استیو زمانی عزم خود را جزم کرد تا رویای خود را دنبال کند. هدف او راه اندازی یک پیتزافروشی بود که فقط از مواد اولیه ارگانیک استفاده می کرد و سعی داشت با تاکید بر میزان سالم بودن غذای عرضه شده، حداکثر مشتری را جذب کند. استیو برای راه اندازی این رستوران، به دانش آشپزی و هنر تهیه به موقع مواد اولیه متکی بود و تعدادی افراد جوان را هم برای انجام کارها استخدام کرد. هر چه باشد پس از سه سال نداشتن یک شغل ثابت، این ایده می توانست تغییر بزرگی در زندگی وی به وجود آورد. در همان زمان، کارن که یک استاد دانشگاه در رشته شیمی بود متوجه یک فرصت استثنایی شد. با توجه به آخرین یافته های علم شیمی که او با آن آشنا بود، امکان ساخت صفحات تولید برق خورشیدی با ضخامت یک کاغذ امکان پذیر گشته بود. برای اجرای این طرح نیاز به همکاری افراد متخصص زیاد و بودجه قابل توجهی بود که باید از طریق جذب سرمایه گذاران تهیه شود. اجرای این ایده منجر به تغییر در نحوه استفاده از انرژی در بسیاری از نقاط شده و برای دهها و شاید صدها متخصص شغل ایجاد می کند. همچنین در صورت راه اندازی خط تولید، کارگران زیادی هم به استخدام در می آیند.
چرا کارآفرین ها تفاوت دارند؟

همانگونه که از این دو مثال کوتاه برداشت می شود، دو رویکرد متفاوت نسبت به کارآفرینی در جامعه وجود دارد. دسته اول که به راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط (SME: Small and Medium Enterprises) منجر می شود و مشابه آنچه که استیو داستان ما در سر می پروراند به ایجاد یک کسب و کار محلی و تعدادی شغل با درامد متوسط منتج می شود. دسته دوم اما به راه اندازی شرکت های بزرگ و ورود به بازارهای جهانی و رقابت بین المللی منتج می شود و کارآفرینی بر اساس نوآوری (IDE: Innovation Driven Entrepreneurship) نام دارد. از نظر تحقیقات اجتماعی و اقتصادی، وجود هر دو دسته کارآفرینی ذکر شده در جامعه مفید و ضروری است و همچنین دولت باید از هر دو آنها حمایت کند. اگر چه دسته کسب و کارهای کوچک و متوسط منجر به خلق تعداد کمتری شغل می شود اما ریسک آن بسیار کمتر است و با احتمال زیادی در صورت مدیریت مناسب، قادر به حیات خواهد بود. از آن سو، رقابت در صحنه جهانی انرژی و تولید صفحات خورشیدی، پیشنهاد مدل کسب و کار جدید برای مقرون به صرفه ساختن استفاده از آن، رقابت فنی با کشورهای پیشرو در این زمینه و غیره کار ساده ای نیست و احتمال دارد تلاش در این راستا شکست خورده و هیچ شغلی ایجاد نشود. کارآفرینی بر اساس نوآوری چندان وابستگی به محل شرکت نداشته و برای بقا، نیاز به استفاده از تخصص های موجود در هر جایی از جهان دارد. اما اکثر فعالیت های مرتبط با کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک، محلی بوده و منجر به اشتغال افراد بومی می شود.

جدول زیر مقایسه ای از این دو دسته کارآفرینی ارائه می دهد؛
کارآفرینی بر پایه نوآوری IDE کارآفرینی بر پایه ایجاد SME
تمرکز بر بازارهای جهانی تمرکز بر بازارهای محلی و منطقه ای
شرکت بر پایه نوعی نوآوری استوار است که به آن مزیت رقابتی منحصر بفردی می دهد نوآوری برای ایجاد و رشد کسب و کار ضروری نیست و داشتن یک مزیت منحصر بفرد رقابتی حیاتی نمی باشد
شغل ها قابل جابجایی هستند و لزومی به اینکه به صورت محلی انجام شوند وجود ندارد شغل ها قابل جابجایی نبوده و در محل کسب و کار ایجاد می شوند
مالکیت شرکت ها متنوع است و طیفی از تامین کنندگان سرمایه جزو مالکان شرکت خواهند بود معمولا کسب و کارهای خانوادگی بوده و سرمایه جذب شده از خارج این حلقه خانوادگی، اندک می باشد
شرکت در ابتدای کار فقط هزینه داشته و درامدی ندارد. اما در صورت موفقیت، دارای رشد نمایی خواهد بود. چنانچه پولی در شرکت سرمایه گذاری شود، نتایج آن فورا قابل مشاهده نخواهد بود شرکت معمولا به صورت خطی رشد می کند. در صورت سرمایه گذاری بیشتر بر روی شرکت، رشد درامد آن در کوتاه مدت قابل مشاهده است
اهمیت این تفاوت و تمایز در چیست؟

آنچه که موجب اهمیت داشتن درک و شناخت این تمایز میان فعالیت های کارآفرینی می شود، سیاست های حمایتی متفاوت و متناسبی است که باید از سوی دولت ها در پاسخ به هر دسته، اتخاذ گردد. مسلما حمایت های مورد نیاز شرکت های نوآور با کسب و کارهای خرد یکسان نیست و باید تفکیک مناسبی صورت گیرد. نمونه شکست خورده ای از سیاست های ترکیبی که هر دو گروه را هدف گرفته در ایتالیا پیاده شده که در مراجع پایانی به مقاله ای در بررسی آن اشاره شده است۱. همچنین بازه زمانی و روش های تعیین اثربخشی و ارزیابی حمایت های ارائه شده به این دو نوع کارآفرینی متفاوت است. حمایت از کارآفرینی SME دارای نتایج زودبازده بوده و مورد علاقه سیاست گذاران است. زیرا تاثیر آن به سرعت در حمایت مردمی از آنها قابل رویت خواهد بود. از سوی دیگر، حمایت از شرکت های مبتنی بر نوآوری، در مقیاس کلان شغل های بیشتری ایجاد می کند و خلق ثروت بیشتری به دنبال خواهد داشت اما نیازمند سرمایه گذاری بلندمدت و ایجاد ساختارهای گسترده است که این ویژگی ها از دیدگاه بخشی از مسوولین دولتی چندان مطلوب نیست.

  1. Stacy Meichtry and Deborah Ball, “Culture Built on Family Firms Tests Italy’s Plan for Growth,” The Wall Street Journal, November 14, 2011



منبع:A TALE OF TWO ENTREPRENEURS: Understanding Differences in the Types of Entrepreneurship in the Economy, By KAUFFMAN
Foundation

https://isfahanplus.ir/%d8%af%d8%a7%...1%db%8c%d9%86/