✍️ ست گادین


وقتی دوازده سالم بود ، صدتا کتاب کمیک با خودم به اردوی تابستونی بردم که قطعا زیاده روی بود !

وقتی کسی می خواست یکیشو ازم قرض بگیره ، می‌گفتم : « البته ، بفرمایید » .

در عرض یک هفته ، همه اون ها ناپدید شدند و من بقیه ی تابستون رو دست خالی موندم .

فکر نمی کردم همچین اتفاقی بیوفته ، در واقع می گفتم کلاً همچین چیزی غیرممکنه ، اما حالا در اول آوریل ۲۰۱۸ ، بعد از انتشار کلی پست وبلاگی ، ۱۸ تا کتاب و چندین پروژه و کتاب الکترونیک و ویدیو و پادکست ، کاملاً از « ایده » تخلیه شدم ! چه ایده ی بزرگ ، چه کوچیک . همه شون رفتند . مصرف شدند .

چیزی برام باقی نمونده .

همیشه باور داشتم که خلاقیت بازتولید میشه ، یک ایده منجر به تولید دوتا دیگه میشه . باور داشتم احتکار ایده ها ، خودخواهی و حماقته . ارتباطات بیشتر باعث ارزش آفرینی بیشتر و اونم باعث خلاقیت بیشتر میشه . یک سیکل فضیلت برای همه نسل ها .

و حالا من اینجام ، شانزدهمین آوریل از این وبلاگ و بالاخره صفر . خالی .

اثری از هیچ چیزی که رنگ و بوی یک ایده ی جدید یا بینش جامع یا الهام باشه در من باقی نمونده . هیچ حرف تازه ای ندارم که بتونه شما رو فوری برای یک کار مهم تحریک کنه . حتی نمی دونم برای شام چی درست کنم .

هشدار دهنده است .

💡ظاهراً بطور کلی ، هر کسی هفت یا هشت هزار ایده به ذهنش میرسه . کاش اینو زودتر می دونستم . شاید اون موقع محتاط تر بودم . احتکار شون می کردم . با دقت ازشون نگهداری می کردم !
مواظب باشید ایده هاتون رو هدر ندید .

ترجمه : مصطفی منبری