خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
چگونه طراحان میتوانند از ایده های خود محفاظت کنند؟کمپانی نسبتا بزرگ ترونکی (Trunki) با شعب مختلف واقع در آمریکا و اروپا که در زمینه تولید کیف و کوله پشتی برای کودکان فعالیت دارد چندی پیش در پرونده قضایی شکایت از شرکت کیدی (Kiddee) برای دزدی طرح کیف آنها مبنی بر عدم اثبات اینکه ایده و طرح کیف برای ترونکی بوده است شکست خورد. حالا راب لائو (Rob Law) موسس ترونکی در سخنرانی ای که اخیرا در هفته دیزاین لندن ۲۰۱۷ داشت توصیه های جالبی به دیزاینرها برای محافظت از ایده هایشان ارائه کرد که با هم مرور می کنیم: طراحان در هنگام انجام یک پروژه باید تمامی اتودهای رو کاغذ و مراحل کارشان را نگه دارند تا برای اثبات کپی برداری ایده توسط افراد دیگر جلوگیری شود. نگهداری تمامی اسناد ریز و درشت برای جلوگیری و حفظ IP اثر نقش بسیاری در دادگاه های قضایی در این رابطه دارد. ترونکی که در سال ۲۰۰۴ تاسیس شده است در پرونده شکایت خود از کمپانی کیدی که در سال ۲۰۱۳ تاسیس شده است شکست خورد. هر دو برند، تولید کننده کیف و کوله پشتی برای کودکان با موضوع حیوانات هستند. این شکایت در سال ۲۰۱۳ توسط ترونکی و برای اثبات اینکه طرح کیف آنها توسط کیدی دزدیده شده است شروع شد اما نهایتا در سال ۲۰۱۶ با شکست مواجه شد. با این حال راب لائو می گوید: “نا امید نشوید” و با انرژی مثبتی دوست دارد تا به دیزاینرها توصیه هایی در این زمینه بدهد. هر چند آنها در این پرونده شکست خوردند اما این باعث شد تا هرچه دقیق تر و محکم تر برای حفظ ایده هایشان در آینده بپردازند. او اضافه می کند: “طراحان نباید از اینکه ایده های خود را با دیگر همکاران در میان بگذارند ترسی داشته باشند. فیدبک گرفتن بخشی ضروری برای پیاده سازی یک ایده خوب است که نمی توان از آن گذشت. پروسه دیزاین شامل تست های متعدد، گرفتن فیدبک و در نتیجه پیشرفت در تست های آینده است که یک ایده را توسعه می دهد. شما نمی توانید یک ایده را توسعه دهید مگر آنکه با دیگران آن را در میان گذاشته باشید.” مخترعان برای محافظت از طرح خود از قرارداد (NDA) استفاده می کنند که کار آنها را آسانتر کرده است گرچه نگه داشتن اسناد و اتودها در تمامی مراحل به نظر امری ضروری می رسد. راب به این موضوع اشاره کرد که تمامی اسناد و مدارک لازم را نگه داشته بود و در موردی توانست کمی به پرونده شکایتش کمک کند و آن چیزی نبود جز پیش طرح و جزییات مرتبط با طرز بسته شدن کیفی که طراحی شده بود. اما این قسمت از کیف توسط کمپانی کیدی از نو طراحی شده بود و نتوانست چیزی را ثابت کند. او می گوید: “آنها این قسمت از کیف را خیلی بد طراحی کرده بودند و حتی این باعث شد که محصول ما نیز در بازار بد جلوه کند.” در بحث آثار ثبت شده و نشده در انگلستان، دیزاینرها اگر آثار خود را به نوعی ثبت نکرده باشند به صورت پیش فرض از نظر قانونی تا ده سال در این موضوع از آنها حمایت می شود و اگر به صورت قانونی اقدامات لازم برای محافظت از طرح خود را انجام داده باشند تا ۲۵ سال اگر مشکلی از این قبیل پیش بیاید از نظر قانونی تحت حمایت هستند. دیگر توصیه راب لائو به طراحان این است که تا جایی که می توانند طرح خود را در جایی ثبت کنند چرا که در اینگونه پرونده های دادگاهی بسیار کمک می کند. یک منظور از ثبت، می تواند این باشد که آثار خود را در بیهنس و سایت های معتبر آپلود کنید که حتی می توان از آن به عنوان مدرک در کشورهای خارجی هم استفاده کرد. او پیشنهاد می کند که آثار خود را هم به صورت فیزیکی و هم روی (CD) یا فلش و هارد نگهدارند. تمامی اتودها و… را اسکن کنید چرا که تاریخ فایل اسکن شده نیز اهمیت ویژه ای دارد. و آخرین توصیه او این است که طراحان از سیستم های آپلود (Anti-Copying in Design) مخفف به (ACID) نیز استفاده کنند. (ACID) چیزی است مانند (iCloud) که این اجازه را می دهد تا کاربران طرح های خود را به عنوان یک فایل محرمانه در آن آپلود و نگهداری کنند و فرقش با دیگر سیستم های آپلود این است که شبیه به مهر و امضا کردن فایل ها عمل می کند و کاملا قانونی است. https://www.roozrang.com/%DA%86%DA%A...-%D8%AE%D9%88/
قرارداد محرمانگی یا عدم افشا (NDA) برای کسب و کارهای اینترنتی قرار داد عدم افشا (NDA) چیست و در چه زمینههایی کاربرد دارد؟ قرارداد عدم افشا (Non-disclosure agreement) که به اختصار NDA نامیده میشود یک قرارداد حقوقی یا توافقنامه رسمی است که بین شرکتها یا افراد حقیقی به منظور حفاظت از اطلاعات محرمانه، دادهها، مراودات ، تجربیات و دانش پیرامون یک موضوع منعقد میگردد و طرفینِ متعهد هستند که اطلاعاتی که بر روی آن توافق میکنند، افشا نشده یا مورد استفاده تجاری قرار نگیرد. شما میتوانید با یک سرمایهگذار، شریک تجاری یا همکار چنین قراردادی امضاء کنید تا تمام اطلاعات و مسائل تجاریتان نه تنها افشاء نگردد بلکه به صورت مستقیم یا یکطرفه مورد بهرهبرداری قرار نگیرد. قراردادهای تجاری به صورت کلی و صرفنظر از ماهیت، دو کارکرد اصلی دارند. اول: ملزم کردن طرفین قرارداد نسبت به آنچه متعهد میشوند و دوم: داشتن یک صورت وضعیت روشن در هنگام بروز اختلافات. تمثیل عامیانهای که میگوید: قرارداد را برای روز دعوا مینویسند! اشارهای است به دومین کارکرد قراردادها. حال آیا وجود چنین قرارداد یا توافقی برای کسب و کارهای اینترنتی الزامی است؟ و در چه مواردی کاربرد دارد؟ بله، مهم و الزامی است. کاربرد آن بسته به شرایط کسب و کار اینترنتی مورد بحث، به نسبت دادهها و اطلاعاتی که از آن در اختیار طرفین قرار میگیرد و همچنین داراییها و ارزشهای تجاری متفاوت است. آیا ایده کسب و کارهای اینترنتی سرقت میشود؟ بله سرقت میشود. سرقت ایدههای کسب و کار واقعیت داشته و دارد. سرقت ایده به تنهایی نگران کننده نیست. آنچه اهمیت دارد سرقت دادهها و اطلاعاتی است که به یک ایدهی توجیه رشد و سودآوری میدهد، از همین جهت به واسطه مطرح شدن ایده و در ادامه دادههای وابسته به آن ممکن است مورد سؤ استفاده قرار بگیرید.. بعضا گفته میشود که سرقت ایده کسب و کار نگران کننده نیست، بگذارید بقیه زودتر از شما شکست بخورند! اینطور نیست. اتفاقا میتواند نگران کننده باشد و شایددیگران شکست نخورده و فرصت پیشروی روی شما را بربایند. قبل از این که بخواهید نگران سرقت ایدههایتان باشید تفاوت ایده را با جرقه ذهنی درک کنید. امکان محصور کردن و جلوگیری از افشاء ماهیت ایده یا جرقه ذهنی اولیه به هیچ عنوان وجود ندارد، اما میتوان از اطلاعات حیاتی آن محافظت نسبی کرد. تفاوت سرقت ایده با سرقت اطلاعات ایده چیست؟ ایدهای دارید، مثلا راهاندازی یک کسب و کار اینترنتی مبتنی بر فروش غذا و لوازم به کسانی که از حیوانات خانگی نگهداری میکنند. تا اینجا شما فقط یک جرقه ذهنی از کسب و کاری در یک بازار خاص دارید. این ایدهای نیست که شما را نگران محافظت از آن کند و صحبت پیرامون آن نیاز به توافقنامه قبلی داشته باشد. وقتی برای این ایده قدمهای جدی برمیدارید، نسخه پیشنمونه میسازید، آن را امکانسنجی میکنید آنوقت ایده شما تنها یک جرقهی ذهنی نیست، دارایی شماست و باید از آن محافظت کنید. اینجا شما تجربه و اطلاعاتی پیرامون یک بازار خاص را دارید و به احتمال زیاد راهکارها و مزیتهای خلاقانهای هم به آن خواهید افزود. آنچه نیاز به محافظت دارد از اینجا آغاز میشود. سرقت ایده یعنی سرقت حدس و گمان، شاید و باید و احتمالات. اما سرقت اطلاعات پیرمون ایده یعنی عدد و آمارهای قابل اتکایی که میتواند زیر ساختهای تجارتی موفق را شکل دهد. ایدهها در چه شرایطی و توسط چه کسانی سرقت میشود؟ دقیقا جایی که ملزم هستید جزئیات را ارائه کنید و توسط شخصی که جزئیات و دادهها در اختیار او قرار میگیرد ممکن است مورد سؤ استفاده قرار گیرید. شما الزاما نیازمند هستند که شرکا تجاری یا همکاران مالی و فنی داشته باشید. اینکه تا چه حد به جزئیات ایدهشما و در نهایت به اطلاعات و آمارهای شما دسترسی داشته باشند، میتوند شما را آسیبپذیر کند. افرادی که در شرکت یا کسب و کاری مشغول به کار هستند وقتی با جدا شدن از آن مجموعه، به رقیب همکاران سابق خود تبدیل میشوند، بهواسطه تجربیات و اطلاعاتی که دارند مسیر تسهیلشدهتری در تجارت پیش رو خواهند داشت. قبل از این که اطلاعات و جزئیات کسب و کارتان را در اختیار دیگران قرار دهید صراحتا درخواست امضاء پیمان عدم افشا اطلاعات (NDA) نمایید. تناقض سرقت آسان و توسعه سخت چیست؟ گفته میشود که سختی توسعه و پایدار کردن یک کسب و کار اینترنتی اینقدر زیاد است که آسانی سرقت ایده اهمیت چندانی ندارد. این جمله به صورتهای مختلف دیگری هم نقل شده است. مثلا بگذارید آنها زودتر از شما شکست بخورند یا شما معمار کسب و کار هستید و.. شاید قبلا اینطور بوده اما امروز به واسطه حجم فزاینده اطلاعات و دسترسی افراد مختلف در سطوح مختلف تخصصی به مهارتهای آنلاین توسعه یک ایده برای یک فرد یا تیم با تجربه کار چندان سختی نیست. توسعه ایده نیازمند برنامهریزی، جمعبندی اطلاعات و تلاش است که دو مورد اول از این سه مهم به آسانی قابل سرقت است. برنامهها و اطلاعات پایهای بخش مهمی از دارایی یک کسب و کار است، پس باید از آن محافظت کرد. از ارائه جزئیات به افراد و شرکتهایی که به استناد این کلیگوییها، از متعهد شدن به امضاء قرارداد حفظ محرمانگی سرباز میزنند خودداری کنید. پیمان عدم افشا (NDA) یک قرارداد رسمی است یا یک توافق نامه؟ وکلای حرفهای تجارت معتقدند پیمان عدم افشا اطلاعات (NDA) قرارداد محسوب نمیشود، بلکه یک توافقنامه (Agreement) است، بنابراین میتواند به عنوان یکی از بندهای قرارداد شما و طرفین رسمیت داشته باشد. وقتی که قرار است بین بنیانگذار و طرف مقابل یک همکاری بلندمدت یا پروژهای صورت گیرد کاملا منطقی است که پیمان عدم افشا نه بهعنوان یک بند از قرارداد گنجانده شود اما وقتی نیاز است بنیانگذار مقابل یک سرمایهگذار یا شریک تجاری قرار گیرد که در شروع کار – و قبل از هر گونه تعامل – جهت متقاعدسازی ملزم به ارائه اطلاعات است قضیه کاملا متفاوت خواهد بود. اینجا نیاز به یک توافقنامهای است که به صورت مستقل تنظیم شده و صرف نظر از این که همکاری بلندمدتی بین طرفین شکل میگیرد یا نه، هر دو طرف ملزم به پایبندی به آن هستند. پیماننامه عدم افشا (NDA) شامل چه بخشهایی است و چگونه باید تنظیم شود؟ طبیتعا این که ایده شما چه مشکلی را از چه کسی حل کرده یا چه محصول و خدمتی را عرضه میکند اطلاعات قابل حفاظت محسوب نمیشود. آمار و اعداد، دادههایی که در اثر تحقیقات یا نظرسنجی یا بازخوردها بدست آمده، اطلاعات مالی شامل فروش، هزینههای سود و زیان و.. همچنین اطلاعات و مراودات تجاری، سورس کدها، دسترسیهای کاربری به پنلهای نرمافزای، تجربیات خاص و دانشی که در اثر اجرا یا ساخت محصولات جدید به دستآمده، آمارهای کاربری مثل تعداد، بازدید و.. همه میتوان شامل پیمان نامه عدم افشا و حفظ محرمانگی باشد. با این حال تعریف یک ساختار واحد که همه موارد را برای همه کسب و کارها شامل شود ممکن نیست. جهت تنظیم یک قرارداد یا توافقنامه جامع و اصولی با یک مشاور حقوقی با تجربه مشورت کنید. در قراردادهای بلند مدت همکاری یا استخدام این پیماننامه میتواند به عنوان یک بند الحاقی یا پیوست قرارداد اصلی در نظر گرفته شود. چگونه طرف مقابل را دعوت و متقاعد به پذیرفتن این توافقنامه کنیم؟ وقتی قرار است یک جلسه معارفه، درخواست یا ارائه داشته باشید که طرف مقابل به بخشی از اطلاعات محرمانه ایده یا کسب و کار شما دسترسی خواهد داشت، قبلا در مورد سوابق و سیاستهای شرکت یا فرد مقابل در این خصوص تحقیق کنید. صراحتا رویکرد آنها را دراین مورد سوال کنید و به هیچ عنوان به تعهدات شفاهی، سوابق، اعتبار تجاری یا رفتار سایرین اکتفا نکنید. در چنین مواردی فقط مستندات اهمیت دارد. رسما نامه بزنید یا عنوان کنید که چنین موضوعی برای شما اهمیت دارد، هزینه قابل توجهی به جهت پرورش دادن این ایده پرداخت کردهاید و رویکرد شما چگونه است؟ برگزاری جلسه و ارائه اطلاعات را منوط به پذیرش کتبی چنین توافقنامهای کنید. قانون در این خصوص چه میگوید؟ در قوانین تجارت الکترونیک ایران مشخصا به این موارد اشاره شده و ماده صریح قابل استناد برای آن وجود دارد. در ماده 65 قانون تجارت الکترونیک آمده است: «اسرار تجاری الکترونیکی «داده پیامی» است که شامل اطلاعات، فرمولها، الگوها، نرمافزارها و برنامهها، ابزار و روشها، تکنیکها و فرایندها، تألیفات منتشرنشده، روشهای انجام تجارت و داد و ستد، فنون، نقشهها و فراگردها، اطلاعات مالی،فهرست مشتریان، طرحهای تجاری و امثال اینها است، که به طور مستقل دارای ارزش اقتصادی بوده و در دسترس عموم قرار ندارد و تلاشهای معقولانهای برای حفظ و حراست از آنها انجام شده است» همچنین در ماده یک جرائم محرمانگی دادههای پلیس فتا آمده است که: «هرکس به طور غیرمجاز به داده ها یا سیستم های رایانه ای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد». ذکر چنین مواردی نشان میدهد که خواسته شما ازطرف مقابل کاملا منطقی، قانونی و اصولی است. آیا ایدهها را بدون نگرانی از سرقت شدن میتوان ثبت یا و اگذار کرد؟ بله. کانون پتنت ایران به عنوان نهاد رسمی وابسته به معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تمامی خدمات ثبت، ارزشگذاری و تجاریسازی اختراعات را درحوزههای مختلف ارائه میکند. بهعنوان بنیانگذار یک کسب و کار اینترنتی باید از تمام قوانین جاری کسب و کار مطلع باشید. جهت دفاع و محافظت از نتیجه زحمات خودتان ابتدا باید حقوق خودتان را بهدرستی بشناسید و در ادمه راههای اصولی دفاع و حفاظت از آن را بدانید. شما نیز متقابلا تجربیات و نظرات خودتان را پیرامون این موضوع با ما در میان بگذارید. https://www.netstart.ir/16011/%D9%82...9%D8%B3%D8%A8/
چگونه با اطمینان خاطر ایده استارت آپی خود را به دیگران بگوییم؟ شما به عنوان صاحب یک ایده استارت آپی، باید محتاطانه عمل کنید. در این مطلب به چهار نکته ضروری که پیش از به اشتراک گذاشتن ایده خود باید در نظر داشته باشید می پردازیم. قبل از اشتراک گذاری ایده استارت آپ خود با دیگران باید چه کار کنیم؟ این موضوع شاید سوال بسیاری از افرادی است که می خواهند کسب و کار نوینی را راه اندازی کنند. شاید نخستین پاسخی که به ذهن می رسد جست و جوی راه حل مناسب در سایتی به نام کورا (Quora) باشد. این سایت محلی برای کسب و به اشتراک گذاشتن دانش، توانمند ساختن مردم برای یادگیری از دیگران و درک بهتر جهان است. به گزارش نوپانا، احمد راد (Raad Ahmed)، مدیرعامل شرکت لاو تریدس (LawTrades)، در سایت (Quora) به سوالی که در ابتدای مطلب عنوان شد، پاسخ می دهد: «قبل از اشتراک گذاشتن ایده استارت آپ خود با دیگران باید چه کار کنیم؟» این، یک سوال بسیار عالی و البته مهم است. در حال حاضر ایده شما تحت یک مفهوم معروف به نام مالکیت معنوی قرار دارد. بسته به ایده ای که در ذهن تان دارید، برخی از موارد قانونی وجود دارد که می توانید آنها را انجام دهید. ممکن است شما درباره علامت تجاری، حق ثبت اختراع یا حق نسخه برداری فکر کنید. با این حال تمامی این موارد از لحاظ مالی مبهم هستند و برای دریافت آنها باید سایر معیارها را نیز رعایت کنید، بنابراین پاسخ من حول راه حل هایی می چرخد که هرکسی می تواند آنها را انجام دهد: تمام جزییات ایده خود را فاش نکنید رعایت این نکته یکی از بهترین راه های محافظت از ایده محسوب می شود. ممکن است شما ایده کلی خود را با کسی در میان بگذارید اما قطعاً مایل نیستید گام به گام، به او تمام جزییات را ارائه دهید. البته اگر شما با سرمایه گذاران یا وام دهندگان در تعامل بودید، مطمئن باشید که آنها جزییات ایده را از شما می خواهند و این کار کاملاً درست است. با این حال، اگر شما فقط در مرحله طرح ایده هستید، باید از شیوه اجرای آن محافظت کنید. استفاده از توافق نامه عدم افشا (NDA) این توافق نامه با منع دیگران برای به اشتراک گذاری ایده طی مدت زمانی معین، در حفظ آن، به شما کمک می کند. به یاد داشته باشید که این توافق نامه باید با قوانین کشور مطابقت داشته باشد. اگر در این مسیر گام برمی دارید، مطمئن شوید که وکیل مدافع شما این توافق نامه را جهت امکان اجرا، بررسی می کند. با شهامت و جدیت ادامه دهید به بصیرت و آگاهی خود اعتماد کنید. اگر قصد دارید درباره ایده خود با کسی صحبت کنید اما احساس می کنید که ممکن است اتفاق ناگواری رخ دهد، بهتر است دست نگه دارید. وقتی صحبت حفاظت از ایده استارت آپی به میان می آید، بهترین دوست شما خودتان هستید. کلام آخر گزینش گر باشید ایده استارت آپ شما باید براساس دانستن و خودآگاهی باشد. من می دانم که شما هیجان زده هستید. در واقع این موضوع تنها چیزی است که شما می توانید درباره آن صحبت کنید، اما فراموش نکنید شما باید گزینش گر باشید. این موضوع، نخستین درس در مشارکت استراتژیک است. چگونه با اطمینان خاطر ایده استارت آپی خود را به دیگران بگوییم؟ - فرصت امروز منبع: forbes
نوآوری باز از دزدیده شدن ایده ها جلوگیری می کند؟یکی از نگرانی های دائمی متخصصین و ایده پردازان در حوزه های مختلف فنی یا کسب و کار، دزدیده شدن ایده های آنهاست. به علت عدم آگاهی از فرآیندهای قانونی ثبت پتنت یا موارد دیگر معمولا ایده پردازان معمولا راهکارهای خود را ثبت نمیکنند. نوآوری باز فرآیندی است که به کمک متخصصین خارج از سازمان، مسایل داخل یک کسب و کار بزرگ یا سازمان دولتی حل می شود. در این بخش نیز یکی از نگرانی های همیشگی امکان دزدیده شدن دانش یا ایده است. پتلفرم های نوآوری باز برای جلوگیری از چنین اتفاقی راه حل های قانونی و حفاظت از ایده را اجرا میکنند تا ضمن حفاظت از مالکیت ایده برای شرکت کنندگان، شرایط همکاری قانونی را بین سفارش دهنده و حل کننده مساله ایجاد نمایند. این قراردادها پس از حل مساله و مشخص شدن تیم های برنده اجرا خواهد شد.روش های همکاری در نوآوری باز چگونه است؟ یک روش همکاری، قرارداد تحقیق و توسعه می باشد. بدین ترتیب تیم های برنده به عنوان عضوی از تیم تحقیق و توسعه سازمان شناخته شده و راهکارهایی که ایجاد کردند را توسعه میدهند تا مناسب اجرا در سازمان باشد. در این روش ایده اولیه عملا برای افراد باقی می ماند و سازمان توسعه یافته طرح را برای خود ثبت می کند. این ثبت بسته به نوع قرارداد میتواند کاملا در اختیار سازمان باشد، یا بخشی به عنوان حق افراد ایده پرداز ثبت گردد. اگر ایده یا طراحی انجام شده در پایان مسابقه نیازی به تکمیل نداشته باشد، قرارداد لایسنس یا فروش ایده بین دو طرف بسته می شود. در قرارداد لایسنس، افراد ایده پرداز، برای مدت محدود امکان استفاده از طراحی یا ایده را به سازمان می فروشند و در فروش ایده، حق مالکیت ایده به صورت کامل به سازمان فروخته می شود. در برخی موارد لازم است تا ایده یا طراحی انجام شده تکمیل گردد اما سازمان تنها تامین مالی پروژه را بر عهده می گیرد. در این حالت که به آن joint venture گفته می شود دستیابی به دانش توسط تیم انجام شده و سرمایه لازم برای تحقیق و توسعه توسط سازمان تامین میگردد. پس از پایان، در صورتی که پروژه به موفقیت دست یابد. هر دو گروه به عنوان سهامدار محصول نهایی شناخته می شوند. تفاوت این روش با حالت قرارداد تحقیق و توسعه در این است که در حالت تحقیق و توسعه، کاربرد محصول یا ایده منحصر به سازمان می باشد، اما در حالت joint venture، فروش محصول یا خدمات به سایر شرکت ها و سازمانها امکانپذیر می باشد.در مسابقات ایده پردازی که امکان انجام پروژه از توان تیم های شرکت کننده خارج است یا ارزش ایده برابر ارزش جایزه می باشد، معمولا قراردادی بین تیم و شرکت بسته نمی شود و تیم برنده با دریافت جایزه عملا ایده خود را به سفارش دهنده ی چالش می فروشد. مسابقات بازاریابی از این جنس می باشند.سامانه نوآوری باز پرابلم، به منظور حمایت از حقوق ایده پردازان، در زمان ارائه راهحلها قرارداد عدم افشا به امضا میرساند تا شرکتکنندگان نسبت به حقوق مادی و معنوی خود مطمئن باشند و سازمانها نتوانند بدون رعایت حقوق شرکت کنندگان از ایده ها استفاده نمایند. https://problem.ir/2018/01/15/%D9%86...-%D9%87%D8%A7/
وقتی کسی ایده ما را میدزدد چه کنیم؟ در صنایع خلاق، سرقت ایده همیشه اتفاق میافتد. وقتی شما صاحب ایدهای تازه و هیجانانگیز هستید که توجهات را به سمت خود جلب میکند، این واقعیت اجتناب ناپذیر است که افرادی هستند که به دنبال دزدیدن فکر شما و سواستفاده از موفقیتتان هستند. و این موضوع، ناراحت کننده است. تقلید بسیار آزاردهنده است و برای یک فرد تازهکار که در میان انبوه تقلیدکنندگان، به دنبال شناساندن کار خود به دیگران است، شرایط را سختتر میکند. وقتی با موقعیتی مشابه مواجه میشوید (که اگر به اندازه کافی معروف باشید حتماً مواجه خواهید شد) میتوانید به این توصیه عمل کنید که همه چیز را نادیده بگیرید و به راه خود ادامه بدهید؛ اما زمانی که احساس میکنید فریب خوردهاید، این توصیه هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. این مسأله، مشکلی متداول است که چند راهحل نامتعارف برای آن وجود دارد، که درادامه با هم در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. ۱- بگذارید آنها سقوط کنند. اگر در وهله اول ایده شما چندان خوب نباشد، به زودی با توجه به بازخوردی که رقیبتان دریافت خواهد کرد به این موضوع پی خواهید برد. آنها تلاش میکنند تایید مشتریان و یا طرفداران خود را به دست بیاورند. اما به زودی برای ارائهی این ایدهی بد، صراحتاً مورد انتقاد قرار خواهند گرفت و اگر بدشانستر باشند، دیگران درعموم به این موضوع نیز اشاره خواهند کرد که آنها ایده اصلی را از شما دزدیدهاند (البته اگر ایده، بد باشد این مورد به نفع شما نخواهد بود). اگر ایدهتان برای دزد ایده، کاربردی نداشت، خواهید دانست که این بار چگونه بهتر عمل کنید. میتوانید کار خود را بهبود ببخشید و از اشتباهاتی که آنها مرتکب شدهاند اجتناب کنید. اما اگر ایدهای که از شما دزدیدهاند به خوبی جواب داد، میتوانید باز هم بهتر عمل کنید و حتی ایدهای بهتر برای ارائه آماده کنید و با اجرای آن هیچ شکی در این زمینه باقی نگذارید که چه کسی طراح بهتری است. ۲- آنها را شکست دهید! سرقت یک ایده آسان است اما توسعه یک ایده که بتواند واقعا مشکلی را حل کند، کار سختی است. هنگامیکه از سوی یک فرد سطح پایین مورد سرقت قرار میگیرید، احساس بدی پیدا خواهید کرد. او با چه جراتی فکر کرده که میتواند نبوغ شما را کپی کند؟ آیا نمیدانسته که سخت کار کردهاید تا توانستهاید به راهحلی خوب برسید و آن را توسعه دهید و درنهایت تحسین مخاطبان خود را به دست بیاورید؟ برای شکست دادن و انتقام گرفتن میتوانید هزار بار از کسی که ایدهتان را دزدیده بهتر باشید. اگر واقعاً خود را به کار و ایدهتان متعهد میدانید، به خود، مشتریان و مخاطبانتان مدیون هستید که پیشرفت کنید و فراتر از چیزی باشید که حتی به ذهن بقیه خطور میکند. ۳-شما معمار هستید. اینکه کسی “ایده” شما را دزدیده به این معنا نیست که میداند با آن چه کند و یا اینکه میداند اصلا چطور به این ایده رسیدهاید. شما معمار ایده خود هستید، نه مقلد آن. این یعنی باید توانایی خلق ایدههای تازه را داشته باشید؛ حتی ایدههایی بهتر. بنابراین لازم نیست نگران چیزی باشید. اگر طرحی برای تولید ایدهای جدید ندارید، باید بدانید که با مشکلی کاملا متفاوت و اساسیتر از سرقت ایدههایتان مواجه هستید. پیشنهاد میکنم به عقب برگردید و راههای تازهای برای رسیدن به تفکر خلاقانه پیدا کنید و فهرستی از ایدههای خود تهیه کنید تا در صورت لزوم بتوانید بهترین آنها را انتخاب کنید. ۴-دفعهی بعدی ساکت بمانید! وقتی در حال صحبت با افراد دیگر هستید هیچگاه متوجه نخواهید شد که آنها تصمیم دارند ایده شما را بدزدند و پشت سرتان (یا حتی درست در مقابلتان) اعتبار آن را به نام خود ثبت کنند. اینکه در مورد ایدههای خود پیش از به انجام رساندن آنها سکوت کنید، نه تنها از سرقت این ایدهها جلوگیری میکند، بلکه در واقع به شما کمک میکند که حتماً آنها را عملی کنید. نکتهی دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، بحث روانشناسی مربوط به صحبت کردن در مورد ایدههای خود با دیگران است. علاوه بر موضوع سرقت، مسأله خطرناکتری هم وجود دارد که اثبات میکند بیش از اندازه حرف زدن، تا چه حد بد است. و آن مساله این است که احتمال انجام یک کار، با حرف زدن درباره آن کاهش مییابد. هرچه بیشتر در مورد یک ایده صحبت کنید، از امکان به اتمام رساندن آن کاسته خواهد شد؛ چرا که مغز شما صحبت کردن را به عنوان این نشانه میبیند که در حال حاضر کارتان را انجام دادهاید. بنابراین، حرفهای شما به منزلهی سیگنالی تلقی میشود که میگوید مشکلی نیست اگر در کار سستتر عمل کنید یا کار دیگری را در اولویت قرار دهید. درنهایت ایده درخشان شما گوشهای بیاستفاده به فراموشی سپرده خواهد شد. https://ponisha.ir/blog/%D9%88%D9%82...C%D9%85%D8%9F/ برگرفته از: hongkiat.com
نگران دزدیده شدن ایده هایتان نباشید سیاری از ما میترسیم از اینکه ایدههای خود را با دیگران مطرح کنیم. اما فراموش نکنید که شرکتهای بزرگ هم ایدههایشان را قبل از اجرا، عمومی میکنند. نگران دزدیده شدن ایدههایتان نباشید. واقعیت این است که تنها یک ایده نمیتواند باعث نوآوری شود. اغلب اختراعات بزرگ حاصل ترکیب چند ایدهی جدید هستند. بنابراین اگر میخواهید محصول جدیدی تولید کنید، بهتر است که ایدهی آن را با چند نفر به اشتراک بگذارید. ۲ مثال زیر را در نظر بگیرید: مثال اول: چستر کارلسون، مخترع و فیزیکدان آمریکایی سالها روی ایدهی خود زحمت کشید. کار کردن روی این ایده بسیار سخت بود و زمانی که همسرش از بوی گوگرد و انفجارهای کوچک آشپزخانه به ستوه آمد، آزمایشگاه او به طبقهی دوم آپارتمان مادر همسرش تبعید شد. او درنهایت پس از تحمل رنج فراوان موفق شد نمونهی اولیهی محصول خود را بسازد. چستر تلاش فراوانی کرد تا محصول خود را به شرکتهای بزرگ آن زمان بفروشد؛ اما موفق نشد. تا اینکه درنهایت همکاری خود را با شرکت Haloid Corporation (زیراکس امروزی) آغاز کرد و این شرکت بعد از ۲۰ سال تبدیل به یکی از بزرگترین شرکتهای آمریکایی شد. مثال دوم: جیم آلیسون، کسی است که ایمونوتراپی سرطان را بنیان نهاد و جان هزاران نفر را نجات داد. این روزها بسیاری از مردم معتقدند او به دلیل زحماتی که برای نجات بشریت کشیده، لایق دریافت جایزهی نوبل است. اما زمانی که اولین بار ایدهی خود را با شرکتهای داروسازی مطرح کرد، هیچ کس حاضر نشد روی آن سرمایهگذاری کند. او میدانست کشفی که انجام داده است، انقلاب بزرگی در درمان سرطان ایجاد میکند؛ اما هیچ کس حرفش را باور نداشت. دلایل زیادی وجود دارد که مانع سرمایهگذاری مردم روی ایدههای بزرگ میشود. در مثال اول، شرکتهای بزرگ قادر به تشخیص مدل کسبوکار ماشین چستر نبودند و در مثال دوم، شرکتهای داروسازی پیش از ایدهی آلیسون، میلیاردها دلار روی پروژههای شکستخورده سرمایهگذاری کرده بودند. وجه اشتراک موفقیت این ۲ مثال این بود که ایدهی آنها با چند ایدهی جدید ترکیب شده بودند. درواقع ایدههای موفق در رقابت با ایدههای دیگر خودشان را نشان میدهند. بنابراین اگر فکر میکنید ایدهتان به موفقیت میرسد، هیچ ترسی از آشکار کردن آن نداشته باشید. نوآوری، فرآیند پیچیدهای از کشف، مهندسی و انتقال است. همچنین افراد زیادی در شکلگیری آن دخیل هستند و معمولا دهها سال زمان میبرد تا به نتیجه برسد. چرا شرکتها ایدههای خود را مطرح میکنند؟ اگر دقت کرده باشید، متوجه میشوید که بسیاری از شرکتهای بزرگ ایدههای خود را پیش از عملی شدن منتشر میکنند. بهعنوان مثال، شرکت تسلا در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که قصد دارد کد منبع اختراعات خود را در اختیار عموم قرار دهد. یا شرکتهای گوگل و IBM همواره در مورد ایدههای جدید خود با مردم صحبت میکنند. مدیر ارشد نوآوری شرکت IBM معتقد است تشکیل گروهی از افراد حرفهای تأثیر بهتری بر توسعهی تکنولوژی دارد. یکی از رهبران پروژهی شرکت گوگل نیز با این نظر موافق است و میگوید: «استفاده از این روش به ما کمک میکند که از نظر و عقیدهی محققان دانشگاه و استارتاپها بهرهمند شویم. این افراد ایدههای جدیدی به ما میدهند و کمک میکنند که تکنولوژی خود را پیشرفت دهیم. زمانی که کدها در اختیار دیگران قرار میگیرند، با سرعت بیشتری اجرا میشوند. همچنین انعطاف پذیری و عملکرد آنها نیز بیشتر میشود.» به عبارت دیگر، این شرکتها ایدههای خود را بهصورت عمومی مطرح میکنند تا راحتتر بتوانند آنها را اجرا کنند. افراد دیگر، ایدههای جدیدی به ایدهی اصلی اضافه میافزایند و درنتیجه، این شرکتها درآمد بیشتری از ایدهی خود کسب میکنند. شما با به اشتراک گذاشتن ایدهها، دانش خود را بالا میبرید و نظر دیگران را در رابطه با محصول یا خدمات خود جویا میشوید. همچنین شبکهای از افراد مناسب در کنار خودتان تشکیل میدهید که در صورت لزوم میتوانید از آنها کمک بگیرید. ایدهی چستر کارلسون تنها زمانی قدرت گرفت که با مدل تجاری شرکت Haloid devised ترکیب شد. ایدهی آلیسون در رابطه با درمان سرطان تنها زمانی معنا گرفت که با تحقیقات افراد دیگر در آزمایشگاه ادغام شد. بنابراین اگر فکر میکنید ایدهی جدید و جالبی دارید، آن را پنهان نکنید. دیگران را تشویق کنید که نظر بدهند و باعث شکوفایی آن شوند. تا به حال موارد خیلی کمی از دزدیده شدن ایدهها گزارش شده است. قانع کردن دیگران در مورد جواب دادن یک ایده، کار بسیار سختی است و اگر با کمک دیگران همراه باشد، زودتر به نتیجه خواهد رسید. https://www.zoomit.ir/2017/8/18/1907...tealing-ideas/
هیچ کس نمیتواند ایده بزرگ شما را بدزدد! شما یک ایده توی ذهنتان دارید و می خواهید آن را اجرا کنید. اما بزرگترین مشکل شما این است که با مطرح کردن، امکان دزدیده شدنش را هم باید به جان بخرید. اما یک واقعیت وجود دارد: هیچ کس دلیلی برای دزدیدن ایده بزرگ شما ندارد! سازندگان زیادی هستند که ادعای دزدیده شدن ایده قبل از اجرا را در همه حوزه ها بی اساس می دانند. به تازه کارها باید گفت که هر کسی بخواهد ایده کسب و کار، پروژه بزرگ یا فعالیت های خلاقانه شما را بدزدد، باید تغییرات بزرگی در زندگیاش بدهد تا بتواند آن را اجرا کند. رساندن یک محصول به بازار، نیاز به سرمایه گذاری زمانی، انرژی و مالی زیادی دارد. یعنی اگر کسی بخواهد روی ایده شما سرمایه گذاری کند، احتمالاً نیاز دارد که فعالیت های خود را متوقف کند و تمرکز زندگی اش را به این کار جدید تغییر دهد. بسیار بعید است کسی که ایدهتان را با او مطرح می کنید، علاقه داشته باشد تا از ایدهتان استفاده کند. حتی اگر بعضی افراد بخواهد از روی تفنن و هوس، زندگی اش را برای اجرای ایده شما تغییر بدهد، شاید تمرکز لازم برای اجرای ایده بزرگ در مرحله اول نداشته باشد. داشتن یک ایده بزرگ به معنای توانایی اجرا کردن نیست! بالاتر از همه اینها، داشتن یک ایده به معنای توانایی اجرای آن نیست! من می توانم یک ایده فوق العاده درخشان ابداعی داشته باشم، اما دلیل نمی شود که توانایی اجرایش را هم داشته باشم! به همین شکل، اگر شما یک ایده برای پروژه و توانایی اجرای کامل آن را دارید، دلیل نمی شود کسانی که در مورد ایده شما بحث می کنند، توانایی مشابه شما را داشته باشند. اگر هم بتوانند، معلوم نیست که علاقه ای هم داشته باشند. تصور دزدیده شدن ایده برای ما جذاب است! ما تصور دزدیده شدن ایده مان توسط دیگران را دوست داریم، چون باعث می شود که ایده ما مهم به نظر برسد. همیشه این طوری فکر می کنیم که اگر یک ایده ارزش دزدیده شدن داشته باشد، یعنی ارزشمند است! در بعضی موارد نادر در تاریخ، این اتفاق افتاده است. اما بیشتر مواقع، کسی ایده شما را نکشته است، پس بهترین کار این نیست که یک قرارداد عدم افشای اطلاعات امضا کنید و آن را توی سینه خودتان نگه دارید. بهترین کار این است که شروعش کنید. اگر مشکل سرمایه دارید هم بیکار نمانید برخلاف تصور، خیلی از کسانی که ادعای داشتن ایده در ذهنشان میکنند، هنوز نتوانسته اند ایده شان را آن طور که لازم است برای اجرا آماده کنند. به همین دلیل است که مشکل سرمایه را بهانه می کنند. اما اگر ایده تان به اندازه ای جدی است که میتوانید برای جذب سرمایه اقدام کنید، میتوانید از روش کراودفاندنیگ روی سایت حامی جو استفاده کنید. یک ویدیو از خودتان و طرحتان بسازید. در این ویدیو جزییاتی که افشا کردنشان، تمام ایده را لو نمی دهد بیان کنید و در مورد نتایج آن بگویید. رزومه خودتان را آماده کنید و نشان بدهید که توانایی اجرای آن را دارید. بعد کارتان را شروع کنید. هیچ کس نمیتواند ایده بزرگ شما را بدزدد! | حامیجو
چرا نباید نگران دزدیده شدن ایده هایتان باشید؟ بازاریابی سیاسی - اکثر ما از مطرح کردن ایده هایمان جلوی دیگران واهمه داریم، اما باید بدانید شرکت های بزرگ، ایده هایشان را منتشر کرده و بعد عملی می کنند. به گزارش کسب و کار نیوز، اکثر ما از مطرح کردن ایده هایمان جلوی دیگران واهمه داریم، اما باید بدانید شرکت های بزرگ، ایده هایشان را منتشر کرده و بعد عملی می کنند. اما چرا نباید نگران کپی کردن، ایده هایمان باشیم؟ حتما می دانید که تنها یک ایده نشانه ی موفقیت و خلاقیت ما نیست. معمولا نوآوری های بزرگ، نتیجه ترکیب چندین ایده ی خلاقانه است. بعنوان مثال: مخترعی به نام چستر کارلسون، که با کار فراوان بر روی ایده هایش سال ها زحمت کشیده و با سختی های زیادی روبرو شده است. به مرور همسرش از کارهای او به ستوه آمده و چستر را به ساختمانی دیگر تبعید کرد. اما در نهایت موفق شد، محصول اولیه ی خودش را بسازد. چستر در تلاش بود تا این محصول خلاقانه را به شرکت های بزرگ بفروشد، ولی موفق نشد. در ادامه، همکاری او با شرکت زیراکس، آن را بعد از 20 سال به بزرگترین شرکت آمریکایی تبدیل کرد. در ادامه با الی گشت همراه باشید تا نگاهی به این ایده های جذاب بیاندازیم. در ادامه به سراغ جیم آلیسون خواهیم رفت، کسی که با نبوغ خود، ایمونوتراپی سرطان را ایجاد کرد و جان هزاران بیمار را نجات داد. خیلی ها او را لایق جیزه ی نوبل می دانستند. زمانی که این کشف را انجام داد، هیچ کدام از شرکت دارو سازی حرفش را باور نکردند و از او حمایت نشد. اما این ایده، درمان سرطان را بطور کل متحول کرد. اما چه دلایلی باعث می شود که شرکت های بزرگ دست رد به سینه ی این ایده های بزرگ بزنند. بعنوان مثال این شرکت ها نمیتوانستند مدل کسب و کار چستر را تشخیص دهند و در ایده آلیسون، پروژه های بزرگ شکست خورده در شرکت های داروسازی، قدرت ریسک آنها را کاهش داده بود. اما وجه تشابه چنین ایده های خلاقانه ای، ترکیب چندین ایده ی متفاوت است. می توان گفت در رقابت میان ایده های دیگر است، که ایده ی شما به چشم می آید. پس هیچ گاه از آشکار شدن آنها نترسید. نوآوری را می توان ترکیبی ایده آل از کشف، مهندسی و انتقال دانست که با مشارکت افراد زیادی در طی سالیان دراز شکل می گیرد. مطرح کردن ایده ها توسط شرکت های بزرگ حتما تاکنون دیده اید که شرکتهای بزرگ به انتشار ایده هایشان می پردازند. بطور مثال شرکت هایی مثل گوگل و IBM در مورد ایده هایشان از مردم مشورت می گیرند. آنها بر این باورند که کمک گرفتن از افراد حرفه ای می تواند به پیشرفت فناوری آنها بسیار کمک کند. یکی از مدیران پروژه در شرکت گوگل می گوید: “با در اختیار گذاشتن کدهای مربوطه، می توانیم از نظرات افراد خبره در زمینه استارتاپ ها، محققان دانشگاه و … حداکثر استفاده را در جهت توسعه ی تکنولوژی ببریم.” این افراد با ایده هایشان سرعت اجرا، انعطاف پذیری و عملکرد ما را بهبود می بخشند. شما با به اشتراک گذاشتن ایدهها، دانش خود را بالا میبرید و نظر دیگران را در رابطه با محصول یا خدمات خود جویا میشوید. همچنین شبکهای از افراد مناسب در کنار خودتان تشکیل میدهید که در صورت لزوم میتوانید از آنها کمک بگیرید. بنابراین اگر فکر میکنید ایدهی جدید و جالبی دارید، آن را پنهان نکنید. دیگران را تشویق کنید که نظر بدهند و باعث شکوفایی آن شوند. - چرا نباید نگران دزدیده شدن ایده هایتان باشید؟ چرا نباید نگران دزدیده شدن ایده هایتان باشید؟
شما هم نگرانید ایده تان دزدیده شود؟ معمولا وقتی ایده ای به ذهنمان میرسد از بازگو کردن ان بر ای دیگران خودداری میکنیم.در کنار دلایلی مثل ترس از مسخره شدن و رد شدن ایده یک دلیل عمده ترس از دزدیده شدن ایده است که مانع اشتراک گذاری ایده میشود. در پاسخ به این نگرانی ها، به دلیل زیر دیگران ایده های شما را نخواهند دزدید: کسانی که شما می ترسید ایده هایتان را بدزدند، معمولا به شدت درگیر ایده یا کار خودشان هستند و وقت و انرژی ایی برای ایده ی دیگری ندارند. البته، ممکن است که در ایده شما نکات یا مفاهیمی را بیابند که فکر کنند به درد ایده خودشان هم بخورد و از آن استفاده کنند. مثلا الهام گرفتن از طراحی سایت شما یا روش بازاریابی تان. بسیاری از محصولات و سرویس های موجود و موفق دنیا از ایده ها و محصولات دیگر «الهام» گرفته اند. در واقع آن ها، تکه های مختلف از تکنولوژی ها و محصولات، مفاهیم و ایده های موجود را با هم ترکیب کرده اند و چیز جدیدی خلق شده است. که این دیگر، دزدی به حساب نمی آید. یک سوال مهم: آیا ثبت حق انحصاری یک اختراع یا ایده، از آن در برابر دزیده شدن حفاظت می کند؟ روشی که اغلب برای حفاظ از دزدیده شدن یک ایده مطرح می شود، ثبت آن در مراجع قضایی است. اما این روش، در واقع هدر دادن پول و وقت است. برای نهایی کردن مراحل ثبت یک ایده یا اختراع باید زمان زیادی را صرف کنید، رفت و آمدها و دردسرهای زیادی بکشید. درحالیکه در عوض این زمان و پول را می توانید صرف اجرایی کردن آن ایده بکنید تا به موفقیت برسید. تازه، حتی اگر بعد از صرف این همه هزینه و زمان بتوانید آن را ثبت کنید. حالا باید بتوانید از حقوق خود دفاع کنید. اگر کسی یا سازمانی از ایده شما بدون اجازه شما، استفاده کند، کسی نیست که از حق شما دفاع کند. بنابراین برای رسیدن به حق خود، دوباره باید کلی وقت و پول صرف کنید. باید شکایت کنید، وکیل بگیرید، دادگاه های متعدد بروید و بیایید، و … تا ثابت کنید که حق شما ضایع شده است. نتیجه اینکه: از مطرح کردن ایده هایتان با دیگران نترسید چرا که از این کار بیشتر چیز یاد خواهید گرفت تا از مخفی نگه داشتن آن. همچنین می توان گفت که بهترین راه حفاظت از یک ایده، اجرای آن است. به قول معروف « هرگاه کسی عقیده نویی را ارائه می کند، می داند که ده ها نفر پیش از او نیز آن را در سر داشته اند، اما تنها در سر. » شما هم نگرانید ایده تان دزدیده شود؟
ایدهات را فریاد بزن در سر مقاله شنبه اکبر هاشمی سردبیر هفته نامه شنبه با اين تيتر " ایده ات را فریاد بزن!" با بچه های استارتاپی سخن می گوید که از ترس ایده هایشان را می خورند یا حاضر به پذیرش سرمایه گذار نیستند حتی اگر شکست بخورند!... میخواهم امروز در این نوشتار با بچههایی حرف بزنم که میخواهند استارتآپ راهاندازی کنند. با کسانی که از ترس دزدیده شدن ایدههایشان آن را برای همیشه در سینه حبس میکنند. یا کسانی که شروع کردهاند اما در میانه راه ماندهاند و برای ادامه نیاز به سرمایه دارند، اما با خیال آنکه همه چیزشان را از دست خواهند داد حاضر نیستند سهمشان را با سرمایهگذاری تقسیم کنند و نگاهشان به همهچیز صفر و صدی است. اینکه فکر کنیم یک ایده فقط به ذهن ما رسیده و کسی در جهان یا در ایران هرگز به آن نیندیشیده اشتباه محض است. در حالی که شما ذهنتان درگیر یک ایده است، چندین نفر همزمان به آن فکر میکنند یا حتی آن را اجرا کردهاند. میان کسی که از ترس ایدهاش را مطرح نمیکند و کسی که بدون واهمه ایدهاش را بیان میکند، شک نکنید دومی موفقتر است. نمیخواهم بگویم کپیبرداری از یک ایده امکانپذیر نیست، اما اینکه از ترس تصادف هرگز از خانه خارج نشویم دیوانگی محض است. اینکه از ترس دزدیده شدن ایدهمان را مطرح نکنیم اشتباه بزرگی است، چراکه چند وقت بعد در خبرها خواهید خواند که فردی دیگر ایده شما به ذهنش رسیده و آن را اجرا کرده است. تا پیش از پیدایش استارتآپها، و حتی همین حالا هم، ما با فرهنگ اقتصاد سنتی زندگی میکردیم مَثل غلط و بیربطی هست که «اگر شریک خوب بود خدا هم شریک داشت».... مثلی که مثالش بیربط است، چراکه خداوند متعال بینیاز است اما بشر نیازمند مشارکت جمعی است و همشان کردن انسان نیازمند کمک، با خداوند بینیاز اشتباه هولناکی است.. ما با این تفکر غلط سنتی بزرگ شدهایم و خانوادههایمان مدام در گوشمان خواندهاند که مبادا با کسی شریک شوی! سرت کلاه میگذارند! و... برای همین روحیه فردگرایی، انحصارطلبی و دیکتاتوری در محیط کسبوکارمان بسط یافته است. اگر واقعا میخواهید وارد فضای استارتآپی شوید، با تفکر سنتی خداحافظی کنید و وارد دنیایی شوید که میگوید تو باید به جای یک ایده دهها ایده داشته باشی و هرگز نگران دزدیده شدن ایدههایت نباشی. اگر میخواهی موفق شوی زود شروع کن، چون همزمان با تو دیگران هم دارند شروع میکنند یا درصدد آن هستند. میگوید برای ادامه حیات استارتآپت باید آن را توسعه دهی و برای این کار باید سرمایه لازم را جذب کنی. پس قبل از آنکه استارتآپتان را شروع کنید، ابتدا فرهنگ استارتآپی را بیاموزید. حتی اگر اعتماد کردید و از اعتماد شما سوءاستفاده شد، باز هم اعتماد کنید. نگذارید چیزی شما را از رفتن و رفتن باز نگه دارد. شنیدهاید که «ترس برادر مرگ است» ایدهات را فریاد بزن | شنبه مگ - اولین هفته نامه اختصاصی استارت آپ ها
مشاهده قوانین انجمن