یک سال پیش در چنین روزی برای شروع یک کار جدید از شغل راحت قبلی‌ام جدا شدم. مدت ها ذهنم درگیر این موضوع بود، اما همیشه به خاطر تردید و احساس امنیتی که به خاطر دریافت حقوقم داشتم این افکار را نادیده می گرفتم؛ اما سرانجام در اکتبر گذشته به این دنیای ناشناخته قدم گذاشتم و از این بابت از همکاران خیال‌پرداز خود به خاطر الهام بخشی و تشویق تشکر می‌کنم و با این ذهنیت لندن را به مقصد سانفرانسیسکو ترک کردم.
ابتکار و نوآوری به هر اقدام جدید و مشهورانه گویند و هرگز همان چیزی نیست که انتظارش را دارید.
این‌یک سفر اکتشافی شخصی و حرفه‌ای در مورد خود شما و مشتری‌ها و مدل تجارتتان می‌باشد. در این فرآیند یک خط و مسیر مستقیم به‌سوی موفقیت وجود ندارد، بلکه این‌یک آزمون و تجربه و چالشی است که شخص با آن درگیر است.
امروزه در شهر توکیو در محله Ryoan-ji در یک معبد باغی وجود دارد که فقط چهارده ستون از پانزده ستون آن را در یک‌لحظه می توان مشاهده کرد. می‌گویند فقط از طریق آگاهی و روشن بینی، شخص می‌تواند همه پانزده ستون را در یک نگاه مشاهده کند.
فکر کردم اینجا بهترین محل برای مروری بر یک سال گذشته‌ام است.


  • شفافیت تخیل مهم است.

یک بینش روشن، زمینه را برای همه بخش های دیگر آماده می‌سازد تا این فرآیند و رؤیا به حقیقت بپیوندد. اینکه چگونه با مسائل تخیلی ارتباط برقرار کنیم بسیار مهم است وقتی تخیل و اندیشه خود را به روشنی بیان کنیم مردم به راحتی می توانند با آن ارتباط برقرار کنند و جذب شوند.
تخیل همچنین مشخص می‌کند چه چیزی بیشترین اهمیت را دارد تا بتوانیم اولویت‌بندی داشته باشیم و بدانیم در کجا می‌توانیم سرمایه‌گذاری کنیم. مکرار از خودم می‌پرسم آیا این موضوع در حال کمک کردن به من است تا به‌سوی تخیل و اندیشه‌ام حرکت کنم یا خیر.

  • موفقیت در افق‌های کاری خود را در چند زمان مشخص و تعریف کنید.

در شرایط تردید شدید، احتیاج به سازوکاری دارم تا تصمیمات مهمی بگیرم. گاهی راحت است که دور خود بچرخی و زمان را از دست بدهی و خودت را قانع کنی که من در حال پیشرفت هستم. هر تجربه و آزمونی که به‌خوبی اجراشده، قبل از شروع با یک موفقیت تعریف‌نشده آغاز می‌شود.
من یک سیر منظم برای ارزیابی شرایط هدف بر روی افق‌های چند زمانه (یک هفته –یک ماه – سه ماه – شش ماه – دو سال) و دورنماهای (شخصی –تجاری – مشتری – بازار) دارم. این مسئله باعث می‌شود تا مدیریت محکم، منظم و خوب در عملیات حاکم باشد.

  • چنانچه شرکای تجاری‌تان صد در صد متعهد نیستند با یکدیگر ادامه ندهید.

چنانچه گروه دارای انتظارات همسو نیست یا یکی از اعضا دریافت که واقعیت آن نیست که فکر می‌کرد، بهترین راه این است که موقعیت را بپذیرد و از گروه جداشده، راه خود را ادامه دهد. اعضایی از گروه که کاملاً متعهد نیستند می‌توانند باعث تصمیم‌گیری ضعیف شوند و دیگران را متأثر نمایند.
ابتکار یک تجربه آموزنده می‌باشد، بسیاری از آن‌ها را فقط در شروع کار می‌توانید متوجه شوید.
درست وقتی در اولین تماس با مشتری هیچ طرح تجاری ندارید، همین موضوع پیش‌فرض شخصی را به همراه می آورد و یک ابتکار می‌شود. شکست سریع، ارزان و زود یک موفقیت ارزش دهنده است.

  • سخت‌کوش باش تا خودآگاه باشی

من آموخته‌ام که درک کنم چه چیزی را دوست دارم یا ندارم. کجا احتیاج به کمک دارم؟ خلأهای من کجا هستند؟ چگونه می‌توانم آن‌ها را پرکنم؟ هیچ‌کس نمی‌تواند در همه جنبه‌های زندگی یا شغلی سبقت بگیرد. راه درست این است که توانایی‌ها را افزایش دهیم و ضعف‌ها را مدیریت نماییم. اگر با حسابداری درگیر هستید یک حسابدار استخدام کنید و اگر از وبلاگ نویسی لذت می‌برید، وبلاگ بنویسید. ازآنچه نیاز است که انجام شود چشم‌پوشی نکنید زیرا شما یا آن‌ها را دوست ندارید و یا درک نمی‌کنید، در غیر این صورت به شما صدمه می‌زند.

  • شک و گمان خود را بپذیرید و به خود اعتماد داشته باشید.

به‌صورت مرتب از خود سؤالاتی چرا من؟ می‌پرسم. آیا من چیزی را که نیاز هست دارم تا آن کار را انجام دهم. آیا باید شغل، دوستان و این شهر را ترک کنم؟ یا این ایده‌ بد است. این افکار در ذهن شما بیشتر ازآنچه شما فکر کنید در ذهن بیشتر مردم جریان دارد. سؤال و جواب می‌تواند مفید باشد ولی تجزیه‌وتحلیل بیش‌ازحد هم خیلی مفید نیست

  • ابتکار یعنی پذیرفتنی بدون اعتماد به‌عنوان روشی از زندگی

همیشه پستی‌وبلندی‌هایی وجود دارد. برای غلبه بر این موضوع من روشی دارم که آن را یک چارت یا برنامه کنترل احساسی می‌نامم. پیروزی‌ها را جشن می‌گیرم اما آن‌چنان خوشحال نمی‌شوم. به همین ترتیب وقتی شکست‌ها اتفاق می‌افتد سرخورده و ناراحت نمی‌شوم، بلکه آموخته‌هایم را جمع می‌کنم و به کار کردن ادامه می‌دهم. استقامت و پشتکار تنها عامل موفقیت می‌باشد.

  • شغل‌های دیگر این سطح از رشد تجربی را ارائه نمی‌کنند.

من به یک کشور جدیدی نقل‌مکان کردم، شغلی را با یک فرهنگ کاری جدید شروع کردم و روش جدیدی از سیستم مالیاتی را آموختم! جنبه‌هایی از کسب‌وکار را انجام دادم که قبلاً هرگز انجام نداده بودم، شامل بازاریابی دیجیتال، حسابداری، عملیات تجارت، فرآیند خرید، قانون‌گذاری شرکت و سیاست‌های مراقبت بهداشت. مهارت‌های جدیدی را به‌صورت عملی آموختم، چیزهایی را در خود کشف کردم که هرگز از وجود آن‌ها خبر نداشتم (خوب و بد) اما بسیار عالی بود. هیچ شغل دیگری تا این حد به من تجربه نداده بود.

  • هر چیزی را در ابتدا دستی انجام دهید و سپس تصمیم بگیرید چه چیزی را به‌صورت ماشینی اجرا کنید

هنگامی‌که یک سازنده بودم خیلی زود درس‌هایی را از ماشینی کردن امور آموختم. ماشینی کردن شمارا از فرآیند دور نموده و مانع از آموختن بیشتر می‌شود. وقتی چگونگی عملکرد یک شغل را تجربه می‌کنید درک می‌کنید که چگونه کار می‌کند درنتیجه زمینه‌هایی را ایجاد می‌کنید تا تصمیمات بهتری در مورد منابع خارجی، ماشینی کردن یا توقف همه آن‌ها اتخاذ نمایید. انجام کارها به شکل دستی به من کمک می‌کند تا آن زمینه‌ها را به وجود بیاورم و فرآیند آن را درک کنم. سپس می‌توانم تصمیم بگیرم که چگونه عمل کنیم تا به‌سوی جلو حرکت کنیم.

  • یک یا چند رهبر پیدا کنید.

من و نه هیچ‌کس دیگری همه جواب‌ها را نمی‌دانند، حتی مرشیدین و رهبران هم همه جواب‌ها را ندارند، اما بهترین آن‌ها می‌دانند. نقش آن‌ها این نیست که همه جواب‌ها را فراهم کنند بلکه کمک می‌کنند تا ما سؤالات بهتری از خودمان، مسیری که می‌رویم و هدف از شغلمان را بپرسیم.
من انسان خوشبختی بوده‌ام که افراد بزرگ بسیاری را داشته‌ام که در طی سال گذشته کلمات تشویق‌آمیز و نصایح خود را با من به اشتراک گذاشته‌اند. با تشکر از همه آن‌هایی که وقت خود را صرف کمک به من کرده اند.

  • برای همکاری، مشورت و پشتیبانی گروه معتمد کوچکی داشته باشید.

وجود گروه کوچکی از افراد را که ایده‌ها، فرضیه‌ها و افکار بی‌ارزش مرا مورد بررسی قرار دهند را تحسین می‌نمایم و مورداحترام قرار می‌دهم. کمک‌های اجتماعی، احساسی و پشتیبانی عملیاتی آن‌ها حیاتی است.
گروه من با چند نفر در کانال اجتماعی Slack – group شروع کردند. یکدیگر را کمک و تشویق نمودیم و در همه نوع ابتکار و نوآوری همکاری نمودیم. این شبکه انسانی هست که هرگز نمی‌توانیم بدون تغییر شرایط خود کشف نماییم.

  • شبکه شما یک منبع بزرگ موقعیت و رشد تجارت می‌باشد.

شبکه شخصی من یک منبع با توان مخفی می‌باشد که حداقل دو بار مرا نجات داده است. ساختن و پرورش دادن شبکه‌ انسانی یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌هایی است که انجام داده‌ام. به دنبال افراد علاقه‌مند با ذهنی باز و علاقه‌مند به یادگیری باشید زیرا آینده متعلق به گروه‌هایی نظیر این افراد است. افرادی که از کار کردن با آن‌ها لذت برده‌ایم همان‌هایی هستند که می‌خواهیم کار را درآیندِه با آن‌ها ادامه دهیم. این رابطه کاری باارزش است زیرا پیدا کردن این افراد مشکل است. ‌

  • فقط به یک روش اتکا نکنید، روش‌های زیادی وجود دارد.

اکثر مردم به اشتباهی معتقدند که فقط یک روش برای موفقیت وجود دارد و آن شامل معارفه، ملاقات و معامله می‌باشد و روش دیگری وجود ندارد.
ابتکار برای زندگی و زندگی برای رشد از طریق تجارب آموزنده می‌باشد. بعضی وقت‌ها چیزهایی را که من امتحان کرده‌ام مفید بودند بعضی وقت‌ها هم نبودند. باید روحیه خود را حفظ کنید و خستگی را از خود برانید، خود را برای روش‌های دیگر که بعد از بهبود روحی شروع می‌شود آماده کنید زیرا تا زمانی که نفس می‌کشید شکست نخواهید خورد بلکه مطمئن باشید چیزی را برای روش بعدی آموخته‌اید.
امروز خودم را در یک باغ در کیوتو یافته‌ام و فردا سال دوم اقامتم را شروع می‌کنم.

ترجمه شده از:
A Retrospective On Entrepreneurship At One


http://ideo.sharif.ir/blog/3983/%d9%...4%d8%ae%d8%b5/