قرارداد آتی چیست ؟ اگر در تاریخچه بازارهای مالی گشتی بزنیم، مشاهده می‌کنیم که ابزارها و محصولات مالی متفاوتی در طول تاریخ بسته به نیاز بشر ابداع و به بهره‌برداری رسیده‌اند. بشر همواره برای رفع محدودیت‌ها و مشکلات خود سعی در یافتن پاسخ و روشی بوده تا بتواند با چالش‌های خود سازگار شود یا به‌طورکلی آن را برطرف کند. قراردادهای آتی از جمله ابزارهای مالی است که از زمان قرون‌وسطی باهدف پوشش ریسک مورداستفاده افراد قرار می‌گرفته است. در این مقاله قصد داریم شما را با ماهیت و کاربردهای این ابزار مالی که در کشورمان نیز درحال‌توسعه است، آشنا کنیم.

قرارداد آتی چیست

کشاورزی را در نظر بگیرید که حرفه اصلی‌اش کاشت و فروش گندم است. این کشاورز هر سال در خردادماه محصول خود را برداشت کرده و در بازار گندم فروشان به فروش می‌رساند. فرض کنید در حال حاضر سه ماه تا فصل برداشت باقی‌مانده است. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های کشاورز این است که قیمت گندم در خردادماه افت کند. دلایل متعددی برای این اتفاق وجو دارد. ممکن است به دلیل فراوانی بارش‌ها در آن منطقه عرضه گندم افزایش پیداکرده و درنتیجه قیمت آن افت شدیدی بکند. لذا، این کشاورز از افزایش عرضه و افت قیمت نگران است. از سوی دیگر نانوایی را تصور کنید که برای انجام کسب‌وکار خود باید در خردادماه مقدار قابل‌توجهی گندم خریداری کند تا بتواند تا انتهای سال بدون نگرانی از موجودی گندم خود مشغول به پخت نان شود. نانوا برخلاف کشاورز از رشد ناگهانی قیمت گندم نگران است. مثلاً وقوع خشکسالی در آن سال ممکن است باعث کاهش عرضه در گندم شده و وی مجبور شود گندم را با قیمتی بالاتر خریداری کند. ملاحظه می‌کنید که در این مثال، کشاورز نگران افت قیمت گندم و نانوا نگران رشد قیمت گندم است. درواقع نوسانات قیمت گندم در سه ماه آینده تأثیر زیادی در کسب‌وکار این دو خواهد گذاشت. مهم‌ترین دغدغه هر دو فرد پوشش ریسک تغییرات قیمت گندم است، اما در خلاف جهت همدیگر. این چالش از قرون‌وسطی در مشاغل مختلف وجود داشته و بشر در تلاش بوده این مشکل را به نحوی مؤثر حل کند. ابزاری که اکنون در بازارهای مالی پیشرفته دنیا با عنوان «قراردادهای آتی (Futures Contract)» شناخته می‌شود، روش حلی برای این مشکل بوده است. در مثالی که ذکر شد، کافی است کشاورز و نانوا باهم قراردادی را منعقد کنند تا فارغ از دغدغه نوسانات قیمت گندم کسب‌وکار خود را ادامه دهند. کشاورز و نانوا باهم قراردادی با جزییات زیر انعقاد می‌کنند:کشاورز متعهد می‌شود در خرداد ماه ۱ تن گندم را به قیمت ۱۰۰۰۰ ریال به ازای هر کیلوگرم به نانوا بفروشد و نانوا متعهد می‌شود در آن تاریخ ۱ تن گندم را به همان قیمت از کشاورز خریداری کند. درواقع این قرارداد، پیمانی است که در آینده اجرا خواهد شد. با بسته شدن این قرارداد کشاورز و نانوا فارغ از قیمت گندم در سه ماه آینده توانسته‌اند ریسک نوسان قیمت گندم را کنترل کنند. آنچه برای کشاورز اهمیت دارد اطمینان از وجود مشتری مشخص با قیمت مشخص تحت هر شرایطی – چه افت و چه رشد قیمت گندم – در سه ماه آینده است. برای نانوا هم همین مورد صادق است. وی تمایل دارد در خصوص تأمین گندم خود در سه ماه آینده اطمینان کافی داشته باشد. قراردادی که بین این دو فرد بسته می‌شود با عنوان قرارداد آتی شناخته می‌شود. در خردادماه کشاورز با تحویل ۱ تن گندم، و نانوا با تحویل ۱۰۰۰۰ ریال بابت هر کیلوگرم، به پیمان خود عمل خواهند کرد. حال اگر در خردادماه قیمت گندم ۸۰۰۰ ریال باشد، کشاورز از این قرارداد آتی سود برده و در مقابل نانوا دچار تحمل زیان شده است. ولی اگر نرخ گندم ۱۲۰۰۰ ریال باشد، این نانوا خواهد بود که از این قرارداد سود خواهد برد و طبیعتاً کشاورز متضرر خواهد بود. نکته حائز اهمیت این‌که در این مثال هیچ‌کدام از دو نفر قصد کسب سود از این قرارداد ندارند بلکه هدفشان از این قرارداد صرفاً پوشش ریسک بوده است، لذا، به دلیل عدم قطعیت از نرخ آینده گندم، هر دو حاضرند در این قرارداد شرکت کنند.

پوشش‌دهندگان ریسک (Hedgers)

تا اینجا با فلسفه و علت وجودی این نوع قراردادها آشنا شدیم. در حال حاضر در دنیا و بخصوص در بورس کالای شیکاگو، بزرگ‌ترین بورس کالای جهان از این نوع قراردادها به‌وفور استفاده می‌شود. برخی شرکت‌ها برای تأمین ماده اولیه خود (مشابه نانوا در مثال فوق) و باهدف پوشش ریسک رشد ناگهانی آن وارد این قراردادها می‌شوند. در سوی دیگر این قراردادها شرکت‌هایی هستند که برای عرضه محصول تولیدی خود (مشابه کشاورز در مثال فوق) و باهدف پوشش ریسک افت ناگهانی محصول تولیدی‌شان از این ابزار مالی استفاده می‌کنند. از این شرکت‌ها با عنوان «پوشش‌دهندگان ریسک» یاد می‌شود. اما این شرکت‌ها تنها بازیگران بازارهای آتی نیستند.

سفته‌بازان (Speculators)

فرض کنید یک دامداری تمایل به عقد قرارداد آتی سه‌ماهه با یک شرکت تولید محصولات لبنی دارد. در اینجا دامدار فروشنده شیر و شرکت لبنیات خریدار شیر است. این حالت را تصور کنید که اگرچه دامدار تمایل به عقد این قرارداد دارد ولی هیچ شرکت لبنیاتی در حال حاضر تمایل به عقد چنین قراردادی ندارد. یا میزان عرضه دامدار و تقاضای شرکت لبنیاتی باهم یکسان نیست. به دلایل مختلف ممکن است دامدار نتواند شرکت لبنیاتی متناسب باعرضه خود در بازار شیکاگو پیدا کند. درواقع اگر تنها افرادی که قصد پوشش ریسک دارند، در این بازار حضورداشته باشند، به دلیل اندک بودن تعداد این دسته افراد و یا عدم تناسب شرایط قرارداد، یک‌طرف قرارداد قادر به عقد چنین پیمانی نباشد. اصطلاحاً در این حالت «نقد شوندگی» این بازار بسیار پایین خواهد بود. درواقع بازارهای با نقد شوندگی پایین بازارهایی هستند که خریدار یا فروشنده به‌راحتی امکان انجام معامله با طرف دیگر را ندارد. اما خوشبختانه دسته دوم فعال در این بازارها که با عنوان سفته‌بازان شناخته می‌شوند، باعث افزایش نقد شوندگی خواهند بود. سفته‌بازان به دسته‌ای از معامله‌گران اطلاق می‌شود که باهدف کسب سود – و نه پوشش ریسک – از نوسانات قیمت یک کالا وارد بازار آتی آن می‌شوند. فرض کنید فردی با انجام تحلیل‌های متفاوت و پیش‌بینی روند آینده قیمت شیر به این نتیجه برسد که قیمت شیر در آینده افزایش قابل‌توجهی پیدا خواهد کرد. این فرد برخلاف یک شرکت تولید محصولات لبنی قصد استفاده از شیر به‌عنوان ماده اولیه کسب‌وکار خود را ندارد. این فرد به دلیل ماهیت فسادپذیری زودهنگام شیر و عدم امکان انبارداری این محصول قادر نیست اکنون مقدار قابل‌توجهی شیر خریداری و نگهداری کند تا در سه ماه آینده که نرخ شیر افزایش می‌باید باقیمت بالاتر به فروش برساند. لذا، این فرد وارد یک قرارداد آتی با دامدار شده و پس از تحویل شیر در سه ماه آینده از دامدار و فروش در بازار شیر از این معامله سود خواهد برد. ملاحظه می‌کنید که سفته‌بازان باهدف کسب سود از پیش‌بینی روند آینده قیمت‌ها وارد قراردادهای آتی شده و همزمان باعث افزایش نقد شوندگی در این بازارها می‌شوند.

آربیتراژگران (Arbitrageurs)

دسته سوم بازیگران این بازارها، موسوم به آربیتراژگران هستند. در مباحث مالی آربیتراژ کردن به معنای سود بردن بدون ریسک از اختلاف قیمت یک کالای یکسان در دو بازار مختلف است. فرض کنید اکنون نرخ سکه طلا در ایران برابر ۹۰۰ هزار تومان است. هر فردی می‌تواند با مراجعه به صرافی‌ سکه طلا با این نرخ خریداری کند. فردی در بازار آتی سکه طلا در ایران تمایل به خرید یک سکه طلا با نرخ ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان در سه ماه آینده است. یعنی این فرد به دنبال کسی است که متعهد گردد در سه ماه آینده ۱۰ سکه با نرخ ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان به وی بفروشد. کافیست شما با مراجعه به صرافی یک سکه طلا به قیمت ۹۰۰ هزار تومان خریداری و نگهداری کرده و عقد قرارداد فروش با این فرد ببندید. در این صورت سه ماه بعد شما با تحویل سکه‌ای که خریده‌اید و دریافت ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان از وی صاحب ۲۰۰ هزار تومان شوید. شما با این کار معادل ۲۲٫۲ درصد سود کرده‌اید. نکته‌ای که حائز اهمیت است این‌که لزوماً همواره و در هر لحظه نمی‌توان آربیتراژ کرد. فرصت آربیتراژ در این مثال فقط زمانی ایجاد می‌شود که نرخ سکه نقدی با نرخ آتی تفاوت چشم‌گیری داشته باشد (تفاوت ۹۰۰ هزار تومان و ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان). نکته دوم اینکه فرصت آربیتراژ به‌سرعت از بین نمی‌رود. در مثال فوق افراد با مشاهده این تفاوت قیمت در بازار نقدی و آتی به‌سرعت اقدام به خرید سکه از صرافی‌ها و فروش در بازار آتی می‌کنند. همین امر موجب می‌شود به‌سرعت تقاضا در بازار نقدی و عرضه در بازار آتی افزایش پیداکرده و به‌تبع آن قیمت سکه نقدی رشد و قیمت سکه اتی افت کند تا به تعادل قیمتی برسند.


قرارداد آتی چیست