ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
صفحه 2 از 2 نخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 14 از 14
  1. #11
    تاریخ عضویت
    2018/04/21
    نوشته ها
    1,390
    5
    روابط عمومی
    هفت راز ثروتمند شدن که ثروتمندان درباره‌اش حرف نمیزنند

    اگر بپرسید راز پولدار شدن چیست، احتمالا سخت کار کردن، زندگی کردن زیر سطح ایده‌آل مالی و پس‌انداز کردن هر مقدار پول ممکن، پاسخ خیلی‌ها به پرسش شما در مورد رازهای ثروتمند شدن خواهد بود.

    راز پشت ثروت چیست؟ سایت فول راه‌هایی برای پولدار شدن را برملا می‌سازد که هرگز از یک فرد ثروتمند نخواهید شنید.
    به گزارش اقتصادنیوز، اگر از بیشتر متخصصان مالی سوال کنید که چه رازی پشت ثروتمند شدن است، اغلب با این پاسخ مواجه می‌شوید که در واقع هیچ رازی در کار نیست: سخت کار کردن، زندگی کردن زیر اهداف مالی و پس‌انداز کردن هر مقدار پول ممکن. اما شاید خیلی‌ها با این یک درصد جمعیتی موافق نباشند.
    هیچ‌گونه شرمساری برای سبک زندگی متوسط وجود ندارد. ولی اگر شما هدف ثروتمندشدن در سر دارید،‌ دانستن این هفت راز که افراد ثروتمند زیاد تمایل به اشتراک‌گذاری آن ندارند برای رسیدن به این هدف به شما کمک می‌کند.




    حقوق همه چیز نیست

    صعود از نردبان شرکت تنها شما را از نقطه‌ای که هستید، دور می‌کند و شما به درآمد بالقوه و کف درآمدی خود دست خواهید یافت. ثروتمندان می‌دانند که به منظور افزایش ثروت، مهم این است که پول‌تان برای شما کار کند. در واقع،‌ رابرت کیوساکی،‌ نویسنده پرفروش‌ترین کتاب مالی دنیا «پدر پولدار،‌ پدر فقیر» فلسفه پولی خود را حول این مفهوم ساخته است.
    تولید درآمد از منابع منفعل، بهترین راه برای درآمدزایی است. سرمایه‌گذاری روی منابع درآمدی منفعل شامل اوراق بهادار، اجاره املاک،‌ سودآوری از کسب‌وکاری که نیازی به مدیریت روزانه شما نداشته باشد، کار خلاقانه و ابداعات بسیار پربازده خواهند بود.


    از زمان بهره ببرید، نه زمان‌بندی

    پیتر لازاروف، برنامه ریز مالی که بیش از ۱۰ میلیون یورو از سبد سهام پلانکورپ را مدیریت می‌کند، می‌گوید: «به منظور سرمایه‌گذاری موفق زمان فاکتور بسیار مهم‌تری از زمان‌بندی خواهد بود. اغلب مردم معتقدند زمان‌بندی حرکت بازار یک نکته کلیدی برای رشد ثروت در بازار سهام است. با این حال دانستن زمان و ترکیب بازده مهم‌ترین فاکتور در رشد سرمایه است.»

    ایده‌های خود را مکتوب کنید

    تفاوت بین داشتن ایده و مکتوب کردن آن روی کاغذ گاهی اوقات به اندازه جداسازی مردم فوق موفق از قشر متوسط است. و اگر شما موفقیت را معادل ثروت می‌دانید، زمان آن فرا رسیده که برای رسیدن به ثروت، اهداف خود را (چه کوچک و چه بزرگ) روی کاغذ یادداشت کنید.
    توماس کورلی،‌ نویسنده کتاب «عادات ثروتمندان» نوشته است: « مروری بر عادات روزانه افراد ثروتمند، نشان می‌دهد که ۶۷ درصد افراد پولدار اهداف خود را مکتوب می‌کنند؛ در حالی‌که ۸۱ درصد آنها یک لیست از کارهایی که باید انجام دهند، تهیه کرده‌اند. اگر هدف شما مولتی‌میلیاردر شدن است، این هدف را نوشته و یک برنامه عملی برای رخ دادن این اتفاق ایجاد کنید.»


    به ارزش بیش از هزینه بها دهید
    بر اساس اظهارات جاستین کومار، مدیر پورتفوی مدیریت سرمایه گذاری آرلینگتون،‌ «انسان ثروتمند سه دوست خوب دارد:‌ وکیلش،‌ حسابدارش و مشاورش.»
    کومار توضیح داد که برای آمریکایی‌هایی با درآمد متوسط بسیار رایج خواهد بود که گوشه وکنار هزینه‌های خود را به منظور پس‌انداز کاهش دهند، و با این حال بازهم در نهایت با کمبود مواجه شوند. علی‌رغم داشتن نگاه ثروتمندانه به ارزش بیش از هزینه، ولی این افراد همچنان در تصمیم‌گیری محتاط عمل می‌کنند. ‌


    کمتر بیرون غذا بخورید

    افرادی که در مورد پس‌انداز خود نگران هستند از رفتن روزانه به کافه صرف نظر می‌کنند، اما افراد ثروتمند از ولخرجی‌های کوچک لذت می‌برند.
    پل سالیوان نویسنده و همکارش برد کلونتز، روانشناس بالینی در ملاقاتی آکادمیک در دانشگاه کانزاس استیت،‌ تحقیقی را روی تفاوات عادات خرج‌کردن جمعیت یک درصد پولدار جامعه و قشر مرفه ۵ درصدی انجام دادند. یک درصدی‌ها ۳۰ درصد کمتر به غذاخوردن در بیرون اختصاص داده و ترجیج می‌دهند که این پول را برای زمان بازنشستگی پس‌انداز کنند.


    رئیس خودتان باشید

    شاغلان کار می‌کنند تا رؤسایشان ثروتمند شوند. اگر شما ثروت واقعی را نشانه رفته‌اید، کسب‌وکار خودتان را آغاز کنید. بر اساس گزارش فوربس، ۱۴۲۶ نفر از لیست میلیاردرهای این مجله با ایجاد کسب‌وکار با اعضای خانواده خود به چنین سرنوشتی دست پیدا کرده‌اند.
    روبرت ویلسون، مشاور مالی سی‌ان‌ان و سی‌بی‌اس اعلام کرد: «بسیاری از کارمندان طبقه متوسط فکر می‌کنند که آغاز یک کسب‌وکار بسیار پرخطر خواهد بود. از نظر یک ثروتمند، کار پرخطر این است که اجازه دهید زمان و درآمد شما توسط رئیسی که کمترین اهمیت را به شما می‌دهد، مصرف شود.»


    از پول دیگر افراد استفاده کنید

    برای افراد قشر متوسط، عبارت « پول،‌ پول می آورد» شاید تنها یک کلیشه برای اثبات هزینه‌های غیرمنطقی باشد. اما برای افراد ثروتمند، این یک قانون طلایی برای ثروتمند شدن است. نکته کلیدی استفاده از پول دیگران برای افزایش ثروت خود است.
    استفاده از پول بانک‌ها/ سرمایه‌گذاران و استخدام افرادی برای کار کردن برای شما یک فرمول آزمایش‌شده برای ثروتمند شدن است. از آنجایی که جمع‌آوری سرمایه شما برای آغاز کسب‌وکار وابسته به پول دیگر مردم است،‌ احتمال بازگشت پول شما به شدت بالا خواهد بود و البته بسیار خطرناک‌تر خواهد بود که به سرمایه خود تکیه کنید. با این حال همواره این جمله حکیمانه را درنظر داشته باشید که «خطر زمانی به‌وجود می‌آید که شما ندانید چه می‌کنید


    مدیریت و کارآفرینی » هفت راز ثروتمند شدن که ثروتمندان درباره‌اش حرف نمیزنند



  2. #12
    تاریخ عضویت
    2018/04/21
    نوشته ها
    1,390
    5
    روابط عمومی
    چگونه تبديل به يك كارآفرين موفق و ثروتمند شويم؟

    کارآفرین موفق

    همه کسانی که می خواهند خود را از کارمند به کارآفرین موفق تبدیل کنند رویایی در ذهن دارند و می خواهند با راه انداختن کسب و کاری مستقل حرفه مورد علاقه شان را پیش گیرند و به روشی که دوست دارند پول در بیاورند. اگر شما هم راه تازه ای را شروع کرده اید و به جرگه کارآفرینان پیوسته اید، خواندن این مطلب سودمند خواهد بود.با چند سوال شروع می کنم: فکر می کنید که چقدر به تحقق آرزویتان نزدیک هستید؟ شاید هم دیگر آن شور و شوق ابتدای کار را ندارید. خب اگر این طور است فکر می کنید علت چیست؟ چه چیز باعث شده که در میانه راه تردید داشته باشید؟ آیا از شکست می ترسید؟شاید هم درباره موفقیت نگرانید؟ به نظر می رسد که دیگر آن علاقه و اشتیاق قبلی را ندارید و اصلاً علتش را هم نمی توانید بیابید.
    كارآفرینان موفق نگاه نو و متفاوتی به كار و زندگی‌شان دارند. تفاوت آنها با كارآفرینان ناموفق ظریف اما قابل تمیز است. این تفاوت‌ها فراتر از خواسته‌ها و رویاهای آنهاست. این تفاوت‌ها به عادات یا رموز نهایی برنمی‌گردد. تفاوت آنها به نیروی قابل سنجشی برمی‌گردد كه در دایره تفكر و تعقل این افراد نهفته است و موجب می‌شود تحولاتی در شیوه كار، زندگی و...
    كارآفرینان موفق نگاه نو و متفاوتی به كار و زندگی‌شان دارند. تفاوت آنها با كارآفرینان ناموفق ظریف اما قابل تمیز است. این تفاوت‌ها فراتر از خواسته‌ها و رویاهای آنهاست. این تفاوت‌ها به عادات یا رموز نهایی برنمی‌گردد. تفاوت آنها به نیروی قابل سنجشی برمی‌گردد كه در دایره تفكر و تعقل این افراد نهفته است و موجب می‌شود تحولاتی در شیوه كار، زندگی و روابط شغلی آنها پدید آید.
    در این مقاله قصد داریم "ویژگی‌ های" متمایز كننده كارآفرینان موفق را بررسی كنیم نه "عادات" آنان را. زیرا "عادات" پیش از مطالعه كردن به وجود می‌‌آیند و در اصل نیازی به مطالعه آنها نیست. از سوی دیگر، كسب عادات دیگران موجب می‌شود از مسیر خود دور افتید، چرا كه اینها عادات "شما" نیست.
    9 وجه تمایز كارآفرینان موفق در زیر شرح داده شده است كه با فراگیری آنها می‌توانید تفاوت قابل ملاحظه‌ای در نوع تفكر، ارزیابی و دیدگاه تان ایجاد كنید.
    1 - اجبار یا توان

    وقتی می‌خواهید چیزی را به زور كسب كنید، باید از همه طرف متوسل به جبر شوید كه نیازمند تلاش و تقلای بسیار است. این در حالیست كه تكیه بر آنچه در توان دارید نیرویی خلق می‌كند كه از تونایی‌ها فراتر می‌رود. وقتی فرد تمام نیروهای درونی، باورها و عواطفش را هم سو می‌سازد احساس قدرت وتوانمندی می‌كند و این امر موجب می‌شود با صرف انرژی كمتر به اهدافش نایل گردد. به عبارتی فرد با هر قدم كه برمی‌دارد چندین گام جلو می‌افتد.
    2- تحقق وظایف یا نیل به هدف

    تحقق كارها با به پایان رساندن و تمام كردن آنها همراه است و بیشتر به وظایف برمی‌گردد. وقتی انسان كاری را به پایان می‌رساند آن چیز معنا و اهمیت خود را از دست می‌دهد. آیا تا به حال برای تحقق كاری تلاش و كوشش كرده‌اید؟ اگر چنین بوده است آیا با تحقق آن احساس نكرده‌اید آنقدرها هم مهم نبوده است؟ این تجربه همواره با یاس همراه است. اما نیل به هدف هیچ‌گاه پایان‌پذیر نیست. چرا كه با آگاهی معنوی از معنا و اهمیت كار همراه است. این دیدگاه همواره آرامش دهنده و الهام‌بخش است.
    3- كسب اطلاعات یا به كار بستن آنها

    بدیهی است كه كسب اطلاعات تنها در صورت به كار بستن آنها ثمربخش خواهد بود. متاسفانه بسیاری از كارآفرینان و كارفرمایان ساعات زیادی را صرف مطالعه و كسب اطلاعات می‌كنند. اما هیچ‌گاه آنها را به كار نمی‌بندند.
    4- تفكیك یا تلفیق

    كارآفرینان موفق می‌گویند پیش از هر چیز به زندگی‌شان به صورت بخش‌های تفكیك شده نگاه كرده‌اند. این افراد حتی در تجارتشان هم چنین نگاهی به خدمات، محصولات و حتی تلاش‌هایشان دارند. این امر باید به صورتی باشد كه كسب موفقیت در هر زمینه به پیشبرد زمینه دیگر منتج شود. برای این كار مولفه‌ها و طرح‌های گوناگون تجارتتان را بنویسید. سپس درباره اینكه فعالیت در كدام زمینه به برجسته‌سازی زمینه دیگر می‌‌انجامد بیاندیشید و برنامه‌ریزی كنید.
    5- فقط كار یا كار همراه با تفریح

    كار جدی و بدون تفریح تحمیلی از "باید"‌ها و "وظایف" است كه نتیجه‌ای جز خستگی ندارد. با كار سخت و طاقت‌فرسا انسان می‌خواهد در مقابل چیزی ایستادگی كند. اما كار همراه با تفریح، منبع شادابی، نور،‌الهام و آرامش است. كارآفرینان موفق پیش از پی بردن به نحوه صحیح انجام كارها، فكر می‌‌كردند باید فقط تلاش كنند و این امر سلامتی، انرژی و شادابی را از آنان می‌گرفت. آنها پس از كسب نتایج ضعیف تصمیم گرفتند روش خود را تغییر دهند و آن وقت بود كه خودشان هم شگفت‌زده شده بودند كه "آیا واقعا اینقدر راحت می‌شد كارها را انجام داد"!
    6- حمایت ساختار یا كل فضای كاری

    ساختارها در نحوه انجام امور نقش مهمی ایفا می‌كنند و حتی اگر ساختار تشكیل‌شده بسیار متفاوت از ساختار دیگران باشد باز هم ایرادی بر آن نیست.ساختارها روی وظایف و نتایج از پیش تعیین شده تكیه می‌كنند اما برخورداری از حمایت كل فضای كاری ساختار وسیعتری فراهم می‌‌آورد كه پیشرفت و ترقی را آسانتر می‌سازد. تفاوت این دو در اینست كه محیط برای شما كار می‌كند ولی برای ساختار شما باید كار كنید. حمایت فضای كاری، ‌ساختارهای كوچكتر را از آن شما می‌سازد. كارآفرینان موفق معتقدند این تفاوت بسیار حائز اهمیت است. آنها با بسط ساختارهای حمایتگر به كل فضای كاری موفقیت بیشتری نصیب خود می‌كنند.
    7- تغییر رفتار یا تحول

    تغییر رفتار سطحی‌تر از تحول است. این امر به ترك یا آغاز یك رفتار اشاره دارد كه ممكن است ساده یا گذرا باشد. تحول نیروی قوی‌‌تری است كه در نتیجه یك تجربه به وجود می‌آید و به دگرگونی عمیق و درونی منجر می‌شود كه اغلب هویت فرد را هم دستخوش تغییر قرار می‌دهد و برای او دیدگاه متفاوتی به ارمغان می‌‌آورد.

    لحظاتی را به یاد بیاورید كه به یكباره و ناگهان "چیزی دریافت كرده‌اید". این شروع یك دگرگونی است. البته همیشه امكان برگشت به روش و رویكرد گذشته وجود دارد. اما همیشه صدایی از درون به شما خواهد گفت كه با برگشت به رویكرد نخست نمی‌توانید از توانایی‌های خود نهایت استفاده را بكنید. برای نمونه وقتی متوجه شوید افكار شما نتایج كارتان را تحت الشعاع قرار می‌دهند دیگر نمی‌توانید این امر را منكر شوید و اگر گاهی از این حقیقت غفلت كنید باز هم صدایی از عمق وجودتان شما را به آن فرا می‌خواند.كارآفرینان موفق همواره به دنبال كشف تحولات لازم هستند تا بتوانند زندگی و كارشان را باز هم در جهت بهتری هدایت كنند.
    8- بدبینی یا خوش‌بینی

    بدیهی به نظر می‌رسد كه بهتر است خوش‌بین بود تا بدبین. اما مسئله اینجاست كه مشكل می‌توان تشخیص داد چه زمان بدبین هستیم. افرادی كه در كشاكش تجارت هستند خود را "واقع‌گرا" توصیف می‌كنند و می‌گویند واقعیات و حقیقت امور را می‌بینند.اما حقیقت این است كه آنها تنها بخشی از واقعیات را می‌بینند و اكثر اوقات شرایط را از آنچه كه هست بدتر جلوه می‌دهند.خوش‌بینی تنها یك طرز تفكر یا رویكرد نیست بلكه یك تعهد است كه فرد را ملزم می‌دارد نقطه قوت و روشن شرایط را ببیند و آنها را بارور سازد. این یك اصل معنوی و علمی است كه وقتی انسان قوای خود را بر نقاط سازنده و مثبت متمركز كند و با شور و بصیرت از آنها برای رسیدن به هدفش استفاده نماید خلاق‌تر و با درایت‌تر می‌شود.كارآفرینان موفق این مهارت را در خود "به حد كمال" رسانده‌اند.
    9- ارج نهادن به جایگاه خود یا توجه به كمبودها

    خواستار شرایط بهتر بودن و بیشتر خواستن چیز بدی نیست. اما بیشتر مردم وقتی درباره خواسته‌هایشان صحبت می‌كنند بر خلئی كه میان خواسته‌ها و داشته‌هایشان وجود دارد تكیه می‌كنند. این كار موجب می‌شود نداشتن‌ها از داشتن‌ها پررنگ‌تر شوند و یك گره كور ایجاد شود. ارج نهادن به جایگاهی كه دارید به معنای در لحظه زیستن، عشق ورزیدن به لحظه لحظه زندگی و قدر آن را دانستن است.ارج نهادن به جایگاهی كه دارید آرزوها و رویاهایتان را زیر سوال نمی‌برد بلكه نیروی اعتماد و احساسات مثبت را تقویت و راه را برای نیل به خواسته‌ها باز می‌كند.در آخر باید گفت تفاوت كارآفرینان موفق با دیگران در دیدگاه‌ها، باورها و رفتارهای آنان نهفته است. بنابراین علاوه بر تغییر عملكرد باید ذهنیات درونی را هم متحول ساخت و از آن بهره برد.
    شما برای موفق شدن در كارتان چه تحولاتی در خود ایجاد كرده‌اید؟


    https://www.seminarema.com/creativit...repreneur.html
  3. #13
    تاریخ عضویت
    2018/04/21
    نوشته ها
    1,390
    5
    روابط عمومی
    کارآفرینان پولدار و رازهایی که فاش کردند


    در طول دو سال و نیم گذشته ما با 65 کارآفرین میلیونر مصاحبه کرده‌ایم و نظر آن‌ها را در مورد رازهای موفقیت این کارآفرینان را جویا شدیم. نتایج این گفتگوها درخشان بود و نکات زیادی را دربر داشت. صحبت‌های آن‌ها الگوی ذهنی ما از موفقیت در تجارت را تغییر خواهد داد. شاید با نگاه به افراد موفق با خودمان فکر کنیم که چرا ما نتوانسته‌ایم به آنجا برسیم. گاهی اوقات نیز پیش می‌آید که مستقیم از آن‌ها بپرسیم راز موفقیتشان در چه بوده که تا این حد ثروتمند هستند.
    حال یک مشکل نیز وجود دارد و آن سلیقه‌ای بودن توصیه آن‌ها است، اما این مشکل راه حلی هم دارد! اگر جامعه آماری بیشتر شود، دیگر سلیقه‌ای بودن معنایی ندارد. بنابراین با اطمینان این هفت مورد را بخوانید و سعی کنید آن‌ها را در زندگی خود پیاده کنید.
    1. هرگز فکر نکنید که شما بیشتر از کارکنانتان می‌دانید!

    وقتی در مورد رئیسی قدرتمند فکر می‌کنیم، شاید افرادی چون دونالد ترامپ به ذهنمان خطور کند؛ فارغ از فعالیت‌های سیاسی اخیر، او در کارش موفق بوده و احتمالا به کارمندانش نیز بها نمی‌داده است. اما همیشه هم اینطور نیست.
    ما این شانس را داشتیم تا با کسی مانند ریچارد برانسون، رئیس و بنیان‌گذار گروه شرکت‌های ویرجین، صحبت کنیم.
    نحوه ریاست او اصلا ما را متعجب نکرد. او می‌گوید: «من به حرف تمام کارکنانم گوش می‌دهم و به آن‌ها اعتماد دارم. اجازه می‌دهم تا ایده‌شان را پیاده کنند. هرگز فکر نکرده‌ام که بیشتر از آن‌ها می‌دانم.» به همین دلیل او تا این اندازه موفق بوده است.
    2. حساب شده گام بردارید

    در حوزه کارآفرینی و ایجاد کسب و کار به مراتب به ما گفته شده تا قدم بزرگی باید برداریم. اما این طور نیست. شما نباید دو گام بردارید و تمام پل‌های پشت سرتان را خراب کنید. در مصاحبه با ست گودین، کارآفرین و سخنران اهل ایالات متحده، متوجه شدیم که او دقیقا به همین نکته اشاره دارد. او می‌گوید که نباید بی‌گدار به آب زد و باید هوشمندانه گام برداشت. به عبارت بهتر، از مقیاس کوچک و از همین حالا کار خود را شروع کنید.

    3. همیشه هم حق با مشتری نیست!

    برخی از کارآفرینان فکر می‌کنند که دادن حق به مشتری همیشه فلسفه‌ای صحیح به دنبال دارد. اما ما از تیم فریس، مولف پرفروش‌ترین کتاب از نگاه نیویورک تایمز، یاد گرفتیم که همیشه هم حق با مشتری نیست بنابراین، این کلیشه که باید در هر صورت به حرف مشتری عمل کرد، دیگر منسوخ شده است.
    فریس به ما آموخت که نباید اجازه سو استفاده را به مشتری داد. اگر مشتریان بی‌فایده را کنار بگذاریم، وقت بیشتری برای جذب مشتریان خوب خواهیم داشت که این کار در طولانی مدت باعث درآمدزایی بیشتر می‌شود.
    4. نیازی نیست باهوش باشید

    افرادی که قصد ایجاد کسب و کار دارند اغلب فکر می‌کنند که برای موفقیت باید باهوش‌ترین باشند. هوش نیز در حقیقت مانع بسیار بزرگی برای بسیاری از افراد است. لازم است تا اطمینان حاصل کنید که شرکت شما جزو بهترین‌ها است. با این حال، ما از نیل پاتل، بنیان‌گذار کیس‌متریک، آموختیم که برای موفقیت نیازی نیست باهوش‌ترین باشید؛ کافی است باهوش‌ترین را داشته باشید. در ضمن فراموش نکنید که به او پول خوبی بدهید تا با انگیزه و اشتیاق بیشتری بتواند ایده‌هایش را برای شما پیاده کند.


    5. در حل مشکلات «خودخواه» باشید

    کارآفرینان موفق در شغل خود بیشتر به این فکر می‌کنند که مشکلات دیگران را حل کنند. اینطور نیست؟ شاید. اما دانای راینگلمان، بنیان‌گذار وب‌سایت ایندی‌گوگو (وبسایتی جهت جمع‌آوری کمک‌های مالی مردمی برای اهداف خیریه و انسان دوستانه)، می‌گوید که برای موفقیت در تجارت باید به حل مشکلات خودتان تمرکز کنید. خانم راینگلمان در دهه سوم زندگی خود به مشکلی برخورد که فهمید آن مشکل فقط بر روی خودش تاثیر نمی‌گذارد؛ به عبارت بهتر، آن مشکل بر روی تمام مردم جهان تاثیر می‌گذارد و آن «دسترسی ناکارا به سرمایه» است.

    او هر روز به ایده‌هایش فکر می‌کرد، اما به جایی نمی‌رسید. دلیلش نیز عدم دسترسی به افراد مناسب برای تامین مالی اهدافش بود.
    او کاملا خودخواهانه، البته به معنای مثبتش، به مشکلاتش فکر کرد. اگر چالشی پیش رویتان است، به احتمال فراوان دیگرانی نیز وجود دارند که آن چالش را تجربه می‌کنند.

    6. در حیات خانه‌تان سرمایه گذاری کنید!

    برای کارآفرینی باید به سرعت بر فرصت‌های جدید تمرکز کنید، اینطور نیست؟ مصاحبه ما با باربارا کورکوران نشان داد که تمرکز بر بازارهای ناشناخته، مسیر میانبری برای شکست و ناکامی در تجارت است. او می‌گوید: «افرادی را دیده‌ام که بسیار باهوش‌تر از من بودند، اما اندازه تمام ثروت من پول از دست داده‌اند. می‌دانید حواسشان به چه چیزی نبود؟ آن‌ها نمی‌دانستند که باید در حیات خانه خودشان سرمایه گذاری کنند! منظورم از حیات خانه خودشان، همان دانش و تخصصی است که داشته‌اند. آن‌ها شنیده بودند که بازارهای دیگر سوددهی خیلی خوبی دارند و به آنجا رفتند، به همین دلیل تمام دارایی‌شان را باختند.»

    7. همه چیز به پول ختم نمی‌شود

    برخی از کسب و کارها فقط به خاطر پول و مسائل مادی راه اندازی می‌شود، اما خوشبختانه همیشه هم اینطور نیست. ماری فورلئو، بنیان‌گذار شبکه Marie TV and B-School، از راز بزرگی پرده برداری کرد: «همه چیز به پول ختم نمی‌‎شود. در افراد موفقی که از نزدیک آن‌ها را می‌شناسم، انگیزه‌های دیگری دیده‌‎ام. همین اشتیاق عمیق آن‌ها است که تفاوت‌ها را رقم می‌زند.»

    اما بر سر افرادی که فقط و فقط به دنبال پول می‌گردند، چه می‌آید؟ آن‌ها در نهایت زمین خورده و می‌بازند.
    در مصاحبه با افراد موفق صدها درس آموختیم، اما موارد بالا اصلی‌ترین نکات مشترک آن‌ها بود. اگر قصد دارید شما هم از طریق منطقی و تلاش کردن به آن‌ها بپیوندید، بهتر است نکات فوق را همواره به خاطر بسپارید.
    منبع: جام جم آنلاین


    کارآفرینان پولدار و رازهایی که فاش کردند - وبلاگ آمازیران
  4. #14
    تاریخ عضویت
    2018/04/21
    نوشته ها
    1,390
    5
    روابط عمومی
    ۳ کارآفرینی که بعد ۴۰ سالگی موفق و ثروتمند شدن


    فیلم سینمایی “در جستجوی خوشبحتی” یکی از تاثیرگذارترین فیلم هایی است که من تا به حال دیده ام. شخصیت اصلی داستان به نام گاردنر با بازی ویل اسمیت مانند همه ما، به دنبال موفق و ثروتمند شدن بود اما علاوه بر اینکه، یک پدر بیکار بود و شغلی نداشت و خانه به دوش هم بود، از طرفی دیگر به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشت روابط او با دیگران هم تحت تاثیر قرار گرفته بود. اما روح کارآفرینی در او شعله‌ور بود! نمی‌خواهم همه داستان را بگوییم چون پیشنهاد می‌کنم حتما فیلم را ببینید اما او در پایان از همه مشکلات و فقر رها شد و توانست یک کارآفرین و نویسنده ثروتمند شود.
    شاید این فیلم یک داستان باشد و بگویید که برای موفقیت ما دیگر دیر شده است و برگ برنده ما سوخته اما می‌خواهم در ادامه شما را به ۳ کارآفرینی که بعد ۴۰ سالگی توانستند به قله موفقیت برسند و ثروتمند شوند آشنا کنم

    ۱. والی ای‌ماس – Wally Amos







    والی صاحب برند کلوچه های بسیار معروفی با نام فامیلی خود یعنی Amos است. در آمریکا به راحتی در بیشتر فروشگاه ها و سوپرمارکت ها می‌توانید محصولات او را پیدا کنید. اما کمتر کسی می‌داند که بر سر والی که بیشتر از نیمی از عمر خود را به عنوان کارمندی در دفتر پست در نیویورک گذرانده چه آمده که تبدیل به یک ثروتمند شد! ای ماس علاقه زیادی به موسیقی داشت و در ۳۰ سالگی سراغ آن رفت اما متاسفانه آنطور که باید و شاید نتوانست در این رشته موفق شود و فقط توانست حدود ۲۵ هزار دلار از این کار برای خود پس‌انداز جمع کند .برای همین به سراغ علاقه دیگر خود یعنی پخت کلوچه رفت! او در ۴۰ سالگی با همین پس انداز خود توانست اولین شیرینی پزی خود را افتتاح کند و کمتر از ۵ سال با توجه به تلاش و تخصصی که پیدا کرده بود به درآمد ۱۰ میلیون دلار در سال برسد.

    و حالا موفق و ثروتمند است. دوره های آمورشی موسیقی و خوانندگی زیادی برای بزرگسالان برگزار می‌کند و تا به امروز میلیون ها دلار برای افزایش سطح دانش به امور خیریه اختصاص داده است.


    ۲. کلنل ساندرز – Colonel Sanders








    مرغ سوخاری های KFC دیگر نیاز به معرفی ندارند حتی ما هم در ایران به لطف رستوران های تقلبی با نام KFC به اندازه کافی آشنا هستیم. اما معروفیت این رستوران ها با نام موسس آن گره خورده است. کلنل ساندرز متولد ۱۸۹۰ است او در زندگی‌اش کارهای بسیاری را تجربه کرده، از مسئول موتور بخار گرفته تا بازاریاب بیمه و آهنگری اما همه اینها قبل ۴۰ سالگی او بود! کلنل در ۴۰ سالگی به یک روش پخت مرغ دست پیدا کرد که بسیار به صرفه و خوشمزه بود. او در ۶۲ سالگی اولین رستوران خود را تاسیس کرد اما زمانی او به موفق و ثروت دست یافت که در سال ۱۹۵۹ دفتر مرکزی KFC را افتتاح و شروع به فروش حق امتیاز خود به دیگران برای تاسیس رستوران های KFC کرد.
    او برای بازاریابی حق امتیاز رستوران های خود، به سراسر آمریکا سفر کرد حتی شب هایی بود که در ماشین خود می‌خوابید و برای معرفی و جذب سرمایه‌گذاران همه کار کرد حتی بیمه تامین اجتماعی خود را به خاطر کارآفرینی از دست داد. ۵ سال بعد از ایجاد دفتر مرکزی، او توانست ۶۰۰ شعبه KFC به وسیله فروش حق امتیاز ایجاد کند و شرکتش بیش از ۲ میلیون دلار ارزش پیدا کند. او در سال ۱۹۸۰ موفق و ثروتمند از دنیا رفت اما تا قبل آن شعب KFC از عدد ۶۰۰۰ فراتر رفته و رقم فروش آن ها هم بیش از ۲ میلیارد دلار بود.


    ۳. سام والتون – Sam Walton









    امروزه همه ما خرید های خودمان را از فروشگاه های زنجیره‌ای هایپراستار، جامبو، کوروش و… می‌کنیم اما می‌دانستید سام والتون با ایجاد فروشگاه های همواره تخفیف موسس نسل این نوع فروشگاه ها بود فروشگاه هایی که همیشه محصولات خود را با تخفیف به مشتریان عرضه می‌کنند؟ سام والتون در خانواده‌ای کشاورز در سال ۱۹۱۸ به دنیا آمد. در ۵ سالگی رکود بزرگ امریکا رخ داد و او به همراه خاتواده مجبور به مهاجرت به کشور های مختلفی در دنیا شدند. او کارهای زیادی را تجربه کرد. گارسون رستوران، پیک و حتی پیش برادر خود کار کرد اما در ۲۴ سالگی با توجه به جنگ جهانی دوم به ارتش بپوست. او در ۱۹۵۰ با ۵۰۰۰ دلار سرمایه‌ای که برای خود جمع کرده بود و قرضی که از پدرزن خود گرفته بود، اولین فروشگاه خود را که استراتژی ارائه محصولات همراه با تخفیف بود را افتتاح کرد آن زمان اسم فروشگاه “والتونز ۱۰ و ۵” بود و در سه سال فروش آن به ۲۲۵ هزار دلار رسید و در سال ۱۹۶۲ پس از تاسیس و اداره ۱۱ فروشگاه موفق نام “وال مارت” به علت سادگی برای آنها انتخاب شد.

    و در حالی که توانست موفق و ثروتمند شود در سال ۱۹۹۲ فوت کرد. امپراطوری که بنا نهاده بود امروزه با بیش از ۲۰۰۰ شعبه و درآمد سالیانه بیش از ۵۰ میلیارد دلار به عنوان بزرگترین شبکه ارایه مواد غذایی و سومین شرکت از نظر بزرگی در جهان است. آیا شما هنوز فکر می‌کنید برای موفق و ثروتمند شدن دیر شده و برای رسیدن به اهدافتان وقت کافی ندارید؟ نظرتان درباره تلاش این سه نفر چیست؟

+ پاسخ به موضوع
صفحه 2 از 2 نخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 14 از 14

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/03/23, 08:37
  2. معرفی بهترین کیف پول های لایت کوین
    توسط اخبار استارتاپی در انجمن اخبار استارتاپی از سایت های گوناگون
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/02/05, 08:23
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/12/23, 08:11
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/12/06, 08:36
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/11/13, 22:32

مجوز های ارسال و ویرایش