در این مقاله به سؤالات زیر پاسخ خواهیم داد:

  • چگونه می توانم از تجربیات خود برای کمک به کسب و کارم استفاده کنم؟
  • رویکرد شخصی (Personal Approach) در داستانسرایی چیست؟
  • رویکرد هدف والاتر (Higher Purpose Approach) در داستانسرایی چیست؟


داستان تعریف کردن فقط در دورهمی ها و مسافرت ها اتفاق نمی افتد؛ بلکه می توان به کمک آن کاری کرد تا مردم جذب کسب و کار شما شوند. ممکن است بگویید داستانی جالب از کسب و کارتان ندارید تا تعریف کنید اما خبر خوب این است که در پسِ همه کسب و کارها داستانی جالب وجود دارد که می توان از آن برای مجذوب کردن مخاطبین استفاده کرد، فقط باید بدانید که چطور این کار را بکنید.
تصور کنید میکائیل صاحب فروشگاه اینترنتی ای است که پالتوهایی دست دوز و با کیفیت از پشم غیر حیوانی تولید می کند و بخشی از سود فروش را به مؤسسات حمایت از حقوق کودکان بی سرپرست می دهد. به نظر شما میکائیل برای شروع داستانسرایی، باید کدام جمله زیر را برای تعریف کردن داستانی جذاب در مورد تجارت خود انتخاب کند؟

  • فروشگاه اینترنتی ما پالتوهایی فشن تولید می کند. پالتو های ما در 6 رنگ موجود هستند.
  • “من برای کمک کردن به کودکان بی سرپرست این فروشگاه را تأسیس کردم. با فروش هر پالتو یک کودک از آوارگی نجات پیدا می کند.”

شما هم به سادگی فهمیدید که جمله دوم برای شروع داستان مناسب تر است. در این جمله میکائیل صادقانه موضوعی که الهام بخش او برای تأسیس فروشگاه اینترنتی بود (چیزی بیش از پول در آوردن) را بیان کرده و صحبتی از اجناس به میان نمی آورد.

به چه روش هایی می توان در مورد کسب و کار داستانسرایی کرد؟

به 2 روش می توانید برای کسب و کار خود داستان سرایی کنید: رویکرد شخصی (Personal Approach) و رویکرد هدف والاتر (Higher Purpose Approach).
در رویکرد شخصی تمرکز خود را بر روی لحظه یا لحظاتی می گذاریم که جرقه شروع کسب و کار را در ذهن ما زده اند. در رویکرد هدف والاتر در مورد هدفی بزرگ تر و مشترک که در حال حاضر کسب و کار ما آن هدف را دارد صحبت می کنیم. اول از روش شخصی شروع می کنیم و به شما نشان می دهیم که چگونه کمپانی فیلیپ (FiLIP) از آن به زیباترین شکل استفاده کرده است.
این شرکت که در سال 2009 تأسیس شده است ساعت های هوشمندی برای کودکان می سازد تا والدین به طور مرتب با کودکان خود در ارتباط باشند. اما این مطلب داستان شخصی پسِ این کسب و کار نیست؛ فیلیپ نام فرزند مؤسس شرکت یعنی Sten Kirkbak است. وقتی فیلیپ 3 ساله بود به مدت چند ساعت در یک مرکز خرید بزرگ پدرش را گم کرده و موجبات دلهره و نگرانی شدید می شود، همین موضوع سبب می شود تا پدر به فکر تأسیس کمپانی فیلیپ بیفتد.
پدر داستان شروع کسب و کار را اینگونه و با گفتن بیانیه مأموریت آن تعریف می کند: “من فکر می کنم بیشتر محصولات برتر جهان زمانی متولد شدند که افراد برای نیاز شخصی خودشان به فکر تولید آنها افتادند.” سپس او با قرار دادن تصاویری زیبا از خودش و فیلیپ و نشان دادن عشق و علاقه خود به او، دل پدرها و مادرها را جذب کرد. او کاری کرد تا مردم رابطه ای احساسی با شرکت FiLIP برقرار کنند و به آن فقط به چشم شرکتی که با تکنولوژی سر و کار دارد نگاه نکنند.

فیلیپ و پدرش استن بنیانگذار شرکت FiLIP
شرکت KIND Healthy Snacks به کمک رویکرد هدف والاتر، خود را به جهانیان معرفی کرد. هدف والای این کمپانی این است تا مردم جهان را مهربان تر کند. شریک این کمپانی مردم هستند و کمپانی از آنها می خواهد تا کارهای مهربانانه (KIND) انجام دهند، مسئولین شرکت اسم این کار را جنبش مهربانی (KIND Movement) گذاشته اند. یکی از قسمت های این جنبش، علت های مهربانی (KIND Causes) نام داشته و به مردم و ارگان ها کمک می کند تا به صورت ماهیانه ایده های جالب و بشردوستانه خود را به واقعیت تبدیل کنند.
آنها همچنین در حرکت قوی و مهربان (Strong & Kind) تلاش کردند تا موانع اجتماعی را کنار زده و به مردم نشان دهند که برای قوی بودن باید مهربان هم بود. آنها در تصویر الهام بخش این حرکت جمله ای از بسکتبالیست معروف آمریکایی کوین دورانت به دست خط خودش قرار دادند که نوشته بود: “قوی بودن هیچ معنایی ندارد مگر آنکه برای تمام اطرافیان خود احترام قائل شوید.”

تصویر الهام بخش شرکت KIND
مؤسس شرکت FiLIP از داستان شخصی و سران KIND به کمک هدف والاتر داستان خود را تعریف کردند، اما همانطور که دیدید هر دوی آنها درگیر کننده و جذاب بودند. وقتی می خواهید داستان کسب و کار خود را بنویسید، این نکته را در نظر داشته باشید: بهترین داستان ها آنهایی هستند که خاص بوده و مردم را با خود همراه می کنند و در آنها فقط از کلمات کلیشه ای و ترندها استفاده نمی شود.

کدام رویکرد برای داستانسرایی در مورد کسب و کار شما مناسب تر است؟

داستان های کسب و کار را می شود با ترکیب کردن دو رویکرد شخصی و هدف والاتر ساخت، اما برای شروع، روش آسان تر این است که از یک رویکرد برای نوشتن داستان در مورد کسب و کار خود استفاده کنید. بگذارید ببینیم کدام روش برای شما مناسب تر است:

اگر:

  • دوست دارید تا ظاهر کسب و کار خود را به بی پرده به مردم نشان دهید،
  • توانایی برپایی جنبش برای کسب و کار خود را دارید،
  • اتفاقی در زندگی شخصی شما رخ داده که سبب جرقه خوردن ایده کسب و کار شما شده،
  • فکر می کنید مردم با زندگی شخصی شما و چالش هایی که پشت سر گذاشته اید ارتباط برقرار می کنند و حتی می شود با شما مصاحبه کرد،
  • دوست دارید تا کارمندانتان قلباً به ارزش های کسب و کار شما اعتقاد داشته باشند،

می توانید برای شروع به کمک رویکرد شخصی داستان کسب و کار خود را تعریف کنید.

اما اگر:

  • ترجیح می دهید تا ظاهر کسب و کار شما محرمانه بماند،
  • نمی خواهید جنبشی برای کسب و کار خود به راه بیندازید،
  • اتفاقی در زندگی شخصی شما نیفتاده تا الهام بخش راه اندازی کسب و کار شما شود،
  • فکر می کنید که مردم آنطور که باید نمی توانند با اتفاقات خاص زندگی شخصی شما ارتباط برقرار کنند،
  • اعتقاد کارمندان به ارزش های بنیادی کسب و کار آنچنان اهمیتی برای شما ندارد،

از رویکرد هدف والاتر برای داستان سرایی در مورد کسب و کار خود استفاده کنید.



با داستان‌سرایی در مورد کسب و کار خود مردم را مجذوب کنید – زرافه