سنجه‌ها ابزاری برای تحلیل موفقیت و سلامت استارتاپ ها هستند. باید توجه داشته باشید که در هر مرحله از فرآیند و حیات یک استارتاپ، که شامل مرحله همخوانی مساله و راه‌حل (Problem – Solution Fit)، مرحله همخوانی محصول و بازار (Product – Market Fit) و مرحله گسترش پذیری(Scale) می باشد، می بایست بر روی برخی از این سنجه‌ها تمرکز داشته باشید.
دو نوع سنجه وجود دارد:

1- سنجه‌های عملی
2- سنجه‌های فریبنده
1: سنجه‌های عملی، سنجه‌هایی هستند که به تصمیم‌گیری‌ های شما کمک کرده و باید آن ها را دنبال کنید. این سنجه ها می توانند عملکردهای خاص و قابل تکرار را به صورت نتیجه ای قابل اندازه گیری به هم ارتباط دهند. سنجه های عملی، قابل دسترس، قابل تفکیک و قابل انجام هستند. علاوه براین، مهم است که سنجه ها در دوره های زمانی مختلف قابل مقایسه و قابل فهم برای تیم کسب و کار و سهام داران باشند. یک سنجه خوب معمولا یک ضریب دارد اما در راس این موارد، سنجه به شدت تحت تاثیر رفتار تیم و پاسخ به این پرسش است که تیم چه کارهای متفاوتی انجام خواهد داد. به این دلیل ضروری است که سنجه ها به مجموعه اهداف واضح لین استارتاپ مرتبط شوند. 2: سنجه‌های فریبنده، سنجه‌هایی هستند که موجب می‌شوند حس بهتری نسبت به کارتان پیدا کنید و در مقابل سنجه های عملی قرار می گیرند، اما هیچ ارزش واقعی برای کسب و کار شما ندارند.


چه قبول کنیم یا نکنیم، همه دوست داریم خودنمایی کنیم. مثلاً دوست داریم به دوستانمان بگوییم که وب سایت ما هفته گذشته 500 هزار بازدید داشته و این رقم عالی است (یک سنجه فریبنده). سنجه‌های فریبنده در استارتاپ‌ها جایگاهی دارند و زمانی که می خواهید اغراق کنید کاربرد دارند. با این کار افرادی که اهمیت چندانی به پیشرفت استارتاپ شما نمی‌دهند را تحت تأثیر قرار دهید.
اما زمانی که بخواهید داده ها شما را به حرکت وادارند و در مورد تصمیماتتان آگاهی داده و اجازه دهند استارتاپ شما هوشمندانه تر مدیریت شود، باید سنجه های عملی را به کار گیرید.
سنجه ها اغلب براساس گزارش های قیف خرید و آنالیزهای کوهورت اندازه گیری می شوند. گزارش قیف خرید به صورتی طراحی شده است که شما می توانید گزارش دوره ای معینی را انتخاب کنید، برخی از وقایع کلیدی مشخص در قیف خرید نشان داده شده است. وقایع کلیدی در قیف خرید عبارتند از: جذب، فعال سازی و فروش. برای آنالیزهای پیشرفته تر باید قیف خرید و آنالیزهای کوهورت در کنار هم قرار بگیرند.


آنالیز کوهورت

آنالیز کوهورت براساس ویژگی هایی که تمایل داریم به کاربران اختصاص دهیم طراحی شده است. معمول ترین ویژگی هایی که برای آنالیز کوهورت اختصاص داده می شود عبارت است از: زمان شروع استفاده از محصول، جنس(مرد و زن بودن)، سیستم عامل و مواردی از این قبیل. ما می توانیم آنالیز کوهورت را با گروه های دیگر مقایسه کرده و تفاوت ها را در قیف خرید مشاهده کنیم. برای مثال: چه تعداد مشتری بالقوه، فعال شده و محصولی را در این هفته در مقایسه با هفته پیش و یا هر زمان دیگری که مایل باشیم بررسی کنیم، خریداری کرده اند.

آنالیز کوهورت به این دلیل مهم است که با توسعه سریع محصول جدید، کاربرانی که در هفته اول از محصول استفاده می کنند، در مقایسه با کسانی که هفته بعد از محصول استفاده کرده اند تجربه یکسانی ندارند. طراحی کوهورت شما را قادر می سازد تا سنجه های مختلفی را با جزییاتی شامل درآمد – نرخ ریزش (churn rate) – توسعه ویروسی بین کاربران و سایر سنجه های مهم را بررسی کنید.
بررسی سنجه ها به این دلیل مهم است که استارتاپ ها باید تمام قوانین کلیدی مدیریت داده های آماری را در نظر بگیرند. به عبارت دیگر باید داده ها را شفاف و نرمال نگه دارند و این داده ها را با توجه به انحراف های بزرگتر، اِلِمان های فصلی و سایر بی نظمی ها تصحیح کنند.

نکته
در انجام این کار مهم است که بدانید غرق شدن استارتاپ ها در داده هایی که نمی دانند چگونه تفسیر کنند بدتر از این است که داده ای جمع آوری نکنند.

به این دلیل زمانی که سنجه ها را اندازه گیری می کنیم بسیار مهم است که در هر مرحله از رشد استارتاپ ها یکی از مهم ترین سنجه ها را انتخاب کنند. این امر منجر به نگه داشتن نظم و تمرکز در استارتاپ می شود. تمرکز یکی از مهم ترین عوامل موفقیت هر استارتاپی است.
یک استارتاپ می بایست یک سنجه مهم، حیاتی و الهام بخش را که بیانگر موفقیت است را بتواند تشخیص دهد و انتخاب کند، این سنجه باید بیشتر سوالات مهم و حیاتی مدل کسب و کار را پاسخ دهد و کم و زیاد شدن آن، پیشرفت و پسرفت استارتاپ را نشان دهد. نتیجه گیری
فرمول تمرکز درست برای یک استارتاپ این است که تیم استارتاپی باید یک تا دو هدف ویژه، یک سنجه، لیستی از فعالیت هایی که منجر به اهداف کسب و کاری می شوند (ما همیشه باید در مورد این فعالیت ها بر اساس فیدبک های بازار انعطاف پذیر باشیم) را داشته باشد و درنهایت تعیین بازه زمانی واقعی برای این کار مهم است.
ضروری است که درک کنیم که داشتن یک الی دو هدف بهتر از داشتن 3 تا 5 هدف و حتی هدف های بیشتر است.

تشخیص سنجه های عملی و فریبنده:

  • ساده‌ترین راه برای اینکه تشخیص دهید یک سنجه عملی است یا فریبنده این است که از خود بپرسید “من بر اساس نتایج این سنجه چه کاری را می توانم به نحو دیگری انجام دهم؟”. برای مثال مدیران خیلی اوقات می‌پرسند “کدام رسانه اجتماعی بیشترین ترافیک را برای ما فراهم می کند؟”. بنابراین ممکن است تصمیم بگیرید تعداد کل بازدید کنندگان یکتا را که از طریق Twitter می آیند دنبال کنید. اما این یک سنجه فریبنده است.
    اگر در مورد تعداد کل ثبت نام های تؤام با پرداختی که از Twitter می آیند سوال کنید بهتر است. اما برای عملی بودن سنجه، بهترین راه این است که نرخ تبدیل ثبت نامی که از ترافیک Twitter می آید را دنبال کنید و آن را با نرخ تبدیل ثبت نامی که از ترافیک Facebook می آید، مقایسه کنید.
    با این سنجه ها می توانید تصمیم بگیرید بیشترین زمان را برای چه پلتفرمی صرف کنید.
    به عنوان یک قانون، اگر یک سنجه، یک عدد مطلق باشد که همیشه در حال افزایش است، تقریباً می توانید مطمئن باشید که یک سنجه فریبنده است. اگر سنجه، یک نرخ تبدیل باشد، مقایسه پذیر بوده و برای کسب و کار خاصی معنی دار باشد، به احتمال زیاد یک سنجه عملی است.



https://isfahanplus.ir/key-metrics-measuring/