تعیین یک نقطه زمانی دقیق برای لحظه ای که تناسب تاثیر و نقش مهم ترین عوامل اقتصادی تغییر یافته، دشوار است اما شواهد فزاینده ای از افت چشمگیر عملکرد کسب و کارهایی که در عصر صنعتی تاسیس شدند و با اصول آن کار می کنند وجود دارد. همزمان، رشد انفجاری عصر اطلاعات غیر قابل چشم پوشی است. چنانچه به عملکرد شرکت هایی که برای قرن های متمادی شریان حیاتی اقتصاد بوده اند نگاه کنیم، روندهای نگران کننده ای خواهیم دید. شاخص انتقال (The Shift Index) که توسط موسسه The Deloitte Center for the Edge تدوین شده، به یک افت ۷۵ درصدی در نرخ بازگشت دارایی (ROA; Return on Asset) شرکت های آمریکایی در ۴۵ سال گذشته و با وجود افزایش قابل توجه بهره وری نیروی کار اشاره می کند. در همین حین طول عمر موفقیت پیشروهای بازار نیز به شدت کوتاه شده و برای شرکت هایی که در شاخص S&P 500 جای میگیرند تا ۸۰ درصد کاهش یافته است.
در ۱۵ سال گذشته بخش عمده ای از رشد اقتصادی و اشتغال در امریکا از سوی شرکت های تکنولوژی مانند Apple، Amazon، Google، Salesforce، VMware، Facebook، Twitter، Groupon و Zynga ایجاد شده است. جالب است در میان این نمونه ها، شرکت Apple که در سال ۱۹۷۷ ایجاد شده بود تنها بعد از ورود مجدد استیو جابز در سال ۱۹۹۷ بازآفرینی شد و به این نقش مثبت خود در اقتصاد رسید. آنچه در Apple رخ داد نمونه ای از کارآفرینی برافکن تکنولوژی است که در ادامه به خلق iPhone, iPad و نرم افزارهای آن و به طور کلی اکوسیستم انحصاری اپل منجر شد. این مجموعه اقدامات اپل را از یک شرکت در حال ورشکستگی به شرکتی با بیشترین ارزش بازار سرمایه جهان تبدیل کرد به نحوی که ارزش کل آن طی تنها ۵ سال گذشته بیش از ۴ برابر شده است. برای مقایسه این اعداد را در نظر بگیرید: کل تولید ناخالص سرانه در امریکا ۱۵ تریلیون دلار است. این ۹ شرکت اشاره شده که در ۱۵ سال پیش یا وجود نداشتند و یا به چشم نمی آمدند روی هم رفته یک تریلیون دلار ثروت جدید خلق کرده اند. آیا این روند استارتاپ های چند میلیارد دلاری که جهت گیری اقتصاد جهانی را تغییر داده است ادامه خواهد یافت؟ در مجموعه نوشتارهایی که در ادامه عنوان می شود خواهیم دید که شواهد بسیاری به یک جواب مثبت قاطع می رسند. رشد انفجاری استارتاپ ها آنچنان جدی و واقعی است که نشریه اکونومیست چندی پیش آن را به انفجارهای زمین شناسی تشبیه کرده که در تکامل حیات نقش اساسی بازی کرده اند.


انسان ها دوران گذار میان دوران های اقتصادی اساسی را به خوبی در نمی یابند اما وقتی این گذار رخ می دهد همه جوانب جامعه تغییر می کند. دولت، کسب و کار، سیستم مالی، تحصیلات، سلامتی، انرژی، تکنولوژی، هنر و علوم همه و همه تغییر می یابند. در واقع بسیاری از تاریخ شناسان ادعا می کنند تنها سه دوره گذار از این دست در دوران حیات انسان رخ داده است: ۱. تغذیه به باغبانی ۲. باغبانی به کشاورزی ۳. کشاورزی به صنعتی سازی. انقلاب صنعتی آخرین تحول اساسی اجتماعی بود که با روشنفکری علمی که به دنبال آن آمد مدرنیته حاصل شد. با دو میلیارد مشترک اینترنت پرسرعت و یک میلیارد تلفن همراه هوشمند، ابزار و زیرساخت های لازم برای شکوفایی عصر اطلاعات مهیا شده است. این شکوفایی می رود که نه تنها عرصه تکنولوژی بلکه تمامی جنبه های زندگی اجتماعی را نیز دستخوش تغییر کند. پس نقش کارآفرینان تکنولوژی از هر زمان دیگری مهم تر است. هر روز روشنتر می شود که کارآفرینی در زمینه فناوری موتور اصلی رشد در این دوران اقتصادی خواهد بود.

بسیاری از مردم بر اساس تجربه حباب دات کام در ۱۵ سال پیش و چندین رکود اقتصادی پس از آن اینچنین میپندارند که سرنوشت مشابهی در انتظار رونق فناوری کنونی است. اگر چه این طبیعت بشر است که آینده را با تشبیه به گذشته پیش بینی کند، اما این روش تفکر وقتی شتاب تغییرات به شدت زیاد است و اصول اقتصادی نیز در حال تحول هستند، کارایی چندانی ندارد. پس بهتر است به جای اینکه رونق کنونی را به عنوان نشانه ای از ورشکستگی آتی ببینیم، آن را به منادی خلق ثروت در بلند مدت و در دهه های آتی تعبیر کنیم. در عین حال نباید خلق نمایی ثروت در دهه های آینده موجب خوش بینی افسارگسیخته شود. گذار از یک دوره به دوره دیگر همراه با دوره های خطرناک تغییر است که می تواند جامعه را به نا آرامی بکشاند و یا با بردباری و پذیرش به رشد آن منجر شود. ما باید در عین محتاط بودن در جهت کنار گذاشتن عادات عصر صنعتی خود و موسسات و کسب و کارها و شغل ها و فرهنگی که با این دوران با آن خو کرده ایم، شجاع باشیم.
دشواری این نوع تغییر انکارناپذیر است. سازگاری با شرایط جدید به معنای دور ریختن بسیاری از چیزهای آشنا و راحت قبلی است. اما اگر بتوانیم مهارت های جدید، باورها و ارزش های متناسب با عصر اطلاعات را کسب کنیم، آنگاه می توانیم به ثمره کامل این دوره برسیم. انقلاب صنعتی به همراه خود ثروت و رفاهی که در تاریخ بشر نمونه آن وجود نداشت را به ارمغان آورد. در سال ۱۷۵۰ کل ثروت جهان ۱۲۵ میلیارد دلار تخمین زده می شود در حالی که امروزه ثروت جهان در حدود ۷۰ تریلیون دلار براورد می شود. اما واقعیت سخت این است که استراتژی، ذهنیت و رفتارهای عصر صنعتی که ما را تا به اینجا رسانده بیش از این کارایی ندارد و ما را به پیشرفت بیشتر نمی رساند.
برای گذر موفق به عصر اطلاعات بسیاری از مکانیسم های اقتصادی جامعه باید بازآفرینی شود. اگر انطباق نیابیم و بسیاری از داشته های در حال منقضی شدن خود را دور نریزیم آنگاه ممکن است روزهای تاریک رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ باز گردد. برای پرهیز از این سرنوشت، باید گذشته را رها کنیم و به آینده بنگریم.

منبع: economist

https://isfahanplus.ir/%d8%a2%db%8c%...%db%8c-%d8%a8/