در این مقاله به این پرسش ها پاسخ خواهیم داد:

  • چطور از جستجوهای آنلاین افراد نکات مهم را استخراج کنیم؟
  • این نکات مهم چه چیزهایی درمورد مشتریان شما به شما گوشزد می کند؟
  • این نکات چطور در کسب و کارتان به شما کمک خواهند کرد و روی فعالیت های بازاریابی چه تاثیری خواهند داشت؟

جستجو های افراد را زیر نظر بگیرید تا محرک ها را پیدا کنید.

تمام چیزهایی که افراد از زندگیشان در دنیای وب به اشتراک میگذارند اطلاعات با ارزشی را در مورد آنها در اختیار شما قرار می دهد. تصاویر تعطیلات و تفریحاتشان، ارتقا های شغلی، پست های خانوادگی و غیره، همگی نمایی از زندگی شخصی و ارزش های این افراد را به تصویر می کشد.
اما قصه به همین جا ختم نمی شود و این آدم ها اطلاعات دیگری را نیز از طریق جستجوهایشان در دنیای وب با شما به اشتراک میگذارند که اهمیت بسیار زیادی دارند؛ مثل مکان هایی که تمایل دارند به آنجا بروند، موضوعاتی که میخواهند در موردش اطلاعات بدست بیاورند و یا چیزهایی که قصد خریدش را دارند.
جستجوهای آنلاین افراد، در این مورد که چه کسانی در حال جستجوی چه چیزی هستند و یا اینکه چرا به دنبال اطلاعات بخصوصی هستند بینش خاصی به شما میدهد.
یک مثال بزنیم:
فرض کنید شخصی این عبارت را بصورت آنلاین جستجو میکند : “چطور یک سگ را دست آموز کنم؟”
بر همین اساس درمورد اینکه در زندگی این شخص چه میگذرد چند حدس میتوانیم بزنیم:

  • این شخص یک سگ خریده است (یا قصد خرید آن را دارد).
  • احتمالا این شخص هیچ تجربه ای درمورد دست آموز کردن سگ ها ندارد.
  • این سگ احتمالا اولین سگ اوست.
  • این شخص احتمالا به غذای سگ، اسباب بازی مخصوص سگ های خانگی و سایر تجهیزات نگهداری حیوانات خانگی نیاز خواهد داشت.
  • این شخص احتمالا به مدارس تعلیم حیوانات خانگی علاقمند خواهد بود.

تمامی این حدس ها با احتمال قوی حدس های درستی هستند. بنا بر این اگر شما یک فروشنده تجهیزات حیوانات خانگی هستید و یا کلینیک دامپزشکی دارید پس با اطمینان میتوانید در خلال جستجوی این عبارت، کسب و کار خودتان را به این شخص معرفی کنید.
البته این مثال ساده ترین نمونه ی ممکن بود و برای رسیدن به یک آگاهی درست در این باره نیاز به حدس زدن های بسیار، تجربه و آزمون و خطا خواهید داشت. در راه کسب این بینش هم ابزارهایی مثل Google Trendsیا Social Media Training کمک بسیاری به شما خواهد کرد.
مطمئن باشید که کسب این اطلاعات ارزش تلاشی که برای دستیابی به آنها میکنید را خواهد داشت، این گونه بینش ها درمورد کسب و کار و صنعت فعالیت شما نگاه شما را به تبلیغات دیجیتال و نحوه ی اجرای تبلیغات تغییر داده و شما را به بهترین شکل به مخاطبان هدفتان در دنیای دیجیتال نزدیک می کند.
باز هم برای شما یک مثال روشن میزنیم:
شرکت یونیلور یکی از عظیم ترین تولید کنندگان محصولات شوینده، آرایشی بهداشتی و غذایی برای رونمایی از یک محصول مراقبت موی جدید، به مدت سه ماه پیش از رونمایی محصول از آنالیز داده های گوگل درمورد ترندهای جستجو در حوزه مو استفاده کرد.
این شرکت متوجه شد که ماهانه بیش از یک میلیارد جستجو درمورد موضوعات مرتبط با مراقبت از مو انجام می شود اما در این بین هیچ برندی با ویدئوهای آموزشی مراقبت از مو در یوتیوب یا سایر سایت ها حضور ندارد.
یونیلور فرصت را قاپید. برای اولین بار در دنیای وب، یونیلور با جمع آوری تمامی اطلاعات درمورد مراقبت از مو یک کانال به نام All Thing Hair در یوتیوب راه اندازی کرد که نکاتی در مورد حالت دادن به موها، رنگ کردن مو و تکنیک های آن را بصورت کلیپ های آموزشی به نمایش گذاشت. این نگاه هوشمندانه ی یونیلور از همین نتایج جستجوهای کاربران به دست آمده بود و با یک محتوای مرتبط و مفید توانست به خوبی کاربران را متوجه خود کند.
بینش دیجیتالی به دست آمده از جستجوهای گوگل چطور به یونیلور کمک کرد؟

انتشار سریع: در طول 10 هفته این کانال، کانال شماره 1 برند مو در یوتیوب شد.
تعامل بالا: این کانال پر مخاطب ترین کانال برند های مراقبت از مو در سرتاسر دنیای وب شد.
رسیدن به این بینش که مشتریان شما در کدام نقطه از دنیای وب بیشترین نیاز را به شما دارند، محتاج سرمایه یا تیم تحقیقات پیشرفته ای نیست.
نکته ی مهم دیگر، مشتریان فعلی شماست.
شناخت کامل مشتریان و آگاهی از چیزهایی که این مشتریان را به بهترین شکل راضی میکند میتواند در جذب مخاطبان بالقوه و کسب یک بینش دیجیتالی صحیح از آنها به شما کمک کند.
برای این کار ابتدا باید از بینشی که جستجوهای کاربران به شما میبخشد پرده بردارید. مراحل کار معمولا به این شکل است: جو فعلی جستجوها را پیدا کنید؛ یک فرضیه بدهید؛ آزمون و خطا کنید و بدین طریق فرضیه تان را بسنجید. در نهایت در صورت نیاز بازاریابی خود را متناسب با فرضیه مطرح شده تقویت کنید.
شناخت جو حاکم بر جستجوها
مساله شناخت جو فعلی جستجوها مربوط به برند شماست. برای این کار گوگل ترند احتمالا به شما کمک هایی خواهد کرد. گوگل ترند آمار داغ ترین موضوعات در حوزه کاری شما را برایتان رو میکند و نشان میدهد که چه عباراتی جستجو شده اند و اهمیت آنها در طول زمان و با توجه به مناطق جغرافیایی چه افت و خیزهایی داشته است. به علاوه میتوانید این عبارات را با عبارات پر جستجو و مشابه دیگر مقایسه کنید.
این ابزار، جستجوهای مرتبط با برند شما را هم در اختیارتان قرار میدهد. این مساله میتواند دسترسی شما به مشتریان بالقوه ای که تاکنون به آنها دسترسی نداشته اید را برایتان میسر کند.
یک مثال دیگر:
باز هم فرض میکنیم شما یک موسسه زیبایی دارید و ترند مربوط به کسب و کار و برند شما “به روز ترین مدل های مو” است. خب حالا شما تبلیغاتی را در نظر میگیرید که با جستجوی این عبارت توسط کاربران نام برند شما در صفحه اول به آنها نشان داده شود. ساده ترین کار این است که همانجا بمانید و از خودتان بابت این درایتی که به خرج داده اید تشکر کنید!
برای بینش دیجیتال فرضیه بدهید

اما راه دوم عمیق شدن برای رسیدن به بینش هایی ارزشمند تر است. این مرحله جاییست که شما فرضیه تان را شکل میدهید:
یک حدس بر مبنای اطلاعات موجود بزنید و مشخص کنید مشتریان بالقوه ی شما چه چیزهایی را بصورت آنلاین جستجو میکنند؟ این افراد چه سوالی را در ارتباط با برند و کسب و کار شما در وب خواهند پرسید؟ چه عبارات و کلمات کلیدی ای متناسب با برند شماست؟ چه ترندهایی روی جستجوهای آنها تاثیر خواهد داشت؟
حالا برای موسسه زیباییتان چند فرضیه بسازید. در نظر بگیرید افرادی که برای محصولات شما جستجو می کنند به دنبال یک رنگ مو و تکنیک جدید به نام “اَمبره” هستند.
آیا این فرضیه ها برای موسسه ی زیبایی شما فرضیه مناسبی ست؟
I. یکی از عباراتی که مشتریان من جستجو می کنند “جدیدترین مدل های مو” است.
صحیح نیست، چرا که به طور خاص به محصولات، پیشنهادات تجاری یا صنعت شما مرتبط نمی شود. فرضیه بهتر می تواند این باشد: “چطور در خانه تکنیک رنگ موی اَمبره را اجرا کنم؟”
I. مشتریان ما عبارت “رنگ مو” و “تکنیک رنگ موی دراماتیک” و “ترفندهای مدل دادن مو” را جستجو می کنند؟
مناسب است. تمامی این عبارات عباراتی هستند که موسسه ی زیبایی شما را با رنگ کردن مو و مدل دادن مو، به مشتریان شما معرفی می کند.
II. ترندهای مرتبط با “تغییرات محیطی” احتمالا می تواند روی مشتریان بالقوه ی ما اثرگذار باشد؟
غلط است. تغییرات محیطی احتمالا تاثیری روی مدل موی افراد ندارد. فرضیه ای براساس “ترند مدل های موی افراد سلبریتی” احتمالا عبارتی مناسب تر برای یک موسسه زیبایی باشد.
تا اینجای کار خوب پیش رفتیم. چند نمونه از این فرضیه ها برای کسب و کارتان انتخاب کنید و در نظر داشته باشید که هر تعداد از این عبارات که بخواهید میتوانید متناسب با کارتان پیدا کنید و محدودیتی وجود ندارد.
هنگام مطرح کردن این فرض ها به این فکر کنید که چه مسائل با اهمیت دیگری روی نحوه ی جستجوی مخاطبان شما اثر خواهد گذاشت. نکاتی مثل موقعیت جغرافیایی افراد، رویدادهای رسمی و غیررسمی، بازی های ورزشی پر طرفدار یا حتی برنامه های تلوزیونی پر بیننده.
ارزیابی فرضیه ها

وقت آن رسیده که فرضیه هایتان را آزمایش و ارزیابی کنید. ابزارهایی مثل گوگل ترند و گوگل کیورد پلنر و ابزارهای مشابه می توانند به شما در این راه کمک کنند. تمامی فرضیه هایتان را به این ابزارها بسپارید و بسنجید که تا چه اندازه سوال ها، کلمات کلیدی و ترندهایی که مطرح کردید با برند شما مرتبط است. اگر متناسب نبودند نشان میدهد که فرضیه های شما اشتباه اند.
زمانی قدم به مرحله بعد بگذارید که از مناسب بودن تمام فرضیه هایتان اطمینان پیدا کرده باشید، در غیر اینصورت در مراحل بعد متوجه خواهید شد که بودجه بازاریابیتان را هدر داده اید. فرضیه های درست، در رسیدن به بینش دیجیتالی که تمام مسیر به دنبال آن بودیم تاثیر اساسی دارند.
فرضیه های صحیح نشان میدهند که شما و احتمالا رقبایتان کجا قرار دارید و چه نقاط کوری را درمورد مشتریان بالقوه نادیده گرفته اید. بینش دیجیتالی از این جهت با اهمیت است که شما میتوانید مشخص کنید تلاش های بازاریابیتان چه سوالات، ترند ها، رویدادها و زمان هایی را باید هدف قرار بدهد.

محرک های مشتریان شما چه چیزهایی هستند؟ – زرافه