شرکت های نوپایی که بر پایه ی فناوری و تکنولوژی روز فعالیت می کنند و یا استارتاپ ها، معمولاً توسط مهندسان جوان و صاحب علم تاسیس و اداره می شوند. اگر خدمت یا محصول ارائه شده توسط آن ها به اندازه ی کافی برای بازار جذاب باشد، این شرکت ها با سرعت فراوانی مرحله ی رشد خود را طی کرده و در طول مدت زمان کوتاهی، از یک سازمان 3-4 نفره به یک سازمان 40-50 نفره تبدیل خواهند شد.
زمانی که شرکت موردنظر به یک سازمان بزرگ تبدیل می شود، کنترل حجم سفارشات و پروژه ها و همچنین کنترل کیفیت محصول و یا سرویس ارائه شده ممکن است به سادگی گذشته نباشد. با افزایش تعداد نیروهای انسانی هم، روش های جدیدی برای مدیریت آن ها موردنیاز است. به طور کلی با رشد سازمان، مسائل جدیدی به وجود می آید که علیرغم اینکه مدیران قبلی سازمان گمان می کنند قادر به حل همه ی مسائل پیش رو هستند، رسیدگی به همه ی آن ها، از عهده ی این مدیران، خارج است. از طرفی بازار، با شتاب بسیار زیادی در حال تغییر و تحول است و سازمان می بایست با همان سرعت، خود را با بازار موردنظر منطبق سازد چراکه هرگونه تعللی، صدمه و شکست جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.
اسپین آف (Spin Off) چیست؟

اسپین آف، در واقع یک استراتژی بسیار خوب برای سازمان هایی است که با سرعت نسبتاً قابل قبولی رشد کرده و قادر به مدیریت شرایط فعلی خود نیستند. اسپین آف زمانی اتفاق می افتد که یک کسب و کار بالغ، برای رسیدن به بهره وری هرچه بیشتر و تسهیل امور، بخشی از سازمان خود را واگذار کرده و یک نهاد مستقل ایجاد می کند. برای مثال، یک سازمان ممکن است، بخشی را که برای یک مدت طولانی، بازدهی و رشد مناسبی نداشته است، (به اصطلاح) اسپین آف کند و از این طریق تمرکز اصلی خود را بر روی محصول یا سرویسی بگذارد که به نظر زمینه ی رشد بیشتری خواهد داشت. معمولاً انتظار می رود شرکت هایی که از طریق اسپین آف از سازمان اصلی جدا می شوند، ارزش بسیار بیشتری نسبت به زمانی که جزئی از یک کسب و کار بزرگتر بوده اند، پیدا کنند. به طور خلاصه می توان گفت اسپین آف، خروج یک پروژه جدید ناشی از کارافرینی سازمانی از بدنه کسب و کار مادر است، که به نتایج قابل قبول اولیه رسیده باشد.

اسپین آف ها به دو دلیل عمده بوجود می آیند : 1. کارآفرینی سازمانی و دادن فرصت به افراد خلاق در سازمان که رشد کنند. 2. کم کردن لایه های مدیریتی یک سازمان.


در حال حاضر، اسپین آف موضوع بسیار معمولی برای سازمان ها محسوب می شود به طوری که در آمریکا، سالانه حدود 50 اسپین آف انجام می شود.


سرانجام شرکت های اسپین آف شده، چیست؟

یک شرکت درواقع با توزیع صد درصدی منافع مالکیتی خود در یکی از واحدهای کسب و کار، با عنوان سود سهام در میان سهامداران موجود خود، اسپین آف را شکل می دهد. برخی اوقات نیز با ارائه ی تخفیف و یا شرایط ویژه موجب می شود که سهامداران، سهام شرکت مادر را با سهام شرکت های اسپین آف شده، جابه جا کنند. برای مثال یک سرمایه گذار می تواند سهام 100دلاری شرکت مادر را با سهام 110 دلاری شرکت های اسپین آف شده، تعویض نماید.


اسپین آف ها، معمولاً بازده بسیار بیشتری برای سرمایه گذاران به دست خواهند آورد؛ چراکه این شرکت های تازه استقلال یافته می توانند به خوبی بر روی محصول و یا سرویس قابل ارائه ی خود تمرکز کرده و اغلب با حمایت شرکت مادر، به بازده بسیار خوبی برسند.
جنبه های مثبت و منفی اسپین آف

به طور کلی استراتژی اسپین آف، کمک بسیار بزرگی به شرکت های مادر است تا از این طریق بتوانند حضور مؤثرتری در بازارهای رقابتی داشته و به سود تجاری بیشتری دست یابند. از جمله دلایلی که به کسب و کارها توصیه می شود به این استراتژی رو بیاورند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
  1. کاهش خطر “عدم تمرکز تیم پروژه” به دلیل مسائل و اولویت های کسب و کار مادر
  2. لزوم استقلال مدیریتی و مالی و ایجاد امکان تحلیل هزینه/فایده شفاف تر پروژه
  3. ایجاد امکان رشد متناسب با ظرفیت واقعی پروژه بدون در نظر گرفتن سیاستهای انبساطی یا انقباضی کسب و کار مادر

در کنار همه ی این موارد مفید، نباید جنبه های منفی این استراتژی را از یاد برد. برای مثال اگر سهامداران شرکت مادر، تمایلی به تصاحب سهام شرکت های اسپین آف شده نداشته باشند (تنها به این دلیل که ممکن است با معیارهای سرمایه گذاری آن ها منطبق نباشد)، سهام این شرکت ها در طول مدت کوتاهی افت خواهد کرد. علیرغم اینکه این استراتژی می تواند در طولانی مدت، تاثیرات مثبت زیادی برای شرکت مادر و شرکت های اسپین آف شده داشته باشد، ولی تاثیرات منفی احتمالی را نیز باید در نظر گرفت.
از جمله نمونه های این استراتژی، می توان به اسپین آف PayPal از شرکت eBay در سال 2014 و یا اسپین آف TripAdvisor از شرکت Expedia در سال 2011 اشاره کرد.



https://isfahanplus.ir/%da%86%d9%87-...1%d9%86%d8%af/