خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
اشتباه رایج کارآفرینی که هرگز نباید تکرار شود اگر شما مرتکب این ۵ اشتباه رایج کارآفرینی شوید چیزی که اول شبیه یک رویا بود به سرعت تبدیل به کابوس میشود. کارآفرینی اگر به درستی انجام شود میتواند نفوذ و سود شما را افزایش دهد و زندگی آسوده و میراثی ماندگار به وجود بیاورد. اما ساختن یک کسب و کار بهویژه در اقتصاد در حال ترمیم ما و با وجود رقابت شدید دشوار است. بسیاری از کارآفرینها کسب و کارشان را بر پایههای سستی بنا میکنند. از توصیههای متداول ولی اثبات نشده پیروی میکنند. به جای تصمیمگیری براساس نظر مشتریها بر پایهی حدس و گمان تصمیم میگیرند. طولی نمیکشد موفقیتهای به دست آمده از بین میرود و رشد کسب و کار متوقف میشود. اگر شما مرتکب این ۵ اشتباه رایج کارآفرینی شوید چیزی که اول شبیه یک رویا بود به سرعت تبدیل به کابوس میشود. ۱.از آمادگی برای اتفاقات غیرمنتظره غافل نشوید. هر قدر هم که برنامهی کسب و کارتان دقیق باشد. زندگی غافلگیرتان خواهد کرد. در شرایط اضطراری غیرمنتظره بقا یا نابودی کسب و کار شما به برنامهای که برای شرایط بحرانی دارید بستگی دارد. برنامهی مدیریت بحران شما باید شامل ذخایر نقدی باشد تا هزینههای پیشبینی نشده را پوشش بدهد. همچنین باید دارای یک طرح عملکرد موقت تا بازگشت به حداکثر ظرفیت کار باشد. اگر تیم دارید، آنها باید بدانند در دورهی بحران چه کارهایی باید انجام شود. برای بهترینها امیدوار باشید اما برای بدترینها برنامهریزی کنید. بسیاری از کسب وکارها به خاطر نابهسامانی و بینظمی در شرایط بحرانی شکست خوردهاند. در بحرانهای غیرمنتظره دشواریهایی وجود خواهد داشت ولی اگر طرح مدیریت بحران داشته باشید میتوانید این دوره را پشتسر بگذارید. ۲.به جای امتحان چیزهایی که فکر میکنید درست است کارهایی را انجام دهید که: اتکا به تصوراتتان درمورد چیزی که مشتری ممکن است به آن جواب بدهد خطرناک است. بله، ما باید مشتریهایمان را درک کنیم ولی چیزی که آنها را به خرید ترغیب میکند از طریق تحقیق و آزمون به دست میآید. این که یک کارآفرین دیگر با استفاده از یک استراتژی یا فرآیند موفق شده است به این معنی نیست که آن روش در کسب و کار شما هم جواب خواهد داد. پیروی کردن از توصیههای متداول یا احساسات درونی میتواند خطرآفرین باشد. ممکن است مشتریان فعلی یا آیندهی شما با تصورات شما متفاوت باشند. آزمودن به شما نشان میدهد چه ایدهای جواب میدهد و ارزش صرف وقت و منابع را دارد. ۳.سعی نکنید سوپرمن باشید و همهی کارها را به تنهایی انجام دهید. طبیعی است که بخواهید همهی قسمتهای کسب و کارتان را کنترل کنید. خیلی از ما برای بهترین بودن تلاش میکنیم. برای این که مطمئن شویم همه چیز همانطور است که میخواهیم کسی را آموزش نمیدهیم که کمکمان کند. وقت شما نباید برای مسایل پیشپا افتاده تلف شود. برای کمک گرفتن انتخابهای زیادی وجود دارد، یک کارورز، شریک، دستیار مجازی، یا کارمند. کارآفرینان باید وقتشان را بر استراتژیهایی که کسب و کارشان را توسعه میدهند متمرکز کنند. میتوانید کارهای کوچکتر را به دیگران محول کنید تا ظرفیت بیشتری در کار و زندگیتان ایجاد کنید. تا زمانیکه احساس راحتی کنید هر بار یک وظیفهی کوچک را به دیگران بدهید. ۴.مغرور نشوید و به یادگرفتن ادامه دهید. زندگی و توسعهی یک کسب و کار بسیار آسان میبود اگر هرآن چه لازم است را یکباره و برای همیشه یاد میگرفتیم. این واقعیت ندارد. رها کردن یادگیری فنون موثر، استراتژیهای جدید، و روشهای بهتر ساختن کسب و کار نسخهای برای شکست است. کارآفرین افسانهای برندان برچارد میگوید: “هر متخصصی قبل از هرچیز یک دانشآموز است.” دانش خود را ارتقا بدهید و قربانی اطلاعات اضافی و بیهوده نشوید. بهترین روشها و استراتژیها را مطالعه کنید و آنها برای استفاده در کسب و کارتان بررسی کنید. ۵.برای دوری از اشتباهات کارآفرینی روی مسایل فرعی تمرکز نکنید. با وجود نورها و اشیای روشن و درخشان گمراه شدن و سپس نابودی آسان است. اگر متمرکز باشید تکنولوژی و اینترنت دانش نامحدودی در دسترس شما قرار میدهد. تکنیکها و استراتژیهایی که برای یک کارآفرین دیگر اثربخش بوده ممکن است، حداقل در حال حاضر، برای شما مناسب نباشد، وقتی سعی میکنید از یک کارآفرین موفق تقلید کنید، ممکن است قدم در راه ناشناختهای بگذارید که کمکی به پیشرفت کسب و کارتان نمیکند. روی هدف کسب و کارتان تمرکز کنید و استراتژیهایی به کار بگیرید که شما را به آن نزدیک میکند. نگاه کلی داشته باشید. با استراتژیهایی که فعلا برای شما مناسب نیست گمراه نشوید. هیچکس کامل نیست. در مسیر کارآفرینی اشتباهات زیادی مرتکب خواهیم شد. آنهایی که موفق هستند به سرعت از اشتباهاتشان درس میگیرند و آن را اصلاح میکنند. آنها میدانند که وجود یک مانع به معنی پایان کسب و کار یا بخشی از آن نیست. از تکرار اشتباهات رایج خودداری کنید. روی کارتان و مشتریهایتان تمرکز کنید. موفق میشوید. ۵ اشتباه رایج کارآفرینی که نباید تکرار شود – سایت مشاوره کسب و کار و فروش آقای تغییر
در اين فرصت به 7 اشتباه بزرگ تازه كاران و راه حلهائي براي گريز از آنها اشاره مي كنيم. اشتباه اول: راندن يك ماشين تندرو در جاده اي خاكي همه ما شنيده ايم كه براي آغاز هر كار، به محركي قوي و شور و شوق فراوان، احتياج است. اما داشتن اين حرارت اوليه به تنهايي كاري از پيش نمي برد. شما به يك برنامه احتياج داريد. در زمينه تجارتتان، درخصوص مشتريان و رقباي خود عميقا تحقيق كنيد و يك مدل حقيقي و مفيد براي تجارت خود ساخته و روي يك سوال مهم تكيه كنيد: چگونه مي خواهيد پول در بياوريد؟ فرض كنيد كه در صدد باز كردن يك مغازه هستيد. محلي را انتخاب مي كنيد كه بايد هزينه اجاره آنرا بپردازيد. ممكن است مخارج زيادي نيز براي تهيه دكورمناسب متحمل شويد بدون آنكه به نحوه بازگشت اين هزينه ها بيانديشيد.محصولات شما كامل نيستند و به فكر بازاريابي هم نيستيد. قطعا پس از چند ماه تجارت شما سقوط خواهد كرد. نكته:هيچ روز كاري خود را بدون برنامه طي نكنيد. اشتباه دوم : ارزان فروشي از يك كودك بخواهيد كه بين يك كريستال 12 وجهي بدلي و يك قطعه الماس، يكي را انتخاب كند. كودك كريستال را انتخاب خواهد كرد. تازه كاران تجارت نيز به همين صورت عمل مي كنند، فريب كميت را مي خورند و به كيفيت اهميت نمي دهند. آنها مي انديشند كه اگر جنسهاي ارزان قيمت را عرضه كنند، فروش بهتري خواهند داشت و بزودي ميليونر خواهند شد. اما اين تصور غلط است. تازه كاران دنياي تجارت قيمتهاي محصولات و خدمات خود را بسيار پائين در نظر مي گيرند و به اين ترتيب در طول زندگي كاري خود نگران پول درآوردن خواهند بود و حتي زماني كه سفارشي دريافت مي كنند، خوشحال نخواهند شد زيرا فروش براي آنها سود كافي به همراه نخواهد داشت. قبل از قيمت گذاري، همه چيز را بسنجيد. هزينه هاي ثابت و متغير را محاسبه كنيد. روشهاي تجاري و قيمتهاي رقبا را مورد توجه قرار دهيد و استراتژي فروش و بازاريابي خود را بهينه كرده و درآمد قابل قبول خود را در نظر آوريد. نكته:كريستالهاي بدلي را به الماسها ترجيح ندهيد. اشتباه سوم: راه اندازي تجارت فقط براي هيجان بيشتر اشخاصي كه در حال راه اندازي يك تجارت هستند، افرادي رويايي، خيال پرداز و ماجراجو هستند كه بيشتر به دنبال هيجان مي گردند. اين افراد به جاي تفكر و تحمل جزئيات دشوار اين كار، به فكر پيشروي هستند و مي خواهند كه مسائل و بحرانها را به نوعي پشت سر بگذارند تا دوباره به ميدان بازي برگردند و ماجراهاي آن را دنبال كنند. اما خستگي و ملالت از همين مسائل جزئي به تدريج، ظاهر زيباي تجارت را به خطر خواهد انداخت، هدف تجارت كسب درآمد است و به مخاطره انداختن وضعيت فعلي در اين حيطه نمي گنجد. نكته:تجارت را وسيله اي براي هيجان انگيز كردن زندگي قرار ندهيد. اشتباه چهارم: غفلت از بازاريابي تعداد كمي از صاحبان تجارتهايي كه تازه تاسيس شده اند براي بازاريابي اهميت قائل مي شوند و برنامه و بودجه خاصي براي آن اختصاص مي دهند، زيرا تصور مي كنند كه بازاريابي يك خرج غير ضروري است و يا به علت شكستهاي مقطعي از تاثير بازاريابي در فروش مايوس مي شوند. بازاريابي، فروش فرد را تضمين مي كند. اما به ياد داشته باشيد كه فروش هر روز محدود به همان روز است و لزوما فرآيندي ادامه دار نيست. نمي توان از مرحله طرح و برنامه مستقيما به مرحله فروش رسيد و بازاريابي را فراموش كرد. اين اشتباه از ناآگاهي افراد نسبت به چرخه فروش ناشي مي شود. اولين افرادي كه براي راه اندازي تجارت به آنها احتياج داريد، بازاريابها هستند. بازارياب ها هستند كه مي توانند شما را به ديگران معرفي كنند. پس از آن موقعيت فروش فراهم خواهد شد. نكته:قبل از ارسال پيام آشنايي، به دنبال معامله نباشيد. اشتباه پنجم: اسارت در تجارت به جاي رياست به آن هنگامي كه فردي 3 يا 4 وظيفه معين را در 7 روز هفته انجام مي دهد نيازي به بهره گيري از شيوه هاي مديريتي احساس نمي شود. در آغاز به كار يك تجارت نيز، اتفاقات ناگهاني اما قابل پيش بيني بوقوع مي پيوندد كه مي توان آنها را توسط تجربيات شخصي يا با استفاده از روش آزمون و خطا حل كرد. اما همين طور كه تجارت شما رشد مي كند،مسائل پيچيده تر خواهند شد و اين دو روش ديگر پاسخگوي آن ها نخواهند بود. شما مسئول همه چيز هستيد. شما بايد اهداف تجارت را تعيين كنيد و روش ها را انتخاب كنيد، يا شخصي را براي انجام اين وظيفه منصوب كنيد. بدون داشتن سياست معين و شفافي در مورد مشخصات مشاغل، استخدام ها، اخراج ها، تعطيلات، نحوه جبران كمبودها، چگونگي ترفيع ها و... شركت و تجارت نوپاي شما در معرض آسيب ها و خطرات جدي قرار خواهد گرفت و نهايتا تجارت شما ضعيف خواهد شد. توجه كنيد كه كتاب راهنماي قوانين شركت شما (حتي در حد يك صفحه) بايد وجود داشته باشد. نكته:اختيارات و وظايف خود را فراموش نكنيد. اشتباه ششم: پيش بيني ناقص بودجه تازه كاران تجارت معمولا نيازهاي مالي خود را دست كم مي گيرند. اين افراد، در ابتداي كار هزينه زيادي را صرف خريد لوازم اداري و محصولاتي مي كنند كه ممكن است بسيار تخصصي تر از آن چه باشد كه به آن نياز دارند. هم چنين به اين موضوع توجه نمي كنند كه اكثر مشتريان به طور اقساط خريد مي كنند و بازگشت پول به كندي انجام مي گيرد. به همين علت مشاوران مديريت معمولا پيشنهاد مي كنند كه پس از محاسبه بودجه مورد نياز خود براي راه اندازي تجارت، حداقل 50% به آن اضافه كنيد. به اين ترتيب براي مديريت ريسك هاي احتمالي آماده خواهيد شد. نكته:در مورد بودجه واقع بين باشيد. اشتباه هفتم: روابط غلط شروع هر فعاليتي احتياج به كار فراوان و سيستم پشتيبان دارد. فشار تعهدات زماني و مسائل مالي باعث بروز مشكلاتي در روابط خواهد شد. بايد قدري از بار خود را سبك كنيد و از كمك نزديكان و دوستان خود در حد امكان استفاده كنيد. نكته:نگذاريد كه يك اشتباه باعث يك عمر پشيماني شود. بسياري از اشتباهات به اين دليل بروز مي كنند كه تازه كاران تصور مي كنند كه تمام كارها را بايد خود به تنهايي انجام دهند. به جاي اين كار بهتر است نقاط قوت خود را بشناسيد و كمبودهاي خود را بپذيريد و بعضي از امور را به دست متخصصين خاص آن بسپاريد. هنگامي كه به مسائل و شكست هاي اجتناب ناپذير برخورد مي كنيد، اين ضرب المثل قديمي را به ياد بياوريد كه:هر شكست پلي است براي پيروزي هاي آينده کارآفريني Entrepreneurship - هفت اشتباه رايج در کسب و کار
اشتباهات رایج کارآفرینی در اینجا پنج ذهنیت اشتباه معمول و یک حقیقت واقعا بزرگ را که باید قبل از شروع به کارآفرینی بدانید، ذکر کردهایم. 1. شما باید کاری را که دوست دارید بیشتر انجام دهید همه فکر میکنند که باید کاری را که به آن علاقه دارند، در هنگام راهاندازی کسب و کار بیشتر انجام دهند. اشتباه است. زمانی که شما یک کسبوکار راه میاندازید، باید کارهای بسیار زیادی را انجام دهید و به آنها نظارت داشته باشید؛ از بازاریابی گرفته تا حسابداری و خدمات کارمندان و مشتری و… در پایان روز میبینید که واقعا زمان کمتری را به چیزی که دوست دارید اختصاص دادهاید. حرفه شما به عنوان یک کارآفرین انجام منحصر یک کار نیست، بلکه گرداندن کسبوکار است. بنابراین، اگر دوست دارید که کلاههای متعددی بر سر بگذارید و از ایده مدیریت تمام جوانب کسبوکار نیز هیجانزده شدهاید، علاوه بر آن فکر میکنید که این گزینه مناسبی برای مهارتها و تجارب شماست، در مسیر درستی قدم بر میدارید. در غیر این صورت با احتیاط عمل کنید. 2. شما باید رییس خودتان باشید. زمانی که شما شغلی دارید، افراد زیادی روی آنچه شما در ازایش حقوق میگیرید، ساعات کاریتان، همکارانتان و دیگر تصمیمات حرفهای تاثیرگذار هستند. زمانی که شما رییس هستید، تعداد روسای خود را افزایش دادهاید؛ چون تکتک مشتریان روی شما کنترل دارند. اکنون شما باید به صدها و شاید هزاران نفر از مردم گزارش کار بدهید؛ مردمی که روی آنچه شما در ازایش پول دریافت میکنید و ساعات کاریتان کنترل دارند. و اگر شما وامدهندهها، سرمایهگذارها، صاحبخانه یا شرکت شعبهدهنده داشته باشید، تحت کنترل آنها نیز خواهید بود. شما اکنون حتی باید به افراد بیشتری گزارش بدهید. 3. کسبوکار در مورد شماست ما محصولات و خدمات بیشتری از چیزیکه میخواهیم یا احتیاج داریم در دسترس داریم. این موضوع چشمانداز کارآفرینی را نسبت به ۵۰ سال گذشته متفاوت کرده است. اگر خللی در بازار وجود دارد که مشتریان برای حل آن ناامید شدهاند و مایلند در ازای آن پول بپردازند، آن موضوع دلیل خوبی برای شروع یک کسبوکار خواهد بود. به یاد داشته باشید، ری کروک به دلیل بیحوصلگی یا نارضایتی از خود توسعه مکدونالد را ادامه نداد. او این کار را انجام داد تا به نیاز مشتریان رسیدگی کند. اگر میخواهید کاری در مورد خودتان انجام دهید، به دنبال تفریحی بگردید یا شغلی برای خود ایجاد کنید، اما کسب وکاری را آغاز نکنید. کسبوکارهای موفق کاملا به معنای رسیدگی به نیازهای مشتریان هستند. 4. آسان است دلیلی وجود دارد که کلمه «برنامه» همیشه به همراه «به سرعت پولدار شوید» میآید. زمان زیادی نیاز است که کسبوکاری ایجاد شود؛ گاهی حتی سه سال یا بیشتر طول میکشد تا کسبوکاری ریشه دار شود. مالکیت کسبوکار گلولهای جادویی به سوی امنیت مالی نیست. شما باید خود را برای حضور طولانی مدت در آن آماده کنید. 5. «شما میتوانید» هممعنای «شما باید» است تنها این که شما میتوانید کاری را انجام دهید دلیل بر آن نمیشود که شما باید آن کار را انجام دهید و در آن موفق شوید. باید آن کار با توجه به اهداف، شرایط و موقعیتتان بهترین انتخاب شما محسوب شود. شما باید به نتایج آن موقعیت بنگرید و ببینید که آیا به خطراتش، چه مالی و چه کیفی، میارزد یا خیر. بسیاری از مردم در ازای موقعیتی که در آن پول کمتر یا برابر به دست میآورند، ساعات بیشتری کاری میکنند و استرس بیشتری دارند، حقوقشان را معامله میکنند و پساندازشان را به خطر میاندازند. چنین کسبوکاری را گیجکننده مینامند. گیج نشوید. مطمئن شوید که این مبادله خطر-پاداش برایتان مفهومی در بر داشته باشد و شما موقعیت آن را دارید که به نسبت شرایط فعلی یا دیگر شرایط در دسترس خودتان به طور قابل توجهی پیشرفت کنید. و یک حقیقت واقعا بزرگ: قانون «۳». من اینگونه تقلب میکنم (سه حقیقت را در قالب یک حقیقت ارائه میدهم)اما با من همراه شوید. این چیزیست که میتوانید به خاطر بسپارید: هر چیزی که سه برابر زمان بیشتری بطلبد تا کامل شود (قراردادهای قانونی، داشتن درآمد، بالا آوردن وبسایت و هر کار دیگری)، سه برابر هزینه بیشتر نسبت به سرمایهتان خواهد داشت و از آنچه انتظار داشتید سه برابر دشوارتر است. حتی اگر فکر میکنید که محافظهکار یا واقعگرا هستید، شاید زمان، پول و تلاش مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت در یک کسبوکار را دست کم گرفته باشید. کارآفرینی به خاطر پذیرفتن چالش نیست، بنابراین مطمئن شوید که با چشمانی کاملا باز پیش میروید و چیزی را که قرار است انجام دهید با واقعگرایی بررسی کنید. منبع:برترینها اشتباهات رایج کارآفرینی
شروع یک کسب و کار جدید با موارد ناشناخته ی زیادی همراه است و بسیاری از صاحبان کسب و کارهای جدید در ماه های اول کارشان از اشتباهات خود درس می آموزند. وقتی کسب و کارها دارای اعتبار می شوند، انجام دادن کار صحیح می تواند در پول و زمان شما به میزان قابل توجهی صرفه جویی کند. اما وقتی که صاحبان کسب و کارهای جدید کار خود را شروع می کنند وارد محدوده ی جدید و ناشناخته ای می شوند و مخصوصا در اوایل کار قادر به تشخیص اشتباهات نیستند. ما در اینجا چند اشتباه متداول صاحبان کسب و کارهای جدید را بیان می کنیم تا شما در شروع کارتان به دردسر نیافتید. ۱. اهداف غیر واضح و مبهم هر سازمانی باید بداند دقیقا به چه دلیل بوجود آمده و به چه چیزی میخواهد برسد. صاحبان کسبوکارها باید در ابتدای کار، مأموریت و چشمانداز کاری را تعیین کنند. فرقی ندارد که نوع کارِ شما چه باشد، هر نوع کسبوکاری باید دلیل و ماهیتِ وجودی داشته باشد که پایه و اساس تصمیمگیریهای آینده خواهد بود. ۲. نداشتن طرح و برنامهی دقیق یک جملهی قدیمی هست که میگوید: «اگر شما برنامهای نداشته باشید، در واقع برای شکست، برنامهریزی کردهاید». داشتن استراتژی و برنامه برای رسیدن به اهداف، برای موفقیت هر سازمانی ضروری است. هر سازمانی بزرگ یا کوچک، به طرح و برنامهریزی نیاز دارد. قبل از شروع کارتان حتما در این مورد بررسیهای لازم را انجام دهید تا اطمینان یابید که کسبوکار شما طبق برنامه و صحیح به پیش میرود. ۳. عدم پرداخت به موقع صورتحسابها سوابق پرداختی شما عامل بسیار مهمی در ایجاد اعتبار برای کسبوکارتان است. وقتی کار شروع میشود، معمولا افراد در پرداختها دچار مشکل میشوند. بسیاری از صاحبان کسبوکارهای جدید، بیش از توانشان کار را گسترش میدهند که منجر به دیرکرد در پرداختها میشود،این سریعترین راه ممکن برای از بین رفتن اعتبار کسبوکار شماست. شما هرگز نباید اجازه دهید که در شروع کارتان در پرداختها دیرکردی به وجود بیاید. بهترین راه برای این کار تنظیم اتوماتیک پرداختها از حساب بانکی مربوط به کارتان است. با پرداخت اتوماتیک، صاحبان کسبوکارها میتوانند اطمینان حاصل کنند که تمام صورتحسابها به موقع پرداخت شده و اعتبارشان حفظ خواهد شد. به این صورت شما با کمترین زحمت، مطلوبترین شرایط را کسب نموده و اعتبار فوقالعادهای بدست خواهید ۴. وابستگی به اعتبار شخصی وقتی یک کسبوکارِ جدید را شروع میکنید، راحتترین کار این است که منابع مالی خود را از اعتبارات شخصی تامین کنید. ممکن است اوایل کسبوکار، این کار ضروری به نظر برسد، اما در ادامه، مخصوصا اگر منابع مالی کسبوکارتان منحصرا به اعتبار شخصی شما وابسته باشد، میتواند سریعا به یک معضل تبدیل شود. استفاده از وامهای شخصی یا کارتهای اعتباری، نهتنها اعتباری برای کار کسب نمیکند بلکه باعث میشود در صورتی که با شکست مواجه شوید، مسئولیت همه چیز بر عهدهی شما باشد. ۵. عدم پیش بینی تغییرات تغییرات سریع در بازارهای امروزی در همهی صنایع، امری اجتنابناپذیر است و این امری ضروریست که شما دائما روندهای جدید تکنولوژی و نیازهای جدید مشتریان را رصد کنید. همراه با پیگیری تغییرات، صاحبان کسبوکارها باید هم وظایف معمول خود را انجام دهند و هم خود را برای مواجهه با تغییرات آماده سازند. ۶. عدم بهبود مستمر در کارها بهبود مستمر در واقع چگونگی توسعه و پیشرفت محصولات و خدمات و تلاش برای بهبود روش و چگونگی انجام کارهاست. صاحبان کسبوکارها باید همیشه فرآیندهای داخلی توسعهی محصولات و خدمات را بررسی کنند تا فرصتهای جدیدی برای بهبود فرآیندها بیابند. در اینجا بدون در نظر گرفتن نوع خدمات یا محصولات، قصد ما بهبود نحوهی تولید و ارائهی آنها به مشتریان است. ۷.عدم بررسی و کنترل نحوهی انجام کارها بارِ کارها و مسئولیتها بر دوش صاحبان کسبوکارها، امکان بررسی روال کارها و موفقیتهای بدستآمده را نمیدهد. جشن گرفتن موفقیتهای هر چند کوچک به شما کمک میکند تا تیم قویتری بسازید و به کارمندان خود انگیزهی بیشتری بدهید. راهاندازی یک کسبوکار کوچک کاری پر از چالش است و صاحبانِ کار باید دائما روش و سیستمهایی برای کنترل منظمِ شیوهی انجام کارها داشته باشند. اشتباهات رایج در شروع کسب و کارهای جدید - پیشگام آی تی
۷ اشتباه رایج در کسب و کار اینترنتی که نباید مرتکب شوید در کسب و کار، زمانبندی همه چیز است. وقتی اولین بار متوجه شدید که فرصت کسب و کار عالی در اینترنت وجود دارد، طبیعی است که بازار، رقابت، روند و جنبههای ایجاد یک کسب و کار آنلاین را مورد تحقیق قرار دهید. تحقیق و ارزیابی بسیار عالی است، اما صرف زمان زیادی برای تحقیق ممکن است باعث شود زمان مناسب برای راه اندازی را از دست بدهید. در ادامه شما را با ۷ اشتباه رایج در کسب و کار اینترنتی که نباید مرتکب شوید بیشتر آشنا میکنیم. سرویس سبک زندگی فردا: برای افرادی که اندیشۀ کارآفرینی دارند، پتانسیل باور نکردنی در استفاده از اینترنت برای ایجاد یک کسب و کار موفق وجود دارد. کسب و کارهای آنلاین مزایای منحصر به فردی مانند: توانایی برای شروع کمپانی با هزینه کم یا بدون هزینه سربار، جدول زمانی سریعتر از دیگر کسب و کار ها، وسعتی خارج از حد و مرزهای مکانی و.. دارد. دنیای کسب و کار آنلاین، می تواند شکلهای زیادی داشته باشد و نیازمند مقداری صبر و بردباری است. چشم انداز این کسب و کار که عمدتا از خانه مدیریت میشود سفر در جادههای جهانی است. امروزه کسب و کارهای اینترنتی در تمام جهان جایگاه خود را یافته است و در ایران نیز همگام با جهانی شدن و توسعه تکنولوژی در حال گسترش است. سایتهایی مثل دی جی کالا، بامیلو و بسیاری سایتهای دیگر که امکان خرید و فروش اینترنتی را فراهم کرده اند و اپلیکیشنهایی مانند اسنپ، بقچه، الو پیک و ... که خدمات آنلاین ارائه میکنند نمونههای موفقی از کسب و کار اینترنتی هستند. پتانسیل بسیار زیادی در بازارآنلاین ایران وجود دارد که با کمی صبر و شکیبایی و اندکی دانش میتوان از مزایای آن بهره برد. این مقاله ۱۰ اشتباه را برای جلوگیری از شروع کسب و کار آنلاین ارائه میدهد. ۱. صرف زمان زیاد برای راه اندازی در کسب و کار، زمانبندی همه چیز است. وقتی اولین بار متوجه شدید که فرصت کسب و کار عالی در اینترنت وجود دارد، طبیعی است که بازار، رقابت، روند و جنبههای ایجاد یک کسب و کار آنلاین را مورد تحقیق قرار دهید. تحقیق و ارزیابی بسیار عالی است، اما صرف زمان زیادی برای تحقیق ممکن است باعث شود زمان مناسب برای راه اندازی را از دست بدهید. باید توجه داشته باشید که هرچه در راه اندازی کسب و کار تعلل کنید، به همان میزان به سود رسیدن کار به تأخیر میافتد. کارشناسان کسب و کار میگویند که این اشتباه به این دلیل رخ میدهد که صاحبان کسب و کار صبر میکنند تا ایده هایشان بتوانند به طور کامل اجرا شوند. "یک جدول زمانی طولانی برای راه اندازی، حتی اگر دلیل منطقی برای آن وجود داشته باشد، این خطر را در پی دارد که رقیبان ایده شما را حتی به صورت نصفه اجرایی کرده و شانس شما را برای موفقیت کاهش دهند. " به سمت جلو حرکت کنید: اجازه ندهید تجزیه و تحلیل شرایط و نگرانی بیش از حد برای ایده آل بودن همه چیز، زمان طلایی برای شروع را از بین ببرد. ۲. عدم علاقه به محصول در شروع کار گاهی اوقات مردم کسب و کار آن لاین را به خاطر درآمدزایی آغاز نمیکنند بلکه آنها این کسب و کار را به خاطر هیجانی که از محصول یا خدمات خود دارند راه میاندازند. شروع کسب و کار مستلزم تعهد و فداکاری است. ممکن است در ابتدا سرمایه گذاری سود بالایی نداشته باشد یا دریابید که رقابت بیشتر از حدی است که پیش بینی کرده بودید و یا سودآوری سختتر از آن است که انتظارش را داشتید. اگر در کاری که شروع کردید جدیت و علاقه نداشته باشید فرآیند یادگیری و فروش به شکل تکلیفی سخت در میآید و حتی ممکن است کسب و کار را از بین ببرد، زیرا تلاش سختی برای آن لازم است. به عنوان مثال اگر شما قطعات لوله کشی را به صورت آن لاین بفروشید، اما واقعا به این محصول علاقهای نداشته باشید، این بی علاقگی در ارائه خدمات به مشتری و کنترل کیفیت و قسمتهای دیگر فرآیند فروش به نحوی مشخص میشود و باعث زیان شما خواهد بود. کاری را شروع کنید که از آن لذت میبرید: برای کسب سود بالا، در زمینهای کسب و کار آن لاین ایجاد کنید که به آن علاقه دارید. شما باید همه چیز را درباره محصول یا خدمتی که ارائه میکنید، بدانید. هرچه بیشتر از کسب و کارتان لذت ببرید، موفقتر خواهید بود. ۳. انتظار سود بالا در زمان کم کسب و کار – چه مجازی و چه حقیقی – معمولا در سال اول سود آور نخواهد بود. برخی از صاحبان کسب و کار آنلاین ممکن است فکر کنند که به علت داشتن هزینههای سربار کمتر نسبت به یک کسب و کار سنتی، در زمان کمتری به سود میرسند. چندین کتاب مشهور، ثروت و هفتههای کاری چهار ساعته را از طریق دنیای تجارت الکترونیکی وعده داده است، اما داستانهایی مانند این مردم را متقاعد میکنند که میتوانند به سرعت از طریق اینترنت ثروتمند شوند. دشواری راه اندازی یک کسب و کار آنلاین کمتر از راه اندازی آن در "دنیای واقعی" نیست و انرژی، زمان، تلاش و برنامه ریزی نیاز دارد. حتی سایت مشهور آمازون نیز در سال اول از ضرر کردن مصون نبود و با وجود اینکه از سال ۱۹۹۴ در دنیای تجارت الکترونیک فعال است و تا سال ۱۹۹۹ بیش از ۱ میلیارد دلار فروش داشته، اما تا سال ۲۰۰۳ سودآوری نداشت. برنامه ریزی و سازماندهی داشته باشید: این تصور که به سادگی و به سرعت میتوان از اینترنت به سود آوری رسید، اشتباه است. از راه اندازی کسب و کار تا به سود رسیدن آن، زمان لازم است. از زمان برنامه ریزی برای شروع تا شروع واقعی کسب و کار آن لاین راه درازی در پیش است. آماده باشید که سخت کار کنید. ۴. عدم آماده سازی زمانی که شما متعهد به شروع کسب و کار آنلاین شدید، به یک طرح کسب و کار نیاز دارید که اطلاعات زیر را مشخص میکند: سابقه محرمانه بودن محصولات و خدمات وضعیت صنعت تجزیه و تحلیل بازاریابی استراتژیهای تضمین تولید و کیفیت پیش بینیهای مالی خلاصه جامع اگرچه بسیاری از جنبههای کسب و کار شما با گذشت زمان تکمیل میشوند، اگر با طرح خوب شروع نکنید، میتوانید خیلی سریع شکست بخورید. داشتن یک طرح کسب و کار باعث میشود که جذب سرمایه گذاران آسانتر شود، زیرا آنها نقشهای برای چگونگی استفاده از وجوه خود دارند. یک طرح کسب و کار بنویسد: نوشتن طرح کسب و کار به شما در شناسایی مسائل بالقوه کمک میکند و یک جدول زمانی برای اهداف خود خواهید داشت. ۵. پیش بینی مسیر توسعه یکی از رایجترین دلایل اینکه شرکتهای آنلاین در حال شکست هستند این است که آنها یک محصول یا خدمات ارائه میدهند که واقعا هیچ مشکل قابل توجهی را حل نمیکند. ممکن است در زمان شروع، یک ایده خوب به نظر برسد، اما بعد از ارزیابی متوجه شوید که مشکلی که شما حل کردید مورد توجه مشتریان بالقوه شما نبوده است. پس از آن شما میتوانید مسیر جدیدی را برای رشد کسب و کار کشف کنید تا بتوانید نیازهای مشتریان را بهتر حل کنید. این حرکت تجاری، چرخشی نامیده میشود و توسط تعدادی از کارآفرینان موفق استفاده شده است. به عنوان مثال شرکت اسنپ، پس از آنکه در زمینه ارائه ماشینهای آن لاین با رقیبهایی همچون تپسی و کارپینو مواجه شد برای توسعه کار خود و از دست ندادن بازار خدمات دیگری مانند پیک موتوری (اسنپ باکس) ارائه کرد و حتی با خرید سهام زودفود (غذای آن لاین) در کسب و کار خود چرخش ایجاد کرد. پذیرای تغییرات باشید: اگر کسب و کار شما مربوط به فروش محصولی است که چندان در بازار مورد توجه نیست، این یک پرچم قرمز است. برای تغییر مسیر آماده باشید و هرکجا که لازم شد محصول دیگری ارائه کنید. ۶. نادیده گرفتن بازخوردهای منفی هنگام راه اندازی یک کسب و کار آنلاین جدید، گوش دادن به طرفداران و نادیده گرفتن انتقادها وسوسه انگیز است. خوب است که اعتماد به نفس داشته باشیم، اما رد کردن بازخوردهای منفی یا انتقادها اشتباه است. ممکن است عجیب و غریب باشد، اما بازخورد منفی نیز میتواند سودمند باشد: شما میتوانید مشتریان خود را بهتر درک کنید. شما میتوانید محصول خود را تغییردهید. شما میتوانید خدمات مشتریان را توسعه دهید. مصرف کنندگان از بازخورد آنلاین به طرز شگفت انگیزی استفاده میکنند؛ ۸۸ ٪ از مصرف کنندگان به نظرات آن لاین که دیگران درباره محصول مینویسند بیشتر اعتماد میکنند. با پاسخ دادن به بازخوردهای منفی، شما نشان میدهید که به تجربه مشتریان درباره محصول یا خدمات خود اهمیت میدهید و میخواهید آن را ارتقا بخشید. از مشتریان خود بازخورد بگیرید: از بازخوردهای منفی برای بهبود کار استفاده کنید. اجازه دهید مشتریان شما بدانند که شما از بازخوردها استقبال میکنید، به آنها اهیمت میهید و سعی میکنید نقاط منفی را برطرف کنید. ۷. عدم جذابیت بسیاری از کسب و کارهای به اندازه کافی متفاوت نیستند که بتوانند در حوزه فعالیت خود، بین مشتریان بالقوه کشش ایجاد کنند. اگر شما و رقبای شما همگی در یک فیلد کار میکنید باید بین محصول خود با دیگر رقیبان تفاوت منحصر به فردی ایجاد کنید. آنچه را که میتوانید به بازار ارائه دهید، در نظر بگیرید. چگونه میتوانید بین خود و رقیبانتان تفاوت ایجاد کنید؟ مزیت محصول یا خدمت شما نسبت به دیگران چیست؟ کسب و کار خود را منحصر به فرد کنید: مخاطبان شما باید بدانند چرا محصول یا خدمت شما نسبت به رقیبانتان دارای مزیت است؟ با ایجاد تفاوت و مزیت، مشتریان بالقوه را جذب میکنید و انگیزه خرید به آنها می دهید. منبع: web24 https://www.fardanews.com/fa/news/65...88%DB%8C%D8%AF
اشتباهات رایج در مشاوره کسب و کار درک اشتباهات مدیریت مشاوره و تلاش برای رفع آنها، همیشه آسان نیست؛ چرا که مشتریان و کارمندان، بازخورد زیادی به شما نمیدهند. آیا تا به حال پیش آمده است که بهعنوان یک شرکت مشاوره، مشتریهای خود را بدون دلیل از دست داده باشید؟ آیا پیش آمده است که در میان مذاکرات، مشتریها به سراغ شرکت دیگری بروند؟ متأسفانه زمانی که اشتباهی مرتکب شوید، تنها ۴ درصد از مشتریان بازخورد مناسب به شما میدهند. عموم آنها بدون هیچ توضیحی شما را ترک خواهند کرد. اشتباهاتی که مدیران و رهبران در کسب و کار مشاورهای مرتکب میشوند، بهطور کلی به ۵ دسته تقسیم میشوند: ۱- تصور اینکه مسائل کوچک مهم نیستند همیشه به یاد داشته باشید که مشتریان شما انتخابهای دیگری هم در بازار دارند؛ مگر اینکه شما کسب و کاری خاص باشید و تنها تولیدکننده و ارائهدهندهی محصول یا خدمات باشید. البته این احتمال در بازار کنونی بسیار کم است. بههرحال شما علاوه بر تخصص، باید با خدمات عالی مشتریان را جذب کنید و توجه آنها را به خود جلب کنید. اگر در حال حاضر رفتارهای زیر را در مدیریت انجام نمیدهید، به احتمال زیاد شرکت خود را به مسیری اشتباه میبرید: پاسخ دادن صحیح به تماسها و ایمیلهای مشتریاناطمینان داشتن از عملکرد صحیح وبسایت شرکت و لینکهای آنحضور بهموقع در جلسات کاریدر دسترس بودن بسیاری از مدیران این موارد ساده را از یاد میبرند و فقط بر مهارت خود تکیه میکنند. ۲- سؤال نپرسیدن مدیران کسبوکارهای مشاورهای باید علاوه بر شجاع بودن و ریسک کردن، شجاعت سؤال پرسیدن هم داشته باشد. نکتهای که باید در نظر داشت این است که مهارت بهتنهایی کافی نیست و باید درک کاملی از مسائل داشته باشید. مهارت چیزی است که همیشه به همراه دارید؛ اما درک، تنها با پرسیدن سؤالهایی اینچنینی به دست میآید: برای حل این مسئله چه کارهایی انجام شده است؟چه کسی مسئول نتیجهی این پروژه است؟مهمترین دلیل عقب ماندن و ناامیدی در حال حاضر چیست؟چه موانعی برای شرکت پیشبینی میکنید؟مشکل کنونی چه تأثیری بر شرکت دارد؟بهترین نتایج ممکن برای پروژهی کنونی چه چیزهایی هستند؟ ۳- درک نکردن فرهنگ شرکتی مشتریان این مشکل عموما برای مشاورههای پس از شکست پروژه پیش میآید. ممکن است شما با فرهنگ و رفتارهای عمومی کارمندان در شرکت مقصد آشنایی نداشته باشید و تلاش کنید تا آنها را برای انجام مشاورهها مجاب کنید. در چنین حالتی احتمال شکست بسیار زیاد است. بهتر است پیش از قبول پروژهی مشاوره، با فضای کاری، مشکلات موجود، شکستها و پیروزیهای پیشین شرکت مورد نظر آشنا شوید. ۴- ارتباطات کافی ندارید ارتباطات در امر مشاوره بسیار حیاتی هستند. شما باید در دورههای زمانی منظم از مشتری خود بازخورد بگیرید، گزارش پیشرفت را دریافت کنید و اگر مشکلی در روند مشاوره پیش آمد، آنها را بهخوبی مطلع کنید. همیشه سعی کنید ارتباطی سالم با افراد داشته باشید؛ مگر اینکه خودشان بخواهند آنها را از روند کار دور نگه دارید. ۵- شروع پروژه بدون داشتن چشمانداز افرادی که شرکت مشاورهای خود را بهتازگی تأسیس کردهاند، برای دریافت پروژه اشتیاق زیادی دارند. آنها بدون داشتن درک صحیح از چشمانداز و اهداف پروژه، آن را سریعا قبول میکنند و در بسیاری از مواقع در میانهی راه کار را رها میکنند. https://www.zoomit.ir/2017/9/16/1921...-leaders-make/
اشتباهات رایج در کسب و کار فهرستی بلندبالا از اموری وجود دارد که برای راه اندازی کسب و کار باید آن ها را انجام داد اما فهرست مهمی از نباید ها هم وجود دارد که بی توجهی به آن احتمال شکست را افزایش می دهد. به گزارش مشرق، افراد بسیاری هستند که به راه اندازی یک کسب و کار تازه می اندیشند که البته همه آن ها چنین طرحی را عملی نمی کنند اما اگر شما تصمیم دارید که بالاخره یک روز کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید، بهتر است به خاطر داشته باشید علاوه بر فهرست اموری که باید انجام بدهید، فهرستی از اشتباهات نیز وجود دارند که باید از ارتکاب آن ها اجتناب کنید. به خصوص که راه اندازی کسب و کار اگرچه می تواند از یک سو باعث افزایش چشمگیر درآمد بشود اما از سوی دیگر ممکن است ورشکستگی را به همراه داشته باشد. جیم پرایس، مدرس کارآفرینی در دانشگاه میشیگان آمریکا فهرستی از اشتباهاتی را فراهم آورده که معمولا باعث شکست یک کارآفرین تازه کار می شوند: 1- تمرکز بر روی محصول اینکه شما بتوانید کالا یا خدمتی را ارایه کنید به این معنی نیست که از همه ویژگی های لازم برای راه اندازی یک کسب و کار برخوردار هستید. در واقع ارایه کالا و خدمات تنها یک بخش از راه اندازی یک کسب و کار را تشکیل می دهد. درک مسایل مالی، برخورداری از استراتژی بلندمدت، داشتن ایده هایی برای توسعه کسب و کار و شناخت بازاری که قصد ورود به آن را دارید از پیش شرط های ضروری راه اندازی یک کسب و کار هستند. 2- رقابت قیمتی بی تردید قیمت کالا یا خدماتی که ارایه می کنید بر میزان موفقیت و همچنین رقابتپذیری شما تاثیرگذار خواهند بود اما تمرکز بیش از حد بر روی قیمت و غافل شدن از دیگر ویژگی ها احتمالا در بلندمدت نتایج امیدوارکننده ای در پی نخواهد داشت. با نگاهی به اطرافتان حتما پی خواهید برد که ارزانترین کالاها لزوما پرفروش ترین کالاها نیستند و در واقع اینکه محصول شما در مقایسه با دیگر کالاها فقط ارزانتر باشد، باعث نخواهد شد که مصرف کنندگان به مشتری شما تبدیل بشوند. بهتر است قیمت متعادلی را برای محصولتان در نظر بگیرید و در کنار آن حداقل یکی از ویژگی های محصولتان را به حدی ارتقا ببخشید که بتواند با دیگر کالاهای موجود در بازار رقابت کند. 3- بی توجهی به بازاریابی باور به اینکه ارایه محصولی بی نقص برای موفقیت یک کسب و کار کفایت می کند، چندان با واقعیت همخوانی ندارد. بازاریابی نقشی تعیین کننده در موفقیت و یا شکست یک کسب و کار ایفا می کند. در واقع یک کالای نه چندان خوب می تواند با بازاریابی موثر فروخته شود اما یک کالای خوب بدون بازاریابی قوی شانس چندانی برای فروش ندارد و حتی بهترین محصولات نیز اگر با بازاریابی خوبی همراه نشوند، با استقبال مصرف کنندگان مواجه نخواهند شد. پس همانقدر که باید برای ارایه محصولی با کیفیت تلاش کنید، باید به فکر بازاریابی هم باشید. البته باید به خاطر داشته باشید که بازاریابی بسیار فراتر از تلفن زدن به شماره های تصادفی و چاپ آگهی در چند نشریه است. https://www.mashreghnews.ir/news/404...A9%D8%A7%D8%B1
اشتباهات رایج مدیران جوان و تازه کاردرباره ی “یک مدیریت خوب” مطالعه های زیادی انجام شده که کاملاً هم قابل درک هستند. با این همه، مسائلی وجود دارد که معمولاً مدیران جوان و تازه کار را مرتکب اشتباه می کندپروفسور لیندا هیل، درباره ی کسانی که اولین تجربه ی مدیریت را دارند مطالعه کرده و بطور هوشمندانه از اشتباهاتی که آنها در اوایل دوران مدیریت خود مرتکب می شوند می نویسد.. اغلب مدیران جدید کسانی هستند که در مشاغل گذشته شان، توانا بوده و نسبت به دیگر همکارانشان از مهارت بیشتری برخوردار بوده اند. آنها بخاطر مستقل شدن و ترفیع رتبه ای که در سمت شان ایجاد شده خودمختارتر شده و از این وضعیت لذت کافی خواهند برد. پروفسور لیندا هیل در مقاله ای که در سال ۲۰۰۷ میلادی با عنوان “رئیس شدن” منتشر کرد می گوید: “آنها در دریایی از ارتباطات گرفتار خواهند شد.” در این دوران، همه ی زیردستان، همکاران، رئیسان و حتی تمامی افرادی که در داخل و خارج سازمان شما هستند از دید شما به آدم هایی تبدیل می شوند که بی رحم بوده و دائماً با شما در حال مشاجره هستند. با این حساب شما روزهای پرتنش، پرفشار و شلوغی خواهید داشت. لیندا هیل یکی از گفته های رهبران جدید را درباره ی مدیریت خاطرنشان می کند: “مدیر شدن به معنی رئیس شدن شما نیست! بلکه شما با مدیر شدن به گروگان تبدیل می شوید.” تا زمانی که مدیران جدید از جایگاه قدرت خود ناامید نشده و احتیاجات خود را از راه اتکا به خود نشناسند همواره در جهت شکست پیش خواهند رفت. تا زمانی که مدیران جدید از جایگاه قدرت خود ناامید نشده و احتیاجات خود را از راه اتکا به خود نشناسند همواره در جهت شکست پیش خواهند رفت.جایگاه قدرت شما از موقعیت مدیریت شما عبور می کند مدیران جدید فکر می کنند جایگاه قدرتی که کارکنان دارند با توجه به سمت و عنوان شغلی آنهاست. اما در حقیقت و به گفته ی پروفسور لیندا هیل مدیران جدید خیلی زود در می یابند که زیردستان شما بااستعداد ترند تا کسی که به تنهایی طبق دستورات عمل می کند. مدیران خوب، همان زیردستانی را که باید بدست بیاورند پیدا می کنند. سپس باید شخصیت اصلی خود را برای آنها به نمایش بگذارند. لیاقت، شایستگی و توانایی به انجام رسانیدن کارها را حتی بدون زیردستان به آنها نشان دهند. مدیران باید گزارشات مستقیم خود را کنترل کنند مدیران تازه کار به قوانین و مقررات خود بسیار حساس بوده و از زیردستان خود، برآوردن بدون نقص قوانین را خواستارند. خصوصاً در روزهای اول مدیریت بیشتر شاهد این مسائل هستیم.. باز هم در طول زمان یاد خواهند گرفت کسانی که با قوانین شما موافقت کردند لزوماً به معنای متعهد بودن آنها نبوده است! بنابراین از چالش های اصلی مدیران، ایجاد حس تعهد در کارکنان برای رسیدن به اهداف مشترک سازمان می باشد. مدیران باید بر ایجاد روابط خوب انفرادی تمرکز کنند پروفسور هیل می گوید: مدیران باید بر ساخت یک تیم واحد تلاش کنند نه بر ایجاد رابطه دوستانه! مدیران تازه کار باید بدانند که اگر بر روابط یک-بر-یک بین کارکنان تمرکز کنند آنها جنبه ی کلیدی رهبری مؤثر را اهمال خواهند کرد. با ایجاد فرهنگ تیمی و ارزش های گروهی، مدیر می تواند قدرت حل مسئله در استعدادهای مختلف را برای بهبود و ترمیم گروه استفاده کند. ایجاد شغل مدیریت، به دلیل اطمینان یافتن از هموار بودن مسیر سازمان است. (حل کردن ناهمواری ها) اینکه بتوانید مسیر سازمان را بطور دائم کاملاً هموار نگه دارید وظیفه ی سنگینی ست و می تواند همه ی زمان و انرژی یک مدیر تازه کار را در اختیار بگیرد. اما به گفته ی پروفسور هیل، اگر تمامی این فعالیت ها را خود مدیر بر دوش می کشد بدانید که اشتباه بزرگی را مرتکب می شود! اشتباهات رایج مدیران جوان چیست؟ - پدیده فکر مهتر
کارآفرینان ممکن است با ترسهای مختلفی بر سر راه خود مواجهه باشند. ترس از شکست، ترس از اشتباه، ترس از ریسک و… نمونههایی از ترس هستند که معمولاً هر شخص کارآفرین به نوعی با آنها دست و پنجه نرم میکند. حقیقت آن است که ترسها نه تنها به خودی خود عاملی نامطلوب محسوب نمیشوند، بلکه در مواردی میتوانند اثرات مثبتی داشته باشند. در واقع همین ترسها هستند که انسان را نسبت به مسائل مختلف هوشیار میکنند و باعث میشوند تا افراد از قبل برای حالتهای مختلف یک موضوع تدابیری را اتخاذ کنند. سازنده بودن و یا مخرب بودن ترسها بستگی به شیوهی برخورد کارآفرینان با آنها دارد. در این مقاله قصد داریم راهکارهای غلبه بر مهمترین ترسها را برای کارآفرینان توضیح دهیم. ۱) غلبه بر «ترس از شکست» مهمترین نکته در رابطه با ترس از شکست آن است که در ابتدا مفهوم حقیقتی به نام شکست را بپذیریم و با اصل وجود آن مشکلی نداشته باشیم. معمولاً تصور ما از شکست به معنای نابود شدن همه چیز است اما این تصور چندان حقیقت ندارد. شکست به معنای محقق نشدن اهدافی است که از قبل در ذهن داشتهایم و برای آنها برنامهریزی کردهایم. مهمترین راهکار برای آن که مسئلهی شکست از نظر روانی نتواند ما را مغلوب خود سازد، موضوعی به نام مدیریت شکست است. فرد کارآفرین باید از قبل شکست را در حالتها و مراحل مختلف در محاسبات خود در نظر بگیرد و به این فکر کند که در صورت شکست خوردن، چه کاری باید انجام دهد؟ بسیاری از افراد به دلیل ترس زیادی که از شکست دارند، همیشه از آن دوری میکنند و همین موضوع سبب میشود که یا نتوانند کارآفرینی را آغاز کنند و یا در مراحل بعد اگر شکستی برایشان پیش آمد، همه چیز برایشان تمام شود! در نظر گرفتن احتمال وقوع شکست در محاسبات، سبب میشود تا در صورت بروز آن شوکه نشده و به یکباره اهداف بلندی که در سر میپرواندهایم، از بین نروند. نکتهی دیگر دربارهی شکست آن است که یک اتفاق عجیب نیست! بلکه تقریباً برای همهی کارآفرینان به نوعی اتفاق افتاده است. اگر سرگذشت کارآفرینان بزرگ را مطالعه کنید، متوجه میشوید که بسیاری از آنها با شکستهای کوچک و بزرگی مواجهه بودهاند اما هیچگاه تسلیم این شکستها نشدهاند و سعی کردهاند از آنها درس بیاموزند. بنابراین به نظر میرسد بیشتر از آن که رخ دادن شکست عجیب و ترسناک باشد، انتظار رخ ندادن آن انتظاری دور از واقع است. ۲) غلبه بر «ترس از اشتباه کردن» در مسیر کارآفرینی مهمترین نکته شروع از یک نقطهی صحیح و رسیدن به نقطهی پایانی درست است. قطعاً مسیرهای متفاوتی میتواند بین دو نقطه ترسیم شود. بنابراین اگر در یک جای مسیر اشتباه کردید، ناامید نشوید. اشتباهات شاید کمی مسیر ما را تغییر دهند یا آن را طولانیتر کنند، اما به منزلهی از بین رفتن زحمات شما نیستند. جملهی معروفی هست که میگوید: «همه چیز را همگان دانند»؛ به این مفهوم که علم ما انسانها نسبت به مسائل ناقص است حتی اگر اهل مطالعهی بسیار باشیم و دربارهی موضوعات مختلف آگاهی کسب کنیم، ممکن است در جایی اشتباه کنیم. مهم آن است که اشتباهات تکرار نشوند. هر اشتباه برای بار اول طبیعی است و بیشتر اشتباهها هم قابل جبران هستند اما تکرار اشتباهات در مراحل بعدی قابل قبول نیست. یکی از راههای مؤثر در کاهش اشتباهات، استفاده از تجربهی دیگران است. بهتر است در هر مرحله از فرآیند کارآفرینی با کسانی که آن راه را رفتهاند و یا تجربههای مشابهی داشتهاند، صحبت کنید و از نظرات آنها در جهت ارتقای فعالیتهای خود استفاده کنید. ۳) غلبه بر «ترس از ریسک کردن» ریسک کردن یا خطر کردن یکی از ترسهای رایج در کارآفرینی است که میتوان از آن به عنوان عامل تعیینکننده در ایجاد موفقیتهای بزرگ یاد کرد. کارآفرینان بیشتر تصمیمهایشان را بر اساس مطالعهی قبلی و با آگاهی از وضعیت نتایج میگیرند اما گاهی ممکن است که فرد کارآفرین به دلیل پیچیده بودن شرایط نتواند از وقوع نتیجهی مورد انتظار اطمینان کافی کسب کند. در این صورت تمام عواقب تصمیمش را میپذیرد و کاری را که فکر میکند بهتر است، انجام میدهد. معمولاً ریسک کردن مربوط به تصمیماتی است که اگر با موفقیت اجرا شوند، نتیجهی مهم و مثبتی را به بار میآورند و در غیر اینصورت هزینههای قابل توجه و پیامدهای زیانباری را به همراه خود دارند. معمولاً تصمیمگیری در این حالتها برای کارآفرینان مشکل است؛ از سویی روحیهی بلندپروازانهی آنها به دنبال دستیابی به موفقیت است و از سوی دیگر نگران هدر رفتن تلاشهایی که کردهاند، هستند. باید پذیرفت که ریسک کردن، یکی از الزامات کارآفرینی است و به هرحال نمیتوان همهی کارها را با محافظهکاری جلو برد. یکی از فرقهای اساسی بین افراد عادی و افراد کارآفرین به همین موضوع برمیگردد. افراد کارآفرین، شجاعت گرفتن تصمیمهای بزرگ را دارند و حاضرند مسئولیت تصمیماتشان را در همهی حالتها برعهده بگیرند اما افراد عادی بیشتر به یک زندگی آرام و معمولی بسنده میکنند. ۴) غلبه بر «ترس از کمبود منابع مالی» ترس از کمبود منابع مالی، معمولاً از موضوعی به نام مقایسه ناشی میشود. کارآفرینان وقتی در آغاز راه هستند، خود را با سایر کارآفرینان موفقی که نامشان را بارها از رسانههای مختلف شنیدهاند، مقایسه میکنند و انتظار دارند که یک شبه کسب و کار بزرگی شبیه کسب و کار آنها برای خود دست و پا کنند. به همین علت آنها مجبورند برای تأمین منابع مالی خود از افراد گوناگون منابع مالی قرض کنند و یا با انجام توافقنامههایی، سرمایهگذاران را در سود آیندهی خود شریک کنند. آنها همواره نگرانند که مبادا کاری را که در حال انجام آن هستند به دلیل کمبود منابع مالی نتوانند به سرانجام برسانند و در نتیجه مجبور باشند تمام هزینههایی را هم که تا به حال انجام داده اند، بدون نتیجه به حال خود رها کنند. باید دانست که یکی از ویژگیهای اصلی کارآفرینان، متوقف نشدن در مواجهه با محدودیتهاست. هیچ کارآفرین موفقی، کارش را با منابع مالی بالا شروع نکرده است. برعکس یکی از دلایلی که برخی افراد به سراغ کارآفرینی میآیند، آن است که در این عرصه میتوانند با هر میزان سرمایه، کارشان را شروع کنند و آن را رشد دهند. بنابراین در هر مرحلهای هستید، سعی کنید بر اساس همان منابع مالی که میتوانید بدون دردسر تأمین کنید، برنامهریزی کنید. شاید سرمایههای اندک سودهای کمتری را به همراه خود داشته باشند، اما از پایداری بیشتری برخوردارند و در بلندمدت شما را به سمت سودهای بیشتر هدایت میکنند. ۵) غلبه بر «ترسهای ناشناخته» ترسهای ناشناخته در بین ترسهای رایج در کارآفرینی نیازمند کنترل بیشتری است؛ چرا که سایر ترسها منشأ مشخصی دارند و معمولاً افراد در مواجهه با ترسهای مشخص میدانند که دقیقاً مشکل کجاست و برای آن به دنبال راه چاره میگردند اما ترسهایی با منابع نامشخص ممکن است پس از مدتی در وجود فرد رسوخ کنند، به گونهای که حتی خود نسبت به آنها آگاه نباشد. یک راه مواجهه با ترسهای ناشناخته آن است که فرد کارآفرین زمانی را به خلوت با خود اختصاص دهد و تمام دغدغهها و مواردی که آرامش فکری را از او گرفتهاند، بر روی کاغذ یادداشت کند. خالی کردن ذهن باعث میشود ابهامها از بین رفته و همه چیز به صورت واضح و عینی درآید. ترسهای ناشناخته ممکن است برای یک تیم به وجود بیاید. در این صورت تیم باید با هم همفکری کنند و در جلساتی مشخص به بیان دغدغههای فردی و گروهی بپردازند و برای آنها راهکارهای مکتوب ارائه کنند. منابع: https://www.psychologytoday.com https://www.enterpriseresearch.ac.uk http://acumen.lib.ua.edu http://digitalcommons.georgiasouthern.edu http://nanoecoforum.ir/1396/08/29/how-entrepreneurs-to-overcome-on-fear/
ده خطای رایج در روابط کاری معمولا اشتباه در روند ارتباط با دیگران، به خصوص در محیط کاری باعث شرمندگی و کاهش اعتبار افراد میشود. مثلا فرض کنید که با عجله یک ایمیل را برای کسی میفرستید و بعد متوجه میشوید که اشتباهی در آن بوده؛ در چنین شرایطی شما ممکن است غیرحرفهای یا نامنظم به نظر برسید. اما پیامد اشتباهات در تعامل با افراد، میتواند از این هم بزرگتر و جدیتر باشد. برخی اشتباهات میتوانند اعتبار شما را خدشهدار کنند، مشتریانتان را ناراحت کنند و یا حتی باعث کاهش محبوبیت خدمات و سرویسهای شما بشوند. در این مقاله ما میخواهیم به ده اشتباه رایج در انواع ارتباطات، از جمله پیامهای نوشتاری مثل نامه و ایمیل، و روشهای پرهیز از آنها بپردازیم. خطای اول: ویرایش نکردن متن نامه و پیام وجود غلطهای تایپی و دستوری در نامه، شما را بیدقت نشان میدهد. به همین دلیل، چک کردن متن ایمیلها قبل از ارسال آنها، ضروری است. به نرم افزارهای ویرایشی اعتماد نکنید، آنها همه اشتباهات را نمیبینند. نوشته خود را بازخوانی کنید و اگر از املا یا درستی کاربرد کلمهای مطمئن نیستید، آن را در لغتنامه جستجو کنید. توجه داشته باشید که دیدن اشتباهات کار خود، چندان راحت نیست. بنابراین از یک همکار بخواهید که قبل از ارسال نامههای مهم، آنها را برای شما بازخوانی کند. علاوه بر این، نوشته خود را با صدای بلند بخوانید؛ این کار پیدا کردن اشتباهات را راحتتر میکند. سپس تغییرات نهایی را روی نامه اعمال کنید. خطای دوم: اعلام خبرهای بد به وسیله ایمیل آیا تا به حال شده که اخباری مثل قطع همکاری یا تعویق پرداخت حقوقها را با ایمیل به افراد اطلاع داده باشید؟ اگر این کار را کردهاید، باعث ناراحتی خیلیها شدهاید! ارسال نامه و ایمیل، به عنوان یک روش نوشتاری برای برقراری ارتباط، به شما امکان تلطیف پیامهای دشوار و تلخ را نمیدهد و نمیگذارد که شما سریعا به احساسات ایجاد شده در اثر این پیامها، واکنش نشان دهید. اگر مجبور هستید که اخبار بدی را اعلام کنید، شخصا این کار را انجام دهید و خوب در مورد انجام درست آن فکر کنید؛ به شکلی که هم پیام منتقل شده باشد و هم کمترین اثرات بد را در بلندمدت برای شنوندگان، ایجاد کند. وقتی که شما یک خبر بد را شخصا اعلام میکنید، از واکنش افراد متوجه میشوید که آیا پیغام شما را به درستی گرفتهاند یا دچار سوء تفاهم شدهاند. براساس مشاهده این واکنشها میتوانید قدمی برای شفاف کردن پیام خود بردارید و به شنوندگان کمک کنید که با خبر تلخ کنار بیایند. خطای سوم: پرهیز از مکالمات سخت برخی مواقع شما مجبور هستید که بازخوردهای منفی به افراد ارائه دهید. مدیران معمولا تمایل دارند که از چنین مکالماتی فرار کنند، اما پرهیز از این مکالمات میتواند مشکلات بیشتری را در آینده ایجاد کند. برای مثال، عدم واکنشدهی به مشکلات کوچک، میتواند باعث شود که آنها به مسائل جدی و بزرگ تبدیل شوند. کسب آمادگی، کلید مدیریت کردن مکالمات دشوار است. یاد بگیرید که نسبت به عملکرد اعضای تیم خود واکنشهای شفاف ارائه دهید و آنها را تشویق کنید که خودشان رفتار خود را بازبینی و بررسی کنند. اگر برای این نوع مکالمه، آمادگی ندارید میتوانید پیش از صحبت با دیگران، آن را با خود تمرین کنید تا نسبت به کلمات و زبان بدن خود در هنگام صحبت با افراد، اعتماد به نفس بیابید. خطای چهارم: عدم ابراز خود ابراز درست خود، یعنی بیان نیازهایتان، با در نظر گرفتن خواستهها و نیازهای دیگران. البته این بدان معنا نیست که در صورت ابراز نیازها و خواستههای خود، همیشه به آنها دست مییابید اما شانس بهتری برای دستیابی به آنها و یا حداقل دستیابی به یک راه حل میانه خواهید داشت چرا که در بیان خواسته خود شفاف بودهاید. ابراز خود همچنین به معنای «نه» گفتن در موقع لزوم است. شما میتوانید با وجود رد کردن خواستههایی که آمادگی انجام آنها را ندارید، روابط خوب خود را حفظ کنید. توجه داشته باشید که ابراز خود به معنی مهاجم بودن یا تجاوز به حقوق دیگران نیست. وقتی شما رفتار تهاجمی دارید، برای تحقق خواسته خودتان، بدون توجه به حقوق، خواسته و نیازهای دیگران تلاش میکنید، اما در ابراز خواست خود، همیشه حقوق سایرین را مد نظر دارید. خطای پنجم: واکنش نشان دادن به جای پاسخگویی آیا پیش آمده که وقتی عصبانی هستید، سر همکارتان داد بزنید یا یک پاسخ سریع فکر نشده به یک ایمیل بدهید؟ اگر چنین اتفاقی افتاده یعنی شما به جای پاسخگویی به موقعیت، واکنش احساسی نشان دادهاید. این نوع واکنشهای احساسی میتوانند به اعتبار شما لطمه وارد کنند. شما ممکن است افراد را به دلیل احساسات شدید خود برنجانید و این تصور را ایجاد کنید که کنترل کافی بر احساسات خود را ندارید. خطای ششم: عدم آمادگی کامل ارسال گزارش، ایمیل یا ارائه پرزنتیشن بدون آمادگی باعث کلافه شدن مخاطب شما میشود و در طولانی مدت به اعتبار شما صدمه میزند. به همین دلیل، داشتن آمادگی و برنامهریزی برای ارتباطات و تعامل با دیگران، ضروری است. پیش از هر کار، زمان لازم را به برنامهریزی تعاملات خود اختصاص دهید. با استفاده از ابزار تخصصی، پیام خود را به شکلی هوشمندانه، خلاقانه و متقاعدکننده که متناسب با احساسات و خِرد مخاطبتان باشد طراحی کنید. زمان کافی برای بازخوانی و چک کردن مطالبی که میخواهید با مخاطب خود به اشتراک بگذارید را اختصاص دهید. اگر قصد انجام یک سخنرانی یا ارائه یک پرزنتیشن را دارید، کاملا تمرین کنید تا صحبت شما روان و الهام بخش باشید. خطای هفتم: استفاده از یک روش ارتباطی برای همه افراد اگر شما از یک روش واحد، برای ارتباط با همه استفاده میکنید، درواقع تفاوتهای شخصیتی، نیازها و توقعات مختلف افراد را در نظر نگرفتهاید. روشهای ارتباطی که برمیگزینید باید تا حد امکان با لحاظ کردن این تفاوتها باشد. اگر شما در حال آماده کردن یک ارائه (presentation)هستید، مطمئن شوید که این واقعیت که افراد دارای سبکهای یادگیری مختلف هستند را در نظر گرفتهاید. این به معناست که افرادی که یادگیری بصری دارند را به اندازه کسانی که از طریق شنیدن بهتر یاد میگیرند، در نظر گرفتهاید و همه آنها میتوانند از ارائه شما بهرهمند شوند. خطای هشتم: پیشداوری و عدم انعطاف فکری در زمان ملاقات با افراد جدید امروزه در بسیاری از محیط های کاری با ترکیبی از افرادی با عقاید مختلف، با تنوع سنی، جنسی و عقیدتی و همچنین تنوع در مهارت، توانایی و دیدگاه مواجه هستیم. این تفاوتها یک فضای متنوع از تجارب و نقطه نظرات را ایجاد میکند که میتواند کیفیت زندگی ما را ارتقا دهد. اما در عین حال، ارتباط با افراد در چنین فضایی، مهارتهای خاص خود را میخواهد. برچسب زدن به افراد یا مشتریهایتان از طیفهای مختلف، یا قضاوت آنها براساس چند برخورد کوتاه، ممکن است کاری ساده و وسوسهانگیز باشد، به خصوص اگر زمان زیادی برای شناخت آنها نداشته باشید. اما توجه داشته باشید که پیش فرضها و قضاوتها، امکان رابطه را محدود میکنند، چرا که شما پیشینه، شخصیت و تجارب منحصر به فرد طرف رابطه را نادیده میگیرید. به مرور زمان، این موضوع میتواند رابطه شما با افراد را به مخاطره بیندازد. بنابراین وقت خاصی را برای گوش دادن به افرادی که تازه ملاقات میکنید اختصاص دهید. به آنها فضا دهید که در مورد دیدگاههای خود صحبت کنند و به خود زمان دهید که گفتههای آنها را هضم کنید. سپس یاد بگیرید که چطور تفاوتهای فرهنگی را مدیریت کنید. آن وقت است که میتوانید نیازها و انتظارات افراد را متوجه شوید ودر نظر بگیرید. خطای نهم: فرض اینکه پیام شما دریافت شده است همیشه مطمئن شوید که افراد، پیام شما را به شکل کامل و صحیح دریافت کردهاند. برای مثال وقتی شما مطلبی را در یک ایمیل ارسال میکنید، میتوانید از افراد بخواهید که سؤالات خود را در مورد ایمیل مطرح کنند یا اگر متوجه مطلبی نشدهاند از شما بپرسند. یا اگر در حال ارائه یک پرزنتیشن هستید، زمانی را برای سؤالات افراد و بحث در مورد نکات مهم ارائه خود در نظر بگیرید. برای اینکه متوجه شوید آیا مخاطبان به درستی متوجه پیام شما شدهاند یا خیر، سؤالاتی را همراه با پیام خود طراحی کنید. طرح سؤالات، افراد را تشویق به پاسخگویی میکند و به مخاطبان کمک میکند که بگویند شخصا چه پیامی را از شما دریافت کردهاند. خطای دهم: نقض حریم خصوصی دیگران، حتی به طور تصادفی آیا هیچ وقت یک ایمیل یا مطلب مهم را به شخص اشتباهی ارسال کردهاید؟ این نوع اشتباهات میتوانند منجر به مشکلات جدی و نقض حریم خصوصی افراد شوند و به ایجاد سردرگمی یا حتی شرمندگی افراد بینجامند. برای پرهیز از چنین مشکلاتی، به خصوص هنگام ارسال ایمیل، متن پیام را قبل از قرار دادن آدرس ایمیل گیرنده، بنویسید و بعد از پایان نوشتن پیام، آدرس ایمیل گیرنده را با دقت اضافه کنید و چک نمایید. اگر نرم افزار شما با قرار دادن حروف اول اسم، به طور خودکار آدرس ایمیل را وارد میکند، این بخش را غیرفعال کنید تا بتوانید با اطمینان و دقت بیشتری، آدرس ایمیل را اضافه کنید. راه حل دیگر این است که ایمیلهای مهم را اول در یک فایل word تایپ کنید و سپس آن را در ایمیل اصلی کپی نمایید. به این طریق شما به طور اتفاقی، متن را برای فرد اشتباهی ارسال نمیکنید. در نهایت باید بدانیم که همه افراد گاهی در روابطشان مرتکب خطا میشوند. اما شما میتوانید با پرهیز از اشتباهات متداول، در حفظ اعتبار خود تا حد امکان بکوشید. کلید اصلی در تعامل خوب، فکر کردن به نیاز مخاطبان است. به یاد داشته باشید که تعامل و ارتباط، یک روند دو طرفه است. در روابط خود آماده شنیدن سؤالات، و گوش دادن به نقطه نظرات دیگران باشید. به مرور زمان، درمییابید که مهارت در ایجاد روابط، به میزان قابل توجهی روابط کاری و زندگی شغلی شما را تحت تاثیر قرار میدهد. منبع http://partoschool.org/node/739
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن