استارتاپ نسخه کوچکتر شرکت بزرگ نیست

سفری هزاران کیلومتری با یک گام آغاز می‌شود – لائوتزو
اگر مقالات دانشگاهی یا مجلات مدیریتی را بخوانید، ممکن است به این نتیجه برسید که شرکت‌های بزرگ و مدل‌های کسب و کارشان را لک لک آورده است. (اشاره به فیلم قسمتی ابری پیکساز)
کودکان، نوجوانان و بزرگ‌سالان
در قرون وسطی کودکان نسخه کوچکتر بزرگ‌سالان در نظر گرفته می‌شدند. امروزه می‌دانیم که چرخه عمر انسان پیچیده‌تر است؛ کودکان فقط بزرگسالان کوچک نیستند، و نوجوانان نیز به همین صورت کودکان بزرگ نیستند. در عوض هر کدام مرحله‌ای یکتا از بزرگ‌شدن است به همراه رفتار خاص خود، روش فکر کردن، فیزیولوژی و … .
همین امر نیز برای استارت آپ ها و شرکت‌ها صادق است.
در گذشته بیشتر ادبیات مدیریتی (و کسب و کار) چرخه عمر سازمانی که برای سازمان‌های بزرگ کاربرد داشت را برای استارت‌آپ ها هم مناسب می‌دانستند و تفاوت را فقط در اندازه یا زمان می‌دیدند.
من نشان می‌دهم همینکه یک استارت آپ گسترش پذیر از گاراژ به یک گوگل تبدیل به می‌شود، پیشرفتش در سه مرحله مجزا پیش می‌رود که هر مرحله نشان دهنده مجموعه‌ی یکتایی از چالش‌ها و تصمیم‌ها است، و هر مرحله نیازمند منابع، مهارت‌ها و استراتژی‌ بسیار متفاوت است.

بگذارید به دو مرحله نخست نگاه دقیق‌تری بیندازیم.
مرحله ۱: استارت آپ گسترش‌پذیر
استارت آپ گسترش پذیر از روز اول طوری طراحی شده که تبدیل به شرکت بزرگ شود. پایه‌گذاران باور دارند که ایده بزرگی دارند- ایده‌ای که می‌تواند به درآمد ۱۰۰ میلیون دلار در سال یا بیشتر برسد- این کار را یا با توفندگی در بازار موجود و گرفتن مشتریان از شرکت‌های موجود و یا با خلق بازاری جدید انجام می‌دهد. استارتاپ های گسترش‌پذیر با استفاده از همه‌ی منابع بیرونی موجود دنبال فراهم کردن بازگشت قابل قبول به پایه‌گذاران و سرمایه‌گذاران خود هستند .
کارآفرینانی که استارتاپی را مدیریت کرده‌اند می‌دانند که استارتاپ ها نسخه کوچکی از شرکت‌های بزرگ نیستند. آنها در هر چیز ممکن متفاوت هستند، از هدف گرفته تا سنجش، از کارکنان تا فرهنگ. مهارت‌ها، فرآیندها، کارکنان یا استراتژی‌های خیلی کمی هستند که در استارتاپ کار می‌دهند و در شرکت‌های تثبیت شده بزرگ هم موفق هستند و البته برعکس، چرا که استارتاپ موجودیت سازمانی متفاوتی دارد نسبت به شرکت بزرگ تثبیت شده.
بنابراین:
الف) استارتآپ به اصول مدیریتی، کارکنان و استراتژی‌های متفاوتی نسبت به شرکت بزرگ تثبیت شده نیاز دارد.
ب) هر نصیحتی که برای شرکت‌های بزرگ تثبیت شده (خوب) است برای رشد و مدیریت استارتاپ ها بی‌ربط، منحرف‌کننده و احتمالا مخرب است.
رفتن از اینجا به آنجا
اگر از مدیر عامل یک استارتاپ بخواهید که دیاگرامی بکشد که نشان دهنده چگونگی تبدیل استارتاپش به شرکت بزرگ باشد، احتمالا با یک خط ساده مواجه خواهید شد که از «اینجا هستیم» و به «اینجا می‌رویم» ختم می‌شود.
همه فعالیت‌های استارتاپ گسترش‌پذیر از جمله مشتری سازی، ساخت چابک، چرخش‌ها، یافتن تکرارپذیری، گسترش، مدل کسب و کار، تیم سازی و … درون باکس سمت چپ قرار می‌گیرد. در مدل ساده شده روزی که استارتآپ به همخوانی محصول/ بازار می‌رسد، آن‌ استارتاپ احتمالا همه‌ی فعالیت‌های استارتآپی خود را قطع می‌کند و به شکل معجزه آسایی «شرکت بزرگ» می‌شود؛ با به‌کار گفتن مجموعه کاملا جدیدی از مهارت‌ها، اجرا کردن مدل کسب و کار شناخته شده و مشخص، شروع به تولید سود و تبدیل شدن به پول برای پایه‌گذارن و سرمایه ‌گذارانش می‌کند.
از آن‌جا که می‌دانیم دنیا اینگونه کار نمی‌کند، پرسش این است که «فرآیندی که استارتاپ را به شرکت بزرگ تبدیل می‌کند چیست؟»
گام ۲: دگردیسی- گذار
هر کارآفرینی که به اندازه کافی موفق (خوش شانس) بوده تا استارتآپش را به شرکت بزرگ رشد دهد (تبدیل کند)، می‌داند که این فرآیند گذار خطی ساده‌ای نیست بلکه یک دگردیسی است. استارتاپ ها پیش از آنکه به سازمانی بزرگ تبدیل شوند از مرحله‌ای به روشنی تعریف شده و آشفته می‌گذرند.
و یک بار دیگر مهارت‌ها، فرآیندها، کارکنان یا استراتژی‌های خیلی کمی هستند که در استارتآپ گسترش‌پذیر یا در شرکت بزرگ تثبیت شده کار می‌دهند و در این مرحله گذار هم موفق هستند.
دوره گذار بین استارتآپ و شرکت، موجودیت سازمانی متفاوتی دارد نسبت به استارتاپ یا سازمان بزرگ. با وجود اینکه آن دیگر استارتاپ گسترش پذیر مرحله آغازین نیست ولی هنوز شرکت بزرگ هم نیست.
این مرحله‌ی «اخراج پایه‌گذاران» است. (روشن است که همه‌ی شرکت‌ها این کار را نمی‌کنند)
خلاصه
رده‌بندی جدید برای فهم اینکه چگونه استارتآپ ها رشد می‌کنند و به شرکت بزرگ تبدیل می‌شوند شبیه این است:
هر مرحله موجودیت کسب و کار متفاوتی دارد با نیازهای مدیریتی متفاوت.
رونوشت از استارتاپ نسخه کوچکتر شرکت بزرگ نیست