خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
تعریف کارآفرینی چیست؟ کارآفرینی یا Entrepreneurship واژه ای نسبتاً قدیمی است که ریشه فرانسوی دارد. کلمه کارآفرین حدود سیصد سال قدمت دارد و نخستین کسانی که واژهی کارآفرین و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددانها بودند. کسانی مانند ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت لغت کارآفرین را در قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی به کار بردهاند. تاریخچه کارآفرینی به یک قرن قبل بازمیگردد با وجودی که حدود سیصد سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده میشوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما میفهمیم، تنها حدود یک قرن است که مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارتی، اینکه کارآفرینی را یک علم بدانیم و اینکه عدهای در دانشگاهها متخصص کارآفرینی باشند و یا اینکه کسانی بخواهند بین کارمندی و کارآفرینی یک راه را انتخاب کنند و این انتخاب، به عنوان یک سوال جدی در مسیر شغلی به رسمیت شناخته بشود، یک اتفاق نسبتاً جدید و متعلق به یک قرن اخیر است. تعریف کارآفرینی از دیدگاه ژوزف شومپیتر شومپیتر در سال ۱۹۲۸ تعریف کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرد: عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست. البته شومپیتر به تدریج در سیاست هم ورود پیدا کرد و بعد از آن، تعریفهای بعدیاش کمی جنبهی کلانتر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید میکرد که کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمانها را زنده میکنند. البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمیشد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهومِ فرصت جویی و فرصت پروری میدید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت: معرفی یک کالای جدید به کار گیری یک شیوهی جدید برای تولید یک محصول قدیمی ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود کشف و بهکار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود او چنان دقیق به ویژگیهای کارآفرینان و شیوههای عملکرد آنها میپردازد که امروزه در نوشتههای آکادمیک، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلیترِ کارآفرین شومپیتری استفاده میکنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیفتد (منبع) کارآفرین کیست؟ با وجودی که کلمه کارآفرین و مفهوم کارآفرینی ساده و قابل درک به نظر میرسد، اما میتوان گفت که تعریف دقیقی از کارآفرین و کارآفرینی که مورد اتفاق نظر همگان باشد وجود ندارد. البته به نظر میرسد صفتهای زیر، از جمله صفتهایی هستند که به کارآفرینها نسبت داده میشوند: https://motamem.org/%D8%AA%D8%B9%D8%...3%D8%AA%D8%9F/
کارآفرین کیست؟کارآفرین موتور حرکت و رشد اقتصاد یک جامعه کارآفرینان هست. کارآفرینان باعث میشوند که جامعه رو به سمت پیشرفت حرکت کند. به علت نقش کلیدی کارآفرینان در توسعه اقتصادی جامعه، در این مقاله میخواهیم درباره خصوصیات یک کارآفرین صحبت کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که: کارآفرین کیست؟ آیا تابهحال این فکر به ذهنتان خطور کرده که کارآفرین شدن را امتحان کنید؟ شما با تعریف کارآفرینی آشنایی دارید؟ میدانید کارآفرین کیست؟ دوست دارید یک کارآفرین موفق شوید؟ اگر میخواهید با خصوصیات یک کارآفرین و جوانب کارآفرینی آشنا شوید، این نوشته را مطالعه کنید. اهمیت کارآفرینیکارآفرینان باعث سرعت بخشیدن به پیشرفت کشورهای درحالتوسعه میشوند. فعالیت یک کارآفرین باعث میشود که حیات صنعتی کشورش قوت بگیرد و باقدرت رشد کند. در ایران کارآفرینی بیشتر از سایر کشورها اهمیت دارد؛ چراکه کشورمان مدتی است با مشکلاتی از قبیل بیکاری و کمکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها، فرار مغزها، کاهش سرمایهگذاری دولت، فعالیت نکردن نیروی انسانی متخصص و رکود مواجه شده است. در چنین شرایطی آموزش دادن به افراد مستعد کارآفرینی و پرورش چنین اشخاصی منجر به پیشرفت ایران خواهد شد. تعریف کارآفرینیکارآفرینی همان Entrepreneurship در زبان انگلیسی است. ریشه این واژه از زبان فرانسوی گرفتهشده است. به همین دلیل میتوان کارآفرینی را کلمهای نو به شمار آورد. مدتی است که استادان دانشگاهها، دانشجویان رشته اقتصاد و دانشجویان رشته مدیریت این عبارت ناآشنا را ملموستر توضیح دادهاند. در میان صدها تعریف و تفسیر دیگران از واژه کارآفرینی ما تعریف جامع و ظریف «رابرت هیسریچ» را برای شما بیان خواهیم کرد. از دیدگاه هیسریچ، کارآفرینی یعنی: کارآفرینی خلق چیزی متفاوت و ارزشمند است که زمان و تلاشی برای آن صرف شده و در کنار پاداش مالی و رضایت شخص از نتیجه کار، خطرات مالی، روانی و اجتماعی را در بردارد . با این تعریف، میتوان گفت که کارآفرینی فعالیتی نوآورانه، پرمخاطره، سودمند، هیجانانگیز و ارزشمند است. هرکسی نمیتواند خطر کند و کارآفرین شود، بهعبارتدیگر کارآفرینها خصوصیات خاصی دارند که در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد. کارآفرین کیست؟کارآفرین کسی است که: فرصتهای جدید موجود در جامعه را شناسایی کند. بتواند کار و شغل ایجاد کند. هم برای خودش شغل ایجاد کند (خوداشتغالی) و هم برای دیگران (دیگر اشتغالی). خلاق و نوآور باشد. نیازهای جامعه را شناسایی و برطرف کند.ایده خلاق خود را به ثروت تبدیل کند.محصولات و خدمات جدیدی ارائه کند.فرصت را به دست آورد تبدیل کند.بتواند از ایدهاش درآمدزایی کند.ارزشافزوده تولید کند.شجاعت داشته باشد و برای انجام فعالیتهای تجاری و اقتصادیاش خطر کند.از منابع و امکانات مختلف مانند زمین، نیروی کار، مواد مصرفی و سرمایه برای رسیدن به هدف خود استفاده کند.بتواند کنترل شرایط را به دست بگیرد.بتواند با موانع پیشبینینشده و مشکلات غیرقابلکنترل مواجهه کند.توانایی طراحی، سازماندهی، راهاندازی و مدیریت کسبوکار ش را داشته باشد. هدفگرا و مثبت اندیش است.قدرت تحمل ابهام دارد. با خصوصیاتی که در بالا توضیح دادیم ویژگیهای کلی یک کارآفرین را دانستید. توجه کنید که کارآفرین سرمایهدار نیست؛ اما قادر است از سرمایههای راکد بهخوبی استفاده کند. یکی از مزیتهایی که کارآفرین شدن به دنبال دارد این است که یک کارآفرین منتظر ایجاد اشتغال از طرف دولت نیست! با فعالیتهای یک کارآفرین بدون سرمایهگذاری دولت میتوان شغل ایجاد کرد و نرخ بیکاری را کاهش داد. یک کارآفرین نباید لزوماً مخترع، عالم، متخصص و هنرمند باشد؛ بلکه فقط باید توان بهرهبرداری مناسب از علم، تخصص و هنر دیگران را داشته باشد. شما هم اگر میخواهید کارآفرین شوید باید فرصتهای جدید جامعه را شناسایی کرده، کسبوکار جدیدی ایجاد کنید، کالاها و خدمات جدیدی عرضه کنید و برای رشد و پیشرفت کار خود تلاش کنید. کلید موفقیت در کارآفرینیبرای اینکه بتوان در کارآفرینی موفق شد، باید همواره به دنبال روشهای خلاقانه بود. روشهایی که با بهکارگیری فنّاوریهای جدید و صرف هزینههای کمتر، نیازهای افراد را سریعتر برآورده کنند. یعنی اگر میخواهید یک کارآفرین موفق شوید، باید کالاها را با هزینه کمتر و کیفیت بهتر تولید کنید و برای عرضه آنها به بازار به دنبال راههای جدید بگردید. فعالیتهای کارآفرینیکارآفرینی طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود که در نوع فعالیت و ایده پشتشان با یکدیگر تفاوت دارند. از مشاغل انفرادی و پارهوقت تا مشاغل بزرگتر و گروهی همگی در قالب کارآفرینی جای میگیرند. آشکارترین شکل کارآفرینی، راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به آن استارت آپ (Start Up) گفته میشود. انواع کارآفرینیفعالیتهای کارآفرینی به دو گروه کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی تقسیم میشود. اگر نوآوری، ساخت محصول جدید و ارائه خدمات حاصل کار فرد باشد آن را کارآفرینی فردی میگویند و اگر نوآوریها حاصل تلاش یک تیم در سازمان باشد، آن را کارآفرینی سازمانی مینامند. بیشتر کارآفرینان کار خود را با ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط شروع کردهاند. سرمایه فعالیتهای کارآفرینی از چه راهی تأمین میشود؟ کارآفرینان میتوانند برای تأمین منابع مالی موردنیاز خود به سرمایهگذاران رجوع کنند. البته حمایت سرمایهگذاران فقط نصیب آن دسته از کارآفرینانی خواهد شد که ظرفیت سودآوری قابلتوجهی داشته باشند یا سودآوری آنها ثابتشده باشد. آیا وارد شدن به کسبوکار، کارآفرینی محسوب میشود؟ خیر، وارد شدن به دنیای کسبوکار، کارآفرینی محسوب نمیشود؛ بلکه به نوآوری و خلاقیت در کارها و خدمات موجود نیاز دارد تا محصولات را متفاوت با چیزی که قبلاً بوده است، عرضه کند. چرا کارآفرین شدن برای جامعه سودمند است؟ در ابتدای این نوشته گفتیم که کارآفرینی باعث میشود که موتور حرکت و رشد اقتصاد جامعه روشن شود. منفعتهای کارآفرینی ازاینقرار هستند: کارآفرینیعامل تولید و اشتغال است. باعث ترغیب و تشویق سرمایهگذاری میشود. در اقتصادهای پویای کشور، تعادل را برقرار میکند. منابع موجود را سازماندهی کرده و از آنها به بهترین شکل استفاده میکند. انتقال فنّاوری را سبب میشود. باعث میشود بازارهای جدیدی ایجاد شوند و گسترش پیدا کنند. عامل نوآوری و ایجاد تغییرات است. موجب کاهش پشتمیزنشینی میشود. مشوق عملگرایی است. چگونه میتوان کارآفرین شد؟این نکته را باید مدنظر داشته باشید که کارآفرینان از بدو تولد، کارآفرین به دنیا نیامدهاند! هوش، خلاقیت، عزم و اراده و جسارت و خطرپذیری چهار خصوصیت مشترک همه کارآفرینان است. البته هر کس این ویژگیها را داشته باشد، یک کارآفرین بالقوه است و باید به کارآفرین بالفعل تبدیل شود. کارآفرینی فراتر از شغل و حرفه است، میتوان گفت کارآفرینی یک شیوه زندگی است. شما هم میتوانید با پرورش استعدادها و پرورش خلاقیت خود، یک کارآفرین موفق شوید. در کشورهای پیشرفته برای پرورش کارآفرینان به آنها مباحثی چون: آشنایی با کارآفرینی و خوداشتغالی، بازاریابی و فرصتهای بازار، اصول امکانسنجی اقتصادی، آشنایی با قوانین تجارت و ایجاد شرکت خصوصی، مقررات مالی و عملیات بانکی، مقررات مالیاتی، مدیریت منابع مالی، اصول سازمان و مدیریت، مدیریت منابع انسانی، آشنایی با کارآفرینان موفق و تجارب آنها را آموزش میدهند. یکی از تمریناتی که انجام دادنش موجب پرورش عضله کارآفرینی میشود این است: به اطراف خود خوب نگاه کنید. وسایل بیارزش و دورریختنی ها را پیدا کنید. به این فکر کنید که از این وسیلهها چه استفادههایی میتوان کرد. با یک بطری نوشابه خالی چه چیزهایی میتوان ساخت؟ هر آنچه به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید؛ مانند قلک، گلدان، جامدادی، جاشمعی و… هیچ محدودیتی برای خلاقیتهای خود در نظر نگیرید. بگذارید ذهن شما درگیر شود و به موضوعات جدیدی فکر کند. علاوه بر این تمرین، میتوانید از بازیهای فکری که موجب پرورش خلاقیتتان میشوند هم استفاده کنید. اگر دوست دارید کارآفرین شوید، لازم است تا با دید جدیدی به موضوعات جامعه نگاه کنید. ببینید مردم به چه نیاز دارند و شما با چه روشی میتوانید نیازشان را برآورده کنید. خلاق باشید و با شجاعت ایدههای خود را عملی کنید. کوتاه کننده لینک مقاله: https://is.gd/C02RWq کارآفرین کیست؟ - به چه کسی کار آفرین می گویند؟ - چگونه یک کارآفرین برتر شویم؟
کارآفرین کیست؟کارآفرین کسی است که با امید کسب سود، سرمایهگذاری جدید را سازماندهی کند. یک کارآفرین در هنگام شروع برنامهریزی، اجبارا منابع مختلفی را بررسی میکند تا بتواند از فرصت یافت شده حداکثر استفاده را ببرد. به این ترتیب قدمهای اول با کار طاقت فرسا برای مدت طولانی و البته امید به بازگشت قابل توجه سرمایه همراه است. این کار سخت، بدون خلاقیت بیمعنی است. میگویند خلاقیت و نوآوری سهام کارآفرین در تجارت است. یک کارآفرین باید بتواند با راه حلهای خلاقانه مشکلاتی که مدتهاست وجود دارند و مردم را اذیت میکنند یا مشکلاتی که اصلا دیده نمیشوند را حل کند. این راههای خلاقانه فرصتهایی را میسازد که ممکن است از دید بسیاری مرده تلقی شوند. تمام کسب و کارهای عمده و بزرگ زمانی کوچک بودهاند. اما یک نفر با یک ایدهی خوب و ارادهی انجام کار سخت، حاضر به خطر کردن همهچیز برای رسیدن به هدف، رهبری آنها را بر عهده داشته. کارآفرینیِ موفق به عوامل بسیاری بستگی دارد. مهمترین نکته وجود یک کارآفرین خلاق، با استعداد و البته متعهد است. کسی که ایده، انرژی لازم برای ایجاد یک کسب و کار جدید را دارد و میتواند چشماندازهای دوردست را به خوبی دریابد، سنگ بنای هر کسب و کار نوپایی است. با این حال چنین فردی باید به منابع متنوعی دسترسی داشته باشد تا بتواند از ایده به یک سرمایهگذاری خطرپذیر برسد. یک برنامهی عملیاتی و یک نقشهی راه که بتوانند کسب و کار را از ایده به مرحلهی رشد و نهادینه سازی برساند. معمولا کارآفرین مجبور است گروهی پرتجربه و با استعداد را یک جا جمع کند تا بتواند کسبوکارش را مدیریت کند. کارآفرین نیاز به سرمایه هم دارد. سرمایه تنها پول نیست. ممکن است فناوری یا همان نیروهای کاری باشد که باتجربه و با استعدادند. در نتیجه کارآفرینی را میتوان این طور توصیف کرد:« فرآیند آماده سازی و درگیر کردن دیگران برای استفاده از یک فرصت سودآور.» کارآفرین کیست؟ | اکوموتیو
کارآفرین کیست ؛ چه تفاوتی با افراد عادی دارد؟واژه کارآفرینی در فرهنگ عامه یک اصطلاح کلی است و هر کس به پاسخ متفاوتی برای پرسش کارآفرین کیست دارد. به همین خاطر در این مقاله به این موضوع میپردازیم که کارآفرین کیست تا از این طریق به تعریف درستی از کارآفرینی هم برسیم. بعد از تعریف کارآفرینی هم به انواع کارآفرینی و ویژگیها و وظایف کارآفرینان میپردازیم. کارآفرین کیست و در چه حوزهای فعالیت دارد؟ طبق تعریف ویکیپدیا، کارآفرین کسی است که یک یا چند کسب و کار را سازماندهی و اداره میکند. در تعریف دقیقتر، هر کسی که مشکلات را شناسایی و حل کند و اینکار را با خلاقیت، نوآوری، فرصتشناسی، ریسکپذیری و بدون وابستگی انجام بدهد کارآفرینی کرده است. کارآفرینی را میتوان در حوزههای مختلف تعریف کرد اما بیشتر در حوزه تجارت و کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرد. این پاسخ کلی به به پرسش کارآفرین کیست را برای درک درست از مفهوم گسترده و مهم کارآفرینی کافی نیست و باید جنبههای دیگر کارآفرین و کارآفرینی را هم بشناسید. انواع کارآفرینی انواع اصلی کارآفرینی و کارآفرینان را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد: کارآفرین اجتماعیکارآفرین سریالیکارآفرین سبک زندگی اگر میخواهید بدانید چه نوع کارآفرینی هستید یا قصد دارید چه نوع کارآفرینی بشوید، باید جزییات بیشتری درباره این دستهبندیها بدانید. کارآفرین اجتماعی این افراد به دنبال راهکارهای خلاقانه و نوآورانه برای مشکلات اجتماعی هستند. کارآفرینان اجتماعی به دنبال راهی برای ایجاد و تقویت ارزشهای اجتماعی هستند. اکثر کارآفرینان اجتماعی درگیر فعالیتهای غیرانتفاعی هستند و مسئولیتهای اجتماعی مهمی دارند. هدف کارآفرینان اجتماعی در وهله اول، تلاش برای بهبود رفاه اجتماعی – اقتصادی، آموزشی، بهداشتی، محیط زیستی و … برای همه افراد جامعه به خصوص اقشار آسیبپذیر است. از بین کارآفرینان اجتماعی برتر تمام دورانها میتوان به فلورانس نایتینگل، ماریا مونته سوری، دیوید بروور و وینوبا باوه اشاره کرد. در عصر ما هم بیل کلینتون، آبراهام آبولیش و آبراهام ام.جورج به عنوان برترین کارآفرینان اجتماعی شناخته میشوند. کارآفرین سریالی کسانی که به طور مداوم ایدههای جدید دارند، کسب و کارهای جدید راه میاندازند و گاهی این کسب و کارها را به فروش میگذارند. کارآفرینان سریالی چندین کسب و کار را به صورت همزمان و در مقیاس کوچک راهاندازی میکنند با این امید که یکی از آنها قابلیت رشد چندین ساله را داشته باشد. این افراد معمولا ریسکپذیری بالایی دارند و صاحب ایدههای منحصر به فردی در حوزههای مختلف هستند. ۱۰ کارآفرین سریالی برتر طبق اعلام وب سایت فوربز عبارتند از: کریگ مکگو، جاش کوپلمن، استیو بلنک، وین هویزنگا، مایکل روبین، برادران سامور، لیندون رایو، عمر هاموئی، نیکلاس زنستروم، اندی بچتولیشم و جانوس فریس. کارآفرین سبک زندگی کارآفرینان سبک زندگی کسانی هستند که از علاقهمندیهایشان به سود میرسند. این افراد علایقشان را نسبت به فرصتهای شغلی در اولویت قرار میدهند. بیشتر کارآفرینان قصد طراحی کسب و کار، رساندن آن به یک مرحله خاص و فروش آن به سرمایهگذاران دارند اما کارآفرینان کسب زندگی سراغ افتتاح کسب و کار در حوزههای مورد علاقهشان میروند و این کسب و کار را برای مدت طولانی حفظ میکنند. بیشتر این افراد کاملا مستقل و خویشفرما هستند و در نتیجه راحتتر میتوانند پروژههایشان را اداره کنند. از مهمترین کارآفرینان سبک زندگی میتوان به تیم فریس، پن فلین و کریس گیلبو اشاره کرد. اگر بخواهیم برترین کارآفرینان معاصر را فارغ از این دستهبندیها بشناسیم، باید به لیست وب سایت فوربز مراجعه کنیم. طبق این لیست برترین کارآفرینان عصر ما به ترتیب عبارتند از: بیل گیتس – مایکروسافتلری پیج و سرگی برین – گوگلمارک زاکربرگ – فیسبوکمایکل بلومبرگ – بلومبرگماسایوشی سان – سافت بانکالون ماسک – اسپیس ایکستری گو – فاکس کانلری اریسون – اوراکلرابین لی – بایدوآلیکو دانگوت – گروه دانگوترید هوفمن – سرمایهگذار خطرپذیرمحمد ابراهیم – مو ابراهیم یک کارآفرین چه ویژگیهایی دارد؟ برای اینکه یک کارآفرین موفق باشید، همینکه بدانید کارآفرین کیست و چهکار میکند، کافی نیست. باید اکثر ویژگیهای زیر را داشته باشید و آنها در خودتان تقویت کنید: روشنفکر باشید.هر کاری را با شور و اشتیاق انجام بدهید.ایدهپرداز باشید و همیشه ایده داشته باشید.خلاق باشید و همیشه آماده ریسکپذیری باشید.منظم باشید و به خودتان اعتماد داشته باشید.فرصتشناس باشید و فرصتها را از دست ندهید.توانایی شناسایی مسئله و حل آنها را داشته باشید. قابلیتهای مورد نیاز برای کارآفرینی کدامند؟ ریسکپذیری: یک کارآفرین هر ریسکی را در زمینه پایهریزی و تدوام کسب و کارش میپذیرد. همیشه برای شرایط اورژانسی آماده است، رقبا را زیر نظر دارد و دنبال استراتژیهای موثر برای برتری بر آنهاست. برای موفقیت در زمینه کارآفرینی باید پذیرای تمام چالشهای پیش روی کسب و کارتان باشید؛ نه فقط آنهایی که برایتان ساده یا لذتبخش است. فروشندگی: یک کارآفرین خوب باید یک فروشنده خوب هم باشد. اگر نمیتوانید ایدههایتان را بفروشید، نمیتوانید به در زمینه کارآفرینی موفق باشید. مسئول شماره یک تبلیغ و بازاریابی خدمات و کالاهای یک کارآفرین، خودش است. البته توانایی فروش به تنهایی کافی نیست و باید کالاها و خدمات باارزش و مفید هم تولید کنید. هدفمندی و تلاشگری: کارآفرینان فقط هدف تعیین نمیکنند بلکه در رسیدن به آن اهداف هم بسیار تلاشگر هستند. بیشتر افراد میدانند چطور اهداف مورد نظرشان را تعیین کنند اما فقط برخی از آنها راه رسیدن به آنها را هم میدانند؛ اینجاست که تفاوت کارآفرینان با بقیه مشخص میشود. کارآفرینان دنبال چنان اهداف بزرگی هستند که تصور آنها هم برای افراد عادی دشوار است. رهبری: یکی از چالشهای کارآفرینی این است که خودتان مسئول همه چیز هستید و حداقل در دورههای اولیه خودتان باید در خط اول سازماندهی و اداره امور باشید. البته کارآفرینی کاری نیست که بشود به تنهایی انجام داد؛ رهبران به یادماندنی همیشه به اعتماد به نفس پرسنل اهمیت میدهند. اگر پرسنل خودشان را باور داشته باشند به دستاوردهای مهمی خواهند رسید. شما به عنوان یک کارآفرین باید توانایی جذب نیروی کار هوشمند و ساخت یک تیم کاری قوی را داشته باشید. تصمیمگیری: کارآفرینان اهداف کسب و کارشان را مشخص میکنند و مناسبترین گزینه در هر بازه زمانی را میشناسند. یکی از وظایف اصلی کارآفرینان این است که سرمایهگذاران بالقوه را شناسایی کند و منابع موجود را مدیریت کند. کسب اطمینان از رابطه خوب کسب و کار با دولت و جامعه هم اهمیت زیادی دارد و تمام تصمیمات باید در این راستا اتخاذ بشوند. یکی دیگر از بخشهای مهم کارآفرینی هم تصمیمگیری درباره بازار کالاها و خدمات است. شناسایی و حل مشکلات: کارآفرین باید در شناسایی مشکلات پیش روی کسب و کارش سریع عمل کند و بلافاصله بهترین راهحل ممکن را پیدا کند. کارآفرینان به خوبی میدانند اگر مشکلات حل نشده باقی بمانند به شکستهای بزرگ در آینده تبدیل خواهند شد. کارآفرینان یکی از پایههای اصلی هر جامعه هستند. فعالیتهای این گروه از جامعه منجر به رشد و توسعه اقتصادی میشود و به همین خاطر نباید کارآفرینان را نادیده گرفت و بستر مناسب برای رشد آنها را هم فراهم کرد. https://payment24.ir/blog/who-is-an-entrepreneur/
کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟این روزها از واژهی کارآفرینی بسیار استفاده میشود و افراد مختلفی تحت عنوان کارآفرین هر روز به جامعه معرفی میشوند. اما به راستی تعریف واژهی کارآفرینی چیست و کارآفرین به چه کسی گفته میشود؟ حقیقت ماجرا این است که تاکنون تعریف مشخص و کاملی که همگان آن را قبول داشته باشند برای این واژه عنوان نشده است. هر چند تعاریف متعددی در طی سالهای طولانی توسط افرادی متفاوت برای این واژه بیان شده است. در میان تمام تعاریفی که از این واژه صورت پذیرفته تعریف رابرت هیسریچ به نظر کاملتر و جامعتر میرسد. او در تعریف این واژه بیان میدارد که کارآفرینی فرآیند خلق چیزی جدید و با ارزش از طریق راهاندازی یک کسب و کار و با اختصاص زمان و تلاش مورد نیاز، با در نظر گرفتن ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی، به منظور رسیدن به رضایت شخصی، پاداشهای مالی و ارضای نیاز استقلالطلبی است. کارآفرینی سه زیرمجموعه اصلی دارد که عبارتند از: کارآفرینی فردی، کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی اجتماعی. که در این قسمت فعلا به معرفی آنها نمیپردازیم. اما شخص کارآفرین چه شخصی است؟ آیا هر کسی میتواند کارآفرین باشد؟ آیا برای کارآفرین بودن نیاز به تحصیلات دانشگاهی بالا وجود دارد؟ پاسخ این است که هر کسی در هر رده سنی و اجتماعی میتواند کارآفرین باشد. هر چند برخی ویژگیها به کارآفرین شدن کمک میکند اما برای تبدیل شدن به یک کارآفرین نیاز به داشتن امتیازات خاصی وجود ندارد. البته در مطالعاتی که روی افراد کارآفرین صورت گرفته یک سری ویژگیهای مشترک بین اکثر آنها وجود داشته است. به عنوان مثال معمولا انسانهای کارآفرین از مرکز کنترل درونی هستند به این معنی که به دنبال تغییر شرایط خود با تغییر محیط بیرونیاند. ویژگی دیگری که در بین کارآفرینان مشترک است حس استقلال طلبیست. کارآفرینان معمولا زیاد علاقهای به کار کردن برای دیگران ندارند و بیشتر تمایل دارند تا زمانشان در اختیار خودشان باشد و ریسک آن را نیز میپذیرند. بسیاری از کارآفرینان انسانهای خلاقی هستند. گاهی شما تنها با ایجاد تغییری کوچک روی چیزهای موجود و یا تغییر روش انجام برخی کارها کارآفرین میشوید. ریسکپذیری یکی دیگر از نشانههای کارآفرینان است. بسیاری از کارآفرینان برای اینکه به هدفشان دست یابند از شرایط فعلی خود دست میکشند و در راهی قدم میگذارند که بسیار مبهم و سرنوشتشان با مشخص است. اما آنها با اعتمادی به توانمندیهای خود دارند بدون هراس از اتفاقات ناگوار و با پشتکار جدی تا رسیدن به هدف دست از تلاش برنمیدارند و تمام خطرات انتخابشان را میپذیرند. بلندپروازی و نیاز به مقبولیت و توفیقطلبی نیز یکی دیگر از ویژگیهای افراد کارآفرین است. بسیاری از آنها برای یافتن مقبولیت بین افراد جامعه دست به کارهای کارآفرینانه میزنند. شاید همه ما چنین ویژگیها را در وجود خود نداشته باشیم اما برای تبدیل شدن به یک کارآفرین و تغییر شرایط فعلی زندگی میبایست این روحیات را در خود تقویت کنیم. کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ - کسب و کاران
کارآفرین کیست؟کارافرین کیست؟ از زمانی که با این واژها آشنا شدم همواره از خود میپرسیدم که منظور از کارآفرین چیست؟ آیا کارافرین یعنی شخصی که میتواند با سرمایه خود جایی را راه اندازی کند و عده ایی را به کارگمارد تا به سرمایه واندوخته های مالی خود بیافزاید؟ آیا یک کارآفرین یک سرمایه دارمیباشد؟ این موضوع مرا بران داشت تا به تحقیق درباره این موضوع واین افراد بپردازم بعد از جستجوی فراوان به این نتیجه رسیدم که یک کارافرین همه کارو تلاشش براین است که از راه های جدید به اهدافش دست پیدا کند. در واقع میتوان گفت زندگی یک کارآفرین همواره پراز تلاش وتکاپو وخلاقیت برای دست یابی به هدف غایی که همانا رسیدن به کمال میباشد. بله یک کارافرین یک کمال گراست و در این راه بسیار زمین می خورد وبسیار برپا می خیزد. اما همیشه چشم به آینده دارد وبرای آینده هایی بهتر به دنبال خلاقیت وخلق موقعیت هاست و از شکست نمی هراسد بلکه از آن پلی میسازد برای گذشتن از موانع جلوی روی خود. کارآفرین یعنی کسی که بتواند ارزشی را در جامعه به وجود آورد. این ارزش ها می تواند “مادی” “معنوی” ” سیاسی” “فرهنگی”ویا اجتماعی باشد. یک کارآفرین سیاسی کسی است که همیشه در صدد یافتن و شناسائی نیازها وخلاء های سیاسی جامعه میباشد و همیشه می کوشد تا موانع سیاسی موجود را جهت رشد و توسعه جامعه و استقرار عدالت و دموکراسی شناسائی و از سر راه بردارد. یک کارآفرین فرهنگی : فردی می باشد که ارزش فرهنگی را در جامعه خلق کشف و یا احیاء می نماید. کارآفرین اجتماعی : در صدد شناسائی و رفع نیاز های جامعه هستند و در این راه از اعتبار اجتماعی خود نیز مایه می گذارند و برای رسیدن به هدف و ماموریت خود دست به ایثار واز خود گذشتگی نیز می زنند. در کل کارآفرینان با عینک خاصی به اطراف خود نگاه می کنند .آنها می توانند انسان های عادی اطراف ما باشند یک استاد دانشگاه یا یک محصل یا یک خانم خانه دار ویا یک کارگر ساده کارخانه وغیره باشد. آنها در واقع یک زندگی کار آفرینانه را زندگی می کنند که ممکن هست هیچ کسب وکاری هم نداشته باشند. برای این که بتوانیم وارد دنیای این گونه افراد شویم به نظرم بهتر می باشد که با مطالعه در زندگی کارآفرینان موفق بیشتر و بیشتر به طرز فکر وعملکردشان آشنا شویم و با خواندن سر گذشت این افراد از تفکرات و انگیزه هایشان آگاه شده واز شکست ها وپیروزی هایشان درس بگیریم. این امر موجب میشود تا دچار اشتباهاتی که دیگران شده اند نشویم و این باور را پیدا کنیم که هرکسی می تواند یک کار افرین باشد به شرطی که به خواسته ها وتمایلات به حق درونی خود بال و پر بدهد و مانند یک شکارچی در کمین فرصت های مناسب برای انجام اهدافش بماند و صبر پیشه کند. در پایان تنها مطلبی که می توانم ذکر کنم این است که این گونه اشخاص دارای ذهن پویائی می باشند ودقیقا به این دلیل در زندگی و در حیطه کاری نیاز به استقلال دارند. این قضیه موجب میشود تا انها کارفرمای خویش باشند. به قول شومپیر”: عصاره کار آفرینی در درک و بهره برداری از فرصت هاست که این اشخاص به خوبی آن را به انجام می رسانند. کارآفرین کیست؟
کارآفرین کیست؟شما کار آفرینید یا رویا آفرین؟کارآفرین کیست. سلام امیرحسین فرجی هستم. مدیر و موسس آکادمی فرجی، جایی که کمک می کنه تا شما اشتیاق سوزان و نقاط قوت خودتون رو کشف کنید و کسب و کار اینترنتی متناسب با اون رو برای خودتون بسازید. این روزها یکی از بزرگترین مشکلاتی که در اکثر افرادی که می خوان وارد دنیای کارآفرینی بشن و به استقلال مالی برسن مشاهده می کنم بر می گرده به همین مفهومی که می خوام در این فایل صوتی در مورد اون صحبت کنم، کار آفرین یا رویا آفرین. تفاوت این دوتا کلمه خیلی مهم هست. برای اینکه ما بدونیم آیا در مسیر واقعی کارآفرینی یا ( entrepreneur ) هستیم یا در مسیر یک رویا آفرین یا ( wantrepreneur ) هستیم؟ مقاله ای می خوندم در این زمینه تفاوت بین فرد کارآفرین و فردی که ما اسمش رو به فارسی گذاشتیم رویا آفرین یا همون به زبان انگلیسی( wantrepreneur ). در حقیقت این دو فرد ممکن هست رویاهای نسبتا مشابهی داشته باشن، اما طرز فکر کاملا متفاوتی دارند که همین طرز فکر متفاوت، در نهایت نتیجه ای که اون ها از حرکت در این مسیر می گیرند رو مشخص می کنه. کارآفرین یا رویا آفرین خب بریم ببینیم تفاوت این دو شخص کار آفرین و رویا آفرین چیه. شخص رویا آفرین شخصی هست که بیشتر از حرف در مورد ایده ها لذت میبره و به نظر من مثل شخص معتادی میمونه که فقط می خواد یک چیزی مطرح کنه تا یک لحظه حالش خوش بشه اما اقدام و عملی انجام نمیده. فقط دنبال حرف زدن هست با دوستانش جمع میشه در مورد ایده ها صحبت می کنن و یکی دوهفته در مورد یک ایده صحبت می کنن و به خیال خودش یک کارآفرین هست و بعد ممکن هست ماه بعد بره درمورد یک ایده دیگه ای صحبت کنه. اما شخص کارآفرین اهل عمل کردن هست، اهل گام برداشتن هست. تفاوت دیگه شخص رویا آفرین شخصی که بیشتر دنبال اینه که با تصویر اون موفقیت بازی کنه، هی تو ذهنش رویا پردازی کنه تجسم خلاق و موفقیت رو داشته باشه و به همین تجسم موفقیت خوش هست. اما برعکس شخص کارآفرین شخصی هست که بیشتر موقعی خوشحال میشه که گام برداره در راستای رسیدن به اون هدف و در راستای عملی کردن اون ایده اش. ببینید چقدر این ذهنیت ها متفاوت هست، شخص کارآفرین به خودش فشار میاره و حتی به سمت سردرگمی حمله می کنه. یعنی میدونه این کار رو انجام بده استرسش بیشتر میشه، سر درگمی هاش بیشتر میشه اما چون میدونه برای رسیدن به هدفش این کارها واجب هست و باید انجام بده از همین فشار ها و همین استرس های یاد دهنده استقبال می کنه. اما شخص رویا آفرین شخصی هست که بیشتر دنبال اون خوشی رویا پردازی هست خیلی از ابهام و این ها استقبال که نمی کنه هیچ، دائما از اون ها فرار می کنه و چون در اقدام کردن و عمل کردن ابهام وجود داره، سردرگمی وجود داره، شکست وجود داره بخاطر این هیچ وقت سمت اقدام و عمل نمیره. خلق ارزش کنید نکته مهم دیگه تفاوت مهم دیگه ی شخص کارآفرین هدف اصلیش عالی بودن و خلق ارزش هست، اما شخص رویا آفرین هدف اصلیش که گوشه ذهنش هست پول هست. این رو من در مقالات بسیار معتبری خوندم که تحقیقاتی صورت گرفته بود و دیدن هدف اصلی کارآفرین ها اکثرا پول نبوده و من در سمینارها، جلسات مشاوره، کلاس هام این نکته رو همیشه تکرار می کنم. خیلی ها این نکته رو نمی پسندند اما یک واقعیت هست. اگر هم اون ها به پول فکر می کنن به نظر من درآمد و پول رو به عنوان یک سنجه ای برای نشان دادن حرکت در مسیر درست و درست بودن مسیر ازش استفاده می کنن. نمیگم اصلا به پول فکر نمی کنن. هدف اون ها هم سود و پول هست. اما هدف اصلی و انگیزاننده اصلی کارآفرین ها چیز دیگه ای هست. همون چیزی که ما همش در موردش صحبت می کنیم. همون چیزی هست که شعار اصلی من در کانال تلگرامم و در وب سایتم هست عالی بودن، خلق ارزش، خدمت کردن به گروهی از جامعه این هدف اصلی کارآفرین هست. یعنی یک آدم کارآفرین شب که می خواد بخوابه در رویاهاش به نظر من بیشتر به پول فکر نمی کنه به این فکر می کنه که داره برای یک گروهی خلق ارزش می کنه و اون ها رو شاد می کنه به اون ها یک کمکی می کنه و اون ها رو به یک نتیجه ای می رسونه. این میشه تفاوت اصلی بین کارآفرین و رویا آفرین. بهای موفقیت را بپردازید رویا آفرین تمرکزش فقط روی پول هست، فقط روی شادی بیرونی هست، کارآفرین تمرکز اصلیش روی شادی درونی هست. تفاوت دیگر کارآفرین و رویا آفرین، کارآفرین آماده قربانی کردن و پرداختن بهای موفقیت هست چیزی که عامل اصلی موفقیت از دید سقراط حکیم بود تا زمانی که بهای موفقیت رو نپردازیم، امکان نداره به موفقیت برسیم. کارآفرین چون این رو میدونه چون این رو درک کرده، چون عاشق اون ایده اش هست، چون اهل اقدام کردن هست، حاضر هست که بهای موفقیت رو بپردازه، چجوری این بها رو می پردازه؟ با قربانی کردن چیزهایی که حتی دوست داره اما بخاطر اون هدف والایی که داره، اون هدفی که از درون اشتیاق سوزان رو در اون ایجاد کرده و حاضر اون ها رو قربانی کنه این قربانی کردن چیه؟ مثال: زمان و وقتی که برای تفریحاتش میذاره، از اون زمان کم می کنه و به مطالعه می پردازه از اینکه به یک سری افراد درخواست بده چون احساس می کنه اون ها برای کمک. کردن به مسیر موفقیتش به اون ها نیازمند هست به اون ها درخواست میده اون ها یک سری شون درخواست ها رو رد می کنن. از این رد شدن ها و طرد شدن ها نمیترسه همه این ها علتش چیه؟ علتش اینکه از درون یک اشتیاق سوزانی داره، از درون یک چرایی قوی داره. یک انگیزه بسیار بالایی داره. پس کارآفرین آماده قربانی کردن هست، کارآفرین برای یادگیریش حاضره هزینه کنه. حتی بین تفریحات و کتاب خریدن یا در دوره آموزشی شرکت کردن. قطعا یک کارآفرین یادگیری رو انتخاب می کنه نه رفتن به تفریحات رو. این نکته رو اسمش رو دوست دارم بذارم وسواس. به نظر من کارآفرین نسبت به اون هدفش وسواس داره واژه قشنگی هست. وسواس چیزی هست که کارآفرین داره، شب ها به فکر اون می خوابه، همش دنبال خلق ارزش هست، همش دنبال یادگیری هست. اما رویا آفرین تفاوتش چیه؟ اون فقط رویای پولدار شدن رو داره و چون این رویای پولدار شدن یک رویای درونی نیست، قطعا این شخص خیلی حاضر نیست چیزی رو قربانی کنه. چون ملاکش برای ارزش گذاری در زندگی فقط چیزهای بیرونی هست و همون پولی که الان داره خیلی این نکته جالب ولی واضحی هست همون پولی که الان داره دلش نمیاد اون پول رو ازش دل بکنه تا اینکه بعد از مثلا شش ماه، یک سال، دوسال به پول بیشتری برسه، چون هدف اصلیش پول هست دیگه، هدف اصلیش پول هست و همون مقدار پولی هم که داره با چنگ و دندان چسبیده. امیدوارم توی این فایل صوتی که به نظر من فایل بسیار بسیار مهمی هست، فهمیده باشید تفاوت بین کارآفرین و یا اصطلاحا رویا آفرین و رویا پرداز چی هست. همین جا از شما می خوام طرز فکر خودتون رو تست کنید با خودتون رو راست باشید، خلوت کنید و ببینید طرز فکر الان شما، ذهنیت الان شما کارآفرین هست یا رویا آفرین. امیدوارم که ذهنیت شما کار آفرین باشه و اگر هم به این اشتباهتون پی بردید و جزء دسته رویا آفرین ها هستید، یکم خلوت کنید با خودتون عمیق تر فکر کنید و به دسته کارآفرین ها بپیوندید، خدانگهدار. https://farajiacademy.com/%DA%A9%D8%...3%D8%AA%D8%9F/
کارآفرین کیست؟با وجودی که کلمه کارآفرین و مفهوم کارآفرینی ساده و قابل درک به نظر میرسد، اما میتوان گفت که تعریف دقیقی از کارآفرین و کارآفرینی که مورد اتفاق نظر همگان باشد وجود ندارد. البته به نظر میرسد صفتهای زیر، از جمله صفتهایی هستند که به کارآفرینها نسبت داده میشوند: خلاقیتپیشرو بودنآینده نگاری (ساختن آینده)آینده نگری (پیش بینی آینده)جرات ریسک کردنارزش آفرینیایجاد اشتغالخلق ثروت کارآفرین کیست؟ | شرکت بین المللی مدیران پارسیان
کارآفرینی چیست، کارآفرین کیست؟ کارآفرینی موضوعی است که از اواخر قرن بیستم مورد توجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرار گرفته است. بررسی تاریخ ادبیات کارآفرینی مؤید آن است که این واژه اولین بار در تئوری های اقتصادی و توسط اقتصاد دانان ایجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوری های سایر رشته های علوم گردیده است. کانتیلون (۱۷۵۵) که ابداع کننده واژه کارآفرینی است، کارآفرین را فردی ریسک پذیر می داند که کالا را با قیمت معلوم خریداری می کند و با قیمت نامعلوم می فروشد. جین بپنتیست سی کارآفرین را هماهنگ کننده و ترکیب کننده عوامل تولید می داند اما ویژگی خاصی را برای او در نظر نمی گیرد. به عبارت دیگر فردی باید عوامل تولید (زمین، نیروی کار و سرمایه) را جهت تولید، تجارت یا ارائه خدمات ترکیب کند که به این شخص "کارآفرین" و به کار او "کارآفرینی" گفته می شود. یکی دیگر از تعاریف کامل و جامع کارآفرینی توسط شومپیترارائه شده است. وی در کتاب خود با عنوان "ئئوری توسعه اقتصادی" بین مفهوم واژه نوآوری و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآوری را استفاده از خطرپذیری اختراع برای ایجاد یک محصول یا خدمت تجاری می داند. به نظر وی نوآوری عامل اصلی ثروت و ایجاد تقاضاست. بنا بر این کارآفرینان مدیران یا مالکانی هستند که با راه اندازی یک واحد تولیدی- تجاری از اختراع بهره برداری می کنند. با توجه به تعاریف ارائه شده در این خصوص می توان گفت کارآفرین کسی است که: ▪ کار و شغل ایجاد کند. ▪ خوداشتغالی و دیگر اشتغالی ایجاد کند. ▪ ارزش افزوده ایجاد کند. ▪ محصولات یا خدمات جدید به وجود آورد. ▪ خلاقیت و نوآوری کاربردی داشته باشد. ▪ با خطرپذیری، فعالیت های تولیدی و اقتصادی انجام دهد. ▪ نیازها را شناسایی و آنها را برآورده سازد. ▪ فرصت ها را به دست آورد ها تبدیل کند. ▪ منابع و امکانات را به سوی هدف هدایت کند. ▪ برای تقاضاهای بالقوه محصول بیافریند (پیش بینی در عرضه و تقاضا). ▪ ایده خلاق را به ثروت تبدیل کند. ● انواع کارآفرینی در یک نگاه کلی می توان کارآفرینی را به دو نوع اساسی تقسیم نمود. کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد؛ آن را کارآفرینی سازمانی می نامند. بسیاری از کارآفرینان کار خود را در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط (SMEها) شروع می نمایند. این شرکت ها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته وایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند. لذا بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها (مراکز رشد فناوری)، پارک های صنعتی و فناوری فراهم نمایند و آنها را تا زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمایت کنند. در کشورهای جنوب شرقی آسیا ۹۵% کل بنیادهای اقتصادی و صنعتی کشورها را SMEها تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال این کشورها تاثیرگذارند. ● مشارکت فناوری اطلاعات در کارآفرینی امروزه روشن شده است که اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. این دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود میآورند. فردی که از بازراهای مختلف و قیمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد یا از گذشته و آینده بازار باخبر باشد، تصمیمات بهتری را برای رسیدن به سود بیشتر می تواند بگیرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتی، جنبه دیگری دارد که به دانش منتهی میشود و در مکانیزم تصمیمگیری و انجام بهتر آن اثر میگذارد. ارتباطات نیز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهای متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصیب افراد میکند. اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسی مورد نیاز هر فعالیت کارآفرینی هستند. کارآفرینی در انزوا و بدون حمایت نهادها، سازمانها و انسانها امکانپذیر نیست. کارآفرینی مستلزم کشف یک نیاز اجتماعی است. و کشف نیازهای اجتماعی به شناخت اجتماع، نیازهای آن و بافت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آن وابسته میباشد. در شناسایی نیاز هر فعالیت کارآفرینانه، ایدهپرداز یا تئوریسین میبایست نسبت به محیط بینش و بصیرت داشته باشد و بداند چه راهحلهایی برای رفعآن نیاز، در نقاط دیگری از دنیا ارائه شده است. بنابراین اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعالیت کارآفرینی است. فناوری اطلاعات و در رأس آن اینترنت شرایط تازهای را پدید آورده است که در آن تولیدکنندگان، تامینکنندگان، فروشندگان و مشتریان، و تقریباً همه عوامل دستاندرکار یک چرخه اقتصادی قادرند در یک فضای مجازی مشترک با یکدیگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اینترنت تئوریها و نظریات جدیدی را به میان آورده است که یکی از آنها اشتغال پیوسته است. در این نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رایانه ای انجام می دهد و حاصل کار را (که می تواند محصولی مانند یک نرم افزار یا خدمتی نظیر کاوش باشد) از طریق اینترنت در اختیار کارفرما یا مشتریان قرار می دهد. جالب تر آنکه دریافت دستمزد یا پرداخت مبالغ نیز با استفاده از اینترنت و از طریق مجاری اعتباری اینترنتی نظیر حسابهای اینترنتی و کارتهای اعتباری صورت می گیرد. مجموعه این فعالیت ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونیک نامیده می شود، قابل بررسی است. در حقیقت تجارت الکترونیکی یکی از نمودها و کاربردهای ویژه فناوری اطلاعات است و هم اکنون حجم وسیعی از تعاملات بازرگانی در کشورهای پیشرفته به شیوه الکترونیکی صورت میپذیرد. بر اساس آمارهای رسمی اعلام شده، تجارت الکترونیکی آمریکا طی سال ۲۰۰۲ بالغ بر ۶/۱ هزار میلیارد دلار بوده است که پیش بینی میشود در سال ۲۰۰۶ به ۱/۷ هزار میلیارد دلار برسد. تجارت الکترونیکی مالزی در سال ۲۰۰۲، ۷/۱۳ میلیارد دلار بود که پیش بینی می شود در سال ۲۰۰۶ به بیش از ۱۵۸ میلیارد دلار خواهد رسید]۵[. بدیهی است که رسیدن به چنین حجمهای دلاری در تجارت الکترونیکی بر اساس برنامهریزی و استفاده از فرصتهای تجاری امکانپذیر خواهد بود. شرکتهایی مانند Yahoo، eBay،Amazon و دیگران در مدت کوتاهی توانستهاند ارزش بسیاری را کسب نمایند. آمارها نشان میدهد که در طی ۵ سال آخر قرن گذشته ارزش برخی از این شرکتها بیش از ۲۰۰ برابر شده است. کارآفرینی در اینترنت به این موارد خلاصه نمیشود و موارد بسیاری خصوصاً در زمینه نرمافزارهای مبتنی بر شبکه و همچنین محتویات شبکه وجود دارد. کارآفرینی در شیوههای جذب مشتریان اینترنتی، بازاریابی اینترنتی، همکاریها و شبکههای مجازی، واقعیت مجازی، آموزش و کار از راه دور و ... همه و همه گستردگی کارآفرینی در عصر اطلاعات را نشان میدهند. اینترنت شبکهای مجازی است که تا حد زیادی مستقل از محل می باشد. این شبکه بازاری بدون مرز است که میتوان به راحتی در آن تجارت نمود. برای این منظور میبایست افراد کارآفرین با ایدههایی نو، شرکتهایی اینترنتی را تاسیس کنند و پس از مدتی که ارزش فوقالعادهای یافتند آنها را بفروشند. گسترش روز افزون اینترنت در عرصه های گوناگون خدمات که بر مبنای پیدایش نیازهای جدید صورت می گیرد، سبب شده است تا هر روز افراد بیشتری جذب این بازار کار مجازی شوند و شانس خود را در یافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهای خصوصی و دولتی در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفی محصولات و خدمات خود را در بستر اینترنت انجام دهند، از این رو اولین نیازی که فرا روی آنها قرار می گیرد؛ مراجعه به افرادی است که از دانش و مهارت کافی برای انجام چنین فعالیت هایی برخوردار باشند. طبیعی است که امروز نمیتوان مؤسسهای را عاری از متخصصان فناوری اطلاعات یافت. ورود رایانه و فناوریهای مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اینترنتی سبب شده است که بازاری دائمی برای متخصصان فناوری اطلاعات به وجود آید. بنا براین فناوری اطلاعات به عنوان یک پدیده به نوبه خود سبب کارآفرینی در حوزه های مختلف گردیده است. ● ویژگی های مؤثر فناوری اطلاعات در کارآفرینی فناوری اطلاعات با برخورداری از ویژگی ها و قابلیت های مختلف توانسته است انعطاف پذیری شایان توجهی را در زمینه کارآفرینی از خود نشان دهد. همین ویژگی ها سبب افزایش کارایی این فناوری در امر کارآفرینی و ایجاد اشتغال شده اند. در یک نگاه کلی می توان به برخی از این ویژگی ها اشاره نمود: ▪ افزایش سرعت محاسبه و پردازش سریع اطلاعات و انتقال فوری آن، زمان انجام کار را کاهش و در نتیجه بهرهوری را افزایش میدهد. فناوری اطلاعات امکان جستجو و دستیابی سریع به اطلاعات را نیز فراهم میکند. ▪ افزایش دقت در مشاغل مبتنی بر انسان دقت انجام کار متغیر است؛ درحالیکه فناوری اطلاعات دقتی بالا و ثابت را تامین و تضمین میکند. در انواع فعالیتهای پردازشی و محاسباتی دقت کامپیوتر به مراتب بیشتر از انسان است. ▪ کاهش اندازه فیزیکی مخازن اطلاعات با توسعه فناوری اطلاعات و بکارگیری آن دیگر لزومی به حمل و نگهداری حجم زیادی از کتابهای مرجع تخصصی وجود ندارد. به راحتی میتوان در هر دیسک فشرده اطلاعات چندین کتاب را ذخیره نموده و یا آنکه منابع مورد نیاز را از طریق شبکههای رایانهای دریافت نمود. ▪ رفع برخی از فسادهای اداری استفاده از فناوری اطلاعات شفافیت در انجام کارها را افزایش میدهد و بسیاری از واسطهها را حذف میکند. این دو مزیت کلیدی منجر به رفع برخی از فسادهای اداری خصوصاً در سطوح پایین میشوند. ▪ ایجاد امکان کار تمام وقت به کمک فناوری اطلاعات بسیاری از استعلامها و مراجعات افراد و غیره از طریق شبکههای کامپیوتری و به صورت خودکار انجام میگیرد. بنابراین میتوان به صورت بیست و چهار ساعته از آن بهره گرفت. ▪ ایجاد امکان همکاری از راه دور مخابرات، تلفن، تله کنفرانس، ویدئو کنفرانس و همچنین سیستمهای همکاری[۱۹]، EDI[۲۰] و غیره نمونههایی از کاربردهای فناوری اطلاعات در این زمینه هستند. ▪ کاهش هزینههای سیستم یا سازمان با توجه به موارد فوق به خصوص افزایش سرعت که باعث انجام تعداد کار بیشتر میشود و انجام کار تماموقت، بهرهوری سیستم افزایش مییابد و در نتیجه باعث کاهش مقدار زیادی از هزینهها میگردد. ● وضعیت فعلی و آینده در بازار کار فناوری اطلاعات گزارشی که اخیراً توسط مجمع فناوری اطلاعات آمریکابرای سال ۲۰۰۳ تهیه و ارائه شد، روشن ساخت در آینده تقاضا برای نیروی کار فناوری اطلاعات (IT) در کشورهای در حال رشد رو به فزونی خواهد گذاشت و در کشورهای پیشرفته کاهش خواهد یافت. همچنین در گزارش مذکور آمده است که تفاوتهای چشمگیری میان روشهای شرکت های IT و غیر IT در رسیدگی به نیازهای نیروی کار وجود دارد، از جمله تمایل به صادر نمودن متخصصان معینی از مشاغل IT به کشورهای خارجی. در حال حاضر از هر ۱۰ نفر کارمند IT ، ۹ نفر در بانکها، شرکت های بیمه، کارخانه های تولیدی و دیگر سازمانهای غیر IT کار می کنند. بررسی جدیدی که توسط مجمع فوق الذکر به عمل آمده است، نشان می دهد که نه تنها اکثریت کارکنان IT در خارج از صنعت IT فعالیت دارند، بلکه دیدگاه و امیدهایی که از دو گروه کارکنان IT و غیر IT وجود دارد، کاملًا متفاوت است. در سالهای گذشته مشاغل IT با یک ضریب رشد دو رقمی به عنوان راهی برای پیشرفت مطرح بودند، حداقل برای کسانی که به دنبال سریع ترین روش استخدام بودند. اکنون نسبت به سالهای قبل چیزهای زیادی تغییر کرده است، حتی اقتصاد هم روند بهبود خود را خیلی آرام و به تدریج طی می کند. امکان استخدام خارج از صنعت IT مطمئن تر به نظر می رسد و به آشفتگی کمتری دچار می شود. شرکتهای غیر IT استعداد بیشتری در استخدام نیروی کار مطابق برنامه های خود دارند و مشاغل را به ندرت به خارج از کشور منتقل می کنند، ضمن آنکه روند افزایش حقوق در آنها طبیعی تر است و پرداخت ما به التفاوت یا مساعده به پرسنلشان را قطع نمی کنند. واقعیت در آمریکا این است که شرکت های IT ۴۱۲۱۹ نفر از کارمندان خود را بین فصل اول سال ۲۰۰۲ و فصل اول سال ۲۰۰۳ اخراج کردند که این رقم در مورد شرکتهای غیر IT بالغ بر ۴۳۸۹۲۴ بود. استخدام در شرکتهای IT طی یک دوره ۱۲ ماهه همچنان ناچیز بود. این داده ها به معنای آن هستند که نیروی کار IT در کشورهای پیشرفته و صنعتی در حال ثبات و استقرار است. بازار نرم مشاغل IT نشان دهنده این حقیقت بوده است که از هر چهار شرکت سه شرکت می گویند طی دوازده ماه گذشته تغییری در پرداخت حقوق کارکنان IT خود نداشته اند. ۷۶ درصد از شرکت های غیر IT و ۴۹ درصد از شرکت های IT که این تغییر را داده اند، می گویند طی سال گذشته پرداخت ها را افزایش داده اند. فقط ۸ درصد از شرکت ها که دست به کار شده اند، می گویند که طی ۱۲ ماه گذشته پرداختهایشان همچنان در سطح پایینی قرار داشته است. شرکت های IT بیش از ۲۰ برابر بیشتر از این رقم نسبت به شرکت های غیر IT سهم داشته اند. ۱۷ درصد از شرکتها می گویند که برای تغییر در پرداخت ها برنامه ریزی کرده اند و این کار را در ارتباط با کارکنان IT طی ۱۲ ماه آینده انجام خواهند داد. ۶۵ درصد از شرکتهای IT می گویند دستمزدها را افزایش خواهند داد، در حالیکه ۱۱ درصد می گویند حقوقها را کاهش خواهند داد. اما در کنار این واقعیت ها افق های امید بخشی نیز به چشم می خورند. همانطور که اقتصاد تعداد فزاینده ای از متقاضیان واجد شرایط کار را به وجود آورده است، مدیران کارفرما نیز می توانند در پرکردن مشاعل خود آزادی انتخاب بیشتری داشته باشند. در اواخر دهه ۱۹۹۰ و در بازارهای رقابتی، کارفرمایان بیشتر مایل به دادن آموزش رسمی و گرفتن تجربه مشخص کاری بودند. با نرمتر شدن بازار، کارفرمایان نیز بیشتر مایل به جذب آموزش و تجارب کاری ویژه شدند. اکنون شرکتها می خواهند مشاغل IT خود را به چند دلیل به خارج از کشور منتقل کنند. این دلایل شامل نیاز به بومی سازی گسترده محصولات و خدمات، توانایی استفاده از اختلافات زمانی و جغرافیایی برای ایجاد شیفت های دوم یا سوم کاری به عنوان وسیله ای جهت باز نگه داشتن بازارها و نیز یک استراتژی برای کاهش هزینه ها می باشد. از آنجایی که طبیعت شرکت های خارجی جمعیت های نیروی کاری IT را بیش از گذشته پیچیده ساخته است، تعادل سنتی میان هزینه و کیفیت به تدریج از میان می رود. در نتیجه، توسعه خارجی مشاغل بیشتر به عنوان یک گزینه مطرح می شود و کارفرمایان بیشتری این راه حل را در ارتباط با انواع بیشتری از مشاغل IT در نظر می گیرند. ● نتیجه گیری ملاحظه شد که فناوری اطلاعات تحولات زیادی در کلیه فعالیتهای اجتماعی ازجمله کارآفرینی بوجود آورده و به عنوان مهمترین ابزار کارآفرینی مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنین کارآفرینی در فناوری اطلاعات پهنه وسیعی برای فعالیت دارد. کارآفرینی لازمه توسعه فناوری و توسعه فناوری بستر کارآفرینی است. بنابراین با یک تعامل دو سویه میان این دو مواجه هستیم و بر اساس اهمیت نقش بسترساز کارآفرینی، وظیفه نهاد های مسئول مدنی و اجتماعی مشخص میشود. دولتها باید بستر کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات که همان شبکههای ارتباطی و اطلاعاتی میباشد را توسعه دهند و تقویت کنند و امکان دسترسی آسان همگان به این شبکهها را فراهم نمایند. ضمن اینکه فرهنگ استفاده از شبکهها را ایجاد کرده و گسترش دهند و قوانین و مقررات لازم را تدوین و اجرا نمایند. از سوی دیگر در بخشهای خصوصی شرکت های IT در حال افزایش کارکنان پشتیبانی فنی هستند و این نشان دهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات یا برنامه های جدید نیازمند نیروهای انسانی تازه نفس هستند. این گونه فعالیتها علاوه بر آنکه سبب رشد سرمایه IT می شوند، جذب منابع انسانی را نیز در پی دارند. بنابراین به نظر می رسد این شرکت ها بتوانند فراتر از اهداف استخدامی خود بروند و سهم بیشتری در کارآفرینی داشته باشند. همچنین انتقال مشاغل IT به خارج می تواند به عنوان یکی از قابلیت های بالقوه بازار کار فناوری اطلاعات در نظر گرفته شود. کارآفرینی چیست، کارآفرین کیست؟ / 276344
کارآفرین کیست؟ هفتهی پیش با هم با تعریف یک بنگاه کوچک آشنا شدیم. + آنجا گفتیم که بنگاه کوچک یا استارتآپ توسط فردی بهنام "کارآفرین" راهاندازی میشود. اما کارآفرین کیست؟ چه ویژگیهایی دارد؟ آیا همه میتوانند کارآفرین باشند؟ اینها سؤالهایی است که این هفته میخواهیم به آنها پاسخ بدهیم. کارآفرین کیست؟ کارآفرین کسی است که فرصتی را میبیند یا ایدهای دارد و حاضر است ریسکهای راهاندازی یک کسب و کار را برای کسب منفعت از آن فرصت یا ایده بپذیرد. ریسکهایی که در اینجا وجود دارند لزوما ریسکهای مالی نیستند؛ بلکه میتوانند شامل ریسکهای دسترسی به مواد و تجهیزات لازم و ریسکهای روانشناختی هم باشند. بنابراین کارآفرین فردی "ریسکپذیر" است که قصد دارد از این ریسکپذیری پول دربیاورد. اما ریسکپذیری تنها ویژگی این جناب کارآفرین نیست. در واقع یک فرد کارآفرین عموما دارای خصوصیات زیر است: علاقهمند به ایجاد تغییر: کارآفرین با هدف ایجاد یک تغییر بزرگ (به قول استیو جابز زدن تلنگری بر کهکشانها) تصمیم به راهاندازی کسب و کار جدیدش میگیرد. خلاقیت: یک کسب و کار جدید را شروع میکند. نوآوری: این کسب و کار جدید شامل یک محصول، فرایند، بازار، ماده یا شیوهی سازماندهی جدید است. ریسکپذیری: مالک این کسب و کار جدید ریسک ضرر احتمالی و شکست را میپذیرد. توان مدیریت: مالک کسب و کار ادارهی فعالیتها و تخصیص منابع را برعهده دارد. جاهطلبی: سطح بالایی از رشد یا سودآوری مورد انتظار مالک است. اینها در عین ویژگی کارآفرینی بودن، مهارت هم هستند. یعنی شما میتوانید آنها را یاد بگیرید. هر چند در عمل ثابت شده اگر سطح اولیهای از آنها را نداشته باشید، موفقیت بسیار مشکل میشود. بههمین دلیل است که صراحتا باید گفت متأسفانه "کارآفرینی" بهدرد همه نمیخورد. دنیای کسب و کار دنیای بیرحمی است و هیچ چک سفید و تضمینی برای موفقیت به کسی نمیدهد. "ریسک" یکی از عناصر ثابت این دنیا است. برای همین "ریسکپذیری" و "مقاومت در برابر مشکلات" برای موفقیت در کارآفرینی ضروریاند. جذابیتهای کارآفرینی: البته اصولا "کارآفرین بودن" شغل جذاب و باکلاسی است و البته با دیدن موفقیت امثال زوکربرگ و گوگلیها و جابز و جف بزوس و بقیه، از نظر کسب شهرت و ثروت هم بسیار جذابتر. با این حال میتوان جذابیتها و البته مزایای کارآفریتی را در ۵ مورد زیر خلاصه کرد: کسب منافع مالی استقلال و رئیس خود بودن (داشتن قدرت تصمیمگیری برای کسب و کار بدون داشتن فردی بالادست) آزادی (فرصتی برای خروج از موقعیتهای نامطلوب شغلهای حقوقبگیری) کسب رضایت شخصی از زندگی مشارکت در رشد و توسعهی جامعه و پاسخ به تعهدات اجتماعی کارآفرین در برابر مدیر: اما جالب است بدانیم که دو نقش "کارآفرین" و "مدیر" با هم متفاوتاند. هر دو این نقشها در یک کسب و کار کوچک میتوانند وجود داشته باشند؛ اما لزوما بر هم منطبق نیستند. کارآفرینی و مدیریت هر دو قالبی "فرایندی" دارند؛ از جایی شروع میشوند و با طی تعدادی گام به یک یا چند نتیجه میرسند: کارآفرینی: کشف نیازها و فرصتهای قابل تجاریسازی موجود در بازار و پذیرش ریسک راهاندازی یک کسب و کار برای بهرهگیری از این فرصتهاست. مدیریت: فرایند دائمی حفظ مالکیت و ادارهی یک کسب و کار از پیش راهاندازی شده است. بنابراین کارآفرین بیشتر با مسائل مربوط به تجاریسازی و ویژگیهای فنی محصول / خدمت جدید درگیر است؛ اما مدیر علاوه بر اینها لازم است به جنبههای دیگری از جمله استخدام، مالیات، حفظ رضایت مشتریان، توجه به تغییرات نیازهای بازار و مشتریان، فروش و نگهداشت جریان نقدینگی در یک سطح مشخص ـ فکر کند. بنابراین یک کارآفرین میتواند مدیر کسب و کار خودش هم بعد از راهاندازی باشد (مثل جف بزوس بنیانگذار و مدیرعامل آمازون) اما لزوما اینگونه نیست (مثلا گوگل که در آن اریک اشمیت تا همین یک سال پیش مدیرعاملش بود.) آیا من "کارآفرین" هستم؟ گفتیم که لزوما همه از نظر ویژگیهای شخصیتی نمیتوانند کارآفرین موفقی باشند (البته نمیشود هم گفت اگر کسی ویژگیهای بیان شده را نداشته باشد حتمن موفق نخواهد شد.) اما از کجا بفهمیم که "کارآفرین" هستیم؟ برای این منظور میتوانید دربارهی ویژگیهای کارآفرینان که در اول این پست به آنها اشاره کردم فکر کنید. آیا این ویژگیها ـ بهویژه ریسکپذیری ـ در شما وجود دارند؟ این ارزیابی را باید در چهار موضوع اصلی آمادگی ذهنی و تجربی، ویژگیهای شخصیتی، شرایط زندگی شخصی و مهارتها انجام دهید. در عین حال از "نشانهها" غافل نشوید. نشانهها خلاصهای از تجربیات کارآفرینان موفقاند. نشانهها به ما نشان میدهند که آیا وقتش رسیده سراغ راهاندازی کسب و کار شخصیمان برویم یا نه؟ در اینجا برای کمک به شما بهنقل از اینجا ۱۳ نشانهی اینکه باید برای خودتان کار کنید را مرور میکنیم: ۱- دوست دارید زمان کارتان انعطافپذیر باشد. ۲- دوست دارید کنترل ایدهها، پروژهها و کارتان دست خودتان باشد. ۳- با دیگران در سازمان سر سازگاری ندارید. ۴- به کاری که انجام میدهید مشتاقید. ۵- خوب گوش میکنید. ۶- با "تصمیمگیر" بودن راحتید. ۷- شبکهی پشتیبانی دارید که چه در روزهای خوب و چه در روزهای سخت شما را یاری میدهند و به شما دلگرمی میبخشند (مثل خانواده.) ۸- خودانگیز و منظم هستید. ۹- دوست دارید در جلسات بهتنهایی شرکت کنید و توانش را هم دارید. ۱۰- توان جداسازی ذهنی کار و زندگی شخصی را دارید. ۱۱- جایی که کاری از دست شما برنمیآید، توان رها کردن ذهنی و عملی را دارید. ۱۲- توان همراه شدن و سازگار شدن با جریان کاری (در روزهای خوب و سخت) را دارید. ۱۳- منابع کافی (مالی / غیرمالی) در دسترستان وجود دارد. پایان درس دوم. در درس سوم هفتهی آینده به مراحل رشد یک کسب و کار کوچک و ویژگیهای هر مرحله میپردازیم. کارآفرین کیست؟
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن