ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
صفحه 1 از 4 123 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 37
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت

    بزرگ‌ترین اشتباهات رایج کارآفرینان بزرگ چه بوده است؟

    فرقی نمی‌کند مشغول شروع کار بزرگی هستید یا هنوز کارتان را کوچک نگه داشته‌اید؛ مسیر دشوار است و دانش به‌سختی به‌دست می‌آید. بخش مهمی از موفقیت در انجام کار، این است که اشتباه کنید و از آنها درس بگیرید.


    بسیاری از افراد در هنگام شروع سفر کارآفرینانه‌شان به‌دنبال بهترین راه هستند، یعنی داشتن چرخه‌‌ای کوتاه و موفق که پر از تصمیمات درست و در جهت رسیدن به هدف باشد. همه‌‌ی افراد در حین انجام کار تردیدهایی دارند، اما اکثر آنها فکر می‌کنند راهی که می‌روند، بهترین راه است. آنها معمولا از دیدن تأثیرات بلندمدت ناتوان‌اند.
    حقیقت این است که همه‌ی کارآفرینان مرتکب اشتباهات زیادی می‌شوند؛ برخی از این اشتباهات، صدمه‌ی بیشتری به بودجه‌ی آنها می‌زنند و برخی دیگر نیز اثرات کمتری دارند. اما بزرگ‌ترین اشتباهات چطور؟ این اشتباه‌ها ثبت می‌شوند و دیگر هرگز نمی‌توان جبران‌شان کرد.








    ما معمولا به‌خاطر کارهایی که نکرده‌ایم، خود را سرزنش می‌کنیم، اما باز هم در اشتباهیم: نرسیدن به موفقیت در کسب‌وکار، ممکن است به‌علت انجام‌دادن برخی کارها نیز باشد.

    به همین دلیل از ۱۲ کارآفرین درخواست کرده‌ایم درباره‌ی سه چیز برای‌مان حرف بزنند: بزرگ‌ترین اشتباهات‌شان، درس‌هایی که از این اشتباهات گرفته‌اند و اینکه چه دلیلی وجود دارد که دفعه‌ی بعد مرتکب آن نشوند.


    ۱. من تلاش می‌کردم همه‌ی کارها را خودم انجام دهم

    بزرگ‌ترین اشتباهی که مرتکب شدم، این بود که تلاش می‌کردم همه‌ی کارها را خودم انجام دهم. به‌جای اینکه بیرون بروم و با افراد جدید ملاقات کنم، ایده‌ها‌یم را به‌اشتراک بگذارم و فرصت‌های تازه‌ای برای خودم ایجاد کنم، در انزوا کار می‌کردم.

    هرچه در کسب‌وکارتان افراد بیشتری بشناسید، احتمالش بیشتر است که فرصت‌ها و ارتباطاتی پیدا کنید که به موفقیت سریع‌ترتان کمک کنند. اکنون تا جایی که می‌توانم، با افراد مختلف ملاقات می‌کنم: از وبلاگ‌نویس‌ها و روزنامه‌نگاران تا تاجران و کارآفرینان محلی. شبکه‌ی بزرگی از ارتباطات، شروع کسب‌وکار جدید را بسیار ساده‌تر می‌کند.


    ۲. ما به‌جای اینکه مشکل را حل کنیم یا با متخصصی صحبت کنیم، کار را رها می‌کردیم

    یکی از اشتباهات بسیار بزرگی که من در کسب‌وکارم مرتکب شدم، زمانی بود که بیست‌وچندساله بودم و اولین شرکتم را ساختم. این شرکت درواقع نوعی کارگزار ایجاد وب‌سایت و ارائه‌ی راه‌حل‌های تبلیغات الکترونیکی بود. من و شریکم هیچ‌چیز درباره‌ی وب‌سایت‌ها نمی‌دانستیم، اما برای فروش ایده‌های واقعا خوبی داشتیم.
    در مدت بسیار کمی ما بیش از ۲۰۰ مشتری پیدا کردیم، اما مدیریت پروژه‌ و راه‌حل‌های‌مان خوب پیش نمی‌رفتند، معمولا قیمت بسیار پایین بود و وعده‌های بسیاری می‌دادیم. اشتباه ما این بود که کار را رها کردیم و شرکت را با قیمتی بسیار پایین به کارگزار بزرگ‌تری فروختیم.
    ما مشتری‌های خودمان را داشتیم و در کار فروش نیز موفق بودیم. من واقعا خودمان را سرزنش می‌کنم که چرا قدری تلاش نکردیم، شاید همکاری با شریک سومی که در وب‌سایت‌ها تجربه داشت، ممکن بود به ما کمک کند. از آن زمان متوجه شدم که ایجاد یک کسب‌وکار به زمان زیادی نیاز دارد و همیشه از صفر شروع‌کردن راه‌حل مناسبی نیست. این درس بزرگی بود که من خیلی زود یادگرفتم.


    ۳. من به همکاران قبلی‌ام فشار نمی‌آوردم که بیشتر کار کنند




    بزرگ‌ترین اشتباه من در کسب‌وکار این بود که ارزیابی لازم را انجام نمی‌دادم. همچنین من کار همکاران پیشینم را بررسی نمی‌کردم. درنتیجه بارها با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شدم.

    این مسئله معمولا برای بنیان‌گذارانی اتفاق می‌افتد که همکاران بازاریابی‌شان ارزش چندانی برای کار آنها قائل نیستند. بازاریاب‌ها گمان می‌کنند کارشان تنها زمانی آغاز می‌شود که چند ماه از سرمایه‌گذاری شما گذشته باشد و پس از آن با ورود به صحنه می‌توانند کار را تمام کنند.
    من چیزی حدود ۱۴ ماه از زندگی‌ام را به‌این‌شکل از دست دادم. خوش‌بختانه اکنون شریک فوق‌العاده‌ای برای بازاریابی پیدا کرده‌ام.


    ۴. من برای تأمین هزینه‌ها فقط روی مشتری‌ها حساب می‌کردم

    بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که برای تأمین هزینه‌ها فقط به‌دنبال مشتری‌ها بودم و به فکر ساختن رابطه‌های قوی نبودم. این کار در وهله‌ی اول پول خوبی برای شما به‌همراه می‌آورَد، اما ناراحتی‌ها و کژفهمی‌های زیادی نیز در ادامه ایجاد می‌کند. همچنین پول نمی‌تواند توان صرف‌شده‌‌تان را جبران کند و [لزوما] تجربه‌ی خوب یا کسب‌وکارهای بیشتری برای‌تان به‌همراه ندارد.

    ۵. من متوجه نبودم کسب‌وکار ایجاد کرده‌ام

    بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که متوجه نبودم کسب‌وکاری آغاز کرده‌ام. زمانی که برای اولین بار کسب‌وکار وبلاگی خود را راه انداختم، چیزی بیش از سرگرمی نبود و درنتیجه آن را چندان جدی نمی‌گرفتم؛ با وب‌سایت‌های نامناسبی کار را شروع کردم، اشتباهاتی در طراحی داشتم و… . این وضعیت باعث شد مجبور شوم کار را دوباره از ابتدا شروع کنم، چراکه بسیاری از افراد، من را در ابتدا جدی نمی‌گرفتند.


    ۶. من کار را بدون وجود استراتژی روشن شروع کردم

    بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که روی استراتژی‌ام تمرکز نکرده بودم و درنتیجه اسیر اتفاقاتی شده بودم که به‌صورت روزمره رخ می‌دادند. اگر استراتژی مستحکم و روشنی داشتم و آن را اولویت اول خود قرار می‌دادم، تعیین فعالیت‌هایی که در گام‌های بعد باید انجام می‌دادم، بسیار ساده‌تر می‌شد. اما من فقط به‌دنبال این بودم که کار را انجام دهم.
    بسیار مهم است که مسیر خود را درک کنید، بدانید چگونه تصمیم‌ گیری کنید و روی چیزی تمرکز کنید که برای گام بعدی بیشترین اهمیت را دارد. اکنون من در ابتدای هر هفته زمانی را به بررسی استراتژی‌های ماهانه و هفتگی کسب‌وکارم اختصاص می‌دهم.

    ۷. من در ابتدا اتحاد خوبی ایجاد نکردم




    بزرگ‌ترین اشتباه من در زمان تأسیس شرکت این بود که اتحاد مناسبی ایجاد نکردم. شروع کسب‌وکاری تک‌نفره در ابتدا کمی ارزان‌تر و ساده‌تر بود، اما دو سال بعد زمانی که ساختار شرکت را عوض کردم، زمان و پول بیشتری صرف این کار شد.


    ۸. من برای مدیریت مالی، به فرد کاملا غریبه‌ای اعتماد کردم

    من ۱۸ کسب‌وکار داشتم، درنتیجه اشتباهات بسیار زیادی مرتکب شدم و درس‌های زیادی هم گرفتم. بزرگ‌ترین درسی که گرفتم، درباره‌ی اعتماد به فردی بود که حسابداری و مدیریت پرداخت‌های من را برعهده داشت. این فرد بیش از ۸هزار دلار از پول‌های من را دزدید. درسی که گرفتم، این بود که بدون بررسی پیشینه‌ی افراد هرگز به آنها اعتماد نکنم.


    ۹. من برای جهش، مدت زیادی صبر کردم




    بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که برای جهش به دنیای کارآفرینی، بیش‌ازحد صبر کردم. درواقع دلم می‌خواست پیش از شروع کار، همه‌‌چیز عالی باشد. اما راستش را بخواهید، بهتر است کار را با هرچیزی که دارید، آغاز کنید و در طول مسیر تجربه‌اندوزی کنید. آن وقت می‌توانید باتوجه‌به چیزهایی که یاد گرفته‌اید و بازخوردهایی که دریافت کرده‌اید، کارتان را بهبود بخشید.


    ۱۰. بهتر بود سماجت بیشتری به‌خرج می‌دادم



    بزرگ‌ترین اشتباه من در کسب‌وکار این بود که خیلی سریع کار را رها می‌کردم. در بسیاری از موارد، ایده‌‌ی خوبی داشتم، چند ماه روی آن کار می‌کردم و پس از اینکه نتایج فوق‌العاده‌ای به‌دست نمی‌آمد، آن را رها می‌کردم. اگر واقعا به چیزی باور دارید، باید با سماجت آن را دنبال کنید.


    ۱۱. در توسعه‌ی کارم عجله کردم و به همین علت ۲۰هزار دلار از دست دادم

    بزرگ‌ترین اشتباه من در کسب‌وکار که بیش از ۲۰هزار دلار برایم هزینه داشت، این بود که تلاش کردم خیلی زود افرادی را استخدام کنم و مقیاس کار را افزایش دهم. در اوایل سال ۲۰۱۵ از طریق تبلیغات فیس‌بوکی، تی‌شرت می‌فروختم. چند کمپین موفق داشتم و فکر کردم اگر بتوانم تیم خوبی استخدام کنم، می‌توانم به‌سرعت مقیاس کار را افزایش دهم و پول خوبی به‌جیب بزنم.
    درنتیجه تصمیم گرفتم تیم کاملی برای خودم دست‌وپا کنم: مدیر پروژه، مدیر تبلیغات فیس‌بوکی، پژوهشگر و طراح گرافیک. اما کارها آنچنان‌که من فکر می‌کردم، پیش نرفت. درواقع مهارت لازم برای ارائه‌ی آموزش‌های مناسب به تیمم را نداشتم و درنهایت زمان بسیار زیادی صرف کاری شد که هرگز موفق نبود. میزان ضرر من قدری بالا بود و هر ماه چیزی حدود ۲ تا ۳هزار دلار از دست می‌دادم، درنتیجه بعد از شش ماه تصمیم گرفتم کار را تعطیل کنم. اگر بتوانم یک بار دیگر به‌سراغ این کار بروم، ابتدا یک نفر را استخدام می‌کنم و پس از اینکه کار را یاد گرفت، نفر بعدی را استخدام می‌کنم.


    ۱۲. من برای تیمم، روی اعضای مناسبی سرمایه‌گذاری نکردم

    بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که برای تیمم، روی اعضای مناسبی سرمایه‌گذاری نکردم. در ابتدای کار، پولم را صرف محصولات و خدمات ارزان‌تر می‌کردم و نتایج ناامید‌کننده‌ای به‌دست ‌می‌آمد. اما در ادامه، کارم را با این فلسفه ادامه دادم: «کاری را که خودتان در آن بهتر هستید، انجام دهید و بقیه را برون‌سپاری کنید.» به‌این‌ترتیب شروع به استخدام افرادی کردم که کارشان در حوزه‌های مختلفِ کسب‌وکار از من بهتر بودند. این تغییری بود که کارم را متحول کرد.

    تفکرات نهایی

    برخی اشتباهات، بسیار بزرگ‌اند و درنتیجه هزینه‌ی زیادی به شما تحمیل می‌کنند، به‌طوری‌که احساس می‌کنید دیگر نمی‌توانید آن را جبران کنید. اما فرازوفرود، از بخش‌های طبیعی هر چرخه‌ای است: چه در زندگی و چه در کسب‌وکار. بعد از شکست، اشتیاق‌تان را برای ادامه‌ی کار از دست ندهید.

    اما در ذهن داشته باشید که اشتباه‌کردن بزرگ‌ترین مشکل شما نیست؛ باید تلاش زیادی کنید تا دیگر خود را سرزنش نکنید و بدون توجه به دوران سخت گذشته کار را ادامه دهید.



    برگرفته از: thenextweb


    https://www.chetor.com/71834-%d8%a8%...6%d8%a7%d9%86/
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    اشتباهات رایج کارآفرینی که باید برای جلوگیری از شکست استارتاپ از آنها خودداری کنید


    اشتباهات رایج کارآفرینی می توانند استارتاپ شما را به نابودی بکشانند، راه اندازی یک کسب و کار نوپا به برنامه ریزی نیاز دارد؛ سپس باید با نظم اساسی، مطابق با برنامه ها حرکت کنید.

    کار کردن به عنوان بخشی از یک استارتاپ همیشه هیجان انگیز نیست؛ گاهی اوقات باید خودتان را وقف برنامه ها و پروسه ها کنید.
    اریس ریس در کتاب “استارتاپ نحیف” به خوبی این مساله را توضیح می دهد: “من از شکست ها وموفقیت هایم درس گرفته ام؛ همیشه خسته کننده ترین کارها، بیشترین اهمیت را دارند. موفقیت استارتاپ در نتیجه ژن های خوب حاصل نمی شود؛ بلکه می توان با دنبال کردن یک روند مناسب به آن دست یافت؛ این بدان معناست که می توان آن را آموخت، یعنی می توان آن را آموزش داد.”
    اجتناب از اشتباهات رایج کارآفرینی یکی از گام های این روند رو به رشد است؛ در ادامه به معرفی برخی از اشتباهات رایج کارآفرینی می پردازیم؛ با تکراتو همراه شوید:
    ۱. صرفه جویی بیش از حد در پول یا ولخرجی
    یکی از اشتباهات رایج کارآفرینی با اهمیت، صرفه جویی بیش از اندازه، یا خرج کردن بیش از اندازه پول است. به عنوان یک کارآفرین، پول باید مهم ترین نگرانی شما باشد. جریان نقدی قبل از راه اندازی استارتاپ ها نزدیک به صفر است؛ بنابراین کسب درآمد و ذخیره کردن آن باید اصلی ترین اولویت شما باشد.
    دو طرز فکر در میان کارآفرینان رایج است: “باید پول خرج کنید تا به پول برسید” یا “من کمترین میزان پول را خرج می کنم تا زمانیکه به جریان نقدی مناسب برسم.”
    هر دو طرز فکر مخرب است؛ باید پول استارتاپ خود را هوشمندانه خرج کنید؛ اما از اینکه روی افراد یا محصولات با کیفیت سرمایه گذاری کنید، هراسی نداشته باشید. این روش در درازمدت کارایی بیشتری دارد.
    ۲. تصور اینکه هیچ رقیب مستقیم یا اصلی ندارید
    هیجان راه اندازی یک کسب و کار نوپا یا محصول جدید باعث می شود که اغلب کارآفرینان تصور کنند که هیچ رقیب مستقیمی ندارند؛ در برخی موارد تصور می کنند که محصولی که تولید کرده اند، یک سر و گردن از محصولت موجود در بازار بهتر است.
    اما واقعیت این است که همیشه یک رقیب وجود دارد؛ مگراینکه یک محصول کاملا جدید اختراع کرده باشید. در غیر اینصورت، حتما کسب و کارهایی وجود دارند که بخشی از سهم بازار محصول شما را در اختیار داشته باشند. باید زمان صرف کرده و این رقیبان را به خوبی بشناسید؛ تفاوت ها و شباهت هایتان را بررسی کرده و آنها را بشناسید.
    ۳. تصمیم گیری برای استخدام افراد بر مبنای هزینه
    یکی دیگر از اشتباهات رایج کارآفرینی که به مورد شماره ۱ مربوط است، استخدام نیروی کار بر مبنای هزینه ایست که به همراه دارند. این مساله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، به همین دلیل باید در یک مورد جداگانه به توضیح آن می پرداختیم. زمانی که سرمایه و پول کافی وجود ندارد، اولین هزینه ای که از آن می کاهید، پرداختی نیروی کار است. مشکل اینجاست که با این اشتباه، هزینه زیادی را در دراز مدت پرداخت می کنید.
    کارمندان یا مشاورانی که حقوق کمتری درخواست می کنند، اغلب دلیل قابل قبولی دارند؛ آنها به خوبی از پس وظایف برنیامده و به همین دلیل نیز حقوق بالایی دریافت نمی کنند؛ احتمالا مهارت کافی نداشته و با غیر قابل اعتماد هستند .
    ۴. عدم تعیین اهداف دست یافتنی
    یکی از اشتباهات رایج کارآفرینی این است که اغلب به خاطر ایده بزرگی که دارند، غافلگیر شده و فراموش می کنند که باید برای آن برنامه ریزی کنند. اما واقعیت این است که باید اهداف دست یافتنی و واقع گرایانه تعیین کنید تا به موفقیت برسید.
    اهداف کوتاه و بلندمدت جداگانه ای را تعیین کرده و مقصد هر کدام از آنها را مشخص کنید. تنها گفتن اینکه “می خواهم در یک سال آینده به درآمد میلیون دلاری برسم” کافی نیست. یک هدف منطقی مشخص کرده و سپس هر کدام از گام های رسیدن به آن را تعیین کنید.
    ۵. نادیده گرفتن بازاریابی
    یک باور قدیمی و غلط وجود دارد که می گوید: “اگر آن را بسازید، مردم خودشان می آیند.” شاید این ویژگی در برخی موارد برای کارآفرینان جوابگو باشد؛ اما همیشه اینطور نیست. آنها تصور می کنند که محصولشان به اندازه ای متحول کننده است که به بازاریابی نیاز نداشته و مردم در مدت زمان کوتاهی آن را می شناسند.
    یکی دیگر از اشتباهات رایج کارآفرینی ، نادیده گرفتن بازاریابی است؛ کسب و کارهای نوپا باید بخش زیادی از سرمایه خود را برای بازاریابی هزینه کنند. این هزینه برای سئو، بازاریابی محتوا و یا تبلیغات پولی صرف می شود. توجه کنید که رقیبانتان سرمایه بازاریابی را در چه قسمت هایی هزینه می کنند؛ سپس از خودتان بپرسید که چطور می توانید از آنها متمایز شوید.
    ۶. درآمدهای جانبی اندک
    درآمد یا سود جانبی در موفقیت استارتاپ شما نقش مهمی را بازی می کند. اگر سود جانبی اندکی دارید، ممکن است آینده کسب و کارتان را به خطر بیاندازید؛ شاید مجبور شوید که قیمت محصولات را افزایش دهید که برای هیچ کدام از مشتریانتان خوشایند نخواهد بود.
    دقیق تر به هزینه های تولید و عملی خود نگاه کرده و میزان انعطف پذیری آن را مشخص کنید. آیا در صورت لزوم می توانید این هزینه ها را کاهش دهید؟ اگر نه، پس باید یک درآمد جانبی پرسودتر داشته باشید تا هزینه های تحمیلی آینده را تامین کند.
    ۷. فکر کردن به اینکه همه کارها را خودتان انجام می دهید
    بدیهی است که در زمان شروع هر کاری فکر می کنید می توانید تمامی کارها را خودتان انجام دهید؛ شما به خوبی از تمامی جنبه های محصولتان باخبر هستید و شاید تنها کسی باشید که اشتیاق زیادی برای موفقیت کسب و کار دارد.
    اما این روش به تخلیه انرژی شما منجر می شود؛ علاوه بر اینکه موفقیت شما را کاملا غیرممکن می کند. اگر یک مشاور خردمند و باتجربه یا یک مربی داشته باشید می توانید مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت را به سادگی و سریع تر طی کنید.
    ۸. توقف به خاطر ترس از”چه میشد اگر…”
    رابرت اف کندی در جایی گفته است: “تنها کسانی که جرات شکست های بزرگ را دارند می توانند به بزرگترین ها برسند.” راه اندازی یک کسب و کار نوپا می تواند هولناک باشد؛ اما برای کسانی که قلب ضعیفی دارند مناسب نیست. ترس از شکست و رد شدن قابل درک است؛ اما اگر این ترس به توقف شما منجر شود، پس یکی از اشتباهات رایج کارآفرینی رامرتکب شده اید که به شکست کسب و کارتان ختم خواهد شد.

    ۹. در اولویت قرار دادن محصول و نادیده گرفتن افراد
    زمانیکه محصول جدیدی تولید کرده و طرح کسب وکارتان را طراحی می کنید، حتما باید طرز فکر “حق با مشتری است” را در نظر بگیرید. بااینحال، بسیاری از کارآفرینان به شدت نگران درآمدزایی و پول هستند و کلید برقراری یک کسب و کار متداوم را گم می کنند. کارآفرینان باید به داشتن مشتریانی راضی و وفادار اهمیت بدهند که همیشه از آنها خرید می کنند.
    کارآفرینی کار ساده ای نیست و اشتباه کردن یکی از بخش های غیر قابل انکار آن است؛ اما این بدان معنا نیست که باید اشتباهات دیگران را تکرار کنید.
    .
    منبع: entrepreneur

    https://techrato.com/2017/09/22/comm...entrepreneurs/
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    5 اشتباه در کارآفرینی اینترنتی که کسب و کارتان را نابود می کند

    در هر کسب و کاری امکان موفقیت و شکست وجود دارد. کارآفرینان موفق توانسته اند با پرهیز از اشتباهات، درصد موفقیت را افزایش دهند. برخی از اشتباهات در کارآفرینتی اینترنتی منجر به سقوط کسب و کار خواهد شد. موفقیت در هر کسب و کاری نیازمند دانش و تیزهوشی است که در کارآفرینی اینترنتی نیز به مراتب بیشتر دیده می شود. پرهیز از اشتباه در کارآفرینی اینترنتی از الزامات کسب و کار آنلاین است. در این مطلب 5 مورد از اشتباهات رایج در کارآفرینی اینترنتی را برای کسب و کارهای نوپا معرفی می کنیم.
    عدم اطلاعات در کسب و کار
    آمارها نشان دهنده آنست که در حدود 90 درصد از کارآفرینانی که بدون وجود منابع اطلاعاتی کافی، کسب و کاری را راه اندازی کرده اند، شکست می خورند. هرکسب و کاری نیازمند مهارت و تخصص در زمینه به خصوصی است و باید قبل از هر کاری در این موارد اطلاعات لازم را در اختیار داشت. اطلاع از مباحث بازاریابی، استراتژی رقبا، بازار فروش و .... از ضروریات است.
    کارآفرینی اینترنتی خود به خود
    بزرگترین اشتباه کارآفرینی اینترنتی را کارآفرینان تازه کار انجام می دهند. به این صورت که همه مسئولیت ها را به کارکنان واگذار کرده و خود هیچ نظارتی ندارند. عدم مدیریت در پیاده سازی طرح ها موجب اجرای ضعیف پروژه شده و ارزش کار را کمرنگ می کند. راه اندازی کسب و کار و شروع کارآفرینی اینترنتی تضمین کننده موفقیت نیست باید نظارت و توجه کافی در همه مراحل وجود داشته باشد. خلاقانه ترین ایده ها نیز نیازمند اجرایی قوی است.
    اشتباه در کارآفرینی بدون هدف
    یک کارآفرین موفق همواره باید چشم انداز روشنی از آینده کاری را پیش رو داشته باشد. به کجا می خواهید برسید؟ یک سال بعد در چنین روزی کسب و کار شما در چه مرحله ای قرار دارد؟ با برنامه ریزی می توان به اهداف از پیش تعیین شده رسید. هرگز نباید مشکلات موجب فراموش کردن اهداف کاری شود. قرار گرفتن در نقطه امن در کارآفرینی اینترنتی معنایی ندارد.
    تاکید بر استراتژی از پیش تعیین شده
    اشتباه بزرگی است که به صورت خشک یک استراتژی را دنبال کنید. از راه های گوناگونی می توان به هدف رسید. برای موفقیت باید با توجه به روابط با مشتریان، استراتژی های بازاریابی و فروش را بهبود بخشید. به طور مرتب بازخوردهای مشتریان را دریافت کرده و با توجه به بازار فروش استراتژی را تغییر دهید.
    پرهیز از اشتباه
    شاید بزرگترین اشتباه در کارآفرینی اینترنتی، پرهیز از اشتباه باشد.هیچ تکنیکی بی عیب و نقص نیست و هیچ کارآفرین موفقی نتوانسته بدون اشتباه موفقیت را به دست آورد. در مقابل اشتباهات شجاعانه رفتار کنید. اشتباه جزئی از زندگی است که باید از آن درس گرفت. هر اشتباه می تواند تجربه ای را به همراه داشته باشد. گاهی برخی از اشتباهات موجب شکست و ضرر مالی خواهند شد ولی باید بتوانید کنترل اوضاع را به دست آورید و از اشتباهات یک پل برای پیروزی بسازید. اشتباه یک فرصت است که می تواند مسیر پیشرفت را واضح تر نشان دهد.



    5 اشتباه در کارآفرینی اینترنتی که کسب و کارتان را نابود می کند
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    ۱۳ اشتباه رایج یک کارآفرین هنگام راه اندازی یک کسب‌وکار جدید


    دانشکده مدیریت دانشگاه تهران؛ ۱۳ اشتباه رایج یک کارآفرین هنگام راه اندازی یک کسب‌وکار جدید

    کارآفرینی امری دشوار است و مسیر کارآفرینی همواره با چالش های جدید و متفاوتی پر شده است که اغلب برای کارآفرین جدید هستند. اشتباهات زیادی نیز در این مسیر از کارآفرینان سر می زند که اغلب این اشتباهات تکراری است و عموما بین کارآفرینان تازه کار مشترک است. در ادامه به ۱۳ اشتباه رایج یک کارآفرین هنگام راه اندازی یک کسب‌وکار جدید اشاره می شود. ۱- اهداف غیر واقعی و سنجش ناپذیر

    کارآفرینان ممکن است در ارزیابی اهداف مالی و غیرمالی در چند سال اول شروع کسب‌وکارشان به دلایل مختلف از جمله فقدان آموزش و تجربه لازم دچار اشتباه شوند. چنین اشتباهی می‌تواند مشکلات مهمی از جمله عدم توانایی در بازپرداخت بدهی‌ها و تعهدات مالی برای ایشان به وجود آورد. کسی که قصد دارد یک کسب‌وکار جدید راه اندازی کند، می‌بایستی بداند که چه شاخص‌هایی را برای هد فگذاری خود انتخاب کند و این هدف گذاری را چگونه انجام دهد. در صورتی که شاخص مناسبی برای هدف گذاری انتخاب نشود، سنجش و ارزیابی عملکرد با توجه به این شاخص‌ها به دلایلی همچون ابهام و سنجش ناپذیری شاخص‌ها میسر نخواهد شد. در صورت انتخاب شاخص‌های مناسب برای هدف گذاری، تعیین اهداف نیز اهمیت قابل ملاحظه ای خواهد داشت. هدف گذاری بیش از حد پایین و یا بالا هر دو می‌توانند به یک اندازه مانعی برای موفقیت یک کسب‌وکار جدید باشند. استفاده از تجربه کسانی که سابقه فعالیت در زمینه کسب‌وکار مورد نظر را داشته اند در این مرحله می‌تواند بسیار موثر و یاری رسان باشد. ۲- پیش بینی غیرواقعی هزینه‌ها

    از آن جایی که بسیاری از هزینه ها در راه اندازی و اداره یک کسب‌وکار اصطلاحاً پنهان هستند و فردی که فاقد تجربه لازم در این زمینه است از آن‌ها اطلاعی ندارد؛ بسیار محتمل است که کارآفرینان نوپا در تخمین میزان هزینه‌های راه اندازی کسب‌وکار و ادامه فعالیت خود دچار اشتباه شوند. بدیهی است که چنین اشتباهی به سادگی می‌تواند سبب شود به دلیل عدم پیش بینی منابع مالی کافی، ادامه فعالیت برای کارآفرینان در میانه راه ناممکن شود. در این زمینه کسی که قصد راه اندازی یک کسب‌وکار جدید دارد در صورتی که فاقد تجربه انجام چنین کاری است، باید از راهنمایی کسانی که تخصص و تجربه لازم در این زمینه را دارند استفاده کند. فهرست‌هایی که از موارد مختلف هزینه‌های راه اندازی و اداره یک کسب‌وکار وجود دارد در این مرحله می‌تواند برای کارآفرینان یاری کننده باشد. ۳- عدم پیش بینی موانع

    موانع مختلفی پیش روی یک کارآفرین یا فردی که قصد راه اندازی یک کسب‌وکار جدید را دارد قرار دارد. عدم شناخت کافی از این موانع و عدم پیش بینی راه حل مناسب در برخورد با این مشکلات می‌تواند منجر به شکست یک کسب‌وکار شود. از همین رو فرد قبل از راه اندازی کسب‌وکار خود می‌بایستی شناخت کافی از موانع و مشکلات پیش روی خود در زمینه‌های مختلف مانند موانع قانونی، موانع در اعطای وام و کسب اعتبار و … داشته باشد.

    ۴- عدم تعهد کافی

    بسیاری کارآفرینان ممکن است که کسب‌وکار جدید خود را به صورت پاره وقت یا فعالیتی صرفاً تفننی در کنار شغل اصلی خود دنبال کنند و به همین دلیل یا سایر دلایل تعهد و تقید کافی نسبت به کسب‌وکار جدید خود نداشته باشند. چنین اشتباهی سبب می‌شود که فرد زمان و هزینه‌های مورد نیاز برای دستیابی به عملکرد مطلوب را صرف نکند و در مراحل اولیه کار خود با شکست مواجه شود. این افراد باید بدانند که راه اندازی یک کسب‌وکار جدید یک فعالیت جدی است که بدون صرف وقت و انجام تلاش کافی هیچگاه به موفقیت نخواهد انجامید. کسی که تصمیم به راه اندازی یک کسب‌وکار جدید را دارد باید پیش از شروع فعالیت‌هایش قاطعانه تصمیم بگیرد که از هیچ تلاش و کوششی برای دستیابی به موفقیت اجتناب نکند. ۵- فقدان ارزیابی مناسب از مشتری و بازار

    بسیاری از کارآفرینان بدون این که مشتری و بازار هدف خود را مشخص کنند شروع به کار می‌کنند. این افراد صرفاً به دنبال عملی کردن ایده ای که در ذهن دارند هستند و از نظرشان این ایده، ایده ای بکر است. این که کارآفرینی به محصول یا خدمتی علاقه شخصی داشته باشد بدان معنا نیست که دیگران آن را خواهند خرید. بسیاری از اختراعات ارائه شده به سازمان ثبت اختراعات امریکا هرگز راهی به بازار نمی‌یابند زیرا هیچ مشتری ای برای خرید آن‌ها وجود ندارد و در واقع هیچ بازاری برای آن‌ها ایجاد نشده است. عامل اصلی که سبب میشود کارآفرینان مرتکب چنین اشتباهی شوند عدم توجه به چند سوال ساده اما اساسی در مورد مشتری و بازار محصول یا خدمت است. سوالاتی مانند این که چه کسی و با چه مشخصاتی این محصول را خواهد خرید؟ مشتری بالقوه چگونه از وجود این محصول یا خدمت آگاهی خواهد یافت؟ مشتری مورد نظر چه میزان حاضر است برای این محصول یا خدمت هزینه کند؟ و سوالات دیگری از این دست. ۶- میزان ریسک پذیری یا ریسک گریزی نامناسب

    دو اشتباه رایجی که سبب شکست بسیاری از کارآفرینان می‌شود عدم اتخاذ رویه مناسب در رویارویی با انواع مخاطرات پیش روی یک کارآفرین است. برخی کارآفرینان جسارت لازم در پذیرفتن مخاطرات را ندارند. به همین دلیل ممکن است در جایی که صرف برخی هزینه‌ها برای دستیابی به موفقیت اجتناب ناپذیر است به علت ترس از پذیرش تعهدات مالی و یا از دست رفتن سرمای هشان از دریافت وام یا صرف منابع شخص خود بپرهیزند و سبب عدم موفقیت کسب‌وکارشان شوند. همچنین ریسک پذیری بالا و نامعقول نیز ممکن است سبب شکست و وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر به یک کارآفرین شود.فرد ممکن است به صرف داشتن یک ایده نو و قبل از انجام ارزیابی‌های لازم پیش از راه اندازی کسب‌وکار خود شغل فعلی خود را رها کرده و تمام منابع مالی و غیرمالی خود را درگیر کسب‌وکار جدید خود کند. در چنین حالتی در صورت شکست جبران آن بسیار مشکل و غیرممکن خواهد بود. از خصوصیات اصلی یک کارآفرین موفق آن است که ریسک پذیری معقولی داشته باشد. ۷- عدم اقدام به موقع و از دست دادن فرصت مناسب


    همان گونه که تعجیل در شروع یک کسب‌وکار پیش از انجام بررسی‌ها و برنامه ریزی‌های لازم می‌تواند منجر به شکست و عدم موفقیت شود، تاخیر در راه اندازی کسب‌وکار و صرف هزینه و زمان بیش از اندازه برای بررسی و ارزیابی طرح مورد نظر برای راه اندازی کسب‌وکار نیز می‌تواند زیان آور باشد. کسی که در فکر راه اندازی یک کسب‌وکار جدید است باید درک مناسبی از شرایط محیط در زما نهای مختلف داشته باشد تا بتواند احتمال موفقیت کسب‌وکار خود را بیشینه کند .این موضوع در فضای کسب‌وکار امروز که عمر محصولات و تکنولوژی‌ها بسیار کوتاه است اهمیت دوچندانی یافته است. ۸- عدم بهره گیری از مشاوره

    ممکن است یک کارآفرین تمام توجه و تمرکز خود را متوجه ایده جدید خود برای را‌ه اندازی کسب‌وکار کند و از موارد دیگری که در موفقیت کسب‌وکار جدید نقش مهمی دارند غفلت کند. مهارت در زمینه‌هایی همچون برنامه ریزی، سازماندهی، بازاریابی، حسابداری و … از جمله مواردی هستند که برای موفقیت یک کسب‌وکار جدید ضروری هستند. استفاده از تجربه و مشاوره افراد متخصص در هر یک از این زمینه‌ها برای دستیابی به موفقیت الزامی است. در صورتی که یک کارآفرین تمام توجه خود را به ایده و جنبه‌های فنی کسب‌وکار خود معطوف کند و از توجه به سایر موارد غفلت ورزد به احتمال قوی با شکست مواجه خواهد شد.

    ۹- تمایل به اجرای همه امور و ترس از سپردن کارها به دیگران

    یک کارآفرین ممکن است به علت تعلق خاطر شدید به ایده خود برای راه اندازی کسب‌وکار و همچنین تصور دستیابی به سود فراوان بخواهد تمام فعالیت‌های مرتبط با راه اندازی و اداره یک کسب‌وکار را خود به تنهایی بر عهده بگیرد. فردی که قصد را هاندازی یک کسب‌وکار جدید دارد بایستی درک درستی از توانایی‌ها و نقاط ضعف خود داشته باشد و همچنین روحیه انجام کار گروهی را در خود تقویت کند تا بتواند با بهره گیری از تخصص سایرین در زمینه‌های مختلف موجبات موفقیت کسب‌وکار خود را فراهم آورد. یک کارآفرین هر قدر هم که فردی توانا باشد، با محدودیت‌هایی مواجه است و دست آخر ناگزیر از سپردن برخی وظایف به دیگران است. عدم درک چنین مساله ای از سوی بسیاری از کارآفرینان موجه عدم موفقیت کسب‌وکار در مراحل اولیه و یا به ویژه در مراحل رشد خواهد شد. ۱۰- اتخاذ تصمیمات بدون توجه کافی به نقاط قوت و ضعف خود

    کسی که قصد راه اندازی یک کسب‌وکار جدید دارد بایستی ارزیابی مناسبی از ضعفها و قوت‌ها درونی خود و گروه همکارش داشته باشد. در صورتی که به درستی تشخیص ندهد در چه زمینه‌هایی دارای قوت است و می‌تواند نسبت به رقبای احتمالی خود مزیت رقابتی کسب کند احتمال موفقیت خود را به شدت کاهش میدهد. وی همچنین باید متوجه نقاط ضعف خود باشد تا پیش بینی‌های لازم برای جلوگیری از مشکلات احتمالی را بنماید. به عنوان مثال میزان منابع مالی که فرد در آغاز فعالیت خود در دسترس دارد نقش مهمی‌در تصمیم گیری در مورد اندازه سازمانی دارد که برای عملی نمودن طرح کسب‌وکار خود تشکیل خواهد داد. عدم توجه به چنین مسائلی به سادگی می‌تواند موجبات شکست فرد را فراهم آورد. ۱۱- اتخاذ تصمیمات بدون توجه کافی به فرصت‌ها و تهدیدهای پیش رو

    فرصت‌ها و تهدیدهایی که از جانب محیط بیرونی متوجه هر کسب‌وکاری است از جمله مواردی است که در هر تصمیم گیری مهم باید حتما مورد توجه قرار گیرند. ارزیابی درست از محیط بیرونی باید قبل از اقدام به هر عملی انجام شود و نتایج این ارزیابی در اتخاذ تصمیمات مورد توجه قرار گیرد. توجه به مشتریان، رقبا، توزیع کنندگان، تامین کنندگان، قوانین و سایر موارد در اتخاذ تصمیمات باید مد نظر قرار گیرند و عدم توجه به آن‌ها موجبات شکست و عدم موفقیت کسب‌وکار را فراهم خواهد آورد. ۱۲- مدیریت نامناسب جریان وجوه نقد

    یکی از مهم ترین موارد در راه اندازی و اداره یک کسب‌وکار، فعالی تهای مربوط به حسابداری و مدیریت جریان وجوه نقد است. آمار حکایت از آن دارد که بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ به دلیل مدریت نامناسب جریان وجود نقد خود با مشکلات اساسی مواجه می‌شوند که در نهایت منجر به ورشکستگی آنها می‌شود. کسی که قصد راه اندازی یک کسب‌وکار جدید دارد بایستی توجه کند که حتی در صورت پیش بینی مناسب منابع مالی به دلیل عدم دسترسی به این منابع در زمان مناسب و در اختیار نبودن نقدینگی مورد نیاز ممکن است کسب‌وکار وی با موانع و مشکلات جدی مواجه شود. استفاده از تجربه و مهارت افراد متخصص در زمینه حسابداری و مدریت جریان وجوه نقد عامل مهمی ‌است که در هنگام راه اندازی یک کسب‌وکار جدید بایستی حتماً مورد توجه قرار گیرد.

    ۱۳- عدم توجه کافی به قوانین اخلاقی در کسب‌وکار

    از مواردی که منجر به موفقیت کسب‌وکارها در دراز مدت می‌شود، توجه به کدهای اخلاقی و رعایت آن‌ها در کسب‌وکار است. گردانندگان یک کسب‌وکار برای ایجاد ارتباطی برد-برد و دراز مدت با کلیه ذینفعانشان ( سهامداران، مشتریان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان، دولت و…) و کسب اعتماد ایشان می‌بایست اخلاق حرفه ای را در کسب‌وکار خود رعایت کنند. زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی برای کسب سود در کوتاه مدت، اشتباهی است که هزینه‌های بعضاً جبران ناپذیری را در بلند مدت برای کسب‌وکارهای نوپا به دنبال خواهد داشت.

    http://blog.vla.ir/13-%D8%A7%D8%B4%D...8C%D9%86.html/
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    اشتباهات رایج کارآفرینان نوپا

    کارآفرینان نوپا – اشتباهات رایج کارآفرینان نوپا در هنگام راه اندازی و توسعه یک کسب و کار جدید که گاها منجر به ورشکستگی آنان در آغاز راه میشود به شرح زیر میباشد :
    • اهداف غیر واقعی و سنجش ناپذیر : کارآفرینان نوپا ممکن است در ارزیابی اهداف مالی و غیرمالی در چند سال اول شروع کسب و کارشان به دلایل مختلف از جمله فقدان آموزش و تجربه لازم دچار اشتباه شوند. چنین اشتباهی میتواند مشکلات مهمی از جمله عدم توانایی در بازپرداخت بدهی ها و تعهدات مالی برای ایشان به وجود آورد. کسی که قصد دارد یک کسب و کار جدید راه اندازی کند، میبایستی بداند که چه شاخص هایی را برای هدف گذاری خود انتخاب کند و این هدف گذاری را چگونه انجام دهد. در صورتی که شاخص مناسبی برای هدف گذاری انتخاب نشود، سنجش و ارزیابی عملکرد با توجه به این شاخص ها به دلایلی همچون ابهام و سنجش ناپذیری شاخص ها میسر نخواهد شد. در صورت انتخاب شاخص های مناسب برای هدف گذاری، تعیین اهداف نیز اهمیت قابل ملاحظه ای خواهد داشت. هدف گذاری بیش از حد پایین و یا بالا هر دو میتوانند به یک اندازه مانعی برای موفقیت یک کسب و کار جدید باشند. استفاده از تجربه کسانی که سابقه فعالیت در زمینه کسب و کار مورد نظر را داشته اند در این مرحله میتواند بسیار موثر و یاری رسان باشد.
    • .پیشبینی غیر واقعی هزینه ها : از آن جایی که بسیاری از هزینه ها در راه اندازی و اداره یک کسب و کار اصطلاحاً پنهان هستند و فردی که فاقد تجربه لازم در این زمینه است از آنها اطلاعی ندارد، بسیار محتمل است که کارآفرینان نوپا در تخمین میزان هزینه های راه اندازی کسب و کار و ادامه فعالیت خود دچار اشتباه شوند. بدیهی است که چنین اشتباهی به سادگی میتواند سبب شود به دلیل عدم پیشبینی منابع مالی کافی، ادامه فعالیت برای کارآفرینان در میانه راه ناممکن شود. در این زمینه کسی که قصد راه اندازی یک کسب و کار جدید دارد در صورتی که فاقد تجربه انجام چنین کاری است، باید از راهنمایی کسانی که تخصص و تجربه لازم در این زمینه را دارند استفاده کند. فهرست هایی که از موارد مختلف هزینه های راه اندازی و اداره یک کسب و کار وجود دارد در این مرحله میتواند برای کارآفرینان یاری کننده باشد.
    • عدم پیشبینی موانع :موانع مختلفی پیش روی یک کارآفرین یا فردی که قصد راه اندازی یک کسب و کار جدید را دارد قرار دارد. عدم شناخت کافی از این موانع و عدم پیشبینی راه حل مناسب در برخورد با این مشکلات میتواند منجر به شکست یک کسب و کار شود. از همین رو فرد قبل از راه اندازی کسب و کار خود میبایستی شناخت کافی از موانع و مشکلات پیش روی خود در زمینه های مختلف مانند موانع قانونی، موانع در اعطای وام و کسب اعتبار و … داشته باشد
    • عدم تعهد کافی بسیاری کارآفرینان نوپا : ممکن است که کسب و کار جدید خود را به صورت پاره وقت یا فعالیتی صرفاً تفننی در کنار شغل اصلی خود دنبال کنند و به همین دلیل یا سایر دلایل تعهد و تقید کافی نسبت به کسب و کار جدید خود نداشته باشند. چنین اشتباهی سبب میشود که فرد زمان و هزینه های مورد نیاز برای دستیابی به عملکرد مطلوب را صرف نکند و در مراحل اولیه کار خود با شکست مواجه شود. این افراد باید بدانند که راه اندازی یک کسب و کار جدید یک فعالیت جدی است که بدون صرف وقت و انجام تلاش کافی هیچگاه به موفقیت نخواهد انجامید. کسی که تصمیم به راه اندازی یک کسب و کار جدید را دارد باید پیش از شروع فعالیت هایش قاطعانه تصمیم بگیرد که از هیچ تلاش و کوششی برای دستیابی به موفقیت اجتناب نکند.
    • فقدان ارزیابی مناسب از مشتری و بازار: بسیاری کارآفرینان نوپا بدون این که مشتری و بازار هدف خود را مشخص کنند شروع به کار میکنند. این افراد صرفاً به دنبال عملی کردن ایده های که در ذهن دارند و از نظرشان ایده های بکر است هستند. این که کارآفرینی به محصول یا خدمتی علاقه شخصی داشته باشد بدان معنا نیست که دیگران آن را خواهند خرید. بسیاری از اختراعات ارائه شده به سازمان ثبت اختراعات امریکا هرگز راهی به بازار نمییابند زیرا هیچ مشتری ای برای خرید آنها وجود ندارد و در واقع هیچ بازاری برای آنها ایجاد نشده است. عامل اصلی که سبب میشود کارآفرینان مرتکب چنین اشتباهی شوند عدم توجه به چند سوال ساده اما اساسی در مورد مشتری و بازار محصول یا خدمت است. سوالاتی مانند این که چه کسی و با چه مشخصاتی این محصول را خواهد خرید؟ مشتری بالقوه چگونه از وجود این محصول یا خدمت آگاهی خواهد یافت؟ مشتری مورد نظر چه میزان حاضر است برای این محصول یا خدمت هزینه کند؟ و سوالات دیگری از این دست.
    • عدم بهره گیری از مشاوره : ممکن است یک کارآفرین تمام توجه و تمرکز خود را متوجه ایده جدید خود برای راه اندازی کسب و کار کند و از موارد دیگری که در موفقیت کسب و کار جدید نقش مهمی دارند غفلت کند. مهارت در زمینه هایی همچون برنامه ریزی، سازماندهی، بازاریابی، حسابداری و … از جمله مواردی هستند که برای موفقیت یک کسب و کار جدید ضروری هستند. استفاده از تجربه و مشاوره افراد متخصص در هر یک از این زمینه ها برای دستیابی به موفقیت الزامی است. در صورتی که یک کارآفرین تمام توجه خود را به ایده و جنبه های فنی کسب و کار خود معطوف کند و از توجه به سایر موارد غفلت ورزد به احتمال قوی با شکست مواجه خواهد شد.
    • تمایل به اجرای همه امور و ترس از سپردن کارها به دیگران : یک کارآفرین ممکن است به علت تعلق خاطر شدید به ایده خود برای راه اندازی کسب و کار و همچنین تصور دستیابی به سود فراوان بخواهد تمام فعالیت های مرتبط با راه اندازی و اداره یک کسب و کار را خود به تنهایی بر عهده بگیرد. فردی که قصد راه اندازی یک کسب و کار جدید دارد بایستی درک درستی از توانایی ها و نقاط ضعف خود داشته باشد و همچنین روحیه انجام کار گروهی را در خود تقویت کند تا بتواند با بهره گیری از تخصص سایرین در زمینه های مختلف موجبات موفقیت کسب و کار خود را فراهم آورد. یک کارآفرین هر قدر هم که فردی توانا باشد، با محدودیت هایی مواجه است و دست آخر ناگزیر از سپردن برخی وظایف به دیگران است. عدم درک چنین مساله ای از سوی بسیاری از کارآفرینان موجه عدم موفقیت کسب و کار در مراحل اولیه و یا به ویژه در مراحل رشد خواهد شد
    • مدیریت نامناسب جریان وجوه نقد : یکی از مهمترین موارد در راه اندازی و اداره یک کسب و کار، فعالیت های مربوط به حسابداری و مدیریت جریان وجوه نقد است. آمار حکایت از آن دارد که بسیاری از کسب و کارهای بزرگ به دلیل مدریت نامناسب جریان وجود نقد خود با مشکلات اساسی مواجه میشوند که در نهایت منجر به ورشکستگی آنها میشود. کسی که قصد راه اندازی یک کسب و کار جدید دارد بایستی توجه کند که حتی در صورت پیشبینی مناسب منابع مالی به دلیل عدم دسترسی به این منابع در زمان مناسب و در اختیار نبودن نقدینگی مورد نیاز ممکن است کسب و کار وی با موانع و مشکلات جدی مواجه شود. استفاده از تجربه و مهارت افراد متخصص در زمینه حسابداری و مدریت جریان وجوه نقد عامل مهمی است که در هنگام راه اندازی یک کسب و کار جدید بایستی حتماً مورد توجه قرار گیرد.
    • اتخاذ تصمیمات بدون توجه کافی به فرصت ها و تهدیدهای پیش رو : فرصت ها و تهدید هایی که از جانب محیط بیرونی متوجه هر کسب و کاری است از جمله مواردی است که در هر تصمیمگیری مهم باید حتما مورد توجه قرار گیرند. ارزیابی درست از محیط بیرونی باید قبل از اقدام به هر عملی انجام شود و نتایج این ارزیابی در اتخاذ تصمیمات مورد توجه قرار گیرد. توجه به مشتریان، رقبا، توزیع کنندگان، تامین کنندگان، قوانین و سایر موارد در اتخاذ تصمیمات باید مد نظر قرار گیرند و عدم توجه به آنها موجبات شکست و عدم موفقیت کسب و کار برای کارآفرینان نوپا را فراهم خواهد آورد.


    کارآفرینان نوپا : اشتباهات رایج کارآفرینان نوپا - کارآفرینی - ثروت سازان
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    5 اشتباه رایج در استارتاپ های کوچک

    راه اندازی یک استارتاپ موفق، یک رویاست که تقریبا هر کارآفرینی آن را در سر می پروراند. موفقیت استارتاپ تا حدودی مبتنی بر ایده ی کارآفرین، توسعه ی برند و حتی برنامه ریزی برای گسترش کار است، ولی از طرفی صاحب یک استارتاپ باید مطمئن شود که اصول کسب و کاری در قرن 21 را در کارش لحاظ کرده باشد.
    در اینجا پنج اشتباه رایج را که معمولا در کسب و کارهای نوپا، بروز می دهد و باید از آنها اجتناب کرد، بررسی می کنیم، با یوکن همراه باشید .
    ترکیب کردن حساب های شخصی و کاری

    نظارت بر امور مالی کارمندان، تقریبا آسان است. اما گاهی افراد حساب های شخصی را نیز با وجوه درآمدی شرکت، ترکیب می کنند. در این صورت است که تفکیک این دو از هم بسیار دشوار و زمان بر خواهد بود. به عنوان یک کارآفرین، باید احتیاط کنید که این ترکیب در بسیاری از مواقع می تواند گیج کننده باشد و شما را دچار مشکلات مالی کند.
    علاوه بر این، به غیر از سردرگمی های بالقوه، ترکیب حساب های شخصی و کاری، ممکن است باعث شود که در مورد پرداخت حقوق کارمندان و یا دارایی های شرکا، دچار ضعف شوید. شما باید حسابرسی های مالیاتی، اقدامات قانونی و حتی استرسی که از ترکیب شدن سرمایه شخصی و کاری ایجاد می شود را در نظر گرفته و از این کار اجتناب کنید.
    هزینه ی بالاتر از درآمد

    معمولا افراد با مشکل خرج و مخارج بی رویه مواجح هستند، ولی این خلق و خو برای کارآفرینان تازه کار بیشتر چالش برانگیز است. بنیانگذاران کسب و کارهای جدید، هزینه هایی در کار خود صرف می کنند که گاهی متوجه پایان منبع مالی نمی شوند. برخی مواقع بدون برنامه ی از پیش تعیین شده، هزینه های گزاف و غیر ضروری ایجاد می شود که از درآمد شرکت، بیشتر است. حتی گاهی این هزینه ها غیر ضروری نیست ولی بی برنامه بودن آن روال سرمایه را مختل می کند.
    یکی از مشکلات مشترکی که شرکت های تازه کار و نوپا با آن رو به رو هستند این است که هزینه های اجرایی با اندازه ی کسب و کار، افزایش می یابد. برای برخی از شرکت هایی که به سرعت در حال رشد هستند، تفاوت این هزینه ها به قدری است که امکان غلبه ی سریع بر آن از دست خارج می شود.
    فراموشی بهترین روش های فناوری

    اگر شما نیز در حال حاضر با دنیای کسب و کار خو گرفته اید، احتمالا در حال حاضر با این حقیقت دست و پنجه نرم می کنید که این روزها عملیات و فعالیت های روزانه، از طریق بهترین شیوه های بدست آمده پشتیبانی می شوند. در بخش فناوری اطلاعات شرکت نیز همین موضوع جریان دارد.
    به عنوان مثال، بسیاری از متخصصان آی تی، توصیه می کنند که 20 درصد ظرفیت بیشتر از آنچه فکر می کنید که برای ذخیره سازی و آرشیو اطلاعات شرکت نیاز است، تهیه کنید. با این کار نه تنها این اطمینان حاصل می شود که فضای کافی برای ایجاد اسناد و فایل های جدید نیاز است، بلکه روش عالی برای رشد بالقوه در آینده خواهد بود.
    نادیده گرفتن اهمیت وفاداری مشتری

    به عنوان صاحب یک کسب و کار جدید، شما نمی توانید اهمیت وفاداری مشتری را به اندازه کافی درک کنید. معیارهای زیادی وجود دارد که وفاداری کلی و حفظ پایداری مشتری را اندازه گیری می کنند. به طور مثال شما می توانید از مشتریان نظر سنجی کنید و یا به تجزیه و تحلیل فروش بپردازید، با این روش ها میزان وفاداری آنها را بسنجید و در صدد افزایش آن برآیید.
    با این حال برای شرکتی که تازه راه اندازی شده است، ایجاد علاقه و وفاداری در مشتری، در وهله ی اول، کار دشواری است. فضای اینترنت، مکان عالی برای شروع اکتشاف و بازاریابی برای مخاطبان خاص است، اما در این مورد، تبلیغات سنتی را نیز فراموش نکنید. رادیو، تلویزیون و حتی آگهی در مجلات و روزنامه ها نیز هنوز در شناساندن شما به مشتریان، کارآمد هستند، پس می توانید روی آنها نیز سرمایه گذاری کنید.
    تصمیم گیری بر مبنای عواطف و احساسات

    برای صاحبان کسب و کار شخصی، به خصوص آن دسته از آنهایی که به تازگی وارد این جریان شده اند، بسیار معمول است که تصمیمات حیاتی خود را بر پایه ی احساسات و عواطفشان، اتخاذ کنند. علاوه بر این ها، با توجه به غرور و هیجانی که این افراد در ابتدای کار دارند، احتمال در معرض خطر بودن هر نوع تصمیمی بالاست، چه برسد به اینکه احساسات شما نیز در آن دخیل باشد. متاسفانه، آنچه که اکنون برای کسب و کار خود می خواهید، ممکن است در بلند مدت کارا نباشد.
    در حالی که ممکن است در ابتدای امر، ایجاد تمایز بین تصمیماتی که با احساسات گرفته می شوند و تصمیمات منطقی، کار دشوار باشد، اما باید بدانید که احساسات شخصی در فرآیند تصمیم گیری برای موفقیت کامل استارتاپ، بسیار موثر است و باید توجه کرد که از این گونه تصمیمات اجتناب شود.
    چندین استراتژی وجود دارد که می توانید در استارتاپ خود بکار بسته و تصمیمات وابسته به احساس را کاهش دهید. به طور مثال در تصمیم گیری ها با افراد مورد اعتماد و صاحب نظر مشورت کنید. نظر همکاران، اعضای هیئت مدیره و یا حتی کارکنان خود را در نظر بگیرید. این نوع مشورت ها برای مقابله با چالش تصمیم گیری های احساسی راه گشا خواهد بود. همچنین زمان هایی که از نظر روحی در شرایط مناسبی نیستید، تصمیمات حیاتی و مهم نگیرید. تا جای ممکن تلاش کنید که در این شرایط تصمیمات خود را به تعویق بیاندازید.

    5 اشتباه رایج در استارتاپ های کوچک - رسانه موفقیت یوکن
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    آشنایی با اشتباهات کارآفرینی و جلوگیری از شکست استارتاپ

    اشتباهات رایج کارآفرینی می توانند استارتاپ شما را به نابودی بکشانند، راه اندازی یک کسب و کار نوپا به برنامه ریزی نیاز دارد؛ سپس باید با نظم اساسی، مطابق با برنامه ها حرکت کنید.کار کردن به عنوان بخشی از یک استارتاپ همیشه هیجان انگیز نیست؛ گاهی اوقات باید خودتان را وقف برنامه ها و پروسه ها کنید.اریس ریس در کتاب “استارتاپ نحیف” به خوبی این مساله را توضیح می دهد: “من از شکست ها وموفقیت هایم درس گرفته ام؛ همیشه خسته کننده ترین کارها، بیشترین اهمیت را دارند. موفقیت استارتاپ در نتیجه ژن های خوب حاصل نمی شود؛ بلکه می توان با دنبال کردن یک روند مناسب به آن دست یافت؛ این بدان معناست که می توان آن را آموخت، یعنی می توان آن را آموزش داد.”آشنایی با اشتباهات کارآفرینی و جلوگیری از شکست استارتاپاجتناب از اشتباهات رایج کارآفرینی یکی از گام های این روند رو به رشد است؛ در ادامه به معرفی برخی از اشتباهات رایج کارآفرینی می پردازیم.۱. صرفه جویی بیش از حد در پول یا ولخرجی

    یکی از اشتباهات رایج کارآفرینی با اهمیت، صرفه جویی بیش از اندازه، یا خرج کردن بیش از اندازه پول است. به عنوان یک کارآفرین، پول باید مهم ترین نگرانی شما باشد. جریان نقدی قبل از راه اندازی استارتاپ ها نزدیک به صفر است؛ بنابراین کسب درآمد و ذخیره کردن آن باید اصلی ترین اولویت شما باشد.دو طرز فکر در میان کارآفرینان رایج است: “باید پول خرج کنید تا به پول برسید” یا “من کمترین میزان پول را خرج می کنم تا زمانیکه به جریان نقدی مناسب برسم.”هر دو طرز فکر مخرب است؛ باید پول استارتاپ خود را هوشمندانه خرج کنید؛ اما از اینکه روی افراد یا محصولات با کیفیت سرمایه گذاری کنید، هراسی نداشته باشید. این روش در درازمدت کارایی بیشتری دارد.۲. تصور اینکه هیچ رقیب مستقیم یا اصلی ندارید

    هیجان راه اندازی یک کسب و کار نوپا یا محصول جدید باعث می شود که اغلب کارآفرینان تصور کنند که هیچ رقیب مستقیمی ندارند؛ در برخی موارد تصور می کنند که محصولی که تولید کرده اند، یک سر و گردن از محصولت موجود در بازار بهتر است.
    اما واقعیت این است که همیشه یک رقیب وجود دارد؛ مگراینکه یک محصول کاملا جدید اختراع کرده باشید. در غیر اینصورت، حتما کسب و کارهایی وجود دارند که بخشی از سهم بازار محصول شما را در اختیار داشته باشند. باید زمان صرف کرده و این رقیبان را به خوبی بشناسید؛ تفاوت ها و شباهت هایتان را بررسی کرده و آنها را بشناسید.۳. تصمیم گیری برای استخدام افراد بر مبنای هزینه

    یکی دیگر از اشتباهات رایج کارآفرینی که به مورد شماره ۱ مربوط است، استخدام نیروی کار بر مبنای هزینه ایست که به همراه دارند. این مساله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، به همین دلیل باید در یک مورد جداگانه به توضیح آن می پرداختیم. زمانی که سرمایه و پول کافی وجود ندارد، اولین هزینه ای که از آن می کاهید، پرداختی نیروی کار است. مشکل اینجاست که با این اشتباه، هزینه زیادی را در دراز مدت پرداخت می کنید.کارمندان یا مشاورانی که حقوق کمتری درخواست می کنند، اغلب دلیل قابل قبولی دارند؛ آنها به خوبی از پس وظایف برنیامده و به همین دلیل نیز حقوق بالایی دریافت نمی کنند؛ احتمالا مهارت کافی نداشته و با غیر قابل اعتماد هستند .۴. عدم تعیین اهداف دست یافتنی

    یکی از اشتباهات رایج کارآفرینی این است که اغلب به خاطر ایده بزرگی که دارند، غافلگیر شده و فراموش می کنند که باید برای آن برنامه ریزی کنند. اما واقعیت این است که باید اهداف دست یافتنی و واقع گرایانه تعیین کنید تا به موفقیت برسید.اهداف کوتاه و بلندمدت جداگانه ای را تعیین کرده و مقصد هر کدام از آنها را مشخص کنید. تنها گفتن اینکه “می خواهم در یک سال آینده به درآمد میلیون دلاری برسم” کافی نیست. یک هدف منطقی مشخص کرده و سپس هر کدام از گام های رسیدن به آن را تعیین کنید.

    ۵. نادیده گرفتن بازاریابی

    یک باور قدیمی و غلط وجود دارد که می گوید: “اگر آن را بسازید، مردم خودشان می آیند.” شاید این ویژگی در برخی موارد برای کارآفرینان جوابگو باشد؛ اما همیشه اینطور نیست. آنها تصور می کنند که محصولشان به اندازه ای متحول کننده است که به بازاریابی نیاز نداشته و مردم در مدت زمان کوتاهی آن را می شناسند.یکی دیگر از اشتباهات رایج کارآفرینی ، نادیده گرفتن بازاریابی است؛ کسب و کارهای نوپا باید بخش زیادی از سرمایه خود را برای بازاریابی هزینه کنند. این هزینه برای سئو، بازاریابی محتوا و یا تبلیغات پولی صرف می شود. توجه کنید که رقیبانتان سرمایه بازاریابی را در چه قسمت هایی هزینه می کنند؛ سپس از خودتان بپرسید که چطور می توانید از آنها متمایز شوید.۶. درآمدهای جانبی اندک

    درآمد یا سود جانبی در موفقیت استارتاپ شما نقش مهمی را بازی می کند. اگر سود جانبی اندکی دارید، ممکن است آینده کسب و کارتان را به خطر بیاندازید؛ شاید مجبور شوید که قیمت محصولات را افزایش دهید که برای هیچ کدام از مشتریانتان خوشایند نخواهد بود.دقیق تر به هزینه های تولید و عملی خود نگاه کرده و میزان انعطف پذیری آن را مشخص کنید. آیا در صورت لزوم می توانید این هزینه ها را کاهش دهید؟ اگر نه، پس باید یک درآمد جانبی پرسودتر داشته باشید تا هزینه های تحمیلی آینده را تامین کند.۷. فکر کردن به اینکه همه کارها را خودتان انجام می دهید

    بدیهی است که در زمان شروع هر کاری فکر می کنید می توانید تمامی کارها را خودتان انجام دهید؛ شما به خوبی از تمامی جنبه های محصولتان باخبر هستید و شاید تنها کسی باشید که اشتیاق زیادی برای موفقیت کسب و کار دارد.

    اما این روش به تخلیه انرژی شما منجر می شود؛ علاوه بر اینکه موفقیت شما را کاملا غیرممکن می کند. اگر یک مشاور خردمند و باتجربه یا یک مربی داشته باشید می توانید مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت را به سادگی و سریع تر طی کنید.۸. توقف به خاطر ترس از”چه میشد اگر…”

    رابرت اف کندی در جایی گفته است: “تنها کسانی که جرات شکست های بزرگ را دارند می توانند به بزرگترین ها برسند.” راه اندازی یک کسب و کار نوپا می تواند هولناک باشد؛ اما برای کسانی که قلب ضعیفی دارند مناسب نیست. ترس از شکست و رد شدن قابل درک است؛ اما اگر این ترس به توقف شما منجر شود، پس یکی از اشتباهات رایج کارآفرینی رامرتکب شده اید که به شکست کسب و کارتان ختم خواهد شد.۹. در اولویت قرار دادن محصول و نادیده گرفتن افراد

    زمانیکه محصول جدیدی تولید کرده و طرح کسب وکارتان را طراحی می کنید، حتما باید طرز فکر “حق با مشتری است” را در نظر بگیرید. بااینحال، بسیاری از کارآفرینان به شدت نگران درآمدزایی و پول هستند و کلید برقراری یک کسب و کار متداوم را گم می کنند. کارآفرینان باید به داشتن مشتریانی راضی و وفادار اهمیت بدهند که همیشه از آنها خرید می کنند.کارآفرینی کار ساده ای نیست و اشتباه کردن یکی از بخش های غیر قابل انکار آن است؛ اما این بدان معنا نیست که باید اشتباهات دیگران را تکرار کنید.
    آشنایی با اشتباهات کارآفرینی و جلوگیری از شکست استارتاپ - برسام
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    ۵ اشتباه رایج کارآفرینی که نباید تکرار شود

    اشتباه رایج کارآفرینی که هرگز نباید تکرار شود

    اگر شما مرتکب این ۵ اشتباه رایج کارآفرینی شوید چیزی که اول شبیه یک رویا بود به سرعت تبدیل به کابوس می‌شود. کارآفرینی اگر به درستی انجام شود می‌تواند نفوذ و سود شما را افزایش دهد و زندگی آسوده و میراثی ماندگار به وجود بیاورد. اما ساختن یک کسب و کار به‌ویژه در اقتصاد در حال ترمیم ما و با وجود رقابت شدید دشوار است.

    بسیاری از کارآفرین‌ها کسب و کارشان را بر پایه‌های سستی بنا می‌کنند. از توصیه‌های متداول ولی اثبات نشده پیروی می‌کنند. به جای تصمیم‌گیری بر‌اساس نظر مشتر‌ی‌ها بر پایه‌ی حدس و گمان تصمیم می‌گیرند. طولی نمی‌کشد موفقیت‌های به دست آمده از بین می‌رود و رشد کسب و کار متوقف می‌شود.
    اگر شما مرتکب این ۵ اشتباه رایج کارآفرینی شوید چیزی که اول شبیه یک رویا بود به سرعت تبدیل به کابوس می‌شود.
    ۱.از آمادگی برای اتفاقات غیر‌منتظره غافل نشوید.

    هر قدر هم که برنامه‌ی کسب و کارتان دقیق باشد. زندگی غافلگیرتان خواهد کرد. در شرایط اضطراری غیرمنتظره بقا یا نابودی کسب و کار شما به برنامه‌‌ای که برای شرایط بحرانی دارید بستگی دارد.
    برنامه‌ی مدیریت بحران شما باید شامل ذخایر نقدی باشد تا هزینه‌های پیش‌بینی نشده را پوشش بدهد. هم‌چنین باید دارای یک طرح عملکرد موقت تا بازگشت به حداکثر ظرفیت کار باشد. اگر تیم دارید، آن‌ها باید بدانند در دوره‌ی بحران چه کارهایی باید انجام شود. برای بهترین‌ها امیدوار باشید اما برای بدترین‌ها برنامه‌ریزی کنید.
    بسیاری از کسب وکارها به خاطر نابه‌سامانی و بی‌نظمی در شرایط بحرانی شکست خورده‌اند. در بحران‌های غیرمنتظره دشواری‌هایی وجود خواهد داشت ولی اگر طرح مدیریت بحران داشته باشید می‌توانید این دوره را پشت‌سر بگذارید.
    ۲.به جای امتحان چیزهایی که فکر می‌کنید درست است کارهایی را انجام دهید که:

    اتکا به تصورات‌تان درمورد چیزی که مشتری ممکن است به آن جواب بدهد خطرناک است. بله، ما باید مشتری‌های‌مان را درک کنیم ولی چیزی که آن‌ها را به خرید ترغیب می‌کند از طریق تحقیق و آزمون به دست می‌آید. این که یک کارآفرین دیگر با استفاده از یک استراتژی یا فرآیند موفق شده است به این معنی نیست که آن روش در کسب و کار شما هم جواب خواهد داد.
    پیروی کردن از توصیه‌های متداول یا احساسات درونی می‌تواند خطرآفرین باشد. ممکن است مشتریان فعلی یا آینده‌ی شما با تصورات شما متفاوت باشند. آزمودن به شما نشان می‌دهد چه ایده‌ای جواب می‌دهد و ارزش صرف وقت و منابع را دارد.
    ۳.سعی نکنید سوپرمن باشید و همه‌ی ‌کارها را به تنهایی انجام دهید.

    طبیعی است که بخواهید همه‌ی قسمت‌های کسب و کارتان را کنترل کنید. خیلی از ما برای بهترین بودن تلاش می‌کنیم. برای این که مطمئن شویم همه چیز همان‌طور است که می‌خواهیم کسی را آموزش نمی‌دهیم که کمک‌مان کند. وقت شما نباید برای مسایل پیش‌پا افتاده تلف شود.
    برای کمک گرفتن انتخاب‌های زیادی وجود دارد، یک کارورز، شریک، دستیار مجازی، یا کارمند. کارآفرینان باید وقت‌شان را بر استراتژی‌هایی که کسب و کارشان را توسعه می‌دهند متمرکز کنند. می‌توانید کارهای کوچک‌تر را به دیگران محول کنید تا ظرفیت بیش‌تری در کار و زندگی‌تان ایجاد کنید. تا زمانی‌که احساس راحتی کنید هر بار یک وظیفه‌ی کوچک را به دیگران بدهید.
    ۴.مغرور نشوید و به یادگرفتن ادامه دهید.

    زندگی و توسعه‌ی یک کسب و کار بسیار آسان می‌بود اگر هرآن چه لازم است را یک‌باره و برای همیشه یاد می‌گرفتیم. این واقعیت ندارد. رها کردن یادگیری فنون موثر، استراتژی‌های جدید، و روش‌های بهتر ساختن کسب و کار نسخه‌ای برای شکست است.
    کارآفرین افسانه‌ای برندان برچارد می‌گوید: “هر متخصصی قبل از هرچیز یک دانش‌آموز است.” دانش خود را ارتقا بدهید و قربانی اطلاعات اضافی و بیهوده نشوید. بهترین روش‌ها و استراتژی‌ها را مطالعه کنید و آن‌ها برای استفاده در کسب و کارتان بررسی کنید.
    ۵.برای دوری از اشتباهات کارآفرینی روی مسایل فرعی تمرکز نکنید.

    با وجود نورها و اشیای روشن و درخشان گمراه شدن و سپس نابودی آسان است. اگر متمرکز باشید تکنولوژی و اینترنت دانش نامحدودی در دسترس شما قرار می‌دهد. تکنیک‌ها و استراتژی‌هایی که برای یک کارآفرین دیگر اثربخش بوده ممکن است، حداقل در حال حاضر، برای شما مناسب نباشد، وقتی سعی می‌کنید از یک کارآفرین موفق تقلید کنید، ممکن است قدم در راه ناشناخته‌ای بگذارید که کمکی به پیشرفت کسب و کارتان نمی‌کند. روی هدف کسب و کارتان تمرکز کنید و استراتژی‌هایی به کار بگیرید که شما را به آن نزدیک می‌کند. نگاه کلی داشته باشید. با استراتژی‌هایی که فعلا برای شما مناسب نیست گمراه نشوید.
    هیچ‌کس کامل نیست. در مسیر کارآفرینی اشتباهات زیادی مرتکب خواهیم شد. آن‌هایی که موفق هستند به سرعت از اشتباهات‌شان درس می‌گیرند و آن را اصلاح می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که وجود یک مانع به معنی پایان کسب و کار یا بخشی از آن نیست. از تکرار اشتباهات رایج خودداری کنید. روی کارتان و مشتری‌های‌تان تمرکز کنید. موفق می‌شوید.
    https://bazdeh.org/%DB%B5-%D8%A7%D8%...%D8%AF-%D8%AA/
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    چهار اشتباه رایج کارآفرینان جوان

    من در سمت یک مربی و مشاور کارآفرینی، تا کنون به جوانان و دانشجویان زیادی اطلاع رسانی کرده ام.
    اصولاً بسیاری از کارآفرین های جوانی که تازه یک کسب و کار جدید را آغاز کرده اند، مرتکب چند اشتباه رایج می شوند.
    شما با درک این خطاها و عدم تکرار آنها، می توانید از تلف شدن زمان، انرژی و پول خود جلوگیری نمایید.
    اشتباه اول: صرف زمان بسیار بر توسعه محصول به جای فروش آن
    بسیاری از کارآفرینان جوان پیش از آن که محصول، کالا و ایده خود را در عمل پیاده کنند و فروش آن را محک بزنند، زمان زیادی را صرف پرورش آن در «آزمایشگاه» می کنند.
    ور رفتن افراطی با نمونه اولیه یک محصول و بررسی موشکافانه جوانب کار، یکی از اشتباه های رایج این حوزه به شمار می رود.
    محیط کسب و کار تفاوت های ماهوی با مدرسه و فضاهای آکادمیک دارد.
    مدرسه و دانشگاه جایی برای بحث و بررسی است ولی در عرصه بیزینس، عمل و اجرا حرف اصلی را می زند.
    هر چند در نگاه اول شاید دقت به ریزه کاری ها و تلاش برای بی عیب کردن محصول، امر پسندیده ای به چشم بیاید ولی فراموش نکنید که در جهان هیچ محصول کاملی وجود ندارد.
    شعار من این است: اول بفروشید، سپس بسازید.
    از این که کالای فعلی و موجود خود را جلوی مشتری بگذارید و سعی در فروش آن داشته باشید، نترسید.
    اگر شما هیچ فروشی نداشته باشید، در واقع هیچ کسب و کاری در کار نخواهد بود.
    به همین دلیل است که من یکی از طرفداران سرسخت ایده کارآفرینی ناب (Lean Startup) و MVP هستم که توسط اریک رایز (Eric Reis) معرفی شده است.
    MVP که مخفف Minimum Viable product است به معنای کمینه محصول پذیرفتنی می باشد و مفهومی که از آن درک می شود «محصول با حداقل های قابل قبول» است.
    به عبارت دیگر MVP یعنی یک محصول حداقلی که شما می توانید کارکرد آن را به مشتری نشان بدهید و وی حاضر است بابت آن به شما پول بدهد.
    کارآفرینی ناب (Lean Startup) هم مجموعه ای از فرایندها و روش ها است که برای راه اندازی سریع و کم هزینه توسط کارآفرینان استفاده می شود.
    اگر شما پیش از دریافت بازخورد از مشتری ها، زمان زیادی را برای تکمیل محصول خود صرف کنید، در واقع زمان گران بهای خویش را تا حدودی تلف کرده اید چرا که می توانستید آن را به گونه بسیار بهتری به کار برید؛ یعنی برقراری ارتباط با مشتری ها و کشف این نکته که آنها به دنبال چه نوع محصولی هستند که حاضرند بابتش پول بدهند.
    اشتباه دوم: ترس از این که شاید کسی ایده مرا بدزدد
    بسیاری از دانشجویان از ترس این که مبادا کسی ایده ابتکاری آنها را بدزدد، از عرضه محصول خود به عموم تعلل می ورزند.
    از این که محصول خود را برای تست ارائه کنید نترسید، حتی اگر گمان داشته باشید که این محصول هنوز آماده نیست و باید روی آن کار شود.
    چرا که در این خصوص شما با دو گروه از انسان ها روبرو خواهید شد: آدم های منفی باف می گویند که این محصول کارایی ندارد و اگر هم کار کند، به دردبخور نیست.
    آنهایی هم که محصول شما را می پسندند و جملات امیدوارکننده تحویل شما می دهند، آن قدر مشغله دارند که مجالی برای دزدیدن ایده شما و تجاری کردن آن در اختیار نداشته باشند.
    افتتاح یک شرکت، کار سخت و زمان بری است و افراد بسیار کمی پیدا می شوند که حاضر باشند بر یک ایده که هنوز میزان فروش و سوددهی آن مشخص نشده، کار کنند و وقت و سرمایه خود را صرف آن نمایند.
    ایده ها همه جا هستند ولی ایده هایی میلیون دلاری کم اند.
    اشتباه سوم: من مشتری هستم
    شما یک تولیدکننده و فروشنده هستید، نه یک مشتری.
    روش و فلسفه ای که شما در استفاده کردن از چیزهای مختلف دارید، الزاماً با روش و ایده مشتری های تان یکسان نیست.
    چه بسا شما دلیل خاصی برای خرید یک محصول داشته باشید و در عین حال کس دیگری همان محصول را به دلیل کاملاً متفاوتی خریداری نمایند.
    قرار نیست فکر همه با هم یکسان باشد.
    اجازه دهید مشتریان تان به شما بفهمانند که حاضرند بابت چه چیزی پول خرج کنند، سپس شما همان را بسازید و به آنها تحویل دهید.
    به همین دلیل اگر مردم مایل نیستند برای خرید محصول شما دست به جیب شوند، باید مدل ها و شیوه های دیگری را پیدا کنید.
    من در این خصوص معمولاً این روش را به دانشجویانم پیشنهاد می کنم: یک قدم به عقب بردارید، و به جای به راه انداختن یک کسب و کار پیچیده و پر از محاسبه، فقط بیرون بروید و چیزی بفروشید.
    یک محصول ارزان قیمت را که هزینه های شما را برمی گرداند، در معرض فروش قرار دهید.
    به فروختن عادت کنید زیرا کسب و کار و بیزینس حول محور فروش می چرخد.
    اشتباه چهارم: پول درآوردن از ایده نه از محصول
    آیا دوست دارید بدانید که کسب و کار شما در دنیای واقعیت چگونه خواهد بود؟
    بسیار خب، من راه ساده ای به شما نشان می دهم: یک ایمیل به چند تا از دوستان نزدیکتان بزنید و وضعیت بیزینس خود را در دو ماه آینده برای آنها شرح دهید.
    اگر شما در ایمیل خود از تعداد زیادی «می تواند»، «ممکن است»، «به یک حامی درست و حسابی نیاز دارد» و عباراتی از این دست استفاده کرده اید، بدانید که به احتمال زیاد شما با یک «پروژه» سروکار خواهید داشت و نه یک «بیزینس».
    وقتی از فروش سخن می گویید، گفته های شما حول چیزهایی که برای «فروش بیشتر» و «کسب درآمد بالاتر» به آنها نیاز دارید، می چرخد.
    در واقع شما از مرحله رویاپردازی، محاسبات و نقشه کشیدن ها خارج می شوید و به دنیای واقعیت پا می گذارید.
    اگر بیزینس شما واقعاً کار کند، هیجان ناشی از امکان درآمدزایی نامحدود، جای نیازهایی که شما برای فروش بیشتر احساس می کنید را خواهد گرفت.
    به نظر من، صحبت کردن درباره راه های مختلف پول در آوردن – قبل از این که مشخص شود مشتری های شما چگونه و بر اساس چه مشوق هایی دست به جیب می شوند – کاری زودهنگام و شتاب زده محسوب می شود.
    اول از سرویس و محصول خود پول دربیاورید، سپس به فکر درآمدزایی از افکار و ایده های خود باشید.

    چهار اشتباه رایج کارآفرینان جوان | مشاوره و آموزش بازاریابی دیجیتال
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    بسیاری از افراد هنگام شروع سفر کارآفرینانه شان به دنبال بهترین راه هستند، یعنی داشتن چرخه ای کوتاه و موفق که پر از تصمیمات درست و در جهت رسیدن به هدف باشد. همه افراد حین انجام کار تردیدهایی دارند، اما اکثر آنها فکر می کنند راهی که می روند، بهترین راه است. آنها معمولاً از دیدن تأثیرات بلندمدت ناتوان هستند.

    حقیقت این است که همه کارآفرینان مرتکب اشتباهات زیادی می شوند؛ برخی از این اشتباهات صدمه بیشتری به بودجه آنها می زنند و برخی دیگر نیز اثرات کمتری دارند، اما بزرگ ترین اشتباهات چطور؟ این اشتباه ها ثبت می شوند و دیگر هرگز نمی توان جبران شان کرد.



    ما معمولاً به خاطر کارهایی که نکرده ایم، خود را سرزنش می کنیم، اما باز هم در اشتباهیم؛ نرسیدن به موفقیت در کسب وکار، ممکن است به علت انجام دادن برخی کارها نیز باشد.

    به همین دلیل از ۱۲ کارآفرین درخواست کرده ایم درباره سه چیز برای مان حرف بزنند؛ بزرگ ترین اشتباهات شان، درس هایی که از این اشتباهات گرفته اند و اینکه چه دلیلی وجود دارد که دفعه بعد مرتکب آن نشوند.

    ۱- من تلاش می کردم همه کارها را خودم انجام دهم

    بزرگ ترین اشتباهی که مرتکب شدم، این بود که تلاش می کردم همه کارها را خودم انجام دهم. به جای اینکه بیرون بروم و با افراد جدید ملاقات کنم، ایده ها یم را به اشتراک بگذارم و فرصت های تازه ای برای خودم ایجاد کنم، در انزوا کار می کردم.

    هرچه در کسب وکارتان افراد بیشتری بشناسید، احتمالش بیشتر است که فرصت ها و ارتباطاتی پیدا کنید که به موفقیت سریع ترتان کمک کنند. اکنون تا جایی که می توانم با افراد مختلف ملاقات می کنم؛ از وبلاگ نویس ها و روزنامه نگاران تا تاجران و کارآفرینان محلی. شبکه بزرگی از ارتباطات، شروع کسب وکار جدید را بسیار ساده تر می کند.

    2- ما به جای اینکه مشکل را حل کنیم یا با متخصصی صحبت کنیم، کار را رها می کردیم

    یکی از اشتباهات بسیار بزرگی که من در کسب وکارم مرتکب شدم، زمانی بود که بیست وچندساله بودم و نخستین شرکتم را تاسیس کردم. این شرکت درواقع نوعی کارگزار ایجاد وب سایت و ارائه راه حل های تبلیغات الکترونیکی بود. من و شریکم هیچ چیز درباره وب سایت ها نمی دانستیم، اما برای فروش ایده های واقعاً خوبی داشتیم.

    در مدت بسیار کمی ما بیش از ۲۰۰ مشتری پیدا کردیم، اما مدیریت پروژه و راه حل های مان خوب پیش نمی رفتند، معمولاً قیمت بسیار پایین بود و وعده های بسیاری می دادیم. اشتباه ما این بود که کار را رها کردیم و شرکت را با قیمتی بسیار پایین به کارگزار بزرگ تری فروختیم.

    ما مشتری های خودمان را داشتیم و در کار فروش نیز موفق بودیم. من واقعاً خودمان را سرزنش می کنم که چرا قدری تلاش نکردیم، شاید همکاری با شریک سومی که در وب سایت ها تجربه داشت، ممکن بود به ما کمک کند. از آن زمان متوجه شدم که ایجاد یک کسب وکار به زمان زیادی نیاز دارد و همیشه از صفر شروع کردن راه حل مناسبی نیست. این درس بزرگی بود که من خیلی زود یاد گرفتم.

    3- من به همکاران قبلی ام فشار نمی آوردم که بیشتر کار کنند

    بزرگ ترین اشتباه من در کسب وکار این بود که ارزیابی لازم را انجام نمی دادم. همچنین من کار همکاران پیشینم را بررسی نمی کردم. درنتیجه بارها با مشکلات جدی روبه رو می شدم.

    این مسئله معمولاً برای بنیان گذارانی اتفاق می افتد که همکاران بازاریابی شان ارزش چندانی برای کار آنها قائل نیستند. بازاریاب ها گمان می کنند کارشان تنها زمانی آغاز می شود که چند ماه از سرمایه گذاری شما گذشته باشد و پس از آن با ورود به صحنه می توانند کار را تمام کنند.

    من چیزی حدود ۱۴ ماه از زندگی ام را به این شکل از دست دادم. خوشبختانه اکنون شریک فوق العاده ای برای بازاریابی پیدا کرده ام.

    4- من برای تأمین هزینه ها فقط روی مشتری ها حساب می کردم

    بزرگ ترین اشتباه من این بود که برای تأمین هزینه ها فقط به دنبال مشتری ها بودم و به فکر ساختن رابطه های قوی نبودم. این کار در وهله اول پول خوبی برای شما به همراه می آورد، اما ناراحتی ها و کژفهمی های زیادی نیز در ادامه ایجاد می کند. همچنین پول نمی تواند توان صرف شده تان را جبران کند و [لزوما] تجربه خوب یا کسب وکارهای بیشتری برای تان به همراه ندارد.

    5- من متوجه نبودم کسب وکار ایجاد کرده ام

    بزرگ ترین اشتباه من این بود که متوجه نبودم کسب وکاری آغاز کرده ام. زمانی که برای نخستین بار کسب وکار وبلاگی خود را راه انداختم، چیزی بیش از سرگرمی نبود و در نتیجه آن را چندان جدی نمی گرفتم؛ با وب سایت های نامناسبی کار را شروع کردم، اشتباهاتی در طراحی داشتم و… . این وضعیت باعث شد مجبور شوم کار را دوباره از ابتدا شروع کنم، چراکه بسیاری از افراد، من را ابتدا جدی نمی گرفتند.

    6- من کار را بدون وجود استراتژی روشن شروع کردم

    بزرگ ترین اشتباه من این بود که روی استراتژی ام تمرکز نکرده بودم و درنتیجه اسیر اتفاقاتی شده بودم که به صورت روزمره رخ می دادند. اگر استراتژی مستحکم و روشنی داشتم و آن را اولویت اول خود قرار می دادم، تعیین فعالیت هایی که در گام های بعد باید انجام می دادم، بسیار ساده تر می شد، اما من فقط به دنبال این بودم که کار را انجام دهم.

    بسیار مهم است که مسیر خود را درک کنید، بدانید چگونه تصمیم گیری و روی چیزی تمرکز کنید که برای گام بعدی بیشترین اهمیت را دارد. اکنون من ابتدای هر هفته زمانی را به بررسی استراتژی های ماهانه و هفتگی کسب وکارم اختصاص می دهم.

    7- من در ابتدا اتحاد خوبی ایجاد نکردم

    بزرگ ترین اشتباه من در زمان تأسیس شرکت این بود که اتحاد مناسبی ایجاد نکردم. شروع کسب وکاری تک نفره ابتدا کمی ارزان تر و ساده تر بود، اما دو سال بعد زمانی که ساختار شرکت را عوض کردم، زمان و پول بیشتری صرف این کار شد.

    8- من برای مدیریت مالی، به فرد کاملاً غریبه ای اعتماد کردم

    من ۱۸ کسب وکار داشتم، درنتیجه اشتباهات بسیار زیادی مرتکب شدم و درس های زیادی هم گرفتم. بزرگ ترین درسی که گرفتم، درباره اعتماد به فردی بود که حسابداری و مدیریت پرداخت های من را برعهده داشت. این فرد بیش از ۸هزار دلار از پول های من را دزدید. درسی که گرفتم، این بود که بدون بررسی پیشینه افراد هرگز به آنها اعتماد نکنم.

    9- من برای جهش، مدت زیادی صبر کردم

    بزرگ ترین اشتباه من این بود که برای جهش به دنیای کارآفرینی، بیش از حد صبر کردم. درواقع دلم می خواست پیش از شروع کار، همه چیز عالی باشد، اما راستش را بخواهید بهتر است کار را با هر چیزی که دارید، آغاز کنید و در طول مسیر تجربه اندوزی کنید. آن وقت می توانید با توجه به چیزهایی که یاد گرفته اید و بازخوردهایی که دریافت کرده اید، کارتان را بهبود بخشید.

    10- بهتر بود سماجت بیشتری به خرج می دادم

    بزرگ ترین اشتباه من در کسب وکار این بود که خیلی سریع کار را رها می کردم. در بسیاری از موارد ایده خوبی داشتم، چند ماه روی آن کار می کردم و پس از اینکه نتایج فوق العاده ای به دست نمی آمد، آن را رها می کردم. اگر واقعاً به چیزی باور دارید، باید با سماجت آن را دنبال کنید.

    ۱۱- در توسعه کارم عجله کردم و به همین علت ۲۰هزار دلار از دست دادم

    بزرگ ترین اشتباه من در کسب وکار که بیش از ۲۰هزار دلار برایم هزینه داشت، این بود که تلاش کردم خیلی زود افرادی را استخدام کنم و مقیاس کار را افزایش دهم. اوایل سال ۲۰۱۵ از طریق تبلیغات فیس بوکی، تی شرت می فروختم. چند کمپین موفق داشتم و فکر کردم اگر بتوانم تیم خوبی استخدام کنم، می توانم به سرعت مقیاس کار را افزایش دهم و پول خوبی به جیب بزنم.

    درنتیجه تصمیم گرفتم تیم کاملی برای خودم دست وپا کنم: مدیر پروژه، مدیر تبلیغات فیس بوکی، پژوهشگر و طراح گرافیک، اما کارها آنچنان که من فکر می کردم، پیش نرفت. درواقع مهارت لازم برای ارائه آموزش های مناسب به تیمم را نداشتم و درنهایت زمان بسیار زیادی صرف کاری شد که هرگز موفق نبود. میزان ضرر من قدری بالا بود و هر ماه چیزی حدود ۲ تا ۳هزار دلار از دست می دادم، درنتیجه بعد از شش ماه تصمیم گرفتم کار را تعطیل کنم. اگر بتوانم یک بار دیگر سراغ این کار بروم، ابتدا یک نفر را استخدام می کنم و پس از اینکه کار را یاد گرفت، نفر بعدی را استخدام می کنم.

    ۱۲- من برای تیمم، روی اعضای مناسبی سرمایه گذاری نکردم

    بزرگ ترین اشتباه من این بود که برای تیمم، روی اعضای مناسبی سرمایه گذاری نکردم. در ابتدای کار پولم را صرف محصولات و خدمات ارزان تر می کردم و نتایج ناامید کننده ای به دست می آمد، اما در ادامه کارم را با این فلسفه ادامه دادم؛«کاری را که خودتان در آن بهتر هستید، انجام دهید و بقیه را برون سپاری کنید». به این ترتیب شروع به استخدام افرادی کردم که کارشان در حوزه های مختلفِ کسب وکار از من بهتر بودند. این تغییری بود که کارم را متحول کرد.

    تفکرات نهایی

    برخی اشتباهات، بسیار بزرگ هستند و درنتیجه هزینه زیادی به شما تحمیل می کنند، به طوری که احساس می کنید دیگر نمی توانید آن را جبران کنید، اما فراز و فرود از بخش های طبیعی هر چرخه ای است: چه در زندگی و چه در کسب وکار. بعد از شکست، اشتیاق تان را برای ادامه کار از دست ندهید.

    اما در ذهن داشته باشید که اشتباه کردن بزرگ ترین مشکل شما نیست؛ باید تلاش زیادی کنید تا دیگر خود را سرزنش نکنید و بدون توجه به دوران سخت گذشته کار را ادامه دهید.

    • منبع: thenextweb
    • http://howbusiness.ir/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%D 8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B2/
+ پاسخ به موضوع
صفحه 1 از 4 123 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 37

موضوعات مشابه

  1. چرا موقع استخدام شخصیت کارمندان مهم‌تر از تخصص‌ آنهاست؟
    توسط SARA در انجمن سایر آموزش های استارتاپی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/04/11, 21:42
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/01/19, 08:23
  3. کدام زبان برنامه‌نویسی برای من مناسب‌تر است؟
    توسط SARA در انجمن مقاله های استارتاپی (مقالات)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/12/08, 16:34
  4. استارتاپ: حقوق رئیس‌تان چقدر است؟!
    توسط Free در انجمن خبرخوان سایت
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/11/26, 08:13
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/10/29, 20:34

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش