🏆 رهبران بزرگ چگونه الهام بخش می شوند؟
(از سخنرانی های سیمون سیک با قدری دخل و تصرف )

🔹⁣بیشتر مردم چیزی در باره "سامول پیرپان لنگلی" نمی دانند. و اگر به اوایل قرن بیستم برگردیم،دستیابی به هواپیمای سرنشین دار موتوری موضوعی حل نشدنی بود . همه در تلاش برایش بودند. و سامول پیرپان لنگلی دارای آن چیزی بود که ما به دستورالعمل برای موفقیت می شناسیم. ⁣یعنی اگر امروز ازشما مردم می پرسیدند ، چرا محصول شما یا چرا شرکت شما شکست خورد و موفق نشدید ؟؟پاسختان دارای سه وجه مشترک است : 1- کمبود سرمایه 2- انتخاب افراد اشتباه 3-شرایط بد بازار. همیشه همین سه چیز است، پس بگذارید داستان جالبی را بررسی کنیم.

🔹⁣سامول پیرپان لنگلی 50 هزار دلار از دپارتمان جنگ امریکا دریافت کرده بود تا ماشین پرنده بسازد. مسئله پول وجود نداشت. او کرسی تدریس در دانشگاه هاروارد داشت و در مجتمع تحقیقاتی اسمیتثونین کار می کرد و ارتباطات بسیار عالی داشت او همه مغز های بزرگ زمان خود را می شناخت. او بهترین مغزهایی را استخدام کرده بود که با پول می شود پیدا کرد و شرایط بازار درخشان بود.نیویورک تایمز همه جا بدنبال او بود، و همه از لنگلی حمایت می کردند. پس چطور است که ما تا به حال چیزی در مورد سامول پیرپان لنگلی نشنیدیم؟

🔹⁣فقط چندصد مایل آنطرفتر در ایالت اهایو " الیور و ویلبر رایت "، هیچ کدام رموز موفقیت را نداشتند. آنها هیچ پولی نداشتند، آنها هزینه های رویایشان را با پولی که از تعمیرگاه دوچرخه سازی شان درمی آمد می پرداختند، حتی یک نفر از تیم برادران رایت تحصیلات دانشگاهی نداشتند، حتی نیورک تایمز بدنبال آنها در هیچ جا نبود.

🔹اما تفاوت در این بود، "الیور و ویلبر" با یک آرمان به پیش می رفتند با یک هدف، با یک باور. آنها باور داشتند که اگر آنها بتوانند سر از راز این ماشین پرنده در آورند، این ماشین پرنده جهت دنیا را تغییر خواهد داد.


🔹سامول پیرپان لنگلی متفاوت بود. او می خواست پولدار شود، و می خواست معروف شود. او بدنبال نتیجه بود. او بدنبال ثروت بود.

🔹کسانی که رویای برادران رایت باور کردند با جان و دل با آنها کار می کردند.اما کسانی که با پیرپان لنگلی کار میکردند فقط برای چک حقوقشان کار می کردند .

🔹و سرانجام در هفدهم دسامبر ۱۹۰۳ برادران رایت پرواز کردند، و هیچ کس جز دوستانشان انجا نبود که حتی ببیند.

🔹 و گواه دیگری که لنگلی انگیزه اشتباهی داشت این است که: روزی که برادران رایت پرواز کردند، او از کار دست کشید. او می توانست بگوید، « این یک دستاورد شگفت انگیزاست، من برپایه فن آوری شما آن را پیشرفته تر خواهم کرد»