✍️دکتر مرتضی عباد

یه سری تناقض ها هست بین اقتصاد خرد و کلان.

مثلا پس انداز: اگر خانوارها پس انداز کنن ثروتمند میشن ولی پس انداز خانوارها در سطح کلان باعث فقیرتر شدن اقتصاد می شود(پول کنز می شود).

در شرایط تورمی هم این تناقض نمود پیدا میکند: خانوارها به صورت خرد دنبال راهی برای حفظ ارزش دارایی خودشان هستند که در سطح کلان باعث افزایش تورم و تشدید سقوط پول ملی می شود.

نمی شود ملت را بابت تلاششان برای حفظ دارایی ها و پس اندازشان سرزنش کرد، نباید کار در سطح کلان به اینجا میرسید، اینکه بیاییم بگیم روانی است و حباب هست و کار یه عده ای سودجو و رانتخوار هست آدرس غلط دادن هست، هر اتفاقی در سطح خرد می افتد عاملش غلط بودن سیاست های کلان هست.

هی هم نگید بلژیک فلان بود، هلند بهمان بود، فلان کشور ملکه گفت نخرید، نخریدن خوب شد و از اینا، ملکه و فلکه رو ول کن، اونجا اگه ملت یه ماه نخریدن چون به بعد یه ماه امید داشتن ولی اینجا شما یه دورنمای روشن بده تا ملت آروم بشن، وقتی رییس بانک مرکزی ات از ۵ تا تصمیمش ۴ تاش فول بود الان هم میگه دیگه نمی دونم چیکار کنم!!!، چه انتظاری داری مردم اعتماد کنن.

تو همین تلگرام من شاید بالای ۵۰۰ پیام هست که آقا من بیست میلیون، سی میلیون، ۵۰ میلیون دارم که همه پس انداز و زندگیمه چیکار کنم نابود نشه؟ اینا درده، غمه، ستمه، عاملش هم تصمیماتی است که اقتصاد رو کشوند به اینجا.