نمی‌دانم شما دوست عزیزی که این متن را ملاحظه می‌فرمایید، تجربه‌ی حضور در جلسات مصاحبه‌ی شغلی را دارید یا خیر. اگر داشته باشید، حتما با ما هم‌عقیده‌اید که بعضی از این جلسات واقعا کارایی لازم را ندارند. پاسخ‌های افراد به سؤالات مطرح‌شده یا شیوه‌ی برخورد مصاحبه‌شونده با مصاحبه‌گر نمی‌تواند دقیقا مشخص‌کننده‌ی توانایی‌ها و مهارت‌ها باشد. چه‌بسا مواردی نیز وجود دارد که مصاحبه‌شونده با کمی تیزهوشی، اعضای تیم استخدام را فریب می‌دهد و جایگاه و پست شغلی را از آن خود می‌کند.

مصاحبه‌ شغلی کار‌آمد بخش بسیار مهمی از فرایند جذب نیروست و نباید به‌سادگی از کنار آن گذشت. مدیران و نیروهایی که وظیفه‌ی استخدام و مصاحبه را برعهده دارند، باید به‌خوبی از چندوچون این کار مطلع باشند و با علم به اینکه ناکارآمدی مصاحبه‌های شغلی چگونه فرایندهای کاری آتی سازمان را به‌مخاطره می‌اندازد، در این زمینه به بهترین نحو تلاش کنند.

مثالی از ناکارآمدی مصاحبه‌های شغلی

یکی از دوستانم برای مصاحبه‌ای شغلی به شرکتی مراجعه کرده بود. او خود را ۵ دقیقه زودتر به محل قرار رسانده بود و به‌محض ورود، او را به اتاق مصاحبه دعوت کرده بودند. بسیار خوشحال بود و از اینکه حتی کمی زودتر به مکان مصاحبه رسیده بود، احساس افتخار می‌کرد. این احساسات مطبوع باعث شده بود دوست کذایی ما، آرامش خیال و اعتمادبه‌نفس(افزایش اعتماد به تفس) خوبی در مصاحبه داشته باشد و طوری ظاهر شود که عوامل مصاحبه‌کننده نیز از اعتمادبه‌نفس و آرامش او خوش‌شان بیاید. اما این تمام ماجرا نیست. واقعیت این است که دوست محترم ما، با اشتباه‌گرفتن ساعت حضور برای مصاحبه، ۲۵ دقیقه هم دیر به محل رسیده بود، اما سوءتفاهمی که برای شخص خودش پیش آمده بود، نوعی اعتمادبه‌نفس در او ایجاد کرده و استقبال تیم مصاحبه را نیز برانگیخته بود. این فرد به‌طور عادی، کسی نیست که در مواجهه با شرایط بحرانی مانند دیررسیدن، آرامش خود را حفظ کند، اما اشتباهی که در زمان‌بندی رخ داده بود و همین‌طور بخت خوبش، او را در چنین شرایطی قرار داده بود و اینها درنهایت منجر به پذیرفته‌شدن او در مصاحبه شد.




خب، چیزی که کاملا واضح است، این است که عوامل مصاحبه در آن شرکت کاملا اشتباه کرده‌‌اند و مصاحبه‌ی صورت‌گرفته بسیار ناکارآمد بوده است، زیرا آنها نیرویی استخدام کرده‌اند که درواقع از زمین تا آسمان با فرد موردنظرشان متفاوت است. این اشتباهات و سوءتفاهم‌ها معمولا در مصاحبه‌های شغلی روی می‌دهد و علت هم چیزی نیست جز مصاحبه‌های ساختارنیافته و فرم‌های مصاحبه و اطلاعاتی که چندان به‌درد نمی‌خورند. این مسئله در بخش پذیرش دانشگاه‌ها هم دیده می‌شود و نمرات، امتیازات و معیارهای استاندارد در پذیرش افراد نادیده گرفته می‌شود.


تأثیر موقعیت مصاحبه بر نظر مصاحبه‌کنندگان



در موقعیت‌هایی مانند آنچه گفتیم، مصاحبه‌کنندگان تحت‌تأثیر عوامل نابجا و اشتباه قرار می‌گیرند و پیش از اینکه بتوانند اطلاعاتی درباره‌ی فرد متقاضی کسب کنند، همه‌چیز را درمورد خود لو می‌دهند. کسانی که در زمینه‌ی روان‌شناسیِ فردی تحقیق و مطالعه می‌کنند، به‌خوبی با این مسئله آشنا هستند. برای مثال در سال ۱۹۷۰ دانشکده‌ی پزشکی تگزاس در نظر داشت در مرحله‌ی تکمیل ظرفیت، ۵۰ دانشجوی جدید را به کلاس‌های خود اضافه کند. این تعداد از دانشجویان نه در عملکرد خود در رابطه با مریضان و سوپروایزرهای بیمارستان با سایر هم‌کلاسی‌ها تفاوتی داشتند و نه در مدارج علمی و عملکردهای آکادمیک، ولی در دور اول مصاحبه پذیرفته نشده بودند.

همین موضوع، نامناسب‌بودن و نامربوط‌بودن شیوه‌ی مصاحبه را نشان می‌داد، زیرا تحقیقاتِ بیشتر درباره‌ی دانشجویان تازه‌اضافه‌شده، حاکی از این بود که این افراد واقعا کفایت لازم برای شرکت در کلاس‌ها را ندارند. درواقع، تحقیقات بیشتر درباره‌ی این دانشجویانِ جدید نشان می‌داد این افراد حتی ممکن است خطرناک باشند، تأثیرگذاری دیگران را در امور نادیده بگیرند و… . درهرحال این مثال نشان می‌دهد شیوه‌ی مصاحبه اصلا و ابدا مفید نبوده است.

در پژوهشی دیگر محققان سعی کرده بودند با درنظرگرفتن عواملی نظیر برنامه‌ی درسیِ دانش‌آموزان، مصاحبه با آنها و معدل‌های گذشته‌شان، عملکرد آنها در ترم بعدی را پیش‌بینی کنند. در پایان، مشخص شد پیش‌بینی‌هایی که براساس معدل‌های گذشته‌ی دانش آموزان صورت گرفته بود، نسبت‌به پیش‌بینی‌‌های صورت‌گرفته براساس مصاحبه با دانش‌آموزان، نتایجی قابل‌اعتمادتر و صحیح‌تر داشته است.

در خلال این مصاحبه‌ها، به تعدادی از مصاحبه‌شوندگان اجازه دادند به‌طور تصادفی به سؤالات پاسخ بدهند. مصاحبه‌کنندگان نیز اجازه داشتند هرگونه پرسشی را در قالب بله/خیر یا انتخاب میان ۲ گزینه در قالب این/آن مطرح کنند. در نیمی از این مصاحبه‌ها نیز از مصاحبه‌شوندگان درخواست کرده بودند کاملا صادقانه پاسخ بدهند و نه تصادفی.
از مصاحبه‌شوندگان درخواست شده بود حرف ابتدایی دو کلمه‌ی آخر هر سؤال را در نظر بگیرند و ببینند این حروف در کدام دسته‌بندیِ حروف از A-N یا N-Z قرار می‌گیرد. اگر هر دو حرف در یک گروه قرار می‌گرفتند، مصاحبه‌شونده باید پاسخ بله را می‌داد یا از قالب دیگرِ پاسخ‌دادن، یعنی این/آن استفاده می‌کرد. اگر حروف در یک گروه بودند، مصاحبه‌شونده باید پاسخ «این» را انتخاب می‌کرد و اگر در یک گروه قرار نداشتند، باید پاسخ خیر و «آن» را از قالب پاسخ‌دهی این/آن برمی‌گزید.
اما هیچ‌یک از مصاحبه‌کنندگان متوجه نشده بودند شیوه‌ی پاسخ‌دهی مصاحبه‌شوندگانی که به‌طور تصادفی به سؤالات پاسخ می‌دهند، چگونه است. نکته‌ی جالب‌توجه این بود که مصاحبه‌شوندگان در انتخاب‌های خود بیشتر، افرادی را برگزیده بودند که جواب‌های تصادفی داده بودند و کمتر به پاسخ‌دهندگان راست‌گو میل و توجه داشتند.
نتیجه‌ای که از نظر روان‌شناسی دریافت می‌شود، بسیار مهم است: افراد مایل‌اند هر اطلاعاتی را به‌شیوه‌ای مربوط و قابل‌استناد تغییر داده و بپذیرند. در هر ۲ مثال عنوان‌شده، یعنی هم در مصاحبه‌ی شغلی دوست من و هم این دانش آموزان، افراد مصاحبه‌کننده نتوانسته بودند نشانه‌های واقعی را دریابند. در پژوهشی دیگر، محققان از گروهی از دانش‌آموزان خواستند در برنامه‌ی پیش‌بینی عملکرد و معدل شرکت کنند. آنها از دانش‌آموزان پرسیدند کدام روش را برای پیش‌بینی در این تحقیق انتخاب می‌کنند.
گزینه‌های پیش روی آنها شامل این موارد بود: پیش‌بینی براساس مصاحبه با پاسخ‌های واقعی و صادقانه، پیش‌بینی براساس پاسخ‌های تصادفی و الکی و پیش‌بینی بدون هیچ مصاحبه‌ای. از این گزینه‌ها، پیش‌بینی بدون مصاحبه در پایین‌ترین جایگاه قرار گرفت. بیشتر آنها ترجیح می‌دادند محققان براساس مصاحبه‌هایی با پاسخ‌های تصادفی، درموردشان پیش‌بینی کنند و اکتفاکردنِ صِرف به سابقه‌ی درسی‌شان در گذشته را نمی‌پسندیدند.
بیشترِ افراد گمان می‌کنند انتخاب گزینه‌ی تصادفی کمک بیشتری به آنها خواهد کرد، زیرا معتقدند در مصاحبه‌های رودررو اطلاعات بهتر و مؤثرتری ردوبدل می‌شود، حتی اگر خبری از پاسخ‌ها و اطلاعات واقعی و صادقانه نباشد. اما این طرز فکر کاملا اشتباه است.


پرهیز از مصاحبه‌های ناکارآمد




یکی از روش‌هایی که با استفاده از آن می‌توان بر مشکلات ناشی از ناکارآمدی مصاحبه‌ها فائق آمد، به‌کارگیری مصاحبه‌های ساختاریافته است. در این نوع مصاحبه‌ها متقاضیان مشاغل یا هر نوع از مصاحبه‌شوندگان با سؤالات یکسانی روبه‌رو خواهند شد. چنین چهارچوب‌هایی قابل‌اعتمادترند و موفقیت‌های شغلی را بهتر پیش‌بینی می‌کنند. ضمن اینکه در این شیوه از مصاحبه، مهارت‌های شغلیْ بیشتر مطرح می‌شوند و افراد از گفت‌وگوهای بیهوده‌ی شخصی اجتناب می‌کنند. البته نمی‌توان انتظار داشت در موقعیت‌های مختلف لزوما با مصاحبه‌هایی کارآمد و صحیح روبه‌رو باشیم. پس تا زمانی که این موضوع به آستانه‌ی استانداردی مطمئن برسد، باید تلاش کنیم در موقعیت مصاحبه‌کننده یا مصاحبه‌شونده، بیش‌ازپیش به حقایق دست پیدا کنیم.





https://www.chetor.com/79833-%d9%86%...a%d9%84%db%8c/