ایجاد انگیزه، اگر تاکنون تجربه راه‌اندازی یک کسب‌وکار را داشته‌اید و یا یک تیم را هدایت کرده‌اید به‌خوبی با اهمیت انگیزه در کار تیمی آشنا هستید. تیمی که افرادش انگیزه دارند می‌تواند کارهای بزرگ انجام دهد. به قول بزرگی، «خیلی سخته که با کسی بجنگی که هرگز تسلیم نمی‌شه.» اگر از کارآفرینان موفق یا حتی ناموفق بپرسید خواهند گفت که راه‌اندازی کسب‌وکار بسیار سخت است. این بار سنگین هم بر دوش کارآفرین است و هم بر دوش اعضای تمیش. اگر تیم یک کسب‌وکار نوپا انگیزه کافی برای تحمل این سختی‌ها را نداشته باشد نباید توقع داشت که موفقیت چندانی حاصل شود.

ایجاد انگیزه

نظریه انتظار


یکی از بهترین نظریاتی که در زمینه انگیزه وجود دارد نظریه انتظار (Expectancy Theory) است. من تجربیات موفقی در به‌کارگیری این نظریه داشته‌ام. این نظریه بیان می‌کند که افراد بر اساس انتظاری که از پیامدهای اقدامات خود دارند رفتار می‌کنند. این نظریه سه عامل را برای انگیزه‌بخشی مطرح می‌کند. نکته مهم این است که در این سه عامل ادراک افراد اهمیت دارد. یعنی به‌طور مثال وقتی در مورد ارزشمندی کار صحبت می‌کنیم مهم ادراک افراد از ارزشمندی کار است. ادراک افراد می‌تواند با واقعیت تفاوت کند ولی باید توجه داشته باشیم که افراد بر اساس ادراکشان رفتار می‌کنند و نه بر اساس آن‌چه در واقعیت است.


ارزشمندی کار


اگر نفس کار و نتایج آن از نظر افراد باارزش باشد انگیزه بیشتری برای اجرای آن خواهند داشت. ارزشمندی کار بستگی به ترجیحات و ارزش‌های فردی دارد. اما چگونه می‌توان ادراک افراد از ارزشمندی کار را تغییر داد؟ چگونه می‌توان کاری کرد که افراد احساس ارزشمندی بیشتری کنند؟ برای این کار باید ابتدا خصوصیات فرد را بشناسید. بعضی‌ها پرهیجان بودن و تکراری نبودن کار از مهم‌ترین معیارهای ارزشمندی کار برایشان است. برای این افراد باید سعی کنیم تا جایی که مقدور است کارهای تکراری ندهیم یا اگر کار تکراری می‌دهیم با اضافه کردن مواردی به کار آن را از حالت تکراری بودن بیرون بیاوریم. مثلاً اگر یک بازاریاب تلفنی دارید یک روز او را به بازاریابی حضوری بفرستید.
بعضی افراد آموزش برایشان خیلی ارزشمند است و دوست دارند کاری کنند که در آن رشد داشته باشند. یک ایده‌ی خوبی که در یکی از شرکت‌ها دیدم ایده‌ی جلسات هم‌آموزی بود. در این جلسات به‌صورت هفتگی یکی از اعضای تیم در مورد هر موضوعی که تمایل داشت به بقیه آموزش‌هایی می‌داد.


انتظار


عامل دیگری که در این نظریه مطرح‌شده انتظار است. انتظار به این معناست که فرد تا چه اندازه احساس می‌کند که اگر تلاش کند می‌تواند در نهایت خروجی موفقی داشته باشد و به عملکرد خوبی دست یابد. این موضوع از دو جنبه قابل‌بحث است. جنبه اول اعتماد به قابلیت‌های درونی خود است. حتماً شما هم با افرادی روبرو بوده‌اید که به قابلیت‌های درونی خود اعتماد ندارند. در اینجا نقش کارآفرین ایجاد اعتمادبه‌نفس است. به اعضای تیم خود بازخورد بدهید که کار خود را بهتر انجام دهند. در فرآیند انجام کار مانند یک مربی در کنار آن‌ها باشید. بر نقاط مثبتشان تکیه کنید. جنبه دوم جنبه بیرونی است. برای مثال اگر قرار است که کار تیمی انجام شود اگر سایر اعضای تیم همکاری نکنند نمی‌توان توقع داشت که در نهایت تیم خروجی خوبی داشته باشد. کارآفرین باید فضای کاری، شرایط تیم و مواردی ازاین‌دست را نیز درنظر داشته باشد. سعی کنید همه‌ی امکانات را برای موفقیت تیم فراهم کنید. حتی گاهی ممکن است در ترکیب تیم دستکاری کنید.


سودمندی


در اینجا پاداش مطرح می‌شود. این معیار بررسی می‌کند که فرد تا چه میزان باور دارد که اگر عملکرد خوبی داشته و خروجی مورد انتظار را برآورد کند پاداش خواهد گرفت. این عامل تا حدود زیادی محیطی است و با عدالت رابطه تنگاتنگی دارد. پاداش الزاماً پاداش مادی نیست. به تشویق‌های لفظی توجه داشته باشید، مسیر شغلی افراد را ترسیم کنید و به آن‌ها بگویید. حقوق و دستمزد را با معیارهای مناسب و عادلانه طراحی کنید. قول‌های واقعی به اعضای تیمتان بدهید و قول‌هایتان را برآورده کنید. استارتاپی را می‌شناسم که بنیان‌گذارش به علت عدم وفاداری به قول‌هایش یکی از بهترین نیروهای خود را از دست داد. نیروهای خوب مهم‌ترین سرمایه‌های یک شرکت هستند و نباید به‌راحتی آن‌ها را از دست داد.

نظریه انتظار از معتبرترین و کاربردی‌ترین نظریه‌های انگیزشی است. در مورد عوامل آن فکر کنید و سعی کنید متناسب با کارهایی که برای اعضای تیمتان تعریف می‌کنید آن‌ها را در نظر بگیرید. در ادامه توصیه‌هایی دیگر برای افزایش انگیزه خدمتتان ارائه می‌کنم.


راه های ایجاد انگیزه

فرد مناسب را انتخاب کنید:


روزولت می‌گوید: «بهترین مدیر کسی است که این مهارت را دارد تا برای هر کاری فرد مناسب را انتخاب کند و به‌اندازه کافی می‌تواند بر خودش مسلط باشد تا در حین انجام کار از سر راه او کنار برود.»

برخی کارآفرینان فکر می‌کنند کار آن‌ها این است که کارمند استخدام کنند و سپس وی را به شکل دلخواه دربیاورند. این تفکر اشتباه است. شما باید فرد مناسب را پیدا کنید و سپس محیطی فراهم کنید تا این فرد به بالاترین سطح عملکرد خود دست یابد. انتخاب‌های نادرست می‌تواند هزینه‌های بالایی برایتان داشته باشد. ممکن است پس از شش ماه که روی یک فرد وقت گذاشتید و به وی آموزش‌های لازم را دادید متوجه شوید که او برای این کار مناسب نیست.
احتمالاً با کتاب از «خوب تا عالی» آشنا هستید. این کتاب یکی از کتاب‌های بسیار مفید مدیریتی است که ترجمه خوبی نیز برای آن شده است. در این کتاب این مطلب این‌گونه بیان‌شده است: «افراد مناسب را سوار اتوبوس کن، افراد نامناسب را از اتوبوس پیاده کن و سپس افراد مناسب را در صندلی مناسب بنشان.»
یکی از دلایلی که افراد انگیزه کافی برای کار ندارند این است که مناسب آن کار نیستند. مثلاً اگر فردی می‌خواهید که طراحی تبلیغات را برای شما انجام دهد این فرد باید فردی خلاق و باحوصله باشد. برخی از کارآفرینان را دیده‌ام که به قضیه استخدام نیرو چندان که باید اهمیت نمی‌دهند. استخدام یک کار بسیار مهم و البته پیچیده است. حتماً قبل از استخدام، به ویژگی‌های شخصیتی و فنی فردی که نیاز دارید توجه کنید.


احساس تعلق به افراد بدهید


انسان موجودی اجتماعیست. طرز فکر و احساس ما درباره‌ی خودمان تا حد زیادی به نگرش و احساسی که تصور می‌کنیم دیگران نسبت به ما دارند وابسته است. این موضوع یکی از موضوعات مهم در روانشناسی است. اگر فرد احساس کند که مورد قبول اطرافیانیش به‌خصوص مدیر و همکارانش نیست مضطرب خواهد شد. این اضطراب به‌شدت انگیزه و عملکرد افراد را پایین می‌آورد. فضایی ایجاد کنید که افراد خود را عضوی فعال و مهم بدانند. تمام اعضای تیم شما باید احساس کنند که فرد مهمی هستند. باید تأثیر خود را ببینند و بدانند. باید متوجه شوند که در خروجی کار تأثیر دارند.


جلسات اجتماع‌سازی برگزار کنید


از یکی از اساتیدم نکته‌ای در مورد سبک زندگی مردم کشورهای اسکاندیناوی یاد گرفتم. مردم این کشورها ساعت کاری خیلی بالایی ندارند شاید حدود ۷ ساعت در روز ولی عملکرد بسیار خوبی دارند و زمان کار بسیار باانگیزه هستند و همین موضوع موجب شده ساعت مفید کاری بالایی داشته باشند. یکی از کارهایی که این مردم انجام می‌دهند قرارهای اجتماع‌سازی است. در این قرارها که در یک ساعت مشخص و هر روز انجام می‌شود افراد در یک رستوران، کافی‌شاپ یا لابی محل کار حاضر شده و به گفت‌وگو با یکدیگر می‌پردازند. در این جلسات صحبت‌های غیرکاری می‌شود. افراد جویای حال هم می‌شوند و با همدیگر چیزی می‌خورند. این جلسات بعضاً یک یا دو ساعت طول می‌کشد. شاید برای شما هم عجیب باشد که این افراد در میانه‌ی روز یکی دو ساعت وقت خود را صرف چنین کاری می‌کنند ساعاتی که می‌توانست صرف کار کردن شود. واقعیت این است که اگر افراد در ساعات کاری خود انگیزه کافی داشته باشند در ساعات محدود می‌توانند نتایج بزرگی را داشته باشند.
مسئله انگیزش یکی از مسائلی است که در فرآیند راه‌اندازی کسب‌وکار حتماً با آن مواجه خواهید شد. برخی کارآفرینان جوان را دیده‌ام که به این مسائل چندان اهمیت نمی‌دهند و تمرکزشان را بر روی مسائل فنی می‌گذارند. اما واقعیت این است که همین مسائل اگر به‌درستی با آن‌ها برخورد نشود می‌تواند حتی یک استارتاپ را از هم بپاشاند. مطمئن باشید که با یک سری تغییرات کوچک در این زمینه می‌توانید به نتایج بزرگی دست یابید. باانگیزه و انگیزه‌بخش باشید.


روشهای ایجاد انگیزه