در دنیای امروز برخوردار هستند.ایدههای نو و خلاقانه ماهیتا دارای ریسک بالایی هستند چون در حال معرفی محصول جدید در فضای کسبوکار هستند که ممکن است مورد قبول واقع نشود به همین دلیل سرمایهگذاری در آن در اکثر موارد در فقدان حمایت دولتی در سطح پایینی خواهد بود. علاوهبر این، معرفی یک ایده خلاقانه از پیشنهاد تا اجرای آن باید از سازوکاری مناسب و روان برخوردار باشد تا انگیزه لازم برای ورود کارآفرینان را فراهم کند. این عوامل جزو مواردی هستند که در گسترش استارتآپها ضروری هستند. باید توجه داشت سرمایهگذاری در استارتآپ ممکن است عوایدی به ابعاد بازارهای بزرگ جهانی، رشد اقتصادی و تامین آینده کشور داشته باشد. دنیا در حال گذار به سمت ارائه محصولات مبتنی بر تکنولوژیهای پیشرفته خصوصا در زمینه هوش مصنوعی است، در چنین فضایی بدون شک کشورهایی که زیرساختهای لازم برای پرورش ایدههای نو و خلاقانه افراد را فراهم کردهاند از جایگاه ویژهای در اقتصاد آینده برخوردار خواهند بود. مفهوم صحیح استارتآپ چیست - هنر مدیر
استارت آپ چیست؟ بحث های زیادی درباره راه اندازی کسب و کار، کارآفرینی و استارتآپ ها در حال جریان است. به این دلیل که موضوع استارتآپ ها، مفهوم جدیدی است و ممکن است بسیاری با معنای درست آن آشنایی نداشته باشند. در این نوشته تلاش خواهیم کرد تا تعریف جامعی را بر اساس منابع مهم این حوزه، ارائه کنیم. برای اینکه بفهمیم استارتآپ چیست، بهتر است ابتدا بفهمیم استارتآپ چه چیزهایی نیست: استارتآپ یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست. یک وب سایت یا یک اپ موبایل، لزوما یک استارتآپ نیست. استارتآپ یک شرکت کوچک که در حال درآمدزایی و رشد است، نیست. بر اساس تعاریف مختلف از نویسندگان و محققان این حوزه، مانند آقای استیو بلنک، اریک ریس، و کتاب ها و منابع متنوع، بهترین و جامعترین تعریفی را که برای یک استارتآپ می توان ارائه کرد، به نظر من، این است: استارتآپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاسپذیر بوجود آمده است. سازمان: منظور از سازمان هر نوع مجموعهای از افراد (یا حتی یک نفر)، ابزارها، و روابط بین آنهاست، چه به صورت شرکت ثبت شده باشد چه نشده باشد. چه دفتر کار داشته باشد چه در زیر زمین خانه قرار داشته باشد. موقت: یعنی استارتآپ ۱۰ ساله معنی ندارد. کار یک استارتآپ یافتن سریع مدل کسب و کار مناسب طبق تعریف بالا، در کمترین زمان ممکن است. سرعت و زمان عوامل مهمی در موفقیت یک استارتآپ هستند. هرچه دیرتر مدل کسب و کار مورد نظر را کشف کند شانس اینکه رقیبانش زودتر به نتیجه برسند و همچنین صبر، حوصله، انرژی و توان مالی گرداننده یا گردانندگان آن به سر رسد، بیشتر است. یافتن: این کلمه مهمی در این تعریف است. یک استارتآپ، برای یافتن هدفش در حال جستجو است. همواره در حال پژوهش و توسعه است. و باید بتواند مدل کسب و کار مورد نظر را کشف کند، و تکرارپذیر و مقیاس پذیر بودن آن را برای خود به اثبات برساند. عدم قطعیت: یک عبارت مهم دیگر نهفته در تعریف استارتآپ ها، عدم قطعیت است. در واقع شما به عنوان یک استارتآپ، دقیقا نمیدانید که کدام روش جواب میدهد و کدام جواب نمی دهد. شما به عنوان یک استارتآپ مطمئن نیستید که پاسخ درست کدام است. در گفتار عامیانه، استارتآپها، نمی دانند چکار دارند می کنند در نتیجه شما و همتیمیهای شما باید افرادی باشید که با گام نهادن در وادی های ناشناخته و آزمایش و خطا، شکست خوردن و رد شدن، مشکل و ترسی نداشته باشید. مدل کسب و کار (Business Model): مجموعه ای از روش ها و راهکارهایی است که یک شرکت، بنگاه یا سازمان برای ایجاد، ارائه و بدست آوردن ارزش (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و …) بکار می برد. که با طرح کسب و کار (Business Plan) نباید اشتباه گرفته شود. تکرارپذیر: یعنی اینکه آن مدل کسب و کار که با هدف درآمد زایی ایجاد شده است را بتوان بارها و بارها تکرار کرد و به ازای هر تکرار، درآمد افزایش پیدا کند. یعنی در کلام ساده تر، بتوان محصول یا خدمت ارائه شده را تولید انبوه کرد. مقیاس پذیر: یعنی اینکه بتوان آن مدل کسب و کار را در آینده با افزایش منابع مالی، نیروی انسانی و … توسعه داد و روش های ایجاد، ارائه و کسب ارزش را بهتر، سریعتر و بیشتر کرد. تکرارپذیری و مقیاس پذیری یک مدل کسب و کار، با خود، امکان رشد را به همراه خواهند آورد. بنابراین، هدف یک استارتآپ رشد سریع است. این دو مفهوم مهم هستند که سودآوری و ثروتمند شدن را برای شما به ارمغان می آورند. نوبت شماست: تعاریف زیادی برای استارتآپ وجود دارد. به نظر شما کدام تعریف بهتر است؟ لطفا دیدگاه های خود را با من و دیگر خوانندگان خوشفکر در میان بگذارید و به بحث ها ادامه دهید. منبع: هفته نامه شنبه https://www.buffered.ir/blog/%D8%A7%...3%D8%AA%D8%9F/
استارتآپ چیست؟ استارتاپ یا استارتآپ (StartUp چیست؟ استارتآپ (StartUp) بیشتر از آنکه نام چیزی یا کاری باشد بیانگر ویژگیهای نوعی از کسبوکار است. این واژه معادل دقیق فارسی ندارد یا اگر هم داشته باشد به کسبوکار ربطی ندارد! ترجمه مفهومی آن به فارسی کسبوکارهای نوپا است. پس در این مطلب ویژگیهای کسبوکارهاینوپا بهصورت خلاصه بیان میشود تا به مفهوم کلمه استارتاپ برسیم اگر چه تلاش میکنیم که – درسایر مطالب – حتیالمقدور از معادل فارسی آن استفاده کنیم. چرا که وقتی میگوییم کسبوکارنوپا الزاما منظور یک کسبوکار در حوزه فناوری اطلاعات یا اینترنت نیست. هر کسبوکار نوپایی در هر حوزهای خواه وابسته به فناوری اطلاعات باشد یا نباشد میتواند یک استارتاپ تلقی شود، اما چون این واژه با شروع تب کارآفرینی اینترنتی و مخصوصا رویدادهای مرتبط با آن مثل کارآفرینی آخر هفته یا استارتآپویکند به فارسی راه یافته، بیشتر برای کسبوکارهای نوپا در حوزه فناوری اطلاعات به کار برده میشود. همچنین بعضی از ویژگیهای زیر بیشتر شبیه به انتظارات از یک فرایند هست تا ویژگی، اما الزاما برای توضیح راحتتر کسبوکارهای نوپا آورده شده است. تازه و جدید: کسبوکارهای نوپا معمولا یک ایده جدید یا یک اجرای تازه ارائه میکنند که میتواند فروش محصول، ارائه خدمات، سرگرمی، بازی یا هرچیز دیگری باشد. تازگی ایده یا اجرای متفاوت، ویژگی برجسته استارتاپهاست. خطرپذیر: استارتآپ حول ایدههایی با خطرپذیری بالا شکل میگیرند، ضریب شکست در آنها بالاست، دلیل آن هم دقیق نبودن مدل درآمدی است چون بسیاری از این ایدهها نمونه قبلی یا پایداری برای الگوبرداری پیش روی خود ندارند. تکرارپذیر: در هر کسبوکار نوپا ارزشهایی خلق میشود، این تولید ارزش باید بهصورت نامحدود قابل تکرار شدن باشد. مثل یک فروشگاه اینترنتی که ارزش آن فروش محصول با قیمت و شرایط مناسب بوده و به دفعات زیاد قابلیت تکرار شدن را دارد. عدم قطعیت: عدم اطمینان کافی و دقیق در مورد تعداد مخاطب، مشتری، درآمد و یا ابعاد بازار هدف از دیگر ویژگیهای استارتاپهاست. این کسبوکارها در مجموع اپر از نقاط مبهم هستند. به همین دلیل آنها را کسبوکارهای سردرگم هم مینامند. سردرگمی واژه و عنوان باکلاسی برای یک کسبوکار نیست اما عین واقعیت استارتاپهاست. یک استارتاپ به معنای واقعی بین این که دقیقا محصولش به چه دردی میخورد؟ به درد چه کسی میخورد؟ چه کسب حاضر خواهد بود بابت آن پول بدهد؟ و چگونه باید او را متقاعد به پرداخت کند؟ سردرگم است. چرخش بدون تعصب: هدف اصلی راهاندازی یک استارتاپ رسیدن به معیارهای تعیین شده مالی است. در این راه ممکن است به دلایل زیادی ایده اصلی با شکست مواجه شده یا رها شود، چرخش جزئی و کلی امری بدیهی در کسبوکارهای نوپا است. بنیانگذاران این کسبوکارها ممکن است مسیرهای مختلفی را تجربه کنند. رشد سریع: استارتآپها به نسبت کسبوکارهای سنتی به شکل باور نکردنی رشد میکنند. سرعت رشد مخاطبان اینتساگرم به یک ضربالمثل استارتاپی تبدیل شده است. این برنامه در کمتر از ۲ سال بیش از ۳۰میلیون کاربر جذب کرد در حالی که حدود ۱۵ کارمند بیشتر نداشت. گسترشپذیر: توان افزایش چندین برابری درآمد بدون افزایش چشمگیر هزینهها از دیگر ویژگیهای یک استارتاپ است. به رشد نامتناسب و قابل درک یک کسبوکار در مقیاس با هزینهها، گسترشپذیری یا مقیاسپذیری گفته میشود. مرتبط با فناوری: گفتیم که معمولا استارتآپها یا کاملا بر بستر فناوری هستند با مرتبط با فناوری. بر همین اساس و سایر ویژگیهای ذکر شده، هر وبسایت یا کسبوکار اینترنتی استارتاپ محسوب نمیشود. ارزشآفرین: ارزش در یک کسبوکار اینترنتی به دو مبحث مجزای درهمتندیده گفته میشود. ارزش اقتصادی یعنی چیزی کاربر حاظر به پرداخت هزینه به خاطر آن باشد و ارزش اعتباری یعنی کسی که یک بار خرید کرده به دفعات حاضر به خرید و در نهایت باعث پایداری و تکرار شدن ارزش اقتصادی باشد. مبتنی بر آینده: استارتآپها معمولا زودتر از بقیه نیازها را شناسایی میکنند، به همین دلیل ممکن است چالش کار در آینده پیشروی آنها باشد. گاهی شناسایی یک نیاز در آینده ممکن است خطرپذیری ایده را چنان افزایش دهد که در حال حاضر برای آن مشتری چندانی وجود نداشته باشد. با این حال استارتاپها برای رشد نیازمند به شناسایی نیازهای آینده – زودتر از سایرین – هستند. جذابیت: ایدههای استارتآپی صرفنظر از ماهیت معمولا جذاب و دوستداشتنی هستند. به همین دلیل است که رسانهها – حتی از نوع سیاسی و اجتماعی – به انتشار اخبار آنها علاقهمند هستند. جذابیت عامل بسیار مهمی در موفقیت یک استارتاپ هست. مبتنی بر راهکار: گفته میشود که بهترین استارتآپها مشکلی را برای مردم حل کرده یا سادهتر میکنند. خیلی نمیتوان روی این موضوع تأکید کرد چرا که استارتاپهای مبتنی بر بازی و سرگرمی معمولا مشکلی را حل نمیکنند اما تأکید میکنند که استارتاپی که مشکلی را حل کند زودتر به پایداری خواهد رسید. کار مبتنی برتیم: معمولا اگر یک کسبوکار همه ویژگیهای استارتآپ – آنچه در این مطلب گفته شد – را داشته باشد اما ذینفع آن یک نفر یا یک سازمان باشد باز از نظر متخصصین و سرمایهگذاران ممکن است استارتاپ به حساب نیاید. خطرپذیری بالا ایجاب میکند هزینههای مالی و روانی کار و بهطبع آن سود آن بین افراد متعدد تقسیم شود. این یک اصل مهم در پایداری استارتآپهاست. https://www.netstart.ir/12526/%D8%A7...3%D8%AA%D8%9F/
استارت آپ ها چیست ؟کارکرد استارتاپ ها ونقش سرور اچ پی HP درآن سرور اچ پی HP به عنوان یکی از اجزای تمام استارت آپ ها است به یک کسب وکار گفته میشود که معمولاً به تازگی و در نتیجهٔکارآفرینی ایجاد شدهاست، رشد سریعی دارد، و در جهت تولید راه حلی نوآورانه و دوامپذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفتهاست. این شرکتها معمولاً مبتنی بر ایدههایی ریسکپذیر هستند که مدل کسب و کارشان مشخص نیست و بازار هدفشان نیز در حد فرض است. شرکتهای نوپا میتوانند در هر حوزهای ایجاد شوند، ولی اغلب به شرکتهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و در زمینه تکنولوژی فعالیت میکنند. شرکتهای نوپا در دورهٔ حباب دات کام محبوب شدند. کارآفرینی (به انگلیسی: Entrepreneurship) به فرایند خلق ارزش جدید (مادی یا معنوی) از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسکهای ناشی از آن اطلاق میشود.[۱] واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی ” Entrepreneurs ” به معنای “متعهد شدن ” نشات گرفتهاست کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن ۱۶ میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خویش تشریح نمودهاند.[۲]یوزف شومپیتر(۱۹۳۴) فرایند کارآفرینی را ” تخریب خلاق ” مینامد. به عبارت دیگر ویژگی تعیینکننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است.[۲] پیتر دراکر، پدر علم مدیریت، کارآفرینی را کسی میداند که فعالیتی را با سرمایه اقتصادی خودش شروع میکند، ارزشها را تغییر می دهد و در محیط اطراف خود تحول ایجاد میکند و به سمت بهتر شدن می برد.[۳][۴] گر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سالهای اخیر، حول این زمینهها شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارت آپ باید در حوزه فن آوریهای نوین فعال باشد. البته ما در متمم، بر اساس ادبیات اصلی مدیریت – و نه معنای رواج یافته – هر نوع فعالیت نوپا را استارت آپ در نظر میگیریم. در اینجا چند تعریف استارت آپ را با هم مرور میکنیم: تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر استارت آپ یک کسب و کار جدید است (A New Business) (منبع) تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA) کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد. (منبع) تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است. (منبع) تعریف استارت آپ توسط اریک ریس استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است. [ درس مرتبط: خلاصه کتاب نوپای ناب (Lean Startup) اریک ریس ] تعریف استارت آپ در متمم چیست؟ ما در متمم وقتی از واژه کسب و کار نوپا یا استارت آپ استفاده میکنیم، ویژگیهای زیر را مد نظر داریم: کسب و کاری که قصد دارد ارزش آفرین باشد. کسب و کاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت جو است اما فرصت طلب نیست. کسب و کاری که الزاماً مقیاس پذیر نیست. اگر چه طبیعتاً مقیاس پذیری برای آن مزیت و مطلوب است. پس اگر مادر یک خانواده کسب و کاری نوپایی ایجاد کند که فقط هزینه ماهیانه آنها را تامین کند و هرگز بزرگ نشود، همین که پایدار باشد، از نظر متمم یک استارت آپ است. کسب و کاری که ممکن است مبتنی بر تکنولوژی های نوین باشد یا نباشد. کسب و کاری که هنوز در شرایط ابهام است و دوران نوزادی و کودکی خود را طی میکند. بنابراین، اگر شکلهای خاصی از کسب و کار نوپا مد نظر ما باشد، آن را با صفات مربوطه ذکر خواهیم کرد. مثلاً ممکن است چنین اصطلاحاتی را به کار ببریم: کسب و کار نوپا مبتنی بر تکنولوژی های نویناستارت آپ مبتنی بر فن آوری اطلاعاتکسب و کار نوپای خانگیکسب و کارهای نوپای آینده نگرکسب و کارهای نوپای ایجادکننده تحول در بازار (Disruptive) 0 استارت آپ معروف این روزهای تهران و ایران 1. ایده کیف پول مجازی: دو شرکت بزرگ و فعال در زمینه کیف پول مجازی یا به عبارتی کپی PayPal برای ایران همین دو استارت آپ هستن. زیر شاخه ای از اپراتور همراه اول است و با قدرت زیاد پا به این رقابت گذاشته و هم با استفاده از تیم خلاق توانسته خود را به معروف ترین سرویس پرداخت آنلاین در پلتفرم های مختلف طراحی و مدیریت وبسایت تبدیل کند. 2. تخفیف گروهی دو استارت آپ در ایران هستند. هر دوی این شرکت ها در سال 1390 شروع به فعالیت کردند. صاحب تخفیفان است و اولین زمینه استارت آپ بوده و نیز صاحب ایده و استارت آپ است. در مقایسه این دو استارت آپ توانسته مشتری و سود بیشتری کسب کند و در حال حاضر حتا تبلیغات تلویزیونی نیز دارد. 3. ایده تاکسی شهری شرکت اوبر (UBER) در دنیا توانسته بزرگترین شرکت تاکسی رانی دنیا باشد بدون اینکه تاکسی داشته باشد و تنها پلتفرمی است که هر کس با اتومبیلش می تواند تاکسی هم باشد و تنها کافیست اپلیکیشن مخصوص آن را داشته باشد. در ایران نیز شرکت اسنپ که زیر شاخه ای از شرکت بزرگ استارت آپ آلمانی راکت اینترنت (Rocket-Internet) است توانسته ایده اوبر را در ایران پیاده سازی کند و با پشتیبانی قوی و تبلیغات مناسب، قشر جوون رو به خودش جذب کنه. شرکت اتاکسی) در یک سال پیشرفت بسیاری داشته و انتظار می رود مورد استقبال بیشتری نیز قرار گیرد. در همین راستا چندی است شرکت رقیبی به نام نیز فعالیت خود را شروع کرده است. 4. دلیوری و تحویل غذا اولین استارت آپ شرکت آلمانی راکت اینترنت در تهران است و خیلی سریع در تهران به معروفیت بالایی رسید. ایده این استارت آپ سرویس در کمترین زمان به همه نقاط تهران است. در راستای موفقیت نیز به موفقیت بالایی رسید و طولی نکشید که شرکت اینترنت توانست رقیب خود یعنی را نیز بخرد و اکنون هر دو شرکت را اداره می کند. 5. فروشگاه اینترنتی: پس از امپراتوری سایت های آمازون و ای بی (Amazon, Ebay) که از سرور اچ پی و سرور اچ پی HP و سوپرمیکرو استفاده میکردند و خیلی سریع شرکت های مختلف شروع به ساخت فروشگاه های اینترنتی خود کردند. در ایران نیز در سال 2006 با یک فروشکاه کوچک ت شروع شد و در کمتر از 10 سال 1100 کارمند دارد و بزرگترین خرده فروشی ایران است. به عنوان رقیب توسط شروع شد و سعی کرده با تخفیف های مناسب و سرویس دهی قوی در کنار برگزاری فستیوال هایی مشتریان خوبی جذب خود کند. 6. کار اینترنتی و برون سپاری کار ها در سایت یکی از سایت هایی است که با برقراری ارتباط بین کارفرماهای اینترنتی و کارکنان در زمینه های مختلف، از ترجمه متون گرفته تا طراحی وبسایت و نویسندگی، توانسته فضای امنی را برای هردو گروه فراهم آورد و از این طریق نه تنها به عنوان یک ایده موفق مطرح شود، بلکه به عنوان یک سایت کارآفرین نیز عملکرد موثری داشته باشد. نمونه های غیر ایرانی چنین سایت هایی فراوان اند اما در بازار ایران “انجام می دم” توانسته یکی از موفق ترین نمونه ها باشد. “انجام می دم” کار را برای همه اقشار ساده کرده. مثلا اگر دانشجو هستی و احتیاج داری مطلبی را به انگلیسی ترجمه کنی و وقت آن را نداری، بسادگی در “انجام می دم” اکانتی باز می کنی و در بخش ترجمه سایت به دنبال فردی می گردی که در زمان مناسب و با توجه به بودجه، بتونه کار رو تحویل بده و همون لحظه سفارشو انجام بدی. یا اگر بودجه چند میلیونی برای طراحی سایت خود کنار گذاشتی، باز هم می تونی کیفیت بالای طراحی سایت را از میان کارکنان “انجام می دم” پیدا کنی و کارتو بسرعت و با کیفیت بالا جلو ببری. استارت آپ https://parhoonjam.com/%D8%A7%D8%B3%...-%D9%87%D8%A7/
استارت آپ چیست؟ میزان/ استارت آپ در راستای فرهنگ سازی برای کار آفرینی و به عمل نشاندن ایده های ذهنی صورت می گیرد. شرکت های نوپایی که با ایده ای ساده آغاز به کار می کنند و در صدد رشد و توسعه آن ایده و در آمدزایی از طریق پیدا کردن راه حلی جدید برای یک مسئله هستند در حالی که تضمینی برای موفقیت آن وجود ندارد. به طور میانگین گروه های استارت آپی با تعداد نفرات کم و زمان فعالیت کوتاه، در حدود 3 سال فعالیت می کنند. قبل از اینکه شما یک ایده را در ذهن خود رشد دهید نیاز است چند موضوع مهم را همیشه مد نظر خود قرار دهید. مدل کسب و کار ایده ای که می دهید چگونه است یا بیان دیگر ایده شما چگونه منابع مالی را در بازار هدف جذب می کند و به سوددهی می رسد که معمولا افراد متخصص در کارآفرینی با انواع مدل های کسب و کار آشنا هستند که در برنامه های استارتاپی افراد متخصص در این زمینه می توانند مشاوره های خوبی را در مورد ایده شما و مدل های سرمایه گذاری بدهند. آخرین خبر | استارت آپ چیست؟
استارت آپ های مالی چیست؟با 5 استارت آپ مالی اول جهان آشنا شوید پیشینه شکل گیری این استارت آپ ها به حدود 10 سال پیش در اروپا و آمریکا باز می گردد ولی خیلی زود به نقاط مختلف جهان از جمله کشور پر جمعیتی همچون چین هم راه یافتند و حالا بخش مهمی از بازار جا به جایی های مالی را در سطح جهان در دست گرفته اند. در هفته گذشته و بعد از اینکه خبر فیلتر شدن چند استارت آپ مالی (زرین پال،پی پینگ،باهمتا و ایدی پی ) با دستور قضایی روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت، ناگهان موجی راه افتاد از اینکه اصلا استارت آپ های مالی چه استارت آپ هایی هستند و چه کاری انجام می دهند و… البته بسیاری از کسانی که این سوال ها را می پرسیدند افرادی بودند که خود قبلا از استارت آپ های مالی استفاده کرده بودند اما با اصلاح آن ها آشنایی نداشتند. صنعت بانکداری و نقل و انتقال های مالی در سال ها و دهه های گذشته همگام با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از فناوری های جدید شاهد پیشرفت های بسیاری بوده است که یکی از آن ها راه اندازی استارت آپ های مالی یا « فین تک» ها بوده است، استارت آپ هایی که در واقع صنعت بانکداری را به گوشی های هوشنمند و تکنولوژی های نوین گره زده است. استارت آپ هایی که خیلی راحت از طریق گوشی های هوشمند از خدمات پرداخت گرفته تا انتقال و ارسال پول، خرید شارژ تلفن همراه و… را برای شما انجام می دهند. استارت آپ هایی که این روزها شاهد تبلیغات گسترده آن ها در بسیاری از برنامه های تلویزینی هم هستیم، شاید با این جملات آشنایی داشته باشید:« * عدد# عدد….» کد واژه هایی که در واقع برای شما امکان انجام کارهای مختلف بانکی را با گوشی هوشمند مهیا می کنند و در اصل همان استارت آپ های مالی یا فین تک ها هستند. پیشینه شکل گیری این استارت آپ ها به حدود 10 سال پیش در اروپا و آمریکا باز می گردد ولی خیلی زود به نقاط مختلف جهان از جمله کشور پر جمعیتی همچون چین هم راه یافتند و حالا بخش مهمی از بازار جا به جایی های مالی را در سطح جهان در دست گرفته اند. شرکت هایی نظیرKlarna ، Tadyen و Transeferwise روش های دریافت و پرداخت وجوه را در اروپا و بعد در دینا تغییر دادند و دیری نگذشت که به دلیل نوآوری به غول های مالی در سطح جهان تبدیل شدند. چرا فیلترینگ اما چرا این استارت آپ های مالی در ایران فیلتر شدند؟ براساس گفته های مقامات قضایی علت فیلتر شدن استارتاپ های مالی به دلیل استفاده از تلگرام برای انتقال پول است زیرا به اعتقاد این مسئولان تلگرام امنیت کافی و لازم را برای جابه جایی های مالی ندارد ( سرور آن نیز در ایران نیست) و احتمال سوء استفاده های مالی در آن وجود دارد. مهم ترین و ارزشمندترین استارت آپ های مالی در جهان چندی پیش بیزینس اینسایدر در گزارشی ویژه به مهم ترین و ارزشمندترین استارت های مالی در سطح جهان ( 10 استارت آپ اول) پرداخت که در بین آن ها 4 استارت آپ اول چینی است، 5 استارت آپ بعدی آمریکایی است و استارت آپ مالی دهم هم هلندی است، در اینجا به معرفی 5 استارت آپ مالی اول در سطح جهان می پردازیم: 1- Ant Financial: این استارتآپ چینی که در سال 2004 تاسیس شده، در واقع مجری بزرگترین سرویس ارائهدهنده خدمات پرداخت موبایلی چین یعنی Alipay با 450 میلیون نفر کاربر و 170 تراکنش روزانه است. Alipay زیرمجموعه غول تجارت الکترونیک چین یعنی Alibaba است. این شرکت با افزایش سرمایه 5/ 4 میلیارد دلاری حالا ارزشی برابر 60 میلیارد دلار داشته و به این ترتیب ارزشمندترین استارتآپ فینتک جهان است. 2- Lufax: یک استارتآپ چینی دیگر که در واقع یک پلتفرم وامدهنده مستقیم در یکی از بزرگترین کشورهای جهان است. این شرکت خدمات آنلاینش را در صد فروشگاه در 80 شهر چین ارائه میدهد. Lufax از زمان تاسیسش در سال 2011 تاکنون 20 هزار وام با مجموع ارزش 5/ 2 میلیارد دلار ارائه کرده است. جالب است بدانید که این استارتآپ تحت نظارت و کنترل Ping An Insurance، ارزشمندترین شرکت بیمهگذار چین است. حالا Lufax با افزایش 69/ 1 میلیارد دلاری سرمایهاش، ارزشی برابر 5/ 18 میلیارد دلار دارد و بهعنوان دومین استارتآپ فینتک جهان شناخته میشود. 3- JD Finance: این استارتآپ چینی ارائهدهنده خدمات مالی، ساختاری گرهخورده با خرید آنلاین دارد و در سال 1998 تاسیس شده است. این استارتآپ در واقع زیرمجموعهای از فروشگاه آنلاین JD.com است و اعتبار لازم را به مشتریان برای خرید از این فروشگاه آنلاین میدهد. این استارتآپ با افزایش یک میلیارد دلاری سرمایهاش حالا ارزش 7 میلیارد دلاری دارد. 4- Qufenqi: یک استارتآپ چینی دیگر که امکان خرید اقساطی محصولات الکترونیک را به مشتریانش میدهد. این شرکت نوپا که در سال 2014 راهاندازی شده است، در مدتی کوتاه درآمد و سود خوبی بهدست آورده و درحال تبدیل شدن به یکی از بهترین استارتآپهای مالی از نظر سرعت رشد است. این شرکت با رشد سرمایه 874 میلیون دلاری حالا ارزشی برابر 9/ 5 میلیارد دلار دارد. 5- Stripe: اولین استارتآپ مالی آمریکایی این فهرست که در زمینه پرداخت آنلاین برای شرکتها و کسب و کارها فعالیت میکند. حالا شرکتهای مهم و شناختهشدهای مانند Fitbit، Pinterest، Twitter، Salesforce.com، Lyft و The Guardian از خدمات این شرکت استفاده میکنند. این استارتآپ در سال 2010 در سانفرانسیسکو تاسیس شده است و حالا با رشد سرمایه 260 میلیون دلاری، ارزش 5 میلیارد دلاری دارد. http://ifoeh.com/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%...3%D8%AA%D8%9F/
استارت آپ چیست؟ آیا هر شرکت نوپایی را می توان یک استارت آپ در نظر گرفت؟به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، هر شرکت نوپا نمی تواند به تنهایی به عنوان استارت آپ در نظر گرفته شود. یکی از مهمترین مشخصات استارت آپ ها طرح ریزی، نوآوری و ایجاد خلاقیت با استفاده از کمترین هزینه ها است. و استفاده از فضای مجازی و تکیه بر نیاز های روز جامعه می باشد. اساس کار و تشکیل کارآفرینی در استارت آپ ها بر اساس نوآوری و ایده پردازی در زمینه هایی بنا شده است که ضمن درآمد زا بودن می توانند، در رشد و ارتقاء کیفی زندگی آحاد جامعه مفید واقع شوند. استارت آپ ها می توانند به عنوان بخشی از یک کسب کار از پیش طراحی شده به فعالیت نموده و یا به عنوان یک کسب و کار تازه تاسیس مجزا با هدفی مشخص کار خود را آغاز نمایند. اما مسئله ای که در این مورد هیچ تغییری نخواهد کرد اصل نوآوری، خلاقیت و طرح ریزی بر اساس کم هزینه بودن است. یک کسب کار زمانی می تواند به عنوان استارت آپ در نظر گرفته شود که بتواند با کم ترین هزینه و وقت، مشتریان خود را پیدا کرده و نیاز آنان را بر طرف نماید. موقعیت سنجی، ریسک پذیری و نحوه پیش بینی رفتار مشتریان تنها یکی از مهارت هایی است که علاقه مندان به راه اندازی کسب و کارهای نوین بایستی بدان توجه کنند. نکته بعدی در این مورد، برنامه ریزی و نه گفتن به مواردی است که می تواند در طولانی مدت ضمن صرف وقت، کارآفرینان را از هدف خود دور کند لذا بایستی ضمن برنامه ریزی دقیق در مورد اهداف یک پروژه از صرف وقت و هزینه در موارد موازی که می تواند، شما را از رسیدن به موفقیت دور کند جدا بپرهیزید. ثمانه محمودآبادی( دبیر رویداد استارت آپ محیط زیست با ایجاد رسانه های محیط زیستی) https://www.borna.news/%D8%A8%D8%AE%...B1%D9%81%D8%AA
شتاب دهنده ها این روزها با رشد روزافزون شکلگیری استارتاپ در کشورمان کلمهی شتابدهنده نیز زیاد به گوش میخورد و بسیاری از افراد با این مفهوم آشنایی ندارند. استارتاپ و شتاب دهنده ها، دو واژهای که در سالهای اخیر زیاد در مورد آن خوانده و شنیدهایم. حتی این موضوع وارد کشورمان نیز شده و بعضا شاهد برگزاری گردهماییهای تحت عنوان استارت آپ ویکند در شهرهای مختلف کشور هستیم.استارت آپ واژهای است که در سالهای اخیر در اخبار دنیای فناوری به کرات شاهد استفاده از آن در توصیف کمپانیهای نوپایی هستیم که راهکارهای جدیدی را برای حل مشکلات و مسائل موجود در دنیای فناوری مطرح میکنند. کسبوکارهای نوپا یا همان استارتاپ همیشه در ابتدای کار با چالشهایی مواجه میشوند. این چالشها در زمینههای مختلف برای یک استارتاپ رخ میدهد و در بیشتر موارد سبب میشود که استارتاپها با شکست روبرو شده یا از مسیر اصلی خود منحرف شوند. شتاب دهنده استارتاپ (startup accelerator) شتابدهنده استارتاپ ( انگلیسی: Speed accelerator یا Startup accelerator) به اختصار شتابدهنده شرکتی است که از ابتدای کار یک استارتاپ آن را تحت پوشش خود در میآورند و برای این کار از میان شرکت کنندگان، پس از مدتی کوتاه مورد ایدهای برگزیده و به عنوان استارتاپ انتخاب میکند. شتابدهندهها با سرمایهگذاری اولیه بر روی یک شرکت نوپا، درصدی از مالکیت آن را در اختیار گرفته و در مقابل به گردانندگان پروژه آموزشهای لازم برای کسب موفقیت بهتر را خواهند داد. تعریف شتاب دهنده شتابدهنده، مرکزی است که امکان رشد سریع و صحیح شرکتهای استارتآپی را مهیا میسازد. سال 2005، یک مجموعه با عملکردی تقریبا متفاوت با انکوباتورهای سنتی شکل گرفت. این مجموعه که (Y Combinator) نام داشت، برخلاف مراکز رشد سنتی، فقط در بازه زمانی مشخص و کوتاهی به استارتآپها خدمات ارائه میکرد.عملکرد این مجموعه به این صورت بود که چند استارتآپ بهصورت همزمان وارد این مرکز میشدند و خدمات دریافت میکردند و پس از گذشت چند ماه، از آن خارج میشدند.این در حالی بود که مراکز رشد از نظر دوره زمانی ارائه خدمات به استارتآپها بسیار منعطف بودند.با توجه به تفاوتهای اساسی میان مجموعه وای کامبینیتر و انکوباتروهای معمول، این ساختار جدید را شتابدهنده استارتآپی یا بهصورت خلاصه شتابدهنده نامگذاری کردند. به این ترتیب وای کامبینیتر، نخستین شتابدهنده استارتآپی جهان لقب گرفت.واژه “شتابدهنده ” یا به طور مشخص شتابدهنده استارت آپ، امروزه به اصطلاحی آشنا و همهگیر در فضای کسب و کار تبدیل شده است. در حال حاضر تعداد زیادی از کشورها که جهت تقویت اقتصاد مبتنی بر فناوری که در کشور ما به اسم اقتصاد دانش بنیان شناخته شده است، به مساله تجاری سازی اختراعات و نوآوری ها میپردازند، توجه روزافزون به این مراکز شتابدهنده ها در سراسر جهان نشان از یک تغییر ساختار در اقتصاد جهانی دارد. بصورت خلاصه میتوان گفت شتابدهنده، مرکزی است که امکان رشد سریع و صحیح شرکتهای استارتآپی را مهیا میسازد. از آنجایی که تعداد قابل توجهی از صاحبان ایدهها و نوآوری ها از توانایی و قدرت مالی کافی و یا دانش و شبکه بازاریابی کافی برای توسعه کسب و کار خود برخوردار نیستند، شتابدهنده مجموعهای کامل از خدمات مورد نیاز برای رشد یک کسب و کار نوپا را نظیر منابع مالی، انواع مشاوره، فناوریها و تجهیزات مختلف و همچنین فضایی را جهت استقرار شرکت نوپا در یک بازه زمانی تقریبا کوتاه در اختیار استارتآپهای نوپا قرار میدهد. در حقیقت اصلیترین رسالت شتابدهنده، تقویت یک استارت آپ (شرکت نوپا) و تبدیل کردن آن به شرکتی است که بعد از خروج از حمایت شتاب دهنده بتواند به تنهایی در بازار رقابت نموده و رشد کند.در ایران هم از چند سال پیش با رشد نقش شرکت های دانش بنیان در ساختار کسب و کار کشور، و همچنین توجه بسیاری از نهادها و تصمیم گیران به کسب و کارهای نوپا، تقریبا تمامی سازمانهای خصوصی و دولتی فعالیتی را در زمینه کسب و کارهای نوپا و دانش بنیان آغاز کرده اند. بسیاری از شرکت ها و نهادهای سرمایه گذاری در حوزه کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها به نوعی یک شتاب دهنده به حساب می آیند. این مجموعه ها و سایر شرکت ها و موسسات فعال در این بخش در حال حاضر با جذب و پرورش ایده های ناب و نوآور و فناور در راستای تبدیل شدن این طرح ها به شرکت های موفق فعالیت قابل توجهی دارند. تعريف استارتاپ يا كسب و كار نوپا استارتاپ تعاریف متفاوتی دارد.میتوان گفت استارتاپ سازماني شکل گرفته است تا در جستجوی مدل کسبوکاری قابل تکرار و مقیاسپذیر باشد یا استارتاپ نهادی است انسانی که برای خلق محصول یا خدمتی نو در شرایط عدم قطعیت بسیارساخته شده است.به صورت کلی میتوان گفت که استارتاپ به شرکتهای نوپایی گفته میشود که با یک ایدهی ساده و اولیه شروع میکنند و به سرعت رشد مییابند و به درآمد میرسند. روش کار شتاب دهنده ها شتاب دهنده ها شرکت هایی هستند که برای رشد ایده های جدید سرمایه گذاری می کنند. آنها به صاحبان ایده ها و استارتاپ ها کمک می کنند تا بتوانند تعریفی صحیح و نمونه اولیه مناسبی از کالا و یا خدماتی که قصد نوآوری در آن صنعت را دارند ارائه دهند. آنها همچنین در تعیین هویت مشتری های هدف و تامین منابع نظیر سرمایه و نیروی کار به صاحبان ایده ها یاری می رسانند. برنامه هایی که شتاب دهنده ها ارائه می دهند معمولا از لحاظ زمانی محدود هستند و در اکثر مواقع این بازه زمانی در حدود ۳ ماه می باشد و سعی میکنند در این بازه زمانی با فراهم آوردن اندکی سرمایه و محل کار و امکانات برای صاحبان ایده ها به آنها در رسیدن به هدفشان کمک کنند.شتابدهنده های استارتاپ همچنین در طول هفته کلاس های آموزشی برای صاحبان ایده ها و اعضای تیم تدارک می بینند. در واقع یکی از بزرگترین فرصت هایی که در این مدت زمان کوتاه نصیب صاحبان ایده ها می شود ارتباط و اتصال آنها با شبکه ایی از متخصصین، کارآفرینان، فارغ التحصیلان رشته های مدیریت کسب و کار، سرمایه گذاران و همینطور مدیران شرکت های دیگر می باشد. معمولا بعد از پایان این دوره زمانی، صاحبان ایده ها به همراه تیم خود در یک مجلس مجلل و باشکوه و در حضور تعداد زیادی از سرمایه گذاران به معرفی و نمایش طرح های خود می پردازند. چالشهای رفتاری، مالی، فکری، بازارشناسی و شناسایی درست هدف از برجستهترین مشکلاتی هستند که کسبوکارهای نوپا با آنها روبرو میشوند. این چالشها قابل برطرف شدن هستند ولی در بیشتر موارد سبب میشوند استارتاپها با شکست روبرو شوند. بیشترین دلیل تأثیر چالشهای موجود در شکست سریع استارتاپها عدم تجربهی کافی و نبود حمایت کننده است.هر چند برخی از افراد فکر میکنند عدم حمایت مالی میتواند مشکل بزرگی برای یک استارتاپ باشد اما تجربه این را نشان داده است که هر چند مشکلات مالی جرقهای برای آغاز پروژه شکست استارتاپها است ولی مشکل عمده عدم حمایت و تجربه در زمینههای فکری، بازارشناسی، پیداکردن هدف و مواردی از این دست است. اكوسيستم استارتاپ ها دلایل و زمینه های اهمیت استارتاپ ها در كشور .1 پیوند استارتاپها با خلق دانش و اثر آن بر فرایند توسعه کشور .2 کمک به انتقال و بومیسازی دانش و فناوری در کشور .3 متنوعسازی منابع درآمد تولید ملی .4 متنوع سازی زمینههای سرمایه گذاری اقتصادی در کشور .5 سرمایهگذاری جهت رشد سرمایه و منابع انسانی کشور در حوزههای دانش/ فناوری بنیان .6 قدرت و امکان رشد بالا و سریع استارتاپها در قیاس با سایر بخشها .7 نشر فرهنگ خلاقیت و نوآوری و تقویت فرآیند تجاری سازی و تبدیل دانش به محصول دارای ارزش اقتصادی بالا .8 تأثیر رشد این فرهنگ بر کاهش سطح بیکاری میان جوانان، مشارکت عمومی در حل مسئلۀ اشتغال، رشد و تولید .9 فرصتهای شغلی در کشور .10 و .... بصورت خلاصه میتوان گفت شتابدهنده، مرکزی است که امکان رشد سریع و صحیح شرکتهای استارتآپی را مهیا میسازد. از آنجایی که تعداد قابل توجهی از صاحبان ایدهها و نوآوری ها از توانایی و قدرت مالی کافی و یا دانش و شبکه بازاریابی کافی برای توسعه کسب و کار خود برخوردار نیستند، شتابدهنده مجموعهای کامل از خدمات مورد نیاز برای رشد یک کسب و کار نوپا را نظیر منابع مالی، انواع مشاوره، فناوریها و تجهیزات مختلف و همچنین فضایی را جهت استقرار شرکت نوپا در یک بازه زمانی تقریبا کوتاه در اختیار استارتآپهای نوپا قرار میدهد. در حقیقت اصلیترین رسالت شتابدهنده، تقویت یک استارت آپ (شرکت نوپا) و تبدیل کردن آن به شرکتی است که بعد از خروج از حمایت شتاب دهنده بتواند به تنهایی در بازار رقابت نموده و رشد کند. فعالیت و مراحل کاری شتابدهنده مرکز نوآوری لیزر طرح ايجاد برترین مرکز نوآوری و شتاب دهنده تخصصی به منظور حمايت از استارتاپهاي حوزه فناوري های لیزر جهت حضور موفق در بازارهای ملی و بین المللی با هدف 1- ايجاد مزيت رقابتي پايدار در داخل كشور و منطقه 2- تکمیل و گسترش اکوسیستم محصولی و کسب و کاري در حوزه لیزرهای صنعتی و پزشکی 3- بهره گيري از توانمندي هاي مرکز ملی لیزر ایران و مجموعه هاي مرتبط 4- ايجاد جريان مداوم ارزش آفريني براي مجموعه های ذی نفع 5- بهره مندي حداكثري از پتانسيلهاي زيرساختي و فني كشور میباشد. برنامه شتابدهي مرکز نوآوری لیزر كاركردهاي اصلي شتابدهنده چیست؟ تامين سرمايه در ازاي سهام (5 تا 20درصد) تامین زیرساخت های لازم در حوزه لیزر آموزش هاي تخصصي ايجاد دسترسي به مربيان كسب و كار و كارآفرينان با تجربه براي انتقال دانش و تجربه ارتباطات راهبردي با شركت ها، سازمانها و شبكه هاي مشتريان پرورش: ايجاد فضاي تجربه كردن هاي مديريت شده در مدت زمان محدود ترويج پشتكار و نترسيدن از شكست جلب توجه رسانه ها، تبليغات و بازارايي غير مستقيم براي استارتاپهاي تحت پوشش منتورينگ حرفه اي و موثر حوزه هاي تمركز شتابدهنده خدمات كلي شتابدهنده به صورت زیر میباشد : 1. تيم سازي و خدماتي منابع انساني 2. تامين سرمايه در سطح كلان 3. ساختار سازي شركتي 4. دفتر كار، تجهيزات و امكانات 5. خريد و ادغام شركت ها 6. توسعه منطقه اي و بين المللي 7. زیرساخت های لازم در فناوری لیزر بازه وسيع خدمات شتاب دهنده پيش نيازهاي راه اندازي شتابدهنده شامل موارد زیر میشود : تامين فضاي كاري تامين تجهيزات اداري، سخت افزارها، نرم افزارها، تامين هزينه هاي مصرفي و تبليغات تامین زیرساخت های ضروری سخت افزاری و نرم افزاری فناوری لیزر همكاري در تامين هزينه هاي آموزشي و توليد محتوا معرفي و ارائه همكاري راهبردي حمايت از حضور و معرفي استارتاپها تحت پوشش در نمايشگاه ها و همايش ها تسهيلگري و همكاري در ارائه خدمات مالي و حقوقي و... مزایای حضور در شتاب دهنده .1 به تایید رساندن فرضیات 2. افزایش سرعت در یادگیری و پرش از منحنی یادگیری .3 شتاب گرفتن در رشد، سرعت گرفتن در توسعه .4 افزایش اعتماد و تقویت اعتبار .5 تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان .6 قرار گرفتن در رادار رسانه ها و مخاطبان .7 جذب استعدادهای برتر .8 ایجاد روابط بهتر و بیشتر و توسعه شبکه های ارتباطی .9 پیوست به جامعه استارتاپی .10 پیشگیری از مشکلات و کاهش ریسک 011 محک زدن مدوام .12 و... در آخر به سناريوهاي مختلف پس از پايان هر دوره شتابدهي می پردازیم: http://icli.ir/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%BE_2281.html
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن