14
چگونه این ۱۲ استارتاپ در ماه های اخیر از بین رفتند؟‎

استارتاپ شو در مرداد ۶, ۱۳۹۴
دسته بندی
برچسب






این مطلب به قلم مایک سالیوان است و توسط خانوم زهرا حقگو اختصاصا برای استارتاپ شو ترجمه شده است.
امروز باخبر شدیم که استارتاپ خدمات نظافتی “هوم جوی” تا پایان جولای بسته خواهد شد. شرکت با مشکلات مالی و ۴ دادخواست مبنی براینکه کارگران “هوم جوی” باید به صورت قراردادی در نظر گرفته شوند یا کارمندان رسمی، احاطه شده بودند.
بسیاری از استارتاپ ها داستان های مشابهی دارند؛ مشکلات مالی، اختلاف نظرات بین بنیانگذاران، تفاوت دیدگاه ها، محصول نامتناسب با بازار و غیره.
گاهی ما آنقدر بر روی استارتاپ ها و کمک های مالی جدید وقت میگذاریم که همه به جز مهمترین شکست استارتاپ‌ها را نادیده میگیریم. حداقل ۱۲ استارتاپ در سه ماهه اخیر اعلام شکست کرده اند و تنها یکی از آن ها – سیکرت – کمی خبرساز شد. در ادامه ماجرای آنها را میخوانیم.
ماه ژوئیه
Gugo
این شرکت خدمات خود را به عنوان “پایگاه‌ گروه‌ محور هوش اجتماعی” توصیف میکرد. به عبارت دیگر یک شبکه اجتماعی بود که در زمینه معامله محصولات و پیشنهاد رویدادهای محلی خدمت میکرد. یک پل اجتماعی بین کاربران و برندها. با اینکه ترکیب ناجوری از چند چیز به نظر میرسد ولی به گفته بنیانگذاران ایده تشکیل‌دهنده مشکل اصلی آن نبود.
شرکت علت نابودی‌اش را اینگونه بیان میکند ” مخالفت های بنیانگذاران با یکدیگر که منجر به از دست رفتن سرمایه شد.” درواقع یکی از بنیانگذاران در زمینه تکنولوژی مهارت بالایی داشت درحالی که دیگری اینگونه نبود. بنیانگذار بامهارت احساس میکرد که وی همه کارها را برعهده دارد در صورتی که تنها ۵۰ درصد سهام شرکت به نام او بود. این موقعیت در این پست بلاگ، به همراه بایدها و نبایدهایی، به طور کامل توضیح داده شده است.
Lumos
این شرکت کلیدهای الکترونیکی هوشمندی ساخته بود که از یادگیری دستگاه استفاده میکرد. آن‌ها تنها به نور و دکمه های دستگاه نیاز داشتند تا اولویت کاربر را بفهمند. بنیانگذاران دلیل شکست را اینگونه بیان کردند ” دست بالا گرفتن یادگیری دستگاه و دست کم گرفتن تلاش برای تبدیل یک نمونه اولیه به سخت افزاری که کاملا کار کند” در پایان بنیانگذاران بسیار ترسیدند و سعی کردند شرکت را از بحران خارج کنند که موفق نشدند. یاش کوتاک در بلاگ ” ۵ دلیل که استارتاپ اینترنت اشیا من شکست خورد” گفت: ” ساختن یک استارتاپ موفق مشکل است.ساختن یک استارتاپ سخت افزاری ده برابر سخت تر است.”
Rate My Speech
“به سخنرانی من امتیاز بده” هم مشکلی اساسی داشت. این استارتاپ سرویسی برای کمک به مردم برای ارتقای مهارت های کلامی‌شان در جمع بود. مردم میتوانستند سخنرانی آزمایشی خود را بارگزاری کنند و انجمنی به آنها برای ارتقای آن کمک میکرد. ولی در نهایت مشخص شد که این استارتاپ، سرویس مناسبی برای کمک به ارتقای توانایی‌های مردم در این زمینه نیست. رسیدن به تعداد کاربران مناسب، چیزی بود که این استارتاپ هیچگاه به آن نرسید. ” کمبود راهکارهای مناسب، نبود یک تیم واقعی، اعتماد به نفس بالای مردم” را آتیلا زیگتی از دلایل شکست آن برشمرد.
زیگتی گفت: “محورهای اصلی بسیاری وجود داشت، بدون هیچ مسیر مشخصی که بیش از چند هفته به آن پرداخته شود. تیم پراکنده بود، ما تنها یک ایده اولیه خام بدون هیچ محصول جذابی داشتیم و نتوانستیم تعداد قابل توجهی کاربر را جذب کنیم.” Reward Me
“به من جایزه بده” یک پایگاه صادقانه برای رستوران ها و بازرگانان است. این شرکت سرمایه ای یک میلیون دلاری در بانک داشت ولی این پول خردمندانه خرج نشد و سعی آن‌ها بر این بود که به سرعت توسعه پیدا کنند. به نقل از یکی از بنیانگذاران به نام جون لویزا “ما با اینکه روی کاغذ پیشرفت عظیمی داشتیم ولی با آزمون و خطا پیش رفتیم و هیچوقت یک محصول پایدار یا یک شبکه کسب مشتری مقیاس پذیر ایجاد نکردیم.”
UDesign
به گفته یو دیزاین برنامه اش اجازه میدهد” لباس‌های زنانه با طرح‌هایی زیبا با گوشی خود ایجاد کرده و بخرید ” .سفارش از ساخت به تولید لباس از طریق تلفن همراه‌تان. “ما به ایده اصلی خود وفادار نبودیم و اجازه دادیم خرج و مخارجمان از کنترل خارج شود.”یکی از بنیانگذاران ایراد کار را اینگونه بیان میکند” کار شرکت به اینجا ختم شد که پول بسیاری بر روی مدل ها و ویدیوهای تبلیغاتی خرج کرد و میخواست بدون تقاضایی برای محصولش، خود را بالا بکشد.” این موضوع در واقع این پیچیده تر از این حرف هاست و به طور کامل در این بلاگ توضیح داده شده است.
Fastr
این استارتاپ میخواست “واتساپی برای خدمات مشتری”باشد. آن‌ها با نمایندگان خدمات مشتری و مشتریان شرکت‌ها درباره یک پایگاه پیام رسانی چندکاره ارتباط برقرار کردند . ولی به گفته یکی از بنیانگذاران خدمات مشتری بهترین بازار برای پایگاه آن‌ها نبود. این ایده روی کاغذ خوب به نظر میرسید: اینجا مکان دوم شرکت است.این استارتاپ متوجه شد محصولش برای برندهای بزرگ مناسب نیست. ممکن است شرکت ها این ایده که باید با سایر برندها در یک پیام رسان ظاهر شوند را رد کنند و ترجیح دهند تا برنامه پیام رسان انحصاری خودشان را داشته باشند.
ماه می
Allmyapps
این استارتاپ به گفته خودش ” اولین فروشگاه برنامه برای سیستم عامل ویندوز بود که باعث میشد به راحتی نرم افزارها را پیدا، نصب و بروزرسانی کرد.” خب شاید، ولی استارتاپ نتوانست سرمایه کافی را برای ادامه کار پیدا کند.همان طور که بنیانگذار آن در این پست توضیح میدهد. به نقل از موسس و مدیرعامل آن، تیبالد ” هرچند ما تبدیل به فروشگاه شماره یک برنامه‌های ویندوز نشدیم ولی چیزهای بسیاری را در این حین یاد گرفتیم.”
BitShuva Radio
شرکت سرویس را اینگونه توصیف میکند ” جعبه پاندورایی برای قراردادن ژانرهای موسیقی و گروه‌های سبک ایندی”.
به راستی این تمام چیزی ست که لازم است گفته شود؛ ولی این چگونگی شکست آنها از زبان جودیث هیمانگو است ” کسب و کار شکست خورده ما شبیه یک نرم افزار شخصی سازی شده بود. درحالی که میبایست یک پایگاه باشد .”
Wattage
شرکت فقط با بی پولی مواجه شد، جیمی بل در این پست بلاگ این موضوع را گفت. این استارتاپ برای این ساخته شده بود تا مردم عادی بتوانند “سخت‌افزار شخصی‌سازی‌شده در مرورگر خود بسازند” ولی محتوای این استارتاپ همیشه کمی گیج‌کننده بود. آن ها میخواستند فروشگاهی کاملا تازه برای افرادی که میخواهند سریعا سخت‌افزاری را طراحی و عرضه کنند، بسازند. خود شرکت به سادگی دلیل عدم جذب سرمایه را بیان میکند” چرا سرمایه گذاران باید پول بسیاری را روی شرکتی که به دنبال بازار نامعین است، سرمایه گذاری کنند؟ ” (راهنمایی: این کار را نخواهند کرد!)
ماه آپریل
Secret
“راز” رسما در ژانویه ۲۰۱۴ راه‌اندازی شد و قرار بود محلی باشد که کاربران میتوانستند رازهایشان را مخفیانه منتشر کنند. دیوید بیتو، بنیانگذار راز، در آخرین پست بلاگ دلیل بسته شدن شرکت را اینگونه بیان میکند” متاسفانه راز آن دیدگاه مد نظر مرا در زمان تاسیس شرکت ارائه نمیکند. پس من فکر میکنم این تصمیم درستی از طرف من، سرمایه گذاران و تیم ما است.” در واقع راز پول خوبی از چند سرمایه گذار معروف جذب کرد ولی محبوبیت آن تنها ۱۰ ماه طول کشید و سریعا کنار گذاشته شد.
Bluebird
“پرنده آبی” شبیه اسکوئراسپیس با نرم‌افزارها و قالب‌های متن‌باز بود. بنیانگذارا آن جاش سامنز ” مشکلات مالی و کنترل های اجرایی به همراه مدیریت ناکارآمد” را دلیل بسته شدن شرکت بیان کرد .
Kolos
میتوان گفت “کولوس” اولین فرمان ساخته شده برای بازی های سبک مسابقه‌‌ای آی‌پد بود. ایده بدی نبود، ولی معلوم شد که مردم به آن علاقه‌‌ای ندارند. به گفته بنیانگذار ساکن بلغارستانی آن، ایوایلو کالبوردژیو، ” چیزی نبود که مردم بخواهند” چندان هم غافلگیرکننده نیست. در کنار یک آی‌پد باکیفیت و براق، فرمان “کولوس” بزرگ و مشکی و کلفت به نظر میرسد. نمیتوانم بگویم که این ایده چه قدر موفق بود. کالبوردژیو دلایل نابودی کولوس را در یک پست بلاگ بیان کرده است.

رمز کارآفرینان موفق | استارتاپ شو