ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
صفحه 1 از 5 123 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 41
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت

    کارآفرین کیست؟

    کارآفرین کیست؟ «کارآفرین کسی است که کسب‌وکار خود را به راه انداخته باشد»، این عبارتی است که بیشتر افراد با آن موافقند. اما در این جمله اطلاعات چندانی برای پاسخ به پرسش بالا وجود ندارد. ماهیت حقیقی یک کارآفرین فراتر از این تعریف، فردی ریسک‌پذیر و نوآور است که مشتاق خلق مسیری مخصوص به خود در دنیایی است که به تغییر وضعیت موجود روی خوش نشان نمی‌دهد. اگر شما در تب‌و‌تاب راه‌انداختن کسب‌وکاری برای خودتان و کارآفرینی هستید اما نمی‌دانید برای پیمودن این جاده‌های کم‌مسافر چه توانایی‌هایی لازم دارید، این مقاله برای شماست. اینجا مواردی را می‌خوانید که ۱۵ نفر از رهبران تجاری و بنیان‌گذاران شرکت‌های معروف برای تبدیل شدن به یک کارآفرین واقعا موفق، ضروری می‌دانند.

    کلی کلارک، مدیر ارشد ترایو۱۵ (Clay Clark, CEO of Thrive15):
    «کارآفرین کسی است که درصدد حل مشکلی به روشی سودمند است، بگونه‌ای که در قبال دریافت مقدار منصفانه‌ای پول، افرادی را به آرزوهای‌شان برساند. کارآفرینی به این معنا نیست که دیگر قرار نیست چیز جدیدی یادبگیرید یا رئیس داشته باشید. موفق‌ترین کارآفرینان آنهایی هستند که بخشی از وقت خود را صرف مطالعه درباره‌ی موفقیت دیگران می‌کنند، تا بفهمند روندها و روش‌های روزانه‌ی افراد موفق چیست و چطور می‌توانند آن اصول را در زندگی و کار خودشان به کار ببرند.»






    رزی پاپ بنیان‌گذار فروشگاه آنلاین لباس رزی پاپ (Rosie Pope, founder of Rosie Pope Maternity):
    «کارآفرینی برای من یعنی خلق یک چیز، سپس پرورش و هدایت آن. کاری از سر عشق، جرئت و تلاش سخت. البته معنای کارآفرینی فراتر از اینها است، شما می‌توانید در آن بیشتر از چیزی که فکرش را بکنید رشد کنید. اما کارآفرینی آسان نیست و راه طوفانی است!»








    جنی ریپ مدیر ارشد اَول بِرو (Jennie Ripps, CEO of Owl’s Brew):
    «کارآفرینی به طور کلی معادل با پذیرش چالش‌ها است. وقتی دارید کسب‌وکاری را از صفر پرورش می‌دهید، لازم است با علف‌های هرز روبرو شوید و مشکلات را حل کنید. تلاش‌ برای مقابله با چالش‌ها اغلب منجر می‌شود روی یک استراتژی همه‌جانبه بهتر تمرکز کنید؛ چرا این مشکل رخ داد؟ چطور می‌توانم آن را حل کنم؟ آدم‌های باهوش‌تر از من چطور از پس این مشکل برآمده‌اند؟ چالش‌ها در یک شرکت نوپا معمولا به منزله‌ی «دردِ رشد» هستند. بنابراین اگر پیشروی به سوی یک چالش، برای‌تان کار دشواری است، به یاد داشته باشید با همین چالش‌هاست که کسب‌وکار شما یشرفت می‌کند!»


    ام.جی پدون بنیان‌گذار و مدیر ارشد ایندرا پابلیک رلیشن (MJ Pedone, founder and CEO of Indra Public Relations):
    «برای من کارآفرینی یعنی قدرت عملگرایی و داشتن شجاعت برای تعهد و پایداری در مسیر چالش‌ها و شکست‌ها، مبارزه‌ای است که یک کارآفرین مشتاق شرکت در آن است. کارآفرینی استفاده از تجارب گذشته و آگاهی برای انتخاب تصمیم‌های هوشمندانه است. یک کارآفرین قادر است چشم‌انداز خود را به کسب‌وکار منتقل کند. این فرآیندها به عقیده‌ی من در وجود هر کارآفرین حقیقی وجود دارد.»


    ویپ سندهِر بنیان‌گذار و مدیر ارشد های‌گراند (Vip Sandhir, founder and CEO of HighGround):
    برای اینکه کارآفرین موفقی باشید تا حد زیادی نیاز به کاردانی دارید، زیرا در مسیر کارآفرینی اغلب به بن‌بست برمی‌خورید. اگر موفقیت را می‌خواهید باید قدرت داشته باشید بعد از هر باخت‌ به مسیر خودتان برگردید. باید بدانید در آغاز کارآفرینی، در مقایسه با پیشرفت، شکست‌های بیشتری در انتظارتان خواهد بود؛ لازم است حافظه‌ی کوتاه‌مدتی داشته باشید تا بتوانید گذشته را به سرعت پشت سر بگذارید. حفظ خوش‌بینی زمانی که اتفاقات ناگوار رخ می‌دهد در کارآفرینی لازم است.
    کنراد بیلتز مدیر ارشد فرامری (Konrad Billetz, CEO of Frameri):

    «کارآفرینی توانایی تشخیص تصویر کلی، یافتن فرصت‌هایی برای بهبود زندگی دیگران، ساختن فرضیه‌هایی درباره‌ی این فرصت‌ها و سنجش مداوم حدسیات خودمان است. کارآفرینی یک آزمایش است؛ برخی آزمایش‌ها جواب می‌دهند و بسیاری از آنها شکست می‌خورند. کارآفرینی یک مسیر خروجی به دارایی فراوان و زندگی پر زرق و برق نیست. کارآفرینی تلاشی سخت و استقامت در مسیری است که وقتی زمان شما روی زمین به انتها می‌رسد، دنیای بهتری به جای بگذارید.»


    دیوید گرین‌برگ مدیر ارشد آپدیتر (David Greenberg, CEO of Updater):
    «برای من، کارآفرینی وقف کامل خویشتن در راه و از هیچ، چیزی ساختن است. کارآفرینی مطمئنا به معنای این نیست که ریسک کنید و انتظار پاداشی بزرگ داشته باشید. در مسیر خلق چیزی از هیچ، با چالش‌های بی‌شمار و موانعی روبرو می‌شوید که به نظر غیرقابل عبور می‌رسند. باور دارم که کارآفرینان بزرگ، آنهایی که برایشان احترام قائلم، می‌توانند برای عبور از این موانع و یافتن راه‌حل‌ها، تیم خود را یاری کنند.»


    پریتی سیرتنا از بنیان‌گذاران و مدیر ارشد سوییتن (Preeti Sriratana, co-founder and CEO of Sweeten):
    «کارآفرینی نوعی تفکر است که به شما امکان می‌دهد در همه جا فرصت‌ها را ببینید. فرصت‌ها ممکن است ایده‌های تجاری باشند یا استعدادهای افرادی که می‌توانند به شما برای رشد کسب‌وکارتان کمک کنند. توانایی دیدن انتخاب‌های فراوان موجود در هر موقعیت، دارای اهمیتی حیاتی است. چالش‌هایی تمام‌نشدنی سر راه شما قرار می‌گیرند که تلاش سخت شما را می‌آزمایند.»


    الن دیکر مدیر ارشد پوتیتوپیا (Allen Dikker, CEO of Potatopia):
    «کارآفرینی درباره‌ی بدست آوردن سریع پول یا یک معامله نیست. کارآفرینان موفق به چیزی فراتر از پولی که به سرعت به دست بیاید نظر دارند و به جای آن، به تصویر کلی متمرکزند تا مطمئن شوند هر کاری که انجام می‌شود در راستای هدف کلی تجارت و مفهوم کلی آن باشد. برای آنها مهم نیست که در ازای کارشان در همین لحظه چیزی به دست بیاورند.»



    اریک لپتون رئیس سیستم نجات‌دهنده‌ی زندگی پول فنس (Eric Lupton, president of Life Saver Pool Fence Systems):
    «کارآفرینی نوعی سبک زندگی است که در آن کارآفرین بودن در هویت فرد ریشه می‌دهد. کارآفرینی به اوج رسیدن یک سری ویژگی‌های شخصیتی همچون: اراده، خلاقیت، ریسک‌پذیری، رهبری و اشتیاق در فرد است. گمان نمی‌کنم بدون داشتن این خصوصیات بتوانید کارآفرین باشید، و برای من، این ایده خیلی زود ریشه دوانده است. کارآفرینی شالوده‌ی شخصیتی من و کسی است که کوشش می‌کنم باشم.»




    جردن فلیگِل بنیان‌گذار کوچ‌آپ (Jordan Fliegel, founder of CoachUp):
    «کارآفرینی همچون ندایی اجتناب‌ناپذیر از طرف زندگی به گوش می‌رسد. در این میان کسانی که آنقدر خوشبختند که از فرصت‌ها استفاده کنند، به اندازه‌ی کافی خوش‌بینند که به خودشان باور داشته باشند، آنقدر هوشیارند که مشکلات پیرامون‌شان را تشخیص دهند، به اندازه‌ی کافی سرسختند که استقامت داشته باشند، و آنقدر جسورند که به دفعات دست به عمل بزنند، به این ندا پاسخ می‌دهند. کارآفرینی کاری نیست که به دلیل داشتن ایده‌ای، آن را انجام می‌دهید، بلکه کارآفرینی یعنی داشتن خلاقیت برای پرسیدن، قدرت برای باور داشتن و شجاعت برای حرکت کردن.»


    جاستین اسمیت بنیان‌گذار و مدیر ارشد شرکت کیدز گو (Justine Smith, founder and CEO of Kids Go Co):
    «پیمودن راه کارآفرینی برای بسیاری از ما یک سبک زندگی است، ما اینگونه ساخته شده‌ایم و انتخاب دیگری نداریم. ما به وسیله‌ی نیازی ذاتی به خلق کردن، ساختن و رشد کردن انگیزه پیدا می‌کنیم. برای اینکه کارآفرین موفقی باشید باید دروناً مثبت باشید تا بتوانید ورای چالش‌ها و موانع روزمره را ببینید و همیشه به جلو حرکت کنید. علاوه بر این باید استاد شعبده‌بازی با چند بشقاب در آن واحد باشید، باید بتوانید بین فکرکردن، استایل‌ها و کارها، لحظه به لحظه در گردش باشید. مهم‌تر از همه اینکه نباید از شکست بترسید، باید بتوانید به راحتی با ناشناخته‌ها و ریسک‌ها زندگی کنید، مدل ذهنی‌ای که مسلما مناسب هر کسی نیست!»


    جنیفر مک‌دونالد و هیلی کر بنیانگذاران زیپیت بدینگ (Jennifer MacDonald and Hayley Carr, founders of Zipit Bedding)
    «کارآفرین بودن به معنای هیچ وقت تسلیم نشدن و ارائه‌ی تمام داشته‌ها است زمانی که اوضاع سخت می‌شود. اگر واقعا به کاری که می‌کنید عشق و باور دارید، پس باید جایی که هستید بمانید. کارآفرینی به معنی دانستن همه چیز درباره‌ی کسب‌وکارتان نیست. باید فروتنی پیشه کنید و از سر نفس عمل نکنید. همیشه مشتاق رشد، تغییر و آموختن باشید.»


    مایا هاگ رئیس و یکی از بنیانگذاران «خودم را می‌بینم» (Maia Haag, co-founder and president of I See Me!):
    «کارآفرینی، پیدا کردن یک فرصت و فراهم کردن منابع برای تبدیل یک احتمال به یک واقعیت است. کارآفرینی تصور کردن چیزی جدید و خلق آن است. کارآفرینی شامل ریسک کردن است اما این پاداش را به همراه دارد که میراثی خلق کنید. رضایت به وضع موجود، قواعد و مهارت‌های بیشمار، که حرکتِ رو به جلو را مختل می‌کنند و همینطور ترس از شکست مواردی متضاد با کارآفرینی هستند.»


    مایک مالون، بنیانگذار لیواستاک فریمینگ (Mike Malone, founder of Livestock Framing):
    «وقتی بحث بر سر این است که چطور یک کارآفرین موفق باشیم، گمان من این است که چنین فردی باید از نظر روانی انسانی محکم باشد. قمارِ کارآفرینی، سنگین و موانعِ سر راه فراوان است. حفظ تمرکز فارغ از موانعی که وجود دارند، مهم‌تر از هر چیزی است. این به این معناست که کارآفرینی یعنی در دست گرفتن همه‌ی اختیار سرنوشت خودتان. اگر این موضوع برای شما اهمیت دارد، پس تمام چالش‌هایی که با وارد گود شدن به فرد وارد می‌شود برای شما تنها بهای ناچیزی است که باید پرداخت کنید.»




    برگرفته از: businessnewsdaily



    https://www.chetor.com/22783-%da%a9%...c%d8%b3%d8%aa/
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرین کیست؟
    امروزه یکی از راهبردهای اساسی که جهت توسعه اقتصادی کشورها و دستیابی به توسعه پایدار مطرح است توسعه کارآفرینی در بعد فردی و سازمانی است. از جمله اقدامات لازم برای دستیابی به این مهم، بسترسازی است که یکی از مهم‌ترین جنبه‌های آن شناخت و توسعه فرهنگ کارآفرینی است. کارآفرینان ویژگی‌های مشخصی داشته که بر اساس نتایج تحقیقات صورت گرفته بسیاری از آنها اکتسابی بوده و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء و تشویق خصوصیات کارآفرینی منجر به رواج روحیه کارآفرینی در میان افراد جامعه می‌گردد. مسلما لازمه این امر، شناسایی و تبیین خصوصیات مثبت کارآفرینی است. کارآفرینی و کارآفرین دو واژه‌ای هستند که امروزه در رسانه‌ها مکررا مطرح شده و به همین دلیل اکثر نسل جوان جامعه با نمونه‌هایی از مصادیق آن آشنا بوده و به محض شنیدن این واژگان، کارآفرینان مشهورى را در ذهن خویش به یاد می‌آورند. کارآفرینان با ابتکار عمل خود کیفیت زندگى در جامعه را بهبود می‌بخشند، افزایش بهره‌وری، فراهم نمودن سرگرمی‌های بیشتر، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتى و نیز ارتقاء ارتباطات از جمله نتایج فعالیت این افراد به شمار می‌رود. در این نوشته درباره اثر کارآفرینان بر اقتصاد و اهمیت فرهنگ کارآفرینی در دنیای کسب و کار صحبت شده و ویژگی‌ها و خصوصیات اصلی افراد کارآفرین بیان می‌گردد.


    مقدمه
    دنیای امروز با سرعت زیادی در مسیر تغییر و پیشرفت قدم بر می‌دارد. اگر در گذشته نه چندان دور، دارایی افراد با شاخص‌های سخت‌افزاری و دارایی‌های مشهود سنجیده می‌شد، امروزه این نوآوری، ابداع و دارایی‌های نرم‌ (مانند مالکیت معنوی، برند، پتنت و ...) هستند که سرمایه اصلی افراد شناخته می‌شوند. آمارها نشان می‌دهد که در دنیای امروز ثروتمندترین افراد دنیا افراد صاحب دانش و کارآفرینان هستند. این کارآفرینان‌ هستند که با تشخیص‌ فرصت‌ها و موقعیت‌ها و استفاده به موقع از آنها، پیشگام تغییر در اقتصاد و تحولات‌ اجتماعی‌ محسوب‌ می‌شوند.
    کارآفرینی به عنوان نماد پیشرفت در عصر مدرنیته تلقی شده و واژه کارآفرین در درون خود در بردارنده معنای موفقیت است. این واژه به اشخاصی اطلاق می‌شود که اراده، خلاقیت، پایداری و موفقیتشان، آنها را به رهبران مجموعه تحت مدیریتشان تبدیل می‌کند. کارآفرینی سه زیر مجموعه اصلی دارد که عبارتند از:
    کارآفرینی فردی، کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی اجتماعی که در این قسمت از توضیح بیشتر در مورد آنها صرف‌نظر می‌شود؛ اما پاسخ به سؤالات زیر شاید ‌بتواند به فهم بهتر موضوع کمک نماید:
    چه کسی کارآفرینی می‌کند؟ این شـخص چه ویژگی‌هایی دارد؟ انگیزه اصلی او برای کارآفرینی چیست؟ رویکرد رفتاری او چگونه است؟ از چه شیوه‌هایی استفاده کرده و چه راهبردهایی را به کار می بندد؟ کارآفرینی تحت کدام شرایط زمانی و مکانی شکل می‌گیرد؟ هنجارهای غالب بر یک محیط کارآفرینانه چیست؟

    کارآفرین کیست؟
    در گذشته تصور بر این بود که کارآفرینان زاده می‌شوند و برای کارآفرین شدن به خصوصیات خاصی احتیاج است. سابقه مفهوم کارآفرینی در دانش امروزی به سه قرن پیش برمی‌گردد؛ اما تعریف واژه‌ کارآفرینی چیست و کارآفرین به چه کسی گفته می‌شود؟
    تا امروز تعریف مشخص و کاملی که مورد پذیرش اکثریت باشد برای این واژه مطرح نشده است؛ هر چند که طی سال‌های طولانی و توسط افراد متفاوت تعاریف متعددی برای این واژه بیان شده است. از نقطه نظر زمانی، نخستین کسی که این مسئله را مطرح کرد فردی به نام کانتیلون بود. به‌طور خلاصه کارآفرین در سیر تاریخی‌ و روند تکاملش چنین بیان‌ شده‌ است‌:
    • کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ ابزار تولید را به‌ منظور ادغام‌ آنها برای‌ تولید محصولات‌ قابل‌ عرضه‌ به‌ بازار، ارائه ‌می‌کند. (R. Cantillon، ۱۷۳۰)
    • کارآفرین‌ عاملی‌ است‌ که‌ تمامی‌ ابزار تولید را ترکیب‌ می‌کند و مسئولیت‌ ارزش‌ تولیدات‌، برگشت سرمایه اولیه، دستمزدها، بهره‌ و اجاره‌ای‌ که‌ می‌پردازد و همچنین‌ سود حاصل‌ را بر عهده‌ می‌گیرد. Jean Baptiste Say)، ۱۸۰۳)
    • کارآفرین‌ در حالی‌ که‌ مدیر، سرپرست‌ و هماهنگ‌کننده ‌فعالیت‌های‌ تولید است‌، برنامه‌ریز، نوآور و تصمیم‌گیرنده‌ نهایی‌ در یک‌ شرکت‌ تولیدی‌ نیز هست. (F.Redlich، ۱۹۵۸)
    • جنبه‌ اصلی‌ کارآفرینی‌ شناسایی‌ و بهره‌برداری‌ از کارهای ‌فرصت‌طلبانه‌ برای‌ گسترش‌ شرکت‌های‌ کوچک‌تر است. (E.Penrose، ۱۹۶۸)
    • کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ مایل‌ و قادر به ریسک‌پذیری‌ است‌ و در عین‌ حال‌ ابزار تولیدی‌ و اعتباری‌ را ترکیب کرده تا به‌ سود یا اهداف‌ دیگری ‌همچون‌ قدرت‌ و احترام‌ اجتماعی‌ دست‌ یابد. (G.Eddy & K.Olm، ۱۹۸۵)
    • کارآفرینی‌ خلق‌ و ایجاد بینشی‌ ارزشمند از هیچ‌ است‌. کارآفرینی‌ فرآیند ایجاد و دستیابی‌ به‌ فرصت‌ها و دنبال‌ کردن‌ آنها بدون‌ توجه‌ به ‌منابعی‌ است‌ که‌ در حال‌ حاضر موجودند‌. کارآفرینی‌ شامل‌، خلق‌ و توزیع‌ ارزش‌ و منافع‌ بین‌ افراد، گروه‌ها، سازمان‌ها و جامعه‌ است. (J.Timmons، ۱۹۹۰)
    • کارآفرینان‌ افرادی ‌نوآور، با فکری‌ متمرکز و به‌ دنبال‌ کسب‌ توفیق‌ و مایل‌ به‌ استفاده‌ از میان‌برها هستند که‌ کمتر مطابق‌ کتاب‌ کار می‌کنند و در نظام‌ اقتصادی‌، شرکت‌هایی‌ نوآور، سودآور و با رشدی‌ سریع‌ را ایجاد می‌نمایند. (D.Mckeran & E.Flannigan، 1996)
    در مجموع می‌توان گفت، کارآفرین کسی است که کسب و کاری را همراه با ریسک و در شرایط عدم اطمینان برای دستیابی به هدفی به منظور کسب سود و یا رشد از طریق فرصت‌های قابل توجه و فراهم کردن منابع لازم برای تبدیل کردن سرمایه به یک محصول یا خدمت راه‌اندازی می‌کند. (ویکی پدیا به نقل از سایت businessdictionary.com)
    http://edu.nano.ir/paper/753
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    ویژگی‌های‌ کارآفرینان‌
    برای تبدیل شدن به یک کارآفرین به ویژگی‌های خیلی خاصی نیاز نیست، هرچند که داشتن برخی ویژگی‌ها قدم برداشتن در این مسیر را تسهیل می‌کند. محققین با بررسی‌ کارآفرینان حوزه‌های مختلف به این نتیجه رسیده‌اند که یک سری از ویژگی‌های مشترک بین اکثر کارآفرینان وجود دارد که هر شخصی و در هر رده سنی و اجتماعی می‌تواند بخشی از این خصوصیات را داشته باشد. از طرف دیگر، هر کارآفرینی نیز به یک نسبت از این ویژگی‌ها برخوردار نیست و البته برای رسیدن به موفقیت در یک زمینه خاص نیز به یک نسبت به این ویژگی‌ها نیاز ندارد. در واقع طیف گسترده‌ای از خصوصیات در این افراد وجود دارد که این موضوع خود یکی از دلایلی است که رسیدن به یک تعریف واحد از کارآفرینی را دشوار می‌کند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های افراد کارآفرین اشاره می‌شود.
    ۱- مسئولیت‌پذیری و استقلال‌طلبی: شاید اولین حسی که با شنیدن کلمه کارآفرین به انسان دست می‌دهد احساس استقلال طلبی باشد. کارآفرینان ترجیح می‌دهند برای خودشان کار کنند و خود مدیریت منابعشان را در دست داشته باشند. این احساس استقلال‌طلبی، نوعی احساس مسئولیت‌پذیری را نیز به دنبال خواهد داشت، چراکه فرد خود تصمیم گیرنده اصلی است.
    ۲- ریسک‌پذیری متعادل: ریسک کردن لازمه شروع یک فعالیت جدید است. با این حال بین ریسک یک فعالیت و شکست یا موفقیت در آن رابطه مستقیمی وجود ندارد. ریسک‌ها باید معقول و حساب شده باشند. شاید فعالیت یک کارآفرین از نگاه دیگران غیرواقعی و دست‌نیافتنی باشد ولی آنها با استفاده از دانش خود، فرصت‌های موجود را شناسایی کرده و پس از سنجیدن پیش زمینه‌ها و بهره‌گیری از تجربیات، با یک دید حساب شده شروع به فعالیت می‌کنند. بهترین عبارت برای بیان این ویژگی این است که کارآفرینان موفق، هیچ‌گاه بی‌محابا خطر نمی‌کنند.
    ۳- اعتماد به نفس: کارآفرینان ایمان دارند که در نهایت موفق خواهند شد. آنها نسبت به موفقیت خود، خوش‌بین هستند. این احساس اعتماد به نفس گاهی باعث شکست اولیه آنها می‌شود اما در نهایت موفقیت از آن افرادی است که در تنگناها به خود باور داشته باشند. شاید بیان این نکته جالب توجه باشد که اکثر کارآفرینان موفق، حداقل یک بار شکست خورده‌اند که یکی از دلایل آن را می‌توان اعتماد به نفس زیاد آنها به خود دانست.
    ۴- نگرش مثبت: خوش‌بینی عاملی است که بیشتر در شروع یک فعالیت جدید بروز می‌کند. کارآفرینان به مشکلات به چشم چالش‌هایی نگاه می‌کنند که در نهایت آنها را به مسیرهای بیشتری برای موفقیت می‌رساند.
    ۵- تلاش و پشتکار: برای رسیدن به موفقیت، به تلاشی بیشتر از حالت معمولی نیاز است. شاید در ابتدا لازم باشد که کارآفرینان برای ساعات طولانی مشغول به کار باشند ولی این انرژی و تلاش بیشتر، قطعا یکی از علت‌های موفقیت تمامی کارآفرینان بوده است.
    ۶- آینده‌نگری: زمان منتظر کسی نمی‌ماند و اگر شما قبل از عملی کردن یک موضوع، نسبت به آن آینده‌نگری نداشته باشید ناچار خواهید بود در انتها با استرس مربوط به زمان دست و پنجه نرم کنید. کارآفرینان در جایی که مردم عادی تنها مشکلات و موانع را می‌بینند، به ‌پیش‌رو نیز توجه داشته و پتانسیل‌ها را زودتر از دیگران کشف می‌کنند.
    ۷- مهارت در سازماندهی: اگر به فرآیند کسب و کار به چشم یک بازی شطرنج نگاه شود، کارآفرینان آن دسته از شطرنج بازانی هستند که از تمامی مهره‌های خود، به‌جا، درست و به موقع استفاده می‌کنند. ترکیب اثربخش افراد و منابع و سازماندهی بهینه آنها مهارتی است که بیش از همه به تجربه نیاز داشته و به نوعی اکتسابی است.
    ۸- توجه به ارزش‌هایی بیش از پول: یکی از تصورات غلط درباره کارآفرینان این است که آنها تنها برای دستیابی به پول کار می‌کنند. تحقیقی که به تازگی در آمریکا انجام شده نشان می‌دهد که تنها 10% از کارآفرینان، درآمدی بیش از یک کارمند میان‌رده دارند. البته که اصلی‌ترین راه برای رسیدن به یک ثروت افسانه‌ای نیز کارآفرینی است ولی اگر دستیابی به پول مهم‌ترین انگیزه فرد برای کارآفرینی باشد، احتمالا شکست در همین نزدیکی‌هاست. برای یک کارآفرین، پول تنها یک سمبل از دستیابی به موفقیت است. برای او اولویت‌های مهمتری مانند استقلال، نوآوری و اشتغال‌زایی مطرح است.
    ۹- انگیزه درونی بالا: انگیزه‌های آدمی از دو منبع بیرونی یا درونی سرچشمه می‌گیرند. عواملی مثل تنبیه یا تشویق از جمله انگیزه‌های بیرونی و مواردی مانند احساس نیاز و میل به پیشرفت از دسته انگیزه‌های درونی به‌شمار می‌روند. در مورد کارآفرینان مهم‌ترین عامل مؤثر بر انگیزه، از درون آنها شکل می‌گیرد.
    ۱۰- تعهد بالا: کارآفرینی، کاری دشوار است و راه‌اندازی موفق یک کسب و کار، نیازمند تعهد بالا از سوی کارآفرین است. کارآفرینان باید این احساس را در مجموعه خود و اطرافیانشان ایجاد کنند که در شرایط سخت، می‌توان بر روی تعهدات آنها حساب کرد.
    ۱۱- صبوری: صبر و حوصله هم در مواجه با مشکلات و هم در انتظاراتی که از یک کسب و کار جدید وجود دارد، نمود پیدا می‌کند. معمولا افرادی که قدرت تحمل پایینی دارند، در مکان‌هایی مشغول به فعالیت می‌شوند که تغییرات به‌صورت اندک در آنها اتفاق می‌افتد. در یک کسب و کار تازه راه اندازی شده، شرایط به صورتی است که گاهی اوقات تنها با صبر و حوصله می‌توان راهی برای غلبه بر مشکلات یافت.
    ۱۲- انعطاف‌پذیری: یکی از ویژگی‌های بارز کارآفرینان، توانایی آنها در سازگاری و تطابق با نیازهای متغیر مشتریان و کسب و کارشان است. بسیاری از شرکت‌ها در ابتدا در زمینه‌ دیگری فعالیت می‌کرده‌اند ولی نیاز بازار و انعطاف پذیری رهبرانشان، یا آنها را به مسیر جدیدی سوق داده و یا این‌که باعث افزودن بخش‌های جدید به مجموعه شده است.
    صفاتی مانند سخت‌کوشی، کنجکاوی و اشتیاق به آموختن، برقراری روابط اجتماعی، خلاقیت و فرصت‌گرایی از دیگر واژه‌هایی است که به‌عنوان صفت‌های کارآفرین مطرح می‌شوند. در جدول ۱ برخی تفاوت‌های افراد کارآفرین و غیرکارآفرین دسته‌بندی شده است.

    جدول ۱- فهرست برخی ویژگی‌های افراد کارآفرین و غیرکارآفرین [۲]

    البته باید در نظر داشت این‌گونه نیست که بتوان از قبل پیش‌بینی کرد چه کسی کارآفرین می‌شود و چه کسی نمی‌شود؛ به عبارت دیگر، ویژگی‌های کارآفرینان بسیار متنوع است. مثال‌های بی‌شمار از افرادی وجود دارد که در این مسیر با مشکلات فراوان مواجه بوده‌اند، ولی هرگز امید خود را از دست نداده و ثابت کرده‌اند که در مسیر موفقیت محدودیتی که بتواند انسان را به کلی از رسیدن به هدفش باز دارد وجود ندارد.

    انگیزه‌های افراد کارآفرین
    انگیزه‌های بسیاری برای ورود افراد به دنیای کارآفرینی وجود دارد. کارآفرینان از کسب موفقیت شاد می‌شوند. آنها تمایل دارند کار خود را به نحو احسن انجام داده و حتی بهترین باشند. تمایل به پیشی گرفتن از موفقیت‌های گذشته، موجب شادی و احساس رضایت کارآفرینان است. کارآفرینی فرصتی است تا این افراد استعدادهای درونی خود را به منصه ظهور برسانند. کارآفرینان به فعالیت خود تنها به چشم منبع درآمد و ثروت نگاه نمی‌کنند. معیار‌های دیگری مانند احساس امنیت، استقلال، تنوع کار‌ها و علایق نیز در یک کسب و کار، مدنظر کارآفرینان است. سطح درآمد بالاتر نیز در کنار این عوامل موجب رغبت بیشتر به مقوله کارآفرینی است. تحقیقات نشان داده است که رضایت شغلی در میان کارآفرینان در مقایسه با کارمندان به مراتب بیشتر است.

    عناصر موفقیت کارآفرین
    برای شروع هر کسب و کار، تهیه و تدوین طرح تجاری ضروری است. تهیه برنامه کسب‏ و کار این امکان را به کارآفرین می‌دهد که از شرایط موجود آگاه شده و بی‌گدار به آب نزند. اولین نیاز هر کسب ‏و کار، وجود مشتری یا در مفهوم بزرگ‏تر، بازار فروش است. اگر کسی خریدار کالاها یا خدمات شرکتی نباشد، کسب ‏و کار آن شرکت به زودی ورشکسته خواهد شد؛ از سوی دیگر، زمانی بازار مناسب برای محصولات یک شرکت وجود خواهد داشت که آن شرکت، کالا یا خدمتی را ارائه نماید که بر اساس نیازی پاسخ داده ‏نشده در جامعه تعریف شده ‏باشد. در واقع رمز موفقیت در کارآفرینی، ایجاد تمایز است. جک ما (Jack ma)، کارآفرین موفق چینی، جمله قابل تاملی درباره این موضوع دارد که بیان می‌کند:" از ایده‌های رقبای خود درس بگیرید، ولی هیچ ‌وقت کپی نکنید، کپی کردن موجب شکست کسب و کار شما و مرگ آن می‌شود." در مرحله بعدی، کارآفرین باید هنر خود را در تشکیل هسته اولیه اعضا بروز داده و افرادی را با خود همراه کند که پیمودن ادامه مسیر را میسر سازد. در نهایت برای دستیابی به تمام این موارد نیاز به سرمایه‏ وجود‏ دارد. بخش امیدوارکننده موضوع این است که برای شروع کسب و کار، به سرمایه هنگفتی نیاز نیست. به کرات ثابت شده که بسیاری از کسب و کارهای بزرگ با سرمایه جزئی ایجاد شده و از طرف مقابل، هیچ تضمینی برای موفقیت یک سرمایه‌گذاری بزرگ مالی وجود ندارد. در انتها باید به اهمیت وجود عواملی مانند ارتباطات سازنده، فرهنگ سازمانی و ... اشاره کرد.
    اخیرا در یکی از مراکز کارآفرینی سوئد، طی گزارشی نظر تعدادی از موسسان، مدیران، اعضا تیم‌های مدیریتی و سرمایه‌گذران کسب و کارهای موفق را در مورد مهم‌ترین عوامل موفقیت یک کسب و کار جویا شده‌اند. در شکل 1 نتایج این تحقیق همراه با میزان اهمیت هر مورد مشخص شده است.


    شکل ۱ - عناصر موفقیت کارآفرینان [۱۰]

    نتیجه‌گیری
    کارآفرین فردی است که به دنبال فرصت‌های جدید بوده و سعی در برطرف کردن خلأهای موجود در اطراف خود دارد. برای کشف فرصت‌ها راه‌های زیادی مانند مشاهده بازار، جستجو در اینترنت، برقراری ارتباط و مشورت با دیگران و امثال این‌ها وجود دارد. آنچه مهم است حضور یک ذهن خلاق در مواجهه با شرایط است تا به‌جای دیدن نیمه خالی لیوان و شکایت از وضع موجود، سعی در بهبود شرایط داشته باشد.
    گاهی اوقات موفقیت افراد کارآفرین وابسته به شانس و تصادفی تلقی می‌شود، اما باید پذیرفت که سهم اصلی موفقیت از آنِ کارآفرین است. روان‌شناسان معتقدند که شانس هرکس زاییده فکر اوست. نگاه کارآفرینانه به دنبال تقویت این باور در خود است که استفاده به‌موقع از لحظه‌ها و فرصت‌ها، نقش اساسی در موفقیت دارد. البته که موفقیت همیشه حاصل نمی‌شود. به تجربه ثابت شده افرادی که آگاهانه و خردمندانه اقدام به کاری می‌کنند، حتی اگر هم اتفاقات بدی برای آنها بیافتد، از درون همان مشکلات، فرصت‌ها را پیدا کرده و با سرسختی بر آنها پیروز می‌شوند.
    در انتها باید به این موضوع اشاره شود که کارآفرینی در اصل یک روش زندگی کردن است، نگرش یک کارآفرین به موضوع‌های مختلف است که تفاوت‌ها را ایجاد می‌کند و این همان نکته اصلی کارآفرینی است؛ به‌عبارت دیگر در سیستمی که طالب یکنواختی است، کارآفرین متفاوت عمل می‌کند و با متفاوت عمل کردن می‌توان دنیای بهتری ساخت. ایجاد تمایز، فلسفه اصلی کارآفرینی است. یک کارآفرین همانند یک رهبر می‌تواند در افراد ایجاد انگیزه کرده و آنها را نیز به خودباوری برساند، زیرا باور دارد که موفقیت سهم کسانی است که تلاش کرده و به خود ایمان داشته باشند. می‌توان گفت فرهنگ کارآفرینی، گروهی از افراد را در برمی‌گیرد که نفع فردی خود را در تلاش برای دستیابی به موفقیت گروه می‌دانند؛ و البته موفقیت گروه موجب پیش‌برد منافع فردی آنان نیز هست.
    مشاهده مقاله | کارآفرین کیست؟
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفريني چيست، کارآفرين کيست؟
    کارآفريني موضوعي است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشي کشورهاي جهان قرار گرفته است. بررسي تاريخ ادبيات کارآفريني مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئوري هاي اقتصادي و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوري هاي ساير رشته هاي علوم گرديده است.
    کانتيلون (1755) که ابداع کننده واژه کارآفريني است، کارآفرين را فردي ريسک پذير مي داند که کالا را با قيمت معلوم خريداري مي کند و با قيمت نامعلوم مي فروشد. جين بپنتيست سي کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مي داند اما ويژگي خاصي را براي او در نظر نمي گيرد. به عبارت ديگر فردي بايد عوامل توليد (زمين، نيروي کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص "کارآفرين" و به کار او "کارآفريني" گفته مي شود.
    يکي ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفريني توسط شومپيترارائه شده است. وي در کتاب خود با عنوان "ئئوري توسعه اقتصادي" بين مفهوم واژه نوآوري و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري مي داند. به نظر وي نوآوري عامل اصلي ثروت و ايجاد تقاضاست. بنا بر اين کارآفرينان مديران يا مالکاني هستند که با راه اندازي يک واحد توليدي- تجاري از اختراع بهره برداري مي کنند.
    با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص مي توان گفت کارآفرين کسي است که:
    - کار و شغل ايجاد کند.
    - خوداشتغالي و ديگر اشتغالي ايجاد کند.
    - ارزش افزوده ايجاد کند.
    - محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد.
    - خلاقيت و نوآوري کاربردي داشته باشد.
    - با خطرپذيري، فعاليت هاي توليدي و اقتصادي انجام دهد.
    - نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد.
    - فرصت ها را به دست آورد ها تبديل کند.
    - منابع و امکانات را به سوي هدف هدايت کند.
    - براي تقاضاهاي بالقوه محصول بيافريند (پيش بيني در عرضه و تقاضا).
    - ايده خلاق را به ثروت تبديل کند.
    انواع کارآفريني

    در يک نگاه کلي مي توان کارآفريني را به دو نوع اساسي تقسيم نمود. کارآفريني فردي و کارآفريني سازماني. اگر نوآوري و ساخت محصولي جديد يا ارائه خدماتي نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفريني فردي و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازماني باشد؛ آن را کارآفريني سازماني مي نامند.
    بسياري از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکت هاي کوچک و متوسط (SMEها) شروع مي نمايند. اين شرکت ها سهم به سزايي در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت هاي بزرگ از انعطاف پذيري بالايي برخوردارند. لذا بسياري از دولت ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براي واحدهاي کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها (مراکز رشد فناوري)، پارک هاي صنعتي و فناوري فراهم نمايند و آنها را تا زماني که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاي جنوب شرقي آسيا 95% کل بنيادهاي اقتصادي و صنعتي کشورها را SMEها تشکيل داده و به عنوان رکن اساسي در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذارند.
    مشارکت فناوري اطلاعات در کارآفريني

    امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود مي‌آورند. فردي كه از بازراهاي مختلف و قيمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري را براي رسيدن به سود بيشتر مي تواند بگيرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي مي‌شود و در مكانيزم تصميم‌گيري و انجام بهتر آن اثر مي‌گذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزوده‌اي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد مي‌كند.
    اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت كارآفريني هستند. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمان‌ها و انسان‌ها امكان‌پذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته مي‌باشد. در شناسايي نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايده‌پرداز يا تئوريسين مي‌بايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راه‌حل‌هايي براي رفع‌آن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليت كارآفريني است.
    فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازه‎اي را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامين‎كنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همه عوامل دست‎اندركار يك چرخه اقتصادي قادرند در يك فضاي مجازي مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينترنت تئوري‎ها و نظريات جديدي را به ميان آورده است كه يكي از آنها اشتغال پيوسته است.
    در اين نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رايانه اي انجام مي دهد و حاصل کار را (که مي تواند محصولي مانند يک نرم افزار يا خدمتي نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار مي دهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجاري اعتباري اينترنتي نظير حسابهاي اينترنتي و کارتهاي اعتباري صورت مي گيرد. مجموعه اين فعاليت ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک ناميده مي شود، قابل بررسي است.
    در حقيقت تجارت الكترونيكي يكي از نمودها و كاربردهاي ويژه فناوري اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعي از تعاملات بازرگاني در كشورهاي پيشرفته به شيوه الكترونيكي صورت مي‎پذيرد. بر اساس آمارهاي رسمي اعلام شده، تجارت الكترونيكي آمريكا طي سال 2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بيني مي‎شود در سال 2006 به 1/7 هزار ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكي مالزي در سال 2002، 7/13 ميليارد دلار بود كه پيش بيني مي شود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد . بديهي است كه رسيدن به چنين حجم‎هاي دلاري در تجارت الكترونيكي بر اساس برنامه‎ريزي‎ و استفاده از فرصتهاي تجاري امكانپذير خواهد بود.
    شركت‌هايي مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانسته‌اند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان مي‌دهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته ارزش برخي از اين شركت‌ها بيش از 200 برابر شده است. كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نمي‌شود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرم‌افزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفريني در شيوه‌هاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاري‌ها و شبكه‌هاي مجازي، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و ... همه و همه گستردگي كارآفريني در عصر اطلاعات را نشان مي‌دهند.
    اينترنت شبكه‌اي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه مي‌توان به راحتي در آن تجارت نمود. براي اين منظور مي‌بايست افراد كارآفرين با ايده‌هايي نو، شركت‌هايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوق‌العاده‌اي يافتند آنها را بفروشند.
    گسترش روز افزون اينترنت در عرصه هاي گوناگون خدمات که بر مبناي پيدايش نيازهاي جديد صورت مي گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشتري جذب اين بازار کار مجازي شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاي خصوصي و دولتي در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفي محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند، از اين رو اولين نيازي که فرا روي آنها قرار مي گيرد؛ مراجعه به افرادي است که از دانش و مهارت كافي براي انجام چنين
    فعاليت هايي برخوردار باشند. طبيعي است که امروز نمي‎توان مؤسسه‎اي را عاري از متخصصان فناوري اطلاعات يافت. ورود رايانه و فناوري‎هاي مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتي سبب شده است که بازاري دائمي براي متخصصان فناوري اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناوري اطلاعات به عنوان يک پديده به نوبه خود سبب کارآفريني در حوزه هاي مختلف گرديده است.
    ويژگي هاي مؤثر فناوري اطلاعات در كارآفريني

    فناوري اطلاعات با برخورداري از ويژگي ها و قابليت هاي مختلف توانسته است انعطاف پذيري شايان توجهي را در زمينه كارآفريني از خود نشان دهد. همين ويژگي ها سبب افزايش كارايي اين فناوري در امر كارآفريني و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلي مي توان به برخي از اين ويژگي ها اشاره نمود:
    افزايش سرعت

    محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهره‌وري را افزايش مي‌دهد. فناوري اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم مي‌كند.
    افزايش دقت

    در مشاغل مبتني بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه فناوري اطلاعات دقتي بالا و ثابت را تامين و تضمين مي‌كند. در انواع فعاليت‌هاي پردازشي و محاسباتي دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
    كاهش اندازه فيزيكي مخازن اطلاعات

    با توسعه فناوري اطلاعات و بكارگيري آن ديگر لزومي به حمل و نگهداري حجم زيادي از كتاب‌هاي مرجع تخصصي وجود ندارد. به راحتي مي‌توان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نموده و يا آنكه منابع مورد نياز را از طريق شبكه‎هاي رايانه‎اي دريافت نمود.
    رفع برخي از فسادهاي اداري

    استفاده از فناوري اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش مي‌دهد و بسياري از واسطه‌ها را حذف مي‌كند. اين دو مزيت كليدي منجر به رفع برخي از فسادهاي اداري خصوصاً در سطوح پايين مي‌شوند.
    ايجاد امكان كار تمام وقت

    به كمك فناوري اطلاعات بسياري از استعلام‌ها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكه‌هاي كامپيوتري و به صورت خودكار انجام مي‌گيرد. بنابراين مي‌توان به صورت بيست و چهار ساعته از آن بهره گرفت.
    ايجاد امكان همكاري از راه دور

    مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستم‌هاي همكاري، EDIو غيره نمونه‌هايي از كاربردهاي فناوري اطلاعات در اين زمينه هستند.
    كاهش هزينه‌هاي سيستم يا سازمان

    با توجه به موارد فوق به خصوص افزايش سرعت كه باعث انجام تعداد كار بيشتر مي‌شود و انجام كار تمام‌وقت، بهره‌وري سيستم افزايش مي‌يابد و در نتيجه باعث كاهش مقدار زيادي از هزينه‌ها مي‌گردد.
    وضعيت فعلي و آينده در بازار کار فناوري اطلاعات

    گزارشي که اخيراً توسط مجمع فناوري اطلاعات آمريکابراي سال 2003 تهيه و ارائه شد، روشن ساخت در آينده تقاضا براي نيروي کار فناوري اطلاعات (IT) در کشورهاي در حال رشد رو به فزوني خواهد گذاشت و در کشورهاي پيشرفته کاهش خواهد يافت. همچنين در گزارش مذکور آمده است که تفاوتهاي چشمگيري ميان روشهاي شرکت هاي IT و غير IT در رسيدگي به نيازهاي نيروي کار وجود دارد، از جمله تمايل به صادر نمودن متخصصان معيني از مشاغل IT به كشورهاي خارجي.
    در حال حاضر از هر 10 نفر کارمند IT ، 9 نفر در بانکها، شرکت هاي بيمه، کارخانه هاي توليدي و ديگر سازمانهاي غير IT کار مي کنند. بررسي جديدي که توسط مجمع فوق الذكر به عمل آمده است، نشان مي دهد که نه تنها اکثريت کارکنان IT در خارج از صنعت IT فعاليت دارند، بلکه ديدگاه و اميدهايي که از دو گروه کارکنان IT و غير IT وجود دارد، کاملًا متفاوت است. در سالهاي گذشته مشاغل IT با يک ضريب رشد دو رقمي به عنوان راهي براي پيشرفت مطرح بودند، حداقل براي کساني که به دنبال سريع ترين روش استخدام بودند. اکنون نسبت به سالهاي قبل چيزهاي زيادي تغيير کرده است، حتي اقتصاد هم روند بهبود خود را خيلي آرام و به تدريج طي مي کند.
    امکان استخدام خارج از صنعت IT مطمئن تر به نظر مي رسد و به آشفتگي کمتري دچار مي شود. شرکتهاي غير IT استعداد بيشتري در استخدام نيروي کار مطابق برنامه هاي خود دارند و مشاغل را به ندرت به خارج از کشور منتقل مي کنند، ضمن آنکه روند افزايش حقوق در آنها طبيعي تر است و پرداخت ما به التفاوت يا مساعده به پرسنلشان را قطع نمي کنند.
    واقعيت در آمريکا اين است که شرکت هاي IT 41219 نفر از کارمندان خود را بين فصل اول سال 2002 و فصل اول سال 2003 اخراج کردند که اين رقم در مورد شرکتهاي غير IT بالغ بر 438924 بود. استخدام در شرکتهاي IT طي يک دوره 12 ماهه همچنان ناچيز بود. اين داده ها به معناي آن هستند که نيروي کار IT در كشورهاي پيشرفته و صنعتي در حال ثبات و استقرار است.
    بازار نرم مشاغل IT نشان دهنده اين حقيقت بوده است که از هر چهار شرکت سه شرکت مي گويند طي دوازده ماه گذشته تغييري در پرداخت حقوق کارکنان IT خود نداشته اند. 76 درصد از شرکت هاي غير IT و 49 درصد از شرکت هاي IT که اين تغيير را داده اند، مي گويند طي سال گذشته پرداخت ها را افزايش داده اند. فقط 8 درصد از شرکت ها که دست به کار شده اند، مي گويند که طي 12 ماه گذشته پرداختهايشان همچنان در سطح پاييني قرار داشته است. شرکت هاي IT بيش از 20 برابر بيشتر از اين رقم نسبت به شرکت هاي غير IT سهم داشته اند. 17 درصد از شرکتها مي گويند که براي تغيير در پرداخت ها برنامه ريزي کرده اند و اين کار را در ارتباط با کارکنان IT طي 12 ماه آينده انجام خواهند داد. 65 درصد از شرکتهاي IT مي گويند دستمزدها را افزايش خواهند داد، در حاليکه 11 درصد مي گويند حقوقها را کاهش خواهند داد.
    اما در کنار اين واقعيت ها افق هاي اميد بخشي نيز به چشم مي خورند. همانطور که اقتصاد تعداد فزاينده اي از متقاضيان واجد شرايط کار را به وجود آورده است، مديران کارفرما نيز مي توانند در پرکردن مشاعل خود آزادي انتخاب بيشتري داشته باشند. در اواخر دهه 1990 و در بازارهاي رقابتي، کارفرمايان بيشتر مايل به دادن آموزش رسمي و گرفتن تجربه مشخص کاري بودند. با نرمتر شدن بازار، کارفرمايان نيز بيشتر مايل به جذب آموزش و تجارب کاري ويژه شدند. اکنون شرکتها مي خواهند مشاغل IT خود را به چند دليل به خارج از کشور منتقل کنند. اين دلايل شامل نياز به بومي سازي گسترده محصولات و خدمات، توانايي استفاده از اختلافات زماني و جغرافيايي براي ايجاد شيفت هاي دوم يا سوم کاري به عنوان وسيله اي جهت باز نگه داشتن بازارها و نيز يک استراتژي براي کاهش هزينه ها مي باشد. از آنجايي که طبيعت شرکت هاي خارجي جمعيت هاي نيروي کاري IT را بيش از گذشته پيچيده ساخته است، تعادل سنتي ميان هزينه و کيفيت به تدريج از ميان مي رود. در نتيجه، توسعه خارجي مشاغل بيشتر به عنوان يک گزينه مطرح مي شود و کارفرمايان بيشتري اين راه حل را در ارتباط با انواع بيشتري از مشاغل IT در نظر مي گيرند.
    نتيجه گيري

    ملاحظه شد كه فناوري اطلاعات تحولات زيادي در كليه فعاليت‌هاي اجتماعي ازجمله كارآفريني بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمه توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. بنابراين با يك تعامل دو سويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفريني، وظيفه نهاد هاي مسئول مدني و اجتماعي مشخص مي‌شود. دولتها بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات كه همان شبكه‌هاي ارتباطي و اطلاعاتي مي‌باشد را توسعه دهند و تقويت كنند و امكان دسترسي آسان همگان به اين شبكه‌ها را فراهم نمايند. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكه‌ها را ايجاد كرده و گسترش دهند و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايند.
    از سوي ديگر در بخشهاي خصوصي شرکت هاي IT در حال افزايش کارکنان پشتيباني فني هستند و اين نشان دهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات يا برنامه هاي جديد نيازمند نيروهاي انساني تازه نفس هستند. اين گونه فعاليتها علاوه بر آنكه سبب رشد سرمايه IT مي شوند، جذب منابع انساني را نيز در پي دارند. بنابراين به نظر مي رسد اين شرکت ها بتوانند فراتر از اهداف استخدامي خود بروند و سهم بيشتري در كارآفريني داشته باشند. همچنين انتقال مشاغل IT به خارج مي تواند به عنوان يكي از قابليت هاي بالقوه بازار كار فناوري اطلاعات در نظر گرفته شود.
    کارآفريني چيست، کارآفرين کيست؟
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست




    همه ما درمورد موفقیت های کارآفرینان برتر جهان شنیده ایم و البته به میزان ثروت و محبوبیت آنها هم ممکن است حسودی کرده باشیم اما کارآفرین بودن به چه معناست؟
    این روزها واژه‌ ی کارآفرینی زیاد به گوش‌ مان می‌ خورد. در برنامه‌ های مختلف تلویزیونی می‌ بینیم میهمانان کارآفرین از نخستین روزهای شروع کسب‌ و کارشان می‌ گویند و اینکه چطور صاحب مشاغل موفق و پردرآمد شده‌ اند. شاید در مواجهه با این مصاحبه‌ ها از خودمان پرسیده باشیم آیا من هم می‌ توانم کارآفرین باشم؟ اگر این جرقه در ذهن‌ مان زده شده که به حوزه‌ی کارآفرینی وارد شویم، ابتدا لازم است تصویر ذهنی درستی از این مفهوم بسازیم. در ادامه با ما همراه باشید تا این مفهوم کلیدی را به شما معرفی کنیم.
    کارآفرین چه کسی است؟
    کارآفرین به کسی گفته می‌ شود که علاوه بر برخورداری از خلاقیت بالا، دارای روحیه‌ ی خطرپذیری است و می‌ تواند برای حل مشکلات دنیای امروز راهکارهای عملی و مبتکرانه ارائه دهد. افراد کارآفرین موفق جهان موجب ظهور مشاغل جدید می‌ شوند و می‌ توانند با تشخیص زودهنگام فرصت‌ های رشد، نیرو و نشاط تازه‌ ای به تشکیلاتی که سال‌ ها از عمرشان می‌ گذرد ببخشند.
    فعالیت‌ های کارآفرینی کدامند؟
    بارزترین شکل کارآفرینی راه‌ اندازی یک کسب‌ و کار جدید است که به آن استارتاپ گفته می‌ شود. در سال‌ های اخیر، مفهوم کارآفرینی از حوزه‌ ی کسب‌ و کار فراتر رفته و به ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز وارد شده است.
    کارآفرینی طیف وسیعی از فعالیت‌ ها را شامل می‌ شود که بسته به نوع کسب‌ و کار و ایده‌ ی پشت آن متفاوتند. از فعالیت‌ های کارآفرینی کوچک‌ مقیاس که انفرادی و پاره‌ وقت اجرا می‌ شوند گرفته تا پروژه‌ های وسیع‌ تر که فرصت‌ های شغلی بیشتری را فراهم می‌ کنند، همگی نمونه‌ هایی از کارآفرینی محسوب می‌ شوند.
    سرمایه‌ ی کارآفرینی از کجا تأمین می‌ شود؟
    بسیاری از کارآفرینان برای تأمین سرمایه‌ ی لازم جهت شروع کسب‌ و کار جدید خود می‌ توانند به سرمایه‌ گذاران خطرپذیر (venture investors) یا سرمایه‌ گذاران فرشته (angel investors) رجوع کنند. این قبیل سرمایه‌ گذاران، نیازهای مالی استارتاپ‌ های نوپا را برطرف می‌ کنند و مهم‌ ترین منبع تأمین سرمایه‌ ی کارآفرینی به شمار می‌ روند. ناگفته نماند این سرمایه‌ گذاران فقط از استارتاپ‌ هایی حمایت خواهند کرد که پتانسیل سودآوری قابل توجهی داشته باشند یا سودآوری آنها پیشتر ثابت شده باشد.

    کارآفرینی درون‌ سازمانی چیست؟
    این روزها، کارآفرینی به بخش جدایی‌ ناپذیر مشاغل سازمانی تبدیل شده است. به فعالیت‌ های کارآفرینی در داخل شرکت‌ ها یا تشکیلات بزرگ‌ تر، کارآفرینی درون‌ سازمانی (intrapreneurship) گفته می‌ شود. این نوع کارآفرینی زمینه‌ ساز تأسیس شرکت‌ های اشتقاقی یا اِسپین-آف (spin-off) خواهد شد، به این معنی که بخشی از یک شرکت به کسب‌ و کار مستقل تبدیل شده و در زیرشاخه‌ ی شرکت مادر فعالیت می‌ کند. امروزه، شرکت‌ های بسیاری به پتانسیل سودآوری فعالیت‌ های کارآفرینی درون‌ سازمانی پی برده‌ اند. برای مثال، گوگل به کارمندانش اجازه می‌ دهد ۲۰ درصد اوقات کاری خود را به توسعه‌ ی پروژه‌ های مبتکرانه‌ اختصاص دهند.
    “تخریب خلاق” و “نوآوری تدریجی” چیست؟

    «تخریب خلاق» (creative destruction) و «نوآوری تدریجی» (Incremental innovation) دو مفهوم مهم در مبحث کارآفرینی به شمار می‌ روند که در ادامه، هر یک از آنها را با ذکر مثال معرفی می‌ کنیم.
    تخریب خلاق
    جوزف شومپیتر، اقتصاددان آمریکایی، می‌ گوید:
    کارآفرین کسی است که می‌ خواهد و می‌ تواند هر ایده یا طرح جدیدی را به یک نوآوری موفق تبدیل کند.
    شومپیتر مفهوم تخریب خلاق را در علم اقتصاد مطرح کرد. این مفهوم برگرفته از آموزه‌ های مارکس بوده و بر نوآوری اقتصادی و چرخه‌ ی کسب‌ و کار دلالت دارد. شومپیتر معتقد بود تفکر خلاق موجب رشد اقتصادی مداوم و بلندمدت می‌ شود. به عبارت دیگر، طراحی محصولات جدید و ابداع شیوه‌ های نوین انجام کار نقش بسزایی در رونق کسب‌ و کار دارند و به دلیل فروش بیشتر موجب پویایی اقتصادی خواهند شد. در فرآیندهای صنعتی، روی کار آمدن یک محصول جدید می‌ تواند به قیمت کنار گذاشته شدن محصولات قدیمی‌ تر تمام شود و به همین دلیل است که شومپیتر از تفکر خلاق به عنوان یک فرآیند تخریب‌ گر یاد می‌ کند. گوشی‌ های آیفون نمونه‌ ای از محصولاتی هستند که با این زمینه‌ ی فکری به بازار عرضه شدند.
    نوآوری تدریجی
    در نوآوری تدریجی، تحولات بزرگ نتیجه‌ ی فرعی نوآوری‌ های کوچک دانسته می‌ شوند. به بیان دقیق‌ تر، نوآوری تدریجی یعنی ابداع روش‌ های جدید به منظور افزایش بهره‌ وری فرآیندهای در جریان. فعالیت‌ های مبتنی بر نوآوری تدریجی به دنبال بهبود فرآیند های تولید هستند. تویوتا از جمله تولیدکنندگان برتر صنایع خودروسازی است که در فرآیندهای تولید بر نوآوری تدریجی تأکید دارد و از سیستم تولید به هنگام (just-in-time) استفاده می‌ کند. در این سیستم، تولید فقط بر اساس نیاز، در زمان نیاز و به تعداد نیاز انجام می‌ شود. کاهش تولید ضایعات، افزایش هماهنگی میان بخش‌ های مختلف تولید، جلوگیری از اتلاف هزینه و در نتیجه، افزایش بهره‌ وری در طولان ی‌ مدت نمونه‌ هایی از پیامدهای سیستم تولید به هنگام است.
    كارآفرینی چیست و كارآفرین كیست


  6. #6
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    كارآفريني چيست؟ كارآفرين كيست؟

    همه ما درمورد موفقیت های کارآفرینان برتر جهان شنیده ایم و البته به میزان ثروت و محبوبیت آنها هم ممکن است حسودی کرده باشیم اما کارآفرین بودن به چه معناست؟ به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ این روزها واژه‌ی کارآفرینی زیاد به گوش‌مان می‌خورد. در برنامه‌های مختلف تلویزیونی می‌بینیم میهمانان کارآفرین از نخستین روزهای شروع کسب‌وکارشان می‌گویند و اینکه چطور صاحب مشاغل موفق و پردرآمد شده‌اند. شاید در مواجهه با این مصاحبه‌ها از خودتان پرسیده باشید آیا من هم می‌توانم کارآفرین باشم؟ اگر این جرقه در ذهن‌تان زده شده که به حوزه‌ی کارآفرینی وارد شوید، ابتدا لازم است تصویر ذهنی درستی از این مفهوم بسازید. در ادامه با ما همراه باشید تا این مفهوم کلیدی را به شما معرفی کنیم. کارآفرین چه کسی است؟

    کارآفرین به کسی گفته می‌شود که علاوه بر برخورداری از خلاقیت بالا، دارای روحیه‌ی خطرپذیری است و می‌تواند برای حل مشکلات دنیای امروز راهکارهای عملی و مبتکرانه ارائه دهد. انسان‌های کارآفرین موجب ظهور مشاغل جدید می‌شوند و می‌توانند با تشخیص زودهنگام فرصت‌های رشد، نیرو و نشاط تازه‌ای به تشکیلاتی که سال‌ها از عمرشان می‌گذرد ببخشند. فعالیت‌های کارآفرینی کدامند؟

    بارزترین شکل کارآفرینی راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید است که به آن استارتاپ گفته می‌شود. در سال‌های اخیر، مفهوم کارآفرینی از حوزه‌ی کسب‌وکار فراتر رفته و به ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز وارد شده است. کارآفرینی طیف وسیعی از فعالیت‌ها را شامل می‌شود که بسته به نوع کسب‌وکار و ایده‌ی پشت آن متفاوتند. از فعالیت‌های کارآفرینی کوچک‌مقیاس که انفرادی و پاره‌وقت اجرا می‌شوند گرفته تا پروژه‌های وسیع‌تر که فرصت‌های شغلی بیشتری را فراهم می‌کنند، همگی نمونه‌هایی از کارآفرینی محسوب می‌شوند.
    سرمایه‌ی کارآفرینی از کجا تأمین می‌شود؟

    بسیاری از کارآفرینان برای تأمین سرمایه‌ی لازم جهت شروع کسب‌وکار جدید خود می‌توانند به سرمایه‌گذاران خطرپذیر (venture investors) یا سرمایه‌گذاران فرشته (angel investors) رجوع کنند. این قبیل سرمایه‌گذاران، نیازهای مالی استارتاپ‌های نوپا را برطرف می‌کنند و مهم‌ترین منبع تأمین سرمایه‌ی کارآفرینی به شمار می‌روند. ناگفته نماند این سرمایه‌گذاران فقط از استارتاپ‌هایی حمایت خواهند کرد که پتانسیل سودآوری قابل توجهی داشته باشند یا سودآوری آنها پیشتر ثابت شده باشد. کارآفرینی درون‌سازمانی چیست؟

    این روزها، کارآفرینی به بخش جدایی‌ناپذیر مشاغل سازمانی تبدیل شده است. به فعالیت‌های کارآفرینی در داخل شرکت‌ها یا تشکیلات بزرگ‌تر، کارآفرینی درون‌سازمانی (intrapreneurship) گفته می‌شود. این نوع کارآفرینی زمینه‌ساز تأسیس شرکت‌های اشتقاقی یا اِسپین-آف (spin-off) خواهد شد، به این معنی که بخشی از یک شرکت به کسب‌وکار مستقل تبدیل شده و در زیرشاخه‌ی شرکت مادر فعالیت می‌کند. امروزه، شرکت‌های بسیاری به پتانسیل سودآوریِ فعالیت‌های کارآفرینی درون‌سازمانی پی برده‌اند. برای مثال، گوگل به کارمندانش اجازه می‌دهد ۲۰ درصد اوقات کاریِ خود را به توسعه‌ی پروژه‌های مبتکرانه‌ اختصاص دهند.
    «تخریب خلاق» و «نوآوری تدریجی» چیست؟

    «تخریب خلاق» (creative destruction) و «نوآوری تدریجی» (Incremental innovation) دو مفهوم مهم در مبحث کارآفرینی به شمار می‌روند که در ادامه، هر یک از آنها را با ذکر مثال معرفی می‌کنیم. تخریب خلاق

    جوزف شومپیتر، اقتصاددان آمریکایی، می‌گوید:
    کارآفرین کسی است که می‌خواهد و می‌تواند هر ایده یا طرح جدیدی را به یک نوآوری موفق تبدیل کند.
    شومپیتر مفهوم تخریب خلاق را در علم اقتصاد مطرح کرد. این مفهوم برگرفته از آموزه‌های مارکس بوده و بر نوآوری اقتصادی و چرخه‌ی کسب‌وکار دلالت دارد. شومپیتر معتقد بود تفکر خلاق موجب رشد اقتصادی مداوم و بلندمدت می‌شود. به عبارت دیگر، طراحی محصولات جدید و ابداع شیوه‌های نوینِ انجام کار نقش بسزایی در رونق کسب‌وکار دارند و به دلیل فروش بیشتر موجب پویایی اقتصادی خواهند شد. در فرآیندهای صنعتی، روی کار آمدن یک محصول جدید می‌تواند به قیمت کنار گذاشته شدن محصولات قدیمی‌تر تمام شود و به همین دلیل است که شومپیتر از تفکر خلاق به عنوان یک فرآیند تخریب‌گر یاد می‌کند. گوشی‌های آیفون نمونه‌ای از محصولاتی هستند که با این زمینه‌ی فکری به بازار عرضه شدند. نوآوری تدریجی

    در نوآوری تدریجی، تحولات بزرگ نتیجه‌ی فرعی نوآوری‌های کوچک دانسته می‌شوند. به بیان دقیق‌تر، نوآوری تدریجی یعنی ابداع روش‌های جدید به منظور افزایش بهره‌وری فرآیندهای در جریان. فعالیت‌های مبتنی بر نوآوری تدریجی به دنبال بهبود فرآیندهای تولید هستند. تویوتا از جمله تولیدکنندگان برتر صنایع خودروسازی است که در فرآیندهای تولید بر نوآوری تدریجی تأکید دارد و از سیستم تولیدِ به هنگام (just-in-time) استفاده می‌کند. در این سیستم، تولید فقط بر اساس نیاز، در زمان نیاز و به تعداد نیاز انجام می‌شود. کاهش تولید ضایعات، افزایش هماهنگی میان بخش‌های مختلف تولید، جلوگیری از اتلاف هزینه و در نتیجه، افزایش بهره‌وری در طولانی‌مدت نمونه‌هایی از پیامدهای سیستم تولید به هنگام است.
    http://www.alamto.com/what-is-entrepreneurship.html
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرین کیست؟

    کارآفرین فردی است که بجای اینکه کارمند باشد، یک کسب و کار کوچک را با در نظر گرفتن تمام ریسک­ها و درآمدهای ناشی از سرمایه‌گذاری در آن، تأسیس کرده و راه می­اندازد. کارآفرین اغلب به چشم یک مبتکر، منبعی از ایده­ها، کالاها، خدمات، کسب و کار یا روش­های جدید دیده می­شود.
    کارآفرینان در هر اقتصادی، نقشی کلیدی ایفا می­کنند. این‌ها افرادی هستند که مهارت­ها و ابتکار عمل لازم را برای پیش‌بینی نیازهای فعلی و آتی داشته و ایده­های نو و خوبی را به بازار تزریق می­کنند. کارآفرین­هایی که موفقیت آن‌ها در ریسک کردن و راه­اندازی یک کسب و کار جدید ثابت می­شود، سودآوری خواهند داشت، شهرتی پیدا خواهند کرد و پیوسته فرصت‌هایی برای رشد خواهند داشت. آن دسته که در راه­اندازی کاری جدید موفق نمی­شوند، زیان خواهند دید و در بازار نیز کمتر مورد توجه قرار خواهند گرفت.
    کارآفرینی یکی از منابعی است که اقتصاددانان آن را بعنوان جزء جدایی­ناپذیر تولید، منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه می­دانند. یک کارآفرین این منابع را برای تولید کالاها یا ارائه‌ی خدمات، با یکدیگر ترکیب می­کند. او عموماً یک برنامه‌ی تجاری (business plan) طراحی می­کند، نیروی کار استخدام می­کند، منابع لازم را بدست می­آورد، کسب و کار را از لحاظ مالی تأمین می­کند و رهبری و مدیریت آن کسب و کار را بر عهده می­گیرد.
    کارآفرینان اغلب در زمان راه­اندازی کسب و کارشان، با موانع زیادی مواجه می­شوند. سه مورد از چالش‌برانگیزترین موانعی که بسیاری از آن‌ها قبول دارند، عبارتند از: پشت سر گذاشتن مراحل اداری و کاغذبازی­ها، بکارگیری افراد مستعد و بدست آوردن منابع مالی.
    تأمین مالی سرمایه ­گذاری­ ها در کسب و کارهای جدید

    با توجه به ریسک­دار بودن سرمایه­گذاری در یک کسب و کار جدید، به خصوص جذب سرمایه، کار دشوار و چالش برانگیزی است و بسیاری از کارآفرین­ها با این قضیه از طریق “بوت استرپینگ – bootstrapping” کنار می­آیند. حالا این عبارت یعنی چه؟ یعنی تأمین مالی یک کسب و کار با استفاده از روش­هایی نظیر مورد استفاده قرار دادن پول خود کارآفرینان، بکارگیری حقوق صاحبان سهام برای کاهش هزینه­های نیروی کار و حداقل­سازی موجودی کالا.
    در حالی که برخی کارآفرین­ها برای راه­اندازی یک کسب و کار جدید به تنهایی عمل کرده و با مسائل مربوطه دست و پنجه نرم می­کنند، برخی دیگر برای خود شرکایی بر می­گزینند که دسترسی بزرگتری به سرمایه و دیگر منابع دارند. در این موقعیت­ها، کسب و کارهای جدید ممکن است تأمین مالی خود را از طریق سرمایه­داران، سرمایه­گذاران، صندوق­های تأمینی یا از طریق منابع سنتی­تری مانند وام­های بانکی انجام دهند.
    تعاریف کارآفرینی

    اقتصاددانان هرگز یک تعریف ثابت از “کارآفرین” یا “کارآفرینی” نداشته­اند. با وجود این که مفهوم کارآفرین قرن‌ها وجود داشته و شناخته شده است، اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک کارآفرینان را از مدل‌های رسمی خود بیرون نگه داشته­اند. البته این قضیه تا اواسط قرن بیستم ادامه داشت و بعد از آن اقتصاددانان تلاش جدی خود را بر این گذاشتند که کارآفرینی را در مدل­های خویش جای دهند. سه تن از متفکرین مرکز این امر بودند: ژوزف شومپیتر (Joseph Schumpeter)، فرنک نایت (Frank Knight) و اسرائیل کرزنر (Israel Kirzner). نظر شومپیتر بر این بود که کارآفرین­ها(نه فقط شرکت­ها) توانایی ساخت چیزهای جدید برای سودآوری را دارند. نایت به کارآفرینان بعنوان حاملان عدم قطعیت و نامعلومی نگاه می­کرد و می­پنداشت که آن‌ها در بازارهای مالی ریسک زیادی را وارد می­کنند. اما کرزنر به کارآفرینی بعنوان فرآیندی جهت کشف چیزهای جدید می­اندیشید.
    انواع کارآفرینان

    یکی از دلایلی که توافقی بر سر تعریف کارآفرینی وجود ندارد این است که انواع مختلف و بسیاری از کسب و کار را در بر می­گیرد. برخی از انواع رایج کارآفرینی عبارتند از:

    • کسب و کار کوچک: می‌تواند مشارکتی، واحد تجاری انفرادی و… باشد. بصورت کلی هر کسب و کاری که کمتر از 500 کارمند داشته باشد. البته این نکته بنابر گفته “sba.gov” (لینک شود به این سایت) می­باشد.
    • کسب و کار خانگی: یک کسب و کار خانگی می­تواند زیرشاخه­ای از کسب و کار کوچک باشد، ولی فاکتور اولیه آن این است که بجای دفتر اداری یا هرجای دیگری، از خانه شروع می­شود. ولی اینکه از خانه شروع می­شود به این معنی نیست که نمی­تواند با کسب و کارهای بزرگ‌تر رقابت کند. در واقع، بسیاری از شرکت­های بزرگ، کار خود را از خانه شروع کرده­ و در ابتدا خانگی بوده­اند.
    • کسب و کار آنلاین: کسب و کارهای اینترنتی، می­توانند کوچک، خانگی یا حتی شرکت­های بزرگ باشند. تفاوت کلیدی در اینجا این است که این کسب و کارها در درجه‌ی اول بصورت آنلاین اداره می­شوند. این نوع کسب و کار شامل شرکت­هایی نظیر آمازون یا دیگر کسب و کارهای فعال در زمینه‌ی تجارت الکترونیک، بلاگر، ای بِی و هر کسب و کار دیگری که بخش عمده‌ی فعالیتش بصورت آنلاین انجام می­شود، می­باشد.
    • مخترعان: برای اینکه یک مخترع بعنوان یک کارآفرین در نظر گرفته شود، لازم است از صرفاً دادن ایده فراتر رفته، کالا را تولید کرده و به بازار عرضه کند.
    • کارآفرین سریالی: بسیاری از کارآفرینان بیشترین لذتشان این است که یک کسب و کار را ساخته و راه بیاندازند، ولی نه اینکه در ادامه نیز مدیریت آن را برعهده بگیرند؛ بلکه آن را می­فروشند تا یک ایده‌ی جدید را شروع کنند. آن‌ها هم بعنوان کارآفرین در نظر گرفته می­شوند؛ زیرا در زمانی که مالک کسب و کار هستند و هنوز آن را نفروخته­اند، ریسک‌ها را در نظر گرفته و آن را اداره می­کنند. کارآفرین­های سریالی بصورت همزمان، چندین کسب و کار را پیگیری کرده و مسیرهای درآمدی چندگانه دارند.

    ویژگی‌های یک کارآفرین موفق

    برای یک کارآفرینی موفق، به اشتیاق و علاقه، فکر مستقل، خوش بینی، اعتماد به نفس، کاردانی و حلال مشکلات بودن، استقامت و توانایی غلبه بر سختی­ها، داشتن چشم‌انداز، تمرکز و اهل عمل بودن نیاز است.
    چرا کارآفرینان برای اقتصاد اهمیت دارند؟

    در مباحث اقتصادی، یک کارآفرین بعنوان تعدیل‌کننده در اقتصادهای سرمایه­داری عمل می‌کند. این تعدیل به شکل هدایت منابع به سمت موقعیت­های سودآور بالقوه جدید انجام می­شود. کارآفرین، منابع متفاوتی را – هم مشهود و هم نامشهود – جا­به­جا می­کند تا سرمایه‌ی لازم، شکل­گیری قوی­تری داشته باشد. در بازاری پر از شک و تردید، این کارآفرین است که با قضاوت­های خود و در نظرگرفتن ریسک­ها می­تواند این بلاتکلیفی را برطرف کند. شرکت­های ایجاد شده، با رقابت و چالش­هایی رو به افزایش از طرف کارآفرینان مواجه می­شوند که به آن‌ها تلنگری می­زند که امور تحقیق و توسعه را مد نظر قرار دهند. در اقتصاد فنی می­گویند که کارآفرین، جریان را به سمت تعادل پایدار می­کشاند.
    کارآفرین کیست؟ - آموزش و مشاوره کارآفرینی و کسب و کار | فرامرز بزرگی
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست ؟

    کار آفرینی چیست و کار آفرین کیست ؟ این مقاله به معرفی کارآفرینی پرداخته و ویژگی های کار آفرینی را بررسی کرده و شاخه هایی برای کارآفرین معرفی نموده است. نقطه نظر های زیادی درباره کار آفرینی وجود دارد؛ در واقع کارآفرینی بر حسب ماهیت خود تعریف شده و از مباحثی می باشد که در زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی سالیان سال مطرح شده و به همین علت روانشناسان و جامعه شناسان تعاریف مخصوص به خود را درباره آن ارائه کرده اند : ژوزف شومپیتر درباره کارآفرینی این عقیده را دارد که کار آفرینی انجام فعالیت های جدید و ابداع روش های نوین در امور جاری است و روش های نوین یا به عبارت دیگر نوآوری در زمینه های مختلف مانند کالاهای جدید می باشد .
    روش های جدید در تولید کالا



    • افتتاح بازار جدید کاری


    • پیدا کردن منابع جدید


    • راه اندازی هر گونه فعالیت جدید

    در واقع کار آفرینی فرایند تشخیص فرصت های اقتصادی و راه اندازی کسب و کار جدید می باشد در کار آفرینی و ایجاد یک کسب و کار نوین یکی از موانعی که سد راه افراد می باشد نداشتن سرمایه کافی برای راه اندازی یک کار جدید است اما این محدودیت به این معنی نیست که برای شروع کار آفرینی گزینه های دیگری وجود ندارد. در واقع داشته های دیگری در این زمینه لازم است که می توان این کمبود را جبران کرد مانند:

    • مهارت


    • اخلاق و دانش بازاریابی

    بنابراین شروع یک کسب و کار با پول و سرمایه بسیار کم نیز امکان پذیر است، نویسنده معروف کتاب استارتاپ ۱۰۰ دلاری جناب کریس گی یبو معتقد است: برای موفق شدن در یک کسب و کار به خصوص کاری که تازه قصد راه اندازی آن را دارید فکر کردن به مهارتهایتان که می تواند به حل مشکل مردم کمک کند مفید می باشد. بنابراین برای اینکه بخواهید یک کار آفرین محسوب شوید باید ۵ نکته را در نظر بگیرید .
    ۱- چیزی بسازید

    اگر در ساختن چیزی مهارت دارید بهتر است آن را بسازید مانند عروسک، مطمئن باشید که آن محصولی که از دیدگاه شما خوب و پرسود آمده مطمئنا خوب خواهد بود.

    ۲- واسطه گری


    اگر به هر دلیل توانایی ساخت چیزی را ندارید می توانید به صورت یک واسطه عمل کنید رای معامله های اینترتی کالا را از فرد فروشنده دریافت میکند و همین طور پول را از فرد خریدار بعد از برسی کالا و آنالیز کردن آن اطلاعات کالا به فرد خریدار داده میشود بعد از تایید کردن کالا توسط خریدار پول به فروشنده داده میشود. در ادامه به کار واسطه و روش آن به خوبی آشنا میشویم .
    مثلا (من جایی یک لپتاپ را دیده ام که قیمت آن خوب و ارزش خرید آن بالا است ولی متاسفانه فردی که آن تبلیغ را گذاشته است در شهر دیگری زندگی میکند فرضا من در کرمان زندگی میکنم، در اینجا مشکل اعتماد به وجود می آید و خریدار میگوید کالا رو براش پست کنه برسی کنه بعد پولو واریز کنه که اینجا طبق معمول فروشنده قبول نمیکنه و فروشنده میگه شما پولو واریز کن بعد کالا رو میفرستم و باز هم به توافق نمیرسند) به این روش واسطه گری گویند.

    ۳- خدمات

    یکی از راه های کارآفرینی با سرمایه کم ارائه خدمات می باشد مانند حسابداری یا رانندگی یا نگهداری از کودکان که بستگی به مهارت خودتان دارد تا آن را انتخاب کنید و از آن راه بتوان درآمد خوبی داشته باشید باید فقط به خدمتتان نگاه کنید که در کدام یک از زمینه های خدماتی استعداد بیشتری دارید .

    ۴ – معامله کالا به کالا


    اگر کالایی دارید که به هیچ عنوان مورد استفاده قرار نمی گیرد و لازم ندارید مانند دوچرخه و یا کامپیوتر قدیمی افرادی هستند که به آنها احتیاج دارند وشما می توانید در ازای دادن وسایل بی مصرف خود کالایی که احتیاج دارید بگیرید .
    ۵- از خدمات با هزینه پایین استفاده کنید



    به این نکته توجه کنید که در فرایند کارآفرینی در کنار تمام ایده هایی که دارید هزینه بر است؛ می توانید از ابزار ها و روش های کم هزینه هم استفاده کنید مطمئنا ابزارها و روش های کم هزینه هم در همان راستا وجود دارد فقط باید در این زمینه خلاق باشید و با برنامه ی دقیقی عمل کنید، به طور مثال می توانید در اینترنت سایتی را طراحی کرده و با پیشرفت آن سایت درآمد قابل توجهی بدست آورید .
    خصوصیات کارآفرینان موفق

    کارآفرینان موفق دارای خصوصیات مشترکی هستند. برخی از این خصوصیات ذاتی بوده و بخش عمده ای از این خصوصیات را میتوان در خود ایجاد و تقویت کرد. در ادامه به چند مورد از بارزترین خصوصیات مشترک کارآفرینان میپردازیم.
    خود انضباطی

    یکی از مهمترین خصوصیاتی که کارآفرینان موفق دارند خود انضباتی است. حتی اگر کاری را دوست نداشته باشید اگر بتوانید برای انجام آن در خود نظم ایجاد کنید شانس شما برای رسیدن به موفقیت بسیار بیشتر خواهد بود. کنترل، تسلط و مسسئولیت پذیری در مورد خویشتن لازمه خود انضباطی هستند.
    تعیین هدف

    کارآفرینان موفق هدف خود را مشخص کرده و برای رسیدن به هدف خود تلاش و پشتکار به خرج می‌دهند. آنها میدانند که اهدافشان چقدر با ارزش است و برای رسیدن به آن تلاش زیادی خواهند کرد.
    استقامت


    یکی دیگراز بارزترین خصوصیات لازم برای کارآفرینان استقامت است. در راه رسیدن به موفقیت ها سختی ها و مشکلات زیادی ممکن است به وجود بیاید. بدون وجود این خصوصیت رسیدن به موفقیت ممکن نخواهد بود. زمانی که تصمیم بگیرید که هرگز تسلیم نشوید مهم نیست چه اتفاقی قرار است پیش بیاید به هر حال شما در حال عبور از مسیری هستید که به موفقیت منجر خواهد شد. کارآفرینان با استفاده از خصوصیت استقامت خود سختی ها و ناملایمات مسیر را تحمل کرده و پشت سر میگذارند. پایداری برای رسیدن به هدف میتواند بزرگترین دارایی و سرمایه یک کارآفرین باشد.

    درستی و صداقت


    یکی از مهمترین ویژگیهای کارآفرینان خصوصیت درستی و صداقتی است که در خود پرورش داده اند. کارآفرینان موفق در هر معامله ای که انجام می‌دهند درستی و صداقت خود را نشان خواهند داد و با شهرت در مورد درستی و صداقت به اعتبار خود می افزایند. برای موفقیت در کارآفرینی به افرادی احتیاج است که به شما اعتماد داشته باشند .
    افرادی که برای شما کار کنند، کسب و کارهای که با شما همکاری میکنند و افرادی که از محصولات و یا خدمات شما استفاده می کنند، برای موفقیت در کسب و کار لازم است. درستی و صداقت است که میتواند باعث ایجاد اعتماد در اطرافیان یک کارآفرین شود. کارآفرینان موفق هرگز اجازه نمی دهند که چیزی اعتبار آن ها را خدشه دار کند.
    عملگرایی


    کار آفرینان موفق در شرایط لازم میتوانند خیلی سریع فکر کرده، تصمیم درست را بگیرند و عمل کنند. کارآفرینان مصمم هستند که تصمیماتی را که گرفته اند در زمان مناسب عملی کنند. آن‌ها منتظر نشده و دست به کار می‌شوند. اگر کارآفرینان موفق بفهمند که عمل اشتباهی را انجام می دهند خیلی سریع خود را اصلاح کرده و کار دیگری را امتحان می‌کنند. آن ها ممکن است راه های مختلفی را برای رسیدن به موفقیت امتحان کنند اما به دلیلی مصمم بودن در نهایت قادر خواهند بود راه درست را پیدا کنند.
    اهمیت و علاقه


    کارآفرینان موفق برای کسب و کار جدید خود اهمیت زیادی قائل هستند. آن‌ها با علاقه به کسب و کار خود نگاه می‌کنند. اهمیت قائل شدن و علاقه برای ایجاد یک کسب و کار موفق لازم است. اگر کاری که قصد راه اندازی آن را دارید برای شما بی اهمیت بوده و علاقه ای به آن نداشته باشید، نمی‌توانید به اوج موفقیت برسید. وجود علاقه میتواند باعث ماندگاری و پایداری یک کسب و کار باشد.
    علاقه به یادگیری

    کارافرینان موفق به یادگیری مکرر و مداوم علاقه دارند. اکثر کارآفرینان موفق از خودسازی شروع کرده اند. کارآفرینان موفق در هر لحظه حاضرند تا چیزهای جدیدی در زمینه ای که فعالیت می‌کنند یاد بگیرند.
    ریسک پذیری


    کارآفرینان همواره با ریسک‌هایی رو برو هستند. در اولین قدم با آن‌ها مواجه هستند، باید کار روتین خود را رها کرده و به کارآفرینی بپردازند. کارآفرینان موفق ممکن است به دفعات مجبور شوند ریسک های حساب شده ای را انجام دهند. آن‌ها میتوانند در لحظات سخت و حساس تصمیم درست را انتخاب کنند.
    توانایی تحمل شکست


    برای کارآفرینان موفق شکست خوردن به معنای پایان دنیا نیست؛ آن‌ها به شکست به چشم یکی از موانع موفقیت نگاه کرده و به همین دلیل تحمل آن را در خود ایجاد می کنند. آن‌ها میدانند که برای رسیدن به موفقیت باید بتوانند شکستها را تحمل و پشت سر بگذارند. اگر به زندگی کارآفرینان موفق نگاه کنیم خواهیم دید که بسیاری از آن‌ها کارهایی را انجام داده اند که با شکست مواجه شده است. اما این شکستها نتوانسته است اعتماد به نفس آنها را برای ادامه مسیر از بین ببرد.
    خلاقیت

    کارآفرینان موفق همیشه به دنبال راه حل ها، امکانات و فرصتهای جدید هستند. آنها به دنبال راه های جدیدی برای مقابله با چالشها میگردند. خلاقیت به آنها امکان ارائه ایده های نو میدهد. اکثر کارآفرینان موفق افراد خلاقی نیز محسوب می‌شوند.
    اهمیت ندادن به سرزنشها


    یک کار آفرین در طول مسیر ممکن است از اطرافیان خود سرزنشها و جملات نا امید کننده زیادی بشوند. کارآفرینان موفق تصمیم می‌گیرند و اقدام می‌کنند. سرزنشها و جملات نا امید کننده نمیتواند تاثیری در عزم و اراده آن ها برای رسیدن به موفقیت داشته باشد. آن‌ها وقت خود را با فکر کردن به سرزنش های دیگران تلف نمی کنند و تنها به هدف با ارزشی که انتخاب کرده اند فکر کرده و برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
    نتیجه گیری



    در واقع شروع کسب و کار باید با علاقه در آن زمینه همراه باشد پس کاری را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید که هم از انجام آن لذت ببرید و هم ذهن شما آمادگی لازم برای ایجاد و خلق ایده های نو داشته باشد، همین ایده ها و راه های درست هستند که باعث موفقیت در کسب و کارتان می شوند؛ می توان گفت: کارآفرینی از آنجا شروع می شود .


    کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست ؟
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کار آفرین کیست ؟

    هرکس برای خود رؤيا و آرزويی دارد. همگی ما وقتی در خواب هستيم رؤيا می بينيم.
    گاه آن را به خاطر می آوريم و گاه نه. رؤياهای کارآفرينان تنها به رؤيا محدود نمی شود بلکه راهی است به سوی واقعيت.
    زمان زيادی نيست که کلمات کارآفرين و کارآفرينی در رسانه های مختلف تکرار می شود و هر کس به سليقه خود از اين واژه جديد برای اشاره به مديران، افراد مؤفق، سرمايه داران، سرمايه گذاران، صادرکنندگان، دلال ها و تاجرانی استفاده می کند. هر چند هر کدام از اين افراد ممکن است کارآفرين باشند ولی هيچکدام مصداق کاملی برای اين مفهوم نيستند.
    به راستی کارآفرين کيست؟ آيا کارآفرينان ويژگی های متمايزی از ديگر بازيگران صحنه اقتصاد دارند؟ نگاهی به مسير حرکت فعاليت های کارآفرينان، مبدأ و منشأ و حرکت و انرژی که در طول مسير آنان را تغذيه می نمايد در تصويری اجمالی از شخصيت کارآفرين ارائه شده است.
    چه چيز باعث می شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چيزی که امروز نيست ولی فردا می تواند باشد، اولين چيزی است که جمود کارآفرين را در هم می شکند. يعنی کارآفرين آرزومند است.
    آنچه جهت و مسير کارآفرين را برای رسيدن به آرزوهايش تعيين می کند از درون او بر می خيزد. عزم او برای حرکت يا توقف و اقدام يا عدم اقدام، چيزی نيست که مولود شرايط، محيط يا اطرافيان باشد. يعنی کارآفرين کنترل درونی دارد.
    او برای اينکه بتواند درست آن چه را که می انديشد عينيت بخشد و عزم خود را عملی کند بايد رئيس و کارفرمای خود باشد. يعنی کارآفرين نياز به استقلال دارد.
    ذهن پويای او مرزهای از پيش تعيين شده و قالب های رايج را در هم می شکند و با وجودی که همان چيزی را می بيند که ديگران می بينند، اما چيزی را می انديشد که ديگران نمی انديشند. يعنی کارآفرين خلاق است.
    وقتی که خلاقيت از ذهن به عمل منتقل می شود، نوآوری صورت می گيرد. نوآوری يعنی پيمودن راه نارفته، کسی که اولين بار راهی را می پيمايد، اولين کسی است که می تواند خبر مخاطرات راه را برای ديگران بياورد. يعنی کارآفرين خطرپذير است. او به جای آن که منتظر ضمانت يک پايان موفق بماند، به فکر و تلاش خود تکيه می زند، به مشکلات حمله می کند و پيش می رود. يعنی کارآفرين منفعل نيست و برای استقبال از آينده روحيه ای تهاجمی دارد.
    لحظه تصميم آغاز، تنها زمانی نيست که او با ريسک مخاطره مواجه می شود. ابهام يک پايان نامعلوم، بر هر قدم اين راه سايه می اندازد. يعنی کارآفرين قدرت تحمل ابهام دارد.
    به استقبال فردا رفتن، آخر ماجرا نيست. کسی که آگاهانه و پيشاپيش خود را در ميدان مواجهه با مسائل می اندازد، بايد توان سخت کارکردن در شرايط پرتنش را هم داشته باشد. يعنی کارآفرين با وجود فشار زياد، کارآيی خود را حفظ می کند.
    بايد گفت که تعريف مجموعه ای از صفاتی که کارآفرين ايده آل را به تصوير کشد، امکان پذير نيست و از طرفی هر کارآفرينی تمام ويژگی های بدست آمده در تحقيقات کارآفرينی را ندارد. برخی ديگر از
    ويژگی هايی که محققين بسياری آنها را به عنوان ويژگی های کارآفرين برشمرده اند عبارتند از:

    - آينده نگر بودن و داشتن چشم انداز: چشم انداز برای شخص کارآفرين کاملاًٌ شفاف و خالی از هر گونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به ديگران می باشد. داشتن چنين چشم اندازی به کارآفرين کمک می کند تا حرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقيم به سمت هدف داشته باشد. علاوه بر اين چشم انداز قابل انتقال، ديگران را نيز در طی مسير همراه و مدديار او می نمايد.

    - مصمم بودن: عزم راسخ کارآفرينان يکی ديگر از ويژگی های بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقيت را ايجاد می کند. کارآفرينان مصمم از ايده های جديد و فرصت ها و پيشنهادهای شغلی ديگر چشم پوشی می کنند و در مقابل به کاری که برای خود برگزيده اند پايبند می مانند. اين قطعيت کارآفرين را طی فرآيند راه اندازی از هر گونه شک و ترديد و دودلی مصون نگاه می دارد تا حدی که مخالفت نزديکان و آشنايان نيز نمی تواند در اراده آنان خللی وارد نموده بلکه دودلی ديگران نيز تحت تأثير اين قطعيت برطرف می شود.

    - تمرکز: برای اينکه کارآفرين از انجام موفقيت آميز تمام طرح و برنامه ها و جزئيات کار مطمئن باشد، لازم است که همانند يک فوتباليست خوب که لحظه ای چشم از توپ بر نمی دارد در تمام لحظات با تمرکز بر چشم انداز، همه انرژی، وقت و ساير منابع را حول اين هدف مصروف نمايد.

    - انگيزش: نياز خود شکوفايی يکی از مهمترين انگيزه های کارآفرينان در محقق کردن چشم انداز خود است. نتيجه اين نياز قوی اين است که در مسير حرکت به سوی هدف، هر چيز ديگری در اولويت پايين تری قرار می گيرد. در روابط شخصی، علايق خارج از اين چشم انداز و يا پروژه های باسود مالی زياد، همه از مواردی هستند که در مقايسه با هدف، اولويت پايين تری خواهند داشت. البته سود مالی بندرت انگيزه کارآفرينان قرار می گيرد چرا که پول به تنهايی نمی تواند انگيزه انجام تمام زحماتی باشد که در شروع يک فعاليت کارآفرينانه لازم است، هر چند معيار خوبی برای اندازه گيری موفقيت فعاليت کارآفرينان است.

    - وقف و از خودگذشتگی: کارآفرينان همه زندگی خود را وقف کار می نمايند، بسيار سخت کوش هستند و پشتکار آنان مثال زدنی است در حقيقت آنان از کار در راستای هدف خود لذت می برند. داشتن چشم انداز روشن و ترکيب آن با خوش بينی و ريسک پذيری کارآفرينان، سخت کوشی و تعلق خاطر به کار را در آنان پديد می آورد.
    کار آفرین کیست ؟ | دفتر کارآفرینی و اشتغال
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرینی چیست؟ و کارآفرین کیست؟

    کارآفرینی (Entrepreneurship):

    در مورد تعريف كارآفريني ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد و درك كامل مفهوم و موضوع ” كارآفريني ” نيازمند اطلاع از ديدگاه هاي بين رشته اي مي باشد. كارآفريني برحسب ماهيت خود و توجه محققان رشته هاي مختلف از نظر روانشناسي، جامعه شناسي، اقتصاد، صنعت و حتي تاريخي تعريف شده است.
    کارآفرینی (Entrepreneurship) به فرایند خلق ارزش جدید (مادی یا معنوی) از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسکهای ناشی از آن اطلاق می‌شود. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی ” Entrepreneurs ” به معنای “متعهد شدن ” نشات گرفته است کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن ۱۶ میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه‌های اقتصادی خویش تشریح نموده‌اند.
    تعریف کارآفرینی چیست؟

    تعریف ژوزف شومپيتر از کار آفرینی: ژوزف شومپيتر (اقتصاددان 1934) فرآيند كارآفريني را ” تخريب خلاق ” مي نامد. به عبارت ديگر ويژگي تعيين كننده در كارآفريني همانا انجام كارهاي جديد و يا ابداع روشهاي نوين در امور جاري است. روش نوين همان “تخريب خلاق ” مي باشد. از نظر وي نوآوري در هر يك از زمينه هاي ذيل كار آفريني محسوب مي شود.
    1- ارائه كالاي جديد
    2- ارائه روش جديد در فرآيند توليد
    3- گشايش بازاري جديد
    4- يافتن منابع جديد
    5- ايجاد هر گونه تشكيلات جديد در صنعت
    كارآفريني كيفيتي است كه افراد را قادر مي سازد يك فعاليت جديد را شروع كنند يا با قدرت و به طور ناباورانه فعاليت موجود را توسعه دهند.
    كارآفريني موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگيري اين پديده مي تواند به تحول و دگرگوني اساسي در اقتصاد ملي منجر شود. كارافريني فرآيندي است كه طي ان فرد كارآفرين با ارائه ايده و فكر جديد ايجاد كسب و كار با قبول مخاطره و تحمل ريسك، محصول و خدمت جديد را ارائه ميكند.
    اگرچه تعاريف گوناگوني از كارآفريني ارائه شده است، ليكن بيشتر نويسندگان و صاحب نظران در مجموع كارآفريني را ” فرآيند شناسايي فرصتهاي اقتصادي، ايجاد كسب و كار و شركتهاي جديد، نوآور و رشد يابنده براي بهره برداري از فرصتهاي شناسايي شده مي دانند كه در نتيجه آن كالا ها و خدمات جديدي عرضه می ‌شود.
    تعاريف دیگر كارآفرينی (Entrepreneurship)

    • ريچارد كانتيلون (1730) اولين كسي بود كه اين واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اينگونه تعريف نمود : كارآفرين فردي است كه ابزار توليد را به منظور تركيب به صورت محصولاتي قابل عرضه به بازار خريداري مي كند. كارآفرين در هنگام خريد از قيمت نهايي محصولات اطلاع ندارد
    • جان باپتيست سي (1803) كار آفرين را فردي ميداند كه مسئوليت توليد و توزيع فعاليت اقتصادي خود را بر عهده دارد.
    • فرانك نايت (1921) كار آفرينان را كساني ميشناسد كه در شرايط عدم قطعيت به اتخاذ تصميم مي پردازند و پيامدهاي كامل آن تصميمات را نيز شخصاً مي پذ يرند.
    • طبق نظر كاسون (1982) كار آفرين فردي است كه تخصص وي “تصميم گيري عقلايي و منطقي در مورد ايجاد هماهنگي در منابع كمياب ” ميباشد. وي ” داشتن توان داوري و قضاوت ” را عنصري مشترك در تمامي كار آفرينان تشخيص داده است .
    • از ديدگاه كارلند (1984) كار آفرين فردي است كه شركتي را به منظور سود و رشد تاسيس مينمايد و آنرا مديريت كرده و از آن براي پيشبرد اهداف شخصي استفاده ميكند.
    • همچنين به تعاريف زير نيز مي توان اشاره كرد: كارآفرين كسي است كه توانايي آن را دارد تا فرصتهاي كسب و كار را ببيند و آنها را ارزيابي كند، منابع لازم را جمع آوري و از آنها بهره برداري نمايد، و سپس عمليات مناسبي را براي رسيدن به موفقيت پي ريزي نمايد.
    كارآفرينان كساني هستند كه با ايجاد محصولات وخدمات نوين مورد نياز مردم، درآمد خوبي كسب مي كنند. معمولاً گمان مي رود كه كارآفرينان در راه اندازي شركتها تبهر دارند در هر حال، آنها، از هيچ، كسب و كارجديد خلق مي كنند. آنها به رغم مخاطرات بسيار، پيشگام كارهاي جديد مي شوند.
    کارآفرین چه کسی است؟

    کارآفرین به کسی گفته می‌شود که علاوه بر برخورداری از خلاقیت بالا، دارای روحیه‌ی خطرپذیری است و می‌تواند برای حل مشکلات دنیای امروز راهکارهای عملی و مبتکرانه ارائه دهد. انسان‌های کارآفرین موجب ظهور مشاغل جدید می‌شوند و می‌توانند با تشخیص زودهنگام فرصت‌های رشد، نیرو و نشاط تازه‌ای به تشکیلاتی که سال‌ها از عمرشان می‌گذرد ببخشند.
    خصوصیات بارز کارآفرینان:

    ۱. رؤیا: کارآفرینان برای آینده کسب و کار خود چشم‌انداز دارند و مهمتر از آن دارای توانایی پیاده‌ کردن رویاهای خود هستند.
    ۲. قاطعیت: وقت تلف نمی‌کنند، سریع تصمیم‌گیری می‌کنند. تردستی آنها عامل کلیدی موفقیت‌شان است.
    ۳. عملگرا: موقع تصمیم‌گیری، به سریعترین روش ممکن، تصمیم‌گیری و اجرا می‌کنند.
    ۴. اراده: نسبت به مشارکت و اجرای کار متعهد هستند. آنها به ندرت جا می‌زنند، حتی زمانی که با موانع غیرقابل عبور مواجه‌اند.
    ۵. فداکاری: آنها خودرا وقف کسب و کار خود کرده‌اند، گاهی بخاطر این توجه، هزینه روابط خود را با دوستان و خانواده را نیز می‌پردازند. آنها خستگی ناپذیرند، ۱۲ ساعت کار در روز و ۷ روز در هفته، برای کارآفرینی که در حال تلاش برای بدست آوردن کسب و کار خود در زندگی است کاری غیرمعمول نیست.
    ۶. از خود گذشتگی: کارآفرینان عاشق چیزی هستند که انجام می‌دهند. این عشق است که آنها را حفظ می‌کند و ترک کار را برایشان دشوار؛ و این عشق به محصول و خدمات است که آنها را در ارائه کارشان بسیار موفق می‌کند.
    ۷. جزئیات: گفته شده است که شیطان مقیم جزئیات است. هرچند گاهی اینطور نیست، اما کارآفرین خود را در ورای جزئیات قرار می‌دهد.
    ۸. سرنوشت: آنها می‌خواهند مسئول سرنوشت خود باشند تا وابسته به یک کارفرما.
    ۹. پول: پولدار شدن لزوماً محرک کارآفرینان نیست؛ میزان درآمد سنگ ترازوی آنان است. کارآفرینان عقیده دارند اگر موفق باشند، پاداش نیز خواهند داشت.
    ۱۰. پخش کردن: کارآفرینان می‌دانند که کسب و کارشان توسط کدامیک از کارمندان کلیدی به موفقیت خواهد رسید.
    https://bigwallet.ir/%DA%A9%D8%A7%D8...C%D8%B3%D8%AA/
+ پاسخ به موضوع
صفحه 1 از 5 123 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 41

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش