خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
ارسال پاسخ به این موضوع :: کارآفرین کیست؟
برای ورود اینجا را کلیک کنید
Send Trackbacks to (Separate multiple URLs with spaces)
شما میتوانید برای پیغام خود یک آیکون از لیست زیر انتخاب کنید
تبدیل از www.example.com به [URL]http://www.example.com[/URL].
کارآفرین کیست؟در دنیای اطرافمان خیلیها را دیدهایم که میگویند ایدههای بیزنسی زیادی دارند و احتمالا خیلی با این صحنه مواجه شدهاید که عدهای با دیدن یک تجارت پرسود میگویند چند سال پیش عین همین فکر را کرده بودم و… یا حتی عدهای پا فراتر میگذارند و دائم به این و آن انگ میزنند که فلانی ایده تجاریشان را دزدیده است. در حالی که آن فردی که ایدهای را اجرایی کرده که علاوه بر خودش احتمالا به ذهن خیلیها خطور کرده، تنها از یک خصوصیت شخصیتی برخوردار بوده که بقیه کسانی که آن ایده به ذهنشان رسیده ولی اجرایش نکردهاند، آن را نداشتهاند و آن خصوصیت، جرات است. در واقع آنها که ایده ای را که به ذهنشان میرسد، پیاده میکنند، یکجورهایی خلاف جریان آب حرکت میکنند و همین جراتشان را میرساند. چند وقت پیش در یک دانشگاه همراه چند تن از اساتید دیگر سخنرانی داشتم. وقتی آن اساتید را دیدم به برگزارکننده گفتم وقتی این اساتید هستند چرا از من خواستید به این سالن هزار نفره بیایم و برای دانشجوها سخنرانی کنم. در همین اثنا یکی از حضار گفت این اساتیدی که آوردهاید همه حق استادی به گردنمان دارند و میتوانند از یک شعبه مکدانلدز تا سی و شش شعبه آن را پای تخته برای ما توضیح دهند و مدل سوددهیاش را بگویند. ولی تا حالا هیچکدامشان یک رستوران راه نینداختهاند. یادمان باشد که دیکته نانوشته غلط ندارد. دیکته را باید نوشت تا غلطهای آن را بگیری و رفع کنی. اگر میخواهید در مسیر کارآفرینی حرکت کنید، باید به خودتان جرات دهید و اقدام عملی کنید. بدانید هر چقدر هم که ایدههای بینظیر تجاری به ذهنتان خطور کند تا وقتی نتوانستهاید یکی از آنها را پیاده کنید، راه به جایی نبردهاید و هنری به خرج ندادهاید. وقتی رستورانهای پدرخوب را شروع کردم خیلی از رستورانداران کلاسبالا و سطح یک بودند که نمیشد حتی فکر رقابت با آنها را کرد؛ ولی من با یک مغازه ۲۴متری شروع کردم و آرامآرام مسیری را که برای خودم ترسیم کرده بودم، طی کردم و تمام تلاشم این بود که بدون حاشیه و رقابتهای بیهوده این مسیر را طی کنم. تازه وقتی توانستم کار را به سطحی برسانم که اسم برند سر زبانها بیفتد، خیلیها متوجه شدند که یک بازیگر جدید در این بازار وجود دارد که اثرگذار است و مشتریها جذب برندش میشوند. این رویکرد تنها زمانی حاصل شد که به خودم جرات دادم که فعالیت عملیاتی را شروع کنم و از فاز ایدهپردازیها و فکر و خیالها بیرون بیایم. یادم است وقتی اولین رستوران بوف که روبهروی تئاتر شهر افتتاح شد، یعنی نزدیک به ۲۰سال پیش، آرزو میکردم بتوانم در آنجا کار کنم. در آن دوران ۱۹-۲۰ سالم بود و از سیستم رستورانداری و همچنین کیفیت غذای آن در همان سالهای اولیه بسیار خوشم آمد. بعد از چند سال که از افتتاح پدرخوب گذشت، متوجه شدم آن رستوران را که پشت سر گذاشتهایم به کنار، امروز مدیر و بنیانگذار آن رستوران ۲۰ سال پیش در مجموعه خود ما مشغول به کار است و فعالیت میکند. طیکردن این مسیر مرهون اقدام عملی و حرکت در مسیر است که به درستی گفتهاند: از تو حرکت، از خدا برکت. پس دوستان من اگر میخواهید در وادی کارآفرینی موفق باشید، باید بتوانید جرات عملیکردن ایدهها را در خود به وجود آورید. نکته دومی که در اقدام عملی باید مدنظر قرار دهید این است که باید بزرگ فکر کنید و با قدمهای کوچک این فکر بزرگ را اجرایی سازید. میگویند ستارهها را نشانه بگیرید تا لااقل به قله کوه برسید. بسیار مهم است که بتوانیم فکر بزرگ خود را با اجراهای کوچک پیش ببریم. چرا که این امر، یک اتفاق سهل و ممتنع است. به این معنا که خیلیها از بزرگی ایدهشان جرات عمل پیدا نمیکنند و آنها که ایده کوچکی دارند که در بازار امروز جوابگو نیست، از بینتیجهبودن اقداماتشان گلهمند میشوند. اگر بتوانیم فکرهای بزرگ را با اقدامات کوچک ولی موثر پیش ببریم، مطمئن باشید، اساس درستی از کارآفرینی را برگزیدهایم و عملی میسازیم. در دنیای کسب و کار نقل قول معروفی از بیل گیتس وجود دارد که میگوید اگر میخواستم سیستم عامل ویندوز را طبق آن ایدهآلهایی ایجاد کنم که در ذهن داشتم و کل آن ایدهآلها را در نسخه اول ویندوز اجرا کنم، مطمئن باشید هنوز نسخه اول سیستم عامل ویندوز عرضه نشده بود. اصلا خیلی از محصولات محبوب دنیای ما نسخههای سالانه دارند که در هر سال تکمیل میشود و فروش بیشتری را عاید کمپانی سازنده میکند و فلسفهاش از همینجا شکل گرفته که یک ایده را ایجاد کردهاند و به مرور در جهت تکمیلاش رفتهاند و با هر بار تکمیل، فروش و سود سرشاری را نصیب کمپانی کردهاند. ایدهآلهای خود را حفظ کنید و ارتقا دهید، اما اقدام عملی را فراموش نکنید که همه چیز از همین حرکت و اقدام عملی آغاز میشود. جرات داشته باشید. کارآفرین کیست؟ - ایده باران
کارآفرینی و سرمایه گذاری مبحث کارآفرینی مقولهای است که در سالهاي اخیر در دنیا خیلی مورد توجه قرار گرفته و اکثر کشورها در تلاش برای توسعه آن هستند. خوشبختانه در ایران نیز این علاقه در بسیاری موارد جنبه عملی پیدا کرده و در دانشگاهها و مراکز دولتی و خصوصی شاهد این مهم هستیم. ایجاد مراکز حمایت از کارآفرینها، مراکز شتابدهي استارت آپ، دانش بنیان و … همگی شاهد این مدعا هستند. مانند بسیاری از کارهای جدید برای رسیدن به شرایط مطلوب فاصله وجود دارد ولی مهم حرکت در راستای کارآفرینی است که خوشبختانه شروع شده است. در ادامه به ارائه تعریف کارآفرین می پردازیم: کارآفرین کیست؟ افراد صاحب ایده و بنیانگذاران استارتاپها که برای تاسیس شرکتی نوپا و یا گسترش فعالیتهای آن، در حال فعالیت هستند. این افراد دارای ایدههای بررسی شده و ارزیابی شده، و پس از تلاش برای تامین منابع مالی مورد نیاز از طریق آشنایان خود، درصدد جذب سرمایه از سوی سرمایهگذاران نیکاندیش/ فرشتگان سرمایه گذار بر میآیند. کارآفرین ممکن است در مراحل ابتدایی تاسیس شرکتی جدید، یا در سالهای ابتدایی هدایت یک شرکت نوپا، و یا در مرحله گسترش فعالیتهای یک شرکت مستقر به کمک ایدههای جدید نیاز به تامین سرمایه پیدا کرده باشد. گروه سرمایه گذاران نیک اندیش کارایا، یک گروه فرشتگان سرمایه گذار مطابق با تعاریف استاندارد جهانی در راستای حمایت از کارآفرینی و ارزش آفرینی در کشور، گروه کارایا خود را متعهد به پشتیبانی و حمایت مالی و غیر مالی از فعالیتهای کارآفرینان زبده میداند. برای آشنایی بیشتر با این گروه و دیدگاههای آن، در ادامه توضیحاتی ارائه شده است: کارایا متشکل از گروهی از سرمایهگذاران معتبر و نیکاندیش(فرشتگان سرمایه گذار) است که از طریق سرمایهگذاری در مراحل اولیه پروژهها و شرکتهای نوپا به دنبال کسب بازده مالی بالاتر هستند. این گروه با استفاده از دانش، تجربه و دارایی اعضای خود فرصتهای کاری و سرمایهگذاری مناسب را فراهم میآورد و علاوه برآن با بکارگیری تجربیات اعضا در زمینهها و صنایع گوناگون و ارائه مشاورههای مدیریتی، مالی و فنی به کارآفرینان و سرمایهگذاران، آنها را در مراحل مختلف کار همراهی میکند. روابط صمیمانه، فعالیتهای اجتماعی و اشتراکگذاری تجربیات مدیریتی، کاری، علمی، فنی، دانشگاهی و نظرات اعضا در بهبود انجام امور و کاهش ریسک از اصول اساسی در کارایا هستند. کارایا در تلاش برای ایجاد یک بستر اقتصادی و توسعه فرهنگ کارآفرینی است و موقعیتهای سرمایهگذاری ارائه شده توسط کارآفرینان، براساس شرایط کلی ذیل ارزیابی میشوند: ۱- طرح ارائه شده از جنبههای اقتصادی، اشتغالزایی، استفاده از دانش نوین و قابلیت توسعه، شرایط مناسب و قابل قبولی داشته باشد. در طی دوره بررسی هر طرح، شرایط تجاری، رقبا، امور مالی، فنی، حقوقی، مدیریتی و ارزیابی ارزش مالی طرح به دقت ارزیابی میشوند. ۲- توان و تجربه مدیریتی، فنی، علمی و خدماتی ارائه کنندگان طرح از اهمیت بسزایی در بررسی طرح برخوردار است. ۳- داشتن محصول یا خدمات و فروش، پارامترهای مهم و کلیدی در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند. ۴- امکان همکاری و هماهنگی با تیم کارآفرین وجود داشته باشد و استفاده از توان و تجربه کارایا مورد نیاز بوده و توسط کارآفرینان مورد توجه باشد. ۵- سرمایهگذاری در کارایا براساس مشارکت و داشتن سهام در طرحهای ارائه شده انجام میشود. ۶- محدودیتی از نظر حوزه سرمایهگذاری وجود ندارد و سرمایهگذاری براساس قوانین و مقررات انجام خواهد شد. حوزههای بیشتر مورد توجه عبارتند از : بیوتکنولوژی، محیطزیست و انرژیهای پاک، سلامت و بهداشت، الکترونیک و کنترل، نرمافزار و اینترنت، حمل و نقل و معدن کارآفرینی و سرمایه گذاری - کارایا
کارآفرین کیست در قرن حاضر که اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول, علم و دانش را به صنعت تبدیل می نمایند, یعنی کارآفرینان ارتباط دهندگان دانش و علوم با صنعت و بازار فراهم ساخت در قرن حاضر که اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل می نمایند، یعنی کارآفرینان (ارتباط دهندگان دانش و علوم با صنعت و بازار) فراهم ساخت. تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی ارایه شده که هر یک از ابعادی از ویژگی های کارآفرینی را ارائه می دهد. اما شاخصه های کارآفرین به قدری زیاد است که نمی توان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود. اما با تمام تفاوت ها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودن کارآفرین اتفاق نظر دارند. کارآفرین، نوآور و خلاق ، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشد گراست. کارآفرین دارای عزم و اراده ، اعتماد به نفس و استقلال طلب است . قدرت تخیل دوراندیشی، خودجوشی ، بصرت ، تفکر مثبت ،توانمندی در ایجاد ارتباط ار دیگر ویژگی های کارآفرینان است. کار آفرین به چالش ها پاسخ مثبت می دهد با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره می گیرد. او تلاش می کند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد. در یک نگاه کلی می توان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود. کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن را کارآفرینی سازمانی می نامند. جاذبه اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصت ها در زمان های مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیر نمی توان برای تولید علم حد و نرزی قائل شد. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایه های اصلی شرکت های تولیدی و کارآفرین هستند. امروزه ۷۰ تا ۷۵ درصد سود در شرکت های نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایه های فکری کارکنان حاصل می شود. بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط ۲(SME) شروع می نمایند. این شرکت ها سهم به سزایی در توسعه صنایع (پیشرفته) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند. لذا بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحد های کوچک و متوسط در قالب مراکز رشد و پارک های علم و فناوری فراهم سازند و آن ها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایت کنند. در کشورهای جنوب شرقی آسیا ۹۵% کل بنگاه های اقتصادی و صنعتی کشور ها را (SME ها) تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تأثیر گذارند. در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد. مراکز حمایت از کارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند . کارآفرینان با ایجاد (SMEها ) با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی می شوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست می دهند. با تولید دانش فنی یک محصول ، توسط کارآفرین ، شرکت های تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این توانایی ها اطلاع یافته و قیمت محوصل خود را چنان پایین می آورند که کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود چگونه می توان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد (SME ها) در کشور توسعه یابد. چه باید کرد؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه در کارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت قابل رقابت در بازار شد؟ مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری ، ارتقای سطح فناوری ، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و (SME ها) تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه می تواند افزایش ثروت ملی را در بر داشته باشد. کدام سرمایه گذاری می تواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی گذارد . آیا براستی می توان مسیری بهتر از مسیر توسعه کارآفرینی جهت توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور یافت. باید از این تجربه ارزنده دنیا با توجه به نیروهای مساعد فراوان در کشور بخوبی استفاده و با جدیت برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی کرد. مهمترین آثار توسعه کارآفرینی ، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فناوری ، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات ، تولید دانش فنی ، ایجاد اشتغال و SME ها ، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه می تواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد. ● سابقه کارآفرینی در دنیا در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأمویت نظامی بودند کارآفرین می خوانند. پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفته . از حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های خود تشریح کرده اند. ژوزف شومپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکورد بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او درخصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر نظریه کارآفرینی» لقب داده اند. ازنظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است» و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد» کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعه شناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق درخصصو آنان نیز مورد توجه قرار گرفته است. جامعه شناسان، کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه پرداخته اند. دانشمندان مدیریت هم به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداخته اند. ● سر تاریخی مفهوم کارآفرینی را می توان به پنج دوره تقسیم نمود: دوره اول قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی: در این دوره به صاحبان پروژه های بزرگ که مسئولیت اجرایی این پروژه ها همانند ساخت کلیسا، قلعه ها، تأسیسات نظامی و غیره ، از سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردید ،کارآفرین اطلاق می شد، در تعاریف این دوره ، پذیرش مخاطره لحاظ نشده است. دوره دوم (قرن ۱۷ میلادی) این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطره پذیری به کارآفرینی اضافه شد کارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی است. دوره سوم (قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی) در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره می کند و سرمایه مورد نیاز خود ار از طریق وام تأمین می کند. بین کارآفرین و تأمین کننده سرمایه (سرمایه گذار) و مدیر کسب و کار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد. دوره چهارم (دهه های میانی قرن بیستم میلادی): در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف کارآفرینی اضافه شده است. دوره پنجم (دوران معاصر از اواخر دهه ۱۹۷۰ تاکنون) : در این دوره همزمان با موج ایجاد کسب و کار و روند کارهای کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار، توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چند جانبه به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره اغلب توجه اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در این دوره به تدریج روانشناسان، جامعه شناسان و دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه نموده اند. ● سه موج وسیع در جلو راندن موضوع کارآفرینی تا دهه ۱۹۸۰ سه موج وسیع، موضوع کارآفرینی را به پیش برده است: موج اول : انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوه های سریع پولدار شدن می باشد. این موج از اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع می شود. موج دوم : این موج که شروع آن از دهه ۱۹۶۰ بوده شامل ارائه رشته های آموزش کارآفرینی در حوزه های مهندسی و بازرگانی است که در حال حاضر این حوزه ها به سایر رشته ها نیز تسری یافته است. موج سوم : این موج شامل افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد شرکت های کوچک و انجام تحقیقات درخصوص نوآوری های صنعتی می شود که از اواخر دهه ۱۹۷۰ آغاز شده است. ● توسعه کارآفرینی در جهان در اقتصاد رقابتی جهان امروز که با تغییر و تحولات پرشتاب محیط بین المللی، گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و دگرگونی اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی همراه است، کارآفرینی را به مثابه «موتور توسعه اقتصادی» به کار گرفته اند، زیرا می تواند در رشد و توسعه اقتصادی کشورها که سبب افزایش بهره وری، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی خواهد شد، نقش مهمی داشته باشد. برخی اجزای کارآفرینی را می توان نوآوری، خطرپذیری معتدل، جستجوی فرصتها و تجهیز منابع برای بهره برداری از آنها از راه ایجاد کسب و کارهای جدید یا دگرگونی سازمانها دانست. در واقع، فرآیند کارآفرینی دستاورد کسانی است که میل شدید به کامیابی دارند و سخت کوشی، پافشاری، ریسک پذیری، دورنماسازی شگفت انگیز از جمله ویژگیهای روحی روانی آنهاست. با این باور، کارآفرین کسی است که با ایده و اندیشه نو و با ایجاد یک کسب و کار، محصول جدید را به جامعه معرفی می کند. اصولاً این گونه اشخاص در همه جوامع حضور دارند و یک بستر و زمینه مناسب می تواند این حضور را پررنگتر سازد. کشورهای پیشرفته از دهه های قبل و برخی کشورهای در حال توسعه در دهه های اخیر، با توجه به نقش مؤثر و مثبت کارآفرینان اقتصادی در توسعه جامعه، از این پتانسیل برای رویارویی با مشکلاتی چون رکود، تورم و بیکاری و نبود امکان اشتغال بهره برداری کرده اند. تدوین استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های لازم برای گسترش روحیه و رفتار کارآفرینانه، آموزش و مشاوره، ایجاد فضای مناسبتر برای فعالیت کارآفرینان در زمینه های گوناگون اقتصادی اجتماعی، رفع موانع و ایجاد ارتباط و همکاری بین آنها و تسهیل دستیابی آنها با بازارهای جهانی از جمله کارهایی است که در این زمینه صورت گرفته و دستاوردهای چشمگیر نیز داشته است. از سال ۱۹۹۷، با همکاری مراکز معتبر دانشگاهی در برخی کشورها، مدل «جی. ای. ام» Global Entrepreneurship Monitor) ( برای ارتباط بین کارآفرینی و رشد اقتصادی طراحی شد و مطالعات لازم در این زمینه براساس سه سئوال محوری به شرح زیر صورت گرفت. در سال ۱۹۹۹ این الگو در ده کشور آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، کانادا، فنلاند، دانمارک و رژیم اشغالگر قدس بررسی شد و در سال ۲۰۰۰ کشورهای آرژانتین، استرالیا، بلژیک، برزیل، هند، ایرلند، کره جنوبی، نروژ، سنگاپور، اسپانیا و سوئیس هم به آنها پیوستند. ـ فعالیت های کارآفرینی بر رشد اقتصاد ملی و رفاه جامعه چگونه اثر می گذارد ؟ ـ فعالیت های آغاز کسب و کار میان جوامع گوناگون تا چه اندازه با هم تفاوت دارند؟ ـ با کدام معیارها می توان یک کشور را کارآفرین معرفی کرد و چگونه فعالیت های آغاز یک کسب و کار را می توان گسترش داد یا محدود کرد ؟ که دستاوردهای این پژوهش را به این شرح می توان بیان کرد : ـ فعالیت های کارآفرینانه در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است. ـ سیاستهای مناسب و افزایش توان کارآفرینی یک جامعه (از جمله مهارتها و انگیزه ها)، بیشترین تأثیر را در گسترش کارآفرینی دارد. ـ شرکت زنان در کارآفرینی ضرورتی دراز مدت برای اقتصاد است. ـ برای رسیدن به دستاوردهای پایدار و بلندمدت، سیاست ها باید جوانان زیر ۲۵ سال و افراد بالای ۴۴ سال را به کارآفرینی فرا خواند و تشویق کند. ـ هر دولتی که متعهد به پیشرفت اقتصادی است، باید زمینه حمایتهای لازم را از همه جنبه های سیستم اقتصادی که هادی و حامی افزایش بسترهای کارآفرینی هستند، از جمله به کمترین رساندن مالیات ها، دسترسی به نیروی کار، کاهش هزینه های نیروی انسانی (غیرحقوق بگیر)، کاهش مقررات و آسان سازی کسب و کار توسط دولت را فراهم سازد. ـ سیاستها باید راهگشای گسترش سرمایه گذاریهای مخاطره آمیز و برانگیختن انگیزه های افراد خصوصی برای سرمایه گذاری بهینه در مراحل نخست هر گونه کسب و کار باشد. کارآفرین کیست
کارآفرین کیست؟ زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه های مختلف تکرار می شود و هرکس به سلیقه خود از این واژه جدید برای اشاره به مدیران، افراد موفق، سرمایه داران، سرمایه گذاران، صادرکنندگان، دلال ها و تاجران استفاده می کند. هرچند هر کدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچکدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند. به راستی کارآفرین کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگی متمایزی از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد دارند؟ نگاهی به مسیر حرکت و فعالیتهای کارآفرینان، مبدأ و منشأ حرکت و انرژی که در طول مسیر آنان را تغذیه می نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است . چه چیز باعث می شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می تواند باشد ، اولین چیزی است که جمود کارآفرین را درهم می شکند، یعنی کارآفرین آرزومند است. آنچه جهت و مسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می کند از درون او برمی خیزد. عزم او برای حرکت یا توقف و اقدام یا عدم اقدام ، چیزی نیست که مولود شرایط ، محیط یا اطرافیان باشد، یعنی کارآفرین کنترول درونی دارد . او برای اینکه بتواند درست آنچه را که می اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کارفرمای خود باشد، یعنی کارآفرین نیاز به استقلال دارد. ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین شده و قالب های رایج را درهم می شکند و با وجودی که همان چیزی را می بیند که دیگران می بینند ، اما چیزی را می اندیشد که دیگران نمی اندیشند، یعنی کارآفرین خلاق است. وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می شود، نوآوری صورت می گیرد. نوآوری یعنی پیمودن راه نرفته، کسی که اولین بار راهی را می پیماید، اولین کسی است که می تواند خیر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد. یعنی کارآفرین خطرپذیر است. او به جای آنکه منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند، به فکر و تلاش خود تکیه می زند، به مشکلات حمله می کند و پیش می رود، یعنی کارآفرین منفعل نیست و برای استقلال از آینده روحیه ای تهاجمی دارد. لحظه تصمیم آغاز ، تنها زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه می شود. ابهام یک پایان نامعلوم، بر هر قدم این راه سایه می اندازد، یعنی کارآفرین قدرت تحمل ابهام دارد. به استقبال فردا رفتن، آخر ماجرا نیست. کسی که آگاهانه و پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می اندازد، باید توان سخت کارکردن در شرایط پرتنش را هم داشته باشد، یعنی کارآفرین باوجود فشار زیاد، کارآیی خود را حفظ می کند. باید گفت تعریف مجموعه ای از صفاتی که کارآفرین ایده ال را به تصویر بکشد، امکان پذیر نیست و از طرفی هر کارآفرینی تمام ویژگی های به دست آمده در تحقیقات کارآفرینی را ندارد. برخی دیگر از ویژگی های که محققین بسیاری آنها را به عنوان ویژگی های کارآفرین برشمرده اند عبارتنداز: · آینده نگر بودن و داشتن چشم انداز : چشم انداز برای شخص کارآفرین کاملاً شفاف و خالی از هرگونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می باشد. داشتن چنین چشم اندازی به کارآفرین کمک می کند تاحرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد. علاوه براین ، چشم انداز قابل انتقال، دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می نماید. · مصمم بودن : عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگی های بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می کند. کارآفرینان مصمم از ایده های جدید و فرصت ها و پیشنهادهای شغلی دیگر چشم پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده اند پایبند می مانند. این قطعیت کارآفرین را طی فرایند راه اندازی از هرگونه شک و تردید و دودلی مصون نگاه می دارد تا حدی که مخالفت نزدیکان و آشنایان نیز نمی تواند در اراده آنان خللی وارد نموده بلکه دودلی دیگران نیز تحت تأثیر این قطعیت برطرف می شود . · تمرکز : برای اینکه کارآفرین از انجام موفقیت آمیز تمام طرح و برنامه ها و جزئیات کار مطمئن باشد، لازم است که همانند یک فوتبالیست خوب که لحظه ای چشم از توپ برنمی دارد در تمام لحظات با تمرکز بر چشم انداز، همه انرژی، وقت و سایر منابع را حول این هدف مصروف نماید. · انگیزش : نیاز خود شکوفایی یکی از مهمترین انگیزه های کارآفرینان در محقق کردن چشم انداز خود است. نتیجه این نیاز قوی این است که در مسیر حرکت به سوی هدف، هرچیز دیگری در اولویت پایین تری قرار می گیرد. در روابط شخصی، علایق خارج از این چشم انداز و یا پروژه های با سود مالی زیاد، همه از مواردی هستند که در مقایسه با هدف، اولویت پایین تری خواهند داشت. البته سود مالی به ندرت انگیزه کارآفرینان قرار می گیرد چرا که پول به تنهایی نمی تواند انگیزه انجام تمام زحماتی باشد که در شروع یک فعالیت کارآفرینانه لازم است، هرچند که معیار خوبی برای اندازه گیری موفقیت فعالیت کارآفرینان است. · وقت و از خود گذشتگی : کارآفرینان همه زندگی خود را وقف کار نموده اند. بسیار سخت کوش هستند . پشتکار آنان مثال زدنی است در حقیقت آنان از کار در راستای هدف خود لذت می برند. داشتن چشم انداز روشن و ترکیب آن با خوش بینی و ریسک پذیری کارآفرینان، سخت کوشی و تعلق خاطر به کار را در آنان پدید می آورد. . - کارآفرین کیست؟
به راستي كارآفرين كيست؟ آيا كارآفرينان ويژگيهاي متمايزي از ديگران دارند؟ نگاهي به مسير حركت فعاليتهاي كارآفرينان و كنكاش در مبدأ و منشأ حركت و انرژي آنان، منجر به شناسايي و ويژگيها و ارایه تصويري اجمالي از خصوصيات كارآفرينان ميشود. چه چيزي باعث ميشود كه نشاط حركت به سختي و سكون غلبه كند؟ آرزوي آن چيزي كه امروز نيست ولي فردا ميتواند باشد، اولين چيزي است كه جمود كارآفرين را درهم ميشكند. يعني كارآفرين آرزومند است. آنچه جهت و سير كارآفرين را براي رسيدن به آرزوهايش تعيين ميكند از درون او بر ميخيزد. يعني كارآفرين كنترل دروني دارد. او براي آنكه بتواند درست آنچه را كه ميانديشد عينيت بخشد و عزم خود را عملي كند بايد رئيس و كارفرماي خود باشد. يعني كارآفرين نياز به استقلال دارد. ذهن پوياي او مرزهاي از پيش تعيين شده و قالبهاي رايج را درهم ميشكند. و با وجودي كه همان چيزي را ميبيند كه ديگران ميبينند، اما چيزي را ميانديشد كه ديگران نميانديشند. يعني كارآفرين خلاق است. وقتي كه خلاقيت از ذهن به عمل منتقل ميشود، نوآوري صورت ميگيرد. كارآفرين كسي است كه ميتواند خبر مخاطرات راه را براي ديگران بياورد. يعني كارآفرين خطرپذير است. او به جاي آن كه منتظر ضمانت بماند، به فكر و تلاش خود تكيه ميكند، به مشكلات حمله ميكند و پيش ميرود پس منفعل نيست. يعني كارآفرين روحيهاي تهاجمي دارد. لحظه تصميم آغاز، تنها زماني نيست كه او با ريسك مخاطره مواجه ميشود. ابهام يك پايان نامعلوم، بر هر قدم اين راه سايه مياندازد. يعني كارآفرين قدرت تحمل اين ابهام را دارد. كسي كه آگاهانه و پيشاپيش خود را در ميدان مواجهه با مسائل مياندازد، بايد توان سخت كار كردن در شرايط پر تنش را هم داشته باشد. يعني كارآفرين با وجود تنش زياد، كارايي خود را حفظ ميكند. البته ذكر اين مطلب نيز لازم است كه تعريف مجموعهاي از صفاتي كه كارآفرين ايدهآل را به تصوير ميكشد امكان پذير نيست و از طرفي هر فرد كارآفرين تمام ويژگيهاي به دست آمده در تحقيقات كارآفريني را ندارد. با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص ميتوان گفت كارآفرين كسي است كه: كار و اشتغال ايجاد كند. خود اشتغالي و ديگر اشتغالي در سطوح مختلف جامعه ايجاد كند. محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد. خلاقيت و نوآوري كاربردي در توسعه خدمات، صنعت و اطلاع رساني داشته باشد. با خطرپذيري، فعاليتهاي توليدي و اقتصادي انجام دهد. نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد. منابع و امكانات را به سوي هدفهاي توليدي و تكنيكي هدايت كند. براي تقاضاهاي بالقوه محصول بيافريند (پيشبيني در عرضه و تقاضا) ايده خلاق را به ثروت تبديل كند. کــارآفریــــــنی - کارآفرین کیست ؟
کارآفرین کیست؟تعریف : اساسا، کارآفرین کسی است که یک کسب و کار جدید را آغاز میکند. این تمام آن چیزی نیست که شما باید انجام دهید تا یک کارآفرین محسوب شوید. هر کارآفرین صاحب یک کسب و کار کوچک است در حالی که صاحب یک کسب و کار لزوما یک کارآفرین نیست. ما به افرادی کارآفرین میگوییم که استعداد دیدن فرصت ها و توانایی های موجود و استفاده از این توانایی ها و فرصت ها در جهت ایجاد یک کسب و کار سودآور را دارند. همچنین در اینجا دو مفهوم کارآفرینی و توانایی ترسیم یک چشم انداز را به یکدیگر وابسته میدانیم. کارآفرین ها فروشگاه عرضه سخت افزار و قطعات کامپیوتری افتتاح نمیکنند. در واقع آنها روش های جدید تولید (هنری فورد)، سفارشی سازی فناوری های جدید مثل کامپیوتر های شخصی (استیو جابز) و یا دستگاه های موثری که ما حتی نمیتوانیم زندگی را بدون آنها تصور کنیم (توماس ادیسون)، میسازند. کارآفرینان آرزوهای بزرگ دارند. بسیاری از مردم برای ایجاد یک کسب و کار هزینه های اضافی زیادی خرج میکنند اما کارآفرینان با فکری منسجم کسب و کار خود را به یک امپراتوری تبدیل میکنند. مانند ریچارد برانسون که هم اکنون بیش از ۴۰۰ شعبه برای کسب و کار خود ایجاد کرده است. همینطور جف بیسوس، که پیشرو در زمینه تجارت الکترونیک است، کتابفروشی آنلاین خود را به قدری توسعه داد که الان تبدیل به فروشگاهی شده است که هرچیزی در آن به فروش میرسد. ما از کارآفرینان انتظار داریم که ایده های بزرگ داشته باشند. آقای الون ماسک یکی از این افراد است. اگرچه اکنون این موضوع در جامعه کنونی جا افتاده است ولی وقتی آقای ماسک برای اولین بار ایده جابجایی پول به صورت آنلاین را مطرح کرد برای همه بسیار عجیب به نظر میرسید. با ظهور پدیده جابجایی پول به صورت آنلاین، آقای ماسک به دنبال خلق ایده های بزرگ تر رفت. آقای ماسک سعی داشت با استفاده از توانایی های موجود در شرکتش، تسلا موتورز، ماشین های تمام الکترونیک برای جابجایی بارهای عظیم ایجاد کند در حالی که به طور همزمان مشغول بررسی ایده های ساخت سفینه ها و فضاپیماها بود به طوری که بتواند زندگی را در سیارات دیگر ممکن کند. یک تصور نادرست در مورد کارآفرینان این است که کارآفرینان بسیار ریسک پذیر هستند. کارآفرینان بسیار ریسک پذیر هستند ولی حتما قبل از انجام ریسک در مورد آن عمیقا فکر میکنند. یکی از مهم ترین ویژگی های کارآفرینان، توانایی ارزیابی خطرات است. آیا کارآفرینان متولد میشوند یا ساخته میشوند؟ کارآفرینان یک مجموعه از ویژگی های شخصیتی مخصوص به خود را دارند. به عبارت دیگر، برخی افراد به طور طبیعی و غریزی کارآفرین تر از دیگران هستند. تحلیلگران صنعت | مدیریت کسب و کار و کارآفرینی
کارآفرین واقعا کیست؟ واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشأت گرفته و در زبان انگلیسی معادل Entrepreneurship است که به معنای ایجاد کار یا اشتغال زایی ترجمه می شود و بنا بر تعریف فرهنگ وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازمان دهی، مدیریت و تقبل کند. به گزارش هورموند، از نظر اقتصاددانان، کارآفرین کسی است که منابع، نیروی کار، مواد و سرمایه را باهم ترکیب می کند تا ارزش آنها را نسبت به قبل بیشتر کند. از نظر روان شناسان، کارآفرین کسی است که به وسیله ویژگی شخصی خود به پیش می رود؛ ویژگی هایی از قبیل نیاز به کسب کردن یا رسیدن به چیزی، تجربه کردن، انجام دادن یا شاید فرار از حوزه اختیار دیگران. ژوزف شوم پیتر، فرآیند کارآفرینی را تخریب خلاق می نامد. به عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی انجام کارهای جدید یا ابداع روش های نوین در امور جاری است. روش نوین همان «تخریب خلاق» است. از نظر شوم پیتر، نوآوری در هر یک از زمینه های ارائه کالای جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید، گشایش بازاری جدید، یافتن منابع جدید، ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت، کارآفرینی محسوب می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند خلق چیزی باارزش و متفاوت، از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با ریسک مالی، روانی و اجتماعی، همچنین دریافت پاداش مالی و رضایت شخص از نتایج حاصله. کارآفرین فردی است که دارای ایده و فکر جدید است که از طریق فرآیند ایجاد کسب وکار، توأم با بسیج منابع و مخاطره مالی و اجتماعی، محصول یا خدمت جدیدی به بازار عرضه می کند. نکات بااهمیت در تعاریف کارآفرینی عبارتند از: 1-کارآفرینی کسب و کار جدیدی را راه اندازی می کند. 2- راه اندازی کسب و کار با خلاقیت و نوآوری همراه است. 3- فرد کارآفرین خطر می کند و در راه رسیدن به هدفش ریسک های مختلفی را می پذیرد. 4- به طورکلی کارآفرینی فرآیند خلق چیزی است، خلق هر چیز ارزشمند و جدید. 5- کارآفرینی فرآیندی است که مستلزم صرف زمان و تلاش کافی است. 6- آنچه به عنوان پاداش در فعالیت های کارآفرینی وجود دارد، رسیدن به استقلال مالی، کسب درآمد و همچنین رضایت خاطری است که فرد کارآفرین بعد از انجام کار کسب خواهد کرد. ویژگی های شخصیتی کارآفرینان - رؤیا: کارآفرینان برای آینده کسب و کار خود چشم انداز دارند و مهم تر از آن دارای توانایی پیاده کردن رویاهای خود هستند. - قاطعیت: وقت تلف نمی کنند، سریع تصمیم گیری می کنند. - عملگرایی: موقع تصمیم گیری، به سریع ترین روش ممکن، تصمیم گیری و اجرا می کنند. - اراده: نسبت به مشارکت و اجرای کار متعهد هستند. آنها به ندرت درجا می زنند، حتی زمانی که با موانع غیرقابل عبور مواجهند. - فداکاری: آنها خود را وقف کسب و کار خود کرده اند، گاهی به خاطر این توجه، هزینه روابط خود با دوستان و خانواده را نیز می پردازند. آنها خستگی ناپذیرند، ۱۲ ساعت کار در روز و ۷ روز در هفته، برای کارآفرینی که در حال تلاش برای به دست آوردن کسب و کار خود در زندگی است کاری غیرمعمول نیست. - از خود گذشتگی: کارآفرینان عاشق چیزی هستند که انجام می دهند. این عشق است که آنها را حفظ می کند و ترک کار را برای شان دشوار؛ و این عشق به محصول و خدمات است که آنها را در ارائه کارشان بسیار موفق می کند. - جزییات: گفته شده است که شیطان مقیم جزییات است. هرچند گاهی این طور نیست، اما کارآفرین خود را در ورای جزییات قرار می دهد. - سرنوشت: آنها می خواهند مسئول سرنوشت خود باشند تا وابسته به یک کارفرما. - درآمد: پولدار شدن لزوما محرک کارآفرینان نیست؛ میزان درآمد سنگ ترازوی آنان است. کارآفرینان عقیده دارند اگر موفق باشند، پاداش نیز خواهند داشت. - تفویض: کارآفرینان می دانند که کسب و کارشان توسط کدامیک از کارمندان کلیدی به موفقیت خواهد رسید. کارآفرین واقعا کیست؟ - فرصت امروز
کارآفرین کیست – ۱۲علامتی که نشان میدهد شما میتوانید کارآفرین شویدتقریبا همه مطالبی که درباره کارآفرینی نوشته شدهاند اذعان دارند که همه مردم نمیتوانند کارآفرین باشند. با این وجود از خصوصیات اخلاقی مانند وجدان کاری، پشتکار، قدرت متقاعدکنندگی و انضباط که در افراد عادی هم وجود دارد به عنوان صفتهای مشترک میان کارآفرینهای بزرگ نام برده میشود. نتیجه حدود ۲۵ سال مطالعه من درباره کارآفرینها این بود که عوامل اصلی موفقیت کار آفرینها از نظر عموم افراد جامعه فاقد اهمیت تلقی میشود.به طور مثال افرادی مانند «جان دی راکفلر»، «هنری فورد» و «اپرا وینفری» با پیروی کردن از روشهایی که پیشگامان مدیریتی جامعه پیشنهاد میکردند، به موفقیت نرسیدند. میتوان گفت اولین گام برای کارآفرینی این است که چیزهایی که دیگران درباره شما میگویند و القابی که به شما میدهند را باور نکنید. شاید تواناییهای شما دارایی واقعی شما باشند. در اینجا ۱۲ نشانهای که ممکن است از نظر عموم نقصان یا نقطه ضعف تلقی شوند فهرست شدهاند که در واقع میتوانند نشانهای از وجود استعداد کارآفرینی در شما باشند. ۱٫ نفرت از وضع موجود. برای شما انجام برخی کارها در زمانهای ثابت و غیرقابل تغییر (بدون اینکه دلیل منطقی برای آن وجود داشته باشد) بی معنی است. تمایلی به حرکت همراه موج یا اینکه بیکار در جای خود نشستن ندارید. همچنین نمیخواهید دنبالهرو توده مردم باشید. ۲٫ به سادگی حوصلهتان سر میرود. شما متوجه میشوید که خیلی زود حوصله تان سر میرود و از نظر دیگران شما به یک مشکل تبدیل شدهاید؛ اما تنها مشکل شما این است که از انجام کارهایی که چالش برانگیز نبوده و در حد قابلیتهای شما نیستند، خسته شدهاید. همین عامل دلیل نفرت شما نسبت به بسیاری از کلاسهای درسی که در آنها شرکت میکردید شده است. به یاد بیاورید که بیل گیتس از دانشگاه اخراج شد تا تبدیل به ثروتمندترین فرد دنیا بشود. ۳٫ از شغلهایتان اخراج میشوید. خلاقیت بیش از اندازه برای خودتان خوب است ولی وقتی برای دیگران کار میکنید ممکن است مشکل ساز باشد. همین عامل دلیل اصلی از دست دادن شغلهای من بود. برای شما خیلی دشوار است که مانند یک دندانه در چرخ عمل کنید، چون میخواهید چیز جدیدی خلق کنید و الهام بخش دیگران باشید. ۴٫ مشهور به سرکش بودن. باور شما این است که بزرگی وقتی است که از خط قرینه با دیگران خارج شده باشید. اینگونه میپندارید که سیاستها، قوانین و مقررات برای شما نوشته نشدهاند و به عنوان یک فرد سرکش برای تغییر آن تلاش میکنید. ۵٫ مقاومت در برابر اقتدار (مرجع قدرت). در طول زندگی سابقه طولانی از مقاومت در برابر اقتدار دارید. از اقتدار پدر مادر گرفته تا معلمان و روسا. هرگز نتوانستهاید با هنجارهای گروهی یا اجتماعی در کار یا زندگی کنار بیایید. ۶٫ آمادگی برای بهبود همه چیز. دائما به این فکر میکنید که چگونه میشود کارها را بهتر انجام داد. علاوه براین نظرتان درباره عملکرد دیگران را خیلی راحت بیان و روشی که باعث بهبود جزئی در انجام کار میشود را اظهار میکنید، حتی وقتی که کسی نظر شمارا نپرسیده باشد. ۷٫ ناتوان از گپ زدن. برای شما مشکل است که مانند اغلب مردم که خیلی راحت با هم گفتوگوهای غیررسمی انجام میدهند با دیگران گپ بزنید. از نظر شما این شیوه برقراری ارتباط اجتماعی و ایجاد تفاهم، نوعی اتلاف وقت است و برای شما ناراحتی ایجاد میکند. ۸٫ تحکم کردن درکودکی. در کودکی از دیگران به شدت انتقاد و حتی بر آنها تحکم میکردید. این موضوع میتواند دلیلی باشد بر اینکه گرایش به اثبات برتری خود به جهان داشتهاید و تمایل داشتید دیگران شما را به عنوان یک قدرت برتر محسوب کنند. ۹٫ سماجت. احتمالا به شما برچسب سمج بودن زده شده چون وقتی کاری را شروع میکنید به سختی میتوانید آن را رها کنید. اجازه ندهید کسی شما را متقاعد کند که این صفت یک بیماری یا کمبود است. همه کارآفرینهای بزرگ غرق در چشماندازهای خودشان هستند. یکی از نمونههای متاخر هوارد شوالزر بنیانگذار کافی شاپهای زنجیرهای استارباکس است که زمانی حتی خانواده او تلاش میکردند او را متقاعد کنند که از این کار دست بردارد. ۱۰٫ ترس از تنها شدن. شخصیت کارآفرین درونی شما از اینکه هنگام ابراز وجود تنها بماند میترسد – همچنین از اینکه خود را ظاهر نکند هراس دارد. این ترس در جامعه ما عمومیت دارد، زیرا به قدری شرطی شدهایم که باور داریم ریسک کارآفرینی خیلی بالاتر از داشتن یک « شغل ثابت» است. واقعیت این است که هم کارآفرینی هم داشتن شغل ثابت ریسک ناپایداری دارند. ۱۱٫ ناتوانی از رها کردن امور. نمیتوانید شبها بخوابید زیرا قادر نیستید فکر کردن را متوقف کنید. یکایده ممکن است فقط یک رویاي شبانه باشد. ولی صبح روز بعد خود را درگیر با آن میبینید، بدون اینکه قادر به رها کردن آن باشید و شما را از کارهایی که قرار است انجام دهید منحرف میکند. ۱۲٫ با معیارها سازگاری ندارید. معمولا از پوسته پیرامون خود ناراحت هستید. این ناراحتی تا زمانی که ایدهای که شما را از بیشتر مردم متمایز کند عملی كنيد، ادامه پیدا میکند. این عامل انگیزانندهای است که شما برای آگاهی از وجود کارآفرین درونی خود و به جهان واقعی آوردن آن احتیاج دارید. sarzaminekar.com/12علامتی-که-نشان-میدهد-کارآفرین-کیست/
كارآفريني چيست و کارآفرین کیست ؟ كارآفريني : واژه كارآفريني از كلمه فرانسوي Entreprendre به معناي ” متعهد شدن ” نشاُت گرفته اسـت. بنابـر تعريف واژنامه دانشگـاهي وبستر : كارآفرين كسي است كه متعهد مي شود مخاطره هـاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي ، اداره و تقبل كند. اقتصاد دانان نخستين كساني بودند كه در نظريه هاي اقتصادي خود به تشريح كارآفرين و كارآفريني پرداختند. ژوزف شومپــيتر كارآفرين را نيــروي محركــه اصلي در توسعه اقتصادي مي داند و مي گويد: نقش كارآفرين نوآوري است . از ديدگاه وي ارائه كالايي جديد ، ارائه روشي جديد در فرآيند توليد ، گشايش بازاري تازه ، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت و… از فعاليت هاي كارآفرينان است. كـرزنر نيز كـه از استــادان اقتصاد دانشگاه نيويورك مي باشد كارآفريني را اين گونه تشريح مي كند : كارآفريني يعني ايجاد سازگاري و هماهنگي متقابل بيشتر در عمليات بازارها. كارآفريني سازماني : فرآيندي است كه در ان محصولات يا فرآيند هاي نوآوري شده از طريق القاء و ايجاد فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان از قبل تاُسيس شده ، به ظهـور مي رسند.به تعريفــي ديگر : فعاليتهـاي كارآفرينانـه فعاليت هايي است كه از منابـع و حمـايت سازماني به منظور دستيابي به نتايج نـوآورانه برخـوردار مي باشد. كارآفرين سازماني: كسي كه تحت حمايت يك شركت ، محصولات ، فعاليتها و تكنولوژي جديد را كشف و به بهره داري مي رساند. كارآفريني : فرآينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد مي گردد.كارآفريني عبارتسـت از فرآينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعهُ منحصر به فردي از منابع به منظور بهره گيري از فرصتها. كارآفرين (مستقل) : فردي كه مسوُليت اوليه وي جمع آوري منابع لازم براي شروع كسب و كار است و يا كسي كه منابع لازم براي شروع و يا رشد كسب و كاري را بسيج مي نمايد و تمركز او بر نواوري و توسعه فرآيند ، محصول يا خدمات جديد مي باشد. به عبارت ديگر ، كارآفرين فردي است كه يك شركت را ايجاد و اداره مي كند و هدف اصلي اش سود آوري و رشد است . مشخصه اصلي يك كارآفرين ، نوآوري مي باشد. كارآفرين شركتي : كارآفريني شركتي به مفهوم تعهد شركت به ايجاد و معرفي محصولات جديد و نظام هاي سازماني نوين است. ويژگيهاي شخصيتي كارآفرينان : ديويد مك كللند از استادان روانشناسي دانشگاه هاروارد آمريكا كه اولين بار “نظريه روانشناسي توسعه اقتصادي” را مطرح نمود ، معتقد است كه عامل عقب ماندگي اقتصادي در كشور هاي در حال توسعه مربوط به عدم درك خلاقيت فردي است بنابر عقيده ايشان با يك برنامه صحيح تعليم و تربيت مي توان روحيه كاري لازم را در جوامع تقويت نمود ، به گونه اي كه شرايط لازم براي صنعتي شدن جوامع فراهم آيد. كارلند و همكارانش اهم ويژگيهايي را كه در مورد كارآفرينان مورد بررسي واقع و تاُييد شده بودند ، جمع آوري نمودند كه اهم آنها عبارتند از: – نياز به توفيق – تمايل به مخاطره پذيري – نياز به استقلال – كارآفرينان داراي مركز كنترل دروني هستند. – خلاقيت كارآفريني چيست و کارآفرین کیست ؟ | ساتین
کارآفرین کیست؟ واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشات گرفته است و در زبان انگلیسی معادل Entrepreneurship میباشد که به معنای ایجاد کار یا اشتغالزایی ترجمه میشود و بنا بر تعریف فرهنگ وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، مدیریت و تقبل کند. ازنظر اقتصاددانان، کارآفرین کسی است که منابع، نیروی کار، مواد و سرمایه را باهم ترکیب میکند تا ارزش آنها را نسبت به قبل بیشتر نماید. ازنظر روان شناسان کارآفرین کسی است که بهوسیله ویژگی شخصی خود بهپیش میرود، ویژگیهایی از قبیل نیاز به کسب کردن یا رسیدن به چیزی، تجربه نمودن، انجام دادن یا شاید فرار از حوزه اختیار دیگران. ژوزف شوم پیتر فرآیند کارآفرینی را تخریب خلاق مینامد. بهعبارتدیگر ویژگی تعیینکننده در کارآفرینی انجام کارهای جدید و یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است. روش نوین همان “تخریب خلاق” میباشد. ازنظر شوم پیتر، نوآوری در هر یک از زمینههای ارائه کالای جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید، گشایش بازاری جدید، یافتن منابع جدید، ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت، کارآفرینی محسوب میشود. کارآفرینی عبارت است از: فرآیند خلق چیزی باارزش و متفاوت، از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با ریسک مالی، روانی و اجتماعی، همچنین دریافت پاداش مالی و رضایت شخص از نتایج حاصله. کارآفرین فردی است که دارای ایده و فکر جدید است که از طریق فرآیند ایجاد کسبوکار، توأم با بسیج منابع و مخاطره مالی و اجتماعی، محصول یا خدمت جدیدی به بازار عرضه میکند.نکات بااهمیت در تعاریف کارآفرینی عبارتاند از:کارآفرینی کسبوکار جدیدی را راهاندازی میکند.راهاندازی کسبوکار با خلاقیت و نوآوری همراه است.فرد کارآفرین خطر میکند و درراه رسیدن به هدفش ریسکهای مختلفی را میپذیرد.بهطورکلی کارآفرینی فرایند خلق چیزی است، خلق هر چیز ارزشمند و جدید.کارآفرینی فرآیندی است که مستلزم صرف زمان و تلاش کافی است.آنچه بهعنوان پاداش در فعالیتهای کارآفرینی وجود دارد، رسیدن به استقلال مالی، کسب درآمد و همچنین رضایت خاطری است که فرد کارآفرین بعد از انجام کار، کسب خواهد کرد. ویژگی های شخصیتی کارآفرینان رؤیا: کارآفرینان برای آینده کسب و کار خود چشمانداز دارند و مهمتر از آن دارای توانایی پیاده کردن رویاهای خود هستند. قاطعیت: وقت تلف نمیکنند، سریع تصمیمگیری میکنند. عملگرایی: موقع تصمیمگیری، به سریعترین روش ممکن، تصمیمگیری و اجرا میکنند. اراده: نسبت به مشارکت و اجرای کار متعهد هستند. آنها به ندرت جا میزنند، حتی زمانی که با موانع غیرقابل عبور مواجهاند. فداکاری: آنها خودرا وقف کسب و کار خود کردهاند، گاهی بخاطر این توجه، هزینه روابط خود را با دوستان و خانواده را نیز میپردازند. آنها خستگی ناپذیرند، ۱۲ ساعت کار در روز و ۷ روز در هفته، برای کارآفرینی که در حال تلاش برای بدست آوردن کسب و کار خود در زندگی است کاری غیرمعمول نیست. از خود گذشتگی: کارآفرینان عاشق چیزی هستند که انجام میدهند. این عشق است که آنها را حفظ میکند و ترک کار را برایشان دشوار؛ و این عشق به محصول و خدمات است که آنها را در ارائه کارشان بسیار موفق میکند. جزئیات: گفته شده است که شیطان مقیم جزئیات است. هرچند گاهی اینطور نیست، اما کارآفرین خود را در ورای جزئیات قرار میدهد. سرنوشت: آنها میخواهند مسئول سرنوشت خود باشند تا وابسته به یک کارفرما. درآمد: پولدار شدن لزوماً محرک کارآفرینان نیست؛ میزان درآمد سنگ ترازوی آنان است. کارآفرینان عقیده دارند اگر موفق باشند، پاداش نیز خواهند داشت. تفویض: کارآفرینان میدانند که کسب و کارشان توسط کدامیک از کارمندان کلیدی به موفقیت خواهد رسید. https://hormond.com/%DA%A9%D8%A7%D8%...3%D8%AA%D8%9F/
مشاهده قوانین انجمن