خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
مذاکره چیست؟ (Negotiation) مذاکره بخشی از زندگی روزمره است و برای موفقیت کسبوکارتان نیز امری حیاتی و ضروری است. مهارتهای مذاکره در همه مراحل کسبوکار موردنیاز است. شما باید با مشتریان، عرضهکنندگان محصولات و افراد دیگر مذاکره کرده تا بتوانید معاملهای سودمند انجام دهید. مذاکرهی ضعیف بهسرعت میتواند منجر به از دست دادن مشتریان کلیدیتان شود. بسیاری فکر میکنند اجرای اصول مذاکره راحت است ولی بعضی افراد در لحظات حساس مذاکره نمیتوانند از احساسات منفی خود چشمپوشی کنند که این کار باعث از دست دادن روند مثبت مذاکره میشود. احساسات، شانس و جادو هیچ جایی در یک مذاکرهی موفق ندارند، بلکه با یادگیری اصول و روشهای مذاکره میآموزید تحت هر شرایطی بهترین برخورد و عکسالعمل را داشته باشد و مذاکرهای اصولی و صحیح انجام دهید. مذاکره موفق، کلید رشد کسبوکارهای نوپاست و کارآفرینان باید از این مهارتها آگاه باشند و یاد بگیرند که چگونه بر هنر مذاکره مؤثر، تسلط پیداکنند. نکاتی در مورد مذاکره مؤثر -مذاکره به معنای فریب طرف مقابلتان نیست؛ مذاکره به معنای یافتن بهترین نتیجه از صحبتهایتان است، بهنحویکه هر دو طرف از نتیجه راضی باشند. مذاکره اصولی و موفق، نتیجه برد ـ برد دارد ولی در مذاکره غیراصولی، نتیجه بهصورت برد ـ باخت یا باخت ـ باخت است. -اعتمادبهنفس داشته باشید؛ آنچه از مذاکره میخواهید را مشخص کرده و برای کمتر از آن سازش نکنید. در شرایط خاص سازش کردن مهم است ولی نه موقعی که طرف مقابلتان از حد خود فراتر میرود. محدودیتها و نیازهای خود را بشناسید و در مذاکره بدون فداکاریهای غیرضروری، برای رسیدن به بهترین نتیجه تلاش کنید. وقتی در مذاکرات با اطمینان صحبت میکنید، مخاطبتان متوجه خواهد شد که شما جدی هستید و هدفتان مشخص است و میدانید از مذاکره چه میخواهید. -از شکستن قوانین نترسید؛ خیلی مواقع «نه» را بهعنوان جواب خواهید شنید. جواب مهم نیست، ولی عکسالعمل شما به جوابها بسیار مهم است. به یاد داشته باشید که هر چیزی قابلمذاکره است و شما بهعنوان فردی نوآور و کارآفرین باید به دنبال یافتن فرصت در موقعیتهایی باشید که دیگران آن را مشکل میبینند. -گوش دهید؛ در مذاکره نیازی نیست فقط صحبت کنید و مخاطبتان را از صحبت کردن منصرف کنید، بلکه گوش دادن نیز هنری است که باید در مذاکرات به آن توجه کرد. به صحبتهای مخاطبتان گوش کرده و سعی کنید بدون پرسیدن سؤال، جواب سؤالاتتان را از صحبتهایش پیدا کنید. شنوندهی فعالی باشید تا بتوانید دیگران را بهتر درک کنید. این کار برای مذاکره موفق امری ضروری است. در مذاکرات، وعدهها و قراردادهای کلامی بسیاری دریافت میکنید؛ اما تا زمانی که این وعدهها قانونی و مکتوب نشوند، چیزی نهایی نشده است. مطمئن شوید که از مراحل قانونی آگاه هستید و چگونگی نهایی کردن موفقیتآمیز قراردادها را میدانید. اطلاع از قانونی کردن معاملات، بهویژه هنگامیکه با شرکای مهم مذاکره میکنید، بسیار مهم و ضروری است. مذاکره چیست؟ (Negotiation) - ictstartups.ir
گاهی اوقات راهحلهای رشد یک کسبوکار بدیهی به نظر میرسند؛ درصورتیکه همین راهحلهای ساده میتوانند موفقیت زیادی برای شما داشته باشند. نوپانا به نقل از زومیت: ساختن یک کسبوکار موفق نیازمند تمرکز دقیق و هدفمند است. هر کارآفرینی دوست دارد که کسبوکار خودش را گسترش دهد؛ اما تمرکز روی موضوعات نامناسب مانع از رشد موردنظر آنها میشود. شما میتوانید تمرکز خود را روی رشد تمام موضوعاتی که میخواهید بگذارید؛ اما بدون پیدا کردن راهی برای افزایش ارزشها، رشد شما بسیار آهسته خواهد بود. بهعنوان مثال شرکت آمازون را در نظر بگیرید. آنها بهطور مداوم در حال پیدا کردن راههایی برای ارزش دادن به مشتریهای خود هستند. ارائه خدمات متنوع برای تحویل کالا به مشتریها یکی از مواردی است که این فروشگاه اینترنتی را از دیگران متمایز کرده است. این ارزشها میتوانند برای هر کسبوکاری استفاده شده و باعث پیشرفت شوند. در ادامه به بررسی ۳ راهی میپردازیم که رشد طبیعی کسبوکارها در همه صنایع را بالا میبرند: ۱- برای موفقیت و رضایت مشتریها تلاش کنید بهعنوان مثال یک شرکت بازاریابی دیجیتال به نام ساونمدیا (SaonMedia) در صنعت موسیقی را در نظر بگیرید. افرادی که به این شرکت مراجعه میکنند عاشق ساختن موسیقی و اجرا کردن هستند. هدف این شرکت این است که برای موفقیت افراد تلاش کرده و به آنها کمک کند که در این صنعت پر از رقابت دوام بیاورند. هرکدام از مشتریهای این شرکت صدا و شخصیت منحصربهفردی دارند و کمپینهای تبلیغاتی نیز با تمرکز روی این موضوع برگزار میشوند. ساونمدیا با کمک کردن به خوانندهها در انجام کار مورد علاقهشان مشتریهای بیشتری جذب میکند و روابط خود را در این صنعت قویتر میکند. این رویکرد در تمام کسبوکارها مانند بازاریابی آنلاین و حفظ زیبایی و سلامتی مصرفکنندگان جواب میدهد. بهعنوان مثال یک ابزار حسابداری آنلاین به دیگران کمک میکند که بهرهوری خود را بالا برده و درنتیجه موفقتر باشند. همچنین یک برند تولید سفیدکننده دندان نیز به مشتریها کمک میکند که دندانهای زیباتری داشته باشند و از این موضوع خوشحال شوند. ۲- نوآوری بیشتری نسبت به رقبا داشته باشید شرکت ساونمدیا در حال حاضر روی توزیع دیجیتال و خردهفروشی موبایل تمرکز کرده است. آنها در ابتدا موسیقی را تنها به چند خردهفروشی عرضه میکردند. اما بعد از امضای قرارداد با یکی از توزیعکنندههای بزرگ تبدیل به یکی از اصلیترین پخشکنندهها در صنعت موسیقی شدند. این شرکت تحقیقات زیاد و دقیقی انجام داد تا متوجه شد که توزیع کردن موسیقی برای یک هنرمند کافی نیست. آنها متوجه شدند که بازاریابی محتوا و تبلیغات باعث تعامل خوبی میان هنرمندان و طرفدارانشان میشود. درنتیجه پلتفرمی را برای هنرمندان توسعه دادند که بتوانند برای موسیقی خود بهتر تبلیغ کنند. این شرکت در حال حاضر پلتفرمهای مختلف بازاریابی مانند موسیقی، ویدئو، محتوا و اجرا در رادیو را برای تمام هنرمندان مستقل مهیا کرده است. این رویکرد به آنها اجازه میدهد که به جای همکاری با چند شرکت، تنها روی همکاری با یک شرکت متخصص تمرکز کنند. ۳- از رقبای خود سبقت بگیرید شرکت ساونمدیا پلتفرم کاملا جدیدی برای بازاریابی موسیقی هنرمندان مستقل ارائه داد. این پلتفرم در نوع خود جدید بود و رقبا قبلا هرگز به آن فکر نکرده بودند. آنها معتقد بودند که یک استراتژی مستقیم برای مصرفکننده، کلید اصلی موفقیت در بازار است. بنابراین این موضوع را در اولویت قرار دادند تا مشتریهایشان بتوانند در یک صنعت پر رقابت به موفقیت برسند. بسیاری از طرحهایی که شرکت آمازون برای تحویل کالا به مشتری ارائه میدهد نیز دارای ایدههای نوآورانه بوده و همین موضوع باعث موفقیت آنها شده است. البته شرکتهای بزرگ نیز مطمئنا از این روشها برای توسعه خود تقلید میکنند. اما این باعث نمیشود که تلاشهای شرکت آمازون بینتیجه بماند. رشد طبیعی کسبوکار یعنی یک شرکت بتواند بهطور مداوم راهکارهای باارزشی ارائه دهد که در هیچ جای دیگری استفاده نشده باشند. یکی از بهترین راههای برای ارائه ایدههای جدید، نظرسنجی کردن از مشتریهای فعلی است. از آنها بپرسید که چگونه میتوانید ارزشهای بیشتری به آنها ارائه دهید. سپس پاسخ آنها را تحلیل کرده و راهحل مناسبی برای این موضوع ارائه دهید. مثلث رشد کسبوکار؛ کلید موفقیت در رقابت | نوپانا http://nopana.ir/to/1274
کارآفرینی، آنطور که به نظر میرسد، مسیر شغلی فریبنده و جذابی نیست و به ایدهها و ایده آلهای بزرگ، امیدها و آرزوها، شکوه و جلال، دل و جرات، و حتی به اختراع و نوآوری هم ارتباطی ندارد. قطعا هدف آن صرفا شهرت و ثروت نیست. کارآفرینی، بیشتر از هر چیز دیگری، یک بازی است؛ یک بازی فرسایشی. کارآفرینی یعنی عزم و اراده، نظم و انضباط، و داشتن پول کافی برای ادامه دادن. یعنی تسلیم نشدن، یعنی زمانی که همه در کنار جاده از پا افتادهاند، آخرین کسی باشید که ایستادهاید. منظورم را اشتباه برداشت نکنید. داشتن بینش و بصیرت برای دیدن آنچه دیگران نمیبینند، شور و اشتیاق برای ایجاد انگیزه در خود و دیگران، آگاهی و دانایی لازم برای ایجاد و رشد کسبوکار، و جرات برای اتخاذ تصمیمهای مناسب، همگی بخشی از این آمیزه هستند. اما آنچه اجزای این آمیزه را در کنار یکدیگر نگه میدارد، این است که روزبهروز، و سالبهسال، پشتکار و پایبندی به کار بیشتر شود. اشتباه نکنید، شرکتهای موفق، نقطهی پایانی ندارند. درست شنیدید، آنها نقطهی پایانی ندارند. هدف آنها این است که همچنان بر موانع غلبه کنند، میزان فروش خود را افزایش دهند و درآمد کسب کنند؛ درآمدی بدون حدومرز و تا بینهایت. اگر با خواندن این جملات، لرزه بر اندام شما افتاده است، مطمئن باشید که تنها نیستید و خیلیها شبیه شما هستند. فکر اینکه باید تمامی توپها را با تردستی روی هوا بازی دهید و همزمان کسبوکارتان را توسعه دهید، قطعا برای بسیاری از افراد وحشتانگیز است. آن تعداد افراد انگشتشماری که با شنیدن این جملات آنقدر مشعوف میشوند که لحظهشماری میکنند تا هرروز صبح زود بیدار شوند، سرکارشان بروند، و با نابسامانیهای مسیر انتخابیشان در زندگی دستوپنجه نرم کنند، کارآفرینان واقعی جهان هستند. در اینجا چند مثال واقعی ارایه میکنیم تا اهمیت پشتکار را در موفقیت استارتآپها بهوضوح نشان دهیم. هیچکس ابتدا گوگل را جدی نگرفت شرط میبندم نمیدانستید که لاری پیج(Larry Page) و سرجی برین (Sergey Brin)، ایدهشان را که راهاندازی شرکتی برای یک موتور جستجوی مستقل بود، برای تمامی شرکتها در سرتاسر دره سیلیکون بازگو کرده بودند، تا اینکه درنهایت، اندی بچتولشیم(Andy Bechtolsheim)، همموسس شرکت سان میکروسیستم، یک چک ۱۰۰.۰۰۰ دلاری برای آنها امضا کرد و بدین ترتیب در سال ۱۹۹۹، گوگل، تنها با داشت ۸/۷ درصد سهم بازار موتورهای جستجو در رتبه هفتم قرار گرفت. سالها طول کشید تا این استارت آپ بتواند بر گروههای منتقد و همچنین بر بازار غلبه کند و در سرتاسر جهان، به یک نام شناخته شده تبدیل شود. «داروینیسم هدفمند» جف بزوس میتوان گفت تاسیس آمازون در سال ۱۹۹۴ برای جف بزوس(Jeff Bezos) همچون جهشی در دریای تجارت الکترونیکی بود، اما نجات این شرکت و بقای آن بعد از دوران رکود بزرگ، مدیون چشمانداز فوقالعاده این شرکت نبود، بلکه دلیل اصلی موفقیت این شرکت، فرهنگ شدیدا رقابتی و نتیجهگرای آن بود که بر اساس یکی از نسخههای قانون بقای اصلح شکل گرفته بود که بزوس آن را «داروینیسم هدفمند» نامیده است. جابز: پشتکار، وجه تمایز کارآفرینان موفق است استیو جابز در مصاحبهای در سال ۱۹۹۵ گفت: «به عقیده من نیمی از تفاوت میان کارآفرینان موفق و ناموفق، به پشتکار آنها مربوط میشود. کارآفرینی بسیار دشوار است و برای موفقیت باید بخش بزرگی از زندگیتان را فدای آن کنید. گاهی شرایط آنقدر سخت میشود که بسیاری از افراد بهناچار تسلیمشده و کار را رها میکنند. من آنها را سرزنش نمیکنم، چون واقعا این کار سادهای نیست.» شرکت اپل یکی از شرکتهایی بود که پشتکار به خرج داد. در سال ۱۹۹۷ که جابز بهعنوان مدیرعامل به اپل بازگشت، شرکت تقریبا ورشکسته بود. نکته جالب اینجاست که شرکت اپل، تنها در خلق یک بازار نقش داشت و آن هم بازار کامپیوترهای خانگی بود. زمانی که این غول فناوری، با یک محصول برتر، که با دقت و وسواس مطابق بالاترین استانداردها طراحی شده بود وارد بازار شد، mp3 playerها، تلفنهای هوشمند و تبلتها از سالها قبل در بازار وجود داشتند. این شرکت که در شهر کوپرتینو مستقر است همواره دیدگاه بلندمدت را در نظر گرفته و تلاش کرده تا در آنچه انجام میدهد بهترین باشد. فرد ویلسون: یکی از ویژگیهایی که همواره تحسین میکنم، پشتکار و استقامت است فرد ویلسون، سرمایهگذار خطرپذیر، در پست بلاگ جدیدش تحت عنوان «استقامت» نوشته است که پشتکار و استقامت یکی از ویژگیهایی است که او همواره در رهبران تحسین کرده است. او میگوید: «تمامی شرکتهای موفقی که با آنها ارتباط داشتهام گاهی دوران سختی را پشت سر گذاشتهاند که طی آن اوضاع خوب پیش نرفته، کار مهمی بیشازحد طول کشیده، و شک و تردید بهتدریج در آنها گسترش پیدا کرده است. در چنین شرایطی، کارکنان کمکم ایمان خود را به شرکت از دست میدهند، رسانهها رفتار خصمانهای نسبت به شرکت نشان میدهند و این شما هستید که باید همهچیز را حفظ کنید.» ویلسون بهواقع اینها را میداند، چراکه سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در توئیتر(Twitter)، زینگا(Zynga)، اتسی(Etsy)، تامبلر(Tumblr)، فیدبرنر(Feedburner)، و فوراسکوار(Foursquare) داشته است و برخی از این شرکتها بهعنوان شرکتهای دولتی بهشدت تحت بررسی قرارگرفتهاند. او میگوید سالها طول کشید تا شرکت ساوندکلاود(SoundCloud) توافقی را جهت دریافت مجوز با صنعت موسیقی امضا کند. همچنین، با آنکه شرکت فوراسکوار اخیرا کاهش سرمایه خود را اعلام کرده و دنیس کرولی(Dennis Crowley)، موسس آن، در حال برکناری از سمت مدیرعاملی است، این شرکت که اپلیکیشنهای مبتنی بر لوکیشن(موقعیت) طراحی میکند، به خاطر پشتکار و استقامت کرولی «نجاتیافته و رونق گرفته» است. نکته آخر اینکه به گفته ویلسون «با گذشت سالها، کار دشوارتر میشود نه سادهتر. اینجاست که پشتکار، داشتن ایمان به خود، تیم و کسبوکار خود، موردنیاز است». درواقع کسبوکارهای موفق، همانند زندگی، به دو ماراتن شبیه هستند نه دو استقامت. با این تفاوت که خط پایانی ندارند. موفقیت، سبکی از زندگی است، پس به سبک موفقیت زندگی کنید. کلید موفقیت کارآفرینان پشتکار است - ictstartups.ir
رقابت، کلید رشد کسبوکارهای نوپای دیجیتالی نویسنده: امیر حسین مردانی* چندی پیش خبر شکایت صداوسیما از وبسایت آپارات، آپارات کودک و سینمای خانگی آپارات به نام فیلیمو را شنیدیم. دلایل این شکایت هم کاملاً شفاف اعلام نشد، اما ظاهراً دعوا برسر مجوزها و حقوق مالکیت فکری بود. مدیر آپارات هم در نامهای جواب شکایت صداوسیما را داد و اعلام کرد که تمامی فعالیتها قانونی است. این نمونه از کشمکشها در ایران بسیار زیاد اتفاق میافتد. اساساً هر سرویس به صورت خصوصی بعد از مدتی با چنین موانعی روبهرو خواهد شد. سرویس آپارات که با استفاده از نردبانهای پنهان و فرصتهایی مانند فیلترینگ سایت یوتیوب تا به اینجا رسیده، حال وارد این بازی شده است. در این نوشته قصد دارم ریشه این نوع کشمکشها را در ایران بررسی کنم. به طور کلی آینده کسبوکارهایی مانند آپارات و کسبوکارهای نوپا (Startups) خصوصاً در حوزه فناوری اطلاعات، در ایران چگونه هست و چقدر فرصت برای این جنس شرکتها وجود دارد؟ رقابت برای رشد همه ما انسانها میل به کمال و رشد کردن داریم. همه دوست داریم روز به روز تکمیلتر بشویم و از دیروز خود بهتر باشیم. محرک پنهانی که پشت تمامی این امیال قرار دارد، حتی در رده انسانی، عاملی است به اسم رقابت. ما دوست داریم از هم نوعان خود بهتر باشیم تا بهتر دیده شویم. همین تحلیل در سطح بنگاهی و اقتصادی هم وجود دارد. اساساً رشد در جایی است که رقابت تعریف شده باشد. رقابت به عنوان محرک اصلی اقتصادی در همه جای دنیا به رشد بنگاهها کمک خواهد کرد. بازار انحصاری به رشد نیاز ندارد، به دلیل آنکه نیازی به آن ندارد. بنگاهی که در صنعتی انحصاری فعالیت میکند، همیشه پیشتاز خواهد بود. البته این پیشتازی دلیلی بر بهترین بودن نیست، بلکه به معنی اولین بودن است و معمولاً این اولین بودن خواستههای بنگاهها را ارضاء خواهد کرد. در نتیجه بنگاه با همین شرایط به کار خود ادامه میدهد و مخاطبین بنگاه هم گزینه دیگری نخواهند داشت. نگاهی به صنعت خودروسازی ایران و مقایسه آن با شرکتهای تویوتا و هیوندا و دیگر شرکتها به راحتی این موضوع را باز میکند. در روزگار ما عمر دولت به پایان رسیده است. یعنی غول انحصاری اقتصاد، اواخر عمر خود را به سر میبرد. به این معنا که بنگاههای دولتی ظرفیتشان به پایان رسیده و دیگر افراد فرصت خودنمایی در این بنگاهها را ندارند. در نتیجه، در اقتصاد فعلی یا باید کسبوکاری نو آفرید (کارآفرینی) یا باید برای کسبوکارهای آفریده شده توسط دیگران فعالیت کرد. همین دلیلی برای ظهور کسبوکارهای نوپا در دنیا و در ایران شد. آپارات، کافه بازار، دیوار و تمامی این شرکتها در همین راستا به وجود آمدهاند. نکته کلیدی درباره کسبوکارهای نوپا، رابطه تنگاتنگ آنها با نوآوری است. حال در این فضای رقابتی بنگاهی موفقتر خواهد بود که نوآورتر باشد و از ابزار تکنولوژیکی خود به بهترین نحو استفاده کند. اما گاهاً نوآوری همیشه دلیلی بر موفق بودن نیست. ممکن است شما در بازار بسیار نوآور باشید و به خوبی از تکنولوژی استفاده کنید، اما نتوانید موفق باشید. درواقع اینجا محیط تعیینکنندهترین عنصر حاضر در مسیر کسبوکارهای نوپا است. اثر محیطی و اکوسیستم نوآوری در برخی موارد یک شرکت نوپا تمامی ملزومات نوآوری را پیادهسازی میکند ولی باز به نتیجه نمیرسد. دلیل این شکست را میتوانیم در اثرات محیطی ببینیم. بگذارید با چند مثال توضیح دهیم. یک استاد اقتصاد دانشگاه ممکن است وضعیت مالی بسیار خوبی نداشته باشد اما در طرف مقابل همکلاس همان استاد که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده و به بازار رفته، وضع مالی بسیار عالی داشته باشد. اینجا تفاوت در محیطها میتواند کلید تحلیل ما باشد. کسی که در بازار رشد کرده، همیشه محرک رقابتی بیشتری به او فشار آورده و همیشه محیط او را به سمت نوآوری برای رشد و برای پیشی گرفتن از نظر مالی از همردهها سوق داده است. نکته بعدی اینکه این فرد در محیطی پر از رقیب، از رقیبان خود کسبوکار هم یاد گرفته است. در طرف مقابل، استاد اقتصاد با اینکه تمامی مبانی اقتصادی و پولدار شدن و خلق ثروت را میداند، اما در یک محیط آکادمیک رشد کرده است. در این محیط محرکی برای استفاده از آن دانش برای خلق ثروت وجود نداشته است. درواقع در محیط آکادمیک، موضوع رقابت، موضوع درآمد و خلق ثروت نبوده و درنتیجه دانش استاد اقتصاد به خلق ثروت منجر نشده است. این اثر محیط یا اصطلاحاً «اکوسیستم نوآوری» است. مثال دیگر افرادی هستند که در یک محیط موفق نیستند و در محیطی دیگر خود را نشان میدهند. به عنوان نمونه آیا پیرِ امیدیار، خالق وبسایت eBay، در محیط رقابتی ایران میتوانست به این مقام برسد؟ یا مریم میرزاخانی که جایزه معادل نوبل ریاضی جهان را دریافت کرد، میتوانست در ایران به این درجه برسد؟ مریم میرزاخانی که دوره لیسانس خود را در همین دانشگاه شریف گذراند و کسی از او خبری نداشت، چگونه بعد از چند سال اینچنین نمایان میشود؟ کلید تمامی این موفقیتها چیزی نیست به غیر از محیط رقابتی و محرکی به نام رقابت برای رشد. حال شما محیط ایران را در نظر بگیرید. قوانین اقتصادی ایران به شدت دولتی و بروکراتیک است. در این محیط با این قوانین، اقتصاد انحصاری دولتی شکل میگیرد و رقابتپذیری علناً نابود میشود. زمانی که رقابتپذیری وجود نداشته باشد، محیط نوآوری وجود ندارد و درواقع کسبوکارهای جدید فرصتی برای ظهور پیدا نخواهند کرد. این یعنی سقوط کسبوکارهای نوپا و مرگ نوآوری در اقتصاد. زمانی که ساختار اقتصادی کشور انحصاری باشد و رقابت تعریف نشده باشد، صداوسیما میتواند راحت از آپارات شکایت کند و شاید ظرف چند سال آپارات به طور کلی از بین برود! یا مثلا اپلیکیشن اسنپ را در نظر بگیرید. اگر روزی روزگاری، صنف تاکسیرانها جلوی در مجلس تجمع کنند، شهرداری ظرف یک ساعت میتواند تمامی کسبوکار اسنپ را تعطیل کند. اینها همه نشانههایی از عدم وجود محیط مناسب و با ثبات با ساختاری رقاتبی برای شرکتهای نوپا و دانش بنیان است. با این حال، همایشهای استارت آپ ویکند (Startup Weekend)، اقتصاد دانش بنیان و از این جنس موضوعات در کشور فقط در حد ظاهر و شعار باقی خواهند ماند. تا زمانی که اقتصاد رقابتپذیر نداشته باشیم و نوآوری معنی در اقتصاد نداشته باشد، تحقق این شعارها فقط یک رویا است. اولین قدم در راستای اصلاح این ساختار هم اصلاح قوانین کسبوکار و ایجاد بستر و محیط مناسب برای رقابت کسبوکارها است. *کارشناس فناوری اطلاعات http://www.eghtesadonline.com/%D8%A8...A7%D9%84%DB%8C
رقابت، کلید رشد کسبوکارهای نوپای دیجیتالی نویسنده: امیر حسین مردانی* چندی پیش خبر شکایت صداوسیما از وبسایت آپارات، آپارات کودک و سینمای خانگی آپارات به نام فیلیمو را شنیدیم. دلایل این شکایت هم کاملاً شفاف اعلام نشد، اما ظاهراً دعوا برسر مجوزها و حقوق مالکیت فکری بود. مدیر آپارات هم در نامهای جواب شکایت صداوسیما را داد و اعلام کرد که تمامی فعالیتها قانونی است. این نمونه از کشمکشها در ایران بسیار زیاد اتفاق میافتد. اساساً هر سرویس به صورت خصوصی بعد از مدتی با چنین موانعی روبهرو خواهد شد. سرویس آپارات که با استفاده از نردبانهای پنهان و فرصتهایی مانند فیلترینگ سایت یوتیوب تا به اینجا رسیده، حال وارد این بازی شده است. در این نوشته قصد دارم ریشه این نوع کشمکشها را در ایران بررسی کنم. به طور کلی آینده کسبوکارهایی مانند آپارات و کسبوکارهای نوپا (Startups) خصوصاً در حوزه فناوری اطلاعات، در ایران چگونه هست و چقدر فرصت برای این جنس شرکتها وجود دارد؟ رقابت برای رشد همه ما انسانها میل به کمال و رشد کردن داریم. همه دوست داریم روز به روز تکمیلتر بشویم و از دیروز خود بهتر باشیم. محرک پنهانی که پشت تمامی این امیال قرار دارد، حتی در رده انسانی، عاملی است به اسم رقابت. ما دوست داریم از هم نوعان خود بهتر باشیم تا بهتر دیده شویم. همین تحلیل در سطح بنگاهی و اقتصادی هم وجود دارد. اساساً رشد در جایی است که رقابت تعریف شده باشد. رقابت به عنوان محرک اصلی اقتصادی در همه جای دنیا به رشد بنگاهها کمک خواهد کرد. بازار انحصاری به رشد نیاز ندارد، به دلیل آنکه نیازی به آن ندارد. بنگاهی که در صنعتی انحصاری فعالیت میکند، همیشه پیشتاز خواهد بود. البته این پیشتازی دلیلی بر بهترین بودن نیست، بلکه به معنی اولین بودن است و معمولاً این اولین بودن خواستههای بنگاهها را ارضاء خواهد کرد. در نتیجه بنگاه با همین شرایط به کار خود ادامه میدهد و مخاطبین بنگاه هم گزینه دیگری نخواهند داشت. نگاهی به صنعت خودروسازی ایران و مقایسه آن با شرکتهای تویوتا و هیوندا و دیگر شرکتها به راحتی این موضوع را باز میکند. در روزگار ما عمر دولت به پایان رسیده است. یعنی غول انحصاری اقتصاد، اواخر عمر خود را به سر میبرد. به این معنا که بنگاههای دولتی ظرفیتشان به پایان رسیده و دیگر افراد فرصت خودنمایی در این بنگاهها را ندارند. در نتیجه، در اقتصاد فعلی یا باید کسبوکاری نو آفرید (کارآفرینی) یا باید برای کسبوکارهای آفریده شده توسط دیگران فعالیت کرد. همین دلیلی برای ظهور کسبوکارهای نوپا در دنیا و در ایران شد. آپارات، کافه بازار، دیوار و تمامی این شرکتها در همین راستا به وجود آمدهاند. نکته کلیدی درباره کسبوکارهای نوپا، رابطه تنگاتنگ آنها با نوآوری است. حال در این فضای رقابتی بنگاهی موفقتر خواهد بود که نوآورتر باشد و از ابزار تکنولوژیکی خود به بهترین نحو استفاده کند. اما گاهاً نوآوری همیشه دلیلی بر موفق بودن نیست. ممکن است شما در بازار بسیار نوآور باشید و به خوبی از تکنولوژی استفاده کنید، اما نتوانید موفق باشید. درواقع اینجا محیط تعیینکنندهترین عنصر حاضر در مسیر کسبوکارهای نوپا است. اثر محیطی و اکوسیستم نوآوری در برخی موارد یک شرکت نوپا تمامی ملزومات نوآوری را پیادهسازی میکند ولی باز به نتیجه نمیرسد. دلیل این شکست را میتوانیم در اثرات محیطی ببینیم. بگذارید با چند مثال توضیح دهیم. یک استاد اقتصاد دانشگاه ممکن است وضعیت مالی بسیار خوبی نداشته باشد اما در طرف مقابل همکلاس همان استاد که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده و به بازار رفته، وضع مالی بسیار عالی داشته باشد. اینجا تفاوت در محیطها میتواند کلید تحلیل ما باشد. کسی که در بازار رشد کرده، همیشه محرک رقابتی بیشتری به او فشار آورده و همیشه محیط او را به سمت نوآوری برای رشد و برای پیشی گرفتن از نظر مالی از همردهها سوق داده است. نکته بعدی اینکه این فرد در محیطی پر از رقیب، از رقیبان خود کسبوکار هم یاد گرفته است. در طرف مقابل، استاد اقتصاد با اینکه تمامی مبانی اقتصادی و پولدار شدن و خلق ثروت را میداند، اما در یک محیط آکادمیک رشد کرده است. در این محیط محرکی برای استفاده از آن دانش برای خلق ثروت وجود نداشته است. درواقع در محیط آکادمیک، موضوع رقابت، موضوع درآمد و خلق ثروت نبوده و درنتیجه دانش استاد اقتصاد به خلق ثروت منجر نشده است. این اثر محیط یا اصطلاحاً «اکوسیستم نوآوری» است. مثال دیگر افرادی هستند که در یک محیط موفق نیستند و در محیطی دیگر خود را نشان میدهند. به عنوان نمونه آیا پیرِ امیدیار، خالق وبسایت eBay، در محیط رقابتی ایران میتوانست به این مقام برسد؟ یا مریم میرزاخانی که جایزه معادل نوبل ریاضی جهان را دریافت کرد، میتوانست در ایران به این درجه برسد؟ مریم میرزاخانی که دوره لیسانس خود را در همین دانشگاه شریف گذراند و کسی از او خبری نداشت، چگونه بعد از چند سال اینچنین نمایان میشود؟ کلید تمامی این موفقیتها چیزی نیست به غیر از محیط رقابتی و محرکی به نام رقابت برای رشد. حال شما محیط ایران را در نظر بگیرید. قوانین اقتصادی ایران به شدت دولتی و بروکراتیک است. در این محیط با این قوانین، اقتصاد انحصاری دولتی شکل میگیرد و رقابتپذیری علناً نابود میشود. زمانی که رقابتپذیری وجود نداشته باشد، محیط نوآوری وجود ندارد و درواقع کسبوکارهای جدید فرصتی برای ظهور پیدا نخواهند کرد. این یعنی سقوط کسبوکارهای نوپا و مرگ نوآوری در اقتصاد. زمانی که ساختار اقتصادی کشور انحصاری باشد و رقابت تعریف نشده باشد، صداوسیما میتواند راحت از آپارات شکایت کند و شاید ظرف چند سال آپارات به طور کلی از بین برود! یا مثلا اپلیکیشن اسنپ را در نظر بگیرید. اگر روزی روزگاری، صنف تاکسیرانها جلوی در مجلس تجمع کنند، شهرداری ظرف یک ساعت میتواند تمامی کسبوکار اسنپ را تعطیل کند. اینها همه نشانههایی از عدم وجود محیط مناسب و با ثبات با ساختاری رقاتبی برای شرکتهای نوپا و دانش بنیان است. با این حال، همایشهای استارت آپ ویکند (Startup Weekend)، اقتصاد دانش بنیان و از این جنس موضوعات در کشور فقط در حد ظاهر و شعار باقی خواهند ماند. تا زمانی که اقتصاد رقابتپذیر نداشته باشیم و نوآوری معنی در اقتصاد نداشته باشد، تحقق این شعارها فقط یک رویا است. اولین قدم در راستای اصلاح این ساختار هم اصلاح قوانین کسبوکار و ایجاد بستر و محیط مناسب برای رقابت کسبوکارها است. *کارشناس فناوری اطلاعات رقابت، کلید رشد کسبوکارهای نوپای دیجیتالی
مشاهده قوانین انجمن