ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





پاسخ به موضوع

ارسال پاسخ به این موضوع :: بزرگ‌ترین اشتباهات رایج کارآفرینان بزرگ چه بوده است؟

پیام شما

 

Send Trackbacks to (Separate multiple URLs with spaces)

شما میتوانید برای پیغام خود یک آیکون از لیست زیر انتخاب کنید

امکانات اضافی این بخش

  • تبدیل از www.example.com به [URL]http://www.example.com[/URL].

نمایش پست ها (ابتدا جدیدترین)

  • 2018/05/29, 17:07
    Sina homaei
    ۵ اشتباهی هر روز در زندگی حرفه‌ای خود مرتکب می‌شویم

    حتما نام کتاب بازانجام که این روزها فروش زیادی دارد را شنیده‌اید، این کتاب‌ توسط جیسن فرید و دیوید هاینمابر هانسن کارآفرینان یک شرکت پرسود نرم‌افزاری براساس تجارب خودشان نوشته شده است. این کتاب که یکی از مشهورترین کتاب‌های حوزه‌ی کارآفرینی است در تلاش است اصل‌های اثبات‌شده‌ای مثل برنامه‌ریزی، مدل کسب‌وکار و هر چیز دیگری را به چالش بکشد و ذهن فرد را برای انجام کارهایی خارج از جعبه آماده کند. در ادامه چند مورد از اشتباهات کارآفرینی که در این کتاب به آن‌ها اشاره شده است را بیان می‌کنیم.


    این کتاب به زبان فارسی توسط بهرنگ نوروزی‌نیا ترجمه شده است.
    ۱) جهان واقعی را فراموش کنید

    این در دنیای واقعی کار نخواهد کرد. این را همیشه‌‌ می‌شنوید وقتی که با دیگران درباره‌ی یک ایده تازه گفتگو می‌کنید. این جهان واقعی جای افسراننده‌ای برای زندگی است. جایی که ایده‌‌های نو،روش های نا آشنا و مفهوم‌های بیگانه، همیشه شکست می‌خورند.
    در جهان واقعی نمی‌توانید تعدادی کارمند که در هشت شهر در دو قاره پخش شده‌اند، داشته باشید. در جهان واقعی نمی‌توانید میلیون‌ها مشتری بدون بخش فروش یا آگهی داشته باشید. در جهان واقعی نمیتوانید فرمول کامیابی خودتان را به دیگران بگویید.
    جهان واقعی یک مکان نیست. بلکه یک بهانه است. یک توجیه است برای نکوشیدن. این جهان واقعی، ربطی به شما پیدا نمی‌کند. توجه به جهان واقعی یکی از اشتباهات کارآفرینی بزرگ است.
    ۲)‌ به یادگیری از اشتباه‌ها بیش از اندازه ارزش داده شده است

    در جهان کسب‌وکار، شکست بخشی از کار به شمار می‌آید. همیشه می‌شنوید که بخت کسب‌و کار شما، نزدیک به صفر است. می‌شنوید که شکست، شخصیت شما را می‌سازد. مردم می‌گویند: تند تند و پشت سر هم شکست بخورید.
    باید از اشتباه‌های‌تان یاد بگیرید. به راستی چه چیزی از اشتباه‌ها می‌آموزید؟ شاید یاد بگیرید که چه کاری را نباید دوباره بکنید. ولی این چه ارزشی دارد؟ هنوز هم نمیدانید که پس از این چه کاری باید بکنید.
    این را با آموزش از پیروزی‌های‌تان مقایسه کنید. پیروزی است که به شما راه درست را نشان می‌دهد. زمانی که چیزی پیروز می‌شود می‌‌دانید که چه چیزی کار کرده است و می‌توانید دوباره آن را انجام دهید و بار دیگر شاید آن را بهتر انجام دهید.
    شکست، پیش نیاز پیروزی نیست. پژوهشی در آزمایشگاه کسب و کار هاروارد، نشان داده که کارآفرینان کامیاب، احتمال پیروزی دوباره‌شان خیلی بیشتر است (نرخ پیروزی شرکت های آینده‌شان۳۴% است) ولی کارآفرینانی که شرکت‌شان در نخستین بار شکست خورده است، کمابیش همان نرخ پیروزی در شرکت بعدی را دارند که کسانی که برای نخستین بار شرکت راه انداخته‌اند: تنها ۲۳ درصد. کسانی که پیش از این شکست خورده‌اند، به اندازه‌ی کسانی که نخستین بارشان است بخت پیروزی دارند.تنها پیروزی ارزشمند است.
    ۳)‌ برنامه‌ریزی یکی از اشتباهات کارآفرینی است


    مگر اینکه یک پیشگو باشید، وگرنه برنامه ریزی درازمدت برای کسب و کار، پنداشتی بیش نیست، عامل‌های بیشماری هستند که از دست شما بیرون‌اند: شرایط بازار، رقیبان و هماوردان، مشتریان،وضعیت اقتصادی و… نوشتن یک برنامه به شما این احساس را می‌دهد که کنترل اوضاع در دست شماست که در واقع نیست.
    برنامه ریزی‌ها، اجازه می‌دهند که گذشته، آینده را به پیش راند. آن‌ها به شما چشم‌بند می‌زنند. به این سو پیش می‌رویم زیرا، خب گفته بودیم که به این سو پیش می‌رویم. و مشکل همین جاست: برنامه ریزی ها با نوآوری و تصمیم گیری دردم ناسازگارند و مشا باید بتوانید در هر لحظه تصمیم بگیرید. باید بتوانید از فرصت هایی که پیش می‌آید بهره برید. گهگاه باید بگویید:ما به یک سمت و سوی تازه پیش می‌رویم،زیرا امروز این مسیر بخردانه است.
    این به این معنا نیتس که نباید به آینده بیندیشید یا اینکه چگونه با مشکل ها روبرو شوید. این کار تمرین ارزشمندی خواهد بود. فقط نیندیشید که باید آن را جایی بنویسید یا اینکه برای آن اندوهگین شوید. اگر یک برنامه‌ی بسیار بزرگ بریزید، احتمالا هرگز به آن نگاه نخواهید کرد. برنامه هایی که بیش از چند صفحه باشند، سرانجام در قفسه پرونده ها به سنگواره تبدیل می‌شوند.
    از گمانه زدن صرف نظر کنید. تصمیم بگیرید که این هفته می‌خواهید چه کار کنید، نه امسال. مهم‌ترین چیز بعدی را بیابید و روی آن کار کنید. تصمیم‌ها را درست پیش از انجام هر کاری بگیرید نه خیلی بیشتر از انجامشان. سوار هواپیما بشوید و پرواز. می‌توانید وقتی رسیدید، پیراهن بهتری را برگزینید یا خمیر ریش و مسواک را بخرید. کار کردن بدون برنامه ریزی شاید ترسناک به نظر برسد ولی کورکورانه پیروی کردن از برنامه‌ای که هیچ رابطه‌ای با واقعیت ندارد ترسناکتر است.
    ۴)‌ اشتباهات کارآفرینی : چرا بزرگ شوید؟

    مردم می‌پرسند شرکت شما چقدر بزرگ هست؟ پرسش کوتاهی است ولی آنها دنبال پاسخی کوچک نیستند. هر چه پاسخ شما بزرگتر باشد، شما اثر گذارتر،حرفه‌ای تر و توانمندتر خواهید بود.اگر بیشتر از صد نفر کارمند داشته باشید خواهند گفت وای چه عالی. اگر کوچک باشید، اوه…چه خوبی می‌شوید. جمله‌ی نخست ستایش است و دومی تنها برای رعایت ادب.
    چرا چنین است؟رابطه بزرگ شدن و کسب و کار چیست؟چرا همیشه توسعه و بزرگ شدن هدف است؟چرا بزرگ بودن گیرا است؟(پاسخ:کاهش هزینه‌ها در ازای بزرگتر شدن خوب نیست). یافتن بهترین اندازه و ماندن در همان اندازه چه مشکلی دارد؟
    آیا به هاروارد و آکسفورد نگاه می‌کنیم و می‌گوییم که اگر آنها توسعه پیدا می‌کردند و شعبه های دیگری می‌ساختند و هزاران استاد دیگر را به کار می‌گرفتند و جهانی می‌شدند و دانشکده های دیگری در سراسر جهان می‌گوشدند، آن وقت آموزشگاه های بزرگی بودند؟ البته که نه. ما ارزش این دانشگاه ها اینگونه نمی‌سنجیم. پس چرا ارزش کسب و کار را اینگونه می سنجیم؟
    شاید اندازه‌ی سزاوار برای شرکت شما پنج نفراست. شاید چهل نفر است. شاید دویست نفراست. یا شاید تنها شما و لپتاپ‌تان است. پیشاپیش درباره‌ی اینکه باید چه اندازه بزرگ باشید هیچ فرضی نکنید. به آرامی بزرگ شوید و ببینید که چه اندازه برای شما خوب است. عجله کردن برای بزرگ شدن یکی از اشتباهات کارآفرینی رایج است.
    غول شدن نباید هدف شما باشد. تنها هم درباره‌ی شما کارمندانتان نمی‌گوییم. درباره‌ی هزینه ها، اجاره، زیرسازی فناوری اطلاعات،مبلمان و… نیز همین جور است. نترسید که هدف شما یک کسب و کار کوچک است. هرکسی کسب و کارکاری را اداره می‌کند که ماندگار و سودآور است، حالا چه بزرگ باشد چه کوچک، باید به خود بنازد.
    ۵) اشتباهات کارآفرینی: اعتیاد به کار

    فرهنگ ما اعتیاد به کار را می‌پسندد. همواره درباره‌ی کسانی می‌شنویم که تا نیمه‌ی شب کار می‌کنند و دود چراغ می‌خورند. آن‌‌ها شب را کار می‌کنند و سپس در دفتر کار خود می‌خوابند. اگر در کار روی یک پروژه خود را بکشید، انگار مدال افتخار می‌گرفت.
    نه تنها این اعتیاد به کار لازم نیست، بلکه احمقانه هم است. بیشتر کار کردن به معنی بیشتر اهمیت دادن یا به سرانجام رساندن بیشتر نیست. تنها به این معنی است که شما بیشتر کار می‌کنید.
    معتادان به کار مشکل‌هایی بیش از آن‌چه که برطرف می‌سازند را ایجاد می‌کنند. آن‌ها می‌کوشند تا مشکل‌ها را با افزایش ساعات کار حل کنند. آن‌ها می‌خواهند تنبلی فکری و کندذهنی خود را با کار بیشتر جبران کنند. هیچ‌کس وقتی که خسته است نمی‌تواند به خوبی تصمیم بگیرد. معتادان به کار، اغلب کارایی کمتری از دیگر کارکنان دارند.
    قهرمانان واقعی اکنون در خانه هستند، زیرا آن‌ها توانسته‌اند راهی را پیدا کنند که کار خود را زودتر به سرانجام برسانند.
    اشتباهات کارآفرینی : ۵ اشتباهی که در زندگی حرفه‌ای خود مرتکب می‌شویم
  • 2018/05/29, 17:06
    Sina homaei
    ۱۵ اشتباه رایج بازاریابان که موجب بی اعتمادی مشتریان می شود

    اکنون مطالب زیادی در زمینه توقف رویه هایی همچون ارسال ایمیل های خودکار، اسپم و یا تله های لینکداین و یا استفاده از اکانت های جعلی در شبکه های اجتماعی منتشر کرده ایم؛ اما در مطلب پیش رو قصد داریم فروشندگان را از مواردی مطلع کنیم که از اشتباهات رایج در تماس با مشتری است و در صورت بی توجهی به آنها تبعات بدی گریبانشان را خواهد گرفت. چرا که مهمترین موضوع در فروش جلب اعتماد مشتری است و در صورت از دست دادن آن، احتمالاً در فروش با مشکل مواجه شویم. ۱۵ تاکتیک فروش که اعتماد مشتری را از بین می برد:
    ۱. تظاهر به افقی روشن
    مدیر بازاریابی شرکت داک سند می گوید، وقتی که از فروش موفق محصولی مطمئن نیستید و یا اگر تا آن لحظه فروش خوبی نداشته اید ازآن پیش مشتری بزرگنمایی نکنید چرا که جنس خوب نیازی به تعریف و تمجید اضافی ندارد.
    بسیاری از فروشندگان در دام اشتباهات رایج در تماس با مشتری می افتند.
    اگر شما برای عقد قراردادی با یک شرکت اقدام می کنید، به یاد داشته باشید که آخرین کاری که باید انجام دهید ارائه اطلاعات اضافه است و نه اولین کار! به عقیده بسیاری از کارشناسان، وقت افراد ارزشمندترین چیزی است که در مذاکرات برای فروش باید به آن توجه کرد و توضیحات اضافه و تعریف های بیهوده از محصول یا خدمات نوعی خودستایی از محصول به حساب می آید و مدیر سازمانی که قرار است از خدمات یا محصولات شما استفاده کند احتمالاً متوجه این قضیه خواهد شد و در آن صورت ضربه مهلکی به اعتبار و حیثیت شما وارد می شود.
    پس هرگز درباره نیات واقعی خود فریبکاری نکنید. چه با نگهبان صحبت می کنید یا مدیر رده چندم یا مدیر ارشد یک شرکت، شما همواره باید صداقت را سرلوحه کار خود قرار دهید. اغراق و تظاهر ممکن است تمام تلاش شما برای فروش محصول را بی ثمر کند پس در ارائه محصول خود صداقت داشته باشید چرا که دیر یا زود کیفیت محصول شما مشخص خواهد شد و این وجهه شرکت شما است که در این بین آسیب می بیند.

    ۲. استفاده از RE: در موضوع ایمیل
    به تازگی رسم جدید و ناپسندی را در بین فروشندگان مشاهده می کنیم که برای تبلیغ محصول خود، ایمیلی با موضوع RE: به معنای پاسخ ایمیل قبلی شما که برایتان ارسال می کنند و افراد را از روی کنجکاوی ترغیب به باز کردن ایمیل می نمایند.
    در واقع فروشندگان از این حقه کوچک برای جلب نظر مشتریان برای باز کردن ایمیل استفاده می کنند که از اشتباهات رایج در تماس با مشتری است چرا که Re به معنای این است که شما آن فرد را می شناسید و قبلا برای او ایمیلی ارسال کرده اید و حال او در پاسخ به شما ایمیل دیگری فرستاده است.
    فروشندگان واقعی باید به فعالیت های مفید دیگر برای فروش بیشتر بپردازند چرا که اگر جنس و کالای شما با کیفیت باشد، نیازی به استفاده از حقه ای غیراخلاقی برای معرفی آن نیست.
    این حقه ساده به سادگی اعتبار شرکت شما را به کلی از بین می برد و فروشنده و شرکتی که اعتباری نزد خریدار ندارد، نمی تواند در آینده محصولات خود را به او بفروشد.


    ۳. حقه پیام تلفنی با مضمون با من تماس بگیرید!
    درست مثل ترفند Re: در ایمیل ها، برخی از فروشندگان نیز با شماره های مختلف تماس می گیرند و وقتی فرد گوشی را بر ندارد، یک پیام با مضمون با من تماس بگیرید برای او می گذارند.
    ربکا بمن که یک بازاریاب محتوا در شرکت برد دیلر است می گوید، هیچ چیز بدتر از این نیست که یک پیام صوتی برای شما از فردی ناشناس ارسال شود و هیچ اطلاعاتی در مورد هویت فرد تماس گیرنده و علت تماس و شرکت و … در تماس صوتی ارائه نشده باشد.
    با ارائه نکردن اطلاعات و معرفی نکردن خود، در واقع باعث اشتباهات رایج در تماس با مشتری و عدم تماس مشتری با خود می شوید چرا که این روزها مردم به تماس های مشکوک و ناشناس جواب نمی دهند. اما اگر صادقانه خود و شرکت و محصولتان را معرفی کنید، احتمال اینکه مخاطب شما به محصول شما علاقه مند باشد وجود دارد و ممکن است برای کسب اطلاعات بیشتر با شما تماس بگیرد.

    ۴. ارسال دعوتنامه های تقویمی ناخواسته
    به تازگی در اینباکس خود دعوتنامه های ناشناس و ناخواسته ای را در تقویم خود مشاهده می کنم که فرد ارسال کننده آن دعوتنامه را نمی شناسم. با کمی پرس و جو از اطرافیان متوجه شدم که در تجربه این مورد تنها نیستم چرا که این کار به صورت گسترده از سوی برخی فروشندگان در حال انجام است و در واقع آنها برای فرار از فیلتر شدن اسپم، رو به این کار آورده اند.
    برخی از شما ممکن است بگویید، عجب فکر خوبی! دوباره در مورد این موضوع فکر کنید چون از موارد اشتباهات رایج در تماس با مشتری می باشد. من قربانی این کار هستم و در یک مورد با اشتباه گرفتن تاریخ قراری که با یک فرد حقیقی داشتم با یکی از این دعوتنامه های فروشندگان، به سر قراری رفتم که وجود نداشت.
    ۵. بر روی خود تمرکز کنید
    مارک ویشک که یک فروشنده برجسته در بوستون به شمار می رود، معتقد است تعریف و تمجید بی جهت از محصول و خدمات خود، کمکی به شما نمی کند. نگرانی از ارائه خود واقعی و توانایی ها و قابلیت های واقعی محصول خود را کنار بگذارید و بر روی آنها تمرکز کنید.
    ۶. عدم آمادگی مراسم معارفه محصول
    برخی از مدیران شرکت ها در معرفی محصول خود عجله دارند و حاضرند که یک جلسه معارفه سریع برگزار کنند اما هیچ چیز اماده نباشد. در این صورت تنها وقت حضار تلف می شود و این موضوع موجب بی اعتمادی آنها به شرکت شما خواهد شد.
    قبل از اینکه هر جلسه ای برای مشتریان ترتیب دهید، از خود بپرسید ارزش این جلسه برای مشتریان من چقدر خواهد بود؟ پس اگر برنامه خاصی برای ارائه در جلسه ندارید بهتر است جلسه را کنسل کرده و با تماس با مشتریان خود زمان بعدی را برای حضور در جلسه به آنها اعلام کنید. چرا که بدون آمادگی برای ارائه محصول در جلسه معارفه، تنها وقت خود و حضار را تلف خواهید کرد.

    ۷. گوش ندادن
    داگلاس رایس که یکی از بازاریابان حرفه ای در بخش فروش جهان به شمار می رود، در یکی از پست های خود خوب گوش ندادن به حرف های مشتری را دشمن شماره یک عدم فروش مناسب و از اشتباهات رایج در تماس با مشتری دانسته است.
    اگر خوب به حرف های مشتری گوش ندهید، او شما را به زودی فراموش می کند. مشتریان دوست دارند قبل از اینکه دست به خریدی بزنند، حرفهایشان شنیده شود؛ پس گوش دادن به حرف های مشتری حتی اگر با صدای بلند در حال صحبت کردن بود، امری مهم تلقی می شود.
    ۸. تلاش برای فروش از راه درست
    گاهی فروش کار سخت و پیچیده ای نیست و تنها باید از راه درست آن وارد شد. شرکت هایی وجود دارند که با بررسی نیازهای مشتریان، انواع مختلف محصولات را برای ذائقه های مختلف مشتریان تولید می کنند و به سادگی میزان فروش بالایی را نیز برای خود رقم می زنند. تنها کافیست بدانید مشتری به دنبال چه چیزی است.
    مشکلی که وجود دارد این است که بسیاری از فروشندگان در تماس اول با مشتری می خواهند تا حداکثر ممکن محصول خود را به او بفروشند. اما اینکه مشتری درباره قیمت یا ویژگی های محصول از شما سوال بپرسد، لزوما به معنای اینکه او قصد خرید دارد نیست. شما به جای اینکه سعی در فروختن گران ترین اجناس خود به مشتری را داشته باشید، می توانید در حین خرید، به او در انتخاب بهترین نمونه کمک کنید حتی اگر محصولی که به او پیشنهاد می دهدی قیمت پایین تری داشته باشد.
    ۹. حقه هویج و چماق
    برخی از فروشندگان در فروش خود از حقه هویچ و چماق استفاده می کنند. در حوزه نرم افزار به طور خاص، بسیاری از شرکت ها، محصول اولیه خود را رایگان ارائه می کنند اما پس از مدتی استفاده از ویژگی های مختلف، نرم افزار نیاز به پرداخت پول پیدا می کند و اینجاست که مشتری مجبور به پرداخت می شود چرا که به کار کردن با آن نرم افزار عادت کرده است و برای انجام کارهای خود به تمامی امکانات آن نیاز دارد؛ در نتیجه مجبور به پرداخت می شود. این در حالی است که برخی از شرکت ها قادرند مدت استفاده مجانی از نرم افزار را در اولین اتصال به اینترنت کم کنند به طوری که با مدت زمانی که در ابتدای نصب آن به مشتری اعلام شده است، متفاوت است. این کار به اعتبار شرکت شما لطمه وارد می کند و از اشتباهات رایج در تماس با مشتری است و مشتریان دیگر نیز نسبت به شرکت شما بی اعتماد می شوند.

    ۱۰. توهین به مشتری
    یکی دیگر از اشتباهات فروشندگان این است که با توهین و استهزای سایر مشتریانی که در استفاده از محصول شرکت رقیب مشکل دارند سعی در توجیه محصول و شرکت خود می کنند.
    با سوال کردن و گوش دادن درست به صحبت های مشتری جواب دقیق چالشی که در ذهن او به وجود آمده است را بدهید و از توضیحات اضافه و یا تخریب محصولات رقیب بپرهیزید.

    ۱۱. از شنیدن کلمه نه مائوس می شوند
    برخی فروشندگان از شنیدن کلمه نه از جانب مشتری ناراحت می شوند اما باید به خاطر داشته باشید که مشتریان لزوماً با فروشنده هم سلیقه نیستند و ممکن است در برخی موارد با او اختلاف نظر داشته باشند. امروزه بردباری برای فروش یک محصول در نهایت منجر به فروش آن می شود اما با کم تحملی و رفتارهای فکر نشده با مشتری احتمال از دست دادن شانس فروش بسیار بالا می رود.
    اگر پاسخ مشتری به پیشنهاد شما برای خرید منفی است، اشکالی ندارد و لزومی برای متقاعد سازی او برای خرید آن محصول وجود ندارد چرا که تنها وقت خود را تلف می کنید. پس بهتر است راه های دیگر را برای فروش امتحان کنید.
    ۱۲. تحمیل یک پیشنهاد به مشتری
    گاهی برخی فروشندگان برای فروش کالای خود از پیشنهادات تحمیلی به مشتری استفاده می کنند اما بهتر است از انجام این کار دست بکشند چرا که باعث مقاومت مشتری در برابر خرید آن محصول می شود. بهتر است با طرح سوالات کاربردی از مشتری، بهترین پیشنهاد ممکن را به وی ارائه دهید.
    ۱۳. آنچه مشتری دوست دارد به او بگویید
    برخی فروشندگان به خواسته های مشتری بی توجه هستند و هر آنچه از قبل در ذهن دارند را به او در مورد یک جنس می گویند؛ غافل از اینکه علایق مشتری چه است و چه دوست دارد بشنود. اگر آنچه مشتری در مورد یک جنس دوست دارد بشنود را به او بگویید، به راحتی می توانید جنس خود را بفروشید.
    در بازار کنونی، سخت ترین بخش کار فروش ارائه توضیحات به مشتری برای فروش یک جنس است. برای این منظور می بایست اطلاعاتی که از یک جنس دارید را به درستی به مشتری منتقل کنید و به محض اینکه متوجه شدید مشتری قصد خرید آن محصول را دارد از ارائه توضیحات اضافی خودداری کنید.
    ۱۴. وعده های بیهوده
    یکی از کارشناسان ارشد فروش معتقد است، بسیاری از فروشندگان در حین فروش وعده هایی به طرف مقابل می دهند که شرکت آنها توان انجام آنها را ندارد. این رفتارها برای برقراری ارتباط موثر و دائم با مشتری سم و از جمله اشتباهات رایج در تماس با مشتری محسوب می شود چرا که موجب بی اعتمادی او نسبت به شرکت شما می شود.
    اینکه شما در مورد آینده محصول یا خدمات خود با مشتری صحبت کنید بسیار خوب است اما صحبت از مواردی که از عهده شما خارج است درست نیست.
    ۱۵. ایجاد حس گناه در مشتری در صورت عدم خرید از شما
    برخی از فروشندگان پس از اینکه مشتری محصول یا خدمات آنها را نمی خرد، عادت دارند، طوری رفتار کنند که گویی مشتری گناه بزرگی مرتکب شده و مقصر انجام نشدن توافق او است. این رفتار حس بدی در مشتری ایجاد می کند به طوری که ممکن است به واسطه همین حس شرمساری هرگز برای خریدهای بعدی به شرکت شما برنگردد.

    ۱۵ اشتباه رایج بازاریابان که موجب بی اعتمادی مشتریان می شود - اکادمی فروش
  • 2018/05/29, 17:04
    Sina homaei
    اینترنت بانک و برخی اشتباهات رایج



    با ورود به عصر ارتباطات، نحوه استفاده از خدمات بسیاری از مراکز و نهاد های خصوصی و دولتی دستخوش تغییرات اساسی شده است. از جمله مهمترین مراکزی که استفاده از خدماتشان به شدت متحول شده بانک ها هستند. امروزه بانک های مجازی در سراسر جهان یکه تازی می کنند. بانک هایی که حتی یک شعبه هم ندارند.


    در ایران، اینترنت بانکها امکاناتی از قبیل دریافت موجودی به صورت آنلاین، انتقال وجه بین کلیه حساب ها در بانک، مشاهده صورتحساب و ... را در اختیار مشتریان هر بانک قرار می دهند. همچنین با استفاده از این خدمات، امکان مسدود نمودن کارت های مفقودی یا سرقتی میسر می باشد. اما برخی از مشتریان بانک ها در استفاده از خدمات اینترنت بانک ها تردید دارند و از زیر استفاده کردن این خدمات شانه خالی می کنند. در این گزارش شما را با 10 اشتباه رایج که مانع استفاده از اینترنت بانک می شود، آشنا می کنیم.

    1. رمز اینترنت بانک
    برای ورود به سامانه اینترنت بانک بانک های کشور می بایست رمز اینترنتی جهت ورود به این سامانه را در اختیار داشته باشید. برخی این رمز را با رمز کارت بانک و یا حتی شماره حساب خود اشتباه می گیرند. برای تهیه رمز اینترنت بانک می بایست به یکی از شعب بانک عامل خود مراجعه کنید و درخواست رمز اینترنتی کنید. خوشبختانه این روزها اغلب بانک ها هنگام افتتاح حساب نحوه استفاده از اینترنت بانک را به مشتریان خود آموزش داده و رمز اینترنت بانک را هم در اختیار ایشان می گذارند.

    2. اشتباه گرفتن خرید اینترنتی و اینترنت بانک
    در بحث خرید و یا پرداخت اینترنتی، خیلی ها خرید اینترنتی را با اینترنت بانک اشتباه می گیرند. شما با داشتن اینترنت بانک نمی توانید اقدام به خرید اینترنتی کنید و یا پرداخت وجه (مثل قبوض ...) را انجام بدهید و برای این کار نیاز به کارت خرید اینترنتی یکی از بانک ها دارید. به عبارتی کارت بانکی شما در صورتی که رمز دوم داشته باشید برای خرید اینترنتی قابل استفاده است.

    3. نگرانی از گم شدن وجه
    یکی از نگرانی های بسیار رایجی که مانع استفاده افراد از اینترنت بانک می شود این است که نگرانند پولشان در جریان مبادلات بین بانکی گم بشود. اما لازم است بدانید هیچ تراکنشی در سیستم بانکداری الکترونیک مفقود و یا ناپدید نمی گردد. اگر هم به هر دلیل تراکنش شما با موفقیت انجام نگیرد پس از گذشت 48 ساعت وجه به حساب شما باز می گردد و حتی اگر به هر دلیلی این امر هم محقق نشود با کمک شماره پیگیری که بانکتان در اختیار شما می گذارد می توانید روند انتقال وجه را پیگیری نمایید.

    4. استفاده از اینترنت بانک خطرناک است ؟
    عده ای بر این تصورند که استفاده از اینترنت بانک خطرناک است و از لحظه ای که وارد اینترنت خواهند شد دزدان و هکر ها در پی سرقت اموال ایشان هستند. درحالی که اغلب بانک ها سیستم های امنیتی پیچیده ای را جهت پیشگیری از سرقت های اینترنتی طراحی کرده اند و در صورتی که کاربران کلیه نکات امنیتی را رعایت کنند و رمز خود را در اختیار سایر افراد قرار ندهند امکان سرقت اینترنتی موجودیشان بسیار کمتر از امکان سرقت فیزیکی پولهایشان خواهد بود.


    5. استفاده از اینترنت بانک و موجودی پول در حساب
    نگرانی از ولخرجی و خارج شدن حساب و کتاب خرج ها یکی دیگر از نگرانی هایی است که مانع از استفاده افراد از اینترنت بانک می شود. در حالی که به دلیل دقت بالای محاسبات سیستم بانکی به ویژه اینترنت بانک شما هر لحظه از شبانه روز قادر خواهید بود میزان موجودی خودتان را چک کنید و در خصوص میزان استفاده از پس انداز هایتان تصمیم گیری کنید. به این ترتیب پول کمتری را هدر خواهید داد.

    6. اگر از پرداخت الکترونیک استفاده کنم نمی توانم دیگران را متقاعد به پرداخت کنم
    برخی هم از این نگرانند که اگر از پرداخت الکترونیک استفاده کنند به دلیل در اختیار نداشتن قبض رسید بانک قادر نخواهند بود شرکت ها و نهاد ها را متقاعد کنند؛ به این ترتیب حتی از پرداخت الکترونیک قبوض هم شانه خالی می کنند، در حالی که تمامی وجوه انتقال داده شده در این سیستم به دقت ثبت می شود و پیگری پرداخت مبالغ با استفاده از این سیستم حتی از پیگیری شماره پرداخت رسید های بانکی هم راحت تر است و همانطور که پیشتر هم اشاره شد هیچ وجهی در این سیستم مفقود نمی گردد.

    7. بانک در ازای استفاده از اینترنت بانک کارمزد دریافت می کند
    کسر کارمزد از دیگر دغدغه هایی است که سبب می شود افراد برای استفاده از اینترنت بانک و به طور کلی خدمات بانکداری الکترونیک به خود تردید راه بدهند، درصورتی که نه تنها بطور معمول کارمزدی از آنها کسر نمی شود بلکه اغلب بانک ها برای استفاده مشتریانشان از سیستم اینترنت بانک و یا هر یک از خدمات بانکداری الکترونیک مثل دستگاه هایPOS جوایزی را هم در نظر گرفته اند.

    البته ناگفته نماند چیزی که موجب این نگرانی شده و این شبهه را بوجود آورده شاهکار جالب بانک صادرات بوده که اخیرا و پس از افشای جریان اختلاس 3000 میلیاردی، بر اساس یک اقدام ناهماهنگ با سیستم بانکی و حتی بدون اطلاع قبلی مشتریان به ازای هر بار ورود و خروج به سایت، مبلغ 250 ریال از حساب مشتری کسر میکند که می توان گفت این از انواع نادر سودجویی این بانک محترم از خدماتی است که ادعای رایگان بودن آن را دارد ضمن اینکه این بانک حتی با درخواست یک موجودی از تلفنبانک نیز از کسر مبلغ 250 ریال از حساب مشتری کوتاهی نکرده است. بماند که این رویه فقط در بانک صادرات مرسوم است اما خوشبختانه هنوز در بانک های دیگر شیوع پیدا نکرده وگرنه چرایی استفاده از اینترنت بانک هم تا حدی سوال برانگیز خواهد شد.


    8. اگر چه استفاده از اینترنت بانک در وقت صرفه جویی می کند، اما اگر مشکلی پیش بیاید باید زمان بیشتری صرف کرد
    عده ای هم که نمی توانند سرعت و دقت استفاده از اینترنت بانک و سایرخدمات الکترونیک بانک ها را انکار کنند، نگران آن هستند که بروز هر مشکلی در پرداخت الکترونیک باعث به هدر رفتن وقت و انرژی آنها شود. در صورتی که هنگام بروز هر گونه مشکل در هر یک از مراحل بانکداری الکترونیک به حضور فیزیکی مشتری نیازی نیست و اغلب اشکالات احتمالی از طریق استفاده از پشتیبانی تلفنی بانک ها و استفاده از شماره های پیگیری که در اختیار مشتریان قرار می گیرد قابل پیگیری است.

    9. اگر پولم اینترنتی سرقت شود دستم هیچ جابند نیست
    این تصور غلط سبب می شود که افراد فکر کنند محیط اینترنت یک محیط کاملا باز است که هیچ نظارتی بر آن نیست و در صورتی که هکر ها اموال ایشان را سرقت کنند، دستشان به هیچ جا بند نیست. همانطور که پیشتر هم اشاره شد، اگر هر فردی کلیه نکات امنیتی را رعایت کند، امکان سرقت اینترنتی بسیار کاهش می یابد .اگر هم خدای ناکرده سرقتی بروز کند پلیس اینترنتی (فتا) جهت کمک به هم میهنان راه اندازی شده و این ماموران با استفاده از امکاناتی که به آن دسترسی دارند مثل کد هایی IP که شماره منحصر به فردی است و برای تمامی کاربران اینترنت وجود دارد می توانند سارقان را شناسایی و دستگیر نمایند.

    10. هنگام استفاده از اینترنت بانک هیچ راهنمایی نیست
    برخی با این تصور که وقتی به بانک مراجعه می کنند کارمندان بانک آنها را راهنمایی می کنند و در صورت بروز هر مشکلی راهکار را به آنها ارائه می کنند ترجیح می دهند به بانک مراجعه کنند و از اینترنت یا سایر خدمات الکترونیک استفاده نکنند. در صورتی که اغلب بانک ها راهنماهای الکترونیک جامعی را برای استفاده از اینترنت بانک ها فراهم کرده اند و سیستم های پشتیبانی و مشاوره آنها هم در اغلب ساعات شبانه روز آمادگی پاسخگویی به تمامی سوالات شما را دارند.

    اینترنت بانک و برخی اشتباهات رایج
  • 2018/05/29, 17:03
    Sina homaei
    گوگل ادوردز Google Adwords از جمله خدمات تبلیغات آنلاین گوگل است. حتماً تا‌به‌حال در جستجوی گوگل با نتایجی روبرو شده‌اید که زیر آن‌ها با یک علامت کوچک Ads تبلیغاتی بود نشان را نشان داده است.
    در اصل گوگل ادوردز اصلی‌ترین سرویس تبلیغاتی گوگل و یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی این شرکت است. در سال ۲۰۱۱ میلادی ۹۶ درصد از درآمد گوگل از طریق تبلیغات به‌دست‌آمده بود. به‌وسیله این ابزار شرکت‌ها می‌توانند با تعیین کلمات کلیدی موردنظر خود در صفحه اول گوگل حضور پیدا کنند و خود را به مخاطبشان نشان دهند.


    تاکتیک درآمدی سرویس گوگل ادز هزینه‌بر کلیک Pay Per Click است و این بدان معنا است تا زمانی که کاربری روی لینک مربوط به تبلیغ کلیک نکند هیچ هزینه‌ای از تبلیغ‌کننده کم نمی‌شود.
    در این مطلب به مطالعه ۱۰ اشتباهی که در مورد گوگل ادز توسط تبلیغ‌کننده‌ها روی می‌دهد می‌پردازیم:


    ۱- هدف‌گذاری منطقه‌ای گسترده

    اگر یک کسب‌وکار منطقه‌ای هستید، از هدف‌گذاری در سطح کشور یا استان دوری ‌کنید. بهتر است که هدفتان را در حد مخاطب منطقه‌ایِ مرتبط محدود کنید.

    ۲- تبلیغات بنری غیرمتمرکز

    تبلیغات نامفهوم به مخاطب به‌شکل گسترده باعث به هدر رفتن کلیک‌ها می‌شود، چرا که افراد به امید کسب‌وکار و یا برند دیگری به ‌اشتباه روی تبلیغ شما کلیک می‌کنند.

    ۳- گروه‌های تبلیغی غیر منسجم

    داشتن گروه‌های عمومی با لغات کلیدی و جملات نامربوط مطمئناً بودجه شما را به باد خواهد داد.

    ۴- امتیاز کیفی پایین به صفحات ورودی

    ارجاع تبلیغات به صفحات ورودی نامرتبط به تبلیغ، پول دور ریختن است. از آن‌ بدتر اینکه تبلیغ به صفحه اصلی‌ یا فهرست ارجاع داده شود فقط به امید اینکه مخاطب پیام موردنظرمان را خودش در صفحه پیدا کند.

    ۵- هدف‌گذاری نامحدود “هزینه‌بر کلیک”

    هزینه کردن نامحدود و بدون کنترل “هزینه‌بر کلیک” مطمئناً پول دور ریختن است.

    ۶- هدف‌گذاری وسیع

    بر روی “لغات کلیدی بلند” تمرکز کنید. لغات تک و کوتاه خیلی‌ کلی‌ و بیشتر اوقات گران هستند. درعین‌حال تنظیم کردن همه لغات کلیدی بر روی “واژه‌های گسترده” نیز اصلاً به‌صرفه نیست.

    ۷- عدم استفاده از لغات کلیدی در تبلیغ

    نداشتن لغات مرتبط در متن تبلیغ “رتبه کیفی” آن را پایین و هزینه تبلیغ را بالا می‌برد.

    ۸- فهرست بلند از لغات کلیدی

    اصلاً از لغات کلیدی ضعیف و یا ناهمخوان در کمپین خود استفاده نکنید. به ‌محض دیدن، آن را متوقف کنید!

    ۹- نداشتن لغات کلیدی منفی

    اگر شما از لغات کلیدی منفی‌ در تبلیغ استفاده نکنید، در واقع جستجوگرهای نامربوط را دعوت به کلیک بروی تبلیغ خود می‌کنید که درنهایت باعث هدر رفتن پول شما می‌شود. اطمینان حاصل کنید که لغات کلیدی خود را به‌دقت برسی‌ می‌کنید و اگر نمی‌خواهید کالا یا خدمات خود را رایگان در اختیار دیگران قرار دهید، حتماً جا برای لغات منفی‌ مثل “ارزان” یا “مجانی‌” بگذارید.

    ۱۰- اجرای کمپین‌ها بدون پیگیری دائم مکالمات

    ممکن است که پول “هزینه‌بر کلیک” شما را هدر ندهد، ولی‌ هیچ ارزش‌افزوده‌ای نیز اضافه نمی‌کند! داشتن دستورالعمل پیگیری مکالمات به شما کمک می‌کند که بازگشت سرمایه (ROI) تبلیغ خود را بررسی‌ کنید. بدون داشتن یک دستورالعمل برای گفتگوها، خیلی‌ سخت است که بفهمیم ورودی‌های جدید جبران هزینه تبلیغات را می‌کنند یا نه.

    ۱۰ اشتباه رایج تبلیغ‌کننده‌ها در مورد گوگل ادز - آکادمی نوآوری و کارآفرینی فردوسی
  • 2018/05/29, 17:02
    Sina homaei
    ۱۰ اشتباه رایج استارتاپ‌ها هنگام استخدام

    ۱- پرسیدن سوالهایی که با عملکرد واقعی آن شغل ارتباط چندانی ندارند. مانند: “چند عدد توپ گلف در یک سرویس مدرسه جا می‌شوند؟” یا “آیا والدین شما تابحال کسب و کاری راه انداخته‌اند؟”

    ۲- هماهنگ نبودن تیم پرسش کننده در مورد موضوع سوالاتی که قرار است پرسیده شوند. هر شخصی نظر خودش را در مورد معیارهای مناسب بودن متقاضی دارد. در نتیجه قبل از جلسه مصاحبه با یکدیگر بحث کنید، نه بعد از آن.
    ۳- اجازه بدهید اعضای پنل بررسی، بر اساس نظرات یکدیگر بر سر خوب یا بد بودن متقاضی ها دچار تعصب شوند. انسانها به ندرت با نظر رییس یا شخص بالادستی خود در محیط کاری مخالفت می‌کنند. بهتر است به همه اعضا فرصت یکسان برای اظهار نظر بدهید.
    ۴- استخدام اشخاص برای نداشتن ضعف و در مقابل استخدام بخاطر داشتن توانمندی بیشتر.
    ۵- تنها داده ای که بر مبنای آن در مورد صلاحیت افراد تصمیم گیری میشود، موافقت یا عدم موافقت لحظه‌ای است. انسان‌ها بصورت یک طیف از توانایی‌ها عمل میکنند و این شما هستید که باید تشخیص دهید نقاط قوت مورد نیاز شرکتتان در شخص مصاحبه شونده قابل ارتقا هستند یا خیر.
    ۶- تجربه‌ی کاربری فرد متقاضی در حین مصاحبه شغلی را در نظر نگیرید. سعی کنید یک الگوی بازی‌وار برای تست اینکه تجربه متقاضی در حین مصاحبه به چه صورت باید باشد، داشته باشید.
    ۷- مصاحبه کننده ها با تاخیر حاضر میشوند. سیاستی را برای آن دسته از کارمندانتان که دیر به مصاحبه میرسند، اتخاذ نمایید تا اگر زیاد این عمل را انجام دادند، از حضور در جلسات مصاحبه شغلی منع شوند.
    ۸- افراد زیادی با متقاضی مصاحبه می‌کنند. تحقیقات انجام شده در شرکت گوگل نشان می‌دهد اگر متقاضیان برای پذیرش در یک موقعیت شغلی با بیش از ۴ یا ۵ نفر مصاحبه داشته باشند، نتایج گرفته شده در مورد آن شخص از دقت مناسبی برخوردار نخواهند بود.
    ۹- به گروه مصاحبه‌کننده اطلاعات کافی جهت تصمیم گیری و رتبه بندی سریع، در مورد متقاضی استخدام، داده نمیشود.
    ۱۰- کسب و کارها ممکن است جای “تجربه” و “نیاز” به افراد جدید را با یکدیگر عوض کنند. مخصوصا وقتی اولین کارمندان شرکت به مشکل بزرگ شدن تیم‌ها برمی‌خورند.

    http://goodcontent.ir/startup/10-mis...hen-they-hire/
  • 2018/05/29, 17:01
    Sina homaei
    فرآیند برندسازی و اشتباهات رایج در آن

    برندسازی یک فرآیند پیوسته و همیشگی است و برای موفقیت در آن جایی برای اشتباه وجود ندارد مگر اینکه بخواهید هزینه اشتباهات خود را با خدشه دار شدن برندتان بپردازید. می‌توان گفت اکثر بازاریابان در تلاش برای به موفقیت رساندن برند کسب و کارها هستند و فشار زیادی را برای تحقق این امر تحمل می‌کنند. اما سوال اینجاست که برای موفقیت برند چه کارهایی باید انجام گیرد؟ و از همه مهمتر این‌که برندهای محبوب چگونه موفق به کسب این موفقیت شده‌اند؟ در حقیقت می‌توان گفت یکی از چالش برانگیزترین موضوع‌هایی که برندهای بزرگ با آن رو به رو بوده‌اند بحث موفقیت برند بوده است. از سوی دیگر تلاش برای کسب شهرت باعث شده است که بسیاری از برندهای بزرگ جهان بهای سنگینی را بپردازند. در ادامه این مطلب اشتباهاتی را که یک کسب و کار برای موفقیت برند خود مرتکب می‌شود، مورد بررسی قرار می‌دهیم.
    کسب سهم از ذهن مشتری

    بسیاری از برندها سهم از ذهن مشتری را معادل با سهم از بازار برند می‌دانند. از این رو تمام تلاش خود را برای کمک به ماندگاری نام برند خود در ذهن مشتری انجام می‌دهند. برندهایی که اهمیت زیادی به داشتن سهم از ذهن مشتری قائل هستند، تمام تلاش خود را برای جلب توجه مشتری می‌کنند. این برندها با کسب محبوبیت در شبکه‌های اجتماعی تعداد مخاطبان خود را افزایش می‌دهند. اما نکته‌ی مهمی که نباید از آن چشم‌پوشی کرد این است که این سهم از ذهن مشتری زمانی برای برند موثر واقع خواهد شد که سبب جذب مشتری وفادار و افزایش فروش شود. در غیر این صورت ارزشی ندارد. از این رو داشتن مدل صحیح کسب و کار در کنار توجه به بستر نرم‌افزاری مناسب می‌تواند گام موثری در موفقیت برند باشد. درک نادرست از تعامل با مشتری

    به عنوان یک بازاریاب حرفه‌ای باید این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. در حقیقت افزایش حاشیه‌ی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخ‌های سازنده است که می‌تواند به موفقیت برند کمک کند. هر چند منحصر به فرد بودن و شهرت یک برند می‌تواند سودآوری زیادی برای یک کسب و کار داشته باشد. اما در نهایت این جذب مشتری وفادار است که قادر خواهد بود حاشیه سود را افزایش دهد. ناتوانی در پوشش تقاضای مشتری

    هر کسب و کاری در تلاش برای افزایش محبوبیت برند خود و جذب مشتری است. اما متاسفانه بسیاری از آن‌ها در صورت افزایش تصاعدی تقاضا از ارائه‌ی محصول مورد نظر مشتری عاجز می‌مانند. در حقیقت می‌توان گفت که برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای پاسخ به نیازهای مشتری و پوشش تقاضای محصولات ندارند. این عامل یکی از اشتباهات رایج کسب و کارهای نوپایی است که در تلاشند تا جای پای خود را در میان برندهای مختلف محکم کنند. بیش از حد در دسترس بودن

    یک برند برای موفقیت و جذب مشتری لازم است که همواره در دسترس باشد و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. اما جالب است بدانید که بیش از حد در دسترس بودن یک برند نتیجه‌ی منفی خواهد داشت. زیرا عموم مردم ترجیح می‌دهند کالاهایی را خریداری کنند که فقط در فروشگاه‌های معتبر موجود است. بنابراین بیش از حد در دسترس بودن محصولات یک برند ذهنیت منفی در مورد کیفیت آن ایجاد خواهد کرد.
    منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار

    درست است که روش آزار مشتری و منتظر نگه داشتن او یکی از شیوه‌های بازاریابی است. اما این نکته را فراموش نکنید که منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آن‌ها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید می‌گیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریع‌ترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند. بنابراین در کنار ارسال سیگنال‌های فریبنده برای جذب مشتری سعی کنید زمان انتظار مشتریان وفادار خود را نیز تا جای ممکن کاهش دهید. بیان تمام ایده‌ها و برنامه‌های آینده

    هر چند ارائه‌ی چشم‌اندازی از اهداف و برنامه‌های آینده یک کسب و کار تاثیر مثبتی در موفقیت برند آن خواهد داشت. اما این نکته نیز قابل چشم پوشی نیست که رقبای هر برند و رهبران بازار در صورت اطلاع از تمام ایده‌ها و برنامه‌های آینده یک برند ممکن است به کپی برداری از ایده‌ها بپردازند. بنابراین برای کمک به موفقیت برند خود لازم نیست که تمام ایده‌ها و برنامه‌های آتی خود را در اختیار عموم قرار دهید. اطلاع رسانی از زمان رونمایی محصول جدید و تخفیف‌های خاص می‌تواند تاثیر مثبتی بر روی موفقیت برند شما داشته باشد. در نهایت می‌توان گفت که موفقیت عملی ذهنی و نسبی است که طرز تفکر شما آن را شکل می‌دهد. عواملی مانند طرز تفکر صاحبان کسب و کار، اعتماد به نفس آن‌ها و میزان سرمایه گذاری و قدرت ریسک‌پذیری دست در دست هم می‌دهند تا منجر به شکست یا موفقیت یک برند یا کسب و کار شوند.
    منبع: آلامتو
    https://www.magyad.com/%D9%81%D8%B1%...7%DB%8C%D8%AC/
  • 2018/05/29, 17:01
    Sina homaei
    ۹ اشتباه رایج کارآفرینان تازه‌کار

    مترجم: امیرعلی رمدانی
    نویسنده: Jayson Demers

    بخش بزرگی از راه‌اندازی یک کسب‌وکار، داشتن برنامه و سپس داشتن نظم برای اقدام طبق برنامه است. اینکه بخشی از راه‌اندازی یک کسب‌وکار باشید همیشه خوب نیست و اغلب باید خود را تسلیم فرآیند کنید. اریک رایز در کتاب خود با عنوان «راه‌اندازی ضعیف» بیان می‌کند: «من از موفقیت‌ها و شکست‌های خود و بقیه یاد گرفته‌ام که همیشه بخش‌های کسل‌کننده مهم‌ترین بخش است. موفقیت در راه‌اندازی یک کسب‌وکار نتیجه ژن خوب یا قرار گرفتن در مکان و در زمان مناسب نیست.
    مترجم: امیرعلی رمدانی
    نویسنده: Jayson Demers

    بخش بزرگی از راه‌اندازی یک کسب‌وکار، داشتن برنامه و سپس داشتن نظم برای اقدام طبق برنامه است. اینکه بخشی از راه‌اندازی یک کسب‌وکار باشید همیشه خوب نیست و اغلب باید خود را تسلیم فرآیند کنید. اریک رایز در کتاب خود با عنوان «راه‌اندازی ضعیف» بیان می‌کند: «من از موفقیت‌ها و شکست‌های خود و بقیه یاد گرفته‌ام که همیشه بخش‌های کسل‌کننده مهم‌ترین بخش است. موفقیت در راه‌اندازی یک کسب‌وکار نتیجه ژن خوب یا قرار گرفتن در مکان و در زمان مناسب نیست. موفقیت در راه‌اندازی را می‌توان با فرآیند مناسب مهندسی کرد و در واقع می‌توان آن را آموخت.» پرهیز از خطاهایی که کارآفرینان جدید تکرار می‌کنند بخشی از این فرآیند است. در این مقاله 9 خطایی که هنگام راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید باید از آنها پرهیز کنید ارائه شده است:
    ۱) عدم استفاده از پول کافی یا استفاده از پول زیاد
    به‌عنوان یک کارآفرین جدید، پول یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های شما است. گردش وجوه، قبل از راه‌اندازی صفر است. بنابراین کسب پول و پس‌انداز پول معمولا بر هر چیز دیگر اولویت دارد. دو طرز فکر هست که بهتر است در میان کارآفرینان جدید وجود داشته باشد: یا باید پول خرج کنید تا پول در بیاورید یا من حداقل مقداری را خرج می‌کنم تا مقداری گردش وجوه داشته باشم. اگر در هردوی این نگرش‌ها افراط شود می‌تواند مضر باشد. پول خود را عاقلانه خرج کنید، اما روی افراد مناسب و محصولات با کیفیت سرمایه‌گذاری کنید. این در درازمدت جواب می‌دهد.
    ۲) اینکه فکر کنید هیچ رقیب مستقیمی ندارید
    هیجان تولید یک محصول یا کسب‌وکار جدید اغلب می‌تواند باعث شود کارآفرینان جدید فکر کنند در واقع هیچ رقیب مستقیمی ندارند و محصولاتشان بالاتر از سطح رقیبانشان است. در واقع به ندرت پیش می‌آید که هیچ رقیب مستقیمی وجود نداشته باشد. اگر محصول کاملا جدیدی ابداع نکرده‌اید، شرکت دیگری وجود دارد که قبلا سهم بازار را داشته باشد. مطالعه کنید که این شرکت‌ها کدامند و چطور می‌توانید کسب‌وکارتان را متمایز کنید.
    ۳) تصمیم گرفتن در مورد استخدام براساس هزینه
    این مورد رابطه نزدیکی با شماره یک دارد، اما باید باز هم تاکید شود. وقتی وجوه کم هستند معمولا وسوسه می‌شوید هزینه کمتری روی استخدامی‌های جدید صرف کنید. اما مشکل این راهبرد این است که در درازمدت باید پرداخت کنید. معمولا مشاوران و کارمندانی که حق‌الزحمه پایینی دارند، بنابه دلیل خاصی کم‌هزینه هستند. به احتمال بسیار زیاد آنها یا بی‌تجربه‌اند یا بی‌مهارت‌اند یا غیرقابل اطمینان یا هر سه مورد.
    ۴) عدم تنظیم اهداف قابل دسترسی
    کارآفرینان جدید فریب «ایده بزرگ» خود را می‌خورند. آنها بدون یک برنامه منسجم کار می‌کنند. اما واقعیت این است که باید اهداف واقع‌بینانه و قابل دسترسی را تنظیم کنید تا به موفقیت برسید. اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت تنظیم کنید و از خاص بودن آنها مطمئن شوید. فقط نگویید «من می‌خواهم امسال یک میلیون دلار درآمد داشته باشم.» باید هدف معقولی تنظیم و سپس تعیین کنید چه مراحلی را باید برای دستیابی به آن طی کنید.
    ۵) نادیده گرفتن بازاریابی
    «اگر آن را بسازید، آنها خودشان خواهند آمد.» این باور رایج میان کارآفرینان جدید است که تصور می‌کنند محصولاتشان آن‌قدر انقلابی است. در واقع اکثر شرکت‌های تازه تاسیس باید سرمایه‌گذاری بسیاری در بازاریابی کنند. این ممکن است شامل SEO، بازاریابی محتوا، روابط‌عمومی و تبلیغات پولی شود. نگاهی به رقیبان خود داشته باشید که چقدر هزینه صرف بازاریابی می‌کنند و از خود بپرسید چطور می‌توانید با آنها وارد رقابت شوید و خود را متمایز کنید.
    ۶) داشتن حاشیه سود بسیار کم
    داشتن حاشیه سود مناسب برای موفقیت شما مهم است. کم‌کردن آن در این زمان، کار شما را در آینده سخت می‌کند. زیرا زمانی می‌رسد که باید قیمت‌هایتان را بالا ببرید و این کار سبب می‌شود مشتریان شما خوشحال نشوند. پس نگاهی به هزینه‌های عملیاتی و تولید خود داشته باشید و میزان انعطاف‌پذیری را بررسی کنید. آیا می‌توانید این هزینه‌ها را در آینده کم کنید؟ در غیر این صورت، از هم‌اکنون حاشیه سود بالاتری انتخاب کنید تا این هزینه‌ها تامین شود.
    ۷) تصور کردن اینکه فقط خودتان می‌توانید کارها را انجام دهید
    معمولا در ابتدا تصور می‌کنید هیچ‌کس نمی‌تواند کار را به خوبی خود شما انجام دهد. شما محصولاتتان را می‌شناسید و تنها کسی هستید که در واقع شوق موفق کردن کسب‌وکار را دارد. اما این دستورالعمل برای انجام کار نیست، بلکه می‌تواند مانع موفقیت شما شود. داشتن یک مربی یا مشاور باتجربه می‌تواند چشم‌انداز عینی مورد نیاز را به‌شما در مورد کسب‌وکارتان و بازار بدهد.
    ۸) ترس از اینکه «چه می‌شود اگر؟»
    رابرت کندی می‌گوید: « فقط کسانی که دل و جرات شکست‌های بزرگ را دارند، به توفیق‌های بزرگ دست می‌یابند.» راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید ترسناک است و برای افراد ترسو مناسب نیست. ترس از شکست قابل درک است، اما اگر این ترس بر کارتان اثر بگذارد پیشرفت نمی‌کنید. اولین گام این است که ترس‌های رایج را بشناسید. چون به شما اطمینان می‌دهد که دیگران هم در همین شرایطی که شما اکنون در آن قرار دارید بوده‌اند.
    ۹) اینکه اول برای محصولتان اولویت قائل شوید و بعد برای مشتریان
    هنگام خلق محصول و تعیین مدل کسب‌وکارتان، باید در درجه اول به فکر مشتری باشید. این در حالی است که بسیاری از کارآفرینان جدید آنقدر نگران کسب درآمد هستند که کلید داشتن یک کسب‌وکار پایدار را فراموش می‌کنند و آن کلید چیزی نیست جز داشتن مشتریان راضی و وفادار که در درازمدت محصول را خریداری می‌کنند. به‌عنوان یک کارآفرین جدید بودن آسان نیست و اشتباهات بخش لاینفک این فرآیند هستند. اما این به معنای آن نیست که شما باید اشتباهات دیگران را تکرار کنید.
    منبع: Entrepreneur




    https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D...A9%D8%A7%D8%B1
  • 2018/05/29, 17:00
    Sina homaei
    ده خطای رایج در روابط کاری




    معمولا اشتباه در روند ارتباط با دیگران، به خصوص در محیط کاری باعث شرمندگی و کاهش اعتبار افراد می‌شود. مثلا فرض کنید که با عجله یک ایمیل را برای کسی می‌فرستید و بعد متوجه می‌شوید که اشتباهی در آن بوده؛ در چنین شرایطی شما ممکن است غیرحرفه‌ای یا نامنظم به نظر برسید. اما پیامد اشتباهات در تعامل با افراد، می‌تواند از این هم بزرگتر و جدی‌تر باشد. برخی اشتباهات می‌توانند اعتبار شما را خدشه‌دار کنند، مشتریانتان را ناراحت کنند و یا حتی باعث کاهش محبوبیت خدمات و سرویس‌های شما بشوند.
    در این مقاله ما می‌خواهیم به ده اشتباه رایج در انواع ارتباطات، از جمله پیام‌های نوشتاری مثل نامه و ایمیل، و روش‌های پرهیز از آنها بپردازیم.
    خطای اول: ویرایش نکردن متن نامه و پیام
    وجود غلط‌های تایپی و دستوری در نامه، شما را بی‌دقت نشان می‌دهد. به همین دلیل، چک کردن متن ایمیل‌ها قبل از ارسال آنها، ضروری است. به نرم افزارهای ویرایشی اعتماد نکنید، آنها همه اشتباهات را نمی‌بینند. نوشته خود را بازخوانی کنید و اگر از املا یا درستی کاربرد کلمه‌ای مطمئن نیستید،‌ آن را در لغتنامه جستجو کنید.
    توجه داشته باشید که دیدن اشتباهات کار خود، چندان راحت نیست. بنابراین از یک همکار بخواهید که قبل از ارسال نامه‌های مهم، آنها را برای شما بازخوانی کند. علاوه بر این، نوشته خود را با صدای بلند بخوانید؛ این کار پیدا کردن اشتباهات را راحت‌تر می‌کند. سپس تغییرات نهایی را روی نامه اعمال کنید.
    خطای دوم: اعلام خبرهای بد به وسیله ایمیل
    آیا تا به حال شده که اخباری مثل قطع همکاری یا تعویق پرداخت حقوق‌ها را با ایمیل به افراد اطلاع داده باشید؟ اگر این کار را کرده‌اید، باعث ناراحتی خیلی‌ها شده‌اید! ارسال نامه و ایمیل، به عنوان یک روش نوشتاری برای برقراری ارتباط، به شما امکان تلطیف پیام‌های دشوار و تلخ را نمی‌دهد و نمی‌گذارد که شما سریعا به احساسات ایجاد شده در اثر این پیام‌ها،‌ واکنش نشان دهید.
    اگر مجبور هستید که اخبار بدی را اعلام کنید، شخصا این کار را انجام دهید و خوب در مورد انجام درست آن فکر کنید؛ به شکلی که هم پیام منتقل شده باشد و هم کمترین اثرات بد را در بلندمدت برای شنوندگان، ایجاد کند.
    وقتی که شما یک خبر بد را شخصا اعلام می‌کنید، از واکنش افراد متوجه می‌شوید که آیا پیغام شما را به درستی گرفته‌اند یا دچار سوء تفاهم شده‌اند. براساس مشاهده این واکنش‌ها می‌توانید قدمی برای شفاف کردن پیام خود بردارید و به شنوندگان کمک کنید که با خبر تلخ کنار بیایند.
    خطای سوم: پرهیز از مکالمات سخت
    برخی مواقع شما مجبور هستید که بازخورد‌های منفی به افراد ارائه دهید. مدیران معمولا تمایل دارند که از چنین مکالماتی فرار کنند، اما پرهیز از این مکالمات می‌تواند مشکلات بیشتری را در آینده ایجاد کند. برای مثال، عدم واکنش‌دهی به مشکلات کوچک، می‌تواند باعث شود که آنها به مسائل جدی و بزرگ تبدیل شوند.
    کسب آمادگی، کلید مدیریت کردن مکالمات دشوار است. یاد بگیرید که نسبت به عملکرد اعضای تیم خود واکنش‌های شفاف ارائه دهید و آنها را تشویق کنید که خودشان رفتار خود را بازبینی و بررسی کنند. اگر برای این نوع مکالمه،‌ آمادگی ندارید می‌توانید پیش از صحبت با دیگران، آن را با خود تمرین کنید تا نسبت به کلمات و زبان بدن خود در هنگام صحبت با افراد،‌ اعتماد به نفس بیابید.
    خطای چهارم: عدم ابراز خود
    ابراز درست خود، یعنی بیان نیازهایتان، با در نظر گرفتن خواسته‌ها و نیازهای دیگران. البته این بدان معنا نیست که در صورت ابراز نیازها و خواسته‌های خود، همیشه به آنها دست می‌یابید اما شانس بهتری برای دستیابی به آنها و یا حداقل دستیابی به یک راه حل میانه خواهید داشت چرا که در بیان خواسته خود شفاف بوده‌اید.
    ابراز خود همچنین به معنای «نه» گفتن در موقع لزوم است. شما می‎توانید با وجود رد کردن خواسته‌هایی که آمادگی انجام آنها را ندارید، ‌روابط خوب خود را حفظ کنید.
    توجه داشته باشید که ابراز خود به معنی مهاجم بودن یا تجاوز به حقوق دیگران نیست. وقتی شما رفتار تهاجمی دارید، برای تحقق خواسته خودتان، بدون توجه به حقوق، خواسته و نیازهای دیگران تلاش می‌کنید، اما در ابراز خواست خود، همیشه حقوق سایرین را مد نظر دارید.
    خطای پنجم: واکنش نشان دادن به جای پاسخگویی
    آیا پیش آمده که وقتی عصبانی هستید، سر همکارتان داد بزنید یا یک پاسخ سریع فکر نشده به یک ایمیل بدهید؟ اگر چنین اتفاقی افتاده یعنی شما به جای پاسخگویی به موقعیت، واکنش احساسی نشان داده‌اید.
    این نوع واکنش‌های احساسی می‌توانند به اعتبار شما لطمه وارد کنند. شما ممکن است افراد را به دلیل احساسات شدید خود برنجانید و این تصور را ایجاد کنید که کنترل کافی بر احساسات خود را ندارید.
    خطای ششم: عدم آمادگی کامل
    ارسال گزارش، ایمیل یا ارائه پرزنتیشن بدون آمادگی باعث کلافه شدن مخاطب شما می‌شود و در طولانی مدت به اعتبار شما صدمه می‌زند. به همین دلیل، داشتن آمادگی و برنامه‌ریزی برای ارتباطات و تعامل با دیگران، ضروری است.
    پیش از هر کار، زمان لازم را به برنامه‌ریزی تعاملات خود اختصاص دهید. با استفاده از ابزار تخصصی، پیام خود را به شکلی هوشمندانه، خلاقانه و متقاعدکننده که متناسب با احساسات و خِرد مخاطبتان باشد طراحی کنید.
    زمان کافی برای بازخوانی و چک کردن مطالبی که می‌خواهید با مخاطب خود به اشتراک بگذارید را اختصاص دهید. اگر قصد انجام یک سخنرانی یا ارائه یک پرزنتیشن را دارید، کاملا تمرین کنید تا صحبت شما روان و الهام بخش باشید.
    خطای هفتم: استفاده از یک روش ارتباطی برای همه افراد
    اگر شما از یک روش واحد، برای ارتباط با همه استفاده می‌کنید، درواقع تفاوت‌های شخصیتی، نیازها و توقعات مختلف افراد را در نظر نگرفته‌اید. روش‌های ارتباطی که برمی‌گزینید باید تا حد امکان با لحاظ کردن این تفاوت‌ها باشد.
    اگر شما در حال آماده کردن یک ارائه (presentation)هستید، مطمئن شوید که این واقعیت که افراد دارای سبک‌های یادگیری مختلف هستند را در نظر گرفته‌اید. این به معناست که افرادی که یادگیری بصری دارند را به اندازه کسانی که از طریق شنیدن بهتر یاد می‌گیرند، ‌در نظر گرفته‌اید و همه آنها می‌توانند از ارائه شما بهره‌مند شوند.
    خطای هشتم: پیش‌داوری و عدم انعطاف فکری در زمان ملاقات با افراد جدید
    امروزه در بسیاری از محیط های کاری با ترکیبی از افرادی با عقاید مختلف، با تنوع سنی، جنسی و عقیدتی و همچنین تنوع در مهارت، توانایی و دیدگاه مواجه هستیم. این تفاوت‌ها یک فضای متنوع از تجارب و نقطه نظرات را ایجاد می‌کند که می‌تواند کیفیت زندگی ما را ارتقا دهد. اما در عین حال، ارتباط با افراد در چنین فضایی، مهارت‌های خاص خود را می‌خواهد.
    برچسب زدن به افراد یا مشتری‌هایتان از طیف‌های مختلف، یا قضاوت آنها براساس چند برخورد کوتاه، ممکن است کاری ساده و وسوسه‌انگیز باشد، به خصوص اگر زمان زیادی برای شناخت‌ آنها نداشته باشید. اما توجه داشته باشید که پیش فرضها و قضاوت‌ها، امکان رابطه را محدود می‌کنند، چرا که شما پیشینه‌، شخصیت و تجارب منحصر به فرد طرف رابطه را نادیده می‌گیرید. به مرور زمان، این موضوع می‌تواند رابطه شما با افراد را به مخاطره بیندازد. بنابراین وقت خاصی را برای گوش دادن به افرادی که تازه ملاقات می‌کنید اختصاص دهید. به آنها فضا دهید که در مورد دیدگاه‌های خود صحبت کنند و به خود زمان دهید که گفته‌های آنها را هضم کنید. سپس یاد بگیرید که چطور تفاوت‌های فرهنگی را مدیریت کنید. آن وقت است که می‌توانید نیازها و انتظارات افراد را متوجه شوید ودر نظر بگیرید.
    خطای نهم: فرض اینکه پیام شما دریافت شده است
    همیشه مطمئن شوید که افراد، پیام شما را به شکل کامل و صحیح دریافت کرده‌اند. برای مثال وقتی شما مطلبی را در یک ایمیل ارسال می‌کنید، می‌توانید از افراد بخواهید که سؤالات خود را در مورد ایمیل مطرح کنند یا اگر متوجه مطلبی نشده‌اند از شما بپرسند. یا اگر در حال ارائه یک پرزنتیشن هستید، زمانی را برای سؤالات افراد و بحث در مورد نکات مهم ارائه خود در نظر بگیرید.
    برای اینکه متوجه شوید آیا مخاطبان به درستی متوجه پیام شما شده‌اند یا خیر، سؤالاتی را همراه با پیام خود طراحی کنید. طرح سؤالات، افراد را تشویق به پاسخگویی می‌کند و به مخاطبان کمک می‌کند که بگویند شخصا چه پیامی را از شما دریافت کرده‌اند.
    خطای دهم: نقض حریم خصوصی دیگران، حتی به طور تصادفی
    آیا هیچ وقت یک ایمیل یا مطلب مهم را به شخص اشتباهی ارسال کرده‌اید؟ این نوع اشتباهات می‌توانند منجر به مشکلات جدی و نقض حریم خصوصی افراد شوند و به ایجاد سردرگمی یا حتی شرمندگی افراد بینجامند.
    برای پرهیز از چنین مشکلاتی، به خصوص هنگام ارسال ایمیل، متن پیام را قبل از قرار دادن آدرس ایمیل گیرنده،‌ بنویسید و بعد از پایان نوشتن پیام، آدرس ایمیل گیرنده را با دقت اضافه کنید و چک نمایید. اگر نرم افزار شما با قرار دادن حروف اول اسم، به طور خودکار آدرس ایمیل را وارد می‌کند،‌ این بخش را غیرفعال کنید تا بتوانید با اطمینان و دقت بیشتری، آدرس ایمیل را اضافه کنید.
    راه حل دیگر این است که ایمیل‌های مهم را اول در یک فایل word تایپ کنید و سپس آن را در ایمیل اصلی کپی نمایید. به این طریق شما به طور اتفاقی، متن را برای فرد اشتباهی ارسال نمی‌کنید.
    در نهایت باید بدانیم که همه افراد گاهی در روابطشان مرتکب خطا می‌شوند. اما شما می‌توانید با پرهیز از اشتباهات متداول، در حفظ اعتبار خود تا حد امکان بکوشید. کلید اصلی در تعامل خوب، فکر کردن به نیاز مخاطبان است. به یاد داشته باشید که تعامل و ارتباط، یک روند دو طرفه است. در روابط خود آماده شنیدن سؤالات، و گوش دادن به نقطه نظرات دیگران باشید.
    به مرور زمان، درمی‌یابید که مهارت در ایجاد روابط، به میزان قابل توجهی روابط کاری و زندگی شغلی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
    منبع
    http://partoschool.org/node/739
  • 2018/05/29, 17:00
    Sina homaei
    کارآفرینان ممکن است با ترس‌های مختلفی بر سر راه خود مواجهه باشند. ترس از شکست، ترس از اشتباه، ترس از ریسک و… نمونه‌هایی از ترس‌ هستند که معمولاً هر شخص کارآفرین به نوعی با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. حقیقت آن است که ترس‌ها نه تنها به خودی خود عاملی نامطلوب محسوب نمی‌شوند، بلکه در مواردی می‌توانند اثرات مثبتی داشته باشند. در واقع همین ترس‌ها هستند که انسان را نسبت به مسائل مختلف هوشیار می‌کنند و باعث می‌شوند تا افراد از قبل برای حالت‌های مختلف یک موضوع تدابیری را اتخاذ کنند. سازنده بودن و یا مخرب بودن ترس‌ها بستگی به شیوه‌ی برخورد کارآفرینان با آن‌ها دارد. در این مقاله قصد داریم راهکارهای غلبه بر مهم‌ترین ترس‌ها را برای کارآفرینان توضیح دهیم.

    ۱) غلبه بر «ترس از شکست»

    مهم‌ترین نکته در رابطه با ترس از شکست آن است که در ابتدا مفهوم حقیقتی به نام شکست را بپذیریم و با اصل وجود آن مشکلی نداشته باشیم. معمولاً تصور ما از شکست به معنای نابود شدن همه چیز است اما این تصور چندان حقیقت ندارد. شکست به معنای محقق نشدن اهدافی است که از قبل در ذهن داشته‌ایم و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کرده‌ایم. مهم‌ترین راهکار برای آن که مسئله‌ی شکست از نظر روانی نتواند ما را مغلوب خود سازد، موضوعی به نام مدیریت شکست است. فرد کارآفرین باید از قبل شکست را در حالت‌ها و مراحل مختلف در محاسبات خود در نظر بگیرد و به این فکر کند که در صورت شکست خوردن، چه کاری باید انجام دهد؟ بسیاری از افراد به دلیل ترس زیادی که از شکست دارند، همیشه از آن دوری می‌کنند و همین موضوع سبب می‌شود که یا نتوانند کارآفرینی را آغاز کنند و یا در مراحل بعد اگر شکستی برایشان پیش آمد، همه چیز برایشان تمام شود! در نظر گرفتن احتمال وقوع شکست در محاسبات، سبب می‌شود تا در صورت بروز آن شوکه نشده و به یکباره اهداف بلندی که در سر می‌پروانده‌ایم، از بین نروند.


    نکته‌ی دیگر درباره‌ی شکست آن است که یک اتفاق عجیب نیست! بلکه تقریباً برای همه‌ی کارآفرینان به نوعی اتفاق افتاده است. اگر سرگذشت کارآفرینان بزرگ را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که بسیاری از آن‌ها با شکست‌های کوچک و بزرگی مواجهه بوده‌اند اما هیچ‌گاه تسلیم این شکست‌ها نشده‌اند و سعی کرده‌اند از آن‌ها درس بیاموزند. بنابراین به نظر می‌رسد بیشتر از آن که رخ دادن شکست عجیب و ترسناک باشد، انتظار رخ ندادن آن انتظاری دور از واقع است.

    ۲) غلبه بر «ترس از اشتباه کردن»

    در مسیر کارآفرینی مهم‌ترین نکته شروع از یک نقطه‌ی‌ صحیح و رسیدن به نقطه‌ی پایانی درست است. قطعاً مسیرهای متفاوتی می‌تواند بین دو نقطه ترسیم شود. بنابراین اگر در یک جای مسیر اشتباه کردید، ناامید نشوید. اشتباهات شاید کمی مسیر ما را تغییر دهند یا آن را طولانی‌تر کنند، اما به منزله‌ی از بین رفتن زحمات شما نیستند. جمله‌ی معروفی هست که می‌گوید: «همه چیز را همگان دانند»؛ به این مفهوم که علم ما انسان‌ها نسبت به مسائل ناقص است حتی اگر اهل مطالعه‌ی بسیار باشیم و درباره‌ی موضوعات مختلف آگاهی کسب کنیم، ممکن است در جایی اشتباه کنیم. مهم آن است که اشتباهات تکرار نشوند. هر اشتباه برای بار اول طبیعی است و بیشتر اشتباه‌ها هم قابل جبران هستند اما تکرار اشتباهات در مراحل بعدی قابل قبول نیست. یکی از راه‌های مؤثر در کاهش اشتباهات، استفاده از تجربه‌ی دیگران است. بهتر است در هر مرحله از فرآیند کارآفرینی با کسانی که آن راه را رفته‌اند و یا تجربه‌های مشابهی داشته‌اند، صحبت کنید و از نظرات آن‌ها در جهت ارتقای فعالیت‌های خود استفاده کنید.


    ۳) غلبه بر «ترس از ریسک کردن»

    ریسک کردن یا خطر کردن یکی از ترس‌های رایج در کارآفرینی است که می‌توان از آن به عنوان عامل تعیین‌‌کننده در ایجاد موفقیت‌های بزرگ یاد کرد. کارآفرینان بیشتر تصمیم‌هایشان را بر اساس مطالعه‌ی قبلی و با آگاهی از وضعیت نتایج می‌گیرند اما گاهی ممکن است که فرد کارآفرین به دلیل پیچیده بودن شرایط نتواند از وقوع نتیجه‌ی مورد انتظار اطمینان کافی کسب کند. در این صورت تمام عواقب تصمیمش را می‌پذیرد و کاری را که فکر می‌کند بهتر است، انجام می‌دهد. معمولاً ریسک کردن مربوط به تصمیماتی است که اگر با موفقیت اجرا شوند، نتیجه‌ی مهم و مثبتی را به بار می‌آورند و در غیر اینصورت هزینه‌های قابل توجه و پیامدهای زیان‌باری را به همراه خود دارند. معمولاً تصمیم‌گیری در این حالت‌ها برای کارآفرینان مشکل است؛ از سویی روحیه‌ی بلندپروازانه‌ی آن‌ها به دنبال دستیابی به موفقیت است و از سوی دیگر نگران هدر رفتن تلاش‌هایی که کرده‌اند، هستند. باید پذیرفت که ریسک کردن، یکی از الزامات کارآفرینی است و به هرحال نمی‌توان همه‌ی کارها را با محافظه‌کاری جلو برد. یکی از فرق‌های اساسی بین افراد عادی و افراد کارآفرین به همین موضوع برمی‌گردد. افراد کارآفرین، شجاعت گرفتن تصمیم‌های بزرگ را دارند و حاضرند مسئولیت تصمیماتشان را در همه‌ی حالت‌ها برعهده بگیرند اما افراد عادی بیشتر به یک زندگی آرام و معمولی بسنده می‌کنند.

    ۴) غلبه بر «ترس از کمبود منابع مالی»

    ترس از کمبود منابع مالی، معمولاً از موضوعی به نام مقایسه ناشی می‌شود. کارآفرینان وقتی در آغاز راه هستند، خود را با سایر کارآفرینان موفقی که نامشان را بارها از رسانه‌های مختلف شنیده‌اند، مقایسه می‌کنند و انتظار دارند که یک شبه کسب‌ و کار بزرگی شبیه کسب‌ و کار آن‌ها برای خود دست و پا کنند. به همین علت آن‌ها مجبورند برای تأمین منابع مالی خود از افراد گوناگون منابع مالی قرض کنند و یا با انجام توافقنامه‌هایی، سرمایه‌گذاران را در سود آینده‌ی خود شریک کنند. آن‌ها همواره نگرانند که مبادا کاری را که در حال انجام آن هستند به دلیل کمبود منابع مالی نتوانند به سرانجام برسانند و در نتیجه مجبور باشند تمام هزینه‌هایی را هم که تا به حال انجام داده اند، بدون نتیجه به حال خود رها کنند. باید دانست که یکی از ویژگی‌های اصلی کارآفرینان، متوقف نشدن در مواجهه با محدودیت‌هاست. هیچ کارآفرین موفقی، کارش را با منابع مالی بالا شروع نکرده است. برعکس یکی از دلایلی که برخی افراد به سراغ کارآفرینی می‌آیند، آن است که در این عرصه می‌توانند با هر میزان سرمایه، کارشان را شروع کنند و آن را رشد دهند. بنابراین در هر مرحله‌ای هستید، سعی کنید بر اساس همان منابع مالی که می‌توانید بدون دردسر تأمین کنید، برنامه‌ریزی کنید. شاید سرمایه‌های اندک سودهای کمتری را به همراه خود داشته باشند، اما از پایداری بیشتری برخوردارند و در بلندمدت شما را به سمت سودهای بیشتر هدایت می‌کنند.

    ۵) غلبه بر «ترس‌های ناشناخته»

    ترس‌های ناشناخته در بین ترس‌های رایج در کارآفرینی نیازمند کنترل بیشتری است؛ چرا که سایر ترس‌ها منشأ مشخصی دارند و معمولاً افراد در مواجهه با ترس‌های مشخص می‌دانند که دقیقاً مشکل کجاست و برای آن به دنبال راه چاره می‌گردند اما ترس‌هایی با منابع نامشخص ممکن است پس از مدتی در وجود فرد رسوخ کنند، به گونه‌ای که حتی خود نسبت به آن‌ها آگاه نباشد. یک راه مواجهه با ترس‌های ناشناخته آن است که فرد کارآفرین زمانی را به خلوت با خود اختصاص دهد و تمام دغدغه‌ها و مواردی که آرامش فکری را از او گرفته‌اند، بر روی کاغذ یادداشت کند. خالی کردن ذهن باعث می‌شود ابهام‌ها از بین رفته و همه چیز به صورت واضح و عینی درآید. ترس‌های ناشناخته ممکن است برای یک تیم به وجود بیاید. در این صورت تیم باید با هم همفکری کنند و در جلساتی مشخص به بیان دغدغه‌های فردی و گروهی بپردازند و برای آن‌ها راهکارهای مکتوب ارائه کنند.



    منابع:
    http://digitalcommons.georgiasouthern.edu
    http://nanoecoforum.ir/1396/08/29/how-entrepreneurs-to-overcome-on-fear/
  • 2018/05/29, 16:59
    Sina homaei
    اشتباهات رایج مدیران جوان و تازه کار

    درباره ی “یک مدیریت خوب” مطالعه های زیادی انجام شده که کاملاً هم قابل درک هستند. با این همه، مسائلی وجود دارد که معمولاً مدیران جوان و تازه کار را مرتکب اشتباه می کند
    پروفسور لیندا هیل، درباره ی کسانی که اولین تجربه ی مدیریت را دارند مطالعه کرده و بطور هوشمندانه از اشتباهاتی که آنها در اوایل دوران مدیریت خود مرتکب می شوند می نویسد..

    اغلب مدیران جدید کسانی هستند که در مشاغل گذشته شان، توانا بوده و نسبت به دیگر همکارانشان از مهارت بیشتری برخوردار بوده اند. آنها بخاطر مستقل شدن و ترفیع رتبه ای که در سمت شان ایجاد شده خودمختارتر شده و از این وضعیت لذت کافی خواهند برد.
    پروفسور لیندا هیل در مقاله ای که در سال ۲۰۰۷ میلادی با عنوان “رئیس شدن” منتشر کرد می گوید: “آنها در دریایی از ارتباطات گرفتار خواهند شد.”
    در این دوران، همه ی زیردستان، همکاران، رئیسان و حتی تمامی افرادی که در داخل و خارج سازمان شما هستند از دید شما به آدم هایی تبدیل می شوند که بی رحم بوده و دائماً با شما در حال مشاجره هستند. با این حساب شما روزهای پرتنش، پرفشار و شلوغی خواهید داشت.
    لیندا هیل یکی از گفته های رهبران جدید را درباره ی مدیریت خاطرنشان می کند: “مدیر شدن به معنی رئیس شدن شما نیست! بلکه شما با مدیر شدن به گروگان تبدیل می شوید.”
    تا زمانی که مدیران جدید از جایگاه قدرت خود ناامید نشده و احتیاجات خود را از راه اتکا به خود نشناسند همواره در جهت شکست پیش خواهند رفت.
    تا زمانی که مدیران جدید از جایگاه قدرت خود ناامید نشده و احتیاجات خود را از راه اتکا به خود نشناسند همواره در جهت شکست پیش خواهند رفت.
    جایگاه قدرت شما از موقعیت مدیریت شما عبور می کند
    مدیران جدید فکر می کنند جایگاه قدرتی که کارکنان دارند با توجه به سمت و عنوان شغلی آنهاست. اما در حقیقت و به گفته ی پروفسور لیندا هیل مدیران جدید خیلی زود در می یابند که زیردستان شما بااستعداد ترند تا کسی که به تنهایی طبق دستورات عمل می کند.
    مدیران خوب، همان زیردستانی را که باید بدست بیاورند پیدا می کنند. سپس باید شخصیت اصلی خود را برای آنها به نمایش بگذارند. لیاقت، شایستگی و توانایی به انجام رسانیدن کارها را حتی بدون زیردستان به آنها نشان دهند.
    مدیران باید گزارشات مستقیم خود را کنترل کنند
    مدیران تازه کار به قوانین و مقررات خود بسیار حساس بوده و از زیردستان خود، برآوردن بدون نقص قوانین را خواستارند. خصوصاً در روزهای اول مدیریت بیشتر شاهد این مسائل هستیم..
    باز هم در طول زمان یاد خواهند گرفت کسانی که با قوانین شما موافقت کردند لزوماً به معنای متعهد بودن آنها نبوده است! بنابراین از چالش های اصلی مدیران، ایجاد حس تعهد در کارکنان برای رسیدن به اهداف مشترک سازمان می باشد.
    مدیران باید بر ایجاد روابط خوب انفرادی تمرکز کنند
    پروفسور هیل می گوید: مدیران باید بر ساخت یک تیم واحد تلاش کنند نه بر ایجاد رابطه دوستانه!
    مدیران تازه کار باید بدانند که اگر بر روابط یک-بر-یک بین کارکنان تمرکز کنند آنها جنبه ی کلیدی رهبری مؤثر را اهمال خواهند کرد. با ایجاد فرهنگ تیمی و ارزش های گروهی، مدیر می تواند قدرت حل مسئله در استعدادهای مختلف را برای بهبود و ترمیم گروه استفاده کند.
    ایجاد شغل مدیریت، به دلیل اطمینان یافتن از هموار بودن مسیر سازمان است. (حل کردن ناهمواری ها)
    اینکه بتوانید مسیر سازمان را بطور دائم کاملاً هموار نگه دارید وظیفه ی سنگینی ست و می تواند همه ی زمان و انرژی یک مدیر تازه کار را در اختیار بگیرد. اما به گفته ی پروفسور هیل، اگر تمامی این فعالیت ها را خود مدیر بر دوش می کشد بدانید که اشتباه بزرگی را مرتکب می شود!

    اشتباهات رایج مدیران جوان چیست؟ - پدیده فکر مهتر
این موضوع پیش از این 10 پاسخ داده شده . کلیک کنید جهت مشاهده کامل موضوع .

مجوز های ارسال و ویرایش