ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش

    رازهای موفقیت جی کی رولینگ


    رازهای موفقیت از زبان جی کی رولینگ

    رازهای موفقیت از زبان نویسنده معروف جی کی رولینگ که خالق داستان های معروف هری پاتر است و همچنین یکی از ثروتمندترین نویسنده های حال حاضر جهان. جی‌کی رولینگ زنی تنها و مطلقه بود که توانست با خلق رمان‌های هری‌پاتر یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان شود. او توانست با خیال‌پردازی‌هایش‌ و البته پافشاری و پشتکار در آنچه که به آن ایمان داشت،

    به موفقیت و آرزوهایش دست پیدا کند. شنیدن رمز موفقیت این نویسنده ثروتمند خالی از لطف نیست.کی‌جی رولینگ (JK Rowling) نویسنده بریتانیایی، اولین کتاب‌ هری‌پاتر را زمانی نوشت که یک مادر مجرد بود و زندگی‌اش با مستمری دولت تامین می‌شد. اولین رمان هری‌پاتر که با ماشین تحریر دستی نوشته شده بود،

    از سوی 12 ناشر رد شد و در نهایت پس از پذیرفته شدن، وی مبلغ 1500 پوند به عنوان پیش‌پرداخت دریافت کرد. هری‌پاتر که شامل 8 مجموعه است، با 7/7 میلیارد دلار، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما است. جی‌کی رولینگ با وجود سرمایه خالص یک میلیارد دلاری، یکی ثروتمندترین نویسنده جهان است. او می‌گوید:” من به سخت‌کوشی و شانس ایمان دارم و اولی اغلب منجر به دومی می‌شود.”

    و اما 10 رمز موفقیت نویسنده میلیاردر برای کارآفرینان:

    1- تمرکز
    رولینگ زمانی شروع به نوشتن مجموعه هری پاتر کرد که منتظر قطار منچستر به ایستگاه کینگز کراس بود. وی بعدها اینگونه توضیح داد که ” ایده هری‌پاتر ناگهان به ذهنم رسید. نمی‌توانم بگویم که چرا و چه چیزی این جرقه را در ذهنم ایجاد کرد. اما ایده هری و مدرسه جادوگری را به راحتی در ذهنم تصور می‌کردم.

    به یکباره ایده پسری در ذهنم شکل گرفت که تا زمانی که دعوتنامه مدرسه جادوگری را دریافت نکرده بود، نمی‌دانست که یک جادوگر است. تا پیش از آن از هیچ ایده‌ای آنقدر هیجان‌زده نشده بودم.”

    2- ایمان و باور داشته باشید
    ناشران مدام کتاب هری‌پاتر را رد می‌کردند چون به اعتقاد آن‌ها “بسیار طولانی بود”.اما، رولینگ خودش را باور داشت و آنقدر پافشاری و اصرار کرد تا اثرش چاپ شد. شما چقدر به خودتان ایمان دارید؟ موقعیت‌های دشوار و پرچالش چیز جدیدی نیستند، اما اعتقاد و ایمان همانند مخزن سوخت می‌ماند که با انگیزه و الهام پر می‌شود.

    3- از شکست نترسید
    رولینگ می‌گوید:” 7 سال پس از فارغ‌التحصیلی، به معنای واقعی شکست خورده بودم. زندگی متاهلی کوتاهم نابود شده بود و بی‌کار بودم، یک مادر تنها که فقیرانه‌ترین شرایط ممکن را داشتم. بزرگترین شکستم را در زندگی تجربه کردم.” من موافق مدیریت با ریسک‌های بالا نیستم. اما هر زمان که محصول، سرویس یا طرح جدیدی ابداع کردید، آن را جوری پیگیری و دنبال کنید که گویا چیزی برای از دست دادن ندارید.

    4- از سرزنش کردن دست بردارید
    اگر به خاطر نرسیدن به آرزوهایتان دیگران را سرزنش می‌کنید، فرمان زندگی را در دست بگیرید و خودتان راننده آن باشید. ” من والدینم را سرزنش نمی‌کنم… سرزنش کردن والدین به این دلیل که شما را به مسیر اشتباهی هدایت کرده‌اند، تاریخ انقضاء دارد. من فهمیدم که بیش از تصورم، نظم و اراده قوی دارم.” زمانی که دست از سرزنش کردن دیگران بردارید می‌توانید هدایت زندگیتان را در دست بگیرید.
    5- دستاوردهای مالی≠ خوشبختی شخصی
    ” خوشبختی شخصی در گروی دانستن این حقیقت است که زندگی، فهرست موفقیت‌‌ها و دستاوردها نیست. شایستگی‌های شما تمام زندگی شما نیستند.” وقتی افرادی را می‌بینید که با وجود داشتن همه چیز در زندگی باز هم خوشحال و راضی نیستند، آن موقع است که به این نکته ­جی‌کی رولینگ پی می‌برید.

    به واقع مهم است که بین خوشبختی لحظه‌ای که از موفقیت‌های مادی می‌آید و خوشبختی شخصی واقعی که عمیق‌تر و ماندگارتر است، تفاوت قائل شویم.

    6- با انتقادها کنار بیایید
    مجموعه هری‌پاتر به دلیل داشتن مضامین مربوط به سحر و جادو از سوی برخی گروه‌ها مورد انتقادهای شدید قرار گرفت و از برخی مدارس عمومی جمع‌آوری شد. اگر با هیچ انتقادی مواجه نشوید، به احتمال زیاد به موفقیت دست نخواهید یافت. حقیقت این است که هر کاری که انجام دهید، خوب یا بد، همیشه افرادی هستند که چیزهای منفی برای گفتن داشته باشند.
    7- این که چیزی برای از دست دادن نداشته باشید، می‌تواند منبع قدرت شما باشد
    ” احساس رهایی می‌کردم، چون بزرگترین ترسم را شناخته بودم، من هنوز زنده بودم، و دختری داشتم که عاشقش بودم و یک ماشین تحریر قدیمی و یک ایده بزرگ. همین‌ها به یک بنیان محکم و استواری تبدیل شد که توانستم با آن زندگیم را دوباره بسازم.”

    چیز عجیبی که در روح انسان وجود دارد این است که وقتی بدترین اتفاق‌ها را تجربه می‌کند، احساس می‌کند دیگر ترسی از شکست ندارد چون چیزی برای از دست دادن ندارد. اگر شما هم با ترس‌هایی که همیشه از آن‌ها فرار می‌کردید مواجه شوید، می‌توانید از پایین‌ترین نقطه زندگی دوباره خود را بالا بکشید.

    8- کارهایی را که مشتاق هستید انجام دهید
    رولینگ می‌گوید:” من آدم فوق‌العاده خوش‌شانسی هستم، چون کاری را انجام می‌دهم که بیشتر از هر چیزی در دنیا به آن علاقه دارم. مطمئن هستم که همیشه دلم می‌خواست یک نویسنده باشم.” انجام کارهایی که به آن‌ها علاقه دارید موجب می‌شود تا سخت‌تر کار کنید. به علاوه، اگر کارهایی انجام دهید که شور و اشتیاقی برای آن‌ها ندارید، احساس یأس و ناامیدی خواهید کرد و در زندگی به شادی واقعی نمی‌رسید.
    9- همچنان پیش بروید و خیال‌پردازی کنید
    آیا فکر می‌کنید خیال‌پردازی فقط مختص کودکان است؟ شاید شما هم فقط یک کودک بزرگ هستید.” خیال‌پردازی و تصویرسازی نه تنها ویژگی منحصر به فرد انسان برای تجسم چیزهای است که وجود ندارند، بلکه سرچشمه تمام اختراعات بشر می‌باشد… ما قدرت آن را داریم
    که خیال‌پردازیمان را بهتر کنیم.” همچنان پیش بروید و خیال‌پردازی کنید. بگذارید خیالتان شما را هر کجا که می‌خواهد ببرد، به زندگی بهتر و جهانی بهتر فکر کنید.

    10- شما مسئول زندگی خودتان هستید
    وقتی کودک هستیم، مادر و پدرمان ستون اصلی زندگی ما را شکل می‌دهند. ما برای نیازهایمان کاملاً به آن‌ها وابسته هستیم و وقتی با مشکلات مواجه می‌شویم منتظریم آن‌ها با نصایح و رهنمودهایشان ما را هدایت کنند. اما لازم است بدانیم که بعد از سن مشخصی باید فرمان زندگی را در دست بگیریم و مسئول تمام اتفاقات زندگیمان را بپذیریم.




    رازهای موفقیت از زبان جی کی رولینگ
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    داستان زندگی «جی کی رولینگ»، از فقر تا ثروت

    در سفری با قطار از منچستر به ایستگاه کینگز کراس لندن، شخصیت های هری پاتر، رونالد ویزلی و هرمیون گرنجر در ذهن زنی جوان به نام جوآن رولینگ کاملاً شکل گرفتند. برترین ها - ترجمه از حمید پاشایی: در سفری با قطار از منچستر به ایستگاه کینگز کراس لندن، شخصیت های هری پاتر، رونالد ویزلی و هرمیون گرنجر در ذهن زنی جوان به نام جوآن رولینگ کاملاً شکل گرفتند. در شش سال پر آشوب بعدی، او دنیایی کاملاً جادویی از جادوگرها را در ذهن خود به وجود می آورد، نام مستعار جی. کی. رولینگ را برای خود انتخاب می کند، و کتاب «هری پاتر و سنگ جادو» اولین رمان از مجموعه حالا بسیار پرطرفدار هری پاتر را منتشر می کند.

    از آن زمان، رولینگ تبدیل به پرفروش ترین نویسنده در قید حیات در بریتانیا و یکی از ثروتمندترین زنان در جهان شده است، ولی پیش از تمام این ها، او مادر تنهایی بود که از طریق کمک های دولتی زندگی می کرد.

    رولینگ که در جنوب غربی انگلیس متولد شد، در کنار مرز انگلیس و ولز در کنار مادر، پدر و خواهرش بزرگ شد. رولینگ در وبسایت خود نوشته که همیشه می دانسته که روزی نویسنده کتاب خواهد شد: «به محض اینکه فهمیدم نویسندگان چه کسانی هستند، می خواستم که یک نویسنده شوم. من خلق و خویی کاملاً مناسب برای نویسنده بودن دارم؛ در اتاقی تنها بسیار خوشحال هستم و چیزهایی را در ذهن خودم خلق می کنم.»

    او اولین کتاب خود (در مورد خرگوشی به نام ربیت) را در سن شش سالگی نوشت، و وقتی مادرش کار او را تحسین کرد، پیش خود فکر کرد که، «خب، پس آن را چاپ کن.» سال های نوجوانی رولینگ خیلی شاد نبود، چرا که خانواده او دچار مشکلات زیادی بود و مبارزه ده ساله مادرش با چندین بیماری اسکلروزیس روی او و خانواده اش تأثیر گذاشته بود.

    رولینگ ناراحت ترین لحظه در زندگی خود را روزی می داند که مادرش فوت کرد. مادر او در اولین روز سال جدید در سال 1991 زمانی که رولینگ 25 ساله بود، در گذشت. این اتفاق شش ماه بعد از زمانی رخ داد که او نوشتن «هری پاتر» را شروع کرده بود، و او افسوس می خورد که مادرش هیچ وقت نمی دانست که وی در حال نوشتن این کتاب بود. از دست دادن مادرش در نهایت باعث شد که رولینگ در کتابش داستان را به شکلی پیش ببرد که هری پاتر نیز از مرگ والدینش رنج ببرد.

    او در مصاحبه ای با روزنامه تلگراف در سال 2006 گفت، «کتاب های من عمدتاً در مورد مرگ هستند». اشاره او نه تنها به مرگ والدین هری پاتر، بلکه علاقه افراطی ولدمورت (نقش منفی اصلی داستان) به جاودانگی نیز است. «من می فهمم که چرا ولدمورت می خواهد بر مرگ غلبه کند. همه ما از آن می ترسیم.»

    رولینگ بعد از مرگ مادرش به شمال پرتغال مهاجرت کرد تا شروعی تازه داشته باشد و در آنجا به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. او با مردی به نام خورخه آرانتس ارتباط دوستانه پیدا کرد، باردار شد، و به آپارتمان کوچک دو اتاقه ای عزیمت کرد تا با مادر آرانتس زندگی کند. این زوج تصمیم به سقط جنین گرفتد، ولی در اکتبر 1922 با هم ازدواج کردند. رولینگ بعداً صاحب دختری به نام جسیکا در جولای 1993 شد.

    این ازدواج پر فراز و نشیب تنها 13 ماه طول کشید، و مدت کوتاهی بعد آن، رولینگ و جسیکا به بریتانیا برگشتند تا در ادینبرو اسکاتلند زندگی کنند. او سه فصل از داستان «هری پاتر» ر ا در چمدان با خود حمل کرد.

    زندگی در آپارتمانی کوچک به همراه دخترش، بدون شغل و بدون پول، باعث شد که رولینگ دچار افسردگی شدیدی شود و خودش می گوید که حتی به فکر خودکشی هم افتاده بود. او مجبور بود که به کمک های دولتی تکیه کند و بیشتر زمان خود را مشغول نوشتن «هری پاتر» در کافه ها بود، در حالی که جسیکا در کلسکه ای کنار او به خواب می رفت. رولینگ در سخنرانی خود در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه هاروارد گفت، «ازدواج بسیار کوتاه مدت من با ناکامی مواجه شد، و من بیکار، یک مادر تنها، و تا حد ممکن فقیر بودم... بر اساس هر نوع استانداردی، من بزرگترین فرد ناموفقی بودم که می شناختم.»

    بعد از بارها عدم پذیرش از سوی ناشران وقتی که نسخه دستنویس «هری پاتر و سنگ جادو» را برایشان فرستاد، شرکت انتشاراتی بلومزبری در لندن به چاپ این کتاب در سال 1997 چراغ سبز نشان داد. او به درخواست ناشر، حرف K را به یاد کاتلین مادربزرگ پدری خود به نام مستعارش اضافه کرد چرا که اسم های زنانه در نظر مخاطبان هدفی که شامل پسرهای جوان می شد خیلی جذاب نبود.

    بر اساس کتاب «پانزی اوهارا کیست؟: داستان شگفت انگیز 50 تا از محبوب ترین کتاب های جهان»، سه روز بعد از چاپ کتاب هری پاتر در بریتانیا، شرکت انتشاراتی اسکولاستیک مبلغ 100 هزار دلار برای کسب حق نشر آن در آمریکا پرداخت کرد که این مبلغ برای کتاب های کودکان تا آن زمان سابقه نداشت. مجموعه هفت کتاب هری پاتر تاکنون بیش از 450 میلیون نسخه به فروش رفته، جوایز متعددی برنده شده، به عنوان فیلم اقتباس شده، و زندگی رولینگ را متحول کرده است.

    در سال 2011، مجله فوربس ارزش رولینگ را 1 میلیارد دلار تخمین زد، ولی او به خاطر اهدای مقداری از پول خود برای کارهای خیریه از فهرست میلیاردرهای جهان خارج شده است. با این حال رولینگ همچنان در لیست قدرتمندترین سلبریتی های جهان و پردرآمدترین نویسندگان جهان از سوی این مجله قرار دارد.

    رولینگ در کتاب خود نوشته که بهترین چیزی که ثروتش به او داده، عدم نگرانی است: «من فراموش نکرده ام که وقتی نگران باشی که پول کافی برای پرداخت قبض هایت داری یا نه، چه حسی دارد. اینکه دیگر مجبور نیستم راجع به آن فکر کنم بهترین نعمت در جهان است.»
    داستان زندگی «جی کی رولینگ»، از فقر تا ثروت - مدیر نیوز : مرجع مقالات مدیریت
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    زندگینامه جی کی رولینگ – نویسنده کتاب های هری پاتر





    دوستان عزیز همراهان همیشگی سایت پرورش افکار، در این مقاله قصد داریم به شرح زندگینامه جی کی رولینگ، نویسنده مشهور و پرفروش سری کتاب های هری پاتر بپردازیم. طرفداران کتاب های هری پاتر، حتما این جمله را بارها شنیده اند که هری پاتر بر روی دستمال کاغذی متولد شد. درواقع معنی این جمله این است که جی کی رولینگ در آن زمان وضعیت مالی مناسبی نداشت و به علّت فقر نمی توانست کاغذ بخرد! بنابراین هرروز به یک کافه می رفت و بر روی دستمال کاغذی های آن کافه، صفحات اول هری پاتر را نوشت.
    بیوگرافی جی کی رولینگ (زندگینامه بزرگان)
    برای مطالعه زندگینامه ی جذاب این بانوی نویسنده که یک باره توانست از وضعیت رقت بار خود، به یکی از معروف ترین و ثروتمندترین نویسنده های دنیا تبدیل شود، با ما همراه باشید.

    دوران کودکی
    در زندگی نامه جی کی رولینگ اینگونه آمده است که : جوآن رولینگ متولد 31 جولای 1965 در انگلستان است. او عمدتاً کودکی شادی داشت و از همان دوران به نام خانوادگی پاتر علاقه خاصی داشت. از همان کودکی دوست داشته است نویسنده باشد و هرازگاهی هم می نوشت اما اوایل کمتر موفق می شد که نوشته ی خوبی ارائه دهد.
    وقتی 6 ساله شد یک داستان جالب درباره یک خرگوش نوشت و نام آن را «خرگوشی به نام خرگوش» گذاشت. وقتی مادرش از داستان خوشش آمد و از آن تعریف کرد، رولینگ به او جواب داد: «پس چاپش کنیم!» خود رولینگ در ادامه این خاطره می گوید، گفتن این حرف از زبان یک کودک 6 ساله بسیار عجیب بود اما من واقعا نمی دانم آن موقع این حرف از کجا آمده است!
    جی کی رولینگ تو اتوبیوگرافی خود نوشته است: «برای نخستین بار یکی از دوستانش به نام سین او را بسیار تشویق کرد و به او گفت که باید یک روز نویسنده ی بزرگی شود». سین یک اتومبیل فورد قدیمی داشت که در کتاب های هری پاتر به عنوان ماشین پرنده وارد می شود.
    پس از این که رولینگ مدرسه اش را تمام کرد، در امتحان ورودی دانشگاه آکسفورد شرکت کرد اما پذیرفته نشد! پدر و مادرش او را تشویق کردند تا در دانشگاه اِکستر انگلستان، زبان فرانسه بخواند. خود رولینگ بعضی اوقات با حسرت می گوید که بسیار علاقه داشته در دانشگاه زبان انگلیسی بخواند؛ اما پدر و مادرش خیلی دوست داشتند او یک زبان پرکاربرد تر از انگلیسی یاد بگیرد.

    شکل گیری ایده ی هری پاتر
    در سال 1990 اولین ایده ی هری پاتر به ذهن او رسید. بنا به گفته های خودش در یک سفر طولانی با قطار این ایده به ذهن او رسید و همان جا شخصیت های داستان را پرداخت کرد. اولین چیزی که به ذهن رولینگ رسید، داستان یک پسربچه بود که خودش نمی دانست جادوگر است.
    قطار حدود چهار ساعت تاخیر داشت و رولینگ هم هیچ خودکار یا مدادی همراهش نبود. خودش می گوید برایم خیلی سخت بود، چون هیچ خودکاری نداشتم و خجالت می کشیدم آن را از کسی قرض بگیرم. به محض این که به مقصد رسید و وارد آپارتمانش شد، سریع دست به کار شده و شروع به نوشتن کرد و چند سال هم برای ویرایش آن زمان صرف کرد.
    در سال 1990 بود که مادر رولینگ از دنیا رفت. در جریان فوت مادرش، رولینگ خیلی آزرده خاطر شد و این آزردگی را توانست به صورتی کاملا هنرمندانه به ماجرای مرگ مادر هری پاتر منتقلش کرد. ازنظر خودش یکی از زیباترین و دوست داشتنی ترین صحنه های فیلم هری پاتر، آن موقع است که هری، پدر و مادر خودش را در آیینه می بیند.

    ازدواج و جدایی رولینگ
    در سال 1990 پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در سازمان عفو بین الملل به عنوان منشی و مترجم مشغول به کار شد و بعد از دو سال با یک روزنامه نگار پرتغالی به نام «ژورگه آرانتس» آشنا شد. هردوی آن ها به سبک نویسندگی جین آستین علاقه داشتند. رولینگ با هزاران امید و آرزو به ژورگه علاقه مند شد و در همان زمان باهم ازدواج کردند.
    حاصل این ازدواج دختری به نام «جسیکا» بود. اما پس از گذشت دو سال، جوآن متوجه شد همسرش مرد رویاهای او نیست به این دلیل که ژورگه با او به شدت بدرفتاری می کرد به اندازه ای که خشونت و رفتارهای او سبب کلافگی و عصبی شدن رولینگ شده بود. سرانجام در سال 1993 آن دو پس از یک دعوای سخت، که باعث شد همسرش او را از خانه بیرون کند، از یکدیگر جدا شدند.
    طلاق رولینگ روی روحیات او تاثیرات منفی زیادی برجای گذاشت و باعث شد شغل خود را از دست دهد.
    او در سال 1993 به ادینبرو اسکاتلند رفت در حالی که افسردگی و سختی های زندگی او را به سختی تحت فشار قرار داده بود. به اندازه ای که چندبار اقدام به خودکشی کرد اما هربار خودکشی هایش ناموفق بود.
    وضعیت روحی رولینگ به قدری وخیم بود که مدتی در درمانگاه افسردگی بستری شد. او شغلی نداشت به همین دلیل دخترش را با کمک هایی که از خیریه می گرفت، بزرگ می کرد.
    او سعی کرد روی نوشتن تمرکز کند و کتاب اولش را به پایان برساند. هر وقت جسیکا می خوابید، به کافه محل می رفت تا بر روی کتابش کار کند.

    چاپ اولین کتاب
    بالاخره موفق شد اولین کتاب خود را به پایان برساند. رولینگ کتاب خود را به چندین انتشاراتی فرستاد. حدود دوازده موسسه بزرگ انتشاراتی کتابش را رد کردند، اما یک انتشاراتی کوچک قبول کرد که آن را چاپ کند. برای اولین کتاب 1500 یورو به عنوان دستمزد به رولینگ پرداخت شد. انگیزه ی اتمام این کتاب از آن جایی نشات گرفت که دختر رولینگ از فصل اول کتاب خیلی به هیجان آمده بود و ذوق داشت زودتر بداند داستان به کجا ختم می شود.
    رولینگ اولین کتابش را با نام «جوآن رولینگ» امضا کرد اما صاحب انتشارات بلومزبری به او گفت که متابش را با نامی مستعار امضا کند زیرا در آن زمان جونان از کتاب هایی که نویسنده آن زن بودند استقبال نمی کردند. به همین دلیل از آن به بعد روی کتاب های هری پاتر نام «جی.کی.رولینگ» ثبت شد و همین نام روی او باقی ماند.
    در سال 1996 اولین سری کتاب های هری پاتر به بازار رفت و در عرض چند هفته تمام کتاب ها فروخته شد. تیراژ اول فقط هزار تا بود که پانصد جلد آن به کتابخانه ها رفت.
    بعد از این موفقیت یک انتشارات آمریکایی حق چاپ را از رولینگ به ارزش 100 هزار یورو خریداری کرد. اولین جلد کتاب هری پاتر 120 میلیون نسخه بود که در سراسر دنیا به فروش رسید.
    در سال 1998 این کتاب به یک فیلم تبدیل شد و طبق درخواست رولینگ تمام بازیگران، از بازیگران بریتانیایی انتخاب شد. در سال 2006 آخرین کتاب هری پاتر نوشته شد و وارد بازار شد.

    آثار جی کی رولینگ عبارتند از:

    • هری پاتر و زندانی آزکابان
    • هری پاتر و محفل ققنوس
    • هری پاتر و جام آتش
    • هری پاتر و شاهزاده دورگه
    • هری پاتر و یادگاران مرگ

    دو رمان دیگر از جی کی رولینگ چاپ شده که برای رده ی سنی بزرگسال نوشته شده است. یکی از این کتاب ها با نام مستعار «رابرت گالبِرِک» روانه ی بازار شد اما اکثر مردم پس از خواندن آن متوجه شدند که نویسنده ی آن جی کی رولینگ است، در نتیجه فروش این کتاب نیز به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرد.
    بعد از این کتاب، رولینگ داستان های کوتاه خود را منتشر می کند و قرار است یک دیکشنری از اصطلاحات مدرسه هاروارد بنویسد.
    جی کی رولینگ در سال 2014، به عنوان چهارمین نویسنده تاثیرگذار زن در جهان معرفی شد.
    زندگینامه جی کی رولینگ – نویسنده کتاب های هری پاتر
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    حقایقی در مورد خالق کتاب هری پاتر، جی کی رولینگ


    جی کی رولینگ در حقیقت نام کتابی این نویسنده بزرگ است. نام اصلی و واقعی او جوآن رولینگ است. او در سی و یکم ماه جولای سال ۱۹۶۵ میلادی به دنیا آمد. زادگاه او شهر گولسترشایر واقع در کشور انگلستان است. مادر او آنه نام داشت و یک دو رگه‌ی اهل فرانسه و اسکاتلند بود. پدر او پیتر، یک مهندس و اهل کشور انگلستان بود. جی کی رولینگ یک خواهر جوان به نام داین داشت. او در کودکی به مدرسه سن مایکل رفته بود. ای مدرسه توسط ویلیام ولبرگر بنیان‌گذاری شده بود. جی کی رولینگ شخصیت دابلدور، مدیر مدرسه هاگوارتز را از مدیر این مدرسه به نام آلفرد دان الهام گرفته است. جی کی رولینگ از دوران کودکی شروع به نوشتن داستان کرده بود و در بیشتر این داستان‌ها از خرگوش به‌عنوان یکی از شخصیت‌ها استفاده می‌کرد. او به جسیکا فورد علاقه‌ی بسیاری داشت و در نوجوانی تمامی کتاب‌های او را خوانده بود. او دوران نوجوانی بسیار بدی داشت. جی کی رولینگ رابطه‌ی خوبی با پدرش نداشت و مادر او نیز بیشتر اوقات ناخوش بود. بهترین دوست او در نوجوانی‌شان هریس نام داشت که الهام‌بخش یکی از شخصیت‌های داستانش نیز بود. او در دانشگاه بر روی زبان‌های آلمانی و فرانسه نیز کار می‌کرد و آن‌ها را به‌خوبی صحبت می‌کرد. جی کی رولینگ در دانشگاه اسکتر ادبیات و زبان فرانسوی را خواند. در زمان دانشجویی، جی کی رولینگ توانست تمامی رمان‌ها و داستان‌های چارلز دیکنز را بخواند. او در سال ۱۹۸۶ میلادی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۹۹۰ میلادی او در حال برگشتن از شهر منچستر به لندن بود که در قطار ایده‌ی اولیه داستان هری پاتر به ذهنش رسید. او زمانی که به خانه رسید، شروع به نوشتن داستان هری پاتر کرد. مادر جی کی رولینگ در سال ۱۹۹۰ از دنیا رفت و او همچنان در حال نوشتن اولین کتاب حری پاتر بود. سپس او به پرتقال مهاجرت گرد و به دانش آموزان دوران ابتدایی درس می‌داد. ا در سال ۱۹۹۲ با یک روزنامه‌نگار ازدواج کرد و از او یک دختر به نام جسیکا دارد. ازدواج آن‌ها زیاد دوام نیاورد و در سال ۱۹۹۳ از یکدیگر جدا شدند. جی کی رولینگ به ادینبرگ رفت تا در کنار خواهرش باشد. جی کی رولینگ پس از بازگشت به انگلستان بسیار فقیر بود ولی تمام تمرکزش را بر روی تمام کردن داستانش گذاشت. او اکثر اوقات در کافه‌ای به نام کافه ادینبرگ و خانه فیل رمانش را می‌نوشت. در سال ۱۹۹۵ میلادی اولین رمان هری پاتر تمام شد. او کتابش را به ۱۲ ناشر داد ولی هیچ‌کدام آن را چاپ نکردند. انتشارات بولومزبری قبول کرد که کتاب او را چاپ کند. در مرحله اول تنها ۱۰۰۰ نسخه از این کتاب چاپ شد. فروش کتاب خارق‌العاده بود و او توانست با پول کتاب برای خودش یک‌خانه بخرد. این‌یک موفقیت بزرگ برای او بود. جی کی رولینگ در امور خیریه بسیار فعال است و بخش عظیمی از ثروتش را صرف امور خیریه می‌کند. او ب سارا براون همسر نخست‌وزیر سابق بریتانیا دوست صمیمی است. او به جنگل علاقه‌ی بسیار زیادی دارد. جین آستن نویسنده موردعلاقه‌ی خانم جی کی رولینگ است.
    حقایق جی کی رولینگ | شگفتی های تاریخ
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    جی.کی.رولینگ، نویسنده‌ای که با افسردگی شدید به موفقیت رسید

    هری پاتر یکی از آشناترین نام ها در دنیای مدرن است. پسر جادوگری که در طی افسردگی شدید نویسنده اش جی. کی رولینگ بسط و گسترش داده شد و جان گرفت. نویسنده ای که با دیوانه سازهای خودش، دنیای خیالی هاگوارتز مدرسه خیالی جادوگری را در آپارتمان کوچک اسکاتلندی اش خلق کرد.
    رولینگ در اواخر دهه بیست زندگی اش بود، با یک بچه کوچک و بدون هیچ شغلی. در دایره ترس از اندیشیدن و شک با این فکر که هیچ چیز برای از دست دادن ندارد شروع به نوشتن هری پاتر کرد. با خودش فکر می کرد اگر همه ناشران بزرگ در انگلستان از انتشار کتابش امتناع کنند چه اهمیتی دارد، اصلا بعدش چه اتفاق بدتری می توانست از شرایطی که در آن قرار داشت بیفتد.
    برای رولینگ پایین ترین نقطه ای که در آن قرار گرفته بود پایان نبود؛ این موضوع فرصت های جدیدی پیش رویش گذاشت و در نهایت او را به موفقیت های چشمگیری رساند. شکست های شخصی اش به او انرژی داد تا روی علایق اش کار کند. ببینید که او در سخنرانی اش در هاروارد چه گفت:
    «شکست به معنای دور شدن از چیزهای غیر ضروری است. من دست از تظاهر به خودم که چیزی غیر از این هستم برداشتم. شروع کردم برای تمام کردن تنها کاری که برایم اهمیت داشت همه انرژی ام را گذاشتم. آیا واقعا در چیز دیگری موفق نمی شدم؟ شاید آن وقت هرگز عزم موفقیت در یک نقطه، جایی که واقعا به آن تعلق داشتم را پیدا نمی کردم. من رها کردم، زیرا بزرگ ترین ترسم را نشناختم و همچنان زنده بودم، همچنان دختری داشتم که ستایش اش می کردم. یک ماشین تحریر داشتم و یک ایده بزرگ. بنابراین پایین ترین نقطه ای که در آن بودم برایم پایه محکمی شد تا زندگی ام را از نو بسازم.»
    رولینگ پیوسته و روشمند زندگی اش را برای خلق دنیای هری پاتر گذاشت. نوشتن هری پاتر تنها کمک برای افسردگی او نبود. رولینگ از کمک های پزشکی هم بهره گرفت اما پزشک عمومی علیرغم نیاز فوری رولینگ به رسیدگی به موضوع، توجهی به او نکرد.
    متاسفانه این حکایت شباهت زیادی با داستان «گریم کوان» و تقابل اولیه اش با پزشک عمومی دارد. در هر دو مورد آنها با فکر خودکشی معرفی می شوند و هر دو بار به سرعت از آن دور می شوند. این موضوع برای همه پزشکان نشان دهنده نیاز فوری برای آزمایش های سلامت روان است.
    خوشبختانه دکتر همیشگی اش نشانه های هشدار دهنده را در او دید و جدی بودن مسئله را درک کرد. پزشک، رولینگ را نزد یک مشاور فرستاد.
    رولینگ در مورد این دوران می گوید: «افسردگی یکی از بدترین چیزهایی است که تاکنون تجربه کرده ام… چیزی که فقدان توانایی روبرو شدن با این موضوع که شما دوباره شاد خواهید شد، فقدان امید، احساس بی روح شدن که بسیار متفاوت از احساس ناراحتی است. ناراحتی آسیب می زند اما یک احساس سالم است. لازم است که چیزها را حس کنی. افسردگی بسیار متفاوت است.»
    نوشتن و محقق شدن رویایش به واقعیت، نقطه عطفی در از بین بردن افسردگی اش بود. مانند اما تامپسون و کریر فیشر، رولینگ قدرت نویسندگی را برای مبارزه افسردگی اش کشف کرد. نوشتن ساختار بیشتری را در زندگی هر فردی تولید می کند. رویارویی با سبک زندگی بدون ساختار و بی نظم، مشکلات سلامت فکر را می تواند باعث شود. دوم این که نوشتن می تواند به آدم ها کمک کند که چیزها را از ذهن شان خارج کنند. تمرکز روی صفحات و اجازه بروز همه آنها التیام بخش و نوعی مراقبه و راهی برای درمان است. نوشتن متصل کننده دو نیمکره مغز و تشویق به کارکرد سالم تر مغز است.
    جی کی رولینگ وقتی که به داشتن افسردگی اش اعتراف کرد اصلا خجالت نکشید که بگوید که فکر خودکشی هم در سر می پروراند. فکر خودکشی اغلب از افسردگی ناشی می شود، بیماری که بر سر نویسنده ای مثل رولینگ نازل شد، خیلی برایش بد هم نبود. او این حس را در کتاب های هری پاترش جاری کرد، داستان هایی که احساس تاریکی، سرما، ناامیدی و بی روح بودن را منتقل می کند.
    افکار خودکشی گاهی به شرایط زندگی بستگی دارد، و در موقع دیگر ممکن است کاملا غیر عقلانی و بدون هیچ هشداری پدیدار شوند. اما رولینگ وقتی که مجموعه های هری پاترش را هم تمام کرد دوباره دچار افسردگی شدیدی شد. خودش می گوید: «وقتی ماجرای هفتمین پسر جادوگر را تمام کردم برایش ماتم گرفتم. دو روز اول واقعا وحشتناک بود. برای از دست دادن این دنیا سوگواری کردم. مدت طولانی نوشته بودمش و عاشقش بودم. ماتم گرفته بودم که باید کناره گیری کنم و به زندگی معمولی برگردم.»
    او ادامه می دهد: «مجبور شدم به زندگی ۱۷ سال گذشته ام نگاه کنم و چیزها را به خاطر بیاورم. دو فقدان جدی و یک ازدواج شکست خورده و تولد سه بچه. این موضوع به مرگ مادرم هم خیلی ربط داشت اما اینها در عین حال خاطرات خوب زیادی را هم به یادم آورد.»
    این نویسنده همچنین اعتراف کرد که وقتی که فصل ۳۴ از ۳۶ فصل این کتاب را تمام کرد، بغضش ترکید. وقتی دید هری برای انتقام و رویارویی از والدمورت پا به جنگل گذاشت. او می گوید: «وقتی می نوشتم گریه نکردم اما وقتی نوشتن را تمام کردم، احساسات انباشته شده ام یکباره منفجر شد، گریستم، گریستم و گریستم.»
    رولینگ می گوید که یک هفته تمام طول کشید تا او به از دست دادن دنیای جادویی که خلق کرده بود عادت کند: «روزها ساعت هشت از خواب بیدار می شدم و واقعا احساس سبکباری داشتم و فکر کردم نمی توانم هر آنچه می خواهم بنویسم. فشار از بین رفته بود. این طور نبود که هری از زندگی ام رفته باشد، به خاطر این بود که او همیشه در زندگی ام بود.»
    رولینگ قبل از نوشتن هری پاتر، افسردگی شدیدی داشت به گونه ای که هر صبحی که از خواب بیدار می شد انتظار داشت که دخترش مرده باشد. خودش پذیرفته که مجموعه هری پاتر تلاش برای اصلاح کردن کودکی اش و پایان بخشیدن این مجموعه با دادن یک خانواده به هری پاتر بوده است.
    او می گوید: «من سال ها از پدرم می ترسیدم و به شدت تلاش می کردم که تایید او را به دست آورده و شادش کنم. بعد به نقطه ای رسیدم که دیدم نمی توانم بیشتر از این کار انجام دهم، بنابراین چند سال است که با پدرم ارتباطی ندارم.»
    مادر رولینگ «آن» از بیماری سفت شدن عمومی بافت ها رنج می برد و وقتی رولینگ ۱۵ ساله بود، او در سال ۱۹۹۰ میلادی درگذشت و چیزی از موفقیتی که دخترش در آینده به دست آورد ندید. مادر سه بچه می پذیرد که مرگ دردناک مادرش روی نویسندگی او تاثیر گذاشته است. او می گوید: «این موضوع در بخش های مختلف کتاب هایم تراوش کرده است.»
    «او فقدان های زیادی داشت و احساس کرد در مرز خطر است. تعادلش برای مدت طولانی ضعیف شده بود و روز به روز هم بدتر و بدتر می شد. او تصمیم گرفت که زمانش رسیده که پیش پزشک برود. در آن زمان بیماری اش بدخیم بود و هیچ درمان دارویی برایش وجود نداشت.»
    او مادرش را قبل از دفن شدن ندید و از این موضوع حسابی پشیمان است: «می خواستم که مادرم را ببینم اما پدرم نمی خواست که او را ببینم و من به اشتباه پذیرفتم که این کار را نکنم. حالا به شدت از این موضوع پیشمان هستم. واقعا آرزو می کنم کاش او را دیده بودم. اهمیتی نداشت که چه شکلی شده بود. این موضوع مسائل را برایم راحت تر می کرد.»
    شکست ازدواجش هم به افسردگی او دامن زد. مجبور شد برای تدریس زبان به پرتغال برود. او می گوید: «یک ازدواج مصیبت بار و کوتاه داشتم. مجبور بودم کودکم را به بریتانیا برگردانده و یک زندگی جدید برای خودمان بسازم. درست زمانی بود که آمدم رها شوم و افسردگی هجوم آورد. زندگی ام کاملا آشبو شد. آن زمان بی خانمان بودم و در آن زمان قطعا یک افسردگی بالینی داشتم. توصیف دقیق اش این بود: یک بی حسی، سردی و ناتوانی باور این که دوباره شاد خواهی بود. تمام رنگ ها از زندگی رخت بربسته بود.»
    رولینگ در آن زمان خودش را متقاعد کرد که سرنوشت رقت باری برای دختر دو ساله اش مقدر شده است. او می گوید: «عاشق جسیکا بودم. خیلی خیلی دوستش داشتم و مدام وحشت داشتم که اتفاقی برای او بیفتد. تقریبا هر صبح که بیدار می شدم می دیدم او زنده است و از این موضوع متعجب می شدم. انتظار داشتم او بمیرد. آن زمان دوران بسیار بسیار بدی بود.»
    یک بار یک گروه فیلمبرداری، رولینگ را به آپارتمانی چند کیلومتر دورتر از ادینبورگ برد، جایی که او توانسته بود با نوشتن اولین رمان «هری پاتر و سنگ جادو» بر افسردگی اش غلبه کند. وقتی که در اتاق کوچک جایی که اولین بار قلم را روی کاغذ گذاشت راه می رفت، به در و دیوار جایی که زمانی در آن زندگی کرده بود نگاه می کرد، اشک هایش سرازیر شدند.
    او گفت: «اینجا جایی بود که زندگی ام ۱۸۰ درجه چرخید. در این آپارتمان کل زندگی ام عوض شد. احساس کردم آنجا واقعا خودم هستم. همه چیز ناگهان از من دور شد. من خودم آن افتضاح را به زندگی ام زده بودم. فقط فکر کردم که می خواهم بنویسم. بنابراین کتابی نوشتم.» همان طور که در اتاق خواب راه می رود به تمام مجموعه های هری پاتر که در کتابخانه هست نگاه می کند: «اگر همه اینها ناپدید شوند، اینجا جایی است که من به آن خواهم برگشت.»
    جی.کی.رولینگ، نویسنده‌ای که با افسردگی شدید به موفقیت رسید - دمنتور
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    چگونه جی. کی. رولینگ نویسنده داستانهای «هری پاتر» میلیاردر شد؟!!

    به سال 1990 بود که جی. کی. رولینگ سوار قطاری در مسیر منچستر به لندن نشسته بود و ناگهان فکر و ایده اصلی هری پاتر به ذهن‌اش رسید. او در سایت تخصصی‌اش می‌نویسد: «تقریبا از 6 سالگی می‌نوشتم، مداوم و همیشه، ولی هیچ وقت هیچ فکری به اندازه هری پاتر جذبم نکرده بود. من 4 ساعت تمام در ایستگاه و در قطار نشستم و تمامی ‌فکرهای مربوط به این پسربچه عینکی، جادوگری که نمی‌داند جادوگر است، یک به یک و تمام جزئیات به ذهنم رسید.»


    رولینگ در سال 1995، نوشتن نخستین رمان «هری پاتر و سنگ جادو» را به اتمام رساند و نسخه نهایی را برای چند آژانس فرستاد. کریستوفر لیتل از کارمندان دومین آژانس، متن را پسندید و آن را برای چندین انتشاراتی فرستاد. 8 ناشر انتشار این کتاب را رد کردند، ولی در نهایت نهمین ناشر، انتشارات بلومزبری انتشار این کتاب را به عهده گرفت و پیشنهاد پرداخت 2500 پوند به عنوان پیش پرداخت را طرح کرد. خود رولینگ می‌گوید که در ابتدای نوشتن به هیچ گروه خاصی از خوانندگان فکر نکرده بود، ولی انتشارت بلومزبری، تصمیم گرفت که رمان را برای کودکان 9 تا 11 ساله چاپ کند و در عین حال به رولینگ پیشنهاد کرد که نامی ‌برای خود انتخاب کند که چندان زنانه نباشد، چون تجربه نشان داده بود که خوانندگان به نویسندگان مرد بیشتر اقبال نشان می‌دهند. پس «جون کاتلین رولینگ» به جی. کی. رولینگ تبدیل شد؛ شناخته شده‌ترین نویسنده حال حاضر جهان.


    بوی خوش موفقیت
    «هری پاتر و سنگ جادو» روز 30 ژوئن سال 1997 در 223 صفحه به چاپ رسید. انتشارات بلومزبری که در سال 1986 تشکیل شده بود، در سال 1998 یک سال پس از انتشار نخستین رمان هری پاتر 1/6 میلیون پوند هزینه کرد تا فعالیتش را گسترش دهد. این ناشر اینک 100 میلیون پوند سرمایه دارد. 14 ماه بعد انتشارات اسکولاستیک آمریکا در تاریخ اول سپتامبر سال 1998 نسخه آمریکایی این رمان را در 309 صفحه و با عنوان «هری پاتر و سنگ سقراط» به چاپ رساند. سهم رولینگ از فروش حق انتشار 105 هزار پوند بود. تا آن زمان چنین رقمی‌ هرگز به یک نویسنده گمنام کودکان پرداخت نشده بود. اما هیچ کدام از دو ناشر از پرداخت این مبالغ پشیمان نشدند، نخستین جلد از مجموعه هری پاتر 120 میلیون نسخه در سطح جهان فروخت و به 67 زبان زنده جهان ترجمه شد. حالا چرا انتشارات بلومزبری رمان را به یونانی باستان و لاتین هم ترجمه کرده است، حتما به خاطر زیادی پول است.

    نقد روزنامه نیویورک تایمز بر این کتاب ستایش‌آمیز بود و در نقدهای منتشر شده در آمریکا، خانم رولینگ با رولد دال، نویسنده دانمارکی و افسانه ای کتب کودکان مقایسه شد. خلاقیتش را با جین آستین قیاس کردند و روایتش را حتی با هومر. پس بیهوده نبود که یک سال بعد انتشارات بلومزبری سرخوش از موفقیت و انتخاب هوشمندانه‌اش دومین قسمت از مجموعه هری پاتر- «هری پاتر و تالار اسرار»- را در تاریخ 2 ژوئیه سال 1998 منتشر کرد و دقیقا 11 ماه بعد انتشارات اسکولاستیک در 2 ژوئن 1999، نسخه آمریکایی آن را ترجمه کرد. فروش این جلد تاکنون به 77 میلیون نسخه رسیده است.

    از جزیره ساخالین تا سرزمین آتش
    تب هری پاتر خیلی زودتر و تندتر از آنچه تصور می‌شد، همه گیر شد. مجموعه هفت جلدی هری پاتر به 67 زیان زنده جهان ترجمه شده است و اینک می‌توانید تقریبا به هر زبانی، نسخه‌ای از هری پاتر را پیدا کنید. به این ترتیب رولینگ به یکی از پرخواننده‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات تبدیل شد. همچون کافکا، داستایوفسکی یا ویکتور هوگو. در میان ترجمه‌های رمان هری پاتر، می‌توانید شاهد ترجمه‌های هندی، بنگالی، ولزی، لاتویایی، ویتنامی، اوکراینی و عمده زبان‌های آفریقا باشید. هرچند عمده مترجمان هری پاتر بعد از ترجمه این کتاب به شهرت رسیدند، ولی «ویکتور لولیشف» مترجم روسی پنج کتاب اول مجموعه هری پاتر از مترجمان مشهور این کشور بود و «سوین اوکای» مترجم ترکی دو جلد از این مجموعه یکی از مترجمان و منتقدان ادبی معروف ترکیه است. با این حال حتی در بسیاری از کشورهای غیر انگلیسی زبان، نسخه‌های انگلیسی هری پاتر فروش حیرت‌انگیزی کرد، چنانچه پنجمین کتاب مجموعه هری پاتر، «هری پاتر و فرمان ققنوس» ذ نخستین کتاب انگلیسی زبانی تبدیل شد که در تاریخ، در صدر جدول پرفروش‌ترین کتاب در فرانسه قرار گرفت.


    شور و سرمستی و پول
    «هری پاتر و زندانی آزکابان» را نشر بلومزبری در هشت ژوئیه 1999 عرضه کرد و انتشارات اسکولاستیک سه ماه بعد، در روز هشت سپتامبر همان سال، کتاب را در آمریکا منتشر کرد تا شاهد فروش 61 میلیون نسخه از کتاب باشند. به دنبال این جلد، چهارمین کتاب «هری پاتر و جام آتش» برای نخستین بار همزمان در دو کشور آمریکا و انگلستان در تاریخ هشت ژوئیه سال 2000 عرضه شد. نسخه انگلیسی 626 صفحه و نسخه آمریکایی 734 صفحه بود. این جلد 66 میلیون نسخه در سطح جهان فروش کرده است، «هری پاتر و محفل ققنوس» به عنوان پنجمین جلد مجموعه باز به طور همزمان در دو کشور آمریکا و انگلستان در روز 21 ژوئن سال 2003 عرضه شد تا 55 میلیون نسخه بفروشد. این قسمت پر حجم‌ترین کتاب مجموعه است که در انگلستان در 766 صفحه و در آمریکا در 870 صفحه منتشر شده است. «هری پاتر و شاهزاده‌های دو رگه» باز روز 16 ژوئیه سال 2005 در دو کشور منتشر شد. این بار نسخه انگلیسی 607 صفحه و نسخه آمریکایی 652 صفحه بود و 65 میلیون نسخه هم فروش این قسمت بود. آخرین جلد مجموعه «هری پاتر و یادگاران مرگ» در روز 21 ژوئیه 2007 منتشر شد و 44 میلیون نسخه فروش کرد. مدیران بلومزبری شاید هرگز باور نمی‌کردند که در طول 10 سال مجبور شوند 468 میلیون نسخه از هری پاتر را چاپ کنند. موفقیت چه به سرعت آمده بود و چه ناگهان.


    101 راه برای بیشتر پول در آوردن
    پنج قسمت از مجموعه فیلم‌های هری پاتر تاکنون به نمایش در آمده اند تا پرسودترین مجموعه فیلم‌های عرضه شده در تاریخ سینما باشند. پنج فیلم تاکنون 48/4 میلیارد دلار در سطح جهان فروخته‌اند.
    جی. کی. رولینگ در سال 1999 حقوق اقتباس از چهار کتاب اول هری پاتر را به مبلغ یک میلیون پوند (نزدیک به 2 میلیون دلار) به شرکت برادران وارنر فروخت. مهمترین شرط رولینگ هنگام عقد قرارداد استفاده از بازیگران انگلیسی برای فیلم بود. هرچند در فیلم «هری پاتر و جام آتش» به خاطر کثرت شخصیت‌های اصلی تهیه کنندگان از بازیگران فرانسوی و اروپای شرقی نیز در فیلم استفاده کردند. رولینگ گفته بود که به این علت حقوق کتاب‌ها را فروخته است که به این ترتیب به برادران وارنر اجازه ندهد تا بر ادامه داستان کنترلی داشته باشند، چون برادران وارنر مایل به خرید حقوق شخصیت‌ها نیز بودند که رولینگ امتیاز شخصیت‌ها را واگذار نکرد.


    در ابتدا برادران وارنر با استیون اسپیلبرگ وارد مذاکره شد تا او کارگردانی نخستین قسمت را برعهده بگیرد، ولی اسپیلبرگ این پیشنهاد را نپذیرفت، چون اصرار داشت که به جای فیلم، انیمیشن بلند بسازد و برخلاف توافق برادران وارنر با رولینگ، هیلی جوئل ازمونت آمریکایی به جای هری پاتر صحبت کند. بعد از به بن بست رسیدن مذاکرات با اسپیلبرگ، برادران وارنر مذاکرات را با کارگردانان دیگری ادامه داد. این کارگردانان عبارت بودند از: کریس کلمبوس، تری گیلیام، جاناتان دمی، مایک نیوول، آلن پارکر، ولفگانگ پترسون، راب راینر، تیم رابینز، براد سیلبرینگ و پیتر ویر. در ابتدا پترسون و راب راینر کنار کشیدند. مذاکرات به سیلبرینگ، کلمبوس، پارکر و گیلیام محدود شد و در نهایت در 28 مارس 2000 کلمبوس قرارداد کارگردانی نخستین قسمت از مجموعه فیلم‌های هری پاتر را با برادران وارنر امضا کرد.

    استیو کلووز به عنوان فیلمنامه نویس نخستین فیلم استخدام شد. دیوید هی من هم به عنوان تهیه کننده به کار گرفته شد. ولی رولینگ با حضور در مقام تهیه کننده اجرایی، حق نظارت فراوانی بر فیلم یافت که با مخالفت و اعتراض کلمبوس همراه شد.
    برادران وارنر در ابتدا قصد داشتند، فیلم را در تعطیلات روز استقلال آمریکا (4 ژوئیه) سال 2001 عرضه کنند که این یکی از دلایل کنار کشیدن بسیاری از کارگردانان از پروژه بود، در نهایت هم برادران وارنر مجبور شد، زمان نمایش فیلم را به 16 نوامبر موکول کند.


    کریس کلمبوس پس از پایان نخستین فیلم، کارگردانی دومین فیلم «هری پاتر و تالار اسرار» را نیز پذیرفت. ولی کارگردانی سومین فیلم «هری پاتر و زندانی آزکابان» بر عهده آلفونسو کوارون، کارگردان ستایش شده مکزیکی گذاشته شد و مایک نیول برای کارگردانی چهارمین فیلم «هری پاتر و جام آتش» حضور یافت، پنجمین و ششمین فیلم «هری پاتر و فرمان ققنوس» و «هری پاتر و شاهزاده‌های دو رگه» هر دو توسط دیوید ییتس انجام شد. او قرار است کتاب هفتم را که در دو قسمت به فیلم تبدیل می‌شود نیز کارگردانی کند.
    با این وجود بارها گفته شده است که رولینگ، مایل بود گیلیام فیلم را کارگردانی کند. به غیر از سه بازیگر اصلی دانیل رادکلیف، اما واتسون و روبرت گرینت که هر سه در سال 2000 و پس از آزمون بازیگری از هزاران کودک انتخاب شدند. مگی اسمیت، رالف فاینس و گری الدمن از مهمترین بازیگران این مجموعه فیلم هستند. ریچارد هریس هم اگرچه در نخستین فیلم نقش آلوس دامبلدور، مدیر مدرسه ‌هاگوارتس را بازی کرد، ولی بعد از مرگش، این مایگل گامبون بود که این نقش را بازی کرد.
    آخرین کتاب در دو قسمت تولید و عرضه می‌شود. گفته می‌شود که نخستین قسمت در نوامبر 2010 و قسمت دوم در ماه مه 2011 عرضه خواهد شد.


    نویسنده ای که میلیاردر شد
    محبوبیت ناگهانی هری پاتر، فروش کتاب‌ها، حق ترجمه‌ها، فروش امتیاز کتب برای فیلم و بازی‌های کامپیوتری باعث شد که هم ناشران و هم خود خانم رولینگ به ثروتی عظیم دست پیدا کنند، چنان چه خانم رولینگ به تنها نویسنده میلیاردر در حال حاضر جهان تبدیل شده است. تاکنون 400 میلیون نسخه از کتاب‌های هری پاتر به فروش رسیده است و چهار فیلم نخست هری پاتر در فهرست 20 فیلم پرفروش تاریخ سینما قرار گرفته است. تمام اینها باعث شد که در سال 2005 سرمایه خانم رولینگ 4 میلیارد دلار برآورد شود. چناچه او را در انگلستان ثروتمندتر از ملکه الیزابت دوم می‌دانند، با این وجود وکلای رولینگ این سرمایه را تکذیب کرده اند.


    موفقیت هری پاتر باعث شد که روزنامه نیویورک تایمز از سال 2000، فهرست جداگانه ای برای پرفروش‌ترین کتاب‌های کودکان اضافه کند. از 24 ژوئن سال 2000 که کتاب «هری پاتر و جام آتش» عرضه شد، این کتاب برای 79 هفته متوالی در فهرست 10کتاب پرفروش هفته بود. در تاریخ 12 آوریل 2007 وب سایت بارنز و نوبلز اعلام کرد که هری پاتر و یادگاران مرگ رکورد پیش خرید یک کتاب را با 500 هزار سفارش پیش از انتشار کتاب شکسته است. برای تحویل کتاب‌های پیش خرید شده «جام آتش» شرکت پستی FedEx از 9 هزار کامیونش استفاده کرد که تنها وظیفه‌شان رساندن کتاب‌ها بود. در آمریکا این رمان به شمارگان 8/3 میلیون نسخه رسید. «فرمان ققنوس» با شمارگان 5/8 میلیون نسخه رکورد این کتاب را شکست، ولی رکورد توسط «شاهزاده دورگه» با 8/10 میلیون نسخه شکست. فقط 9/6 میلیون نسخه از این رمان در نخستین 24 ساعت پس از عرضه کتاب در آمریکا به فروش رفته بود. آخرین جلد مجموعه هری پاتر «یادگاران مرگ» در 12 میلیون نسخه از این کتاب پیش از انتشار در دو سایت آمازون و بارنز و نوبلز پیش فروش شده بود.

    شاید هنوز خیلی از ما به یاد داشته باشیم که شب 21 ژوئیه 2007 (2 سال پیش) چگونه در تهران، مردم مقابل کتاب‌فروشی کتابسرای تندیس صف کشیدند تا همزمان با دیگر نقاط جهان از اولین خریداران هفتمین جلد از رمان هری پاتر باشند. شاید فرصتی بود برای اینکه خودمان را با جهان هم پا حس کردیم. به یاد داشته باشیم که کتابسرای تندیس ناشر رسمی‌ مجموعه هری پاتر در ایران و خانم ویدا اسلامیه نیز به عنوان مترجم رسمی‌ مجموعه هری پاتر از طرف خانم رولینگ در ایران شناخته می‌شود.
    چگونه جی. کی. رولینگ نویسنده داستانهای «هری پاتر» میلیاردر شد؟!!-پرشین پرشیا
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    جی کی رولینگ پس از چند سال رازهای هری پاتر را حل کرد

    جي کي رولينگ سرانجام پس از چند سال به پرسشها درباره رازهاي بزرگي که درباره کتابهاي هري پاتر وجود داشت، پاسخ گفت.
    به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، طرفداران کتابهاي هري پاتر طي سالهاي گذشته چندين و چند سؤال اساسي درباره حوادث کتابهاي هري پاتر داشتهاند که هرگز پاسخي به آنها داده نشده بود. اما اين هفته نويسنده کتابها به دو پرسش از اين پرسشها جواب داد.
    يکي از اين سؤالات درباره فلافي، سگ سه سر بزرگي است که در فيلم و کتاب هري پاتر و سنگ جادو وجود داشت و طرفداران کتاب هميشه ميخواستند بدانند سرنوشت اين سگ چه بوده است که ديگر نه ديده شد و نه حرفي از او به ميان آمد.
    جي کي رولينگ در پاسخ به اين سؤال با تاکيد بر اينکه فلافي ارزش زيادي براي داستان داشت، نوشته است: فلاني مدت زمان زيادي را در جنگلي ميگذراند که در نزديکي مدرسه هاگ وارتز قرار دارد.
    سؤال بعدي که هميشه وجود داشته است، اين است که چرا خانه شماره 12 خيابان گريمالد لندن که محل زندگي اجدادي خانواده بلک است، بايد وسط يک خانه عظيم و غول پيکر وجود داشته باشد؟ جي کي رولينگ پاسخي کوتاه اما جالب به اين پرسش داده و گفته است: اجداد خانواده بلک خواهان تملک اين خانه بزرگ و زيبا بودند. بنابراين ساکنان آن را مجبور به خروج از خانه کردند و خانه خود را وسط آن خانه بزرگ بردند و ساکن آن شدند
    جی کی رولینگ پس از چند سال رازهای هری پاتر را حل کرد - مووی مگ
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    جی کی رولینگ : جادوگری در پس چهره هری پاتر

    طرفداران کتاب های هری پاتر حتما این جمله را خیلی شنیده اند که این شخصیت روی دستمال کاغذی به دنیا آمده و نه روی کاغذهای معمولی که نویسنده ها داستان هایشان را بر روی آنها می نویسند. این اتفاق یک دلیل دارد و آن هم فقر نویسنده کتاب های هری پاتر یعنی خانم جوان کتلین رولینک یا به اختصار جی کی رولینگ بوده، چرا که او انقدر فقیر بوده که نمی توانسته کاغذ بخر و افکار جادویی اش را روی آنها بنویسد و میرفت کافه و چای میخورد و همچنین با دستمال های اون کافه یادداشت های خودش رو مینوشت. جی کی رولینگ و هری پاتر

    این زن متولد ۳۱ جولای سال ۱۹۶۵ هست و طبق حرف های خودش از کودکی بیخود و بی جهت از فامیلی پاتر خوشش میامده (شما از فامیلی خاصی خوشتان نمی آید؟ شاید اون فامیلی مورد علاقه شما آینده دنیای کتاب و سینما باشد) از بچگی قلم میزده و می نوشته ولی خب عموما کارهاش در همون چارچوب خانواده خوانده می شدند و فراتر نمی رفتند. در شش سالگی یک داستان درباره خرگوشها نوشت و مادرش به به چه چه کرد و رولینک شش ساله هم نه برداشت و نه گذاشت و گفت: خب چرا چاپش نمی کنین؟ رولینگ کوچولو خبر نداشت که مامان سوسکه هم قربون دست و پای بلوری بچش میره تعریف و تمجید مادر لزوما به معنی قابل چاپ بودن داستانش نبوده.







    رولینگ خودش میگه که دوستانش به او خیلی گوشزد کردند که باید داستان نویسی را جدی بگیرد و یکی از این رفقا اسمش سین بوده که ماشین گلف این دوست هم به خاطر جبران محبت ها و رهنمودهای او به رولینگ، تبدیل به همان ماشین پرنده داخل کتاب در جلد دوم میشه. رولینگ بعد از تموم کردن مدرسه به پیشنهاد پدر و مادرش میره فرانسه می خونه (در صورتی که خودش طبق مصاحبه هاش علاقه ای به خوندن این رشته نداشته.) بعد از دانشگاه وارد بازار کار در لندن، شهری که در اون به دنیا اومده میشه و در سال ۱۹۹۰ بود که جرقه داستان هری پاتر در دهنش میخورد.

    خود رولینگ میگه توی یک سفر طولانی با قطار این داستان به ذهنش رسید، البته رولینگ هیچ وقت وا نداده و نگفته که در اون قطار کذایی چه مقدار از داستان توی ذهنش پرداخته شده و تا کجا ماجرا را پیش رفته ولی چیزی که بعدها در طی مصاحبه های مختلف از اون شنیده شد این بود که هسته اولیه داستان چیزی که الان می بینیم دقیقا نبوده و تفاوت های اندکی با هری پاتر کنونی داشته. گویا رولینگ قصد داشته کتابی درباره یک پسر بنویسد که به کل نمی داند جادوگر است و تا آخر جلد یک هم این موضوع را نفهمد، اما رولینگ بعدها ماجرا رو سریع تر پیش میبره و هری پاتر رو می نویسد.
    فروش کتاب جی کی رولینگ

    اون در همون سال شروع به نوشتن داستان کرد و علت وقفه چاپ نسخه اصلی رو ویرایش کتاب در طی سال ها میدونه و البته مرگ مادرش، درست در همان سال ۱۹۹۰٫ شاید برای همین بود که هری پاتر پدر و مادری نداشت و فقدان والدینش بسیار خوب به چشم میاد. رولینگ بعد از مادرش با همسرش دعوای سختی رو میکنه و این دعوا منجر میشه که رولینگ از شوهرش طلاق می گیره (و الان احتمالا شخص شوهر به غلط کردن افتاده) و با دخترش به نام جسیکا به تنهایی زندگی میکنه.

    در سال ۱۹۹۳ به ادینبرگ رفت و سعی کرد کتاب اولش رو تموم کنه و جسیکا را با کمک های خیریه بزرگ کرد و در کنارش کتاب هری پاتر را هم نوشت. جلد اول که تمام شد اون رو به کلی انتشارات در سرتاسر انگلستان فرستاد و جالب اینجاست که ۱۲ ناشر بزرگ کتاب اون رو رد کردند (اینجا هم باید ایضا اشاره شود که این ناشرین چقدر مثل چی پشیمان هستند!) و بالاخره یک انتشاراتی کوچیک قبول کرد که کتاب رو به طبع چاپ برسونه. برای اولین کتاب ۱۵۰۰ یورو به رولینگ پرداخت شد که برای سه سال می شود سالی ۵۰۰ یورو و مثل فحش می ماند! بدبختی اینجاست که به علل مختلف کتاب باز هم با وقفه ای ۳ ساله چاپ شد و بالاخره سال ۱۹۹۶ بود که هری پاتر و سنگ جادو، یعنی جلد اول کتاب، رنگ ویترین مغازه ها را می بینه و وارد بازار نشر کتاب میشه. نکته اصلی اینجاست که کتاب بعد از چاپ در عرض چند هفته تمام شماره های آن فروش میره و چاپ اول هزارتایی کتاب فوری تموم میشه. این موفقیت انتشارات های دیگه رو به خودشون میاره و یک انتشارات بزرگتر آمریکایی حق جاپ کتاب رو از رولینک به قیمت ۱۰۰ هزار یورو میخره و تمام این سال ها رو یک جا برای رولینگ جبران می کنه!

    موفقیت های هری پاتر بی وقفه ادامه داشت و در طی یک بازده زمانی ۱۰ ساله تمامی هفت کتاب به فروش رفتند. بعد از تموم شدن سری هری پاتر رولینگ بی کار ننشست و خودش را هم اسیر و بنده دنیای هری پاتر نکرد و پا را فراتر گذاشت. او به رویای جوانی اش یعنی نوینسده جنایی شدن پا گذاشت و شروع به نوشتن کتاب هایی جدید با نام مستعار رابرت گالبریک کرد که داستان یک کارآگاه به نام استرایک و معاونش زنی به نام رابین هست که این سری هم به موفقیت های بی نظیری دست یافته و تا کنون سه جلد آن چاپ شده و طبق صحبت های رولینگ ۷ تا کتاب دیگه از اون در راه هستند.

    رولینگ توانست ثابت کند که می توان بدون داشتن سرمایه مالی و صرفا با ذهنی باز و خلاق و قدرت قلم از هیچ به بالاترین عرش ها رسید به طوری که ثروت او در این اواخر تا حدودی با ثروت ملکه انگلستان برابری می کرد،اقدام این زن بعد از تمام شدن کتاب های هری پاتر و وارد شدن به دنیایی دیگر و ژانری دیگر نیز حرکتی بس جاه طلبانه بوده و البته نشان می دهد که موفقیت هری پاتر صرفا اتفاقی و شانسی نبوده است. نمی دانیم ورد جادویی قلم رولینگ چه بوده ولی هرچه که بوده توانسته زندگی او را دچار تغییراتی دایمی کند و همچنین جهانی جادویی را برای نوجوانان و جوانان سرتاسر دنیا بیافریند و سپس بعد از آن دنیایی تاریک و جنایی برای بزرگترها خلق کند و کارآگاهی ماهر را به دنیای ادبیات پلیسی و غنی انگلستان معرفی کند.
    جی کی رولینگ : جادوگری در پس چهره هری پاتر - بامیلو بلاگ
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    چوب جادو در دست جی کی رولینگ

    زندگی رولینگ و داستان های او، مدرسه ای برای هر مخاطب است و او را به یافتن خویشتن برتر خود ترغیب می کند.

    حدود 20 سال پیش در 26 ژوئن 1997، انتشاراتی کوچک در انگلستان، اولین کتاب از نویسنده ای ناشناخته را به چاپ رساند. نویسنده ی این داستان، مادری تنها بود که هفت سال قبل، زمانی که در قطار گیر افتاده بود، ایده ی نوشتن داستان به ذهنش رسیده بود.
    این نویسنده، جی. کی. رولینگ بود که شاید نمی دانست با نوشتن کتاب «هری پاتر و سنگ جادو» به زودی قرار است دنیای ادبیات را جادو کند!


    بسیاری از دوستداران ادبیات نمی دانند که کار رولینگ در دنیای ادبیات به ساختن دنیای هری پاتر محدود نمی شود. پس از بررسی نکاتی جذاب درباره ی هری پاتر، در قسمت دوم مقاله به آثار متأخرتر رولینگ می پردازیم و در بخش پایانی، با زندگی رولینگ، زنی که دنیای ادبیات فانتزی را دگرگون کرد، بیشتر آشنا می شویم.

    هری پاتر توانست فرهنگ بسازد

    هری پاتر خیلی زود به پدیده ای همه جانبه تبدیل شد که در یک مقاله ی کوتاه نمی توان به همه ی ابعاد تأثیرگذاریِ آن پرداخت. بله، درست همان زمان که دنیای ادبیات کودک و نوجوان به تغییری بزرگ نیاز داشت، هری پاتر از راه رسید و علاوه بر تحت تأثیر قرار دادن فرهنگ عامه، خودش فرهنگ جدیدی ساخت. هری پاتر توانست مدل کسب و کار را در انتشار کتاب کودک و نوجوان تغییر دهد و یک نسل را با این ایده پیوند بزند که این امکان وجود دارد که با فرهنگ مورد علاقه ی خود ارتباط برقرار کنید: درباره اش بنویسید، برایش موسیقی بسازید و از طریقش کسب و کار مفصلی راه بیندازید.


    چرا بزرگسالان هم عاشق هری پاتر می شوند؟

    مطالعه ای در سال 2012 نشان داد که 55 درصد از رمان های هری پاتر توسط بزرگسالان خریداری شده است. اما علت این استقبال چیست؟ رولینگ در کتاب های هری پاتر، طرح و توطئه ای پیچیده را با راز و رمز و فانتزی حماسی ترکیب می کند و شخصیت ها را در مدرسه ای شبانه روزی می پروراند. نتیجه ی این ترکیب، آن قدر لذت بخش است که سن و سال نمی شناسد. اسرارآمیز بودن داستان و حل معماهای آن، آن قدر برای خواننده خوشایند است که باعث می شود مخاطب، لحظه به لحظه سرعتش را در خواندن صفحات کتاب بیشتر کند. نمادها و اسطوره ها در قلمروی رمان های هری پاتر، مخاطب را جادو می کند، در حالی که، ساختار مدرسه ی شبانه روزی و شخصیت های آشنا و دوست داشتنی آن، این داستان جادویی را به دنیای واقعی پیوند می دهد. این ارتباط، آن قدر مؤثر پیش می رود که مرگ ناگهانی شخصیت ها می تواند عمیقاً بر خواننده تأثیر بگذارد و به او درباره ی تجربه ی از دست دادن، بیاموزد. بنابراین، اگر شما هم از آن دسته بزرگسالانی هستید که نمی خواهید تجربه ی لذت بردن از داستانی رازآمیز و غرق شدن در دنیایی جدید را از دست بدهید، خواندن رمان های هری پاتر، از هر نظر، گزینه ی مناسبی به نظر می رسد.


    هری پاتر چگونه بازار نشر را دگرگون کرد؟

    جی. کی. رولینگ با نوشتن «هری پاتر» و خلق دنیای جادویی آن، بازار نشر ادبیات فانتزی معاصر را به دو دوره ی زمانی تقسیم کرد: پیش از هری پاتر و پس از هری پاتر.
    کتاب های هری پاتر راه را برای نوشتن رمان های طولانی موفق برای کودکان و نوجوانان هموار کردند. پیش از هری پاتر، تصور رایج این بود که کودکان و نوجوانان، تمرکز لازم برای خواندن داستان های طولانی و چندجلدی را ندارند و پدر و مادرها دوست نداشتند برای کتاب هایی هزینه کنند که بچه ها قرار بود بعد از خواندن چند صفحه، کنارشان بگذارند. اما هری پاتر به چنان نیروی فرهنگی قدرتمندی تبدیل شد که طرفداران دو آتشه ی آن روز به روز گسترش پیدا کردند و صف های خرید این کتاب در روزهای اول پس از انتشار، طولانی و طولانی تر شد. فرهنگی که در آن، کلمه ی پاترهِد (Potterhead) به معنی «شیفته ی هری پاتر» راهش را در لغتنامه ها باز کرد. بنابراین، جی. کی. رولینگ ثابت کرد که اگر کتابی جذابیت داشته باشد، طولانی بودن آن به هیچ عنوان، عاملی بازدارنده نیست و بچه های کم سن و سال را می توان ساعت ها پای خواندن کتاب نشاند.
    به علاوه، کتاب های هری پاتر، ادبیات کودک و نوجوان را به نیرویی تبدیل کرد که مقاومت در برابر آن عملاً بی فایده بود. پیش از هری پاتر، ادبیات کودک و نوجوان آن قدرها جدی گرفته نمی شد. اما هری پاتر نشان داد که چه نیروی حیات بخشی در دل ادبیات فانتزی جریان دارد. نیرویی که هالیوود را به سمت اقتباس از این رمان های پرفروش سوق داد و به خلق بازی های ویدیویی، اسباب بازی ها، وب سایت ها و شبکه های اجتماعی با محوریت این داستان، منجر شد.




    7 دلیل صاف و ساده برای خواندن هری پاتر

    1. هاگوارتز

    مدرسه ای پر از میراث تاریخی، راهروهای مخفی، پلکان متحرک، گوی های پر زرق و برق، لباس ها و جشن های بی پایان. بودن در هاگوارتز، همان تجربه ای است که در مدارسمان نداشته ایم: جادو!
    2. موجودات جادویی

    سگ سه سر بزرگی به نام «فلافی»، «تسترال» (موجوداتی اسب‌ مانند و جادویی که قابلیت پرواز دارند)، باسیلیسک مرگبار و عنکبوتی به نام «آراگوگ»، تنها قطراتی از اقیانوس تخیلات رولینگ هستند. تنها با خواندن سطر به سطر مجموعه رمان های هری پاتر است که می توان در این اقیانوس واقعی شنا کرد.
    3. توصیفاتی دقیق از جزئیات

    یکی از دلایل دوست داشتنی بودن مجموعه داستان های هری پاتر، توجه نویسنده به جزئیات و شرح ظواهر و لباس های کاراکترهاست. توضیحاتی که از زخم روی صورت هری، عینک شکسته ی او و چشمانش داده می شود، برای همیشه در ذهن مخاطب می ماند. این در حالی است که به جزئیات درونیات شخصیت ها نیز به همان میزان و حتی بیشتر، بها داده می شود.
    4. جهانی کامل به وسعت تخیل

    در جهان رولینگ، هیچ سنگی بی اجازه ی او تکان نمی خورد. دنیای جادوگرانه ی هری پاتر با وجود این که از دنیایی که در آن زندگی می کنیم دور به نظر می رسد، کاملاً آشنا و قابل اعتماد است. این قابلیت منحصر به فرد رولینگ است که حتی برای توصیف روزمره ترین کارها در دنیای جادوگران، تمهیدی اندیشیده است.
    جالب است بدانید روند کشف و شهود، بعد از پایان رمان ها نیز می تواند ادامه بیابد. «پاترمور» pottermore برای همین منظور است! ]«پاترمور» یک وب ‌گاه تعاملی و شرکت نشر دیجیتال، سرگرمی و خبری متعلق به جی. کی. رولینگ است که ناشر دیجیتال جهانی کتاب‌ های هری پاتر و دیگر آثار دنیای جادویی رولینگ و تجربه ای برای مخاطبان و طرفداران هری پاتر است تا بتوانند تحصیل در هاگوارتز و اتفاقات داستان ها را خودشان به شخصه تجربه کنند.[
    5. علاقه مند کردن بچه ها به خواندن کتاب

    از آن جا که کتاب ها، قبل از فراگیری عصر اینترنت منتشر شدند، نقش بسیار مهمی در علاقه مند کردن کودکان و نوجوانان سراسر دنیا به ادبیات ایفا نمودند. در واقع، فروش مجموعه کتاب های هری پاتر (بدون در نظر گرفتن ترجمه) بیش از 450 میلیون نسخه برآورد شده است. هم چنین، اگر از احتمال دوباره و دوباره خواندن رمان ها توسط هواداران به سادگی نگذریم، از تأثیرگذاری این مجموعه رمان بر ادبیات، شگفت زده خواهیم شد.
    6. آموزه های صدر در صد انسانی

    شگفت انگیزی این رمان ها به سبب جادوست، ولی آن چه این کتاب ها را ارزشمند می کند، پرداختن به کیفیت های انسانی و ذات رفتارهای آدم هاست. شجاعت، وفاداری – که در شخصیت «اسنیپ» به بهترین شکل دیده می شود – و اعتماد به شهود خود و اطرافیان نزدیکمان، اساس آموزه های هری پاتر هستند.
    7. جملات ماندگار

    اگرچه در مجموعه ی هری پاتر، طرح داستانی در مرکز توجه است، نباید از زیبایی نگارش آن غافل شویم. بخش های زیادی از کتاب قابلیت تبدیل شدن به نقل قول را دارند و می توانیم در دوره های مختلف زندگی مان با آن ها همذات پنداری کنیم. مثلاً این که:
    سِیر کردن در دنیای خیالات و فراموش کردن زندگی، کاری را پیش نمی برد.
    یا این جمله ی بی نظیر:
    خوشبختی در تاریک ‌ترین لحظات زندگی به سراغ انسان می‌آید، فقط کافی است طالب نور باشیم
    کتاب درسی هاگوارتز را بخوانید

    رولینگ، کتاب «جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آن ها» را در سال 2001 نوشت. این کتاب در اصل قرار بود کتابی درسی متعلق به هری باشد که در اولین رمان از مجموعه، به نام «هری پاتر و سنگ جادو» آن را در مدرسه مطالعه می ‌کند. در این کتاب، به جزئیات سفرهای اکتشافی به پنج قاره در سراسر دنیا برای دستیابی به 85 گونه ی جادویی پرداخته شده است. رولینگ، نام مستعار «نیوت اسکمندر» را به جای اسم واقعی خود به عنوان نویسنده ی این کتاب برگزیده است.




    چیزهایی که احتمالاً درباره ی خالق هری پاتر نمی دانید

    خالق شخصیت هری و هری پاتر تا ابد به هم متصل اند، چرا که جی. کی. رولینگ، تاریخ تولد خود را به او داده است: 31 جولای. اما این نویسنده ی بزرگ پیش از موفقیت جهانی اش، گذشته ی سخت و دردناکی داشته است. زندگی رولینگ، ترکیبی از شیرینی و تلخی هایی است که همه ی ما کم و بیش با آن ها دست و پنجه نرم می کنیم.

    از دست دادن مادر در 25 سالگی
    رولینگ مادرش را در 25 سالگی از دست داد. مادر رولینگ به دلیل بیماری، پیش از چاپ اولین رمان از مجموعه داستان های هری پاتر درگذشت.

    قطع ارتباط با پدر
    رابطه ی رولینگ با پدرش همیشه پیچیده بوده و او معمولاً از صحبت در این باره پرهیز کرده است. اما رولینگ در مصاحبه ای با نیویورکر در سال 2012 اشاره کرد که از سال 2003 با پدرش، پیتر رولینگ حرف نزده است. او در این باره می گوید: «به مدت 9 سال است که با پدرم هیچ ارتباطی ندارم. هیچ وقت ارتباطم با پدرم ساده نبود.» او می گوید شروع یکی از مسائلی که موجب فروپاشی ارتباطشان شده، در دسامبر 2003 اتفاق افتاد: پدر رولینگ، اولین نسخه ی هری پاتر را که دخترش برایش امضا کرده و به عنوان هدیه ی روز پدر به او داده بود به همراه یکی از طراحی های دستی رولینگ از موجودی جادویی، به فروش می گذارد که به قیمت 48000 دلار به فروش می رسد!

    دوره های افسردگی
    رولینگ چندین بار برای درمان افسردگی خود تلاش کرده است. دوره ی اول افسردگی او زمانی بوده که «هری پاتر و سنگ جادو» را می نوشت و در حال بزرگ کردن دخترش در فقر زندگی می کرد و دوره ی دوم، وقتی است که به شهرت زیادی رسید. او در این باره می گوید:
    کار به حدی بالا گرفته بود که فکر خودکشی به سرم زده بود؛ این طور نبود که فقط کمی حال روحی ام خراب باشد. در اواسط بیست سالگی شرایطم خیلی بد بود و از نظر روحی واقعاً به هم ریخته بودم.»
    انتخاب نام دخترش
    رولینگ نام دخترش را به سبب علاقه اش به «جسیکا میتفورد» نویسنده و فعال انگلیسی، «جسیکا» گذاشت. زمانی که «رولینگ» 14 ساله بود، خاله ی بزرگش خاطرات ژورنالیستی «میتفورد» را به او هدیه داد و او در لحظه، این نویسنده را به عنوان قهرمان خود برگزید.

    اولین رمان غیرفانتزی
    «خلأ موقت» اولین کتاب جی. کی. رولینگ برای مخاطبین بزرگسال به حساب می آید. در این کتاب، خبری از جادو نیست و در عوض با کسانی مثل خاله ی هَری، «پتونیا» سر و کار داریم: افرادی خودخواه، کوته بین و قضاوتگر که در دل داستانی رئالیستی و سیاه گنجانده شده اند.

    تخلص «رابرت گالبریث»
    پس از نوشتن مجموعه داستان «هری پاتر»، رولینگ تخلص «رابرت گالبریث» را برای خود برگزید و شروع به نوشتن رمان های جنایی کرد. اولین آن ها «آوای فاخته» نام دارد که در سال 2013 منتشر شد.

    نقش پر رنگ در خیریه
    رولینگ، یک روز در هفته را به طور کامل صرف امور خیریه می کند. او یک فعال حقوق بشر به تمام معناست و تا به حال، میلیون ها دلار را در راه امور خیر صرف کرده و به همین دلیل نام او دیگر در لیست میلیاردرهای فوربز «Forbes» جایی ندارد.

    نویسنده ی محبوب رولینگ
    نویسنده ی مورد علاقه ی رولینگ، «جین آستین» است. او در این باره می گوید:
    کتاب «اما» را حداقل 20 بار خوانده ام. همه ی آثار این نویسنده را مطالعه کرده ام و آنقدر مجذوب داستان هایش هستم که تعداد بارهایی که کتاب هایش را خوانده ام از دستم در رفته است!

    بزرگ ترین جادو: قدرت تصور و خیال
    زندگی رولینگ و داستان های او، مدرسه ای برای هر مخاطب است و او را به یافتن خویشتن برتر خود ترغیب می کند. رولینگ می گوید:
    ما برای تغییر دنیا به جادو نیاز نداریم، ما همه ی قدرت ها را پیشاپیش در درون خود داریم: قدرت تصور جهانی بهتر.
    https://www.iranketab.ir/blog/j-k-rowling
+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

مجوز های ارسال و ویرایش