🔹اغلب افراد فکر می‌کنند که استارت آپ دقیقاً هم‌معنی با یک #شرکت کوچک است و این دو هیچ فرقی با هم ندارند. در حالی که #حقیقت این است که این دو تفاوت‌های اساسی و مهمی با هم دارند.

🔸برای سال‌ها #سرمایه_گذاران بر این تصور بودند که استارت‌آپ‌ها نسخه کوچک شرکت‌های بزرگ هستند، این مسأله باعث بروز #مشکلاتی می‌شد چراکه بین استارت‌آپ، شرکت‌های کوچک و شرکت‌های بزرگ تفاوت‌های #ایدئولوژیک زیادی وجود دارد که موجب ایجاد تفاوت در #بودجه_بندی، راهبرد و اداره کلی این شرکت‌ها می‌شود.

🔹از زمانی که یک شخص استارت‌آپی را آغاز می‌کند، او تنها نمی‌خواد #رئیس خود باشد، بلکه در #تلاش است فعالیتش را به وسعت #جهان، گسترش دهد. یک استارت‌آپی #باور دارد که می‌تواند #صنعت را دچار حرکت کند، #مشتریان جدیدی #جذب کند و یا حتی بازار #رقابتی جدیدی تولید کند. و این همان نکته‌ای است که استارت‌آپ را از یک شرکت یا #تجارت کوچک متمایز می‌کند. در نتیجه #نیروی محرکه ای در پس هر کدام از این دو است متفاوت می‌شود. #هدف مؤسس استارت‌آپ مختل کردن #بازار از طریق یک روش مقیاس‌پذیر و تاثیرگذار است در حالی‌که تمام هدف یک تجارت کوچک داشتن بازار #محلی امن است. لذا استارت‌آپ در پی ایجاد یک روش تجارتی مقیاس‌پذیر (قابل توسعه در جهان) و قابل تکرار است.

🔸در نتیجه هر استارت‌آپ سه عملکرد اساسی خواهد داشت:

1⃣ ارائه‌ای از یک چشم‌انداز از یک #محصول با مجموعه‌ای از ویژگی‌های خاص

2⃣ داشتن فرضیه‌هایی در مورد تمام مراحل از مدل #کسب_و_کار : #مشتریان ما چه کسانی هستند؟ #کانال‌های توزیع کدامند؟ منابع #مالی شرکت از کجا تأمین می‌شود و ...

3⃣ اعتبار بخشی به روش #کار از طریق مشاهده رفتار و بازخورد مشتریان بر اساس پیش‌بینی‌های روش کار

🔹هر چند که هر دو شرکت‌های کوچک و استارت‌آپ‌ها در ابتدا منابع مالی خود را از #پس_انداز های شخصی، خانوادگی و یا وام‌هایی که از #بانک‌ها می‌گیرند، تامین می‌کنند اما همین که استارت‌آپ به #موفقیت برسد، یک سری کمک‌های سرمایه‌داران بزرگ به آن اضافه می‌شود که از این طریق درآمد سرشاری برای استارت‌آپ ایجاد می‌شود.

🔸در نهایت باید گفت که اگرچه بنیان‌گذار و مالک راه‌اندازی کسب‌وکار کوچک هر دو #کارآفرین هستند. اما قصد، تابع اولیه و بودجه مدل کسب‌وکارهای هر یک از آن‌ها با دیگری تفاوت‌های اساسی دارد. که همین تفاوت‌هاست که سبب متمایز شدن این دو از هم می‌گردد.