ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت

    کارآفرینی و کارآفرینی سازمانی چه تفاوت‌هایی دارند

    در دنیای کسب‌و‌کار دائما از اصطلاحات کارآفرین و کارآفرین سازمانی استفاده می‌شود. بسیاری این اصطلاحات را به جای یکدیگر استفاده می‌کنند؛ زیرا فکر می‌کنند که هر دو یک معنی دارند. اما باید گفت که میان این دو تفاوت وجود دارد. کارآفرین به فردی اطلاق می‌شود که خودش بر اساس مفهوم یا ایده‌ی مورد نظر خود کسب‌و‌کارش را راه می‌اندازد، اما کارآفرین سازمانی کارمندی است که در محدوده‌ی سازمان خود به نوآوری دست می‌زند. در ادامه به تفاوت‌های مهم میان کارآفرینی و کارآفرینی سازمانی می‌پردازیم.

    تعریف کارآفرین



    کارآفرین شخصی است که برای راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار ایده‌ای در ذهن دارد و تمام ریسک‌های آن را می‌پذیرد. هدف او این است که نه تنها تولید محصول یا ارائه‌ی خدمت مورد نظر خود را محقق کند بلکه آنها را به محصولات و خدماتی بدل سازد که نیاز شدیدی به آنها دیده می‌شود. او کسی است که:

    • مفهومی تازه را بنیان می‌گذارد و در آن نوآوری می‌کند
    • فرصت‌ها را شناسایی می‌کند و از آنها بهره می‌گیرد
    • منابعی از قبیل نیروی انسانی، مواد اولیه، ماشین‌آلات و سرمایه را سازماندهی می‌کند
    • اقدامات مناسبی اتخاذ می‌نماید
    • با ریسک‌ها و عدم قطعیت‌ها رو در رو می‌شود
    • یک شرکت استارتاپ تشکیل می‌دهد
    • به محصول یا خدمت خود ارزش می‌افزاید
    • برای تولید یا ارائه‌ی یک محصول یا خدمت سود‌آور تصمیم‌گیری می‌کند
    • مسئولیت سود و ضرر شرکت را بر عهده دارد

    کارآفرینان بدون در نظر گرفتن تعداد رقبای‌شان، همیشه رهبر بازار هستند چرا که مفاهیم نسبتا تازه‌ای را به بازار وارد می‌کنند و آن را تغییر می‌دهند.





    تعریف کارآفرین سازمانی



    کارآفرین سازمانی، کارمند یک سازمان بزرگ است که اختیار دارد تا با هدف تبدیل کردن سازمان به یک شرکت موفق در محصولات، خدمات و پروژه‌های شرکت نوآوری و خلاقیت ایجاد کند و فرایندها، جریان‌های کاری و سیستم‌های سازمان را مجددا طراحی کند.
    کارآفرین سازمانی به تغییر عقیده دارد و از شکست نمی‌ترسد، او با بهره‌گیری از منابع سازمانی ایده‌های جدید را کشف می‌کند، به دنبال فرصت‌هایی است که بتواند با ریسک کردن به کل سازمان منفعت برساند و برای بهبود عملکرد و سودآوری به ترویج نوآوری می‌پردازد. کار کارآفرین سازمانی بسیار چالش‌برانگیز است؛ بنابراین آنها با توجه به عملکرد خود از طرف سازمان مورد تقدیر قرار می‌گیرند و پاداش دریافت می‌کنند.





    در چند سال اخیر، شرکت‌های بزرگ در سازمان خود شخصی را به عنوان کارآفرین سازمانی تعیین می‌نمایند تا بدین ترتیب به برتری عملیاتی دست پیدا کنند و مزیت رقابتی به دست بیاورند.
    تفاوت‌های کلیدی میان کارآفرین و کارآفرین سازمانی



    وجوه تمایز کارآفرین و کارآفرین سازمانی عبارتند از:
    ۱. کارآفرین به شخصی گفته می‌شود که با در ذهن داشتن یک مفهوم یا ایده‌ی نوآورانه، یک کسب‌و‌کار جدید راه‌اندازی می‌کند. اما به کارمند یک سازمان که اختیار ایجاد نوآوری در محصول، خدمت، فرایند، سیستم و غیره را برعهده دارد کارآفرین سازمانی می‌گویند.
    ۲. طبیعت فعالیت کارآفرین، شهودی است در حالی که برای کارآفرین سازمانی، ترمیمی است.
    ۳. کارآفرین از منابع شخصی مثل نیروی انسانی، ماشین‌آلات، پول و غیره استفاده می‌کند. در حالی که در مورد کارآفرین سازمانی، منابع از قبل آماده هستند و توسط شرکت تامین می‌شوند.
    ۴. کارآفرین خود به تامین سرمایه می‌پردازد. بر خلاف او، کارآفرین سازمانی نیازی به تامین مالی فعالیت‌های خود نمی‌بیند چرا که شرکت تامین‌کننده‌ی سرمایه‌ی مورد نیاز کارآفرین سازمانی است.
    ۵. کارآفرین در یک شرکت تازه‌تاسیس کار می‌کند. اما در طرف دیگر، کارآفرین سازمانی بخشی از یک سازمان موجود است.
    ۶. کارآفرین رئیس خودش است؛ بنابراین در اتخاذ تصمیم مستقل عمل می‌کند. اما در مقابل، کارآفرین سازمانی کسی است که برای سازمان کار می‌کند و نمی‌تواند مستقل از سازمان خود تصمیم بگیرد.

    ۷. یکی از ویژگی‌های انعطاف‌پذیر کارآفرین این است که او قادر است به سمت ریسک‌ها و عدم‌قطعیت‌های کسب‌و‌کار خود برود. اما در خصوص کارآفرین سازمانی، شرکت پذیرای تمامی ریسک‌ها خواهد بود.
    ۸. کارآفرین سخت کار می‌کند تا با موفقیت به بازار وارد شود و در آن جایگاهی برای خود کسب نماید. اما کارآفرین سازمانی، کسی است که برای ایجاد تغییراتی در گستره‌ی سازمان فعالیت دارد تا نوآوری، خلاقیت و بهره‌وری را برای سازمان خود به ارمغان بیاورد.

    لزوم نوآوری



    در چند دهه‌ی اخیر، انسان‌ها برای نوآوری ارزش بیشتری قائل می‌شوند، چرا که منجر به خیزش تعداد زیادی شرکت‌های استارتاپ شده است. علت این است که جهان همگام با پیشرفت تکنولوژی، به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است. این نوآوری‌ها باعث رقابت شدید میان شرکت‌ها شده است. در زمان کنونی، اگر شرکت‌ها بخواهند تا در جریان رقابت با سایر شرکت‌ها قرار بگیرند، باید چیزی جدید در محصولات خود بیاورند. کارآفرین و کارآفرین سازمانی، نقش مهمی در این عرصه ایفا می‌کنند تا وارد کسب‌وکار یا حتی بازاری جدید شوند.

    بررسی ۴ جنبه‌ی متمایزکننده‌ی کارآفرین سازمانی از کارآفرین

    بسیاری بر این باور هستند که کارآفرین سازمانی همان کارآفرین داخلی است و آنها عملکردی یکسان دارند، انگیزه‌های مشابهی را پیگری می‌کنند و به شرایط مختلف واکنش مشابهی نشان می‌دهند. این فرض ساده‌لوحانه است و باعث می‌شود کارآفرینی سازمانی از مسیر اصلی خود منحرف شود.
    لری مایلر (Larry Myler) نویسنده وب‌سایت فوربس (Forbes) اشاره دارد که کارآفرینی سازمانی، بالاترین شکل مشارکت یک کارمند در امور سازمانی است. او به عنوان یک کارشناس کارآفرینی و کارآفرینی سازمانی ۴ وجه تمایز کارآفرینی سازمانی را مطرح نموده است:
    ۱. ریسک/ پاداش



    مایلر می‌گوید:
    کارآفرین خود به دنبال ریسک‌های بی‌کران و پاداش نامحدود است. اما کارآفرین سازمانی اینگونه نیست، او بیشتر برای جلوگیری از ریسک‌های مالی حقوق و مزایا می‌گیرد و درنتیجه در انتظار منفعت مالی عظیم نیست. این بزرگ‌ترین تفاوت روان‌شناختی میان این دو است و به همین علت است که انگیزه‌های کارآفرینان سازمانی، چه درونی و چه بیرونی، باید با دقت تنظیم و هم‌راستا گردد.
    کارآفرینان سازمانی بیشتر از کارمندان معمولی سازمان ریسک می‌کنند، بنابراین هوشمندانه پاداش دادن به این ریسک‌ها بسیار مهم است. اگر چه نوشابه‌ی کوکا یک شکست بزرگ محسوب می‌شد اما برای سازنده‌ی آن پاداش و ترفیع در نظر گرفته شد، نه برکناری. چرا؟

    چون مدیران ارشد کوکاکولا دورنگری می‌کردند و مایل بودند حساب‌شده و هوشمندانه ریسک کنند، حتی اگر نتیجه‌ی مورد نظر را به همراه نداشت. بنابراین، بهتر است با حضور در کنفرانس‌های کارآفرینی سازمانی، با سیستم‌های پاداش سایر شرکت‌ها برای پیشبرد کارآفرینی سازمانی آشنا شد.

    ۲. استقلال عمل


    کارآفرینان سازمانی طبق تعریف به اندازه‌ی کارآفرینان، مستقل و خودمختار نیستند، هرچند که این باور به آنها القا شده باشد. آنها بخشی از یک سازمان بزرگتر با عملیاتی جاافتاده هستند و به ناچار همین باعث می‌شود که بخشی از استقلال عمل خود را از دست بدهند.
    براساس تئوری بروکراتیک سازمانی، وقتی هر شخصی کار محوله‌ی خود را بنابر خواسته رئیس انجام دهد، کل مجموعه با هم هماهنگ کار می‌کنند و برای مشتری و ذی‌نفعان ارزش خلق می‌نمایند. یک زمانی این گونه از هماهنگی سلسله‌مراتبی خوب عمل می‌کرد. اما امروزه دیگر به کار نمی‌آید و رو به منسوخ شدن است. چالش کارآفرینی سازمانی، یافتن مسیر طلایی موفقیت است تا بتوان رویاهای سازمانی و واقعیت موجود را تحت کنترل درآورد.
    ۳. جذب منابع



    کارآفرینان متخصصین بازاریابی، تبلیغات، تحقیق و توسعه، مهندسی، طراحی و فروش را به استخدام درمی‌آورند. آنها براساس دیدگاه رئیس یا مشتری تصمیم‌گیری می‌کنند. کارآفرینان سازمانی کارمند هستند و باید برای کسب این منابع یا منابع دیگر با توجه به داشته‌های درون سازمان مذاکره کنند. جنبه‌ی مطلوب کار کارآفرینان سازمانی این است که تامین مالی در کل توسط سازمان انجام می‌گیرد، در حالی که کارآفرینان سخت تلاش می‌کنند تا بودجه و سرمایه‌ی مورد نیاز خود را از روش‌های مختلف جذب نمایند.
    چه حمایت‌هایی می‌توان از تیم‌های کارآفرینی سازمانی نمود؟ به منابع، قدرت ذهن، دارایی‌ها و سرمایه‌ی فکری بیندیشید. این داشته‌ها کار آنها را ساده‌تر می‌کند، خلاقیت و همکاری را به همراه می‌آورد و احتمال موفقیت آنها را بالاتر می‌برد که در نتیجه‌ی آن کسب‌و‌کار سازمان پیشرفت می‌کند.

    اثبات شده است که مشاوره‌ی راهبری (منتورینگ) راهکاری بسیار اثربخش است به خصوص زمانی که توسط کارآفرینان کارکشته ارائه شود. با شرکت در کنفرانس‌های کارآفرینی سازمانی می‌توان از استراتژی‌های متنوع اجرای برنامه‌های مشاوره‌ی راهبری آگاهی یافت.
    ۴. فرهنگ



    کارآفرینان خودشان سنگ‌بنای فرهنگ شرکت را می‌گذارند در حالی که کارآفرینان سازمانی باید با فرضیات و باورهایی که سابقه‌ی طولانی دارند و به طور وسیعی در سازمان گسترش پیدا کرده‌اند، مبارزه کنند و گاهی اوقات این نبرد آنقدر سخت و طاقت‌فرساست که شمارش معکوس کارآفرینی سازمانی آغاز می‌شود.
    فرهنگ چیز عجیبی است. بسیاری از شرکت‌های نوآور بازار در نهایت تابع درخواست مشتریان خود می‌شوند و دیگر قادر به تغییر نگرش آنها نیستند. این یک معضل دیرینه‌ی نوآوران است. استراتژی‌های کارآفرینی سازمانی خود روش‌های قاطعی برای رفع کاستی‌های ساختاری و فرهنگی سازمان ارائه می‌دهند که از این طریق تیم‌های سازمان را که ریسک‌گریز شده‌اند به زمین نوآوری بازمی‌گرداند.



    برگرفته از: keydifferences intrapreneurshipconference




    https://www.chetor.com/24143-%da%a9%...7%d9%86%db%8c/
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرینی سازمانی چیست؟

    با توجه به رقابت شدید، تغییرات سریع، نیازهای جدید کارکنان و مشتریان و اصلاح شیوه‌های مدیریت سنتی برای استفاده بهینه از قابلیت‌های کارکنان، سازمان‌های امروزی سعی می‌کنند تا توجه بیشتری به کارآفرینی از خود نشان دهند. به گزارش مدیرنو، استفاده از نوآوری به عنوان یک ساز و کار برای تعریف دوباره‌ی سازمان و موقعیت سازمان در بازار و در رقابت با دیگر سازمان‌ها، هسته‌ی اصلی کارآفرینی سازمانی را تشکیل می‌دهد.
    کارآفرینی سازمانی، مفهومی در ارتباط با جهت‌گیری‌های کارآفرینانه‌ی یک سازمان می‌باشد. اگرچه کارآفرینی سازمانی ریشه در ادبیات کارآفرینی دارد اما امروزه کارآفرینی سازمانی به عنوان یک مفهوم مستقل، جایگاه خود را در ادبیات مدیریت یافته است.

    کارآفرینی سازمانی چیست؟
    با وجود زمینه‌های مختلف، بسیاری از نقش‌های کارآفرینان مشابه است، به همین علت ارتباط نزدیکی بین کارآفرینی و کارآفرینی سازمانی وجود دارد.
    - کارآفرینی سازمانی ابداع شده تا فعالیت‌های نوآورانه را در یک بافت سازمانی توصیف کند.
    - در کارآفرینی سازمانی، افراد سازمان تلاش می کنند تا کسب و کار موجود را بهبود بخشند. از طرف دیگر، واژه‌ی کارآفرینی سازمانی بر جنبه‌های مشارکت و همکاری نیز تأکید دارد.
    - کارآفرینی سازمانی همچنین می تواند بهبود یک فرایند را درون شرکت در برگیرد.

    کارآفرین سازمانی کیست؟
    کارآفرینان سازمانی افرادی هستند که فرایند نوآوری را برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز هدایت می کنند. آن ها تولیدات، خدمات و فرایند های جدیدی را معرفی کرده تا شرکت را قادر سازند به رشد و سود بالایی دست یابد.
    کارآفرین سازمانی فردی است که هنگام کار در یک سازمان بزرگ، از مهارت‌های کارآفرینانه‌ی خود استفاده کرده و منابع را سازماندهی می‌کند تا فعالیت جدیدی را ایجاد و مدیریت کند.
    در مقاله "مهارت های روزمره مدیران کارآفرین" از مدیران نواندیش، به مهارت های روزمره و ویژه‌ی مدیران کارآفرین اشاره شده است که مطالعه آن را به شما پیشنهاد می کنیم.

    اهمیت کارآفرینی سازمانی
    صاحب نظران این حوزه، در ارتباط با اهمیت کارآفرینی در سازمان ها، به نکات جالبی اشاره کرده‌اند. آن‌ها معتقدند سازمان‌های کارآفرین در مقابل سازمان‌های سلسله مراتبی به مراتب بهتر کنترل می‌شوند؛ زیرا تناسب بین سیستم و سرمایه‌های فکری خود را به دقت حفظ می‌کنند.

    کارآفرینی در سازمان‌های مختلف
    کارآفرینی محدود به تعداد خاصی از سازمان‌ها نیست. در ذیل به ۴ نوع از تقسیم‌بندی انواع سازمان‌ها اشاره می‌شود :
    - سازمان‌های انتفاعی یا غیرانتفاعی: یک فعالیت تجاری از طریق فروش تولیدات یا خدمات برای کسب سود ایجاد شده و توسعه می‌یابد؛ در حالی که یک فعالیت غیرانتفاعی به منظور بهبود کیفیت زندگی برای اقشاری از جامعه به وجود می‌آید مانند صلیب سرخ.
    - سازمان‌های کوچک و بزرگ: فعالیت کارآفرینی ممکن است در یک شرکت بزرگ یا در خانه، مدرسه و یا در یک سازمان محلی صورت گیرد.
    - سازمان‌های تولید کننده‌ی کالا یا خدمات: کارآفرینان ممکن است به کاری اشتغال داشته باشند که به ارائه خدمات یا به تولید کالا می‌پردازد.
    - سازمان‌های محلی، ملی یا بین المللی: فعالیت‌های کارآفرینی ممکن است در خانه، مدرسه، استان، کشور یا در سطح بین‌المللی انجام گیرد.

    ویژگی های کارآفرینان سازمانی
    کارآفرینان سازمانی فاصله‌ی میان نوآوران و مدیران را از بین می‌برند؛ ایده‌های جدیدی را مطرح و آن‌ها را به واقعیت تبدیل می‌کنند. از یک دورنمای قوی برخوردارند و شهامت تحقق بخشیدن به آن را نیز دارند. می‌توانند تصور کنند که چه کسب و کاری و چه تولیداتی مورد نظر مشتریان می باشد و بالاخره اینکه آن‌ها قادر به ترسیم فرآیند کارآفرینی از ایده تا عمل هستند.
    کارآفرینان سازمانی معمولاً از طریق پول برانگیخته نمی شوند بلکه انگیزه‌ی اصلی آن ها نیاز به موفقیت است. از طرف دیگر، کارآفرینان سازمانی، عمل‌گرا هستند و منتظر اجازه برای انجام کار نیستند. آن ها اهدافی را دنبال می‌کنند که خودشان آن ها را تنظیم کرده باشند. کارآفرینان سازمانی موفق یاد می‌گیرند که بر اشتباهاتشان غلبه کرده و ریسک ناشی از کار را مدیریت کنند.
    میانه‌روی در ریسک از دیگر ویژگی بارز کارآفرینان سازمانی است. آن‌ها ریسک‌های کاری را قبل از شروع محاسبه می‌کنند. کارآفرینان موفق معمولاً ریسک‌های بالا را قبول نمی‌کنند و هر کاری که امکان پذیر باشد انجام می‌دهند تا ریسک را کاهش دهند.
    خلاقیت نیز از خصوصیات مشترک در تمامی کارآفرینان است اما در کارآفرینی سازمانی که تخصیص منابع به سختی انجام می گیرد، کارآفرین سازمانی، در صورتی که به ایده ی خود ایمان داشته باشد، باید راهی برای تامین منابع اجرای ایده بیابد.
    نوآوری بر خلاف اختراع، به هیچ وجه یک کار فردی نیست؛ بلکه باید تیمی از افراد علاقمند به کار گرفته شوند. نکته ی مهم این است که تمام افراد گروه باید از دور نما و استراتژی های کار آگاه باشند و تعهد قلبی نسبت به آن داشته باشند.

    خلق ایده؛ شروع فرآیند کارآفرینی سازمانی
    زمانی که افراد بر روی یک ایده ی جدید تمرکز می کنند، در واقع فرآیند کارآفرینی آغاز شده است. از این دیدگاه، افرادی که در یک بافت سازمانی، ایده هایشان را به واقعیت تبدیل می کنند، کارآفرین سازمانی نامیده می شوند.
    کارآفرینان باید ایده ی مناسبی را از میان چندین ایده انتخاب کنند. در عین حال آن ها ممکن است به طور همزمان چند ایده را در ذهن داشته باشند. یک ایده ی خوب باید برای شرکت، بازار و خود کارآفرین مناسب باشد.
    ایده زمانی مناسب و هماهنگ با بازار خواهد بود که نیازهای واقعی مشتریان را به درستی تشخیص دهد. ایده همچنین باید متناسب با فرهنگ سازمانی باشد تا به سودآوری و رشد منتهی شود؛ مهمتر از همه ایده باید با مهارت ها و تجربیات کارآفرینان هماهنگ باشد.

    ایده ها از کجا می آیند؟
    ایده ها ممکن است به طور ناگهانی به ذهن خطور کند یا از طریق صحبت با کارکنان واحد های مختلف، کنجکاوی فردی، تحقیقات بازار و پروژه‌های اخیر سازمان به وجود بیاید. نکته‌ی مهمی که معمولا مورد غفلت قرار می‌گیرد، تطبیق ایده با منابع موجود سازمان برای تولید محصول یا خدمت جدید است.
    منبع:مدیران نواندیش
    https://news.akhbarrasmi.com/news/13...C%D8%B3%D8%AA/
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرینی در درون سازمان ها

    نوع دیگری ازکارآفرینی، کارآفرینی درون سازمان ­ها است که به کارآفرینی سازمانی معروف است. کارآفرینان سازمانی، فعالیت های کارآفرینانه را در درون سازمان ­های بزرگ هدایت می­ کنند و راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات وخدمات نوین مهیا می­ کنند و شرکت­ ها را به سوی رشد و سود آوری سوق می دهند. چنانچه یک فرد آغازگر فعالیت های مخاطره آمیز در شرکت باشد و به دنبال تحول در شرکت از مجرای ایده خلاق خود باشد، به این فرآیند، کارآفرینی سازمانی و به فرد مورد نظر، کارآفرین سازمانی گفته می ­شود و اگرکل سازمان وکارکنان دارای روحیه کارآفرینی شوند، از آن به عنوان کارآفرین شرکتی یاد می ­شود. کارآفرینی درون سازمان­ ها مشکل تر از کارآفرینی مستقل است. زیرا کارآفرینی سازمانی به علت درگیر شدن در رویه ­های اداری، با محدودیت­ های تصمیم گیری، تخصیص منبع، استقلال عمل و بهره برداری از زمان مواجه است، هر چند در صورت جلب نظر موافق سازمان، از منابع سازمانی نیز می ­تواند استفاده کند. امروزه بسیاری ازشرکت­ ها نیاز به کارآفرینی شرکتی را درک کرده اند. این نیاز در پاسخ به چند مشکل پدید آمده است که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد.

    • رشد سریع تعداد رقبای جدید و مجهز
    • حس بی اعتمادی به روش ­های سنتی در مدیریت سازمان­ ها
    • خروج برخی از بهترین و درخشان ترین کارمندان از شرکت به منظور تبدیل شدن به کارآفرینان کوچک
    • رقابت جهانی
    • کوچک سازی شرکت های بزرگ و تمایل به افزایش بازدهی و بهره وری

    نخستین علت بروزکارآفرینی، رقابت است که همواره نیروی پیش برنده جهت توسعه محصولات و زمینه های کاری جدید می باشد. در اقتصاد آینده از فناوری پیشرفته ­تری استفاده می شود و رقیبان با تعدادی به مراتب بیشتر، و رشد و ظهوری سریع تر، از این فناوری ­ها بهره می برند. این امر باعث می شود تا سازمان ها برای بقا به توسعه کارآفرینی سازمانی و بهره برداری از نیروهای خلاق افراد خود روی آورند و از این طریق قادر به توسعه تکنولوژی های جدیدتری شده و بازار خود را حفظ کنند.
    سازمان هایی که همواره با جدیت کارآفرینی را دنبال کنند و برای سرمایه گذاری برروی ایده های افراد امکانات و منابع اختصاص دهند، به سازمان­ های کارآفرین تبدیل می شوند و ویژگی­ های ممتازی نسبت به سازمان­ های سنتی پیدا می­ کنند. سازمان های کارآفرین به بهانه تمرکز بر فرایندهای اصلی خود، استعداد های افراد را سرکوب نمی­ کنند و به ایده های نو، فرصت آزمون می ­دهند.
    وجه تمایز سازمان های کارآفرین با سازمان های سنتی

    انواع کارآفرینی سازمانی

    پنج شیوه عمده کارآفرینی سازمانی وجود دارد که هرکدام دارای استراتژی کارآفرینی خاص خود است. این شیوه ها عبارتند از: ۱-کارآفرینی اداری:

    این شیوه تقریبا مشابه تحقیق و توسعه سنتی است که در آن شرکت برای تشویق نوآوری و توسعه ابداعات، اقدام به تعریف پروژه­ های R&D و هدایت آنها می­ کند. در این رویکرد افراد واحد تحقیق و توسعه قسمتی از فرایند نوآوری را اجرا کرده، بقیه فرایند توسط سایر واحد سازمان­ ها (بازاریابی، تولید و مالی) انجام می­ شود. ۲-کارآفرینی اکتسابی:

    دراین شیوه، مدیران شرکت به دنبال فرصت­ های کارآفرینی برون سازمانی هستند و برای دستیابی به کارآفرینی به جای توسعه ایده­ ها در درون سازمان، اقدام به خرید شرکت هایی می کنند که دارای دانش اختصاصی یا محصولات مطلوب هستند. علاوه برخرید اینگونه شرکت ­ها، ادغام، سرمایه­ گذاری مشترک و دریافت لیسانس از دیگر راه ­های استفاده از منبع نوآوری این شرکت­ ها است. ۳-کارآفرینی تقلیدی:

    کارآفرینی تقلیدی به معنای گرفتن ایده از مبدا آن و تبدیل ایده به محصول یا خدمت با ارزشی برای مشتری است، بدین وسیله ایده های خلاق دیگران ربوده می شود و توسعه و تجاری سازی آنها توسط سازمان صورت می پذیرد. بدیهی است ایده، دارای ارزش پولی است لیکن برخی شرکت­ ها برای دستیابی به آن به جاسوسی صنعتی متوسل می­ شوند و موازین اخلاقی درکسب وکار را رعایت نمی­ کنند. ۴-کارآفرینی انکوباتیو:

    دستیابی به ایده از هر منبعی که باشد، چه درون سازمانی، چه از راه خرید و یا تقلید ایده، در مرحله بعد می بایست ایده را توسعه داد و برای تجاری سازی آن اقدام کرد که در این مرحله معمولا سرمایه، سازمان وگروه خاص مورد نیاز است تا نمونه های اولیه را ساخته و آزمایش کنند. برای این کارگروه­ های پروژه با برنامه های اجرایی قوی تجهیز می شوند و از آنها انتظار می رود تا یک ایده را پرورش داده و یک محصول تجاری بسازند. در این شیوه معمولا پروژه های محدودی موفق هستند و گروه­ های پروژه به ندرت مسئول شکست هستند و معمولا برای موفقیت نیز پاداشی نمی­ گیرند. ۵-کارآفرینی فرصت گرا:

    در این شیوه به گروه پروژه آزادی عمل بیشتری داده می شود تا بتوانند فرصت های درون سازمانی و برون سازمانی را راحت تر پیگیری کنند. کنترل های رسمی سلسله مراتبی از گروه پروژه برداشته شده و محیط کاری آنها به صورت نیمه مستقل اداره می شود. آنان خود اقدامات، تصمیمات و بودجه خود را مدیریت می­ کنند و سعی در به نتیجه رساندن پروژه های شان می­ کنند.
    کارآفرینی در درون سازمان ها
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    تفاوت های کارکردی کارآفرینی مستقل با کارآفرینی سازمانی


    پر واضح است که کارآفرینی درون سازمان های بزرگ بسیار مشکل تر از کارآفرینی مستقل می باشد، چرا که کارآفرینی سازمانی در تصمیم گیری، تخصیص منابع و استقلال عمل، دارای محدودیت هایی می باشد. البته این دارای جنبه های کلیدی مشترکی می باشند. برای مثال هر دو شیوه به نوآوری توجه دارند. این نوآوری می تواند یک محصول، خدمت، فرایند یا سبک های مدیریتی جدید باشد. هدف هر دو شیوه ایجاد محصولات یا خدمات با ارزش افزوده است. محققین از ابعاد گوناگونی تفاوت های اصلی بین دو شیوه را مورد بررسی قرار داده اند که در اینجا به سه اختلاف اساسی بین کارآفرینی سازمانی و مستقل پرداخته می شود:

    اولین اختلاف در این است که اقدامات کارآفرین مستقل، توسعه ای است، در حالی که کارآفرینی سازمانی اغلب متوجه بازیابی می باشد. اقدامات بازیابی معمولا در مواجه شدن با رکود در سازمان های بزرگ صورت می گیرد. کارآفرینی سازمانی می تواند رشد و نوآوری را در یک شرکت سنتی بهبود بخشد. کارآفرینی سازمانی می تواند اصلاحی نیز باشد. چرا که فرهنگ کارآفرینانه را در سازمانی اصلاح می کند که در گذشته، ساختاری کاملا عمودی و سلسله مراتبی داشته است.
    فرایند ارائه خدمات و محصولات جدید ممکن است نتیجه کارآفرینی سازمانی باشد، اما هدف غایی آن بازیابی فرهنگ کارآفرینانه است و این در حالی است که کارآفرین مستقل فرایند یا محصولی را ایجاد می کند که پیش از آن موجود نبوده است. دومین اختلاف بین کارآفرینی مستقل و سازمانی در دشمنان شرکت است. در مورد کارآفرینی مستقل، دشمن، بازار می باشد. کاری که کارآفرین مستقل انجام می دهد، زدودن موانع موجود در بازار برای بقا و رقابت است. اما در مورد کارآفرینی سازمانی، فرهنگ شرکت دشمن اولیه است. با توجه به این ارتباط، شرکت می تواند جلوی بسیاری از فرایندهای کارآفرینانه را که به دنبال آن بوده سد نماید. از این رو علاوه برغلبه بر موانع بازار، کارآفرین سازمانی باید بر موانع سازمانی نیز غلبه کند.
    فرایند ارائه خدمات و محصولات جدید ممکن است نتیجه کارآفرینی سازمانی باشد، اما هدف غایی آن بازیابی فرهنگ کارآفرینانه است و این در حالی است که کارآفرین مستقل فرایند یا محصولی را ایجاد می کند که پیش از آن موجود نبوده است.
    اختلاف سومی که بین این دو نوع کارآفرینی وجود دارد، شاید تناقضی است که درباره مورد دوم وجود دارد. در بسیاری از موارد شرکت مادر می تواند به جای یک دشمن، یک دوست باشد. چنانچه ارتباط شرکت مادر و واحد تاسیس شده جدید، خوب باشد، کارآفرین سازمانی از خزانه شرکت مادر، به سرمایه لازم دسترسی دارد. با وجود اینکه سرمایه شرکت محدود است و گرد آوری پول نیاز به تایید مدیران در سطوح مختلف دارد، اما چنانچه امکان یا فرصتی برای اقدام به یک فعالیت مخاطره آمیز وجود داشته باشد، کارآفرین سازمانی از سوی شرکت مادر تامین اعتبار می شود. درحالیکه کارآفرین مستقل، یا باید از ثروت شخصی خود استفاده کند و یا تلاش نماید تا سرمایه ای را از منابع مختلف خارجی بدست آورد. در جدول زیر می توانید برخی تفاوت های کارکردی بین کارآفرینی سازمانی و مستقل را که از دیدگاه "وسپر" جمع بندی شده است، مشاهده نمایید.

    تفاوت های کارکردی کارآفرین سازمانی با کارآفرین مستقل


  5. #5
    تاریخ عضویت
    2018/04/10
    نوشته ها
    2,850
    20
    مدیر بخش
    کارآفرین‌های سازمانی را بشناسید، قبل از اینکه شما را ترک کنند

    از هر مدیرعاملی که بپرسید، می‌گوید مشکل همیشه پیدا کردن ایده نیست. مسئله‌ی اصلی، انتخاب و پرورش بهترین ایده‌ها، تست کردن سریع و اجرا کردن بی‌نقصِ آنهاست. به قابلیت یک سازمان برای تفکر و سرمایه‌گذاری در درازمدت و در کنار آن، مهارتِ هدایت کردن نوآوری‌ها به سوی کسب بیشترین رشد سالیانه، «موتور نوآوری» می‌گویند.

    برای ساختن این موتور نوآوری، شرکت شما باید در عملی کردن ایده‌های کارمندان پرانرژی به خوبی عمل کند؛ کارمندانی که آماده‌اند تا هر چه در توان دارند انجام دهند تا بدون ایجاد هرج‌ومرج با مقاومت داخلی نسبت به تغییر مبارزه کنند. این‌ افراد نوآوران شرکت شما هستند یا بهتر بگوییم، کارآفرین‌های سازمانی شما. در این مقاله ۶ الگو برای کارآفرین‌های سازمانی موفق را که هاروارد بیزینس ریویو در پژوهشی به دست آورده است می‌خوانیم و روش‌های پرورش کارافرین سازمانی را مرورخواهیم کرد.

    اخیراً بحث‌های زیادی درباره‌ی کارآفرین‌های داخلی یک سازمان مطرح شده است – عوامل اجراییِ بسیار باارزشی که شاید هیچگاه خودشان مؤسس یک شرکت نشوند اما یاد گرفته‌اند که اصول ضروری کارآفرینی را در همان نقشی که در یک شرکت دارند به خوبی اِعمال کنند. ما به این پرسنل، «کارآفرین سازمانی» می‌گوییم زیرا آنها کسب‌وکار خود را تاسیس نکرده‌اند اما داخل شرکت شما در حال نوآوری هستند.
    شما همین الان نیز کارآفرین‌هایی سازمانی را در شرکت خود دارید. بعضی از آنها را می‌شناسید، اما اکثر آنها پنهان‌اند. این افراد همیشه جزو بااستعدادترین‌ها یا افراد انقلابی و مستقل نیستند، اما منحصر‌به‌فردند و قطعاً در مقابل «افراد سازمانی» قرار می‌گیرند. اگر از آن‌ها پشتیبانی کنید، معجزه رخ می‌دهد.
    کارآفرین‌های سازمانی سریع‌تر و بهینه‌تر از هر کسی می‌توانند یک سازمان را تغییر دهند زیرا متفکرانی آزاد و خودجوش‌اند و استادِ هدایت مسائل اداری و داخلی هستند.
    تحقیق جدید هاروارد بیزینس ریویو نشان می‌دهد که در شرکتی با ۵۰۰۰ کارمند، حداقل ۲۵۰ نوآور طبیعی حضور دارند که حداقل ۲۵ نفر از آنها کارآفرین‎های سازمانی فوق‌العاده‌ای هستند که می‌توانند کسب‌وکار بعدیِ شرکت شما را خلق کنند.
    مدیریت اشتباه

    متاسفانه بسیاری از مدیران ارشد از تشویق کردن تفکر خلاقانه هراس دارند، زیرا می‌ترسند که بهترین پرسنلشان موفق شوند و سپس به رقیب خودشان تبدیل شوند. اما این از نشانه‌های مدیریت اشتباه است.
    توماس چمورو-پریمیوزیک مدیر شرکت سیستم‌های ارزیابی هوگان و استاد دانشگاه، معتقد است که ۷۰٪ از کارآفرین‌های موفق، ایده‌ی کسب‌وکار خود را زمانی به دست می‌آورند که برای شخصی دیگر کار می‌کنند. این افراد بااستعداد، محل کارشان را به این خاطر ترک می‌کنند که فرآیند کارآفرینی سازمانی برای عملی کردن ایده‌های آنها وجود ندارد و رئیس‌هایشان غیرقابل تحمل‌اند. ما متوجه شدیم که این افرادِ باهوش از این شرکت‌ها بیرون می‌آیند تا کسب‌وکار خودشان را راه‌اندازی کنند زیرا این شرکت‌ها به کارآفرینی سازمانی به عنوان ابزاری ضروری برای رشد اعتقادی نداشتند.

    کارآفرین‌های سازمانی موفق

    پژوهش جدید هاروارد بیزینس ریویو، ۶ الگوی رفتاری در کارآفرین‌های سازمانی موفق را شناسایی کرده‌است:
    الگوی ۱: معیارشان پول نیست

    انگیزه‌ی اصلی کارآفرین‌های سازمانی این است که تاثیرگذاری آزادانه داشته باشند. آنها پاداشی منصفانه می‌خواهند اما نقطه شروع آنها پول نیست. پاداش و مزایا یک امتیاز است که به آنها نشان می‌دهد کارآفرینی سازمانی را چقدر خوب انجام می‌دهند.
    مسلماً کارآفرین‌های سازمانی ارزش و اهمیت پول را به خوب می‌دانند. آنها انگیزه‌های اقتصادی‌ای که برای سازمان مهم است را درک می‌کنند و با آن مبارزه نمی‌کنند. فردی که کارآفرین سازمانی نباشد دنبال راههای غیراقتصادی است تا پیشرفت و پرداخت‌های خود را توجیه کند. یک کارآفرین سازمانی پول می‌گیرد و کارش را طوری انجام می‌دهد که به سازمان نشان دهد از دست دادن او برایشان هزینه‌ی زیادی دارد. و بدین ترتیب پول و پیشرفت به سمت آنها می‌آید.
    الگوی ۲: شبیه به گلخانه هستند

    معمولا کارآفرین‌های سازمانی روزها و هفته‌ها روی ایده‌شان فکر می‌کنند و بذر آن را بین تماس‌ها، جلسات و مکالمه‌هایشان پرورش می‌دهند. همانطور که نور بیشتری به این بذر می‌تابانند، ایده شفاف‌تر می‌شود، اما برای مطرح کردن آن عجله نمی‌کنند. آن‌ها می‌دانند که ممکن است دیگران بدون اینکه قدر ایده‌هایشان را بدانند، ردش کنند. بنابراین این ایده‌ها را در گلخانه‌ی خود نگه می‌دارند و پرورش می‌دهند تا از گزند افراد منفی‌باف محافظت کنند.
    زمانی که راجع به یک ایده‌ی پیچیده با یک کارآفرین سازمانی صحبت می‌کنید، آن ایده رهایشان نمی‌کند. در ذهن خود به آن پر و بال می‌دهند و برای پیدا کردن راه عملی کردن ایده‌ اشتیاق زیادی دارند. در ملاقات بعدی، احتمالاً آن بذر ایده را به یک گیاه کامل و بالغ تبدیل کرده‌اند یا حتی طرح‌های جایگزین بهتری ساخته‌اند.



    الگوی ۳: چرخش

    چرخش (Pivoting) به معنی انجام یک تغییر قابل توجه و گاهی شجاعانه در مسیر استراتژی کنونی است. این چرخش برای بسیاری از سازمان‌های بزرگ، ترسناک و غیرقابل تصور است، گرچه اغلب همان چیزی است که یک شرکت در حال مرگ برای گرفتن زندگی دوباره نیاز دارد.
    دیوید ویلیامز از شرکت Fishbowl می‌گوید: کارآفرین‌های سازمانی از تغییر مسیر هراسی ندارند و از شکست نیز نمی‌ترسند. شجاعتی که آنها را هدایت می‌کند ظاهری و مصنوعی نیست، بلکه اعتمادبه‌نفس و شجاعتی درونی است که هر قدم آنها را به رسیدن به هدف نهایی نزدیک‌تر می‌کند. من در فرهنگ اصطلاحات خودم به این پدیده «شکست رو به بالا» می‌گویم. من قدردان فرصت‌های رشد هستم، حتی اگر دردناک باشند.
    برای مثال استیو جابز، شرکت اپل را از یک شرکت آموزشی و تفریحی رایانه‌ای به یک شرکت لوازم الکترونیکی تغییر داد. شرکت هندی Wipro از یک تولیدکننده‌ی کوچک روغن گیاهی به سمت مرکز برون‌سپاری نرم‌افزاری چرخش کرد. Tony Hsieh، مدیرعامل Zappos، این سایت را یک فروشگاه کفش به یک شرکت آنلاین تجربه مشتری تبدیل کرد (در سال ۲۰۰۹، سایت آمازون، Zappos را به مبلغ ۱/۲ میلیارد دلار خرید). Jeff Bezos، آمازون را از یک ابرفروشگاه آنلاین که محصولات دیگران را می‌فروخت تبدیل به جایی کرد که محصولات خود یعنی کتابخوان‌های Kindle را بفروشد. این راهبرد به خوبی جواب داده است؛ آمازون اکنون ۶۰٪ از بازار کتابخوان‌ها را در اختیار دارد که ارزش بازار آن بیشتر از ۱۰۰ میلیارد دلار است.

    الگوی ۴: اعتبار و درستکاری

    کارآفرین‌های سازمانیِ مورد بررسی این تحقیق، ویژگی‌های از قبیل اعتمادبه‌نفس و فروتنی از خود نشان دادند، نه آن رفتار تک‌روانه که از نوآوران موفق سراغ داریم. البته تمامی این کارآفرین‌های سازمانی دارای خودآگاهی قوی و هدفمند بودند.
    دیوید ویلیامز می‌گوید: صداقت (همراه با احترام، ایمان و شجاعت) جزو مهم‌ترین ویژگی‎‌هایی هستند که منجر به موفقیت‌های معجزه‌آسا در شرکت ما شده است. یک کارآفرین در حال رشد می‌تواند ویژگی‌های بسیار زیادی داشته باشد اما بدون صداقت و درستکاری، به موفقیت نخواهند رسید (و نمونه‌های این نوع شکست را می‌توانیم به وفور در اطراف خود ببینیم).
    الگوی ۵: بررسی موشکافانه و استراتژیک

    کارآفرین‌های سازمانی همواره به قدم بعدی و آینده فکر می‌کنند. این مأمورانِ مشتاقِ تغییر، بسیار درگیر کار هستند و شفاف کار می‌کنند و در کار و تعاملات خود استوار هستند. آنها منتظر نمی‌نشینند تا جهان اطرافشان تغییر کند؛ آنها متوجه می‌شوند که کدام بخش از جهان در حال تغییر است و به موقع می‌رسند و بینش‌ها و ایده‌های جدید خود را اعمال می‌کنند. یادگیری برای آنها مانند اکسیژن است.
    الگوی ۶: تفکر بصری

    تفکر بصری ترکیبی از طوفان فکری، نقشه ذهنی و تفکر طراحانه است. به نظر می‌رسد که فقط بعد از رسیدن به یک بینش هیجان‌انگیز است که کارآفرین سازمانی می‌تواند مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها را در ذهن خود فرمول‌بندی و تصویرسازی کند. به ندرت پیش می‌آید که کارآفرین‌های سازمانی فقط به یک راه‌حل فکر کنند. آنها راه‌حل را بلافاصله عملی نمی‌کنند زیرا به خوبی می‌دانند که برای کشف این راه‌حل جدید باید مورد احترام و تکریم قرار گیرند. پس به آن زمان می‌دهند تا رشد کرده و متبلور شود.

    چگونه کارآفرینی سازمانی را پرورش دهیم؟

    برای کسانی که تازه شروع کرده‌اند، شرکتی که با تاکید بر کارآفرینی یا کارآفرینی سازمانی تأسیس شده باشد، مانند آهنربا جذب‌شان می‌کند. کارمندان، شرکت را به افراد دیگری که ارزش‌هایی مشابه دارند توصیه می‌کنند. بدین ترتیب، افرادی با ویژگی‌های مشابه گرد هم می‌آیند. درست همانطور که افراد صادق در شرکتی خود را نشان می‌دهند که با صداقت کار می‌کند، نوآوری نیز در جایی پدیدار می‌شود که فرهنگ کارافرینی در آن وجود داشته باشد. با گذشت زمان و کسب تجربه، می‌آموزید که چگونه افراد موردنظر را پیدا کنید و ویژگی‌های حقیقی یک کارآفرین سازمانی چیست.
    شما می‌توانید جلسه‌ای با مدیران شرکت داشته باشید و برای ساختن گروهی از کارآفرین‌های سازمانی، به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:


    • تعریف سازمان شما از کارآفرین سازمانی چیست؟
    • یک فرد چطور به کارآفرین سازمانی موفقی تبدیل می‌شود؟
    • چطور می‌توانید کارآفرین‌های سازمانی موجود در داخل و خارج از شرکت را پیدا کنید؟
    • روش‌ها و تاکتیک‌های پرورش کارآفرین‌های سازمانی و ساختن تیم‌های موفق از این افراد چیست؟ شرکت شما چطور می‌تواند این روش‌ها را برای پرورش کارآفرین‌های سازمانی اجرا کند؟

    شرکت‌های موفقی که موتورهای نوآوری خود را دارند، به خوبی درک کرده‌اند که چطور کارآفرین‌های سازمانی را شناسایی کرده، رشد دهند و حفظ کنند. برای اینکه از رقبا پیشی بگیرند، یک محیط استارت‌آپی کوچک را در داخل ساختار یک سازمان بزرگ ایجاد می‌کنند تا با انجام آزمایش‌های مداوم، ایده‌ی بزرگ بعدی را پیدا کنند.
    جستجو برای کارآفرینان سازمانی، ارزش تلاش کردن را دارد زیرا اکوسیستم کاری جهان فردا توسط رده‌های روبه‌رشد کارآفرین‌های سازمانی هدایت خواهد شد.
    منابع: Harvard Business Review , Forbes
    https://taskulu.com/fa/%D9%88%D8%A8%...C%D8%B3%D8%AA/
+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوعات مشابه

  1. نوین‌تک بوت‌کمپ
    توسط Free در انجمن خبرخوان رویداد ها
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/04/16, 07:48
  2. تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو
    توسط Arshia در انجمن ارز های دیجیتال
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/04/11, 13:40
  3. فوت‌و‌فن‌های استفاده از زبان بدن در فروش
    توسط SARA در انجمن آموزش های مارکتینگ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/04/10, 20:13
  4. تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو
    توسط اخبار استارتاپی در انجمن اخبار استارتاپی از سایت های گوناگون
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2018/04/09, 07:58
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/11/06, 13:25

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش