از نحوه استفاده کلمه «بلاک‌چین» در افراد مختلف، میتوان متوجه شد که چه میزان برای مبحث ارزهای رمزپایه اهمیت قائلند. این بخش برگرفته از ستون‌های هفتگی بوده و در آن از تقلای مایکل جی. کیسی با ناسازگاری‌ و تناقض زبان در دنیای بلاک چین و ارزهای رمزپایه گفته شده و همچنین درباره تلاش او برای پیدا کردن راه سازگاری با تمام این مشکلات خواهیم خواند.
مایکل جی. کیسی مینویسد:
«در پاییز سال ۲۰۱۳ فعالیت خود را آغاز کردم، یعنی زمانی که تنها یک ارز رمزپایه ارزشمند یا به عبارتی دیگر فقط یک بلاک چین وجود داشت. بنابرین ترجیح دادم، این کلمه را در قالب مقاله ای تحت عنوان بلاک‌چین به کار ببرم.»
این جریان به یک سال و نیم قبل از اینکه عبارت «بلاک چین» به یک مرجع عمومی مرتبط با مقاله ای نامحدود به نام « یک بلاک‌چین»، تبدیل شود، و همچنین دو سال پیش از آن که از لحاظ واژه شناسی به یک اسم غیرقابل شمارش و یک مفهوم کلی تبدیل شود، بازمیگردد. (تصور کنید یک نفر چنین چیزی بگوید: «من به دفتر کل علاقه دارم» این جمله حسابی اعصاب کسانی که سر از حسابداری درمیاورند را به هم میریزد… بدین ترتیب، بلاک‌چین یک موضوع ملموس است، نه یک عمل، یک فرایند و یا زمینه مورد علاقه.)
با وجود این، بررسی این کلمات از لحاظ ریشه شناسی همتی فراتر از فعالیت و پژوهش دانشگاهی را میطلبد. این به درک انگیزه ها و منافعی که تغییرات ظریف اما مهمی را در معنا به وجود می‌آورند، کمک میکند. به عنوان مثال، درک اینکه جدا کردن کلمه “بیت کوین” از “بلاک چین” نادرست است، به ما کمک می کند تا تلاش کسانی که ارزهای دیجیتال موقعیت آن ها را به خطر می اندازد را برای به چالش کشیدن این موضوع، درک کنیم.
صادقانه بگویم، اگر تفاوت میان «بلاک چین» در حالتی که به صورت اسم غیرقابل شمارش به کار میرود، با زمانی که در عبارت «بلاک‌چین بیت کوین» استفاده میشود، را درک نمیکنید، خیلی ساده به دام خواهید افتاد.این بدان معنی است که شما تکنولوژی که با آن سرو کار دارید را به خوبی نمیشناسید و دیگران مختارند از شما سوءاستفاده کنند.
بنابراین، هفته گذشته کنفرانس کریستین اسمیت، یکی از همکارانم در آزمایشگاه رسانه دانشکدهMIT، مرا ناراحت و آزرده خاطر کرد. او در سخنرانی خود استفاده گسترده از بلاک چین را به شدت انتقاد کرد. او طی سخنرانی خود، فرم اولین مقاله مشخصی که درباره ارزهای رمزپایه بررسی کردم را انتقاد و رد کرد و با خوشحالی از صورت غیر قابل شمارش بلاک چین استفاده میکرد. عادلانه بگویم، سخنرانی او در انجمن حقوقی MIT درباره هوش مصنوعی و بلاک‌چین بود. شاید بهتر باشد من این کاربرد فراگیر را مانند سایر حقایق تلخ در زندگی خود بپذیرم، درست مثل پرداخت مالیات.
با این حال، اسمیت به نکات خوبی اشاره نمود. او به درستی این مسائل که در حال حاضر تعداد زیادی از دفاتر کل با برچسب بلاک‌چین توزیع شده اند، و اینکه هیچ زنجیره یکپارچه ای وجود ندارد که همه ما آن را بپذیریم، را مطرح نمود و من کاملا عبارت تحقیرآمیزی که برای توصیف این شرایط به کار برده شد را به اشتراک میگذارم:
« فقط این را هش کن و در بلاک چین قرار بده»
اما برای من از بین بردن این مقاله مشخص به نظر به منزله این است که ریشه این کلمه را انکار کنم.
ترجیح میدهم از «بلاکچین» برای تصدیق نقش کاتالیزوری بیتکوین در پرورش علاقه بیشتر به «فن آوری بلاک‌چین» استفاده کنم. (توصیه حرفه‌ای: اگر می خواهید بلاک چین را به عنوان یک زمینه مورد علاقه درنظر بگیرید، از آن به عنوان صفتی برای کلماتی نظیر «فن‌آوریtechnology» یا «عالم نما pedant» استفاده کنید.) هنوز هم برای اشاره به اختراعی که دنیا را تغییر داد از کلمه چرخ استفاده میکنیم، اینطور نیست؟

منبع «بلاک‌چین»



علاقه مندان تعصبی بیتکوین، که از ابتدا در این فضا بوده‌اند، گاهی اوقات شهرت جدید کلمه بلاک چین را به سخره میگیرند.
در آن زمان، هیچکس از اهمیت حقیقی بلاک‌چین به جز نقش آن در توصیف سیستم ثبت تراکنش مورد استفاده بیت کوین مطلع نبود. این سیستم زنجیره ای از بلوکهای وابسته به رمزنگاری است.
«بلاک‌چین» در گزارش عملکرد ساتوشی ناکاموتو ذکر نشده بود. گفته شده که این مبحث برای نخستین بار توسط هال فینی، همکار ساتوشی و به صورت یک ساختار دو کلمه ای کوچک (بلاک چین) به کار رفت. بعدها، ساتوشی و دیگر همکارانش از این عبارت استفاده کردند.
هنگامی که مرورگرهای بلاک‌چین در اختیار مردم قرار گرفتند، جستجوی کلمات کلیدی در دفتر کل آسان شد، و این عبارت اهمیت پیدا کرد. بدون شک، محبوبیت رو به رشد آن، مدیون این حقیقت بود که بسیاری از آن ابزارهای نرم افزاری متعلق به استارت آپ «بلاک‌چین» بودند. -معمولا با پسوند یو آر ال : «info.» همراه میشود تا از دفتر کل بیت کوین متمایز گردد.- (برای نمونه، استفاده پیاپی از لوگوی اصلی Blockchain.info در مجموعه اسلایدهایی که با هدف ارائه فن آوری کلی بلاک‌چین مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله مسائلی است که موجب سردرگمی میشود)
هنوز توسعه دهندگان اختصاصی بیت کوین از بلاک‌چین به عنوان یک مبحث حائز اهمیت و جداگانه یاد نمیکنند. از نظر آنها، بیت کوین یک فناوری همه جانبه بوده که زنجیره بلاک ها تنها یک بخش از آن است.
من شخصا فکر می کنم بلاک چین سزاوار این است که به خودی خود شناخته شود. این بلاک چین است که به بیت کوین ظرفیت تغییرناپذیر زمان سنجی اش را بخشیده، ترفندهایی نظیر «اثبات زندگی» جولیان آسانژ و پیش بینی زمان وقوع هر نیمه را ممکن میسازد.
همچنین، بلاک چین اصل «طولانی ترین زنجیره» – که ممکن است در تضاد باشد – را به هنگام وجود اختلاف نظر پیرامون نظریه هارد فورک، محصور میکند. اخیرا، بلاک چین به معنای واقعا کلمه حاکی از این اختلاف نظر است. با وجود این، اختلافات اساسی یک نقطه مشترک دارند: توصیفی که بسیاری از افراد برای بلاکچین ارائه میدهند (فن‌آوری بنیادین بیت کوین)، کاملا صحیح نیست.
با توجه بیشتر بانکهای وال استریت به دفاتر کل توزیع شده، ماجرا پیچیده شد.
آنها از عبارت «بلاک چین بدون بیت کوین» استفاده کردند. این عبارت گمراه کننده بدین معنا بود که بلاک‌چین ها حتی از ارزهای رمزپایه هم مهم تر بودند. – در حالی که بدون آنها، دسترسی به سوابق پیشگام و سانسور نشده تراکنشهایی که توسط بیت کوین ارائه میشوند، ممکن نیست.
البته این کاربرد جدید، هدف خاصی داشت و این امکان را برای تازه واردها فراهم می‌آورد تا فناوری مذکور را از ویژگی های مهم تر آن ساقط کرده و بر آن مسلط شوند. این عملی ظریف اما قدرتمند بود.
راهکار مورد نیاز



آیا لازم است نگران این موضوع باشیم یا خیر؟
زبان، به ویژه زبان انگلیسی، پیوسته در حال تکامل است و والدین نوجوانان به خوبی از این موضوع آگاهی دارند. زبان قوانین مربوط به تعامل اجتماعی را اعمال کرده و توانایی بیان را در ما محدود میکند. وجود این قوانین به ما کمک می کند تا منظور یکدیگر را بهتر متوجه شویم. اما اگر قوانین موجود، بیش از حد غیر انعطاف پذیر باشند، تخیل و ظرفیت ما برای نوآوری محدود خواهد شد.
در «فضای بلاک‌چین» یا انفجار اندیشه کامبیری، یک ایده فرهنگی در حال پیشرفت است. ما می توانیم وظیفه خود را در هدایت تکامل مرتبط زبان با این ایده، انجام دهیم. اما، جلوگیری از تغییر و صورت های جدید زبان، به همان اندازه دشوار است که بخواهیم مانع از تکامل بیولوژیکی بشویم.
تنها لازم است بدانیم که دلیل ما و دیگران برای استفاده از کلمات متفاوت چیست. ( من و همکارم پاول ویگنا، عبارت « The blockchain» را به عنوان نام کتاب جدیدمان انتخاب کردیم تا این موضوع را تصدیق کنیم که تاریخچه این فن آوری از بیت کوین نشات گرفته شده است. اگر دیگران این مساله را بپذیرند، من نیز «بلاک‌چین» را به عنوان یک اسم غیر قابل شمارش خواهم پذیرفت.
خوشبختانه، افزایش میزان آگاهی با سازگاری کاربرد، رابطه مستقیم دارد. داشتن آگاهی کافی برای توسعه این فناوری و برنامه های کاربردی آن ضروری است. لازمه همکاری و داشتن ایده های مشترک، برقراری ارتباط دقیق است.
اگر درباره این مسائل مطالعه، آموزش و تفکر کافی داشته باشیم، کاربرد سیال واژگان را بهتر از این درک خواهیم کرد. به این ترتیب، از اثرات مضر و محدود کننده صحت سیاسی بلاک چین اجتناب میکنیم. (همانطور که من اینکار را انجام دادم.)
حداقل تقاضای من این است که لطفا، هرگز از کلمه بلاک چین در مقوله فعلی استفاده نکنید. بلاک چین فعل نیست…
مایکل جی.کیسی، رئیس هیئت مشاوره CoinDesk و مشاور ارشد تحقیقات بلاک‌چین در ابتکار ارزهای دیجیتال دانشگاهMIT است.




https://arzdigital.com/language-inco...g-blockchains/